فریدون ژورک: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹۹: خط ۹۹:


=== تأسیس شرکت پاناسیت ===
=== تأسیس شرکت پاناسیت ===
فریدون ژورک با حفظ استقلال تولید سازمان سینمائی ژورک، به پیشنهاد نصرت‌الله وحدت مدیرعامل شرکت فیلم‌سازی نقش جهان و مشارکت رضا نورسته‌فر و محمود زریباف (اسکارفیلم) و رضا شیبانی مدیرعامل تینا فیلم'''،''' در سال ۱۳۵۴، اقدام به ایجاد شرکت جدیدی کردند، به‌نام پاناسیت، که عمده‌ترین مرکز پخش فیلم ایران تا آن‌زمان بود. ۵۰ درصد سهام این شرکت متعلق به فریدون ژورک و پ۵۰ درصد دیگر بر طبق توافق قبلی در مالکیت رضا نورسته‌فر و محمود زریباف قرارگرفت، ولی امتیاز نصرت‌الله وحدت و رضا شیبانی در پاگیری چنین شرکتی، تأمین منافع ایشان از طریق پخش صحیح فیلم‌های تولیدی این شرکت‌ها بود، که در گذشته، هم‌واره با مافیای صاحبان سینماهای نمایش دهنده، به ویژه در استان‌ها و شهرستان‌های دورافتاده سراسر کشور درگیر بودند. گستردگی این کمپانی و حجم فیلم‌هایی که جهت پخش در اختیار داشت، هیئت مدیره را برآن داشت تا برای ایجاد امکانات و فضایی مستقل جهت تولید بیشتر، اقدام به تأسیس یک استودیوی فیلم‌سازی و صداگذاری نمایند. البته با توجه به این‌که، سهامدار عمده این کمپانی، فریدون ژورک، در رشته‌های مختلف فنی امور سینمائی از تخصص قابل ملاحظه‌ای برخوردار بود، در پی چنین تصمیمی، استودیو دماوند را که سال‌ها در زمینه دوبله‌ی فیلم‌های خارجی فعال بود و به تازگی به خاطر رکود این حرفه، به صورتی محدود ناچار به صداگذاری چند فیلم ایرانی شده بود، طی مذاکراتی برای شرکت پاناسیت خریداری کردند.  
فریدون ژورک با حفظ استقلال تولید سازمان سینمائی ژورک، به پیشنهاد نصرت‌الله وحدت مدیرعامل شرکت فیلم‌سازی نقش جهان و مشارکت رضا نورسته‌فر و محمود زریباف (اسکارفیلم) و رضا شیبانی مدیرعامل تینا فیلم'''،''' در سال ۱۳۵۴، اقدام به ایجاد شرکت جدیدی کردند، به‌نام پاناسیت، که عمده‌ترین مرکز پخش فیلم ایران تا آن‌زمان بود. ۵۰ درصد سهام این شرکت متعلق به فریدون ژورک و ۵۰ درصد دیگر بر طبق توافق قبلی در مالکیت رضا نورسته‌فر و محمود زریباف قرارگرفت، ولی امتیاز نصرت‌الله وحدت و رضا شیبانی در پاگیری چنین شرکتی، تأمین منافع ایشان از طریق پخش صحیح فیلم‌های تولیدی این شرکت‌ها بود، که در گذشته، هم‌واره با مافیای صاحبان سینماهای نمایش‌دهنده، به‌ویژه در استان‌ها و شهرستان‌های دورافتاده سراسر کشور درگیر بودند. گستردگی این کمپانی و حجم فیلم‌هایی که جهت پخش در اختیار داشت، هیئت مدیره را برآن داشت تا برای ایجاد امکانات و فضایی مستقل جهت تولید بیشتر، اقدام به تأسیس یک استودیوی فیلم‌سازی و صداگذاری نمایند. البته با توجه به این‌که، سهامدار عمده این کمپانی، فریدون ژورک، در رشته‌های مختلف فنی امور سینمائی از تخصص قابل ملاحظه‌ای برخوردار بود، در پی چنین تصمیمی، استودیو دماوند را که سال‌ها در زمینه دوبله‌ی فیلم‌های خارجی فعال بود و به تازگی به خاطر رکود این حرفه، به صورتی محدود ناچار به صداگذاری چند فیلم ایرانی شده‌بود، طی مذاکراتی برای شرکت پاناسیت خریداری کردند.  


شرکت پاناسیت تا فبل از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی]]، با توجه به توان و امکان فراوانی که پیدا کرده بود، توانست طی ۳ سال چندین فیلم تولید کند، که مطرح‌ترین آن‌ها، فیلم فریاد زیرآب بود، تصمیم برای تهیه این فیلم را با سرمایه‌گذاری شرکت پاناسیت، از پیش تولید تا پایان فیلم‌برداری، تدوین، اجرای کلیه امور فنی، صداگذاری و چاپ کپیه‌های اصلی، توسط فریدون ژورک گرفته شد، این فیلم اولین کار نمایشی از هنرمند آوازخوان، داریوش اقبالی بود، که پس از رهایی از زندان رژیم ستم‌شاهی، در اوج شهرت و محبوبیت قرارداشت و این مهم، یکی از دلایل اقبال چشم‌گیر عمومی از فیلم شد.  
شرکت پاناسیت تا فبل از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی]]، با توجه به توان و امکان فراوانی که پیدا کرده‌بود، توانست طی ۳ سال چندین فیلم تولید کند، که مطرح‌ترین آن‌ها، فیلم فریاد زیرآب بود، تصمیم برای تهیه این فیلم را با سرمایه‌گذاری شرکت پاناسیت، از پیش تولید تا پایان فیلم‌برداری، تدوین، اجرای کلیه امور فنی، صداگذاری و چاپ کپیه‌های اصلی، توسط فریدون ژورک گرفته شد، این فیلم اولین کار نمایشی از هنرمند آوازخوان، داریوش اقبالی بود، که پس از رهایی از زندان رژیم ستم‌شاهی، در اوج شهرت و محبوبیت قرارداشت و این مهم، یکی از دلایل اقبال چشم‌گیر عمومی از فیلم شد.  


دراین فیلم هم برسیاق گذشته، نام رضا نورسته‌فر و محمود زریباف به‌عنوان تهیه‌کننده و به جای سرمایه‌گذار، عنوان شرکت پاناسیت تقدیم می‌کند، نوشته شد.                   
دراین فیلم هم برسیاق گذشته، نام رضا نورسته‌فر و محمود زریباف به‌عنوان تهیه‌کننده و به جای سرمایه‌گذار، عنوان شرکت پاناسیت تقدیم می‌کند، نوشته شد.                   


اعتصابات و تظاهرات سراسری انقلاب، به خصوص آتش زدن سینماهای کشور، که به دستور آخوندها انجام می‌گرفت، باعث رکود شدیدی در تولید و نمایش فیلم‌های سینمایی و مشکل مالی شرکت شد که به ناچار بنا به درخواست نورسته‌فر و زریباف، به ادامه فعالیت‌های شرکت پاناسیت پایان داده شد.   
اعتصابات و تظاهرات سراسری انقلاب، به خصوص آتش زدن سینماهای کشور، که به دستور آخوندها انجام می‌گرفت، باعث رکود شدیدی در تولید و نمایش فیلم‌های سینمایی و مشکل مالی شرکت شد که به ناچار بنا به درخواست نورسته‌فر و زریباف، به ادامه فعالیت‌های شرکت پاناسیت پایان داده‌شد.   


در تقسیم‌بندی اموال شرکت، استودیوی خریداری شده به فریدون ژورک واگذار گردید که این استودیو، تا چندین سال بعد از پیروزی انقلاب با نام استودیو ژورک به کارخود ادامه می‌داد.
در تقسیم‌بندی اموال شرکت، استودیوی خریداری شده به فریدون ژورک واگذار گردید که این استودیو، تا چندین سال بعد از پیروزی انقلاب با نام استودیو ژورک به کارخود ادامه داد.
[[پرونده:پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک.jpg|جایگزین=پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک|بندانگشتی|پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک]]
[[پرونده:پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک.jpg|جایگزین=پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک|بندانگشتی|پوستر فیلم تکیه برباد اثر فریدون ژورک]]


=== انحلال سازمان سینمائی ژورک ===
=== انحلال سازمان سینمائی ژورک ===
دو فیلم تکیه برباد و نفس بریده، که تولید آن‌ها، توسط سازمان سینمائی ژورک، در اواخر سال ۱۳۵۶ شروع و فیلمبرداریشان تا اوایل سال ۱۳۵۷ طول کشیده بود، به خاطر مسائل انقلاب، امور فنی و آماده‌سازی آن‌ها تا پایان اغتشاشات و دایر شدن مجدد سینما‌ها به تعویق افتاد. بعد ازپیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]، ابتدا فیلم تکیه برباد و چند'''ی''' بعد نفس بریده، توسط فریدون ژورک تدوین و با سپری شدن مراحل امور فنی آماده نمایش گردید. این دو فیلم، به ویژه فیلم تکیه برباد، جزء معدود تولیدهای سینمایی قبل از انقلاب بودند که درسال ۱۳۵۸ و  ۱۳۵۹ در سینماهای درجه یک شمال شهر، به نمایش گذاشته شدند. سینماهایی که تا آن زمان مطلقاً در اختیار فیلم‌های دوبله شده خارجی قرارداشت. استقبال عمومی از این دو فیلم، عاملی شد تا رژیم نوپای آخوندها نمایش آن‌ها را در سراسر کشور ممنوع اعلام کند و این ممنوعیت، سرفصلی شد برای توقیف و سانسور. نه‌تنها فیلم‌های سینمایی بلکه هرنوع اثر دیگر هنری و ادبی که درخدمت اهداف و سیاست ایدئولوژیکی حاکمیت آخوندی نباشد.  
دو فیلم تکیه برباد و نفس‌بریده، که تولید آن‌ها، توسط سازمان سینمائی ژورک، در اواخر سال ۱۳۵۶ شروع و فیلمبرداریشان تا اوایل سال ۱۳۵۷ طول کشید، به خاطر مسائل انقلاب، امور فنی و آماده‌سازی آن‌ها تا پایان اعتراضات و دایر شدن مجدد سینما‌ها به تعویق افتاد. بعد ازپیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]، ابتدا فیلم تکیه برباد و چندی بعد نفس‌بریده، توسط فریدون ژورک تدوین و با سپری شدن مراحل امور فنی آماده نمایش گردید. این دو فیلم، به‌ویژه فیلم تکیه برباد، جزء معدود تولیدهای سینمایی قبل از انقلاب بودند که درسال ۱۳۵۸ و  ۱۳۵۹ در سینماهای درجه یک شمال شهر، به نمایش گذاشته‌شدند. سینماهایی که تا آن زمان مطلقاً در اختیار فیلم‌های دوبله شده خارجی قرارداشت. استقبال عمومی از این دو فیلم، عاملی شد تا رژیم نوپای آخوندها نمایش آن‌ها را در سراسر کشور ممنوع اعلام کند و این ممنوعیت، سرفصلی شد برای توقیف و سانسور. نه‌تنها فیلم‌های سینمایی بلکه هرنوع اثر دیگر هنری و ادبی که درخدمت اهداف و سیاست ایدئولوژیکی حاکمیت آخوندی نبود.  


فریدن ژورک در دوران فعالیت هنری خود با بسیاری از چهره‌های سرشناس دیگر سینمای ایران مثل همسرش [[مرجان]] و فردین و بهروز وثوقی و بیک‌ایمانوردی هم‌کاری داشته‌است.
فریدن ژورک در دوران فعالیت هنری خود با بسیاری از چهره‌های سرشناس دیگر سینمای ایران مثل همسرش [[مرجان]] و فردین و بهروز وثوقی و بیک‌ایمانوردی هم‌کاری داشت.


== فعالیت‌های سیاسی ==
== فعالیت‌های سیاسی ==
فریدون ژورک در رابطه با فعالیت‌های سیاسی خود در چندین مصاحبه با رسانه‌های خارج ازکشور، به روشنی توضیح داده‌است که در بخشی از این مصاحبات می‌گوید:         
فریدون ژورک در رابطه با فعالیت‌های سیاسی خود در چندین مصاحبه با رسانه‌های خارج ازکشور، به روشنی توضیح داده‌است که در بخشی از این مصاحبه‌ها می‌گوید:        <blockquote>«علی‌رغم اهدافی که ملت به‌پا خاسته ایران، برای تحقق آن، از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا ۲۲بهمن ۱۳۵۷ به قیمت خون هزاران فرزند برومندش بها داده‌بود، می‌رفت تا گرفتار حاکمیتی شود که این بار با تزویر و نیرنگ آخوندی، به نام شریعت و دین و مذهب، با چماق تکفیر، قصد جان آزادی‌خواهانی را کرده‌بودند که سالیان درازی، برای آزادی و رهایی از تحجر و واپسگرایی در مبارزه بودند. هنوز در گوشم طنین‌انداز است، صدای بانوانی، که در تظاهرات سال ۱۳۵۸، علیه حجاب اجباری، فریاد می‌زدند و درآن مقطع زمانی، تنها مورد حمایت [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]]، واقع شدند. به یاد دارم، مخالفت رهبری [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] را، با قانون اساسی خودساخته [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و اصل [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]]، که در حقیقت استمرار یک حکومت خون‌ریز مذهبی بود. به یاد دارم سرکوب وحشیانه راهپیمایی مسالمت‌آمیز هزاران مجاهد و هواداران این جریان آزادی‌خواه را که توسط مزدوران [[روح‌الله خمینی|خمینی]]، در کف خیابان‌های تهران به خاک وخون کشیده‌شد. به یاد دارم، اعدام‌های گروهی جوانان دختر و پسری را، که حتی در شکنجه‌گاه‌های رژیم خمینی، لب بازنکردند و حتی حاضر به افشای نامشان هم نشدند. چرا نبایستی من و یا هر انسان آزاده‌ای، از چنین جریانی هواداری نکند، من با هواداری از [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، برای کسب آزادی به سرقت رفته ملتی که سالیان درازی است، برای رسیدن به آزادی و تجدد می‌جنگد، مشارکتی فعال داشتم و دارم».        </blockquote>فریدون ژورک، در سحرگاه سی‌ام اردیبهشت ماه۱۳۶۱، به دلیل هواداری و هم‌یاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، دستگیر و پس ازبازجویی‌های آن چنانی درشعبه هفت اوین، زندانی شد.


«علی‌رغم اهدافی که ملت به‌پا خاسته ایران، برای تحقق آن، از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا ۲۲بهمن ۱۳۵۷ به قیمت خون هزاران فرزند برومندش بها داده بود، می‌رفت تا گرفتار حاکمیتی شود که این بار با تزویر و نیرنگ آخوندی، به نام شریعت و دین و مذهب، با چماق تکفیر، قصد جان آزادی‌خواهانی را کرده بودند که سالیان درازی، برای آزادی و رهایی از تحجر و واپسگرایی در مبارزه بودند. هنوز در گوشم طنین انداز است، صدای بانوانی، که در تظاهرات سال ۱۳۵۸، علیه حجاب اجباری، فریاد می‌زدند و درآن مقطع زمانی، تنها مورد حمایت [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]]، واقع شدند. به یاد دارم، مخالفت رهبری [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] را، با قانون اساسی خود ساخته [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و اصل [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]]، که در حقیقت استمرار یک حکومت خون‌ریز مذهبی بود. به یاد دارم سرکوب وحشیانه راهپیمایی مسالمت‌آمیز هزاران مجاهد و هواداران این جریان آزادی‌خواه را که توسط مزدوران [[روح‌الله خمینی|خمینی]]، در کف خیابان‌های تهران به خاک وخون کشیده شد. به یاد دارم، اعدام‌های گروهی جوانان دختر و پسری را، که حتی در شکنجه گاه‌های رژیم خمینی، لب بازنکردند و حتی حاضر به افشای نامشان هم نشدند. چرا نبایستی من و یا هر انسان آزاده‌ای، از چنین جریانی هواداری نکند، من با هواداری از [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، برای کسب آزادی به سرقت رفته ملتی که سالیان درازی است، برای رسیدن به آزادی و تجدد می‌جنگد، مشارکتی فعال داشتم و دارم».      
سال ۱۳۶۵، فریدون ژورک بعد از آزادی از زندان اوین، با نوشتن فیلمنامه‌ای به نام تشکیلات، قصد ساختن فیلمی داشت، که با مخالفت معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد مواجه شد و رسماً به او ابلاغ گردید که تنها به لحاظ تخصص و استودیوی مجهزی که دارد، تنها مجاز به فعالیت در بخش تکنیکی سینما است. بدون دخالت در امور فرهنگی، البته با نام مهدی ژورک نه فریدون. در پایان، با حذف نام فریدون ژورک و معرفی منوچهر مصیری به عنوان کارگردان و فریدون ربیعی در مقام تهیه‌کننده، هیئت تصمیم گیرنده در بخش صدور پروانه ساخت، با دخالت معاونت امور سینمایی، حاضر به صدور مجوز پروانه ساخت شد، قبلا منوچهر مصیری در پرونده ارسالی جهت صدور پروانه ساخت به‌عنوان دست‌یار کارگردان و فریدون ربیعی، به‌عنوان مدیر تولید، معرفی شده بودند و سازمان سینمایی ژورک را معاونت امور سینمایی رسماً منحل کرد.  


فریدون ژورک، در سحرگاه سی‌ام اردیبهشت ماه۱۳۶۱، به دلیل هواداری و هم‌یاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، دستگیر و پس ازبازجویی‌های آن چنانی درشعبه هفت اوین، زندانی شد.
این اولین کار فریدون ژورک بود که بعد از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]، تولید شد و در سینماهای کشور بدون ذکری از نام سازنده‌ی واقعی آن، به نمایش درآمد.
 
سال ۱۳۶۵، فریدون ژورک بعد از آزادی از زندان اوین، با نوشتن فیلمنامه‌ای به نام تشکیلات، قصد ساختن فیلمی داشت، که با مخالفت معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد مواجه شد و رسماً به او ابلاغ گردید که تنها به لحاظ تخصص و استودیوی مجهزی که دارد، تنها مجاز به فعالیت در بخش تکنیکی سینما است. بدون دخالت در امور فرهنگی، البته با نام مهدی ژورک نه فریدون. در پایان، با حذف نام فریدون ژورک و معرفی منوچهر مصیری به عنوان کارگردان و فریدون ربیعی در مقام تهیه‌کننده، هیئت تصمیم گیرنده در بخش صدور پروانه ساخت، با دخالت معاونت امور سینمایی، حاضر به صدور مجوز پروانه ساخت شد، قبلا منوچهر مصیری در پرونده ارسالی جهت صدور پروانه ساخت به‌عنوان دست‌یار کارگردان و فریدون ربیعی، به‌عنوان مدیر تولید، معرفی شده بودند و سازمان سینمایی ژورک را معاونت امور سینمایی رسماً منحل شده اعلام کرده بود.   
 
این اولین کار فریدون ژورک بود که بعد از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]، تولید شد و د رسینماهای کشور بدون ذکری از نام سازنده‌ی واقعی آن، به نمایش درآمد.


فریدون ژورک پس از آزادی از زندان مجدداً در صنعت فیلم‌سازی مشغول شد تا این‌که در سال ۱۳۶۵ از طرف وزارت ارشاد به استودیوی وی حمله شد؛ و همه فیلم‌های وی را برده و آتش زدند.<ref name=":0">بهار ایران - [http://iran-spring.org/fa/op-ed/author/1058-فریدونژورک فریدون ژورک]</ref>
فریدون ژورک پس از آزادی از زندان مجدداً در صنعت فیلم‌سازی مشغول شد تا این‌که در سال ۱۳۶۵ از طرف وزارت ارشاد به استودیوی وی حمله شد؛ و همه فیلم‌های وی را برده و آتش زدند.<ref name=":0">بهار ایران - [http://iran-spring.org/fa/op-ed/author/1058-فریدونژورک فریدون ژورک]</ref>
خط ۱۳۰: خط ۱۲۶:
== خروج از ایران  ==
== خروج از ایران  ==
[[پرونده:فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان.jpg|جایگزین=فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان|بندانگشتی|فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان]]
[[پرونده:فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان.jpg|جایگزین=فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان|بندانگشتی|فریدون ژورک و همسرش خانم مرجان]]
فریدون ژورک در سال ۲۰۰۲، ناچار به جلای وطن شد؛ و در این سفر ناخواسته همسرش [[مرجان]] همراه او بود. اولین کار سینمایی او در آمریکا، تولید فیلم مستند داستانی حمل ونقل درایران بود. این فیلم قیاس دو جریان تراک رانی (کامیون رانی) در جاده‌های ایران و آمریکا و برخورد حکومت‌گران رژیم با سندیکا و رانندگان کامیون است. این فیلم در سال ۲۰۰۶ از طریق دو تلویزیون آمریکایی و چندین رسانه‌ی تصویری در لس آنجلس، بارها پخش گردید.  
فریدون ژورک در سال ۲۰۰۲، ناچار به جلای وطن شد؛ و در این سفر ناخواسته همسرش [[مرجان]] همراه او بود. اولین کار سینمایی او در آمریکا، تولید فیلم مستند داستانی حمل ونقل درایران بود. این فیلم قیاس دو جریان تراک‌رانی (کامیون‌رانی) در جاده‌های ایران و آمریکا و برخورد حکومت‌گران رژیم با سندیکا و رانندگان کامیون است. این فیلم در سال ۲۰۰۶ از طریق دو تلویزیون آمریکایی و چندین رسانه‌ی تصویری در لس آنجلس، بارها پخش گردید.  


از دیگر کارهای فریدون ژورک در غربت، فیلمی بود به نام فرزانه'''،''' که در سال ۲۰۰۹، علاوه بر دریافت دو جایزه از فستیوال فیلم نیویورک، برای فیلم‌نامه و تدوین، در زمینه تولید و دکوپاژ (پلان بندی) نیز، نقشی مؤثر در یاری‌رسانی به کارگردان فیلم، شهرام بروخیم داشت.
از دیگر کارهای فریدون ژورک در غربت، فیلمی بود به نام فرزانه'''،''' که در سال ۲۰۰۹، علاوه بر دریافت دو جایزه از فستیوال فیلم نیویورک، برای فیلم‌نامه و تدوین، در زمینه تولید و دکوپاژ (پلان بندی) نیز، نقشی مؤثر در یاری‌رسانی به کارگردان فیلم، شهرام بروخیم داشت.


فریدون ژورک در سال ۲۰۱۰، تصمیم به تهیه‌ی فیلمی گرفت، بر اساس فاجعه‌ی قتل‌عام زندانیان سیاسی، که به فرمان [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در تابستان سال ۱۳۶۷، در زندان‌های سراسر ایران، پنهان از دید جهانیان اعدام شدند. جنایتی که رژیم آخوندی جهت پنهان کردن آن، طی ۲۰ سال، نهایت تلاش خود را کرده بود، فاجعه‌ای که مشابه آن تنها در جنگ جهانی دوم، به نام هولوکاست اتفاق افتاده‌است، ننگی که علاوه بر فاشسیت هیتلری، بر پیشانی بشریت متمدن قرن بیستم نشسته است. در تهیه‌ی این فیلم، تعدادی از زندانیان سیاسی پناهنده در سراسر جهان، به‌ویژه بازماندگان، و وابستگان قربانیان این جنایت ضدبشری، مشارکتی در حد توان مالی محدود خود داشتند.   
فریدون ژورک در سال ۲۰۱۰، تصمیم به تهیه‌ی فیلمی گرفت، بر اساس فاجعه‌ی قتل‌عام زندانیان سیاسی، که به فرمان [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در تابستان سال ۱۳۶۷، در زندان‌های سراسر ایران، پنهان از دید جهانیان اعدام شدند. جنایتی که رژیم آخوندی جهت پنهان کردن آن، طی ۲۰ سال، نهایت تلاش خود را کرده‌بود، فاجعه‌ای که مشابه آن تنها در جنگ جهانی دوم، به نام هولوکاست اتفاق افتاده‌است، ننگی که علاوه بر فاشسیت هیتلری، بر پیشانی بشریت متمدن قرن بیستم نشسته است. در تهیه‌ی این فیلم، تعدادی از زندانیان سیاسی پناهنده در سراسر جهان، به‌ویژه بازماندگان، و وابستگان قربانیان این جنایت ضدبشری، مشارکتی در حد توان مالی محدود خود داشتند.   
 
فریدون ژورک در جمع تماشاگران فیلم، در اولین نمایش آن، گفت:                                                             
 
«اگر نبود کمک بازیگرانی از کشور آمریکا، که در زمینه حقوق بشر فعال هستند، در به پایان بردن این فیلم، که بیشتر جنبه‌ی گزارشی، از یک جنایت ضدبشری است، به مشکل برمی‌خوردم. این فیلم فریادی است، از فریاد بی صدای ۳۰ هزار از گل‌های پرپرشده‌ای که در فاجعه‌ی تابستان ۶۷ سرفرازانه مقابل دژخیم ایستادند».                                                             


فریدون ژورک در آمریکا با هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] و [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ارتباط مستقیم پیدا کرد و در بسیاری از مراسم آنان شرکت کرده و به حمایت علنی از آنان پرداخت. او در سال ۱۳۹۱ در گردهمایی مجاهدین در اروپا، سرپرستی دوربین سیار برای فیلم‌برداری از این مراسم را بر عهده داشت.<ref>یوتوب - [https://www.youtube.com/watch?v=QIKJUkpc3Yw گفتگو با فریدون ژورک]</ref>
فریدون ژورک در جمع تماشاگران فیلم، در اولین نمایش آن، گفت:                                                              <blockquote>«اگر نبود کمک بازیگرانی از کشور آمریکا، که در زمینه حقوق بشر فعال هستند، در به پایان بردن این فیلم، که بیشتر جنبه‌ی گزارشی، از یک جنایت ضدبشری است، به مشکل برمی‌خوردم. این فیلم فریادی است، از فریاد بی صدای ۳۰ هزار از گل‌های پرپرشده‌ای که در فاجعه‌ی تابستان ۶۷ سرفرازانه مقابل دژخیم ایستادند».                                                              </blockquote>فریدون ژورک در آمریکا با هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] و [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ارتباط مستقیم پیدا کرد و در بسیاری از مراسم آنان شرکت کرده و به حمایت علنی از آنان پرداخت. او در سال ۱۳۹۱ در گردهمایی مجاهدین در اروپا، سرپرستی دوربین سیار برای فیلم‌برداری از این مراسم را بر عهده داشت.<ref>یوتوب - [https://www.youtube.com/watch?v=QIKJUkpc3Yw گفتگو با فریدون ژورک]</ref>


فریدون ژورک در سال ۱۳۹۶ همراه با همسرش [[مرجان]] در پیامی به زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج گفت: [[پرونده:پیام ژورک در حمایت از سیمای آزادی.jpg|بندانگشتی|پیام فریدون ژورک در حمایت از سیمای آزادی|جایگزین=پیام فریدون ژورک در حمایت از سیمای آزادی]]<blockquote>«درود به شما شکوه آفرینان که نماد مظلومیت ملتی دربند هستید، سلام به شما سرداران مقاومت و پایداری در سیاهچال جهل و تزویر آخوندی، سلام به شما که با لبان بسته، رهایی و آزادی ملتی دربند را فریاد می‌زنید… این دلاوران که تنها به‌خاطر دگراندیشی و آزادی‌خواهی در قلعه [[رژیم ولایت فقیه]] به بند کشیده شدند، بنا به جهت خشونت‌های سرکوبگرانه مزدوران و دژخیمان رژیم جهل و جنایت بر زندانیان سیاسی، با تنها سلاحی که در اختیار دارند، جان خود، رو در روی ارتجاع آخوندی ایستاده‌اند.»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/گزیده-ها/70767-همبستگی-با-زندانیان-سیاسی-اعتصاب-غذا-کرده-در-گوهردشت-کرج همبستگی مرجان و ژورک با زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج - سایت همبستگی ملی -]</ref></blockquote>
فریدون ژورک در سال ۱۳۹۶ همراه با همسرش [[مرجان]] در پیامی به زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج گفت: [[پرونده:پیام ژورک در حمایت از سیمای آزادی.jpg|بندانگشتی|پیام فریدون ژورک در حمایت از سیمای آزادی|جایگزین=پیام فریدون ژورک در حمایت از سیمای آزادی]]<blockquote>«درود به شما شکوه آفرینان که نماد مظلومیت ملتی دربند هستید، سلام به شما سرداران مقاومت و پایداری در سیاهچال جهل و تزویر آخوندی، سلام به شما که با لبان بسته، رهایی و آزادی ملتی دربند را فریاد می‌زنید… این دلاوران که تنها به‌خاطر دگراندیشی و آزادی‌خواهی در قلعه [[رژیم ولایت فقیه]] به بند کشیده‌شدند، بنا به جهت خشونت‌های سرکوبگرانه مزدوران و دژخیمان رژیم جهل و جنایت بر زندانیان سیاسی، با تنها سلاحی که در اختیار دارند، جان خود، رو در روی ارتجاع آخوندی ایستاده‌اند.»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/گزیده-ها/70767-همبستگی-با-زندانیان-سیاسی-اعتصاب-غذا-کرده-در-گوهردشت-کرج همبستگی مرجان و ژورک با زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج - سایت همبستگی ملی -]</ref></blockquote>


== آثار<ref>بانک جامع اطلاعات سینمای ایران - [http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138112170557 فریدون]</ref> ==
== آثار<ref>بانک جامع اطلاعات سینمای ایران - [http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138112170557 فریدون]</ref> ==
خط ۱۵۰: خط ۱۴۲:
۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)


۲ - تنها حامی (۱۳۵۵)
۲ - تنها‌حامی (۱۳۵۵)


۳ - چشم انتظار (۱۳۵۴)
۳ - چشم‌انتظار (۱۳۵۴)


۴ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)
۴ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)
خط ۱۶۹: خط ۱۶۱:
۱۲ - سوگلی (۱۳۴۹)
۱۲ - سوگلی (۱۳۴۹)


۱۳ - تک خال (۱۳۴۸)
۱۳ - تک‌خال (۱۳۴۸)


۱۴ - شهر آشوب (۱۳۴۸)
۱۴ - شهرآشوب (۱۳۴۸)


۱۵ - تحفه هند (۱۳۴۷)
۱۵ - تحفه هند (۱۳۴۷)


۱۶ - دختر عشوه گر (۱۳۴۷)
۱۶ - دختر عشوه‌گر (۱۳۴۷)


۱۷ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)
۱۷ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)
خط ۲۰۰: خط ۱۹۲:
۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)


۲ - نفس بریده (۱۳۵۷)
۲ - نفس‌بریده (۱۳۵۷)


۳ - پرستوهای عاشق (۱۳۵۶)
۳ - پرستوهای عاشق (۱۳۵۶)
خط ۲۱۲: خط ۲۰۴:
۷ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)
۷ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)


۸ - شهر آشوب (۱۳۴۸)
۸ - شهرآشوب (۱۳۴۸)


=== مدیر تولید ===
=== مدیر تولید ===
خط ۲۲۶: خط ۲۱۸:
۳ - سوگلی (۱۳۴۹)
۳ - سوگلی (۱۳۴۹)


۴ - تک خال (۱۳۴۸)
۴ - تک‌خال (۱۳۴۸)


۵ - شهر آشوب (۱۳۴۸)
۵ - شهرآشوب (۱۳۴۸)


۶ - تحفه هند (۱۳۴۷)
۶ - تحفه هند (۱۳۴۷)
خط ۲۵۵: خط ۲۴۷:
۹ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۹ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)


۱۰ - تنها حامی (۱۳۵۵)
۱۰ - تنها‌حامی (۱۳۵۵)


۱۱ - چشم انتظار (۱۳۵۴)
۱۱ - چشم‌انتظار (۱۳۵۴)


۱۲ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)
۱۲ - آقا مهدی وارد می‌شود (۱۳۵۳)
۸٬۶۷۵

ویرایش

منوی ناوبری