۸٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
صانع در دوران دانشجویی از دانشجویان مترقی و آزادیخواه و مخالف دیکتاتوری مذهبی بود. به همین خاطر در جریان قیام دانشجویان سال ۱۳۸۹ فعالانه شرکت کرد و در جریان یکی از تظاهرات مورد اصابت گلولهی مأموران دیکتاتوری مذهبی ایران قرار گرفت و جان باخت.<ref name=":0" /> | صانع در دوران دانشجویی از دانشجویان مترقی و آزادیخواه و مخالف دیکتاتوری مذهبی بود. به همین خاطر در جریان قیام دانشجویان سال ۱۳۸۹ فعالانه شرکت کرد و در جریان یکی از تظاهرات مورد اصابت گلولهی مأموران دیکتاتوری مذهبی ایران قرار گرفت و جان باخت.<ref name=":0" /> | ||
=== جعل هویت صانع ژاله پس از شهادت === | === جعل هویت صانع ژاله پس از شهادت === | ||
خط ۴۹: | خط ۴۶: | ||
صانع ژااله دانشجوی ۲۶ ساله پاوهای در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران توسط شلیک مأموران امنیتی جمهوری اسلامی جان باخت.<ref name=":1" /> | صانع ژااله دانشجوی ۲۶ ساله پاوهای در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران توسط شلیک مأموران امنیتی جمهوری اسلامی جان باخت.<ref name=":1" /> | ||
== مواضع در دفاع از صانع ژاله == | |||
دفتر تحکیم وحدت همان روزها در پاسخ به این رفتار حکومتیها بیانیهای صادر کرده بود و گفته بود: <blockquote>«قاتلان میگویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود میخوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمدهایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفتهاند ادامه خواهیم داد و خونشان را پاس خواهیم داشت. آنها که آخرین آرزویشان این بود که ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند».</blockquote>قانع ژاله نیز میگوید: <blockquote>«کارت بسیج را خودشان درست کردند و جنازه صانع را هم به آنها ندادند. به گفته او، اگر صانع بسیجی بود؛ اگر صانع جاسوس حکومت بود؛ اگر صانع طرفدار خامنهای بود؛ پس چرا از جنازه او میترسیدند و آن را به خانوادهاش تحویل ندادند»؟</blockquote>مادر صانع ژاله یک سال پس از جانباختن فرزندش در پاسخ به ادعاهای حکومتی درباره فرزندش گفت: <blockquote>«همه چیز روشن بوده و هست؛ همان موقع هم که این چیزها را میگفتند همه چیز مشخص بود؛ بچه من کاردانی برق از دانشگاه آزاد کرمانشاه گرفت، آدم درس خوان و موفقی بود، اهل مطالعه بود، شبها اکثرا تا دیر وقت بیدار بود و کتاب میخواند، از معدود کسانی بود که راه خودش را پیدا کرده بود، میدانست چه میکند و کجا میرود، رفت دنبال هنر، چیزی که دوست داشت؛ او هنرمند بود به ادبیات و بهخصوص ادبیات کردی علاقه خاصی داشت و اهل سیاست نبود، عاشق زندگی بود و هنر. او راهش را خودش انتخاب کرد و رفت و داغی بر دل ما ماند که جز سکوت فعلا هیچ چیزی نمیتواند تسکینمان دهد».<ref name=":1" /></blockquote> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش