کاربر:Khosro/صفحه تمرین منوچهر آتشی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''منوچهر آتشی''' ، (زاده دوم مهرماه ۱۳۱۰، دهرود دشتستان – درگذشته ۲۹ آبان‌ماه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
منوچهر آتشی با سروده‌ی ”خنجرها، بوسه‌ها، پیمان‌ها” از کتاب آهنگ دیگر در سال ١٣٣٩، به شهرت رسید. '''«سایت آسمان»'''
منوچهر آتشی با سروده‌ی ”خنجرها، بوسه‌ها، پیمان‌ها” از کتاب آهنگ دیگر در سال ١٣٣٩، به شهرت رسید. '''«سایت آسمان»'''


زنده یاد '''فریدون مشیری''' نخستین بار از منوچهر آتشی چند شعر در صفحه ادبی مجله روشنفکر منتشر کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مرتجم و نویسنده معروف، رضا سیدحسینی در این باره در خاطره‌ای می‌گوید که او و فریدون مشیری کارمند وزارت پست و تلگراف بودند. رضا سیدحسینی می‌گوید که حدود سال ۱۳۳۹، روزی فریدون مشیری مجموعه‌ای از شعر‌های یک شاعر جوان بوشهری را به من نشان داد. شعر‌ها را خواندم و شیفته شدم. به آقای مشیری گفتم حاضرم با هزینه خودم آن‌ها را چاپ کنم. سپس هزار تومان همسرم را که برای خرید خانه پس‌انداز کرده بود، کتاب ''آهنگ دیگر'' منوچهر آتشی را چاپ کردیم. آقای آتشی هم مقدمه‌ای بر آن نوشت. '''«سایت سیمرغ»'''
زنده یاد '''[[فریدون مشیری]]''' نخستین بار از منوچهر آتشی چند شعر در صفحه ادبی مجله روشنفکر منتشر کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مرتجم و نویسنده معروف، رضا سیدحسینی در این باره در خاطره‌ای می‌گوید که او و فریدون مشیری کارمند وزارت پست و تلگراف بودند. رضا سیدحسینی می‌گوید که حدود سال ۱۳۳۹، روزی فریدون مشیری مجموعه‌ای از شعر‌های یک شاعر جوان بوشهری را به من نشان داد. شعر‌ها را خواندم و شیفته شدم. به آقای مشیری گفتم حاضرم با هزینه خودم آن‌ها را چاپ کنم. سپس هزار تومان همسرم را که برای خرید خانه پس‌انداز کرده بود، کتاب ''آهنگ دیگر'' منوچهر آتشی را چاپ کردیم. آقای آتشی هم مقدمه‌ای بر آن نوشت. '''«سایت سیمرغ»'''


منوچهر آتشی با انتشار مجموعه شعر ''آهنگ دیگر،'' خود را به عنوان شاعری نو آور، جامعه گرا و پویا معرفی کرد . در این مجموعه اشعار، نگرش غیر متعارف شاعر به ذات و هستی شعر و اشیاء جلوه می‌کند. بیان شعری منوچهر آتشی بیانی است نیرومند، پُرتنش، غنی و لبریز از عواطف گرم اقلیمی است. جانمایه‌ی بینش شاعرانه‌ی منوچهر آتشی همزیستی با طبیعت بومی و بدوی جنوب است. '''«مردان پارس»'''
منوچهر آتشی با انتشار مجموعه شعر ''آهنگ دیگر،'' خود را به عنوان شاعری نو آور، جامعه گرا و پویا معرفی کرد . در این مجموعه اشعار، نگرش غیر متعارف شاعر به ذات و هستی شعر و اشیاء جلوه می‌کند. بیان شعری منوچهر آتشی بیانی است نیرومند، پُرتنش، غنی و لبریز از عواطف گرم اقلیمی است. جانمایه‌ی بینش شاعرانه‌ی منوچهر آتشی همزیستی با طبیعت بومی و بدوی جنوب است. '''«مردان پارس»'''


== آشنایی با حزب توده ==
== آشنایی با حزب توده ==
آشنایی با حزب توده ایران تأثیرات بسیار زیادی بر آثار منوچهر آتشی گذاشت؛ و شعرهای زیادی برای این حزب با نام‏های مستعار در روزنامه‏های آن روزها منتشر كرد؛ و حتی در ۲۹ مرداد پس از كودتا در ایجاد انگیزه به كارگران برای شورش نقش بسزایی داشت؛ اما با مسائلی كه برای حزب توده به ‏وجود آمد، از این حزب فاصله گرفت؛ و فعالیت جدی سیاسیش به نوعی پایان یافت. '''«سایت ایران ناز»'''
آشنایی با [[حزب توده ایران]] تأثیرات بسیار زیادی بر آثار منوچهر آتشی گذاشت؛ و شعرهای زیادی برای این حزب با نام‏های مستعار در روزنامه‏های آن روزها منتشر كرد؛ و حتی در ۲۹ مرداد پس از كودتا در ایجاد انگیزه به كارگران برای شورش نقش بسزایی داشت؛ اما با مسائلی كه برای حزب توده به ‏وجود آمد، از این حزب فاصله گرفت؛ و فعالیت جدی سیاسیش به نوعی پایان یافت. '''«سایت ایران ناز»'''


=== '''ازدواج''' ===
=== '''ازدواج''' ===
خط ۴۲: خط ۴۲:
در آغاز کار شعری منوچهر آتشی، نقد نویسان آن دوران و هم‌چنین بسیاری از شاعران شهرنشین، شعر او را زیر سؤال بردند؛ و وی را محصور در حصاری بسته، فاقد جهان‌بینی کافی، روستایی و انزوا طلب خواندند. فرخ تمیمی در کتاب
در آغاز کار شعری منوچهر آتشی، نقد نویسان آن دوران و هم‌چنین بسیاری از شاعران شهرنشین، شعر او را زیر سؤال بردند؛ و وی را محصور در حصاری بسته، فاقد جهان‌بینی کافی، روستایی و انزوا طلب خواندند. فرخ تمیمی در کتاب


''پلنگ دره‌ی دیزاشکن'' (زندگی وشعر منوچهر آتشی) بر وجه عاطفی و روستایی منوچهر آتشی تاکید می‌کند؛ و از شورش او علیه مظاهر شهری سخن می‌گوید. منوچهر آتشی در دوره‌ی فعالیتش در دوران شاعری با نقدهای بسیاری روبرو شده است، از این میان بعضی از آنان در جدال گفتگوهای شاعرانه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نمونه‌ی بارز آن را می توان در گفتگوی محمدعلی سپانلو(شاعر، منتقد ادبی و مترجم) و منوچهر آتشی مشاهده کرد. سپانلو در باره‌ی اشعار منوچهر آتشی می‌گوید که:  
''پلنگ دره‌ی دیزاشکن'' (زندگی وشعر منوچهر آتشی) بر وجه عاطفی و روستایی منوچهر آتشی تاکید می‌کند؛ و از شورش او علیه مظاهر شهری سخن می‌گوید. منوچهر آتشی در دوره‌ی فعالیتش در دوران شاعری با نقدهای بسیاری روبرو شده است، از این میان بعضی از آنان در جدال گفتگوهای شاعرانه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نمونه‌ی بارز آن را می توان در گفتگوی محمدعلی سپانلو(شاعر، منتقد ادبی و مترجم) و منوچهر آتشی مشاهده کرد. سپانلو در باره‌ی اشعار منوچهر آتشی می‌گوید که: <blockquote>«آتشی صاحب یک رمانتیسم مردانه است. اما در باره‌ی طبیعت و زمان، ذوق رمانتیک دارد؛ و در مسائلی چون عشق جسمانی، ذوقی ندارد. آتشی درنتیجه‌ی شهر نشینی، کفاره‌ی نامنصفانه‌ای پرداخته و حتی روستایی‌گری سابق خود رادر تغزل از دست داده است.»</blockquote>  جواد مجابی (شاعر، نویسند و منتقد ادبی) نیز گفت است:<blockquote>«…داشتن تفکر روستایی، با استفاده از فضای روستایی در شعر، تفاوت دارد. نگاه آتشی، نگاه یک تهران‌نشین به تهران نیست. نگاه یک روستایی است که به خاطر عقیده‌ای که دارد، می‌ترسد. روابط شهری برایش ناشناخته است. قابل تشخیص نیست. درحالی که شاعری که شهرنشین باشد، از سطحی فراتر به مظاهر می‌نگرد...»</blockquote>منوچهر آتشی در پاسخ این منتقدان گفت:<blockquote>'''«'''…نیمای بزرگ سروده: </blockquote><blockquote>ازپس پنجاه و اندی زعمر</blockquote><blockquote>نعره بر می‌آیدم از هر رگی</blockquote><blockquote>کاش بودم باز دور از هرکسی</blockquote><blockquote>چادری و گوسفندی و سگی</blockquote><blockquote>و یا در جای دیگر باز هوای فضای روستانشینی خود را کرده و سروده:</blockquote><blockquote>من از آن دونان شهرستان نیم</blockquote><blockquote>خاطر پردرد کوهستانی‌ام.</blockquote><blockquote>نیما مثل من روستایی کامل بوده، یا من مثل او… کسانی که در نقد شعرهای من فقط یک بُعد یا یک وجه عاطفی به قول خودشان “شورش” علیه مظاهر شهری‌گری را وجهه‌ی مطالعه و بررسی شعر من گرفته‌اند، یک صدا نوشته‌اند که فلانی سراسر نوستالژی گذشته و روستاست! ولی هیچ کدام درباره‌ی نیما چنین نگفته‌اند. همین مطلب به ظاهر نوستالژی روستا یا در واقع “شورش” علیه وضع موجود آیا آن قدر اهمیت ندارد که مورد بازبینی و بررسی دقیق‌تر قرار گیرد؟ آیا حضور مستمر این  ”به ظاهر” غم غربت روستا در شعر یک شاعر، نشانه‌ی طبیعی بودن و حقیقی بودن حضور او درمقایسه با حضور ژورنالیستی بسیاری دیگر، حتی از معاریف در عرصه ادبیات مدرن ایران نیست؟…»'''«سایت محمدرضا تیموری»'''</blockquote>
 
«'''آتشی صاحب یک رمانتیسم''' مردانه است. اما در باره‌ی طبیعت و زمان، ذوق رمانتیک دارد؛ و در مسائلی چون عشق جسمانی، ذوقی ندارد. آتشی درنتیجه‌ی شهر نشینی، کفاره‌ی نامنصفانه‌ای پرداخته و حتی روستایی‌گری سابق خود رادر تغزل از دست داده است.»
 
  جواد مجابی (شاعر، نویسند و منتقد ادبی) نیز گفت است:<blockquote>«…داشتن تفکر روستایی، با استفاده از فضای روستایی در شعر، تفاوت دارد. نگاه آتشی، نگاه یک تهران‌نشین به تهران نیست. نگاه یک روستایی است که به خاطر عقیده‌ای که دارد، می‌ترسد. روابط شهری برایش ناشناخته است. قابل تشخیص نیست. درحالی که شاعری که شهرنشین باشد، از سطحی فراتر به مظاهر می‌نگرد...»</blockquote>منوچهر آتشی در پاسخ این منتقدان گفت:<blockquote>'''«'''…نیمای بزرگ سروده: </blockquote><blockquote>ازپس پنجاه و اندی زعمر</blockquote><blockquote>نعره بر می‌آیدم از هر رگی</blockquote><blockquote>کاش بودم باز دور از هرکسی</blockquote><blockquote>چادری و گوسفندی و سگی</blockquote><blockquote>و یا در جای دیگر باز هوای فضای روستانشینی خود را کرده و سروده:</blockquote><blockquote>من از آن دونان شهرستان نیم</blockquote><blockquote>خاطر پردرد کوهستانی‌ام.</blockquote><blockquote>نیما مثل من روستایی کامل بوده، یا من مثل او… کسانی که در نقد شعرهای من فقط یک بُعد یا یک وجه عاطفی به قول خودشان “شورش” علیه مظاهر شهری‌گری را وجهه‌ی مطالعه و بررسی شعر من گرفته‌اند، یک صدا نوشته‌اند که فلانی سراسر نوستالژی گذشته و روستاست! ولی هیچ کدام درباره‌ی نیما چنین نگفته‌اند. همین مطلب به ظاهر نوستالژی روستا یا در واقع “شورش” علیه وضع موجود آیا آن قدر اهمیت ندارد که مورد بازبینی و بررسی دقیق‌تر قرار گیرد؟ آیا حضور مستمر این  ”به ظاهر” غم غربت روستا در شعر یک شاعر، نشانه‌ی طبیعی بودن و حقیقی بودن حضور او درمقایسه با حضور ژورنالیستی بسیاری دیگر، حتی از معاریف در عرصه ادبیات مدرن ایران نیست؟…»'''«سایت محمدرضا تیموری»'''</blockquote>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
خط ۶۳: خط ۵۹:
'''[[سیمین بهبهانی]]''' نیز پس از درگذشت منوچهر آتشی گفت که او از شاعران طراز اول ایران است به ویژه در کار نوآوری و نگاه شاعرانه. آتشی شاگرد خلف نیما و محبوب بسیاری از مردم بود. امیدوارم مردم وی را از یاد نبرند؛ و در جایی که شایسته‌ی او است به خاک بسپارند.
'''[[سیمین بهبهانی]]''' نیز پس از درگذشت منوچهر آتشی گفت که او از شاعران طراز اول ایران است به ویژه در کار نوآوری و نگاه شاعرانه. آتشی شاگرد خلف نیما و محبوب بسیاری از مردم بود. امیدوارم مردم وی را از یاد نبرند؛ و در جایی که شایسته‌ی او است به خاک بسپارند.


شفیعی کدکنی در وصف منوچهر آتشی می‌گوید: او با نخستین کتابش در صدر شاعران نسل خویش قرار گرفت؛ و طبیعت   جنوب ایران را در شعر خود به زیباترین صورت‌ها جلوه داد. آتشی همان قدر که هیکل و اندامی ستبر و پلنگ‌وار داشت، دلی کودکانه هم در سینه‌اش می‌تپید.  
'''[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]''' در وصف منوچهر آتشی می‌گوید: او با نخستین کتابش در صدر شاعران نسل خویش قرار گرفت؛ و طبیعت   جنوب ایران را در شعر خود به زیباترین صورت‌ها جلوه داد. آتشی همان قدر که هیکل و اندامی ستبر و پلنگ‌وار داشت، دلی کودکانه هم در سینه‌اش می‌تپید.  
 
درباره‌ی آثار منوچهر آتشی دو کتاب نوشته شده است؛ یکی با عنوان “''منوچهر آتشی''“ به قلم محمد


مختاری و دیگری  “''پلنگ دره‌ی دیزاشکن''“ از فرخ تمیمی. '''«سایت آسمان»'''
درباره‌ی آثار منوچهر آتشی دو کتاب نوشته شده است؛ یکی با عنوان “''منوچهر آتشی''“ به قلم محمد مختاری و دیگری  “''پلنگ دره‌ی دیزاشکن''“ از فرخ تمیمی. '''«سایت آسمان»'''


== آثار منوچهر آتشی ==
== آثار منوچهر آتشی ==
خط ۷۳: خط ۶۷:


مجموعه‌های شعر منوچهر آتشی عبارتند از:
مجموعه‌های شعر منوچهر آتشی عبارتند از:
 
* آهنگ دیگر (۱۳۳۸)
آهنگ دیگر (۱۳۳۸)
* آواز خاک (۱۳۴۶)
 
* دیدار در فلق (۱۳۴۸)
آواز خاک (۱۳۴۶)
* بر انتهای آغاز (۱۳۵۰)
 
* گزینه اشعار (۱۳۶۵)
دیدار در فلق (۱۳۴۸)
* وصف گل سوری (۱۳۷۰)
 
* گندم و گیلاس (۱۳۷۱)
بر انتهای آغاز (۱۳۵۰)
* زیباتر از شکل قدیم جهان (۱۳۷۶)
 
* چه تلخ است این سیب (۱۳۷۸)
گزینه اشعار (۱۳۶۵)
* خلیج و خزر (۱۳۸۰)
 
* باران برگ زوق: دفتر غزل‌ها (۱۳۸۰)
وصف گل سوری (۱۳۷۰)
* اتفاق آخر (۱۳۸۰)
 
* حادثه در بامداد (۱۳۸۰)
گندم و گیلاس (۱۳۷۱)
* ریشه‌های شب (۱۳۸۴)
 
* غزل غزل‌های سورنا (۱۳۸۴) '''«سایت قلممو»'''
زیباتر از شکل قدیم جهان (۱۳۷۶)
 
چه تلخ است این سیب (۱۳۷۸)
 
خلیج و خزر (۱۳۸۰)
 
باران برگ زوق: دفتر غزل‌ها (۱۳۸۰)
 
اتفاق آخر (۱۳۸۰)
 
حادثه در بامداد (۱۳۸۰)
 
ریشه‌های شب (۱۳۸۴)
 
غزل غزل‌های سورنا (۱۳۸۴) '''«سایت قلممو»'''


=== '''ترجمه‌ها''' ===
=== '''ترجمه‌ها''' ===
دلاله (اثر تورنتون وایلدر)  
* دلاله (اثر تورنتون وایلدر)  
 
* لنین (مایاكوفسكی)  
لنین (مایاكوفسكی)  
* فونتامارا (اثر ایگناتسیو سیلونه)
 
* آفتاب، مهتاب
فونتامارا (اثر ایگناتسیو سیلونه)
 
آفتاب، مهتاب
 
 ”آفتاب، مهتاب“ ترجمه داستانی برای كودكان با تصویرگری اردشیر رستمی است كه منوچهر آتشی در باره‌اش گفته بود، اصل داستان‌های پریان متعلق به كُره است و او این كار را از زبان انگلیسی ترجمه كرده است.
 ”آفتاب، مهتاب“ ترجمه داستانی برای كودكان با تصویرگری اردشیر رستمی است كه منوچهر آتشی در باره‌اش گفته بود، اصل داستان‌های پریان متعلق به كُره است و او این كار را از زبان انگلیسی ترجمه كرده است.


۶٬۰۱۳

ویرایش

منوی ناوبری