کاربر:Abbas/صفحه تمرین5: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


== تعریف اصل و قانون ==
== تعریف اصل و قانون ==
«اصل»، قانون بنیادی، مفهوم مرکزی یا ایده‌ی هدایت‌کننده در عملکرد هر مجموعه یا دستگاه و سیستم مشخص است؛ بنابراین وقتی در قلمرو هر یک از علوم صحبت از اصل یا اصول می‌شود، منظور، بیان قوانین بنیادی در قلمرو مربوطه می‌باشد. قوانینی که کل حرکات، روابط و کارکردهای تحت نفوذ خود را در هر زمینه‌ی مشخص (چه در علوم ریاضی یا علوم طبیعی یا علوم اجتماعی) در برگرفته و روابط و حرکات مزبور، تحت‌الشعاع آن قوانین انجام می‌شود و اساساً بوسیله‌ی آن قوانین قابل توضیح است.  
«اصل»، قانون بنیادی، مفهوم مرکزی یا ایده‌ی هدایت‌کننده در عملکرد هر مجموعه یا دستگاه و سیستم مشخص است؛ بنابراین وقتی در قلمرو هر یک از علوم صحبت از اصل یا اصول می‌شود، منظور، بیان قوانین بنیادی در قلمرو مربوطه است. قوانینی که کل حرکات، روابط و کارکردهای تحت نفوذ خود را در هر زمینه‌ی مشخص (چه در علوم ریاضی یا علوم طبیعی یا علوم اجتماعی) در برگرفته و روابط و حرکات مزبور، تحت‌الشعاع آن قوانین انجام می‌شود و اساساً بوسیله‌ی آن قوانین قابل توضیح است.  


بدیهی است که هر یک از قوانین اساسی، قوانین بسیار دیگری را نیز در برمی‌گیرد که از مشتقات آن قانون محوری (یا مرکزی) یا حاصل عملکردها و ترکیبات پیچیده‌تر همان قانون به‌شمار می‌روند.
بدیهی است که هر یک از قوانین اساسی، قوانین بسیار دیگری را نیز در برمی‌گیرد که از مشتقات آن قانون محوری (یا مرکزی) یا حاصل عملکردها و ترکیبات پیچیده‌تر همان قانون به‌شمار می‌روند.
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
بر همین سیاق، قوانین مکانیک نیوتونی، بیان بسیار فشرده‌ی روابط حاکم در دایره‌ی حرکات مکانی است و ضرورت‌های موجود در این دایره را برملا می‌کند. ضرورت‌ها و قوانین و اصولی که کاملاً از اراده و خواست انسان مستقل‌اند و ما تنها با شناختن و پذیرش آنها، می‌توانیم بر آنها غلبه نموده و به نفع خود بکارشان بیاندازیم.
بر همین سیاق، قوانین مکانیک نیوتونی، بیان بسیار فشرده‌ی روابط حاکم در دایره‌ی حرکات مکانی است و ضرورت‌های موجود در این دایره را برملا می‌کند. ضرورت‌ها و قوانین و اصولی که کاملاً از اراده و خواست انسان مستقل‌اند و ما تنها با شناختن و پذیرش آنها، می‌توانیم بر آنها غلبه نموده و به نفع خود بکارشان بیاندازیم.


در قلمرو علوم اجتماعی و دانش مبارزاتی، وضع البته بسیار پیچیده تر است. بسته به مرحله هر انقلاب، یعنی هدف یا هدف‌هایی که دارد، در اینجا هم اصول وقوانینی حاکم هست.  
در قلمرو علوم اجتماعی و دانش مبارزاتی، وضع البته بسیار پیچیده‌تر است. بسته به مرحله هر انقلاب، یعنی هدف یا هدف‌هایی که دارد، در اینجا هم اصول و قوانینی حاکم هست.  


در بحث سیاسی و مبارزاتی اصولی وجود دارد که عبارتند از:  
در بحث سیاسی و مبارزاتی اصولی وجود دارد که از قوانین زیر پیروی می‌کند:  


اولاً ـ از ماهیت مرحله می‌جوشد و رابطه‌ی ضروری و هم‌بسته میان پیشرفت‌های مختلف در آن مرحله را عیان می‌کند.
اولاً ـ اصول مبارزه از ماهیت مرحله می‌جوشد و رابطه‌ی ضروری و هم‌بسته میان پیشرفت‌های مختلف در آن مرحله را عیان می‌کند.


ثانیاً ـ پایه وسنگ بنای بقیه‌ی قوانین و کارکردها و تاکتیک‌های هر مرحله مبارزاتی محسوب می‌شود و در قبال آنها دارای نقش محوری و مرکزی است.  
ثانیاً ـ اصول مبارزه پایه و سنگ بنای بقیه‌ی قوانین و کارکردها و تاکتیک‌های هر مرحله مبارزاتی محسوب می‌شود و در قبال آنها دارای نقش محوری و مرکزی است.  


ثالثاً ـ مستقل از خواست‌ها، تفکرات، بینش‌ها، عقاید اختصاصی و آرمان‌های تاریخی و فلسفی این یا آن فرد، و این یا آن گروه است. چنین اصولی خود را به کل مرحله (تا رسیدن به هدف آن مرحله) تحمیل می کند و از پذیرش آن گریزی نیست والاّ باعث شکست و ناکامی نظری و عملی منکران خود می‌شود.
ثالثاً ـ اصول مبارزه مستقل از خواست‌ها، تفکرات، بینش‌ها، عقاید اختصاصی و آرمان‌های تاریخی و فلسفی این یا آن فرد، و این یا آن گروه است. چنین اصولی خود را به کل مرحله (تا رسیدن به هدف آن مرحله) تحمیل می کند و از پذیرش آن گریزی نیست والاّ باعث شکست و ناکامی نظری و عملی منکران خود می‌شود.


نتیجه این‌ که در یک مبارزه علمی و قانونمند و با حساب و کتاب، اصولی حاکم است که همه باید به آنها گردن بگذارند تا آن تضاد اصلی که قرار است، حل شود.<ref name=":0">کتاب استراتژی قیام و سرنگونی - فصل چهارم</ref>
نتیجه این‌ که در یک مبارزه علمی و قانونمند و با حساب و کتاب، اصولی حاکم است که همه باید به آنها گردن بگذارند تا آن تضاد اصلی که قرار است، حل شود.<ref name=":0">کتاب استراتژی قیام و سرنگونی - فصل چهارم</ref>


== اصل وحدت و همبستگی نیروها ==
== اصل وحدت و همبستگی نیروها ==
برای مبارزه با دیکتاتوری و سرنگونی آن باید اصول آن‌را کشف کرد که این اصول بسته به تمایل افراد نیست. ازیک‌ طرف باید مشی و روش ضروری و لازم  و قانونمند برای این کار را که همان [[استراتژی مبارزه انقلابی|استراتژی]] و تاکتیک است فهم کرد. این مشی و روش باید قانونمند و بر اساس خصایص و کارکردها و روابط ضروری ناشی از ماهیت دیکتاتوری باشد.  
یکی از موضوعات که جریان مبارزه یک گروه یا حزب سیاسی باید تعیین شود رابطه‌اش با سایر نیروها است. این رابطه در چارچوب اصل وحدت و همبستگی نیروها تعریف می‌شود.  


نیرویی که در صدد مبارزه با دیکتاتوری است رابطه‌اش با سابر نیروها چگونه است. اینجاست که به اصل وحدت و همبستگی نیروها علیه دیکتاتوری می رسیم.  
در حالی‌که رژیم دیکتاتور می‌خواهد نیروها متفرق باشند، با یکدیگر سرشاخ شوند و یکدیگر را نفی کنند تا خودش اثبات شود، به‌عکس، اصل وحدت و همبستگی نیروها ایجاب می کند که نیروهای جبهه‌ی خلق با هم متحد شده و علیه رژیم یکدیگر را تقویت کنند.


در حالی‌که رژیم دیکتاتور می‌خواهد این نیروها متفرق باشند، با یکدیگر سرشاخ شوند و یکدیگر را نفی کنند تا خودش اثبات شود، به‌عکس، اصل وحدت و همبستگی نیروها ایجاب می کند که نیروهای جبهه‌ی خلق با هم یکی شده و علیه رژیم یکدیگر را تقویت کنند تا دیکتاتوری نفی شود.
=== پیش شرط‌ها ===
اصل وحدت نیروها اگر چه یک اصل بسیار مهم است باید حول شروط مشخصی انجام شود،‌در غیر این صورت نه تنها منجر به تقویت مبارزه علیه دیکتاتور نمی‌شود بلکه به دیکتاتور یاری می رساند.
 
به عنوان مثال وقتی مبارزه قهرآمیز با هدف سرنگونی تمامیت دیکتاتوری هدف قرار گرفت،‌ هر نوع وحدتی باید حول همین شرط صورت پذیرد. در این صورت وحدت با نیرویی که در پی اصلاحات است یا اتحاد با نیرویی که با نظام دیکتاتوری یا جناح‌های یا بخش‌هایی از آن رابطه دارد، نه تنها درست نیست بلکه به نفع نظام دیکتاتوری است، زیرا از رادیکالیزم نیروی مبارز و انقلابی می‌کاهد و زمینه‌ی نفوذ سیاسی و حتی امنیتی را فراهم می‌کند.  


میزان صداقت هر نیرویی را در مبارزه با دیکتاتوری می‌توان در تنظم رابطه با نیروی اصلی مبارز که در صحنه نبرد با دیکتاتوری حاضر است سنجید. به عنوان مثال هر کس که سودای آزادی ایران را در سر دارد لاجرم در وحدت با نیروی اصلی مخالف [[رژیم ولایت فقیه]] یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] و [[شورای ملی مقاومت ایران]] است. آن نیروی یا جریانی که با مجاهدین و مقاومت ایران خصومت و عناد می‌ورزد و آنها را به سود رژیم ولایت فقیه تخطئه و تضعیف می‌کند خواه ناخواه دستش رو می‌شود و معلوم می‌شود که سودای دیگری در سر دارد، والا اگر با سر تا پای مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران مخالف می‌بود و هزار و یک انتقاد داشت، دست‌کم تا وقتی در جنگ با استبداد مذهبی هستند عدم خصومت پیش می‌گرفت.
میزان صداقت هر نیرویی را در مبارزه با دیکتاتوری می‌توان در تنظم رابطه با نیروی اصلی مبارز که در صحنه نبرد با دیکتاتوری حاضر است سنجید. به عنوان مثال هر کس که سودای آزادی ایران را در سر دارد لاجرم در وحدت با نیروی اصلی مخالف [[رژیم ولایت فقیه]] یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] و [[شورای ملی مقاومت ایران]] است. آن نیروی یا جریانی که با مجاهدین و مقاومت ایران خصومت و عناد می‌ورزد و آنها را به سود رژیم ولایت فقیه تخطئه و تضعیف می‌کند خواه ناخواه دستش رو می‌شود و معلوم می‌شود که سودای دیگری در سر دارد، والا اگر با سر تا پای مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران مخالف می‌بود و هزار و یک انتقاد داشت، دست‌کم تا وقتی در جنگ با استبداد مذهبی هستند عدم خصومت پیش می‌گرفت.

منوی ناوبری