۲٬۶۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
لوئی آلتوسر در الجزایر متولد شد. مادر او دختر یک کشاورز فقر از منطقهی موو در مرکز فرانسه بود که برای جنگلبانی به الجزایر آمده بود. پدر وی اهل منطقهی آلزاس بود که در سال ۱۹۷۱ به فرانسه آمده بود. آلزاس منطقهای در شمال شرقی فرانسه است که با آلمان و سوئیس هممرز است. لوئی آلتوسر تا سال ۱۹۸۰ در الجزایر زندگی میکرد.او مدتی در مارسی و سپس در لیون زندگی کرد. لوئی آلتوسر در جوانی به حزب کمونیست پیوست. و در سال ۱۹۴۸ به دلیل فعالیت های سیاسی خود از دانشگاه اخراج شد. لوئی آلتوسر در سال ۱۹۴۸ با هلن رینو، فیلسوف و مترجم فرانسوی، ازدواج کرد. رینو در ترجمه آثار مارکس و انگلس به فرانسوی نقش مهمی داشت. آلتوسر و رینو صاحب دو فرزند شدند. با این حال، لوئی آلتوسر در سال ۱۹۵۵ دکترای فلسفه خود را دریافت کرد.<ref>[https://tarjomaan.com/%D9%84%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B1-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%87%D9%85%D9%87%D8%AC%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%8C-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%D8%B1/ لویی آلتوسر: کمونیسم همهجا هست، حتی روی پشتبام]</ref> زندگی مشترک آلتوسر و رینو به دلیل مشکلات روحی و روانی آلتوسر، با چالشهای زیادی مواجه بود. لوئی آلتوسر در سال ۱۹۸۰ همسرش را به قتل رساند و به جرم قتل به ۱۰ سال زندان محکوم شد. با این حال، او پس از گذراندن ۵ سال از دوران محکومیت خود، به دلیل بیماری روانی از زندان آزاد شد.<ref>[https://plato.stanford.edu/entries/althusser/ Louis Althusser]</ref> | لوئی آلتوسر در الجزایر متولد شد. مادر او دختر یک کشاورز فقر از منطقهی موو در مرکز فرانسه بود که برای جنگلبانی به الجزایر آمده بود. پدر وی اهل منطقهی آلزاس بود که در سال ۱۹۷۱ به فرانسه آمده بود. آلزاس منطقهای در شمال شرقی فرانسه است که با آلمان و سوئیس هممرز است. لوئی آلتوسر تا سال ۱۹۸۰ در الجزایر زندگی میکرد.او مدتی در مارسی و سپس در لیون زندگی کرد. لوئی آلتوسر در جوانی به حزب کمونیست پیوست. و در سال ۱۹۴۸ به دلیل فعالیت های سیاسی خود از دانشگاه اخراج شد. لوئی آلتوسر در سال ۱۹۴۸ با هلن رینو، فیلسوف و مترجم فرانسوی، ازدواج کرد. رینو در ترجمه آثار مارکس و انگلس به فرانسوی نقش مهمی داشت. آلتوسر و رینو صاحب دو فرزند شدند. با این حال، لوئی آلتوسر در سال ۱۹۵۵ دکترای فلسفه خود را دریافت کرد.<ref>[https://tarjomaan.com/%D9%84%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B1-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%87%D9%85%D9%87%D8%AC%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%8C-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%D8%B1/ لویی آلتوسر: کمونیسم همهجا هست، حتی روی پشتبام]</ref> زندگی مشترک آلتوسر و رینو به دلیل مشکلات روحی و روانی آلتوسر، با چالشهای زیادی مواجه بود. لوئی آلتوسر در سال ۱۹۸۰ همسرش را به قتل رساند و به جرم قتل به ۱۰ سال زندان محکوم شد. با این حال، او پس از گذراندن ۵ سال از دوران محکومیت خود، به دلیل بیماری روانی از زندان آزاد شد.<ref>[https://plato.stanford.edu/entries/althusser/ Louis Althusser]</ref> | ||
== زیربنا و روبنا == | == بنیانهای نظری آلتوسر == | ||
=== ساختارگرایی === | |||
لوئی آلتوسر، فیلسوف فرانسوی، یکی از برجستهترین چهرههای مارکسیسم ساختارگرا است. او در تفسیر خود از مارکسیسم، از مفاهیم و ایدههای ساختارگرایی استفاده کرد و به این ترتیب، رویکردی نوین به تحلیل جامعه و تاریخ ارائه داد. | |||
اصول کلیدی ساختارگرایی آلتوسر: | |||
* تاکید بر ساختارها: آلتوسر معتقد بود که ساختارهای اجتماعی، مانند نظام اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک، نقشی تعیینکننده در شکلدهی به روابط و مناسبات اجتماعی دارند. این ساختارها، که عموماً از دید انسان پنهان هستند، بر نحوه تفکر و عمل انسانها Einfluss میگذارند. | |||
* نفی سوژه: برخلاف مارکسیسم سنتی که بر نقش سوژه (انسان) در تاریخ و جامعه تاکید میکرد، آلتوسر معتقد بود که سوژه، محصول ساختارها است. به عبارت دیگر، انسانها در چارچوب ساختارهای اجتماعی موجود شکل میگیرند و هویت و آگاهی آنها توسط این ساختارها تعیین میشود. | |||
* تئوری ایدئولوژی: آلتوسر یکی از مفصلترین نظریهها را در مورد ایدئولوژی ارائه داده است. او ایدئولوژی را به عنوان سیستمی از باورها و ارزشها میداند که توسط طبقه حاکم برای حفظ سلطه خود بر جامعه ترویج میشود. ایدئولوژی، به زعم آلتوسر، به انسانها وانمود میکند که روابط اجتماعی موجود، طبیعی و عادلانه هستند. | |||
==== دستگاههای ایدئولوژیک ==== | |||
* دستگاههای ایدئولوژیک دولت از نظر لویی آلتوسر دو بخش هستند | |||
** دستگاههای سرکوبگر: این دستگاهها شامل ارتش، پلیس و زندانها هستند و از طریق خشونت و زور، سلطه طبقه حاکم را حفظ میکنند. | |||
** دستگاههای ایدئولوژیک: این دستگاهها شامل مدرسه، خانواده و رسانهها هستند و از طریق ایدئولوژی، سلطه طبقه حاکم را حفظ میکنند. | |||
=== زیربنا و روبنا === | |||
لویی آلتوسر معتقد است که زیربنا و روبنا دارای استقلال نسبی هستند هر چند در تحلیل نهایی اقتصاد تعیینکننده خواهد بود. آلتوسر رابطه زیربنا و روبنا را رابطهای دوطرفه و ناموزون میداند. از اینرو، روبنا هیچگاه انعکاس صرف زیربنا نیست و در این مفهوم از استقلال نسبی برخوردار است.<ref>[https://www.kiankiani.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF%D8%8C-%D8%A2%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B1%D8%8C-%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%88/ مفهوم بازتولید در نظریات لویی آلتوسر و پیر بوردیو]</ref> | لویی آلتوسر معتقد است که زیربنا و روبنا دارای استقلال نسبی هستند هر چند در تحلیل نهایی اقتصاد تعیینکننده خواهد بود. آلتوسر رابطه زیربنا و روبنا را رابطهای دوطرفه و ناموزون میداند. از اینرو، روبنا هیچگاه انعکاس صرف زیربنا نیست و در این مفهوم از استقلال نسبی برخوردار است.<ref>[https://www.kiankiani.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF%D8%8C-%D8%A2%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B1%D8%8C-%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%88/ مفهوم بازتولید در نظریات لویی آلتوسر و پیر بوردیو]</ref> | ||
== دیدگاه آلتوسر به مارکس == | === دیدگاه آلتوسر به مارکس === | ||
لوئی آلتوسر معتقد بود دوران پختگی مارکس از سالهایی پس از ۱۸۴۰ آغاز میشود. پیش از آن وی تحت تأثیر ایدئولوژی انسانگرایانهی زمان خود بوده است. او میان مارکس جوان و دوران پس از آن تفاوتی آشکار قائل بود. آلتوسر فرضیه تغییر و تحول چشمگیر در اندیشهی مارکس را مطرح کرد. یک گسست معرفتشناختی که تقریبا از زمان نگارش «ایدئولوژی آلمانی» و تزهایی دربارهی فوئرباخ آغاز شده است و در کتاب سرمایه (Capital) به اوج خود رسیده است. | لوئی آلتوسر معتقد بود دوران پختگی مارکس از سالهایی پس از ۱۸۴۰ آغاز میشود. پیش از آن وی تحت تأثیر ایدئولوژی انسانگرایانهی زمان خود بوده است. او میان مارکس جوان و دوران پس از آن تفاوتی آشکار قائل بود. آلتوسر فرضیه تغییر و تحول چشمگیر در اندیشهی مارکس را مطرح کرد. یک گسست معرفتشناختی که تقریبا از زمان نگارش «ایدئولوژی آلمانی» و تزهایی دربارهی فوئرباخ آغاز شده است و در کتاب سرمایه (Capital) به اوج خود رسیده است. | ||