کاربر:Safa/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
در فاز سیاسی چند بار از پدرم شنیدم که می‌گفت:‌ من اولین کسی بودم که روز آزادی [[مسعود رجوی]] از زندان او را بغل کردم و بوسیدم. تصور من این بود که چون پدرم علاقه و ارادتی که خواهر شهیدم گیتی و من به مسعود رجوی را می‌دانست، مقداری در مورد نقش خودش در آنروز غلو می‌کند؛ و لابد او هم یکی در میان جمعیت بوده و موقع خروج زندانیان سیاسی از در زندان قصر از آنها استقبال کرده‌اند...
در فاز سیاسی چند بار از پدرم شنیدم که می‌گفت:‌ من اولین کسی بودم که روز آزادی [[مسعود رجوی]] از زندان او را بغل کردم و بوسیدم. تصور من این بود که چون پدرم علاقه و ارادتی که خواهر شهیدم گیتی و من به مسعود رجوی را می‌دانست، مقداری در مورد نقش خودش در آنروز غلو می‌کند؛ و لابد او هم یکی در میان جمعیت بوده و موقع خروج زندانیان سیاسی از در زندان قصر از آنها استقبال کرده‌اند...


اما حدود ۱۰-۱۵ سال قبل فیلم کوتاهی از صحنه آزادی برادر مسعود در روز ۳۰ دی در شبکه مجازی به نمایش در‌آمد که از آن پس هر سال در سیمای آزادی نشان داده می‌شود. حمید اسدیان، با دیدن این فیلم پدرم را شناخت و به من اطلاع داد. بعد از آن بود که من بار دیگر به تعریف‌هایی که پدرم از آنروز می‌کرد فکر کردم: گفت آنروز نزد پدر طالقانی رفته بود. و ایشان گفته بود: من مقداری کسالت دارم. امروز مسعود و جمع زندانیان سیاسی از قصر آزاد می‌شوند. با جمعیتی که آنجا ازدحام می‌کند، برای منِ پیرمرد سخت است که آنجا حضور پیدا کنم. تو از جانب من برو و از آنها استقبال کن. لذا پدرم بعنوان نماینده آقای [[سید محمود طالقانی|طالقانی]] توانسته بود وارد زندان قصر شود. (بعضی از افسران قصر هم او را از قبل می‌شناختند). و در کنار حاج مانیان و حاج عطا سه نفری هستند که هنگام صحبت برادر مسعود با جمعیت بالای بالکن هستند.  
اما حدود ۱۰-۱۵ سال قبل فیلم کوتاهی از صحنه آزادی برادر مسعود در روز ۳۰ دی در شبکه مجازی به نمایش در‌آمد که از آن پس هر سال در سیمای آزادی نشان داده می‌شود. حمید اسدیان، با دیدن این فیلم پدرم را شناخت و به من اطلاع داد. بعد از آن بود که من بار دیگر به تعریف‌هایی که پدرم از آنروز می‌کرد فکر کردم: گفت آنروز نزد پدر طالقانی رفته بود. و ایشان گفته بود: من مقداری کسالت دارم. امروز مسعود و جمع زندانیان سیاسی از قصر آزاد می‌شوند. با جمعیتی که آنجا ازدحام می‌کند، برای منِ پیرمرد سخت است که آنجا حضور پیدا کنم. تو از جانب من برو و از آنها استقبال کن. لذا پدرم بعنوان نماینده آقای [[سید محمود طالقانی|طالقانی]] توانسته بود وارد زندان قصر شود. (بعضی از افسران قصر هم او را از قبل می‌شناختند). و در کنار حاج مانیان و حاج عطا سه نفری هستند که هنگام صحبت برادر مسعود با جمعیت بالای بالکن هستند.<ref>نقل از یادداشتهای ارسالی بهزاد نظیری به دانشنامه‌ی ایران پدیا</ref>


== سوابق دکتر یحیی نظیری در زندان ==
== سوابق دکتر یحیی نظیری در زندان ==
۹٬۰۰۷

ویرایش

منوی ناوبری