۸٬۶۹۹
ویرایش
(در زیر تیتر وجه تسمیه تصحیحات وارد شد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
در یکی از نبردها که سپاه ایل بدون آب ومهمات درمحاصره نظامیان رضاخان قرار گرفت، قدمخیر به همراه چند مرد جنگی حلقه محاصره مأموران دولتی را با شجاعت درهم شکست و با تهیه مشکهای آب و قطارهای فشنگ و آذوقه، به سنگر مبارزان آب، غذا و مهمات رساند و آنها را از محاصره نجات داد.<ref name=":1" /> | در یکی از نبردها که سپاه ایل بدون آب ومهمات درمحاصره نظامیان رضاخان قرار گرفت، قدمخیر به همراه چند مرد جنگی حلقه محاصره مأموران دولتی را با شجاعت درهم شکست و با تهیه مشکهای آب و قطارهای فشنگ و آذوقه، به سنگر مبارزان آب، غذا و مهمات رساند و آنها را از محاصره نجات داد.<ref name=":1" /> | ||
=== شهرت و | === شهرت و آوازهی قدمخیر === | ||
تا قبل از استقرار کامل دیکتاتوری رضاخان در خرمآباد و بخشهای تابعه آن، مبارزه قدمخیر و برادرانش با نظامیان تحت فرماندهی سرتیپ اسفندیاری از هنگ منصور سینه به سینه در میان مردم نقل میشد. در یک مورد قدمخیر و دو تن از برادرانش جهت تهیه فشنگ و مهمات کافی و به تلافی درگیری خونینی که در منطقه بالاگریوه با نظامیان تحت فرماندهی سرتیپ اسفندیاری از هنگ منصور داشتند در کنار «سراب گرداب» که در آن زمان شمالیترین منطقه خرمآباد بود به کمین نظامیان نشستند و در فرصت مناسب آنها را خلع سلاح کردند. این شیوه کمین چندین بار موفقیت آمیز بود و آنان هر بار موفق شدند غنایمی از نظامیان به دست آورند.<ref name=":0" /> | تا قبل از استقرار کامل دیکتاتوری رضاخان در خرمآباد و بخشهای تابعه آن، مبارزه قدمخیر و برادرانش با نظامیان تحت فرماندهی سرتیپ اسفندیاری از هنگ منصور سینه به سینه در میان مردم نقل میشد. در یک مورد قدمخیر و دو تن از برادرانش جهت تهیه فشنگ و مهمات کافی و به تلافی درگیری خونینی که در منطقه بالاگریوه با نظامیان تحت فرماندهی سرتیپ اسفندیاری از هنگ منصور داشتند در کنار «سراب گرداب» که در آن زمان شمالیترین منطقه خرمآباد بود به کمین نظامیان نشستند و در فرصت مناسب آنها را خلع سلاح کردند. این شیوه کمین چندین بار موفقیت آمیز بود و آنان هر بار موفق شدند غنایمی از نظامیان به دست آورند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
''قدمخیر دو هار میا میلش و جنگه آلمانی دو پیچ سوهش پر د شنگه'' | ''قدمخیر دو هار میا میلش و جنگه آلمانی دو پیچ سوهش پر د شنگه'' | ||
ترجمه: | ترجمه: «قدمخیر از پایین آمده ومیل به جنگ دارد، پیچ گلبند سربندش پر از فشنگ آلمانی است». | ||
''قدم خیر یا جون خت یا جون بو وت، واکو او هف تیرته دو پیچ سووه ت'' | ''قدم خیر یا جون خت یا جون بو وت، واکو او هف تیرته دو پیچ سووه ت'' | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
ترجمه: «ای قدمخیر! تورا به جان خودت یا پدرت قسم میدهم که آن هفت تیر را که درسربندت پنهان کردهای بیرون بیار! | ترجمه: «ای قدمخیر! تورا به جان خودت یا پدرت قسم میدهم که آن هفت تیر را که درسربندت پنهان کردهای بیرون بیار! | ||
'' | ''قدمخیر قدم زنه دو دیو خونش – چی جهال عاشقی جکسون و شونش'' | ||
ترجمه: «قدم خیر در ایوان خانه خود قدم میزند درحالی که مانند یک جوان مغرور تفنگ جکسون (تفنگی ازساختههای کشورآلمان) را بر دوش دارد. | ترجمه: «قدم خیر در ایوان خانه خود قدم میزند درحالی که مانند یک جوان مغرور تفنگ جکسون (تفنگی ازساختههای کشورآلمان) را بر دوش دارد. |
ویرایش