کاربر:Khosro/صفحه تمرین جبهه خلق و ضدخلق: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''جبهه خلق و ضدخلق''' ، از سلسله آموزش‌های رهبر مقاومت مسعود رجوی تحت عنوان «استراتژی قیام و سرنگونی» است که در سال ۱۳۸۸، برای نسل جوان از سیمای آزادی پخش شد. در این آموزش‌ها، جبهه خلق و جبهه ضدخلق تعریف و تشریح شده است. هم‌چنین در بخشی از این آموزش‌ها به معیار شناخت و تعیین اعضا و اجزای جبهه خلق، فصل مشترک آن‌ها و مرزبندی بین جبهه خلق و ضدخلق پرداخته شده است.
[[پرونده:جبهه خلق2.JPG|جایگزین=جبهه خلق و ضد خلق|بندانگشتی|جبهه خلق و ضد خلق]]
'''جبهه خلق و ضدخلق''' ، از سلسله آموزش‌های رهبر مقاومت [[مسعود رجوی|'''مسعود رجوی''']] تحت عنوان «استراتژی قیام و سرنگونی» است که در سال ۱۳۸۸، برای نسل جوان از سیمای آزادی پخش شد. در این آموزش‌ها، جبهه خلق و جبهه ضدخلق تعریف و تشریح شده است. هم‌چنین در بخشی از این آموزش‌ها به معیار شناخت و تعیین اعضا و اجزای جبهه خلق، فصل مشترک آن‌ها و مرزبندی بین جبهه خلق و ضدخلق پرداخته شده است.


== جبهه خلق و استراتژی سرنگونی ==
== جبهه خلق و استراتژی سرنگونی ==
استراتژی جبهه خلق از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تغییر و سرنگونی '''رژیم ولایت فقیه''' برای آزادی و جایگزین کردن حاکمیت جمهور مردم، یعنی توده مردم ایران است.  
استراتژی جبهه خلق از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تغییر و سرنگونی '''[[رژیم ولایت فقیه]]''' برای آزادی و جایگزین کردن حاکمیت جمهور مردم، یعنی توده مردم ایران است.  


فصل مشترک جبهه خلق، تعارض و تضاد آشتی ناپذیر با دیکتاتوری ولایت فقیه و غصب حاکمیت مردم ایران است. استراتژی سرنگونی از همین جا حقانیت و ضرورت پیدا می‌کند.  
فصل مشترک جبهه خلق، تعارض و تضاد آشتی ناپذیر با دیکتاتوری ولایت فقیه و غصب حاکمیت مردم ایران است. استراتژی سرنگونی از همین جا حقانیت و ضرورت پیدا می‌کند.  
خط ۲۰: خط ۲۱:
معیار عمده برای شناخت و تعیین اعضا و اجزای جبهه خلق یا جبهه مردم ایران در برابر رژیم ولایت فقیه، منافع مشخص عینی آن‌ها، پیشرفت جامعه و توانایی آن‌ها برای شرکت در به انجام رساندن وظیفه سرنگونی است. سرنگونی این رژیم، وظیفه هر ایرانی آزادی‌خواه و میهن‌پرست و هویت سیاسی هر نیروی ملی و انقلابی و مردمی است.  
معیار عمده برای شناخت و تعیین اعضا و اجزای جبهه خلق یا جبهه مردم ایران در برابر رژیم ولایت فقیه، منافع مشخص عینی آن‌ها، پیشرفت جامعه و توانایی آن‌ها برای شرکت در به انجام رساندن وظیفه سرنگونی است. سرنگونی این رژیم، وظیفه هر ایرانی آزادی‌خواه و میهن‌پرست و هویت سیاسی هر نیروی ملی و انقلابی و مردمی است.  


برای همسویی و اشتراک و اتحاد عمل در همین خصوص، '''شورای ملی مقاومت ایران''' طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را ارائه کرده است.  
برای همسویی و اشتراک و اتحاد عمل در همین خصوص، '''[[شورای ملی مقاومت ایران]]''' طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را ارائه کرده است.  


هم‌چنان که در بیانیه ملی ایرانیان یادآوری شده است:  
هم‌چنان که در بیانیه ملی ایرانیان یادآوری شده است:  
خط ۴۰: خط ۴۱:


== اساس‌نامه شورای ملی مقاومت ==
== اساس‌نامه شورای ملی مقاومت ==
از آن‌جا که استراتژی نفی و سرنگونی ولایت فقیه، حقانیت و ضرورت دارد و مهمترین و بالاترین اصل و فصل مشترک جبهه خلق است، شورای ملی مقاومت، طبق ماده1 اساسنامه‌اش، از همان سال1360، برای سرنگونی رژیم '''خمینی''' و استقرار دولت موقت تشکیل شده است.  
از آن‌جا که استراتژی نفی و سرنگونی ولایت فقیه، حقانیت و ضرورت دارد و مهمترین و بالاترین اصل و فصل مشترک جبهه خلق است، شورای ملی مقاومت، طبق ماده1 اساسنامه‌اش، از همان سال1360، برای سرنگونی رژیم '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' و استقرار دولت موقت تشکیل شده است.  


ـ طبق ماده1 برنامه شورا، دولت موقت اساساً وظیفه انتقال “حاکمیت“ به مردم ایران و مستقر ساختن حاکمیت جدید ملی ومردمی را به عهده دارد.
ـ طبق ماده1 برنامه شورا، دولت موقت اساساً وظیفه انتقال “حاکمیت“ به مردم ایران و مستقر ساختن حاکمیت جدید ملی ومردمی را به عهده دارد.
خط ۶۳: خط ۶۴:
گفتیم که این نه یک تفنن یا امر مستحب بلکه واجب عینی و هویت سیاسی ایرانیان آزادی‌خواه و میهن‌دوست است.  
گفتیم که این نه یک تفنن یا امر مستحب بلکه واجب عینی و هویت سیاسی ایرانیان آزادی‌خواه و میهن‌دوست است.  


گفتیم که با این معیار و این شاخص، هیچ نیرو و هیچ شخصی نمی‌توان یافت که به‌واقع تضاد اصلی او با رژیم ولایت فقیه باشد و سرنگونی آن را بخواهد، اما درعین حال، زیرآب '''اشرف''' و '''مجاهدین''' و شورای ملی مقاومت ایران را بزند. چنین چیزی خصیصه ارتجاعی و علامت خروج از جبهه خلق و ادامه و امتداد همین رژیم است.  
گفتیم که با این معیار و این شاخص، هیچ نیرو و هیچ شخصی نمی‌توان یافت که به‌واقع تضاد اصلی او با رژیم ولایت فقیه باشد و سرنگونی آن را بخواهد، اما درعین حال، زیرآب '''[[قرارگاه اشرف|اشرف]]''' و '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]''' و [[شورای ملی مقاومت ایران]] را بزند. چنین چیزی خصیصه ارتجاعی و علامت خروج از جبهه خلق و ادامه و امتداد همین رژیم است.  


چه‌گونه می‌توان هم خواهان سرنگونی این رژیم، و هم خواهان سر بریدن مجاهدین بود، یا برای آن جاده صاف کرد؟ خواه و ناخواه، یکی از این دو رویکرد، اصالت دارد. خواه و ناخواه، یکی از این دو رویکرد، شکلی و صوری و دیگری محتوایی است. محتوا، عناصر متشکله یک شئ و هر مجموعه است. خواه و ناخواه، یکی از این دو رویکرد، نمود و دیگری ماهیت جریان یا فرد مربوطه را نشان می‌دهد. ماهیت عنصر اصلی و پایدارترین عنصر در محتوای یک پدیده یعنی عناصر متشکله آن است.  
چه‌گونه می‌توان هم خواهان سرنگونی این رژیم، و هم خواهان سر بریدن مجاهدین بود، یا برای آن جاده صاف کرد؟ خواه و ناخواه، یکی از این دو رویکرد، اصالت دارد. خواه و ناخواه، یکی از این دو رویکرد، شکلی و صوری و دیگری محتوایی است. محتوا، عناصر متشکله یک شئ و هر مجموعه است. خواه و ناخواه، یکی از این دو رویکرد، نمود و دیگری ماهیت جریان یا فرد مربوطه را نشان می‌دهد. ماهیت عنصر اصلی و پایدارترین عنصر در محتوای یک پدیده یعنی عناصر متشکله آن است.  
خط ۷۳: خط ۷۴:
پس صورت مسأله، هم‌چنان‌که مقاومت ایران یک دهه قبل در بیانیه ملی خاطرنشان کرده است، بهانه کردن انتقاد و مخالفت، برای ایجاد جبهه‌های فرعی مقابله با جنبش مقاومت، از جمله از طریق نفوذ در محافل رنگارنگ موسوم به اپوزیسیون و برانگیختن آن‌ها به لجنپراکنی علیه مقاومت است.  
پس صورت مسأله، هم‌چنان‌که مقاومت ایران یک دهه قبل در بیانیه ملی خاطرنشان کرده است، بهانه کردن انتقاد و مخالفت، برای ایجاد جبهه‌های فرعی مقابله با جنبش مقاومت، از جمله از طریق نفوذ در محافل رنگارنگ موسوم به اپوزیسیون و برانگیختن آن‌ها به لجنپراکنی علیه مقاومت است.  


در ابتدای فصل حاضر، هم‌چنین اشاره کردیم که استحکام و عزم راسخ در آزادی و حاکمیت مردم، اقتضا می‌کند که از فاصله گرفتن از دیکتاتوری‌های شیخ و شاه و نهایتاً از بازگشت به جبهه خلق، به‌طور مضاعف استقبال و حمایت کنیم. این امر نه فقط در مورد دیکتاتوری ولایت فقیه و جناح‌های آن و کسانی مانند '''موسوی''' و کروبی، بلکه در مورد دیکتاتوری سلطنتی و جناح‌ها و افراد آن هم صدق می‌کند، با این تفاوت که رژیم شاه در '''انقلاب ضدسلطنتی''' سرنگون شده و حاکمیت ندارد.
در ابتدای فصل حاضر، هم‌چنین اشاره کردیم که استحکام و عزم راسخ در آزادی و حاکمیت مردم، اقتضا می‌کند که از فاصله گرفتن از دیکتاتوری‌های شیخ و شاه و نهایتاً از بازگشت به جبهه خلق، به‌طور مضاعف استقبال و حمایت کنیم. این امر نه فقط در مورد دیکتاتوری ولایت فقیه و جناح‌های آن و کسانی مانند '''[[میرحسین موسوی|موسوی]]''' و [[مهدی کروبی|'''کروبی''']]، بلکه در مورد دیکتاتوری سلطنتی و جناح‌ها و افراد آن هم صدق می‌کند، با این تفاوت که رژیم شاه در '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' سرنگون شده و حاکمیت ندارد.<ref>استراتژی قیام و سرنگونی - سیمای آزادی</ref>


== ضرورت مرزبندی ==
== ضرورت مرزبندی ==
مرزبندی سرخ و آتشین بین جبهه خلق و ضدخلق یعنی مردم و ضدمردم با همه‌ی اختلافاتشان در داخل جبهه خلق تنها مرزبندی واقعی و ضروری و حقیقی در عرصه‌ی سیاسی است؛ و هر کس مخدوش کند نه با ما، بلکه با آن‌ها، در جبهه مقابل است.
مرزبندی سرخ و آتشین بین جبهه خلق و ضدخلق یعنی مردم و ضدمردم با همه‌ی اختلافاتشان در داخل جبهه خلق تنها مرزبندی واقعی و ضروری و حقیقی در عرصه‌ی سیاسی است؛ و هر کس مخدوش کند نه با ما، بلکه با آن‌ها، در جبهه مقابل است.


پله کردن تبهکاری‌ها و نردبان ساختن از خیانت‌ها و جنایت‌های '''خمینی''' و '''خامنه‌ای''' و بالا رفتن بر دوش رسانه‌ها برای پریدن به جبهه خلق و قرار گرفتن روی سر مردم کافی نیست. قبل از هر چیز شاخص عینی و علمی و تاریخی آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی در صحنه‌ی سیاسی ایران به‌رسمیت شناختن مرزبندی ملی ایرانیان با دیکتاتوری و وابستگی است که در اصل «نه شاه، نه شیخ» خلاصه می‌شود. شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» راهبند استبداد و استعمار است. شیطان‌سازی‌ها و خراب کردن فضا البته ادامه می‌یابد، اما این بار به‌خاطر تعمیق انقلاب، مصادره کردن آن با ارتجاع از طریق پاس‌کاری بین شیخ و شاه با هیچ دجالیت و جادو و گمانه‌زنی امکان‌پذیر نیست. مسعود رجوی، ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ - «مجاهدین1»
پله کردن تبهکاری‌ها و نردبان ساختن از خیانت‌ها و جنایت‌های [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و '''[[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]]''' و بالا رفتن بر دوش رسانه‌ها برای پریدن به جبهه خلق و قرار گرفتن روی سر مردم کافی نیست. قبل از هر چیز شاخص عینی و علمی و تاریخی آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی در صحنه‌ی سیاسی ایران به‌رسمیت شناختن مرزبندی ملی ایرانیان با دیکتاتوری و وابستگی است که در اصل «نه شاه، نه شیخ» خلاصه می‌شود. شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» راهبند استبداد و استعمار است. شیطان‌سازی‌ها و خراب کردن فضا البته ادامه می‌یابد، اما این بار به‌خاطر تعمیق انقلاب، مصادره کردن آن با ارتجاع از طریق پاس‌کاری بین شیخ و شاه با هیچ دجالیت و جادو و گمانه‌زنی امکان‌پذیر نیست. مسعود رجوی، ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ <ref>[https://leader.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%DB%B2%DB%B2-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B1-%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%84 مسعود رجوی، ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


=== '''جبهه خلق و خط قرمز آن با ضدش''' ===
=== '''جبهه خلق و خط قرمز آن با ضدش''' ===
خط ۸۵: خط ۸۶:
در دنیای واقعی، اشیاء با ضدشان شناخته و تعریف می‌شوند «جنگ اضداد است این عمر جهان». سخن گفتن و دم زدن صوری از آزادی و استقلال کافی نیست. نباید در سطح درجا زد و توقف کرد. باید خط قرمز و مرزبندی سرخ و آتشین با دیکتاتوری و وابستگی را شناخت و پاس داشت و برای آن قیمت داد. بدون تعیین‌تکلیف جبهه خلق و خط قرمز آن با ضدش، راه برای «همه با هم» باسمه‌ای که در واقع همان «همه با من» شاه و خمینی است، باز می‌شود و به «حزب فقط رستاخیز» یا «حزب فقط حزب‌الله» می‌انجامد.
در دنیای واقعی، اشیاء با ضدشان شناخته و تعریف می‌شوند «جنگ اضداد است این عمر جهان». سخن گفتن و دم زدن صوری از آزادی و استقلال کافی نیست. نباید در سطح درجا زد و توقف کرد. باید خط قرمز و مرزبندی سرخ و آتشین با دیکتاتوری و وابستگی را شناخت و پاس داشت و برای آن قیمت داد. بدون تعیین‌تکلیف جبهه خلق و خط قرمز آن با ضدش، راه برای «همه با هم» باسمه‌ای که در واقع همان «همه با من» شاه و خمینی است، باز می‌شود و به «حزب فقط رستاخیز» یا «حزب فقط حزب‌الله» می‌انجامد.


۷۸ سال پس از جنگ جهانی دوم و سقوط فاشیسم هیتلری هنوز در آلمان استفاده از نمادهای نازی از قبیل صلیب شکسته جرم است. حتی انکار هولوکاست هم جرم است. در ایران هم، فاشیسم دینی و فاشیسم سلطنتی و نمادهای آن و هم‌چنین انکار جنایت‌های شاه و شیخ و ساواک و اطلاعات و سپاه، جرم است. مسعود رجوی، اول اسفند ۱۴۰۱ - «مجاهدین2»
۷۸ سال پس از جنگ جهانی دوم و سقوط فاشیسم هیتلری هنوز در آلمان استفاده از نمادهای نازی از قبیل صلیب شکسته جرم است. حتی انکار هولوکاست هم جرم است. در ایران هم، فاشیسم دینی و فاشیسم سلطنتی و نمادهای آن و هم‌چنین انکار جنایت‌های شاه و شیخ و ساواک و اطلاعات و سپاه، جرم است. مسعود رجوی، اول اسفند ۱۴۰۱ <ref>[https://leader.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C%D9%85%D9%84%D8%BA%D9%85%D8%A9-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%81-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%85%D8%B1-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A8-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C مسعود رجوی، اول اسفند ۱۴۰۱ - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
 
== منابع: ==
۶٬۰۰۸

ویرایش

منوی ناوبری