کاربر:Khosro/صفحه تمرین تیمور تاش: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


| شناخته‌شده برای    = مردم ایران
| شناخته‌شده برای    = مردم ایران
| نقش‌های برجسته    = نماینده مجلس، حاکم کرمان، وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه، وزیر دربار رضاشاه  
| نقش‌های برجسته    = نماینده مجلس، حاکم گیلان، حاکم کرمان، وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه، وزیر دربار رضاشاه  


| سبک              =
| سبک              =
خط ۳۷: خط ۳۷:
|| پانویس            =
|| پانویس            =
}}
}}
'''عبدالحسین تیمور تاش'''، با القاب معززالملک، سردار معظم خراسانی (زاده‌ی ۱۲۵۸، خراسان – درگذشته نهم مهرماه ۱۳۱۲، تهران) وزیر دربار '''[[رضاشاه پهلوی]]''' بود. تیمور تاش در کودکی، توسط پدرش کریم دادخان معززالملک بجنوردی به روسیه فرستاده شد و مدتی در عشق‌آباد بود. او پس از آموختن زبان روسی در سال ۱۲۷۶، به مدرسه نظامی نیکلایفسکی در سن پترزبورگ وارد شد. در کنار درس نظام، زبان‌های روسی و فرانسه را نیز فراگرفت. وی در این زمان با نام ''خان‌نردینسکی'' شناخته می‌شد. تیمور تاش پس از این‌که به ایران بازگشت، مدارج ترقی را به‌سرعت پیمود. او وکیل نیشابور در دوره دوم مجلس شورای ملی شد؛ و در سال ۱۲۹۷، حاکم گیلان گردید. تیمور تاش در سال ۱۳۰۰، در کابینه سوم مشیرالدوله (حسن پیرنیا) وزیر عدلیه و در ۱۳۰۲، حاکم کرمان شد. او پس از حکومت کرمان، مجدداً در دوره پنجم به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در کابینه‌های سوم و چهارم رضاخان، از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۶، وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه بود؛ و پس از به سلطنت رسیدن رضاخان، از سال ۱۳۰۴، وزیر دربار رضا شاه پهلوی شد. تیمورتاش با نفوذ و تسلط بر چند زبان خارجی و تکیه بر قدرت رضاخان، وزارت دربار را در مدت کوتاهی به‌صورت عمده‌ترین مرکز قدرت و حکومت درآورد. . تیمور تاش بجز وزارت جنگ که رضاخان فرداً به آن می‌پرداخت، برهمه‌ی وزارتخانه‌ها و دوائر دولتی نظارت داشت. گفته‌ها و عقاید تیمور تاش در هیئت دولت و مجلس حکم گفته [[رضاشاه پهلوی|'''رضاشاه''']] را داشت و کسی نمی‌توانست با آن مخالفت کند. سرانجام تیمور تاش پس از دو بار محاکمه به اتهام‌های مالی و جاسوسی و تحمل ۹ ماه حبس در روز نهم مهر سال ۱۳۱۲، در زندان قصر به قتل رسید. جنازه‌ی وی تا چند ماه در ابن بابویه ماند، و پس از چند ماه بدون حضور اعضای خانواده‌ی او که در آن دوران به فرمان رضاشاه در تربت حیدریه، در تبعید به سر می‌بردند، بدون سروصدا در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.
'''عبدالحسین تیمور تاش'''، با القاب معززالملک، سردار معظم خراسانی (زاده‌ی ۱۲۵۸، خراسان – درگذشته نهم مهرماه ۱۳۱۲، تهران) وزیر دربار '''[[رضاشاه پهلوی]]''' بود. تیمور تاش در کودکی، توسط پدرش کریم دادخان معززالملک بجنوردی به روسیه فرستاده شد و مدتی در عشق‌آباد بود. او پس از آموختن زبان روسی در سال ۱۲۷۶، به مدرسه نظامی نیکلایفسکی در سن پترزبورگ وارد شد. در کنار درس نظام، زبان‌های روسی و فرانسه را نیز فراگرفت. وی در این زمان با نام ''خان‌نردینسکی'' شناخته می‌شد. تیمور تاش پس از این‌که به ایران بازگشت، مدارج ترقی را به‌سرعت پیمود. او وکیل نیشابور در دوره دوم مجلس شورای ملی شد؛ و در سال ۱۲۹۷، حاکم گیلان گردید. تیمور تاش در سال ۱۳۰۰، در کابینه سوم مشیرالدوله (حسن پیرنیا) وزیر عدلیه و در ۱۳۰۲، حاکم کرمان شد. او پس از حکومت کرمان، مجدداً در دوره پنجم به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در کابینه‌های سوم و چهارم رضاخان، از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۶، وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه بود؛ و پس از به سلطنت رسیدن رضاخان، از سال ۱۳۰۴، وزیر دربار رضا شاه پهلوی شد. تیمورتاش با نفوذ و تسلط بر چند زبان خارجی و تکیه بر قدرت رضاخان، وزارت دربار را در مدت کوتاهی به‌صورت عمده‌ترین مرکز قدرت و حکومت درآورد. . تیمور تاش بجز وزارت جنگ که رضاخان فرداً به آن می‌پرداخت، برهمه‌ی وزارتخانه‌ها و دوائر دولتی نظارت داشت. گفته‌ها و عقاید تیمور تاش در هیئت دولت و مجلس حکم گفته [[رضاشاه پهلوی|'''رضاشاه''']] را داشت و کسی نمی‌توانست با آن مخالفت کند. سرانجام تیمور تاش پس از دو بار محاکمه به اتهام‌های مالی و تحمل ۹ ماه حبس در روز نهم مهر سال ۱۳۱۲، در زندان قصر به قتل رسید. جنازه‌ی وی تا چند ماه در ابن بابویه ماند، و پس از چند ماه بدون حضور اعضای خانواده‌ی او که در آن دوران به فرمان رضاشاه در تربت حیدریه، در تبعید به سر می‌بردند، بدون سروصدا در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.


== کودکی و تحصیلات ==
== کودکی و تحصیلات ==
خط ۴۵: خط ۴۵:


== بازگشت به ایران و ورود به مجلس ==
== بازگشت به ایران و ورود به مجلس ==
[[پرونده:تیمورتا10.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|نوجوانی تیمور تاش]]
پس از این‌که به ایران بازگشت، مدارج ترقی را به‌سرعت پیمود. او وکیل نیشابور در دوره دوم مجلس شورای ملی شد؛ و در سال ۱۲۹۷، حاکم گیلان گردید. تیمور تاش در سال ۱۳۰۰، در کابینه سوم مشیرالدوله (حسن پیرنیا) وزیر عدلیه و در ۱۳۰۲، حاکم کرمان شد. او پس از حکومت کرمان، مجدداً در دوره پنجم به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در کابینه‌های سوم و چهارم رضاخان، از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۶، وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه بود.<ref name=":1" />  
پس از این‌که به ایران بازگشت، مدارج ترقی را به‌سرعت پیمود. او وکیل نیشابور در دوره دوم مجلس شورای ملی شد؛ و در سال ۱۲۹۷، حاکم گیلان گردید. تیمور تاش در سال ۱۳۰۰، در کابینه سوم مشیرالدوله (حسن پیرنیا) وزیر عدلیه و در ۱۳۰۲، حاکم کرمان شد. او پس از حکومت کرمان، مجدداً در دوره پنجم به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در کابینه‌های سوم و چهارم رضاخان، از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۶، وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه بود.<ref name=":1" />  


خط ۵۴: خط ۵۵:


== نقش تیمور تاش در برسرکار آوردن رضاخان ==
== نقش تیمور تاش در برسرکار آوردن رضاخان ==
[[پرونده:تیمورتا2.JPG|بندانگشتی|265x265پیکسل|تیمور تاش]]
تیمورتاش که تلاش فراوانی در تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی انجام داده بود، با به سلطنت رسیدن رضاخان، در ۲۸ آذر ۱۳۰۴، به عنوان وزیر دربار منصوبب گردید؛ و از این تاریخ مهم‌ترین وآخرین تجربه‌ی فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.<ref name=":2" />  
تیمورتاش که تلاش فراوانی در تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی انجام داده بود، با به سلطنت رسیدن رضاخان، در ۲۸ آذر ۱۳۰۴، به عنوان وزیر دربار منصوبب گردید؛ و از این تاریخ مهم‌ترین وآخرین تجربه‌ی فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.<ref name=":2" />  


خط ۶۵: خط ۶۷:


== سیاست تیمور تاش ==
== سیاست تیمور تاش ==
[[پرونده:تیمورتا9.JPG|بندانگشتی|265x265پیکسل|تیمور تاش]]
تیمور تاش شیفته سیاست و قدرت بود و برای ترقی در این زمینه تلاش بسیاری کرد. تیمور تاش پس از آن‌که به ایران بازگشت، در بدو ورود به عرصه‌ی سیاست به تأثیر زبان و سخنوری در سیاست ایران آگاه شد؛ و به سرعت زبان فارسی را با همه فنونش فراگرفت. وی چنان در ادبیات فارسی مهارت پیدا کرد که شعر می‌سرود و گفته می‌شود بیش از ۱۰ هزار بیت شعر فارسی را حفظ بود.
تیمور تاش شیفته سیاست و قدرت بود و برای ترقی در این زمینه تلاش بسیاری کرد. تیمور تاش پس از آن‌که به ایران بازگشت، در بدو ورود به عرصه‌ی سیاست به تأثیر زبان و سخنوری در سیاست ایران آگاه شد؛ و به سرعت زبان فارسی را با همه فنونش فراگرفت. وی چنان در ادبیات فارسی مهارت پیدا کرد که شعر می‌سرود و گفته می‌شود بیش از ۱۰ هزار بیت شعر فارسی را حفظ بود.
 
[[پرونده:تیمورتا6.JPG|بندانگشتی|230x230پیکسل|تیمور تاش و رضاشاه]]
تیمور تاش پس از حضور در مجلس شورای ملی راه محکمی برای حضورش در صحنه سیاست باز کرد. در این دوران تمرکز تیمورتاش به برقراری ارتباطی مؤثر با سیاست‌مداران پرنفوذ کشور بود؛ و اعتقادی به جامعه و رسانه‌ها نداشت. مثلاً در سال ۱۲۹۷، وقتی از طرف وثوق‌الدوله مأمور سرکوب نهضت جنگل شد، نه تنها کاری از پیش نبرد بلکه با خشونت و سرکوبی که به‌کار گرفت، نفرت مردم منطقه گیلان را نسبت به خود و حکومت بیشتر کرد. پس از این هم، در دوران حکومت رضاشاه، در سانسور روزنامه‌ها و انحلال احزاب سیاسی نقش مهمی داشت. از طرفی او برای نزدیکی به سیاست‌مداران، برنامه‌ریزی داشت. وی که پس از مرگ پدرش لقب معززالملک را نیز گرفته بود، در آغاز سال‌های حضورش در عرصه‌ی سیاست در انتشار مجله‌ی ''دانشکده'' با ملک‌الشعرای بهار هم‌کاری می‌کرد؛ و مقالاتی هم برای آن می‌نوشت. ازهمین موضوع در دوران حضورش در مجلس شورای ملی استفاده کرد؛ و از وجود ملک‌الشعرای بهار در مجلس بهره برد. تیمورتاش در مجلس میدان‌داری می‌کرد و صحنه را با سخنانش به دست می‌گرفت. در همین راستا وقتی که قرار بود خلع سلاح '''[[ستارخان]]''' در مجلس تصویب شود صداهای مخالفی در مجلس شنیده می‌شد؛ بنابراین تیمورتاش با بیانی نافذ و گیرا، فضای مجلس را به سود خلع سلاح تغییر داد و این طرح به راحتی تصویب شد. تیمورتاش گام به گام نفوذ خود را در مجلس گسترش می‌داد تا آن‌جا پیش رفت که نایب رئیسی مجلس چهارم شورای ملی را به دست آورد. تیمورتاش به آینده‌ی رضاخان امید داشت و پیش‌بینی می‌کرد رضاخان به قدرت برسد؛ به خاطر همین سعی داشت راه را برای رضاخان پهلوی هموار کند. وی در مجلس پنجم طرح ساقط کردن قاجاریه از سلطنت را مدیریت کرد؛ و پس از شروع سلطنتِ رضاخان، به پاس سعی و تلاشش در سال ۱۳۰۴، وزیر دربار پهلوی شد. تیمورتاش با رسیدن به وزارت دربار پیش‌رفت بزرگی در افزایش قدرت خود کرد. او در مراسم تاجگذاری رضاخان، حامل تاج پهلوی بود در صورتی که مرسوم نبود وزیر دربار چنین کاری را انجام دهد. با آغاز انتخابات ششمین دوره مجلس شورای ملی، تمام امور کاملاً در اختیار تیمورتاش بود به گونه‌ای که وی افراد را براساس هم‌راهیشان با برنامه‌های خویش برای حضور در انتخابات تأیید می‌کرد. قدرت و نفوذ تیمور تاش به اندازه‌ای رشد کرده بود که انتخاب وزیران، مسئولان دربار، استانداران و سایر مناصب مهم کشور با نظر تیمورتاش صورت می‌گرفت و حتی در سال ۱۳۰۶، مخبرالسلطنه به قصد اجرای برنامه‌های تیمورتاش به سمت نخست‌وزیری رسید و عملاً هم تنها مجری دستورات تیمورتاش بود. ''رابرت کلایو''، نماینده‌ی انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای این‌گونه نوشته است:<blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست». </blockquote>تیمورتاش در جریان این مذاکرات تجارب بسیاری کسب کرد. در مقطعی از حاکمیت ملی ایران دفاع کرد. در برخی موارد نیز از مواضع خود تا حدی کوتاه آمد؛ اما در عوض در مرحله‌ای از مذاکرات با مطرح کردن خواسته‌های بسیار، مسیر مذاکرات را از رسیدن به توافق دور کرد. انگلستان هم که حاضر به دادن امتیازات زیاد به ایران نبود از توافق بر سر موارد پیشنهادی تیمور تاش امتناع می‌کرد. هرچند که در مواردی جزئی از توافق حاصل شده بود؛ اما سرسخت بودن دو طرف مذاکره منجر به آن شد که این مذاکرات چندین سال کش پیدا کند. انگلیس که به خطر افتادن منافعش در ایران را تحمل نمی‌کرد؛ مانع اصلی بر سر رسیدن به خواسته‌هایش را تیمورتاش می‌دانست. رابرت کلایو، نماینده انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای به تاریخ یکم اردیبهشت ۱۳۱۰، این‌طور نوشته است: <blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست».<ref name=":5">[https://virgool.io/@omidrajabi/no6-bc6nblutvixa مرگ تدریجی آقای وزیر - سایت ویرگول]</ref> </blockquote>
تیمور تاش پس از حضور در مجلس شورای ملی راه محکمی برای حضورش در صحنه سیاست باز کرد. در این دوران تمرکز تیمورتاش به برقراری ارتباطی مؤثر با سیاست‌مداران پرنفوذ کشور بود؛ و اعتقادی به جامعه و رسانه‌ها نداشت. مثلاً در سال ۱۲۹۷، وقتی از طرف وثوق‌الدوله مأمور سرکوب نهضت جنگل شد، نه تنها کاری از پیش نبرد بلکه با خشونت و سرکوبی که به‌کار گرفت، نفرت مردم منطقه گیلان را نسبت به خود و حکومت بیشتر کرد. پس از این هم، در دوران حکومت رضاشاه، در سانسور روزنامه‌ها و انحلال احزاب سیاسی نقش مهمی داشت. از طرفی او برای نزدیکی به سیاست‌مداران، برنامه‌ریزی داشت. وی که پس از مرگ پدرش لقب معززالملک را نیز گرفته بود، در آغاز سال‌های حضورش در عرصه‌ی سیاست در انتشار مجله‌ی ''دانشکده'' با ملک‌الشعرای بهار هم‌کاری می‌کرد؛ و مقالاتی هم برای آن می‌نوشت. ازهمین موضوع در دوران حضورش در مجلس شورای ملی استفاده کرد؛ و از وجود ملک‌الشعرای بهار در مجلس بهره برد. تیمورتاش در مجلس میدان‌داری می‌کرد و صحنه را با سخنانش به دست می‌گرفت. در همین راستا وقتی که قرار بود خلع سلاح '''[[ستارخان]]''' در مجلس تصویب شود صداهای مخالفی در مجلس شنیده می‌شد؛ بنابراین تیمورتاش با بیانی نافذ و گیرا، فضای مجلس را به سود خلع سلاح تغییر داد و این طرح به راحتی تصویب شد. تیمورتاش گام به گام نفوذ خود را در مجلس گسترش می‌داد تا آن‌جا پیش رفت که نایب رئیسی مجلس چهارم شورای ملی را به دست آورد. تیمورتاش به آینده‌ی رضاخان امید داشت و پیش‌بینی می‌کرد رضاخان به قدرت برسد؛ به خاطر همین سعی داشت راه را برای رضاخان پهلوی هموار کند. وی در مجلس پنجم طرح ساقط کردن قاجاریه از سلطنت را مدیریت کرد؛ و پس از شروع سلطنتِ رضاخان، به پاس سعی و تلاشش در سال ۱۳۰۴، وزیر دربار پهلوی شد. تیمورتاش با رسیدن به وزارت دربار پیش‌رفت بزرگی در افزایش قدرت خود کرد. او در مراسم تاجگذاری رضاخان، حامل تاج پهلوی بود در صورتی که مرسوم نبود وزیر دربار چنین کاری را انجام دهد. با آغاز انتخابات ششمین دوره مجلس شورای ملی، تمام امور کاملاً در اختیار تیمورتاش بود به گونه‌ای که وی افراد را براساس هم‌راهیشان با برنامه‌های خویش برای حضور در انتخابات تأیید می‌کرد. قدرت و نفوذ تیمور تاش به اندازه‌ای رشد کرده بود که انتخاب وزیران، مسئولان دربار، استانداران و سایر مناصب مهم کشور با نظر تیمورتاش صورت می‌گرفت و حتی در سال ۱۳۰۶، مخبرالسلطنه به قصد اجرای برنامه‌های تیمورتاش به سمت نخست‌وزیری رسید و عملاً هم تنها مجری دستورات تیمورتاش بود. ''رابرت کلایو''، نماینده‌ی انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای این‌گونه نوشته است:<blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست». </blockquote>
[[پرونده:تیمورتا7.JPG|بندانگشتی|تیمور تاش]]
تیمورتاش در جریان این مذاکرات تجارب بسیاری کسب کرد. در مقطعی از حاکمیت ملی ایران دفاع کرد. در برخی موارد نیز از مواضع خود تا حدی کوتاه آمد؛ اما در عوض در مرحله‌ای از مذاکرات با مطرح کردن خواسته‌های بسیار، مسیر مذاکرات را از رسیدن به توافق دور کرد. انگلستان هم که حاضر به دادن امتیازات زیاد به ایران نبود از توافق بر سر موارد پیشنهادی تیمور تاش امتناع می‌کرد. هرچند که در مواردی جزئی از توافق حاصل شده بود؛ اما سرسخت بودن دو طرف مذاکره منجر به آن شد که این مذاکرات چندین سال کش پیدا کند. انگلیس که به خطر افتادن منافعش در ایران را تحمل نمی‌کرد؛ مانع اصلی بر سر رسیدن به خواسته‌هایش را تیمورتاش می‌دانست. رابرت کلایو، نماینده انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای به تاریخ یکم اردیبهشت ۱۳۱۰، این‌طور نوشته است: <blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست».<ref name=":5">[https://virgool.io/@omidrajabi/no6-bc6nblutvixa مرگ تدریجی آقای وزیر - سایت ویرگول]</ref> </blockquote>


== نفوذ تیمور تاش در حاکمیت ==
== نفوذ تیمور تاش در حاکمیت ==
[[پرونده:تیمورتا5.JPG|بندانگشتی|تیمور تاش و خانواده‌اش]]
تیمور تاش حدوداً در شش سال اول دوره‌ی سلطنت [[رضاشاه پهلوی|'''رضاخان''']]، در اوج اقتدار و از نظر سیاسی دومین شخص مملکت محسوب می‌شد. او با انجام تغییرات ساختاری در وزارت دربار، آن را به یک مرجع تصمیم‌گیرنده و مجری اراده رضاشاه مبدل کرد و از این پایگاه سیاست‌های مورد نظر رضاشاه را در راستای تحقق برنامه‌های وی و تثبیت دولت مرکزی به اجرا درآورد. تیمور تاش بجز وزارت جنگ که رضاخان فرداً به آن می‌پرداخت، برهمه‌ی وزارتخانه‌ها و دوائر دولتی نظارت داشت. گفته‌ها و عقاید تیمور تاش در هیئت دولت و مجلس حکم گفته رضاشاه را داشت و کسی نمی‌توانست با آن مخالفت کند.  
تیمور تاش حدوداً در شش سال اول دوره‌ی سلطنت [[رضاشاه پهلوی|'''رضاخان''']]، در اوج اقتدار و از نظر سیاسی دومین شخص مملکت محسوب می‌شد. او با انجام تغییرات ساختاری در وزارت دربار، آن را به یک مرجع تصمیم‌گیرنده و مجری اراده رضاشاه مبدل کرد و از این پایگاه سیاست‌های مورد نظر رضاشاه را در راستای تحقق برنامه‌های وی و تثبیت دولت مرکزی به اجرا درآورد. تیمور تاش بجز وزارت جنگ که رضاخان فرداً به آن می‌پرداخت، برهمه‌ی وزارتخانه‌ها و دوائر دولتی نظارت داشت. گفته‌ها و عقاید تیمور تاش در هیئت دولت و مجلس حکم گفته رضاشاه را داشت و کسی نمی‌توانست با آن مخالفت کند.  


خط ۸۴: خط ۹۰:


=== اتهام جاسوسی ===
=== اتهام جاسوسی ===
در اوایل سال ۱۳۰۸، ''سرجان کدمن''، رئیس کل کمپانی نفت ایران و انگلیس به تیمورتاش پیشنهاد کرد و خواست تا این شرکت به‌جای سرمایه‌ای که در ایران جهت احداث پالایشگاه آبادان و هم‌چنین استخراج نفت هزینه کرده است، مدت امتیاز دارسی را تمدید کنند. تیمورتاش در جواب سرجان کدمن نوشت: <blockquote>«امتیاز دارسی در روزگاری تحصیل شده که اولیای دولت وقت ایران نمی‌دانستند غرض از کسب این امتیاز چیست و دولت ایران چه چیزی را از دست می‌دهد. دولت ایران حاضر است برای تجدیدنظر درباره این امتیاز وارد مذاکره شود.»</blockquote>پس از دو سال مذاکرات پراکنده‌ای میان سرجان کدمن و تیمورتاش، سرانجام کدمن به وزیر دربار اطلاع داد به‌علت درخواست‌های فراوان دولت ایران، شرکت از تقاضای قبلی خود مبنی بر تمدید قرارداد منصرف شده است. تیمورتاش به فرمان رضاخان جهت مذاکره و رفع اختلاف، به لندن رفت. وی در این مدت با سرجان کدمن و سرجان سایمون (وزیر امور خارجه وقت انگلیس) ملاقات کرد؛ و بعدها کار با پرداخت یک میلیون لیره به دولت ایران به پایان رسید.
در اوایل سال ۱۳۰۸، ''سرجان کدمن''، رئیس کل کمپانی نفت ایران و انگلیس به تیمورتاش پیشنهاد کرد و خواست تا این شرکت به‌جای سرمایه‌ای که در ایران جهت احداث پالایشگاه آبادان و هم‌چنین استخراج نفت هزینه کرده است، مدت امتیاز دارسی را تمدید کنند. تیمورتاش در جواب سرجان کدمن نوشت: <blockquote>«امتیاز دارسی در روزگاری تحصیل شده که اولیای دولت وقت ایران نمی‌دانستند غرض از کسب این امتیاز چیست و دولت ایران چه چیزی را از دست می‌دهد. دولت ایران حاضر است برای تجدیدنظر درباره این امتیاز وارد مذاکره شود.»</blockquote>
[[پرونده:تیمورتا12.JPG|بندانگشتی|290x290پیکسل|تیمور تاش و موسیلینی]]
پس از دو سال مذاکرات پراکنده‌ای میان سرجان کدمن و تیمورتاش، سرانجام کدمن به وزیر دربار اطلاع داد به‌علت درخواست‌های فراوان دولت ایران، شرکت از تقاضای قبلی خود مبنی بر تمدید قرارداد منصرف شده است. تیمورتاش به فرمان رضاخان جهت مذاکره و رفع اختلاف، به لندن رفت. وی در این مدت با سرجان کدمن و سرجان سایمون (وزیر امور خارجه وقت انگلیس) ملاقات کرد؛ و بعدها کار با پرداخت یک میلیون لیره به دولت ایران به پایان رسید.


تیمور تاش در راه مراجعت به تهران، به مسکو رفت. در ایران وقتی از اقامت تیمورتاش در مسکو باخبر شدند که روزنامه‌های اروپا با جار و جنجال نوشتند: «کیف دستی تیمورتاش حاوی اسناد محرمانه مربوط به مذاکرات نفت در مسکو مفقود شده است!»
تیمور تاش در راه مراجعت به تهران، به مسکو رفت. در ایران وقتی از اقامت تیمورتاش در مسکو باخبر شدند که روزنامه‌های اروپا با جار و جنجال نوشتند: «کیف دستی تیمورتاش حاوی اسناد محرمانه مربوط به مذاکرات نفت در مسکو مفقود شده است!»
خط ۹۳: خط ۱۰۱:


== زندان و مرگ تیمور تاش ==
== زندان و مرگ تیمور تاش ==
[[پرونده:تیمورتا11.JPG|بندانگشتی|208x208پیکسل|تیمور تاش]]
تیمور تاش سرانجام در سوم دی‌ماه ۱۳۱۱، برکنار شد و به زندان افتاد. اما رضاخان به این قانع نبود؛ و بر این اساس دستور قتل او را صادر کرد و در تاریخ نهم مهرماه ۱۳۱۲، به دست احمد احمدی، معروف به پزشک احمدی، به قتل رسید. تیمورتاش در واقع راهی را در سیاست پیش گرفت که خود هم قربانی آن شد.<ref name=":5" />  
تیمور تاش سرانجام در سوم دی‌ماه ۱۳۱۱، برکنار شد و به زندان افتاد. اما رضاخان به این قانع نبود؛ و بر این اساس دستور قتل او را صادر کرد و در تاریخ نهم مهرماه ۱۳۱۲، به دست احمد احمدی، معروف به پزشک احمدی، به قتل رسید. تیمورتاش در واقع راهی را در سیاست پیش گرفت که خود هم قربانی آن شد.<ref name=":5" />  


خط ۱۰۰: خط ۱۰۹:


=== روایت دختر تیمور تاش از قتل پدرش ===
=== روایت دختر تیمور تاش از قتل پدرش ===
[[پرونده:ایراندخت تاش.JPG|بندانگشتی|ایراندخت دختر تیمور تاش]]
یکی از دلایل برای زنده ماندن یاد تیمورتاش، خون‌خواهی دخترش ایراندخت تیمور تاش است. ایراندخت درست ۸ سال پس از مرگ پدرش یعنی در سال ۱۳۲۰، به‌هنگام اشغال ایران توسط متفقین که تبعیدش پایان یافت، به خونخواهی پدر روزنامه‌ای را منتشر کرد؛ و در آن برخی دست نوشته‌های پدرش را به چاپ رساند؛ و به قصد یافتن قاتل پدرش به عراق سفر کرد. خانم ایراندخت پزشک احمدی را در قیافه ای مبدل شناسایی کرد؛ و توانست او را به ایران منتقل کند و به یاری محاکماتی که محمدرضا شاه برای جبران عملکرد پدر ترتیب داده بود، توانست انتقام پدرش را از او بگیرد. خانم ایراندخت تا پایان زندگی‌اش به‌عکس برخی از برادرانش هرگز به خاندان پهلوی روی خوش نشان نداد.<ref name=":4" />  
یکی از دلایل برای زنده ماندن یاد تیمورتاش، خون‌خواهی دخترش ایراندخت تیمور تاش است. ایراندخت درست ۸ سال پس از مرگ پدرش یعنی در سال ۱۳۲۰، به‌هنگام اشغال ایران توسط متفقین که تبعیدش پایان یافت، به خونخواهی پدر روزنامه‌ای را منتشر کرد؛ و در آن برخی دست نوشته‌های پدرش را به چاپ رساند؛ و به قصد یافتن قاتل پدرش به عراق سفر کرد. خانم ایراندخت پزشک احمدی را در قیافه ای مبدل شناسایی کرد؛ و توانست او را به ایران منتقل کند و به یاری محاکماتی که محمدرضا شاه برای جبران عملکرد پدر ترتیب داده بود، توانست انتقام پدرش را از او بگیرد. خانم ایراندخت تا پایان زندگی‌اش به‌عکس برخی از برادرانش هرگز به خاندان پهلوی روی خوش نشان نداد.<ref name=":4" />  


۹٬۳۲۱

ویرایش

منوی ناوبری