کاربر:Safa/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۹: خط ۶۹:
|بالگرد کاربردی=
|بالگرد کاربردی=
}}
}}
'''نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، (ناجا)''' در سال ۱۳۷۰ پس از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیته‌ی انقلاب اسلامی به منظور حفظ امنیت داخلی جمهوری اسلامی تحت نظارت وزارت کشور تشکیل گردید. وزیر کشور جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی می‌باشد. نیروی انتظامی از چندین معاونت مختلف تشکیل شده‌است. هریک از استان‌های کشور یک ناحیه انتظامی به حساب می‌آیند و شهرستان‌های تابعه هر استان مناطق انتظامی آن ناحیه به‌شمار می‌آیند، فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از این قاعده مستثنی است و خود یک ناحیه انتظامی به حساب می‌آید. این نیروها چه در گذشته و چه در زمان حال علیرغم قوانین اساسی و قوانین تاسیسی خودشان به سرعت تبدیل به ابزاری در دست حکومت‌ها برای سرکوب اعتراضات مردمی تحت عنوان تامین امنیت جامعه گردیدند، نمونه‌های این اعمال سرکوب‌گرانه و نقش آمران و عاملان این سرکوب در تاریخ ایران بسیاری مستند شده است و بسیاری دیگر نا‌گفته مانده است. مشهورترین این رویدادها خلع سلاح مجاهدان مشروطه و کشته و مجروح کردن مجاهدان از جمله ستارخان بدست نیروهای یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه‌ی وقت در واقعه‌ی پارک اتابک تهران بود. پس از او سرپاس مختاری رئیس شهربانی در سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ قاتل بسیاری از آزادیخواهان با همکاری پزشک احمدی است. از معروف‌ترین اشخاصی که او در دوران ریاستش به قتل رسانده نام سید حسن مدرس، فرخی یزدی، دکتر تقی ارانی و نصرت‌الدوله فیروز برجسته است. برخی منابع قتل‌های انجام شده توسط شهربانی رضا شاه را تا ۲۴۰۰۰ نفر برآورد می‌کنند.  
'''نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، (ناجا)''' در سال ۱۳۷۰ پس از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیته‌ی انقلاب اسلامی به منظور حفظ امنیت داخلی جمهوری اسلامی تحت نظارت وزارت کشور تشکیل گردید. وزیر کشور جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی می‌باشد. نیروی انتظامی از چندین معاونت مختلف تشکیل شده‌است. هریک از استان‌های کشور یک ناحیه انتظامی به حساب می‌آیند و شهرستان‌های تابعه هر استان مناطق انتظامی آن ناحیه به‌شمار می‌آیند، فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از این قاعده مستثنی است و خود یک ناحیه انتظامی به حساب می‌آید. این نیروها چه در گذشته و چه در زمان حال علیرغم قوانین اساسی و قوانین تاسیسی خودشان به سرعت تبدیل به ابزاری در دست حکومت‌ها برای سرکوب اعتراضات مردمی تحت عنوان تامین امنیت جامعه گردیدند. نمونه‌های این اعمال سرکوب‌گرانه و نقش آمران و عاملان این سرکوب در تاریخ ایران بسیاری مستند شده است و بسیاری دیگر نا‌گفته مانده است. مشهورترین این رویدادها خلع سلاح مجاهدان مشروطه و کشته و مجروح کردن مجاهدان از جمله [[ستارخان]] به‌دست نیروهای [[یپرم خان|یپرم خان ارمنی]] رئیس نظمیه‌ی وقت در واقعه‌ی پارک اتابک تهران بود. پس از او سرپاس مختاری رئیس شهربانی در سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ قاتل بسیاری از آزادیخواهان با همکاری پزشک احمدی است. از معروف‌ترین اشخاصی که او در دوران ریاستش به قتل رسانده نام [[سید حسن مدرس]]، [[محمد فرخی یزدی|فرخی یزدی]]، دکتر [[تقی ارانی]] و نصرت‌الدوله فیروز برجسته است. برخی منابع قتل‌های انجام شده توسط شهربانی [[رضاشاه پهلوی|رضا شاه]] را تا ۲۴۰۰۰ نفر برآورد می‌کنند.


پس از رضا شاه و در زمان حکومت محمدرضا پهلوی نیز شهربانی در جنایات مختلفی از جمله سرکوب سازمان نظامی حزب توده و در کار مشترک با ساواک سرکوب نیروهای انقلابی از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران مشارکت فعال داشت.
پس از رضا شاه و در زمان حکومت [[محمدرضا پهلوی]] نیز شهربانی در جنایات مختلفی از جمله سرکوب سازمان نظامی [[حزب توده ایران|حزب توده]] و در کار مشترک با [[ساواک]] سرکوب نیروهای انقلابی از جمله [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] مشارکت فعال داشت.


پس از انقلاب نیز نیروهای کمیته‌ی انقلاب اسلامی به همراه سپاه پاسداران و سایر ارگانهای نظامی علاوه بر جنایات دهه شصت و اعدام‌های سرپایی در خیابان‌ها به سرکوب اعتراضات خیابانی و کشتار مردمی پرداختند که علیه سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی اعتراض داشتند. از مشهورترین این جنایات سرکوب قیام مردم مشهد در سال ۱۳۷۱ و سرکوب قیام مردم قزوین در سال ۱۳۷۳ و سرکوب مردم تهران در اسلام‌شهر در سال ۱۳۷۴ همچنین سرکوب قیام دانشجویان و مردم در سال ۱۳۷۸ و سرکوب خونین قیام سال ۱۳۸۸ با به کار گرفتن  ۵ هزار تن از اراذل و اوباش توسط پاسدار همدانی، سرکوب قیام مردم در سال ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ و آخرین  آن‌ها کشتار مردم در قیام آبان ۱۳۹۸ که به گرانی بنزین اعتراض داشتند، ارقام کشته شدگان این جنایت را بین ۱۵۰۰ تا ۶۰۰۰ نفر تخمین می زنند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f3-ashura-2009-thugs/27323255.html نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا]</ref>  
پس از [[انقلاب ضد سلطنتی]] نیز نیروهای کمیته‌ی انقلاب اسلامی به همراه [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] و سایر ارگانهای نظامی علاوه بر جنایات دهه شصت و اعدام‌های سرپایی در خیابان‌ها به سرکوب اعتراضات خیابانی و کشتار مردمی پرداختند که علیه سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی اعتراض داشتند. از مشهورترین این جنایات سرکوب [[تظاهرات مشهد ۱۳۷۱|قیام مردم مشهد]] در سال ۱۳۷۱ و سرکوب [[تظاهرات قزوین ۱۳۷۳|قیام مردم قزوین]] در سال ۱۳۷۳ و سرکوب [[تظاهرات اسلام‌شهر]] در سال ۱۳۷۴ همچنین سرکوب [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|قیام دانشجویان و مردم در سال ۱۳۷۸]] و سرکوب خونین [[تظاهرات ۱۳۸۸|قیام سال ۱۳۸۸]] با به کار گرفتن  ۵ هزار تن از اراذل و اوباش توسط پاسدار همدانی، سرکوب [[اعتراضات دی‌‌ماه ۱۳۹۶|قیام مردم در سال ۱۳۹۶]]، ۱۳۹۷ و آخرین  آن‌ها کشتار مردم در [[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|قیام آبان ۱۳۹۸]] که به گرانی بنزین اعتراض داشتند، ارقام کشته شدگان این جنایت را بین ۱۵۰۰ تا ۶۰۰۰ نفر تخمین می زنند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f3-ashura-2009-thugs/27323255.html نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا]</ref>  


از دیگر عملکردهای نیروی انتظامی تاسیس انواع پلیس‌ها برای سرکوب مردم است که از پلیس محله و خیابان تا مبارزه با مفاسد اخلاقی و پلیس فتا و غیره می‌باشد.  
از دیگر عملکردهای نیروی انتظامی تاسیس انواع پلیس‌ها برای سرکوب مردم است که از پلیس محله و خیابان تا مبارزه با مفاسد اخلاقی و پلیس فتا و غیره می‌باشد.  
خط ۷۹: خط ۷۹:
== تاریخچه‌ی نیروی ‌انتظامی ==
== تاریخچه‌ی نیروی ‌انتظامی ==


=== پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ ===
=== پیش از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب سال ۱۳۵۷]] ===
اولین نیروی انتظامی تاریخ ایران با نام نظمیه در اول تیر سال ۱۲۹۲ در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار به‌دست میرزا‌تقی‌خان امیرکبیر تشکیل گردید. پیش از آن برقراری نظم و امنیت به عهده‌ی داروغه بود که تحت‌فرمان دیوان بیگی یا همان فرمانداری عمل می‌کرد و نیروهای تحت‌امر داروغه؛ شبگیر، گزمه، شحنه و محتسب نامیده می‌شدند.
اولین نیروی انتظامی تاریخ ایران با نام نظمیه در اول تیر سال ۱۲۹۲ در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار به‌دست [[امیرکبیر|میرزا‌تقی‌خان امیرکبیر]] تشکیل گردید. پیش از آن برقراری نظم و امنیت به عهده‌ی داروغه بود که تحت‌فرمان دیوان بیگی یا همان فرمانداری عمل می‌کرد و نیروهای تحت‌امر داروغه؛ شبگیر، گزمه، شحنه و محتسب نامیده می‌شدند.


مـیرزا‌تـقی‌خان امیرکبیر چون به ارزش و اهمیت امنیت واقف بود گام اول را در این مسیر برداشت. نخستین اقدام او تأسیس «سازمان خفیه» بود. پس از آن چند قراولخانه در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر بنا کرد. پس از امیرکبیر٬ میرزا‌حسین‌خان سپهسالار اعظم٬ با استفاده از تـعدادی سـرباز٬ مجددا قراول‌خانه‌های زمان امیرکبیر را فعال کرد. عنوان «نظمیه» را نخستین بار او به کار برد و اداره امور امنیتی شهر را به عهده وزارت داخله گذاشت٬ در ایـن زمـان ریـاست نظمیه تهران را محمدعلی‌خان به عهده داشت.
[[امیرکبیر|مـیرزا‌تـقی‌خان امیرکبیر]] چون به ارزش و اهمیت امنیت واقف بود گام اول را در این مسیر برداشت. نخستین اقدام او تأسیس «سازمان خفیه» بود. پس از آن چند قراولخانه در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر بنا کرد. پس از [[امیرکبیر]]٬ میرزا‌حسین‌خان سپهسالار اعظم٬ با استفاده از تـعدادی سـرباز٬ مجددا قراول‌خانه‌های زمان [[امیرکبیر]] را فعال کرد. عنوان «نظمیه» را نخستین بار او به کار برد و اداره امور امنیتی شهر را به عهده وزارت داخله گذاشت٬ در ایـن زمـان ریـاست نظمیه تهران را محمدعلی‌خان به عهده داشت.


ناصرالدین‌شاه در سفر دوم به اروپا و مشاهده‌ی نیروی پلیس و نظم و انضباطی که در شهرهای اروپا برقرار بود، تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشکیلاتی را به وجود آورد. از این رو از دولت اتریش برای تاسیس اداره پلیس تهران، به شکل نوین و اروپایی درخواست کمک کرد.<ref name=":0">نیروی انتظامی - کتاب تهران در گذرگاه تاریخ</ref>
ناصرالدین‌شاه در سفر دوم به اروپا و مشاهده‌ی نیروی پلیس و نظم و انضباطی که در شهرهای اروپا برقرار بود، تصمیم گرفت در ایران نیز چنین تشکیلاتی را به وجود آورد. از این رو از دولت اتریش برای تاسیس اداره پلیس تهران، به شکل نوین و اروپایی درخواست کمک کرد.<ref name=":0">نیروی انتظامی - کتاب تهران در گذرگاه تاریخ</ref>
خط ۸۸: خط ۸۸:
در پی این درخواست دولت اتریش یک نجیب‌زاده ایتالیایی تبعه‌ی اتریش به نام  “کنت آنتوان دومونت فورت” را به ناصرالدین شاه معرفی نمود. وی پس از ورود به تهران با بر‌آورد وضع تهران ضمن گزارشی اعلام کرد که با ۴۰۰ پلیس پیاده و ۶۰ پلیس سوار می‌تواند امنیت شهر را تأمین نماید. شاه با درخواست وی موافقت کرد.
در پی این درخواست دولت اتریش یک نجیب‌زاده ایتالیایی تبعه‌ی اتریش به نام  “کنت آنتوان دومونت فورت” را به ناصرالدین شاه معرفی نمود. وی پس از ورود به تهران با بر‌آورد وضع تهران ضمن گزارشی اعلام کرد که با ۴۰۰ پلیس پیاده و ۶۰ پلیس سوار می‌تواند امنیت شهر را تأمین نماید. شاه با درخواست وی موافقت کرد.


نخستین تابلوی شهربانی در سال ۱۲۹۵ شمسی با عبارت «اداره جلیله‌ی پلیس دارالخلافه و احتسابیه» درسردر عمارت واقع در خیابان الماسیه نصب شد. کنت ١٤ یا ١٥ سال رئیس نظمیه بود و در سال ١٣٠٩ در (ماجرای تحریم تنباکو) از ریاست نظمیه برکنار شد و میرزا سیدعبدالله انتظام السلطنه رئیس نظمیه تهران شد. پس از او ریاست نظمیه را نـظم الدوله (مـعاون کنت دومونت فورت) عهده دار شد. پس از استعفای کنت تا انقلاب مشروطه اداره‌ی نظمیه سیزده رئیس به خود دید. پس از استبداد صغیر و خلع محمدعلی‌شاه قاجار و سلطنت احمدشاه به نیابت علیرضا خان عضدالملک مجلس دوم درصدد برآمد جـهت ایـجاد امـنیت در شهرها سازمانی مطابق نیاز کشور دایر کند. در نتیجه٬ سـازمانی بـه نـام «اداره‌ی کـل نظمیه» به وجود آمد که ریاست آن به عهده یپرم‌خان ارمنی بود. یپرم عده ای از افسران قزاق‌خانه و سازمان‌های دیگر انتظامی را به استخدام اداره‌ی نظمیه درآورد و درجه افسری داد. پس از مرگ علیرضاخان عضدالملک٬ ناصرالملک همدانی٬ که قسمتی از عمر خود را در انگلستان به سر برده بود و با مؤسسات تمدنی جدید آشنایی داشت٬ بـه نـیابت سلطنت انتخاب شد. وی با استفاده از مستشاران خارجی دو نیروی نـظامی در شـهرها و دهات ایجاد کرد. بدین منظور مستشاران را از کشور بی‌طرف سوئد برگزیدند و ابتدا سه افسر به ریاست یالمارسن برای تشکیل ژ‌اندارمری استخدام کردند و چـون نـتیجه مطلوب بود، مستشاران درصدد تشکیل اداره نظمیه براساس موازین اروپایی بر آمدند. در سال ١٢٩١ش هیئت وزیران تصویب نمودند که یالمارسن با استخدام عده ای افسـر از سوئد نظمیه را تشکیل دهد. در نتیجه یک هیئت سه نفره به ریاست سرهنگ وستداهل وارد تهران شد. او پس از مدتی به ریاست کل شهربانی‌های ایران گمارده شـد. وی پـانزده افسر سوئدی استخدام و به ایران منتقل نمود. وستداهل در شهر تهران هشت کمیسری ( کلنتری) دایر کرد و علاوه بر استخدام چندین آژان٬ عده زیادی از فـارغ‌التـحصیلان مدرسه سن‌لویی و مدرسه ایران٬ آلمان و مدرسه آمریکایی را که حداقل زبان فرانسـه می‌دانستند به استخدام درآورد و یک آمـوزشگاه کـه در آن افسـران سـوئدی تـدریس می‌کردند و دوره‌اش یک سال بود تأسیس کرد. فارغ‌التحصیلان این مدرسه با درجه‌ی افسری شهربانی را بنا کردند؛ ازجمله بعضی از رؤسای شهربانی مانند سـرپاس مـختاری٬ سرپاس رادسر و سرپاس سیف بعدها از بین فارغ‌التـحصیلان هـمین مـدرسه انـتخاب شدند. وستداهل تا سال ١٣٠٢ش در ایران باقی ماند. دراین سال هـنگامی کـه رضـاخان سردار سپه به ریاست دولت منصوب شد، به خدمت وستداهل و سوئدی‌ها خاتمه داد و شهربانی را به افسران ایرانی سپرد. اولیـن رئـیس شـهربانی دوره‌ی رضاخان سـرهنگ محمد درگاهی بود.
نخستین تابلوی شهربانی در سال ۱۲۹۵ شمسی با عبارت «اداره جلیله‌ی پلیس دارالخلافه و احتسابیه» درسردر عمارت واقع در خیابان الماسیه نصب شد. کنت ١٤ یا ١٥ سال رئیس نظمیه بود و در سال ١٣٠٩ در (ماجرای [[جنبش تنباکو|تحریم تنباکو]]) از ریاست نظمیه برکنار شد و میرزا سیدعبدالله انتظام السلطنه رئیس نظمیه تهران شد. پس از او ریاست نظمیه را نـظم الدوله (مـعاون کنت دومونت فورت) عهده دار شد. پس از استعفای کنت تا انقلاب مشروطه اداره‌ی نظمیه سیزده رئیس به خود دید. پس از استبداد صغیر و خلع [[محمد علی شاه|محمدعلی‌شاه قاجار]] و سلطنت [[احمد شاه|احمدشاه]] به نیابت علیرضا خان عضدالملک، مجلس دوم درصدد برآمد جـهت ایـجاد امـنیت در شهرها سازمانی مطابق نیاز کشور دایر کند. در نتیجه٬ سـازمانی بـه نـام «اداره‌ی کـل نظمیه» به وجود آمد که ریاست آن به عهده [[یپرم خان|یپرم‌خان ارمنی]] بود. یپرم عده ای از افسران قزاق‌خانه و سازمان‌های دیگر انتظامی را به استخدام اداره‌ی نظمیه درآورد و درجه افسری داد. پس از مرگ علیرضاخان عضدالملک٬ ناصرالملک همدانی٬ که قسمتی از عمر خود را در انگلستان به سر برده بود و با مؤسسات تمدنی جدید آشنایی داشت٬ بـه نـیابت سلطنت انتخاب شد. وی با استفاده از مستشاران خارجی دو نیروی نـظامی در شـهرها و دهات ایجاد کرد. بدین منظور مستشاران را از کشور بی‌طرف سوئد برگزیدند و ابتدا سه افسر به ریاست یالمارسن برای تشکیل ژ‌اندارمری استخدام کردند و چـون نـتیجه مطلوب بود، مستشاران درصدد تشکیل اداره نظمیه براساس موازین اروپایی بر آمدند. در سال ١٢٩١ش هیئت وزیران تصویب نمودند که یالمارسن با استخدام عده ای افسـر از سوئد نظمیه را تشکیل دهد. در نتیجه یک هیئت سه نفره به ریاست سرهنگ وستداهل وارد تهران شد. او پس از مدتی به ریاست کل شهربانی‌های ایران گمارده شـد. وی پـانزده افسر سوئدی استخدام و به ایران منتقل نمود. وستداهل در شهر تهران هشت کمیسری ( کلنتری) دایر کرد و علاوه بر استخدام چندین آژان٬ عده زیادی از فـارغ‌التـحصیلان مدرسه سن‌لویی و مدرسه ایران٬ آلمان و مدرسه آمریکایی را که حداقل زبان فرانسـه می‌دانستند به استخدام درآورد و یک آمـوزشگاه کـه در آن افسـران سـوئدی تـدریس می‌کردند و دوره‌اش یک سال بود تأسیس کرد. فارغ‌التحصیلان این مدرسه با درجه‌ی افسری شهربانی را بنا کردند؛ ازجمله بعضی از رؤسای شهربانی مانند سـرپاس مـختاری٬ سرپاس رادسر و سرپاس سیف بعدها از بین فارغ‌التـحصیلان هـمین مـدرسه انـتخاب شدند. وستداهل تا سال ١٣٠٢ش در ایران باقی ماند. دراین سال هـنگامی کـه رضـاخان سردار سپه به ریاست دولت منصوب شد، به خدمت وستداهل و سوئدی‌ها خاتمه داد و شهربانی را به افسران ایرانی سپرد. اولیـن رئـیس شـهربانی دوره‌ی رضاخان سـرهنگ محمد درگاهی بود.


در دوران محمد رضا شاه تنها افسر ملی رئیس شهربانی سرتیپ محمود افشار طوس بود که به دستور اینتلیجنت سرویس و کارگزاران ایرانی‌اش به قتل رسید.<blockquote>کوروش زعیم می‌گوید: </blockquote><blockquote>«بنا بر اعتراف بازداشت‌ شدگان پرونده قتل افشارطوس، اعضای تیم توطئه عبارت بودند از سرلشکر فضل‌الله زاهدی، سرتیپ نصرالله زاهدی، سرتیپ مزینی، سرتیپ منزه، سرتیپ بایندر، سرگرد بلوچ قرایی، افشار قاسلمو، حسین خطیبی و مظفر بقایی [نماینده سرشناس مجلس]. بنا بر اسناد محرمانه دولت انگلستان که بعد از ۳۰ سال در سال ۱۳۶۴ چاپ شد، دستور قتل توسط اینتلجنت سرویس انگلستان – MI6 – صادر شده بود و در ایران در خانه دکتر بقایی ابلاغ شده بود.»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e23/25365457.html نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا]</ref></blockquote>تا زمان تشکیل ساواک در اسفند ۱۳۳۶ وظیفه‌ی سرکوب مخالفت‌ها به عهده‌ی شهربانی و ژاندارمری بود، اما پس از تشکیل ساواک نقش این نیروها به‌عنوان مکمل ساواک تعریف گردید و این فعالیت‌های در کمیته‌ی مشترک ضد خرابکاری سازماندهی شد.
در دوران محمد رضا شاه تنها افسر ملی رئیس شهربانی سرتیپ محمود افشار طوس بود که به دستور اینتلیجنت سرویس و کارگزاران ایرانی‌اش به قتل رسید.<blockquote>کوروش زعیم می‌گوید: </blockquote><blockquote>«بنا بر اعتراف بازداشت‌ شدگان پرونده قتل افشارطوس، اعضای تیم توطئه عبارت بودند از سرلشکر فضل‌الله زاهدی، سرتیپ نصرالله زاهدی، سرتیپ مزینی، سرتیپ منزه، سرتیپ بایندر، سرگرد بلوچ قرایی، افشار قاسلمو، حسین خطیبی و مظفر بقایی [نماینده سرشناس مجلس]. بنا بر اسناد محرمانه دولت انگلستان که بعد از ۳۰ سال در سال ۱۳۶۴ چاپ شد، دستور قتل توسط اینتلجنت سرویس انگلستان – MI6 – صادر شده بود و در ایران در خانه دکتر بقایی ابلاغ شده بود.»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e23/25365457.html نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا]</ref></blockquote>تا زمان تشکیل ساواک در اسفند ۱۳۳۶ وظیفه‌ی سرکوب مخالفت‌ها به عهده‌ی شهربانی و ژاندارمری بود، اما پس از تشکیل ساواک نقش این نیروها به‌عنوان مکمل ساواک تعریف گردید و این فعالیت‌های در کمیته‌ی مشترک ضد خرابکاری سازماندهی شد.
۲٬۳۳۶

ویرایش

منوی ناوبری