قتل عام ۶۷: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
قتل‌عام در لغت یک ترکیب وصفی است که معنای آن کشتن دسته‌جمعی، کشتن جماعت، کشتار دسته جمعی از حیوانات یا از انسان و جز آن است. این کلمه در کنار کلماتی هم‌چون قتل‌های زنجیره‌ای، قتل‌عمد، قتل‌غیرعمد، قتل سیاسی، قتل فجیع، قتل نفس، قتل و کشتار، قتل و غارت و در قیاس با آنها بکار برده می‌شود.<ref>لغتنامه [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/قتل+عام دهخدا]</ref>  
قتل‌عام در لغت یک ترکیب وصفی است که معنای آن کشتن دسته‌جمعی، کشتن جماعت، کشتار دسته جمعی از حیوانات یا از انسان و جز آن است. این کلمه در کنار کلماتی هم‌چون قتل‌های زنجیره‌ای، قتل‌عمد، قتل‌غیرعمد، قتل سیاسی، قتل فجیع، قتل نفس، قتل و کشتار، قتل و غارت و در قیاس با آنها بکار برده می‌شود.<ref>لغتنامه [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/قتل+عام دهخدا]</ref>  


بنابر تعریف اف‌بی‌آی کشتار جمعی، به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته می‌شود که بدون وقفه انجام شده باشد. کشتارهای جمعی اساساً توسط دولت‌ها و یا گروه‌های نیابتی از دولت‌ها انجام می‌شود ولی همچنین ممکن است توسط افراد یا حتی توسط سازمان‌ها انجام شود. این کشتارها همچنین می‌تواند شامل قتل تعداد زیادی از شهروندان توسط دولت‌های محلی و مأمورین آنها باشد. اعدامهای دسته‌جمعی از اسرای جنگی، یا اعدام‌های جمعی از میان زندانیان، برجسته‌ترین انواع قتل‌عام‌هاست. تیراندازی به معترضین غیرمسلح، پرتاب نارنجک به درون زندان‌ها و اعدام تصادفی شهروندان غیرنظامی نیز از موارد کشتار جمعی محسوب می‌شود. انجام کشتار جمعی متفاوت با کشتار دوره‌ای است که در آن مرتکب در چند نوبت و در مکان‌های متفاوت و در زمانی مشخصی بین آنها دست به کشتن دو نفر یا بیشتر می‌زند و همچنین متفاوت با آدم‌کشی زنجیره‌ای است که در آن قاتل تعداد زیادی را در محدوده زمانی طولانی به قتل می‌رساند. بزرگترین کشتارهای جمعی تاریخ تلاش برای نابودی گروهی از مردم و جوامع بر اساس قومیت و مذهب بوده‌است که بعضی از این کشتارها با عنوان نسل‌کشی و بقیه با نام جنایات علیه بشریت شناخته می‌شود. قتل‌عام توسط مغولها در تاریخ ایران، مردم کرمان به دست آغامحمدخان قاجار، کشتار روندا و سربرنیتسا و قتل‌عام سال ۱۳۶۷ در زندانهای خمینی از نمونه‌های برجسته قتل‌عام می‌باشد.  
بنابر تعریف اف‌بی‌آی کشتار جمعی، به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته می‌شود که بدون وقفه انجام شده باشد. کشتارهای جمعی اساساً توسط دولت‌ها و یا گروه‌های نیابتی دولت‌ها انجام می‌شود ولی همچنین ممکن است توسط افراد یا حتی توسط سازمان‌ها انجام شود. این کشتارها همچنین می‌تواند شامل قتل تعداد زیادی از شهروندان توسط دولت‌های محلی و مأمورین آنها باشد. اعدام‌های دسته‌جمعی از اسرای جنگی، یا اعدام‌های جمعی از میان زندانیان، برجسته‌ترین انواع قتل‌عام‌هاست. تیراندازی به معترضین غیرمسلح، پرتاب نارنجک به درون زندان‌ها و اعدام تصادفی شهروندان غیرنظامی نیز از موارد کشتار جمعی محسوب می‌شود. انجام کشتار جمعی متفاوت با کشتار دوره‌ای است که در آن مرتکب در چند نوبت و در مکان‌های متفاوت و در زمانی مشخصی بین آنها دست به کشتن دو نفر یا بیشتر می‌زند و همچنین متفاوت با آدم‌کشی زنجیره‌ای است که در آن قاتل تعداد زیادی را در محدوده زمانی طولانی به قتل می‌رساند. بزرگترین کشتارهای جمعی تاریخ تلاش برای نابودی گروهی از مردم و جوامع بر اساس قومیت و مذهب بوده‌است که بعضی از این کشتارها با عنوان نسل‌کشی و بقیه با نام جنایات علیه بشریت شناخته می‌شود. قتل‌عام مردم نیشابور توسط مغولها در تاریخ ایران، مردم کرمان به دست آغامحمدخان قاجار، کشتار روندا و سربرنیتسا و قتل‌عام سال ۱۳۶۷ در زندانهای خمینی از نمونه‌های برجسته قتل‌عام می‌باشد.  


== پیشینه قتل عام ۶۷ ==
== پیشینه قتل عام ۶۷ ==
خط ۹۰: خط ۹۰:
در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنی‌صدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در ۳۰ خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمت‌آمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولی‌عصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از ۵۰ نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ ۳ تیر ۱۳۶۰ در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست می‌کند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکس‌دار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند.  
در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنی‌صدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در ۳۰ خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمت‌آمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولی‌عصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از ۵۰ نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ ۳ تیر ۱۳۶۰ در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست می‌کند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکس‌دار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند.  


مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمت‌آمیز اعلام کرده و عدم واکنش و سکوت بیش از آن را خیانت تلقی کرده و مسئولیت آنرا به عهده حکومت می‌دانند.<ref group="پاورقی">در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول به‌وجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سال‌ها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاست‌جمهوری بود، استناد می‌کنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …»
مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمت‌آمیز اعلام کرده و عدم واکنش و ادامه‌ی سکوت را خیانت تلقی کرده و مسئولیت آنرا به عهده حکومت می‌دانند.<ref group="پاورقی">در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول به‌وجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سال‌ها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاست‌جمهوری بود، استناد می‌کنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …»


محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست به‌عمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».</ref>
محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست به‌عمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».</ref>


==== «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی (دهه ۶۰) ====
==== «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی (دهه ۶۰) ====
جمهوری اسلامی مقوله‌یی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمی‌توان آن را مخالف سیاسی نامید. چنانکه خمینی می‌گوید: «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه می‌دهم به کسانی که تخیل این معنی را می‌کنند که کارشکنی بکنند یا این که خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام می‌کنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه‌اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است.<ref>خمینی در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، صحیفه نور، ج ۵، ص۳۱</ref>
جمهوری اسلامی مقوله‌یی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمی‌توان آن را مخالف سیاسی نامید. چنانکه خمینی می‌گوید: «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه می‌دهم به کسانی که تخیل این معنی را می‌کنند که کارشکنی بکنند یا این که خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام می‌کنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه‌ اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است.<ref>خمینی در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، صحیفه نور، ج ۵، ص۳۱</ref>


نمونه‌های زیر ابعاد این نگرش را بازگو می‌کند:
نمونه‌های زیر ابعاد این نگرش را بازگو می‌کند:
خط ۲۸۳: خط ۲۸۳:
با شروع قتل‌عام، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبه‌های نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلام‌آباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنه‌هایی است که باید از میان می‌رفت و به این آسانی هم نمی‌شد این فتنه را خواباند و مدتها طول می‌کشید تا این بچه‌های متعصب فریب خورده‌ای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبه‌شان را پذیرفتیم، به‌عنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشه‌کن می‌شد…».
با شروع قتل‌عام، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبه‌های نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلام‌آباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنه‌هایی است که باید از میان می‌رفت و به این آسانی هم نمی‌شد این فتنه را خواباند و مدتها طول می‌کشید تا این بچه‌های متعصب فریب خورده‌ای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبه‌شان را پذیرفتیم، به‌عنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشه‌کن می‌شد…».


روز جمعه ۷ مرداد آخوند مرتضوی که رئیس همزمان زندانهای اوین و گوهردشت بود به تک تک سلولهای انفرادی در بند آسایشگاه سر زده و هر کس را که تشخیص می‌داد دستور می‌داد که او را بیرون بکشند. زندانیان را در یک صف طولانی به خط کرده و به دادسرای اوین بردند. آن روز یک فرم ۴۰ سوالی به نفرات می‌دادند که با پاسخ آن و بطور مشخص پاسخ سوال اتهام که جواب آن گفتن کلمه «مجاهد» یا نگفتن آن و بکار بردن کلمات دیگر بود زندانی را به سوی جوخه اعدام یا بند هدایت می‌کردند. از تعداد اعدامیها اطلاعی در دست نیست ولی خالی و پر شدن سلولها حاکی از تعداد زیاد آنها بوده است. البته به علت کثرت زندانیان و طول کشیدن این شیوه از برخورد بسیاری آن شب به سلولها برگردانده شدند.
روز جمعه ۷ مرداد آخوند مرتضوی که رئیس همزمان زندانهای اوین و گوهردشت بود به تک تک سلولهای انفرادی در بند آسایشگاه سر زده و هر کس را که تشخیص می‌داد دستور می‌داد که او را بیرون بکشند. زندانیان را در یک صف طولانی به خط کرده و به دادسرای اوین بردند. آن روز یک فرم ۴۰ سوالی به نفرات می‌دادند که با پاسخ آن و بطور مشخص پاسخ سوال اتهام که جواب آن گفتن کلمه «مجاهد» یا نگفتن آن و بکار بردن کلمات دیگر بود زندانی را به سوی جوخه اعدام یا بند هدایت می‌کردند. از تعداد اعدامی‌ها اطلاعی در دست نیست ولی خالی و پر شدن سلولها حاکی از تعداد زیاد آنها بوده است. البته به علت کثرت زندانیان و طول کشیدن این شیوه از برخورد بسیاری آن شب به سلولها برگردانده شدند.


=== در شهرستانها ===
=== در شهرستانها ===
خط ۴۱۴: خط ۴۱۴:
بنابر گزارشها در این روز نیز صدها زندانی مجاهد را از سلولهای انفرادی و بندها نزد هیأت مرگ بردند و ساعتی بعد دسته دسته آنها را اعدام کردند. آورده‌اند که آنها در حین اعدام شعار «درورد بر رجوی»، «زنده باد ارتش آزادی» و «مرگ بر خمینی» میدادند. در سینة دیوار یکی از سلولها نوشته بود:
بنابر گزارشها در این روز نیز صدها زندانی مجاهد را از سلولهای انفرادی و بندها نزد هیأت مرگ بردند و ساعتی بعد دسته دسته آنها را اعدام کردند. آورده‌اند که آنها در حین اعدام شعار «درورد بر رجوی»، «زنده باد ارتش آزادی» و «مرگ بر خمینی» میدادند. در سینة دیوار یکی از سلولها نوشته بود:


  «ما پنج‌نفر، مهدی پورقاضیان، علی ابراهیمی سواره، جواد ملکیان، محمد کُوسچی و ایرج مایلی به دادگاه رفته‌ایم. به همه ما حکم اعدام داده‌اند. سلام ما را به مسعود برسانید. ۱۹/۵/۶۷».
«ما پنج نفر، مهدی پورقاضیان، علی ابراهیمی سواره، جواد ملکیان، محمد کوسچی و ایرج مایلی به دادگاه رفته‌ایم، به همه‌ی ما حکم اعدام داده‌اند، سلام ما را به مسعود برسانید. ۱۹ / ۵ / ۱۳۶۷


===== ۲۰ مرداد - پنجشنبه =====
===== ۲۰ مرداد - پنجشنبه =====
خط ۴۲۴: خط ۴۲۴:


=== ۲۱ مرداد - جمعه ===
=== ۲۱ مرداد - جمعه ===
در '''گوهردشت''' در این روز اعدامها از ساعت ۷صبح تا یک بعدازظهر ادامه داشت. محمد فرمانی و منوچهر بزرگ بشر که از اعدام رسته بودند، وقتی متوجه شدند همة هم‌بندیهایشان به دلیل دفاع ازهویت سازمانیشان اعدام شدند، با دفاع از سازمان مجاهدین اعدام شدند.
در '''گوهردشت''' در این روز اعدامها از ساعت ۷صبح تا یک بعدازظهر ادامه داشت. محمد فرمانی و منوچهر بزرگ بشر که از اعدام رسته بودند، وقتی متوجه شدند همة هم‌بندی‌هایشان به دلیل دفاع ازهویت سازمانیشان اعدام شدند، با دفاع از سازمان مجاهدین اعدام شدند.


=== ۲۲ مرداد - شنبه ===
=== ۲۲ مرداد - شنبه ===
خط ۴۳۹: خط ۴۳۹:


=== ۳ شهریور - پنجشنبه ===
=== ۳ شهریور - پنجشنبه ===
مسعود رجوی طی تلگرامی به دبیر کل ملل متحد که رونوشت آن برای بسیاری از مجامع و شخصیت‌های بین‌المللی ارسال گردید از قتل‌عام زندانیان مجاهد خلق به دستور شخص خمینی و ۸۶۰جسدی که ۲هفتة پیش از اوین به بهشت‌زهرا برده شده بود پرده برداشت و از دبیر کل ملل متحد درخواست نمود به فوریت هیئتی برای بازدید از شکنجه‌گاههای خمینی اعزام دارد. این سومین نامه مسعود رجوی به دبیرکل و طرف حسابهای بین المللی پس از نامه ۱۲ و ۲۶ مرداد است.<ref group="پاورقی">تلگرام به دبیر کل ملل متحد
مسعود رجوی طی تلگرامی به دبیر کل ملل متحد که رونوشت آن برای بسیاری از مجامع و شخصیت‌های بین‌المللی ارسال گردید از قتل‌عام زندانیان مجاهد خلق به دستور شخص خمینی و ۸۶۰ جسدی که ۲هفته پیش از اوین به بهشت‌زهرا برده شده بود پرده برداشت و از دبیر کل ملل متحد درخواست نمود به فوریت هیئتی برای بازدید از شکنجه‌گاه‌های خمینی اعزام دارد. این سومین نامه مسعود رجوی به دبیرکل و طرف حساب‌های بین المللی پس از نامه ۱۲ و ۲۶ مرداد است.<ref group="پاورقی">تلگرام به دبیر کل ملل متحد
در بارة موج گستردة دستگیری‌ها و اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی
در بارة موج گستردة دستگیری‌ها و اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی


خط ۴۵۸: خط ۴۵۸:


=== ۵ شهریور - شنبه ===
=== ۵ شهریور - شنبه ===
از ابتدای صبح در گوهردشت قتل‌عام ادامه یافت. بنابر گزارش زندانیان در این روز با اصرار و پافشاری ناصریان (آخوند مقیسهای) و پاسدار لشکری، تا حوالی ۱۰صبح زندانیان مجاهد را برای اعدام نزد هیأت مرگ آوردند و پس از حلقآویز چند تن از مجاهدین، کشتار زندانیان مارکسیست آغاز شد.
از ابتدای صبح در گوهردشت قتل‌عام ادامه یافت. بنابر گزارش زندانیان در این روز با اصرار و پافشاری ناصریان (آخوند مقیسه‌ای) و پاسدار لشکری، تا حوالی ۱۰صبح زندانیان مجاهد را برای اعدام نزد هیأت مرگ آوردند و پس از حلقآویز چند تن از مجاهدین، کشتار زندانیان مارکسیست آغاز شد.


====== قتل‌عام زندانیان مارکسیست در گوهردشت ======
====== قتل‌عام زندانیان مارکسیست در گوهردشت ======
خط ۴۷۱: خط ۴۷۱:
از آنجا که تعداد زندانیان مارکسیست در گوهردشت بیشتر از اوین بود هیأت قتل‌عام در این ۹–۸ روز، بیشتر در گوهردشت مستقر بود. یکی از شاهدان گوهردشت می‌نویسد:
از آنجا که تعداد زندانیان مارکسیست در گوهردشت بیشتر از اوین بود هیأت قتل‌عام در این ۹–۸ روز، بیشتر در گوهردشت مستقر بود. یکی از شاهدان گوهردشت می‌نویسد:


«نفر اول که به داخل اتاق هیأت مرگ که در آنجا مستقر بود، برده شد، جهانبخش سرخوش بود که تنها هشت ماه از دوران محکومیتش باقی مانده بود. شاید بیش از یک دقیقه نگذشت که او از اتاق بیرون آمد و ما شنیدیم که ناصریان، مدیر زندان با صدای بلند به نگهبان گفت: «ببرش به چپ». چپ در واقع محل حسینیه و آمفی‌تئاتر زندان گوهردشت بود و افراد را به آنجا می‌بردند و لحظاتی بعد به‌دار می‌آویختند…». در میان گزارشات زندان گزارشی از یکی از همین مارکسیستها وجود دارد که نقل می‌کند یک «رفیق» به‌علت تشابه اسمی تا پای «دار» رفت و برگشت و می‌گوید گزارش دقیق و نام شاهد محفوظ است:
«نفر اول که به داخل اتاق هیأت مرگ که در آنجا مستقر بود، برده شد، جهانبخش سرخوش بود که تنها هشت ماه از دوران محکومیتش باقی مانده بود. شاید بیش از یک دقیقه نگذشت که او از اتاق بیرون آمد و ما شنیدیم که ناصریان، مدیر زندان با صدای بلند به نگهبان گفت: «ببرش به چپ». چپ در واقع محل حسینیه و آمفی‌تئاتر زندان گوهردشت بود و افراد را به آنجا می‌بردند و لحظاتی بعد به‌دار می‌آویختند…». در میان گزارشات زندان گزارشی از یکی از همین مارکسیست‌ها وجود دارد که نقل می‌کند یک «رفیق» به‌علت تشابه اسمی تا پای «دار» رفت و برگشت و می‌گوید گزارش دقیق و نام شاهد محفوظ است:


«هفته اول شهریور زندان گوهردشت: بعد از نوشتن اسم و فامیل روی بدنمون با ماژیک، صف شدیم، راه افتادیم. پشت در حسسینه صداهای عجیبی میومد. معلوم بود تعدادی رو به‌شدت کتک می‌زدن. رفتیم تو. پاسداری با متلک گفت آخر خطه چشمبنداتونو بردارین. چشمبندمو برداشتم… قیامت بود! با دیدن طنابهای لرزان و پاسدارانی که زندانیان رو به سمت «حلقه دار» هدایت می‌کردن، خشکم زد. نگاهمو سریع از روی «دار» برداشتم؛ دیدم پایین سکو تعداد زیادی جنازه روی هم تلنبار شده. هنوز تعدادی از جنازه‌ها روی زمین تکون می‌خوردن. پاسدار «خانی» با زیرپیراهن رکابی خودش‌رو به بالای سن رسوند، طنابهارو دور گردن بچه‌ها انداخت و در حالی که از شدت هیجان و خستگی عرق می‌ریخت، کمرِ یکی‌رو گرفت و با هم از روی سکو پریدن پایین. پاسدار خانی در حالی که روی هوا تاب می‌خورد و از خوشحالی جیغ می‌کشید، فرود اومد و رفت سراغ نفر بعد…».
«هفته اول شهریور زندان گوهردشت: بعد از نوشتن اسم و فامیل روی بدنمون با ماژیک، صف شدیم، راه افتادیم. پشت در حسسینه صداهای عجیبی میومد. معلوم بود تعدادی رو به‌شدت کتک می‌زدن. رفتیم تو. پاسداری با متلک گفت آخر خطه چشمبنداتونو بردارین. چشمبندمو برداشتم… قیامت بود! با دیدن طنابهای لرزان و پاسدارانی که زندانیان رو به سمت «حلقه دار» هدایت می‌کردن، خشکم زد. نگاهمو سریع از روی «دار» برداشتم؛ دیدم پایین سکو تعداد زیادی جنازه روی هم تلنبار شده. هنوز تعدادی از جنازه‌ها روی زمین تکون می‌خوردن. پاسدار «خانی» با زیرپیراهن رکابی خودش‌رو به بالای سن رسوند، طنابهارو دور گردن بچه‌ها انداخت و در حالی که از شدت هیجان و خستگی عرق می‌ریخت، کمرِ یکی‌رو گرفت و با هم از روی سکو پریدن پایین. پاسدار خانی در حالی که روی هوا تاب می‌خورد و از خوشحالی جیغ می‌کشید، فرود اومد و رفت سراغ نفر بعد…».


قتل‌عام مارکسیستها در سایر شهرستانها هم در همین زمان شروع شد. در این مسیر بسیاری از مارکسیستها اجبار به دین و آیین را نپذیرفته و بلافاصله حلق‌آویز شدند.
قتل‌عام مارکسیست‌ها در سایر شهرستانها هم در همین زمان شروع شد. در این مسیر بسیاری از مارکسیست‌ها اجبار به دین و آیین را نپذیرفته و بلافاصله حلق‌آویز شدند.


در رشت مهدی محجوب، موسی قوامی، آرامائیس داربیانس، فرهاد سلیمانی، عبدالله لیچایی و… در همین ایام اعدام شدند و در تهران و سایر زندانها زندانیانی مانند حبیب‌الله (مجید) سالیانی، حمیدرضا بیک محمدی، سیف الله غیاثوند، سیاوش، محمدرضا، مسعود… و بسیاری دیگر اعدام شدند.
در رشت مهدی محجوب، موسی قوامی، آرامائیس داربیانس، فرهاد سلیمانی، عبدالله لیچایی و… در همین ایام اعدام شدند و در تهران و سایر زندانها زندانیانی مانند حبیب‌الله (مجید) سالیانی، حمیدرضا بیک محمدی، سیف الله غیاثوند، سیاوش، محمدرضا، مسعود… و بسیاری دیگر اعدام شدند.
خط ۵۱۸: خط ۵۱۸:
یکی از زنان مجاهد که از شاهدان و بازماندگان قتل‌عام ۶۷است، در نوشته‌هایش به سلول‌های خاصی اشاره می‌کند که دختران اعدامی را قبل از اعدام به آنجا می‌بردند. او می‌گوید:
یکی از زنان مجاهد که از شاهدان و بازماندگان قتل‌عام ۶۷است، در نوشته‌هایش به سلول‌های خاصی اشاره می‌کند که دختران اعدامی را قبل از اعدام به آنجا می‌بردند. او می‌گوید:


«یکی از هم بندیهایم به نام …که مدتی در آن زمان در ۲۰۹بود، برایمان تعریف کرد که در بحبوحهٔ اعدام‌ها، روزی درِ سلولش را مرد پاسداری که قبلاً او را ندیده بود، باز کرده و در حالی‌که هیچ تعادلی نداشت به سمت او حمله‌ور می‌شود. این خواهر شروع به داد و فریاد کرده و با او درگیر می‌شود. در همین حین صدای پاسدار دیگری را می‌شنود که خود را پنهان کرده و با دستش به در می‌کوبید و پاسدار اول را صدا کرده و از او می‌خواهد که سریع از سلول خارج شود. آن خوک از سلول خارج شده و درب را می‌بندد، این خواهر صدای جر و بحث آنان را می‌شنود. پاسداری که پنهان شده بود به پاسدار اول می‌گفت: مگر نگفتم سلول‌هایی که ضربدر قرمز خورده‌اند! چرا وارد این سلول شدی؟ با شنیدن این جمله، این خواهر دنبال بهانه‌یی بوده که بتواند به هر طریقی به بیرون از سلول راه یابد تا از سلول‌های علامت‌دار با خبر شود. تا این‌که یک بار در یک تردد متوجه علامت‌های قرمز روی بعضی از درها می‌شود…
«یکی از هم بندی‌هایم به نام …که مدتی در آن زمان در ۲۰۹بود، برایمان تعریف کرد که در بحبوحهٔ اعدام‌ها، روزی درِ سلولش را مرد پاسداری که قبلاً او را ندیده بود، باز کرده و در حالی‌که هیچ تعادلی نداشت به سمت او حمله‌ور می‌شود. این خواهر شروع به داد و فریاد کرده و با او درگیر می‌شود. در همین حین صدای پاسدار دیگری را می‌شنود که خود را پنهان کرده و با دستش به در می‌کوبید و پاسدار اول را صدا کرده و از او می‌خواهد که سریع از سلول خارج شود. آن خوک از سلول خارج شده و درب را می‌بندد، این خواهر صدای جر و بحث آنان را می‌شنود. پاسداری که پنهان شده بود به پاسدار اول می‌گفت: مگر نگفتم سلول‌هایی که ضربدر قرمز خورده‌اند! چرا وارد این سلول شدی؟ با شنیدن این جمله، این خواهر دنبال بهانه‌یی بوده که بتواند به هر طریقی به بیرون از سلول راه یابد تا از سلول‌های علامت‌دار با خبر شود. تا این‌که یک بار در یک تردد متوجه علامت‌های قرمز روی بعضی از درها می‌شود…


او می‌گفت شب‌های زیادی صدای فریاد خواهران را می‌شنیده؛ فریادهایی که حکایت از درگیری خواهر مجاهدی، با یک هیولای جنایتکار داشت».
او می‌گفت شب‌های زیادی صدای فریاد خواهران را می‌شنیده؛ فریادهایی که حکایت از درگیری خواهر مجاهدی، با یک هیولای جنایتکار داشت».
خط ۷۸۰: خط ۷۸۰:
«جنایات این رژیم به حدی است که طی چند شب در سال ۶۷بیش از ۳۳هزار و ۷۰۰نفر زندانیان دارای حکم اعدام و در گورهای دستجمعی توسط کانتینرها و بولدوزها به خاک سپرده شدند..».<ref>قتل عام سال ۶۷ - مقام سابق وزارت اطلاعات: ۳۳هزار و ۷۰۰نفر اعدام و در گورهای جمعی دفن [https://www.mojahedin.org/news/160769 شدند]</ref>
«جنایات این رژیم به حدی است که طی چند شب در سال ۶۷بیش از ۳۳هزار و ۷۰۰نفر زندانیان دارای حکم اعدام و در گورهای دستجمعی توسط کانتینرها و بولدوزها به خاک سپرده شدند..».<ref>قتل عام سال ۶۷ - مقام سابق وزارت اطلاعات: ۳۳هزار و ۷۰۰نفر اعدام و در گورهای جمعی دفن [https://www.mojahedin.org/news/160769 شدند]</ref>


محمد نیازی رئیس سابق سازمان قضایی نیروهای مسلح در همایش بزرگداشت بهشتی در تاریخ دوشنبه ۷ تیر ۱۴۰۰ ضمن دفاع از قتل‌عام و منطبق‌دانستن آن با فتوای خمینی از جمله می‌گوید:<blockquote>متأسفانه حکم امام را می گویند ولی در عین حال که توضیح نمی دهند آمار دروغ هم می گویند. '''آیت الله منتظری می گوید من بین 24 و 34 هزار نفر تردید دارم'''. <ref>سایت جماران - گزارش از مراسم چهلمین سالگرد [https://www.jamaran.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-12/1515198-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D بهشتی]</ref></blockquote>بعضی آمار قتل‌عام زندانیان سیاسی را بر اساس گفته منتظری که در یکی از نامه‌هایش به خمینی به عدد ۲۸۰۰ یا ۳۸۰۰ اعدام اشاره کرد، با این عدد برابر می‌دانند. اما این عدد بنا به دلیلی قابل تکیه بیان واقعیت نیست. با توجه به اینکه منتظری در اولین نامه‌یی که به‌تاریخ ۹ مرداد ۶۷ (یعنی ۳ روز بعد از تشکیل هیأت مرگ تهران) به خمینی نوشت ضمن اشاره به اعدامهای گسترده تصریح کرد: «اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عکس‌العمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود» و با توجه به اینکه در تاریخ ۹ مرداد قتل‌عام در همه شهرها حتی در زندان گوهردشت هنوز آغاز نشده بود و با توجه به این‌که طبق گزارشهای شاهدان سرعت و شتاب اعدامها بعد از دهم مرداد بیشتر شد، میتوان با استناد به همین جمله «اعدام چند هزار در چند روز» ـ حتی با فرض فقط یک ماه اعدام ـ به عدد بیش از ۳۰ هزار رسید. ضمن اینکه در بعضی از شهرستانها قتل‌عام تا چند ماه بعد هم ادامه داشت.
محمد نیازی رئیس سابق سازمان قضایی نیروهای مسلح در همایش بزرگداشت بهشتی در تاریخ دوشنبه ۷ تیر ۱۴۰۰ ضمن دفاع از قتل‌عام و منطبق‌دانستن آن با فتوای خمینی از جمله می‌گوید:<blockquote>متأسفانه حکم امام را می گویند ولی در عین حال که توضیح نمی دهند آمار دروغ هم می گویند. '''آیت الله منتظری می گوید من بین ۲۴ و ۳۴ هزار نفر تردید دارم'''. <ref>سایت جماران - گزارش از مراسم چهلمین سالگرد [https://www.jamaran.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-12/1515198-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D بهشتی]</ref></blockquote>بعضی آمار قتل‌عام زندانیان سیاسی را بر اساس گفته منتظری که در یکی از نامه‌هایش به خمینی به عدد ۲۸۰۰ یا ۳۸۰۰ اعدام اشاره کرد، با این عدد برابر می‌دانند. اما این عدد بنا به دلیلی قابل تکیه بیان واقعیت نیست. با توجه به اینکه منتظری در اولین نامه‌یی که به‌تاریخ ۹ مرداد ۶۷ (یعنی ۳ روز بعد از تشکیل هیأت مرگ تهران) به خمینی نوشت ضمن اشاره به اعدامهای گسترده تصریح کرد: «اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عکس‌العمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود» و با توجه به اینکه در تاریخ ۹ مرداد قتل‌عام در همه شهرها حتی در زندان گوهردشت هنوز آغاز نشده بود و با توجه به این‌که طبق گزارش‌های شاهدان سرعت و شتاب اعدامها بعد از دهم مرداد بیشتر شد، میتوان با استناد به همین جمله «اعدام چند هزار در چند روز» ـ حتی با فرض فقط یک ماه اعدام ـ به عدد بیش از ۳۰ هزار رسید. ضمن اینکه در بعضی از شهرستانها قتل‌عام تا چند ماه بعد هم ادامه داشت.


دکتر محمد ملکی؛ اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب؛ طی مصاحبه‌یی در مورد آمار قتل‌عام شدگان ضمن تأکید روی عدد بیش از ۳۰هزار اعدام گفت:
دکتر محمد ملکی؛ اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب؛ طی مصاحبه‌یی در مورد آمار قتل‌عام شدگان ضمن تأکید روی عدد بیش از ۳۰هزار اعدام گفت:
خط ۸۱۱: خط ۸۱۱:
منتظری در این نوار گفت:
منتظری در این نوار گفت:


«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزوه جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند…»
«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند…»


او همچنین در مورد برنامه ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت:  
او همچنین در مورد برنامه ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت:  
۸٬۶۸۰

ویرایش