کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
== تحمیل اولین شکاف به حاکمیت ==
== تحمیل اولین شکاف به حاکمیت ==


در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی را به عنوان کاندیدای خود معرفی نمود.<blockquote>'''«این جانب بنا ندارم از کسی تأیید نمایم. چنانچه بنا ندارم کسی را رد کنم و از تمام احزاب و گروه‌ها و افراد می‌خواهم که از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تأیید و یا تعیین و یا رد شود، ندهند»'''</blockquote>[[پرونده:300px- D9 85 D8 B3 D8 B9 D9 88 D8 AF D8 B1 D8 AC 512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg|بندانگشتی|عکس مسعود رجوی روی جلد مجلهٔ جوان|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:300px-_D9_85_D8_B3_D8_B9_D9_88_D8_AF_D8_B1_D8_AC_512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg]]مسعود رجوی در روز ۱۵ دی‌ماه ۱۳۵۸ از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شد. این معرفی حمایت‌ها بسیاری را از طرف احزاب و گروه‌های سیاسی و قشرها مختلف به دنبال داشت. سازمانها و گروه‌های حمایت کننده ازمسعود رجوی، عبارت بودند از:
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی را به عنوان کاندیدای خود معرفی نمود. خمینی در ابتدا گفته بود که در انتخابات دخالتی نخواهد کرد. مسعود رجوی در مدت کوتاهی حمایت بسیاری در میان اقشار مختلف پیدا کرد. انجمن‌ها، اصناف، ملیت‌ها، سازمان‌ها و جریانات سیاسی و همچنین اغلب احزاب مخالف خمینی از جمله احزاب مارکسیست که نتوانسته بودند در انتخابات شرکت کنند حمایت خود را از مسعود رجوی اعلام کردند. برخی از این احزاب از این قرار بودند:[[پرونده:300px- D9 85 D8 B3 D8 B9 D9 88 D8 AF D8 B1 D8 AC 512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg|بندانگشتی|عکس مسعود رجوی روی جلد مجلهٔ جوان|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:300px-_D9_85_D8_B3_D8_B9_D9_88_D8_AF_D8_B1_D8_AC_512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg]]
*جبهه دموکراتیک ملی ایران
*جبهه دموکراتیک ملی ایران
*[[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]]
*[[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]]
خط ۲۷: خط ۲۷:
اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه می‌نویسد:
اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه می‌نویسد:


«کاندیداتوری رجوی نه‌تنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی هم‌چنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجت‌الاسلام جلال گنجه‌ای، ۵۰ نویسندهٔ شناخته‌شدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخ‌نویس لاییک و البته خانوادههٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین به‌صورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref>[[پرونده:300px- D9 85 D8 B3 D8 B9 D9 88 D8 AF D8 B1 D8 AC 6e6e9971a55b8c2d337c11face58972a.jpg|بندانگشتی|مسعود رجوی در دوران کاندیداتوری ریاست جمهوری|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:300px-_D9_85_D8_B3_D8_B9_D9_88_D8_AF_D8_B1_D8_AC_6e6e9971a55b8c2d337c11face58972a.jpg]]در سال همان سال موسی خیابانی از کادرهای شناخته شدهٔ مجاهدین خلق، در یک میتینگ انتخاباتی در زمین چمن دانشگاه تهران، اهداف مجاهدین از شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری را چنین بیان نمود:<blockquote>«... ما می‌دانیم چکار می‌کنیم. ما کور حرکت نمی‌کنیم. ما معنی حرف‌مان را می‌فهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص می‌دهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمی‌کند؛ و ما همه اینها را از درون ۱۴ سال مبارزه بیرون آورده‌ایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شده‌است و برادرمان مسعود را به‌عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری نامزد کردیم. ما شایسته‌ترین، برجسته‌ترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان می‌رسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کرده‌ایم. در تمام این مدت ۱۴سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال ۴۶، در کوران این مبارزات بوده‌است؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است…»</blockquote>
«کاندیداتوری رجوی نه‌تنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی هم‌چنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجت‌الاسلام جلال گنجه‌ای، ۵۰ نویسندهٔ شناخته‌شدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخ‌نویس لاییک و البته خانواده هٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین به‌صورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref>
===علت کاندید شدن مسعود رجوی===
در روز ۲۸ دی در دانشگاه صنعتی شریف مسعود رجوی علت پذیرش کاندیداتوری خودش را چنین توضیح داد:<blockquote>ما همچنان که بارها گفتهایم با حفظ نقطه نظرات خودمان در رابطه با قانون اساسی یعنی نقطه نظرات انقلابی خودمان نه ازموضع لیبرال نه از موضع انحرافی نه از موضع حقوقی صرف بلکه از موضع یک انقلابی و موحد راستین انقلابی که بیشتر می‌خواهد عناصر ترقیخواهانه بیشتری می‌خواهد. تمایلات عمیق و رادیکال بیشتری می‌طلبد به مقامات مسؤل درسطح عالیترین شخصیتهای کنونی کشور وضعیت خودمان را اعلام کردیم؛ و به ایشان گفتیم که در فضای موجود بایستی قدمی برداشت که حتی المقدور به جدائیهای انحرافی به جنگ افروزیها خاتمه بدهد یا مقداری آن‌ها را ترمیم کند. این نیت آن قدر مقدس و آنقدر انسانی بود که بلااستثنا تمام آن‌ها تأیید کردند وحتی به خود من گفتند که شما فداکاری بزرگی را انجام می‌دهید به دلیل اینکه فشارهایی که بعداً رویتان خواهد آمد پذیرشش ریسک مهمی محسوب می‌شود. از نظر حقوقی صرف هم در هیچ جای جهان در هیچ مجموعه حقوقی سابقه ندارد که وقتی قانونی بعنوان اراده اکثریت تلقی شد اقلیت را کسانی را که حتی به آن رای ندادند وحتی با آن مخالفت کردند از حقوق موضوع آن قانون محروم بکنند. به هرحال ما برای اینکه شاید بتوانیم تا حدودی در جهت رفع پراکندگیها جنگ افروزیها مؤثر باشیم، دست به معرفی کاندیدا زدیم. اولین قدمی که در تحقیق این مطلب انجام دادیم، بررسی لایحه انتخابات اولین ریاست جمهور ایران مصوب شورای انقلاب بود که در تاریخ اول دی در روزنامه‌ها منعکس است. در آنجا مطابق همان قانون ۴ شرط پیشنهاد شده بود برای ریاست جمهوری یعنی برای نامزدیش. شیعه ایرانی الاصل بودن، سن بیشتر از سی سال، عدم سوء پیشینه و ماده بعدی مدیر و مدبر و الی آخر. در این قانون به همان ترتیبی که گفتم در هیچ قانون دیگری در هیچ‌کجای جهان هم، یا لااقل ما خبر نداریم، که بشود اقلیتی را از حقوق مصوب در قانونی که طبعاً اکثریت به آن رای داده محروم بکنند. طبیعتاً ما خبرگان نمی‌خواستیم ما مؤسسان می‌خواستیم، ولی وقتی ایجاد شد به هرحال می‌خواستیم تأثیر مثبت و سازنده خودمان را بگذاریم و با خیلی از نیروهای دیگر در آن شرکت کردیم. اینجا هم همین‌طور. یعنی از همان در صد یا قطره آزادی و دمکراسی هم هست که از کانال آن بشود تأثیر گذاشت؛ طبیعتاً نمی‌خواستیم دریغ بکنیم و این چیزی است که طبیعتاً جناح مقابل خیلی بایستی خواستار آن باشد. بر این اساس به ما گفتند که می‌توانیدثبت نام بکنید؛ ولی بر خلاف سایر کاندیداها خودمان به هیچ وجه اعلام نکردیم برای اینکه به فرض اگر اشکال قانونی هست بازهم بررسی بشود. اجازه بدید عین نامه ای را که من به امضای خودم نوشتم (در آخرین روز امکان کاندیداتوری یعنی هشتم دی ماه). این نامه از طرف سازمان به وزارت کشور داده شده این فتوکپیش است:</blockquote>
===نامه به مصطفی میرسلیم===
<blockquote>وزارت محترم کشور</blockquote><blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران بدینوسیله برادر مجاهد آقای مسعود رجوی را بعنوان کاندید ریاست جمهوری معرفی و مدارک مربوطه را نیزبه پیوست تقدیم می‌دارد -با تشکر مجاهدین خلق ایران.</blockquote><blockquote>بلافاصله بعد من یک نامه نوشتم به معاون وزارت کشور که باز این را هم می‌خوانم:</blockquote><blockquote>وزارت محترم کشور</blockquote><blockquote>جناب آقای دکتر میرسلیم،</blockquote><blockquote>ضمن اعلام آمادگی برای نامزدی ریاست جمهوری تقاضا می‌کنم تا اطلاع ثانوی از اعلام نام اینجانب بویژه در مطبوعات کشور خودداری فرمائید. بخصوص اینکه با توجه به مطالبی که جناب آقای فلانی که عمداً اسم را نمی‌گویم در جریانش هستند هرلحظه امکان صرف نظر کردن از کاندیداتوری وجود دارد.</blockquote><blockquote>این را منضم کردم به آن و فرستادم. منظور ما این بود که مطالعه بکنند چون قصد خیری داشتیم و در صورتیکه بهرحال وضعیت اقتضا نمی‌کند قانون که وضعیتش روشنه و اعلام نکنند؛ بنابراین ما صبر کردیم تا بعد وزارت کشور خودش اسم مرا اعلام کرد. مشروح قضایا البته محتاج فرصت دیگری است و شاید هم‌زمانهای دیگر تا و دقیق تر ومستندتر و موثقتر اینها را عرضه کنیم به مثابه گزارشی به تمام مردم ایران. اما بعد سر تیتر قضایا به این ترتیب بودکه تمایل بر این بود که من شخصاً کنار بروم. ابتدا از تبلیغات یعنی از رادیو و تلویزیون و بعد هم از کاندیداتوری؛ و تا به امروز؛ که طبیعتاً موضع ما این است که چون از کانال قوانین موجود وارد شدیم هر وقت از این لحظه به بعد مسؤلین به فرض تشخیص بدهند که کاندیداتوری من خلاف قانونی است حتماً خودشان خط خواهند زد و ما هم به آن گردن می‌گذاریم. نه تنها گردن می‌گذاریم بلکه از همه خواهران و برادران هم می‌خواهیم که با آرامش کامل با صبوری و متانت انقلابی با قضیه برخورد بکنند؛ ولی تا وقتی که مسؤلین اعلام نکردند ما هیچ تغییری در اوضاع به نظرمان نمی‌رسد. اینها چیزهاییست که برای تاریخ آینده هم درس خواهد بود. تا آنجاکه به ما مربوطه ما براساس اعتقادات نسلی که فقط به فقط رنجهای انقلاب را تحمل کرده براساس شرافت و آرمان میلیونها زن و مرد آزاده ای که در سراسر کشور مسولیت دفاع از خواسته‌های برحق شان را در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری، مسؤلیت سنگین را بر دوش ما گذاشتند حرفمان این است، حرف همه؛ که چوب، چماق و عوامفریبی دیگر اثر ندارد. اگر قانون است شکی نیست گردن خواهیم گذاشت. اما شانتاژ و تهدید چیزی نیست که درمقابلش سر فرود بیاوریم. اگر این نسل در مقابل تهدید و شانتاژ سرفرود می‌آورد امروز این انقلاب در اینجا نبود و بسیاری مقامات هم در جایی که نشستهاند نبودند. اجازه می‌خواهم به همه خواهر و برادرانی که این روزها دشنام شنیدندکتک خوردند مجروح شدند یا قلبهاشان جریحه دار شده تهنیت بگویم. تهنیت به خاطر اصالت و حقانیتی که حالا این شکل کنونی شما ازاین طریق آن را تعقیب می‌کنید. امر ما هیچ جایی برای شکست وخواری و بنبست برسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل بایستی فوق‌العاده هوشیار باشیم از لوث شدن مواضعمان از به ابتذال کشانده شدن توسط نیروهای شناخته شده خوداری بکنیم. برای ما مهم این نیست که چه تعداد رای بیاوریم یا نیاوریم. آن چیز که تا بحال اثبات شده و خودش هم تهنیت دارد و مرهون همین مقاومت‌ها و نیات پاک و صادقانه است این است، بالاترین کیفیت تکاملی جامعه مان تا امروز که هنوز در نیمه راه انتخابات هستیم موضع خودش را مشخص کرده، این موضع همچنان که گفتم چیزی نیست که وابسته به یک فرد یا فقط گروه باشد. این آرمانها، خواسته‌ها و حقوق عادلانهای است که میلیونها هموطن آگاه مبارز و شجاع و شرافتمند با این تفاوت که پنجه بکس یا تریبونهای غصب شده بدست ندارند، تا حالا موضع خودشان را مشخص کردند. به همین دلیل بازهم بایستی یادآوری بکنیم مسؤلیت سنگین فرد فرد خودمان را برای حراست از این آرمان و از این برنامه. برای حراست از آنچه که تا بهحال به آن رسیدیم و برای محافظت در مقابل انواع و اقسام توطئه‌هایی که همچنان تهدیدمان می‌کند. هرچقدر فشارها بیشتر بشوند، البته که ما اراده مان را بیشتر صیقل می‌زنیم. هرچقدر ناراحتی‌های بیشتری برایمان فراهم بکنند، البته که ما شور ایدئولوژیکی بیشتری احساس می‌کنیم. شما یادتان هست، این که من نمی‌خواهم مسئله را فردی بکنم ولی به هر حال مثالی که الان به ذهنم می‌رسد فقط همین است، فردی که گفتم منظورم در رابطه با خودم بود. به هر حال، ما تا آنجایی که در توان داریم و تا آنجایی که صداقت داریم که درست بفهمیم سعی می‌کنیم که درست عمل کنیم.</blockquote>در همان سال [[روح‌الله خمینی]] به رغم اینکه متعهد شده بود در انتخابات دخالتی نکند با با یک فتوا مسعود رجوی را از کاندیداتوری حذف نموده و اعلام کرد:


کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی نداده‌اند حق کاندید شدن در انتخابات را ندارند.
هنگامی که مسعود رجوی به عنوان خطری در مقابل کاندیدای حزب جمهوری که حزب حامی خمینی بود مطرح شد، وی با شکلی غافلگیرانه در انتخابات وارد شد و اعلام کرد کسانی که به قانون اساسی رأی نداده‌اند،‌حق ندارند در انتخابات شرکت کنند. قصد او مسعود رجوی بود. به این ترتیب مسعود رجوی از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری حذف شد. سازمان مجاهدین پس از حذف مسعود رجوی از تمامی احزاب و هوداران و کسانی که قصد داشتند به مسعود رجوی رأی دهند، خواست تا رأی خود را به بنی‌صدر دهند.  


روزنامه اطلاعات بر همین اساس در روز یکشنبه ۳۰ دی ۲ خبر را  منتشر کرد:
به این ترتیب بنی‌صدر در این انتخابات پیروز شده و کاندیدای حزب حاکم، یعنی حزب جمهوری شکست خورد.


تیتر روزنامه اطلاعات:<blockquote>'''«امام خمینی: کسانی که به قانون اساسی رأی مثبت نداده‌اند حق ندارند رئیس جمهور شوند»'''<ref>اطلاعات- ۳۰ تیر ۱۳۵۸</ref></blockquote>ستون اول روزنامه اطلاعات
مجاهدین با حمایت از بنی‌صدر پس از انتخابات عملا او را در رودررویی با خمینی تقویت کردند. حزب حاکم که خواهان یکدست شدن حکومت بود اما حزب حاکم قادر نبود وی را به عنوان رئیس جمهور بپذیرد و گام به گام در راستای حذف بنی‌صدر پیش رفت. حملات حزب جمهوری به بنی‌صدر تا آن جا افزایش پیدا کرد که  از روز ۲۰ خرداد زمزمه حذف او در مجلس آغاز شد. جریانی که می‌توانست حتی به دستگیری بنی‌صدر منجر شود. اقدامی که پیش از آن در مورد [[صادق قطب‌زاده]] نیز رخ داده بود.


'''«سازمان مجاهدین خلق ایران دیشب ضمن اطلاعیه ای انصراف مسعود رجوی را از نامزدی ریاست جمهوری اعلام کرد»'''
سازمان مجاهدین که پس از انقلاب مشی مبارزه مسالمت آمیز را در پیش گرفته بودند، در روز ۳۰ خرداد در اعتراض به سرکوب و کشتار غیرقانونی هواداران خود دست به یک تظاهرات بزرگ مسالمت آمیز زدند،‌اما این تظاهرات با فرمان خمینی به رگبار بسته شد.  این تظاهرات همزمان با عزل بنی‌صدر به عنوان آخرین عنصر «غیرخودی» در حاکمیت بود. بنی‌صدر که پس از عزل شدن بیم دستگیری داشت توسط مجاهدین خلق پناه داده شد. سازمان مجاهدین یک ماه بعد بنی صدر را به صورت مخفیانه با هواپیما از ایران خارج کرد. مسعود رجوی به همراه بنی‌صدر رئیس جمهور تحت تعقیب ایران در پاریس فرود آمدند و این خبر در سراسر جهان انعکاسی گسترده داشت. خروج اعتراضی رئیس جمهور یک ضربه‌ی سیاسی برای جمهوری به شمار می‌رفت.
 
سازمان مجاهدین خلق همچنین در اطلاعیه خود از خمینی پرسید:
 
ستون دوم از سمت چپ روزنامه اطلاعا'''ت'''<blockquote>'''«مستدعی است روشن فرمایید که آیا بر خلاف قوانین مصوب کشور، هیچ حمله و هجوم و مزاحمتی به شعبه‌ها و مراکز و اعضا و هواداران مجاهدین خلق ایران مجاز است یا خیر؟» '''</blockquote>مسعود رجوی پس از فتوای خمینی ضمن انصراف از کاندیداتوری ریاست جمهوری در روز ۲۹ دی، در پیامی اعلام کرد:<blockquote>«اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده‌ای داشته باشد، من نیستم».</blockquote>
== افشای خمینی و نظام او ==
== افشای خمینی و نظام او ==


منوی ناوبری