کاربر:Rah/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
طرح تونل کوهرنگ یک از دوران شاه عباس صفوی مطرح شد. این طرح در آن زمان به برعهده‌ی میرزا طالب فرزن حاتم بیگ اردوبادی گذاشته شد.  این پدر و پسر هر دو وزیر اعظم شاه عباس یکم بودند. میرزا طالب در سال ۱۰۲۹ هجری قمری مصادف با ۹۹۹ شمسی این تلاش را آغاز کرد اما موفق به این کار نشد. در منابعی که از آن زمان باقی مانده است در این رابطه نوشته شده است:<blockquote>«حضرت شاه جنت مکان- شاه عباس یکم- اراده نموده که آن آب را دارالسلطنه ی اصفهان آورده و مضاف زاینده رود گرداند که اهالی آن ملک در خشکسالی، از قلّت تنقیص نکشند و باعث ازدیاد معموری و احداث مزارع و بساتین گردد که اعتمادالدوله(میرزا طالب)، میرفضل الله شهرستانی را که وزیر آن ملک بوده، بدین خدمت مامور گشته و چون کوهی رفیع در میانه واقع است که بدون کندن، اجرای آب ممکن نیست. میرفضل الله، نقب ها در آن کوه کرده، مدتی نقابان و چاه کنان کار کرده اند به جایی رسیده اند که دیگر کندن آن ممکن نبوده، از آن پس مأیوس گشته، دست باز داشته اند. چند سال بود که حضرت اعلی شاهی ظل‌الهی را این اراده در خاطر انور رسوخ داشت. مکررا معماران و مهندسان فرستاده، آنان را تصدیق کردند که اگر بندی به ارتفاع هشتاد ذرع در پیش آب بسته شود که آب به قدر آن بلندی گیرد، محتمل است آب به این طرف ریزد.» <ref>ترکمان،۱۳۷۸: ۹۵/۳. وحید قزوینی، ۱۳۸۳: ۱۹۲</ref></blockquote>در دوران سلطنت شاه عباس دوم نیز محمد بیگ اعتماد الدوله در همین راستا تلاش کرد اما او هم موفق نماند. محمد بیگ با کمک گرفتن از یک مهندس فرانسوی به نام دوژنه (du chenai) تلاش کرد کوه  را با باروت منفجر کند اما ناکام ماند.  
طرح تونل کوهرنگ یک از دوران شاه عباس صفوی مطرح شد. این طرح در آن زمان به برعهده‌ی میرزا طالب فرزن حاتم بیگ اردوبادی گذاشته شد.  این پدر و پسر هر دو وزیر اعظم شاه عباس یکم بودند. میرزا طالب در سال ۱۰۲۹ هجری قمری مصادف با ۹۹۹ شمسی این تلاش را آغاز کرد اما موفق به این کار نشد. در منابعی که از آن زمان باقی مانده است در این رابطه نوشته شده است:<blockquote>«حضرت شاه جنت مکان- شاه عباس یکم- اراده نموده که آن آب را دارالسلطنه ی اصفهان آورده و مضاف زاینده رود گرداند که اهالی آن ملک در خشکسالی، از قلّت تنقیص نکشند و باعث ازدیاد معموری و احداث مزارع و بساتین گردد که اعتمادالدوله(میرزا طالب)، میرفضل الله شهرستانی را که وزیر آن ملک بوده، بدین خدمت مامور گشته و چون کوهی رفیع در میانه واقع است که بدون کندن، اجرای آب ممکن نیست. میرفضل الله، نقب ها در آن کوه کرده، مدتی نقابان و چاه کنان کار کرده اند به جایی رسیده اند که دیگر کندن آن ممکن نبوده، از آن پس مأیوس گشته، دست باز داشته اند. چند سال بود که حضرت اعلی شاهی ظل‌الهی را این اراده در خاطر انور رسوخ داشت. مکررا معماران و مهندسان فرستاده، آنان را تصدیق کردند که اگر بندی به ارتفاع هشتاد ذرع در پیش آب بسته شود که آب به قدر آن بلندی گیرد، محتمل است آب به این طرف ریزد.» <ref>ترکمان،۱۳۷۸: ۹۵/۳. وحید قزوینی، ۱۳۸۳: ۱۹۲</ref></blockquote>در دوران سلطنت شاه عباس دوم نیز محمد بیگ اعتماد الدوله در همین راستا تلاش کرد اما او هم موفق نماند. محمد بیگ با کمک گرفتن از یک مهندس فرانسوی به نام دوژنه (du chenai) تلاش کرد کوه  را با باروت منفجر کند اما ناکام ماند.  


جابر انصاری در این مورد می‌نویسد<blockquote>«محمد بیگ به ترغیب یک نفر فرانسوی که داوطلب شده بود خواست نقبی بزند در کوه و به توسط باروت کوه را شکاف دهد، آن هم پس از خرج زیاد به هدفش نائل نگشت»<ref>جابری انصاری، ۱۳۲۱: ۱۰۸</ref> </blockquote>ام در نوشته‌های سانسون، سیاح فرانسوی حقیقت این ماجرا برملا می‌شود و مشخص می شود که مشکل در ناتوانی مهندسان ایرانی و فرانسوی نبوده است. سانسون می‌نویسد که علت عدم موفقیت این طرح شیخ علی خان بود که در زمان رئیس الوزرا بوده است. او دهکده‌ها و روستاهای زیادی در کرمانشاه و همدان داشت که در صورت ایجاد فراوانی و حاصلخیزی در اصفهان او دیگر نمی‌توانست محصولات خود را با قیمت بالا در این مناطق به فروش برساند.<ref>سانسون، ۱۳۷۷: ۱۰۲-۱۰۱</ref>  
جابر انصاری در این مورد می‌نویسد<blockquote>«محمد بیگ به ترغیب یک نفر فرانسوی که داوطلب شده بود خواست نقبی بزند در کوه و به توسط باروت کوه را شکاف دهد، آن هم پس از خرج زیاد به هدفش نائل نگشت»<ref>جابری انصاری، ۱۳۲۱: ۱۰۸</ref> </blockquote>در نوشته‌های سانسون، سیاح فرانسوی حقیقت این ماجرا برملا می‌شود و مشخص می شود که مشکل در ناتوانی مهندسان ایرانی و فرانسوی نبوده است. سانسون می‌نویسد که علت عدم موفقیت این طرح شیخ علی خان بود که در زمان رئیس الوزرا بوده است. او دهکده‌ها و روستاهای زیادی در کرمانشاه و همدان داشت که در صورت ایجاد فراوانی و حاصلخیزی در اصفهان او دیگر نمی‌توانست محصولات خود را با قیمت بالا در این مناطق به فروش برساند.<ref>سانسون، ۱۳۷۷: ۱۰۲-۱۰۱</ref>  


با این همه برخی در نوشته‌ی سانسون تشکیک کرده و حرف او را درست نمی‌دانند. به ویژه این که شیخ علی خان هرگز در دربار شاه عباس رئیس الوزراء نبوده است.
با این همه برخی در نوشته‌ی سانسون تشکیک کرده و حرف او را درست نمی‌دانند. به ویژه این که شیخ علی خان هرگز در دربار شاه عباس رئیس الوزراء نبوده است.

منوی ناوبری