۸٬۸۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| نژاد = | | نژاد = | ||
| تابعیت =بدون تابعیت | | تابعیت =بدون تابعیت | ||
| تحصیلات = | | تحصیلات = دکترا در فلسفه از دانشگاه برلین | ||
| دانشگاه = | | دانشگاه = | ||
| پیشه = | | پیشه = | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
در این موقع چند سالی میشد که مارکس مشغول تالیف کتاب سرمایه بود، اثر سترگ در اقتصاد سیاسی که باقی عمرش را وقف آن کرد. هیچ گاه شغل ثابتی نداشت. در سال ۱۸۵۹ نوشت: ’’ به رغم همه این مصایب، باید هدف خود را دنبال کنم و نگذارم جامعه بورژوایی مرا به ماشین پولساز. بدل سازد.’’ | در این موقع چند سالی میشد که مارکس مشغول تالیف کتاب سرمایه بود، اثر سترگ در اقتصاد سیاسی که باقی عمرش را وقف آن کرد. هیچ گاه شغل ثابتی نداشت. در سال ۱۸۵۹ نوشت: ’’ به رغم همه این مصایب، باید هدف خود را دنبال کنم و نگذارم جامعه بورژوایی مرا به ماشین پولساز. بدل سازد.’’ | ||
مارکس به کمکهایی متکی بود که دوست وهمکارش، فریدریش انگلس، مرتب برایش میفرستاد. انگلس این پول ها را از صندوق تنخواه کارخانه نساجی پدرش برداشت میکرد. مارکس هم که مطلقا استعدادی در صرفه جویی نداشت همه را به باد میداد خودش مینویسد ’’ بعید است کسی این همه درباره پول قلم فرسایی کرده باشد و خودش تا این حد از آن بی بهره باشد’’کورکهایش به چنان وضع وخیمی افتاد که: ’’ نه میتوانست بنشیند، نه راه برود و نه حتی راست بایستد.’’ سرانجام، پس از دو دهه رنج مداوم ، جلد اول سرمایه را به پایان برد، اما عمرش کفاف نداد که دو جلد باقی مانده را تکمیل کند. با این همه، تنها حسرت یک چیز را به دل داشت. در ۱۸۶۶ به یکی از همرزمان سیاسیاش نوشت: ’’میدانی که همه چیزم را فدای این مبارزه انقلابی کردهام البته پشیمان هم نیستم.برعکس اگر قرار بود یک بار دیگر در اغاز خط بایستم، باز هم همین کار را میکردم. اما تن به ازدواج نمیدادم. تا جایی که توان دارم، می کوشم دخترم را از. صخرههایی حفظ کنم که کشتی زندگی مادرش را در هم شکستند. | مارکس به کمکهایی متکی بود که دوست وهمکارش، فریدریش انگلس، مرتب برایش میفرستاد. انگلس این پول ها را از صندوق تنخواه کارخانه نساجی پدرش برداشت میکرد. مارکس هم که مطلقا استعدادی در صرفه جویی نداشت همه را به باد میداد خودش مینویسد ’’ بعید است کسی این همه درباره پول قلم فرسایی کرده باشد و خودش تا این حد از آن بی بهره باشد’’کورکهایش به چنان وضع وخیمی افتاد که: ’’ نه میتوانست بنشیند، نه راه برود و نه حتی راست بایستد.’’ سرانجام، پس از دو دهه رنج مداوم ، جلد اول سرمایه را به پایان برد، اما عمرش کفاف نداد که دو جلد باقی مانده را تکمیل کند. با این همه، تنها حسرت یک چیز را به دل داشت. در ۱۸۶۶ به یکی از همرزمان سیاسیاش نوشت: ’’میدانی که همه چیزم را فدای این مبارزه انقلابی کردهام البته پشیمان هم نیستم.برعکس اگر قرار بود یک بار دیگر در اغاز خط بایستم، باز هم همین کار را میکردم. اما تن به ازدواج نمیدادم. تا جایی که توان دارم، می کوشم دخترم را از. صخرههایی حفظ کنم که کشتی زندگی مادرش را در هم شکستند.<blockquote>انگلس بر سر تابوت مارکس چنین گفت: «او حقیقت سادهای را که پیش از وی در زیر لایههای آراء و عقاید و ایدئولوژیهای گوناگون نهفته مانده بود کشف کرد و آن اینست که آدمی باید قبل از هر چیز غذا و آشامیدنی و پوشاک و مسکن داشته باشد تا بتواند به سیاست و علم و هنر و مذهب و امثال اینها بپردازد. مفهوم این حقیقت این است که تولید ضروریترین مایحتاج مادی زندگی و در نتیجه نحوهی تکامل اقتصادی یک قوم یا یک دوره، مبنا و اساس دستگاههای دولتی و نظریات قضائی و هنری و حتی عقاید مذهبی آن قوم و ملت است.»</blockquote> | ||
== تاریخچهی مبارزاتی مارکس == | == تاریخچهی مبارزاتی مارکس == |
ویرایش