۱۳٬۲۰۶
ویرایش
| خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در همان نخستین ماههای اقامت در فرانسه، مارکس پیشگفتاری به ” در آمدی به نقد فلسفه حق هگل” را نوشت، و این تنها بخش انتقاد او به هگل است که در همان زمان منتشر شد. این متن که از نظر سبک و روش بیان بسیار زیباست، یکی از مهمترین نوشتههای سیاسی مارکس است، و در آن برای نخستین بار از پرولتاریا و انقلاب کارگری سخن به میان آمده است. و با شروع انقلاب مارس آلمان بار دیگر کلن را برای زندگی و فعالیت برگزید. در این شهر او یکی از رهبران جنبش انقلابی محسوب می شد و روزنامه "نویه راینشه سایتونگ، ارگان دموکراسی" را منتشر کرد. | در همان نخستین ماههای اقامت در فرانسه، مارکس پیشگفتاری به ” در آمدی به نقد فلسفه حق هگل” را نوشت، و این تنها بخش انتقاد او به هگل است که در همان زمان منتشر شد. این متن که از نظر سبک و روش بیان بسیار زیباست، یکی از مهمترین نوشتههای سیاسی مارکس است، و در آن برای نخستین بار از پرولتاریا و انقلاب کارگری سخن به میان آمده است. و با شروع انقلاب مارس آلمان بار دیگر کلن را برای زندگی و فعالیت برگزید. در این شهر او یکی از رهبران جنبش انقلابی محسوب می شد و روزنامه "نویه راینشه سایتونگ، ارگان دموکراسی" را منتشر کرد. | ||
در سال | === مهاجرت مارکس به لندن === | ||
پس از انقلابهایی که در سال ۱۸۴۸ اروپا را فرا گرفت، مارکس به طور فزایندهای خود را تحت سوء ظن و بررسی از سوی مقامات فرانسوی و بلژیکی میدید. در سال ۱۸۴۹او تصمیم گرفت به لندن مهاجرت کرده و کار خود را از آنجا ادامه دهد. در لندن، مارکس بیشتر درگیر جنبش کمونیستی رو به رشد بود. او در اولین کنگره انترناسیونال، که در آن به دنبال بحث و استدلال در برابر جناح هرج و مرج طلب که توسط میخائیل باکونین هدایت میشد بود، نفوذ زیادی پیدا کرد. | |||
فکر نمیکرد اقامتش در این شهر چند ماهی بیشتر طول بکشد، اما تا لحظه مرگش در سال ۱۸۷۳ درلندن ماند. اولین سالهای اقامتش، در فقر مطلق گذشت. خانوادهاش ناگزیر در فلاکت میزیستند و تا سال ۱۸۵۵ سه فرزند از شش فرزند او از دست رفتند. مارکس پس از تحقیقات و تألیفات بسیار در ۱۴ مارس ۱۸۷۳ در اثر برونشیت و ذاتالریه درگذشت. از آثار وی میتوان از کتاب سرمایه و ایدئولوژی آلمانی نام برد. | |||
در فاصله سال های ١٨٤٩ تا ١٨۶٤ میلادی کارل مارکس در تبعید لندن می زیست. انگلس نیز به او پیوست و پشتیبانی مالی از او را به عهده گرفت. در این سالها، کارل مارکس وقت خود را صرف تبلیغ کمونیسم در سطح بینالمللی میکرد و به لحاظ تئوریک به نقد و تحلیل علمی کاپیتالیسم میپرداخت.<ref>[http://www.azadi-b.com/book/z.m_e.pdf کتاب مدخلی بر زندگی و آثار کارل مارکس و فردریش انگلس]</ref> | در فاصله سال های ١٨٤٩ تا ١٨۶٤ میلادی کارل مارکس در تبعید لندن می زیست. انگلس نیز به او پیوست و پشتیبانی مالی از او را به عهده گرفت. در این سالها، کارل مارکس وقت خود را صرف تبلیغ کمونیسم در سطح بینالمللی میکرد و به لحاظ تئوریک به نقد و تحلیل علمی کاپیتالیسم میپرداخت.<ref>[http://www.azadi-b.com/book/z.m_e.pdf کتاب مدخلی بر زندگی و آثار کارل مارکس و فردریش انگلس]</ref> | ||
| خط ۱۰۷: | خط ۱۱۰: | ||
[[پرونده:فریدریش انگلس ۲.JPG|جایگزین=فریدریش انگلس دوست و همکار مارکس|بندانگشتی|'''فریدریش انگلس دوست و همکار مارکس''']] | [[پرونده:فریدریش انگلس ۲.JPG|جایگزین=فریدریش انگلس دوست و همکار مارکس|بندانگشتی|'''فریدریش انگلس دوست و همکار مارکس''']] | ||
کتابی که انگلس یک سال بعد منتشر کرد یعنی موقعیت طبقه کارگر انگلستان یکی از مهمترین اسنادی است که در بارهی کارگران انگلیس بود. این کتاب به مارکس در ایجاد ایده انقلاب کارگری (انقلاب پرولتری) کمک کرد. این امر باعث ایجاد اولین کار مارکس با نام “کمونیسم اقتصادی و دست نوشتههای فلسفی” در سال ۱۸۴۴ شد. با نوشتن این کتاب، مارکس امید داشت تا کمونیسم را به عنوان یک نیروی اخلاقی خوب برای غلبه بر از خود بیگانگی نیروی کار در نظام سرمایه داری معرفی کند. | کتابی که انگلس یک سال بعد منتشر کرد یعنی موقعیت طبقه کارگر انگلستان یکی از مهمترین اسنادی است که در بارهی کارگران انگلیس بود. این کتاب به مارکس در ایجاد ایده انقلاب کارگری (انقلاب پرولتری) کمک کرد. این امر باعث ایجاد اولین کار مارکس با نام “کمونیسم اقتصادی و دست نوشتههای فلسفی” در سال ۱۸۴۴ شد. با نوشتن این کتاب، مارکس امید داشت تا کمونیسم را به عنوان یک نیروی اخلاقی خوب برای غلبه بر از خود بیگانگی نیروی کار در نظام سرمایه داری معرفی کند. | ||
=== نقش مارکس در خیزش کمون === | === نقش مارکس در خیزش کمون === | ||
ویرایش