دیالکتیک: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۸۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴: خط ۴:
اسلوب دیالکتیکی هگل می‌گوید در برابر هر تزی یک آنتی‌تز وجود دارد که از جدال بین آنها سنتزی بیرون می‌آید و این پروسه در جهت کمال بالاتر ادامه می‌یابد.   
اسلوب دیالکتیکی هگل می‌گوید در برابر هر تزی یک آنتی‌تز وجود دارد که از جدال بین آنها سنتزی بیرون می‌آید و این پروسه در جهت کمال بالاتر ادامه می‌یابد.   


[[کارل مارکس|مارکس]] و انگلس اسلوب دیالکتیکی تفکر را از هگل گرفتند و به فویرباخ، فیلسوف آلمانی، که او هم ابتدا شاگرد هگل بود، ولی از او روی گردان شد و دیالکتیک را رد کرد، ایراد می‌گرفتند که او وقتی فلسفه ایده‌آلیستی هگل را به درستی رد می‌کرد، دیالکتیک او را هم به اشتباه کنار گذاشت و حال آنکه دیالکتیک هگل صحیح است، باید آن را در چارچوب درست، و چارچوب شناخت علمی، به کار گرفت. بر مبنای مباحث جدید درعلوم که تایید کننده شیوه دیالکتیکی تفکر است و هم می‌تواند آن را تکمیل کند، مانند تئوری تکامل انواع داروین، تئوری سیستم‌ها، و تا حدی تئوری نسبیت عمومی و خاص انیشتین و مکانیک کوانتا و قانون عدم قطعیت هایزنبرگ و غیره.
در دیدگاه هگل، دیالکتیک فرایند منطقی کشف حقیقت است. این فرایند عبارت است از : «تز، آنتی‌تز و سنتز». سنتز، شکل تکامل‌یافته‌ی حقیقت است. حقیقت، وحدت تز و آنتی تز است که متضاد یکدیگرند. 
 
تز : مفهوم «زندگی»
 
آنتی تز : مفهوم «مرگ»
 
سنتز : مفهوم «شدن»
 
از مفهوم هستی به مفهوم مخالفش، نیستی می‌رسیم. اما شناخت این جا به پایان نمی‌رسد. حقیقت متعالی در بسط شناخت، از طریق سنتز دو مفهوم متضاد بدست می‌آید. از این رو، از ترکیب هستی و نیستی مفهوم «شدن» حاصل می‌شود.
 
[[کارل مارکس|مارکس]] و انگلس اسلوب دیالکتیکی تفکر را از هگل گرفتند و به فویرباخ، فیلسوف آلمانی، (که او هم ابتدا شاگرد هگل بود، ولی از او روی گردان شد و دیالکتیک را رد کرد)، ایراد می‌گرفتند که او وقتی فلسفه ایده‌آلیستی هگل را به درستی رد می‌کرد، دیالکتیک او را هم به اشتباه کنار گذاشت و حال آنکه دیالکتیک هگل صحیح است، باید آن را در چارچوب درست، و چارچوب شناخت علمی، به کار گرفت. بر مبنای مباحث جدید درعلوم که تایید کننده شیوه دیالکتیکی تفکر است و هم می‌تواند آن را تکمیل کند، مانند تئوری تکامل انواع داروین، تئوری سیستم‌ها، و تا حدی تئوری نسبیت عمومی و خاص انیشتین و مکانیک کوانتا و قانون عدم قطعیت هایزنبرگ و غیره...


دیالکتیک، هم از آن جهت که شیوه بودن و شدن یا تغییر کل هستی را برای شما بیان می‌کند، یک تئوری است و هم از آن جهت که شما را به تفکر درست مجهز می‌کند، یک اسلوب و دستگاه شناسایی است.   
دیالکتیک، هم از آن جهت که شیوه بودن و شدن یا تغییر کل هستی را برای شما بیان می‌کند، یک تئوری است و هم از آن جهت که شما را به تفکر درست مجهز می‌کند، یک اسلوب و دستگاه شناسایی است.   
۸٬۴۸۱

ویرایش

منوی ناوبری