۸٬۶۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
لنین مینویسد:<blockquote>جنگ میان سرمایهداران برای کسب منفعت «به جنگ ستمدیدگان بر علیه ستمگران» تبدیل شد و زمان تنها جنگ مشروع و عادلانه، جنگ مقدس از دیدِ تودههای زحمتکش، ستمدیده و استثمار شده <sup> </sup>فرا رسید.</blockquote><blockquote>زیرا جنگ، طبق فرمول کلازویتس، «ادامهی سیاست با وسایل دیگر است». لنین توجه زیادی به این فرمول دارد و بارها آن را نقل میکند. </blockquote><blockquote>همچنین، هنگامی که شهرنشینان و دهقانان انقلابی فرانسه، در پایان قرن هجدهم، سلطنت را سرنگون و جمهوری دموکراتیک برقرار کردند، در همان حال پایه و اساس «بقیهی اروپای مستبد، تزاریست، سلطنتطلب و نیمهفئودال» را به لرزه درآوردند؛ و تداوم اجتنابناپذیر سیاست این طبقهی انقلابی پیروزمند در فرانسه، جنگهایی بودند که در جریان آنها تمامی دول سلطنتطلب اروپا ائتلاف و جنگ ضد انقلابی خود بر علیه فرانسهی انقلابی را شکل دادند. بهنوشتهی لنین، مطمئناً، به دلایل دقیقاً مشابه، جنگ اول جهانی، جنگ تفاهم مثلث (انگلستان، فرانسه، روسیه) و امپراتوریهای مرکزی (آلمان، اتریش ـ مجارستان)، ادامهی سیاستی است که طبقات حاکم قدرتهای متخاصم مدتها پیش از شروع مخاصمه به پیش میبردند، اما این بار با سلاحهای جنگی. بنابراین جنگ، برخلاف اندیشهی «کشیشان مسیحی، که مانند اپورتونیستها، میهنگرایی، بشرگرایی و صلح را موعظه میکنند»، تصادف یا گناه نیست؛ بلکه مرحلهای اجتناب ناپذیر در سرمایهداری و شکلی از زندگی سرمایهداری است و به همان اندازه طبیعی است که صلح.</blockquote><blockquote>همانطور که سکون در فیزیک گالیلهای، در مقایسه با ضد خود یعنی جنبش، از هیچ امتیازی برخوردار نیست؛ صلح نیز، تا زمانی که نظام سرمایهداری طول بکشد، به همان اندازه «طبیعی» است که جنگ. از سوی دیگر میتوان اندیشید که پس از کامل شدن میانپردهی نولیبرالیسم در بعد از جنگ سرد، سیاست جهانی ممکن است بهزودی «دوباره ملی» شود، یعنی حکومتهای بهشدت مسلح آن را به دست بگیرند؛ به همان شکل که اعتلای ناسیونالیسمها، در دههی ۱۸۸۰، جای لیبرالیسم اقتصادی و مبادلهی آزاد را گرفت که در سه دههی قبل از آن غالب بودند.<ref>[https://pecritique.files.wordpress.com/2020/07/lenine-et-la-revolution-.pdf مقاله لنین و انقلاب ژان سلم]</ref></blockquote><blockquote>زمانی که خبر کنارهگیری تزار را به لنین دادند او باور نکرد و زمانی که خبر را در صدر اخبار روزنامههای زوریخ دید تنها یک هموغم داشت: بازگشت هر چه سریعتر به روسیه.</blockquote><blockquote>استالین اما زودتر از لنین به پایتخت رسید چه آنکه او روزهای تبعید در سیبری را میگذراند و به محض ورود به عرصه، ماهیت دولت موقت را به رسمیت شناخت. اما لنین را اندیشهای دیگر بود:</blockquote><blockquote>«ما هیچ حمایتی از حکومت موقت نمیکنیم.» جملهای بود که لنین به محض ورود به پتروگراد بر زبان آورد. در اوضاع آشفته آن روزهای پایتخت، مخالفتهای لنین موجی از اعتراض همراه داشت. لنین در این وضعیت نابسامان نظریهای تازه را تحت عنوان «تزهای آوریل» عرضه کرد.</blockquote><blockquote>نظریهای مبتنی بر این امر که «باید یک جنگ داخلی تمامعیار شکل گیرد تا از میان آن طبقه کارگر زمام امور را به دست گیرد.» </blockquote>لنین از سیستم شوراها به جای حکومت موقت دفاع کرد و پیشنهاد تغییر نام حزب سوسیال دموکرات به حزب کمونیست را مطرح کرد. بلشویکها دست به کار تشکیل شورای پتروگراد در مقابل حکومت موقت شدند و اینچنین شد که در اولین کنگره سراسری شوراها مناظرهای ماندگار میان کرنسکی و لنین در گرفت. در این کنگره لنین شورا را به عنوان همتای نوین کنوانسیون در انقلاب فرانسه به شمار آورد و خواستار آن شد که شورا بیدرنگ و از طریق توسل به زور تمام قدرت را از چنگ حکومت موقت بیرون آورد. | لنین مینویسد:<blockquote>جنگ میان سرمایهداران برای کسب منفعت «به جنگ ستمدیدگان بر علیه ستمگران» تبدیل شد و زمان تنها جنگ مشروع و عادلانه، جنگ مقدس از دیدِ تودههای زحمتکش، ستمدیده و استثمار شده <sup> </sup>فرا رسید.</blockquote><blockquote>زیرا جنگ، طبق فرمول کلازویتس، «ادامهی سیاست با وسایل دیگر است». لنین توجه زیادی به این فرمول دارد و بارها آن را نقل میکند. </blockquote><blockquote>همچنین، هنگامی که شهرنشینان و دهقانان انقلابی فرانسه، در پایان قرن هجدهم، سلطنت را سرنگون و جمهوری دموکراتیک برقرار کردند، در همان حال پایه و اساس «بقیهی اروپای مستبد، تزاریست، سلطنتطلب و نیمهفئودال» را به لرزه درآوردند؛ و تداوم اجتنابناپذیر سیاست این طبقهی انقلابی پیروزمند در فرانسه، جنگهایی بودند که در جریان آنها تمامی دول سلطنتطلب اروپا ائتلاف و جنگ ضد انقلابی خود بر علیه فرانسهی انقلابی را شکل دادند. بهنوشتهی لنین، مطمئناً، به دلایل دقیقاً مشابه، جنگ اول جهانی، جنگ تفاهم مثلث (انگلستان، فرانسه، روسیه) و امپراتوریهای مرکزی (آلمان، اتریش ـ مجارستان)، ادامهی سیاستی است که طبقات حاکم قدرتهای متخاصم مدتها پیش از شروع مخاصمه به پیش میبردند، اما این بار با سلاحهای جنگی. بنابراین جنگ، برخلاف اندیشهی «کشیشان مسیحی، که مانند اپورتونیستها، میهنگرایی، بشرگرایی و صلح را موعظه میکنند»، تصادف یا گناه نیست؛ بلکه مرحلهای اجتناب ناپذیر در سرمایهداری و شکلی از زندگی سرمایهداری است و به همان اندازه طبیعی است که صلح.</blockquote><blockquote>همانطور که سکون در فیزیک گالیلهای، در مقایسه با ضد خود یعنی جنبش، از هیچ امتیازی برخوردار نیست؛ صلح نیز، تا زمانی که نظام سرمایهداری طول بکشد، به همان اندازه «طبیعی» است که جنگ. از سوی دیگر میتوان اندیشید که پس از کامل شدن میانپردهی نولیبرالیسم در بعد از جنگ سرد، سیاست جهانی ممکن است بهزودی «دوباره ملی» شود، یعنی حکومتهای بهشدت مسلح آن را به دست بگیرند؛ به همان شکل که اعتلای ناسیونالیسمها، در دههی ۱۸۸۰، جای لیبرالیسم اقتصادی و مبادلهی آزاد را گرفت که در سه دههی قبل از آن غالب بودند.<ref>[https://pecritique.files.wordpress.com/2020/07/lenine-et-la-revolution-.pdf مقاله لنین و انقلاب ژان سلم]</ref></blockquote><blockquote>زمانی که خبر کنارهگیری تزار را به لنین دادند او باور نکرد و زمانی که خبر را در صدر اخبار روزنامههای زوریخ دید تنها یک هموغم داشت: بازگشت هر چه سریعتر به روسیه.</blockquote><blockquote>استالین اما زودتر از لنین به پایتخت رسید چه آنکه او روزهای تبعید در سیبری را میگذراند و به محض ورود به عرصه، ماهیت دولت موقت را به رسمیت شناخت. اما لنین را اندیشهای دیگر بود:</blockquote><blockquote>«ما هیچ حمایتی از حکومت موقت نمیکنیم.» جملهای بود که لنین به محض ورود به پتروگراد بر زبان آورد. در اوضاع آشفته آن روزهای پایتخت، مخالفتهای لنین موجی از اعتراض همراه داشت. لنین در این وضعیت نابسامان نظریهای تازه را تحت عنوان «تزهای آوریل» عرضه کرد.</blockquote><blockquote>نظریهای مبتنی بر این امر که «باید یک جنگ داخلی تمامعیار شکل گیرد تا از میان آن طبقه کارگر زمام امور را به دست گیرد.» </blockquote>لنین از سیستم شوراها به جای حکومت موقت دفاع کرد و پیشنهاد تغییر نام حزب سوسیال دموکرات به حزب کمونیست را مطرح کرد. بلشویکها دست به کار تشکیل شورای پتروگراد در مقابل حکومت موقت شدند و اینچنین شد که در اولین کنگره سراسری شوراها مناظرهای ماندگار میان کرنسکی و لنین در گرفت. در این کنگره لنین شورا را به عنوان همتای نوین کنوانسیون در انقلاب فرانسه به شمار آورد و خواستار آن شد که شورا بیدرنگ و از طریق توسل به زور تمام قدرت را از چنگ حکومت موقت بیرون آورد. | ||
لنین با همراهی استالین، تروتسکی- که اکنون به او پیوسته بود- و دیگر حامیان خویش قیامی را علیه حکومت موقت سامان داد. قیامی که در شب ۲۴ اکتبر به پیروزی رسید و از دل آن شورای کمیسرهای خلق به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین به جای دولت موقت ظهور کرد.<ref>[https:// | لنین با همراهی استالین، تروتسکی- که اکنون به او پیوسته بود- و دیگر حامیان خویش قیامی را علیه حکومت موقت سامان داد. قیامی که در شب ۲۴ اکتبر به پیروزی رسید و از دل آن شورای کمیسرهای خلق به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین به جای دولت موقت ظهور کرد.<ref>[https://revolutionary-socialism.com/wp-content/uploads/2015/12/lenin-tezhaye-avril1.pdf لنین کتاب تزهای آوریل] </ref> | ||
لنین در ۱۹۲۰ اعلام میکند که «هدایت ارتشی که کار کردن با همهی سلاحها و ادوات را نیاموخته باشد و با شیوههایی که دشمن بهکار میبرد یا بهکار خواهد برد آشنا نباشد، غیر عاقلانه یا حتی جنایتکارانه خواهد بود: این حقیقت در مورد سیاست حتی بهتر صدق میکند تا در مورد هنر نظامی».<ref>[https://www.marxists.org/farsi/archive/lenin/works/1920/bimari.pdf لنین - کتاب بیماری کودکی چپ روی فصل دهم ۱۹۲۰ مجموعه آثار جلد ۳۱ ص ۹۲]</ref> | |||
=== لنین فیلسوف === | === لنین فیلسوف === | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۹: | ||
== وصیت نامهی لنین == | == وصیت نامهی لنین == | ||
لنین در وصیتنامه خویش جانب تروتسکی را در مقابل استالین گرفت: «استالین بسیار خشن است و این نقص که برای ما کمونیستها قابل پذیرش است در مقام دبیر کلی حزب قابل پذیرش نیست. لذا به رفقا پیشنهاد میکنم راهی را بیابند که استالین را از مقام خود برکنار کرده و فرد دیگری را که از تمام جهات برتری، از استالین متفاوت باشد به جای او بگمارند.» | لنین در وصیتنامه خویش جانب تروتسکی را در مقابل استالین گرفت: «استالین بسیار خشن است و این نقص که برای ما کمونیستها قابل پذیرش است در مقام دبیر کلی حزب قابل پذیرش نیست. لذا به رفقا پیشنهاد میکنم راهی را بیابند که استالین را از مقام خود برکنار کرده و فرد دیگری را که از تمام جهات برتری، از استالین متفاوت باشد به جای او بگمارند.»<ref>[https://revolutionary-socialism.com/wp-content/uploads/2014/10/lenins-testament1.pdf لنین - وصیت نامه]</ref> | ||
== آثار لنین == | == آثار لنین == |
ویرایش