۲٬۵۷۷
ویرایش
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
== نقل قول ها از عماد رام== | == نقل قول ها از عماد رام== | ||
* من عقیده دارم هنرمند باید راه آزادگی پیشه کند و بازگو کننده رنجها خوشیها و هر آنچه که بر مردم جامعهاش میگذرد باشد. | * من عقیده دارم هنرمند باید راه آزادگی پیشه کند و بازگو کننده رنجها خوشیها و هر آنچه که بر مردم جامعهاش میگذرد باشد. | ||
* | *منحنی هنر نسبت به پیشینیان سقوط کرده بود، کار اساتیدی همچون درویش خان، رکن الدین خان و صبا و … چون مکتبی بود پس از سالها همچنان پابرجا ماندهاست و کار بعضی از شبه هنرمندان چون سرابی بود، اثری از آثارشان باقی نمانده. مکتبیها به دنبال هنر بودند، دود چراغ میخوردند و دو زانو دستِ ادب بر سینه در برابر استادان مینشستند، لذا آثارشان نیز پایدار ماند و شبه هنر مندان از لوح دلها زدوده شدند. من گاهی برای اینکه آموزش فرهنگی و اخلاقی بگیرم نزد شادروان اسماعیل مهرتاش میرفتم، روزی نقل کرد در هنگام جوانی که من و علی اکبر شهنازی برای مشق تار خدمت درویش خان میرفتیم، روزی از قسمت روابط فرهنگی ایران و فرانسه پاکتی آوردند که محتوی یکصد تومان بود. در آن زمان یکصد تومان فوقالعاده ارزش داشت و اگر کسی در کوچه ای صد تومان پول داشت آن کوچه به کوچه صد تومانیها معروف میشد. | ||
منحنی هنر نسبت به پیشینیان سقوط کرده بود، کار اساتیدی همچون درویش خان، رکن الدین خان و صبا و … چون مکتبی بود پس از سالها همچنان پابرجا ماندهاست و کار بعضی از شبه هنرمندان چون سرابی بود، اثری از آثارشان باقی نمانده. مکتبیها به دنبال هنر بودند، دود چراغ میخوردند و دو زانو دستِ ادب بر سینه در برابر استادان مینشستند، لذا آثارشان نیز پایدار ماند و شبه هنر مندان از لوح دلها زدوده شدند. من گاهی برای اینکه آموزش فرهنگی و اخلاقی بگیرم نزد شادروان اسماعیل مهرتاش میرفتم، روزی نقل کرد در هنگام جوانی که من و علی اکبر شهنازی برای مشق تار خدمت درویش خان میرفتیم، روزی از قسمت روابط فرهنگی ایران و فرانسه پاکتی آوردند که محتوی یکصد تومان بود. در آن زمان یکصد تومان فوقالعاده ارزش داشت و اگر کسی در کوچه ای صد تومان پول داشت آن کوچه به کوچه صد تومانیها معروف میشد. | |||
*درویش خان گفت: گمان نمیکنم که فرهنک و کار فرهنگی پاداش داشته باشد و از پول امتناع ورزید. پس از ساعتی در همان جلسه رو کرد به حاجی علی اکبر خان که نسبتآ ثروتمند بود و ماهانه سه تومان بابت حقالتدریس میپرداخت و گفت: پول داری حقالتدریس ماه آینده خود را بپردازی؟ و پس از اینکه سه تومان را که مبلغ نسبتا قابل توجهی بود گرفت، نوکرش را صدا زد و گفت: این سه تومان را بده این همسایه ارمنی که امروز زنش مرده و پول کفن و دفنش را ندارد. حالا شما این را مقایسه کنید با کسانی که اسم خود را هنرمند گذاشته بودند و شبها به کابارهها و … هجوم میآوردند برای انباشتن جیب خود؛ و این تفاوت بود که هنر امثال درویش خان را ماندنی کرد. | *درویش خان گفت: گمان نمیکنم که فرهنک و کار فرهنگی پاداش داشته باشد و از پول امتناع ورزید. پس از ساعتی در همان جلسه رو کرد به حاجی علی اکبر خان که نسبتآ ثروتمند بود و ماهانه سه تومان بابت حقالتدریس میپرداخت و گفت: پول داری حقالتدریس ماه آینده خود را بپردازی؟ و پس از اینکه سه تومان را که مبلغ نسبتا قابل توجهی بود گرفت، نوکرش را صدا زد و گفت: این سه تومان را بده این همسایه ارمنی که امروز زنش مرده و پول کفن و دفنش را ندارد. حالا شما این را مقایسه کنید با کسانی که اسم خود را هنرمند گذاشته بودند و شبها به کابارهها و … هجوم میآوردند برای انباشتن جیب خود؛ و این تفاوت بود که هنر امثال درویش خان را ماندنی کرد. | ||
[[پرونده:عماد رام در دوران جوانی.jpg|جایگزین=عماد رام در دوران جوانی|بندانگشتی|عماد رام در دوران جوانی]] | |||
== دستگیری == | == دستگیری == |