کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند.
لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند.


لنین در سال ۱۸۹۵، در خارج از کشور با گروه آزادی کار که توسط پلخانف، ورا زاسولیچ، لئو دیچ، و پاول اکسلرود تاسیس شده بود، ملاقات کرد که تأثیر ویژه‌ای بر او گذاشت و ورود او به مبارزه برای تشکیل اتحادیه مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ را در همان سال تسریع کرد. بخاطر سازماندهی و فعالیت‌های این اتحادیه، وی دستگیر شد، یک سال و دو ماه را در زندان گذراند، و به مدت سه سال در تبعید در روستای شوشنسکوی در منطقه مینوسینسک در منطقه کراسنویارسک تبعید شد. در بازگشت از تبعید در فوریه ۱۹۰۰، لنین روزنامه ایسکرا را منتشر کرد که نقش بسیار زیادی در ایجاد حزب سوسیال دموکرات در سال ۱۹۰۳ داشت. حزب سوسیال دموکرات در دومین کنگره خود، بر سر یک تعریف روشن و رادیکال از شرایط عضویت در حزب اکثریت نمایندگان، در کنار لنین، ایستادند. از این رو انشعاب حزب سوسیال دموکرات روسیه به بلشویک و منشویک شکل گرفت. در ابتدا، لنین توسط پلخانف پشتیبانی می‌شد، اما پلخانف بعدها تحت تأثیر منشویک‌ها، بلشویک‌ها را ترک کرد. لنین در اولین انقلاب روسیه مشارکت فعال داشت. وی که با نام‌های مستعار مطالبش را منتشر می‌کرد، توهمات انقلابی و اصلاح طلبانه کادت‌ها، سوسیالیست‌های انقلابی و منشویک‌ها، و امیدهای آنها برای پیروزی مسالمت‌آمیز جنبش انقلابی را درهم شکست. او به اصطلاح دومای مشورتی را مورد انتقاد قرار داد و شعار تحریم آن را داد. وی با اشاره به لزوم آماده سازی یک قیام مسلحانه، فعالانه از نمایندگان سوسیال دمکرات دومای مشورتی حمایت کرد. وی به ضرورت استفاده از همه فرصت‌های قانونی در مواردی که امید به یک مبارزه انقلابی مستقیم غیرممکن بود اذعان داشت.
لنین در سال ۱۸۹۵، در خارج از کشور با گروه آزادی کار که توسط پلخانف، ورا زاسولیچ، لئو دیچ، و پاول اکسلرود تاسیس شده بود، ملاقات کرد که تأثیر ویژه‌ای بر او گذاشت و ورود او به مبارزه برای تشکیل اتحادیه مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ را در همان سال تسریع کرد. بخاطر سازماندهی و فعالیت‌های این اتحادیه، وی دستگیر شد، یک سال و دو ماه را در زندان گذراند، و به مدت سه سال در تبعید در روستای شوشنسکوی در منطقه مینوسینسک در منطقه کراسنویارسک تبعید شد. در بازگشت از تبعید در فوریه ۱۹۰۰، لنین روزنامه ایسکرا را منتشر کرد که نقش بسیار زیادی در ایجاد حزب سوسیال دموکرات در سال ۱۹۰۳ داشت. حزب سوسیال دموکرات در دومین کنگره خود، بر سر یک تعریف روشن و رادیکال از شرایط عضویت در حزب اکثریت نمایندگان، در کنار لنین، ایستادند. از این رو انشعاب حزب سوسیال دموکرات روسیه به بلشویک و منشویک شکل گرفت. در ابتدا، لنین توسط پلخانف پشتیبانی می‌شد، اما پلخانف بعدها تحت تأثیر منشویک‌ها، بلشویک‌ها را ترک کرد. لنین در اولین انقلاب روسیه مشارکت فعال داشت. وی که با نام‌های مستعار مطالبش را در روزنامه‌ی نوایا ژیزن منتشر می‌کرد، توهمات انقلابی و اصلاح طلبانه کادت‌ها، سوسیالیست‌های انقلابی و منشویک‌ها، و امیدهای آنها برای پیروزی مسالمت‌آمیز جنبش انقلابی را درهم شکست. او به اصطلاح دومای مشورتی را مورد انتقاد قرار داد و شعار تحریم آن را داد. وی با اشاره به لزوم آماده سازی یک قیام مسلحانه، فعالانه از نمایندگان سوسیال دمکرات دومای مشورتی حمایت کرد. وی به ضرورت استفاده از همه فرصت‌های قانونی در مواردی که امید به یک مبارزه انقلابی مستقیم غیرممکن بود اذعان داشت.
[[پرونده:لنین در حال سخنرانی.jpg|جایگزین=لنین در سن پترزبورگ|بندانگشتی|لنین در حال سخنرانی]]
[[پرونده:لنین در حال سخنرانی.jpg|جایگزین=لنین در سن پترزبورگ|بندانگشتی|لنین در حال سخنرانی]]
جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت. در آغاز جنگ، لنین توسط مقامات اتریش دستگیر شد، اما به لطف تلاش‌های سوسیال دموکرات‌های اتریش، آزاد شد و راهی سوئیس شد. در میان انفجار جنگ‌طلبی تحت پوش میهن‌پرستی که همه احزاب سیاسی را فرا گرفت، او عملاً تنها کسی بود که خواستار تبدیل جنگ امپریالیستی به یک جنگ داخلی بود.
جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت. در آغاز جنگ، لنین توسط مقامات اتریش دستگیر شد، اما به لطف تلاش‌های سوسیال دموکرات‌های اتریش، آزاد شد و راهی سوئیس شد. در میان انفجار جنگ‌طلبی تحت پوش میهن‌پرستی که همه احزاب سیاسی و مارکسیست را فرا گرفته بود، او عملاً تنها کسی بود که خواستار تبدیل جنگ امپریالیستی به یک جنگ داخلی و انقلاب بود.


== تاثیر لنین بر انقلابیون ==
== تاثیر لنین بر انقلابیون ==
توصیف شخصی لنین
به عقیده مورخان غربی لنین از زمان مسیح و ژول سزار تا کنون متنفذترین و مؤثرترین مرد در تاریخ بشریت بوده و او را چکش انقلاب جهانی می‌خوانند . چکشی که بر زنگ انقلاب فرود آمد و این کار را بوسیله ایجاد جنگ بین فقیر و غنی، انجام داد و با طنین عظیم خود، انقلاب را آغاز کرد.


وی جثه‌ای کوچک، چشمانی ریز و از نوع چشمان مغولی و ریش متمایل به رنگ سرخ و چهره‌ای گرفته و شوخ نما داشت. کارگران را دوست می‌داشت و نسبت به تزار قاتل برادرش نفرت داشت، ولی از طبقه بورژوا به مراتب بیشتر متنفر بود.
تمامی انقلابات قرن بیستم بصورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر آرا و عقاید سیاسی و استراتژیک لنین رقم خورده است.


به عقیده مورخان غربی لنین از زمان مسیح و ژول سزار تا کنون متنفذترین و مؤثرترین مرد در تاریخ بشریت بوده و او را چکش انقلاب جهانی می‌خوانند . چکشی که بر زنگ انقلاب فرود آمد و این کار را بوسیله ایجاد جنگ بین فقیر و غنی، انجام داد و با طنین عظیم خود، انقلاب را آغاز کرده است .
== ابعاد شخصیت لنین ==
 
== شخصیت لنین ==


=== لنین سازمانده ===
=== لنین سازمانده ===
لنین در قامت یک سازمانده بزرگ در تشکیل حزب سوسیال دموکرات روسیه و پس از آن حزب سوسیال دموکرات شاخه‌ی بلشویک‌ها و بعدها حزب کمونیست شوروی نقش اساسی داشت، همچنین وی در سازماندهی اتحادیه‌ی مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ، انتشار روزنامه‌ی ایسکرا،  
لنین در قامت یک سازمانده بزرگ در تشکیل حزب سوسیال دموکرات روسیه و پس از آن حزب سوسیال دموکرات شاخه‌ی بلشویک‌ها و رهبری پیروزمندانه انقلاب اکتبر شوروی و بعدها حزب کمونیست شوروی همچنین در سازماندهی اتحادیه‌ی مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ، انتشار روزنامه‌ی ایسکرا، نقشی عمده و اساسی داشت، 


=== لنین استراتژیست ===
=== لنین استراتژیست ===
زمانی که خبر کناره‌گیری تزار را به لنین دادند او باور نکرد و زمانی که خبر را در صدر اخبار روزنامه‌های زوریخ دید تنها یک هم‌وغم داشت: بازگشت هر چه سریعتر به روسیه.
استالین اما زودتر از لنین به پایتخت رسید چه آنکه او روزهای تبعید در سیبری را می‌گذراند و به محض ورود به عرصه، ماهیت دولت موقت را به رسمیت شناخت. اما لنین را اندیشه‌ای دیگر بود:<blockquote>«ما هیچ حمایتی از حکومت موقت نمی‌کنیم.» جمله‌ای بود که لنین به محض ورود به پتروگراد بر زبان آورد. در اوضاع آشفته آن روزهای پایتخت، مخالفت‌‌های لنین موجی از اعتراض همراه داشت. لنین در این وضعیت نابسامان نظریه‌ای تازه را تحت عنوان «تزهای آوریل» عرضه کرد.</blockquote><blockquote>نظریه‌ای مبتنی بر این امر که «باید یک جنگ داخلی تمام‌عیار شکل گیرد تا از میان آن طبقه کارگر زمام امور را به دست گیرد.» </blockquote>لنین از سیستم شوراها به جای حکومت موقت دفاع کرد و پیشنهاد تغییر نام حزب سوسیال دموکرات به حزب کمونیست را مطرح کرد. بلشویک‌ها دست به کار تشکیل شورای پتروگراد در مقابل حکومت موقت شدند و این‌چنین شد که در اولین کنگره سراسری شوراها مناظره‌ای ماندگار میان کرنسکی و لنین در گرفت. در این کنگره لنین شورا را به عنوان همتای نوین کنوانسیون در انقلاب فرانسه به شمار آورد و خواستار آن شد که شورا بی‌‌درنگ و از طریق توسل به زور تمام قدرت را از چنگ حکومت موقت بیرون آورد.
لنین با همراهی استالین، تروتسکی- که اکنون به او پیوسته بود- و دیگر حامیان خویش قیامی را علیه حکومت موقت سامان داد. قیامی که در شب ۲۴ اکتبر به پیروزی رسید و از دل آن شورای کمیسرهای خلق به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین به جای دولت موقت ظهور کرد.


=== لنین فیلسوف ===
=== لنین فیلسوف ===
لنین بازداشت و به سیبری تبعید شد. دورانی كه تلاش‌های مادر لنین این امكان را برای او به وجود آورد كه در دهكده‌ای آرام و با مطالعه انبوه كتاب‌‌هایی كه از مادر تقاضا می‌كرد، اندیشه سیاسی خویش را شكل دهد.
لنین بازداشت و به سیبری تبعید شد. دورانی كه تلاش‌های مادر لنین این امكان را برای او به وجود آورد كه در دهكده‌ای آرام و با مطالعه انبوه كتاب‌‌هایی كه از مادر تقاضا می‌كرد، اندیشه سیاسی خویش را شكل دهد.


لنین در این ناحیه بسیار سرد و نزدیک به آب و هوای قطبی ، کتاب فلسفه و طرز عمل تردیونیسم را که از آثار فابیانهای سوسیالیست انگلیس بود به زبان روسی ترجمه نمود و نام آن را به دموکراسی صنعتی تغییر داد..
لنین در این ناحیه بسیار سرد و نزدیک به آب و هوای قطبی ، کتاب فلسفه و طرز عمل تردیونیسم را که از آثار فابیانهای سوسیالیست انگلیس بود به زبان روسی ترجمه نمود و نام آن را به دموکراسی صنعتی تغییر داد.


او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.
او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.
لنین آرای فلسفی خود را در کتابهای یادداشت‌های فلسفی و ماتریالیسم و امپریو کریتیسیسم تشریح کرده است.


=== لنین ایده‌پرداز ===
=== لنین ایده‌پرداز ===
اندیشه لنین بر پایه برتری طبقه کارگر و حقانیت تاریخی آن استوار است. به نظر لنین طبقه کارگر حق دارد برای انجام رسالت تاریخی خود، به سلطه طبقات دیگر پایان دهد و سیادت مستقل خود را، که همان دیکتاتوری پرولتاریا است، مستقر سازد. افزار کارگران برای رسیدن به این هدف حزب طبقه کارگر است که به گفته لنین «آگاه‌ترین عناصر طبقه کارگر» در آن گرد آمده و متشکل شده‌اند.
اندیشه لنین بر پایه اولویت طبقه کارگر و حقانیت تاریخی آن استوار است. به نظر لنین طبقه کارگر حق دارد برای انجام رسالت تاریخی خود، به سلطه طبقات دیگر پایان دهد و سیادت مستقل خود را، که همان دیکتاتوری پرولتاریا است، مستقر سازد. ابزار کارگران برای رسیدن به این هدف حزب طبقه کارگر است که به گفته لنین «آگاه‌ترین عناصر طبقه کارگر» در آن گرد آمده و متشکل شده‌اند.


== لنین ==
== وصیت نامه‌ی لنین ==


لنین در 1914 و در روزهای اوج گرفتن جنگ جهانی اول به تنهایی خویش در میان جامعه سوسیالیست‌ها پی برد. آنگاهی که سوسیالیست‌های روسی در ژنو گرد هم آمدند تا درباره زبانه گرفتن آتش جنگ و همراهی و عدم همراهی روسیه با متفقین در برابر توسعه‌طلبی‌های آلمان مقابله کنند. اینجا بود که تروتسکی، پلخانف و اکثریت اعضای حاضر صلح را بر جنگ ارجح دانسته و این لنین بود که صلح‌طلبان و مخالفان جنگ را که خواهان برقراری یک صلح سریع به منظور ممانعت از جنگ روسیه با آلمان بودند با این استدلال مواجه ساخت که «آنان آینده روشن انقلاب را تباه می‌کنند. مرگ بر شعار احساساتی و نیرنگ‌آمیز صلح و زنده‌باد شعار جنگ داخلی
لنین در وصیت‌نامه خویش جانب تروتسکی را در مقابل استالین گرفت: «استالین بسیار خشن است و این نقص که برای ما کمونیست‌‌ها قابل پذیرش است در مقام دبیر کلی حزب قابل پذیرش نیست. لذا به رفقا پیشنهاد می‌کنم راهی را بیابند که استالین را از مقام خود برکنار کرده و فرد دیگری را که از تمام جهات برتری، از استالین متفاوت باشد به جای او بگمارند.»  


سال‌‌های جنگ جهانی، سال‌‌های انزوای لنین بود. در ژانویه 1917 نام لنین، یک نام فراموش شده بود و تنها انقلابیون حرفه‌ای او را می‌شناختند. از نظر سوسیالیست‌های دیگر لنین یک فرد با اندیشه‌‌های بزرگ و پیروان اندک بود. اما زمانی کوتاه لازم بود که این بار نه‌تنها در جامعه سوسیالیست‌‌ها که نام لنین آوازه‌ای جهانی یابد. قحطی و اعتصاب کارگران رژیم تزاری را آنچنان ضعیف کرد که آخرین تزار- نیکلای دوم- را چاره‌ای جز کناره‌گیری از قدرت باقی نماند. سلطنت ملغی شد و یک دولت موقت به جای آن نشست. کرنسکی به ریاست دولت موقت رسید. زمانی که خبر کناره‌گیری تزار را به لنین دادند او باور نکرد و زمانی که خبر را در صدر اخبار روزنامه‌های زوریخ دید تنها یک هم‌وغم داشت: بازگشت هر چه زودتر به روسیه.
== آثار لنین ==
۱۸۹۴    دوستان مردم چه کسانی هستند و چگونه با سوسیال دموکراتها می‌جنگند - در رد عقاید ناردونیک‌ها


استالین اما زودتر از لنین به پایتخت رسید چه آنکه او روزهای تبعید در سیبری را می‌گذراند و به محض ورود به عرصه، ماهیت دولت موقت را به رسمیت شناخت. اما لنین را اندیشه‌ای دیگر بود: «ما هیچ حمایتی از حکومت موقت نمی‌کنیم.» جمله‌ای بود که لنین به محض ورود به پتروگراد بر زبان آورد. در اوضاع آشفته آن روزهای پایتخت، مخالفت‌‌های لنین موجی از اعتراض همراه داشت. لنین در این وضعیت نابسامان نظریه‌ای تازه را تحت عنوان «تزهای آوریل» عرضه کرد.
نظریه‌ای مبتنی بر این امر که «باید یک جنگ داخلی تمام‌عیار شکل گیرد تا از میان آن طبقه کارگر زمام قدرت را به دست گیرد.» لنین با طرح این نظریه آنچنان به افکار آنارشیست‌ها نزدیک شد که یک سوسیالیست قدیمی درباره‌اش گفت: «مسند آنارشیست بزرگ، باکونین که سال‌‌ها بود هیچ جانشین شایسته‌ای نداشت، اینک به وسیله لنین اشغال شده است. عقیده لنین اینک نفی تمامی آیین سوسیال دموکراسی و تمامی تئوری‌‌های مارکسیستی است.»
در این زمان بود که لنین از نظام شوراها به جای حکومت موقت دفاع کرد و پیشنهاد تغییر نام حزب سوسیال دموکراسی به حزب کمونیست را نیز مطرح کرد. بلشویک‌ها دست به کار تشکیل شورای پتروگراد در مقابل حکومت موقت شدند و این‌چنین شد که در اولین کنگره سراسری شوراها مناظره‌ای ماندگار میان کرنسکی و لنین در گرفت. در این کنگره لنین شورا را به عنوان همتای نوین کنوانسیون در انقلاب فرانسه به شمار آورد و خواستار آن شد که شورا بی‌‌درنگ و از طریق توسل به زور تمام قدرت را از چنگ حکومت موقت بیرون آورد.
کرنسکی اما به شنوندگان سخن لنین هشدار داد که توصیه لنین به پایان آزادی‌های به دست آمده و تجزیه روسیه خواهد انجامید: «وقتی که شما با ارتجاع متحد شوید و قدرت را نابود کنید، آنگاه یک دیکتاتور واقعی خواهید شد. این وظیفه ماست، وظیفه دموکراسی روسیه تا بگوید که خطاهای تاریخی گذشته را تکرار نکنید.» به‌رغم هشدارهای کرنسکی اما لنین با حمایت بلشویک‌ها از هیچ تلاشی برای ساقط ساختن حکومت موقت فروگذار نمی‌کند.
لنین با همراهی استالین، تروتسکی- که اکنون به او پیوسته بود- و دیگر حامیان خویش قیامی را علیه حکومت موقت سامان داد. قیامی که در شب 24 اکتبر به ثمر نشست و از دل آن شورای کمیسرهای خلق به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین به جای دولت موقت ظهور کرد. بسیاری از بلشویک‌های قدیمی، حتی پس از پیروزی همچنان مخالف کودتای اکتبر بودند، چهره‌هایی نظیر بوگدانوف، کراسین، ماکسیم گورکی و… که قبضه قدرت به وسیله بلشویک‌ها را یک «ماجراجویی نابخردانه» می‌دانستند و عاملان آن را دچار نوعی «جنون سیاسی» توصیف می‌کردند.
انقلاب اما پیروز شده بود و لنین در مصدر قدرت رویای تشکیل یک دولت سوسیالیستی را در سر می‌پروراند. برای این هدف، مصادره اموال شدت گرفت، مطبوعات مخالف توقیف شد و با مخالفان پرولتاریا برخورد شد. سه‌‌ماه بعد، در کنگره چهارم شوراها، در برابر فریادهای اعتراض سوسیالیست‌ها که می‌گفتند «روزنامه‌های ما تعطیل شده‌اند»، لنین پاسخ داد که: «البته که تعطیل شده‌اند، ولی متاسفانه نه تمام آنها! به‌زودی همه آنها تعطیل خواهند شد…»
«تشکیل فوری مجلس موسسان» یکی از شعارهای اصلی لنین بود و پس از تاخیرهای متعدد، تاریخ گشایش مجلس موسسان برای 18 ژانویه 1918 تعیین شد. مجلس موسسان اما تشکیل نشده منحل شد چرا که لنین را اعتقادی به این مجلس نبود همچنانکه پس از صدور فرمان انحلال مجلس تروتسکی را که اکنون هدایت دستگاه سیاست خارجی دولت جدید را برعهده داشت، به کناری کشید و در گوش او گفت: «اشتباه ما این بود که تشکیل مجلس موسسان را به تاخیر نینداختیم.
انحلال مجلس موسسان به وسیله حکومت شوراها به معنای نابودی کامل و آشکار اندیشه دموکراسی توسط اندیشه دیکتاتوری است.» سال‌‌های بعد از انقلاب اکتبر، سال‌های تثبیت اندیشه حکومت‌داری لنین است. سال‌هایی که به قول تروتسکی «لنین از هر فرصتی استفاده می‌کرد تا در کله ما فرو کند که ایجاد ارعاب و وحشت یک امر اجتناب‌ناپذیر است.» در این سال‌ها بود که سازمان اطلاعاتی «چکا» برای سرکوب و کشتارمخالفان تاسیس شد. به این ترتیب بر شوروی یک حزب حکومت می‌کرد، حزبی که عزم جزم کرده بود تا دیکتاتوری بر پرولتاریا را به بهترین شکل به ظهور برساند.
اینچنین بود که لنین در روز اول ماه مه 1918 کنار دیوار کرملین، همان جایی که ناپلئون ایستاد و با لبخند سوختن مسکو را تماشا کرد، ایستاد و با لبخندی بر لب به تظاهرات روز جهانی کارگر در میدان سرخ چشم دوخت. اعتراض‌‌ها و مخالفت‌ها به شدت سرکوب می‌شد تا رژیم شورایی مطلوب لنین تحت فرماندهی حزب کمونیست هر چه بهتر بر امور مسلط شود. در 1919 بود که لنین بین‌الملل سوم را این بار در روسیه برگزار کرد و نام جدیدی بر آن نهاد: «کنگره بین‌الملل کمونیستی (کمینترن)». کمینترن با این هدف تاسیس شد که نقش تاریخی تحقق دیکتاتوری پرولتاریا را به انجام رساند.
آخرین سال‌‌های زندگی لنین اما با تجدیدنظر در مواضع اقتصادی او همراه بود. لنین با وجود مخالفت‌های چپ‌‌های تندرو برنامه جدید اقتصادی (نپ) را در 1921 عرضه کرد و با اینکه پیش‌تر فعالیت اقتصادی بخش خصوصی را یک امر نفرت‌انگیز به شمار آورده بود اما در نپ می‌پذیرفت که فعالیت اقتصادی خصوصی برای سلامت اقتصادی روسیه ضرورت دارد، با این همه اما لنین در سیاست‌های فرهنگی و سرکوب‌های سیاسی نیازی به تجدیدنظرطلبی احساس نمی‌کرد. لنین پس از سه سکته مغزی در فاصله سال‌های 1921 تا 1923 سرانجام در 23 ژانویه 1924 با زندگی وداع کرد اگرچه در مدت زمان پیش از مرگ وصیت‌نامه‌ای از خویش برای وارثان نظام سیاسی خویش برجای گذاشت.
لنین در وصیت‌نامه خویش جانب تروتسکی را در مقابل استالین گرفت: «استالین بسیار خشن است و این نقص که برای ما کمونیست‌‌ها قابل پذیرش است در مقام دبیر کلی حزب قابل پذیرش نیست. لذا به رفقا پیشنهاد می‌کنم راهی را بیابند که استالین را از مقام خود برکنار کرده و فرد دیگری را که از تمام جهات برتری، از استالین متفاوت باشد به جای او بگمارند.» مرگ لنین اما پایان نظام برساخته او نبود که اقدامات لنین در زمان حیات آنگونه به تثبیت پایه‌ها و نظام انجامیده بود که با مرگ او جانشینان مسیر را ادامه دهند. لنین مرد اما لنینیسم زنده ماند تا زمانی بعدتر که حتی نزدیک‌ترین رفقایش نیز به نقد او بنشینند که او با ساده کردن بی‌رویه تئوری مارکسیستی سیاست ریشه‌کن کردن تدریجی تمامی آزادی‌های سیاسی را پیش گرفته بود. به این ترتیب مرگ لنین پایان لنینیسم نبود؛ آغازی دیگرگونه بر آن بود که در استالینیسم تداوم یافت و جلوه‌ای توتالیترتر پیدا کرد.
== آثار لنین ==
۱۸۹۹     وظیفهٔ فوری ما          
۱۸۹۹     وظیفهٔ فوری ما          


۱۸۹۹     توسعهٔ سرمایه‌داری در روسیه            
۱۸۹۹     توسعهٔ سرمایه‌داری در روسیه            


۱۹۰۲    چه باید کرد؟
۱۹۰۲    چه باید کرد؟ -  در رد عقاید اکونومیست‌ها


۱۹۰۴     یک گام به پیش، دو گام به پس
۱۹۰۴     یک گام به پیش، دو گام به پس - حاوی اصول تشکیلاتی حزب کمونیست و دیکتاتوری پرولتاریا


۱۹۰۵     دو تاکتیک سوسیال دموکراسی در انقلاب دموکراتیک
۱۹۰۵     دو تاکتیک سوسیال دموکراسی در انقلاب دموکراتیک -  در باره‌ی مبانی تاکتیک‌های انقلابی


۱۹۰۹     ماتریالیسم و امپریوکریتیسیسم
۱۹۰۸     ماتریالیسم و امپریوکریتیسیسم - درباره‌ی ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی


۱۹۱۳     دفترهای فلسفی
۱۹۱۳     دفترهای فلسفی - انتقادات لنین از مذهب و تبیین گسترده ماتریالیسم دیالکتیک


۱۹۱۴      حق ملت‌ها برای خودمختاری
۱۹۱۴      حق ملت‌ها برای خودمختاری
خط ۱۸۲: خط ۱۶۵:
۱۹۱۵     سوسیالیسم و جنگ
۱۹۱۵     سوسیالیسم و جنگ


۱۹۱۷     امپریالیسم بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری
۱۹۱۷     امپریالیسم بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری - تبیین تئوریک از پیدایش و ارتقای عملکرد استعمار و امپریالیسم


۱۹۱۷     دولت و انقلاب
۱۹۱۷     دولت و انقلاب - درباره‌ی دیکتاتوری پرولتاریا و گذار به سوسیالیسم


۱۹۱۸      انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد
۱۹۱۸      انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد


۱۹۲۰     بیماری کودکی چپ‌روی درکمونیسم
۱۹۲۰     بیماری کودکی چپ‌روی درکمونیسم - در باره‌ی کمونیست‌ها مخالف سیاست نپ و مخالفان اقتدار حزب کمونیست


== گاه‌شماری لنین ==
== گاه‌شماری لنین ==
۸٬۸۸۵

ویرایش

منوی ناوبری