۲٬۶۰۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== آموزش موسیقی == | == آموزش موسیقی == | ||
روزبه عماد زاده از حدود ۱۰ سالگی به نوازندگی پیانو روی آورد. به دلیل علاقهی خاصی که به موسیقی داشت همزمان با تحصیل، در مدرسه موسیقی Rheinishe Musikschule نوازندگی پیانو و تئوری پایهی موسیقی را بصورت آکادمیک آموخت. وی پس از مدتی درس را به طور کامل کنار گذاشته و به صورت حرفهای به موسیقی روی آورد. روزبه | روزبه عماد زاده از حدود ۱۰ سالگی به نوازندگی پیانو روی آورد. به دلیل علاقهی خاصی که به موسیقی داشت همزمان با تحصیل، در مدرسه موسیقی Rheinishe Musikschule نوازندگی پیانو و تئوری پایهی موسیقی را بصورت آکادمیک آموخت. وی پس از مدتی درس را به طور کامل کنار گذاشته و به صورت حرفهای به موسیقی روی آورد. روزبه عمادزاده پس از مدتی به دومین ساز خود «گیتار باس» روی آورد. او در پاسخ به اینکه علت علاقهی خاص وی به گیتار باس چیست گفته است:<blockquote>«گیتار باس، نبض ارکستر است، ریتم و هارمونی را یکجا دارد. شما میتواند با تغییر یک نت در باس، کل هارمونی را دگرگون کنید»</blockquote>روزبه عمادزاده از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ در کنسرتهای مختلف با بندها و خوانندگان مختلف پاپ ایرانی مثل عارف، منوچهر سخایی، مرتضا برجسته، عباس قادری و همچنین با بندهای آلمانی که موسیقی کاور اجرا میکردند به نوازندگی گیتار باس پرداخت. او همچنین مدتی در ۲ نایتکلاب نوازندگی پیانو میکرد... | ||
روزبه عمادزاده اغلب این فعالیتها را اجباری برای کسب درآمد و گذران زندگی دانسته و اشتیاق و دغدغهی اصلی خود را در تمامی این سالها آهنگسازی و تنظیم برای ارکستر میداند. | روزبه عمادزاده اغلب این فعالیتها را اجباری برای کسب درآمد و گذران زندگی دانسته و اشتیاق و دغدغهی اصلی خود را در تمامی این سالها آهنگسازی و تنظیم برای ارکستر میداند. | ||
روزبه عمادزاده در سال ۱۳۷۸ در سفری به پاریس با بانو [[مرضیه]] آشنا شد و به دلیل استعداد و اشتیاقش به موسیقی مورد توجه مرضیه قرار گرفت و مدتی در پاریس ماند. او در همین دوران در کار و رابطهی نزدیک با مرضیه و استاد محمد شمس، موسیقیدان برجسته ایرانی قرار داشته و از آموزشهای آنها | روزبه عمادزاده در سال ۱۳۷۸ در سفری به پاریس با بانو [[مرضیه]] آشنا شد و به دلیل استعداد و اشتیاقش به موسیقی مورد توجه مرضیه قرار گرفت و مدتی در پاریس ماند. او در همین دوران در کار و رابطهی نزدیک با مرضیه و استاد محمد شمس، موسیقیدان برجسته ایرانی قرار داشته و از آموزشهای آنها بهره جست. | ||
روزبه عمادزاده پس از این دوران بود که مجددا به فکر ادامه تحصیل در رشتهی موسیقی افتاده و تصمیم گرفت به دانشکده موسیقی برود اما به رغم اینکه در امتحان ارزیابی برای ورود به دانشکدهی موسیقی قبول شد اما از تصمیم خود منصرف شد و راه مبارزه و پیوستن به ارتش آزادیبخش برای مبارزه با رژیم آخوندی را انتخاب کرد. | |||
او | == پیوستن به ارتش آزادیبخش == | ||
روزبه عمادزاده در روزهای آخر زمستان ۱۳۷۹ به قاهره سفر کرد. سپس از آنجا به بغداد آمد و به [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] پیوست. در ارتش آزادیبخش او در کنار آموزشهای نظامی و مسئولیتهایی که عهدهدار بود کماکان به موسیقی نیز میپرداخت و توانست در فاصلهای سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ چهار اثر بدون کلام و دو ترانه بسازد. | |||
روزبه عمادزاده پس از جنگ دوم خلیج و تمرکز مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف به همراه برخی دیگر از هنرمندان اشرف چون استاد کامیار ایزدپناه و همایون تجلی تقریبا به صورت حرفهای در نهاد موسیقی و سرود سازمان مجاهدین خلق ایران مشغول به کار شد. | |||
او در این دوره از فعالیتهای خود روی دو موضوع متمرکز بود. یکی کارهای یکی کارهای اعتراضی و سیاسی عطف به مسائل ایران و رنج و درد مردم و فراخوان به مبارزه و حرکت و دیگری تنظیم موسیقی برای مراسم و مناسبتهای که در اشرف اجرا میشد. | |||
روزبه عمادزاده در سال ۱۳۸۷ چند ماه قبل از محاصرهی کامل اشرف توسط مزدوران عراقی جمهوری اسلامی، او سرود اشرف را ساخت که یک کار ارکسترال با اجرای گروه کر بود. | |||
در سال ۱۳۸۷ چند ماه قبل از محاصرهی کامل اشرف توسط مزدوران عراقی جمهوری اسلامی، او سرود اشرف را ساخت | در حملهی ۶-۷ مرداد مزدوران عراقی به اشرف که مجاهدین بدون سلاح در مقابل چماقها و گلولههای مزدوران مقاومت میکردند، در شرایط جنگی که بر قرارگاه اشرف حکمفرما بود به ساختن ترانههای کوتاه و سریع پرداخت که از سیمای آزادی پخش میشد. این نوع کار، یک بدعت بود که جمع هنرمندان مجاهدین خیلی سریع به وقایع و صحنههای مقاومت و رنج و حماسههایی که بود پاسخ هنری میدادند. | ||
در حملهی ۶-۷ مرداد مزدوران عراقی به اشرف که مجاهدین بدون سلاح در مقابل چماقها و گلولههای مزدوران مقاومت | |||
همچنین در حملهی ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ روز بعد از شهادت صبا | یکی از برجستهترین این ترانهها، ترانه پیکر بیشکست بود. این ترانه با توجه به مقاومت مجاهدین بدون سلاح در برابر تیر و تبر و حملات مزدوران رژیم ایران ساخته شده و در سراسر جهان از طرف هواداران مجاهدین با استقبال زیادی مواجه شد. این ترانه بعدها توسط [[مرجان]] هنرمند مشهور ایران نیز اجرا شد. ترانهی پیکر بیشکست با این مطلع آغاز میشد: | ||
تیر زدی تبر زدی بر تن بیسپر زدی | |||
این تن خونچکان من از شرفم نشانه شد | |||
همچنین در حملهی ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ روز بعد از شهادت [[صبا هفت برادران]]، او ترانه «خواهرم خدانگهدار» را ساخت و اجرا کرد. | |||
بعد از آن نوع جدیدی از کار را شروع کرد که پرداختن به یاوههای مزدوران سیاسی و برونمرزی جمهوری اسلامی بود و همچنین آلترناتیوسازان پوشالی بود. بیپرده، ویروس سبز، عجب داستانی داریم، حکایت دریا و سگ، کلکسیون و... | بعد از آن نوع جدیدی از کار را شروع کرد که پرداختن به یاوههای مزدوران سیاسی و برونمرزی جمهوری اسلامی بود و همچنین آلترناتیوسازان پوشالی بود. بیپرده، ویروس سبز، عجب داستانی داریم، حکایت دریا و سگ، کلکسیون و... | ||
در اثنای انتقال مجاهدین از اشرف به لیبرتی و اذیت و آزار مزدوران عراقی، خیلی از تجهیزات مربوط به استودیو و ضبط موسیقی توسط آنان توقیف شد و موزیسینهای مجاهدین با مینیمم امکانت در لیبرتی ساخت و تولید موسیقی را ادامه دادند. | در اثنای انتقال مجاهدین از اشرف به لیبرتی و اذیت و آزار مزدوران عراقی، خیلی از تجهیزات مربوط به استودیو و ضبط موسیقی توسط آنان توقیف شد و موزیسینهای مجاهدین با مینیمم امکانت در لیبرتی ساخت و تولید موسیقی را ادامه دادند. |