عبدالحسین تیمورتاش: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:
تیمورتاش شیفته سیاست و قدرت بود و برای ترقی در این زمینه تلاش بسیاری کرد. تیمورتاش پس از آن‌که به ایران بازگشت، در بدو ورود به عرصه‌ی سیاست به تأثیر زبان و سخنوری در سیاست ایران آگاه شد؛ و به سرعت زبان فارسی را با همه فنونش فراگرفت. وی چنان در ادبیات فارسی مهارت پیدا کرد که شعر می‌سرود و گفته می‌شود بیش از ۱۰ هزار بیت شعر فارسی را حفظ بود.
تیمورتاش شیفته سیاست و قدرت بود و برای ترقی در این زمینه تلاش بسیاری کرد. تیمورتاش پس از آن‌که به ایران بازگشت، در بدو ورود به عرصه‌ی سیاست به تأثیر زبان و سخنوری در سیاست ایران آگاه شد؛ و به سرعت زبان فارسی را با همه فنونش فراگرفت. وی چنان در ادبیات فارسی مهارت پیدا کرد که شعر می‌سرود و گفته می‌شود بیش از ۱۰ هزار بیت شعر فارسی را حفظ بود.
[[پرونده:تیمورتا6.JPG|بندانگشتی|230x230پیکسل|تیمورتاش و رضاشاه]]
[[پرونده:تیمورتا6.JPG|بندانگشتی|230x230پیکسل|تیمورتاش و رضاشاه]]
تیمورتاش پس از حضور در مجلس شورای ملی راه محکمی برای حضورش در صحنه سیاست باز کرد. در این دوران تمرکز تیمورتاش به برقراری ارتباطی مؤثر با سیاست‌مداران پرنفوذ کشور بود؛ و اعتقادی به جامعه و رسانه‌ها نداشت. مثلاً در سال ۱۲۹۷، وقتی از طرف وثوق‌الدوله مأمور سرکوب نهضت جنگل شد، نه تنها کاری از پیش نبرد بلکه با خشونت و سرکوبی که به‌کار گرفت، نفرت مردم منطقه گیلان را نسبت به خود و حکومت بیشتر کرد. پس از این هم، در دوران حکومت رضاشاه، در سانسور روزنامه‌ها و انحلال احزاب سیاسی نقش مهمی داشت. از طرفی او برای نزدیکی به سیاست‌مداران، برنامه‌ریزی داشت. وی که پس از مرگ پدرش لقب معززالملک را نیز گرفته بود، در آغاز سال‌های حضورش در عرصه‌ی سیاست در انتشار مجله‌ی ''دانشکده'' با ملک‌الشعرای بهار هم‌کاری می‌کرد؛ و مقالاتی هم برای آن می‌نوشت. ازهمین موضوع در دوران حضورش در مجلس شورای ملی استفاده کرد؛ و از وجود ملک‌الشعرای بهار در مجلس بهره برد. تیمورتاش در مجلس میدان‌داری می‌کرد و صحنه را با سخنانش به دست می‌گرفت. در همین راستا وقتی که قرار بود خلع سلاح '''[[ستارخان]]''' در مجلس تصویب شود صداهای مخالفی در مجلس شنیده می‌شد؛ بنابراین تیمورتاش با بیانی نافذ و گیرا، فضای مجلس را به سود خلع سلاح تغییر داد و این طرح به راحتی تصویب شد. تیمورتاش گام به گام نفوذ خود را در مجلس گسترش می‌داد تا آن‌جا پیش رفت که نایب رئیسی مجلس چهارم شورای ملی را به دست آورد. تیمورتاش به آینده‌ی رضاخان امید داشت و پیش‌بینی می‌کرد رضاخان به قدرت برسد؛ به خاطر همین سعی داشت راه را برای رضاخان پهلوی هموار کند. وی در مجلس پنجم طرح ساقط کردن قاجاریه از سلطنت را مدیریت کرد؛ و پس از شروع سلطنتِ رضاخان، به پاس سعی و تلاشش در سال ۱۳۰۴، وزیر دربار پهلوی شد. تیمورتاش با رسیدن به وزارت دربار پیش‌رفت بزرگی در افزایش قدرت خود کرد. او در مراسم تاجگذاری رضاخان، حامل تاج پهلوی بود در صورتی که مرسوم نبود وزیر دربار چنین کاری را انجام دهد. با آغاز انتخابات ششمین دوره مجلس شورای ملی، تمام امور کاملاً در اختیار تیمورتاش بود به گونه‌ای که وی افراد را براساس هم‌راهیشان با برنامه‌های خویش برای حضور در انتخابات تأیید می‌کرد. قدرت و نفوذ تیمورتاش به اندازه‌ای رشد کرده بود که انتخاب وزیران، مسئولان دربار، استانداران و سایر مناصب مهم کشور با نظر تیمورتاش صورت می‌گرفت و حتی در سال ۱۳۰۶، مخبرالسلطنه به قصد اجرای برنامه‌های تیمورتاش به سمت نخست‌وزیری رسید و عملاً هم تنها مجری دستورات تیمورتاش بود. ''رابرت کلایو''، نماینده‌ی انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای این‌گونه نوشته است:<blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست». </blockquote>
تیمورتاش پس از حضور در مجلس شورای ملی راه محکمی برای حضورش در صحنه سیاست باز کرد. در این دوران تمرکز تیمورتاش به برقراری ارتباطی مؤثر با سیاست‌مداران پرنفوذ کشور بود؛ و اعتقادی به جامعه و رسانه‌ها نداشت. مثلاً در سال ۱۲۹۷، وقتی از طرف وثوق‌الدوله مأمور سرکوب نهضت جنگل شد، نه تنها کاری از پیش نبرد بلکه با خشونت و سرکوبی که به‌کار گرفت، نفرت مردم منطقه گیلان را نسبت به خود و حکومت بیشتر کرد. پس از این هم، در دوران حکومت رضاشاه، در سانسور روزنامه‌ها و انحلال احزاب سیاسی نقش مهمی داشت. از طرفی او برای نزدیکی به سیاست‌مداران، برنامه‌ریزی داشت. وی که پس از مرگ پدرش لقب معززالملک را نیز گرفته بود، در آغاز سال‌های حضورش در عرصه‌ی سیاست در انتشار مجله‌ی ''دانشکده'' با ملک‌الشعرای بهار هم‌کاری می‌کرد؛ و مقالاتی هم برای آن می‌نوشت. ازهمین موضوع در دوران حضورش در مجلس شورای ملی استفاده کرد؛ و از وجود ملک‌الشعرای بهار در مجلس بهره برد. تیمورتاش در مجلس میدان‌داری می‌کرد و صحنه را با سخنانش به دست می‌گرفت. در همین راستا وقتی که قرار بود خلع سلاح '''[[ستارخان]]''' در مجلس تصویب شود صداهای مخالفی در مجلس شنیده می‌شد؛ بنابراین تیمورتاش با بیانی نافذ و گیرا، فضای مجلس را به سود خلع سلاح تغییر داد و این طرح به راحتی تصویب شد. تیمورتاش گام به گام نفوذ خود را در مجلس گسترش می‌داد تا آن‌جا پیش رفت که نایب رئیسی مجلس چهارم شورای ملی را به دست آورد. تیمورتاش به آینده‌ی رضاخان امید داشت و پیش‌بینی می‌کرد رضاخان به قدرت برسد؛ به خاطر همین سعی داشت راه را برای رضاخان پهلوی هموار کند. وی در مجلس پنجم طرح ساقط کردن قاجاریه از سلطنت را مدیریت کرد؛ و پس از شروع سلطنتِ رضاخان، به پاس سعی و تلاشش در سال ۱۳۰۴، وزیر دربار پهلوی شد. تیمورتاش با رسیدن به وزارت دربار پیش‌رفت بزرگی در افزایش قدرت خود کرد. او در مراسم تاجگذاری رضاخان، حامل تاج پهلوی بود در صورتی که مرسوم نبود وزیر دربار چنین کاری را انجام دهد. با آغاز انتخابات ششمین دوره مجلس شورای ملی، تمام امور کاملاً در اختیار تیمورتاش بود به گونه‌ای که وی افراد را براساس هم‌راهیشان با برنامه‌های خویش برای حضور در انتخابات تأیید می‌کرد. قدرت و نفوذ تیمورتاش به اندازه‌ای رشد کرده بود که انتخاب وزیران، مسئولان دربار، استانداران و سایر مناصب مهم کشور با نظر تیمورتاش صورت می‌گرفت  
[[پرونده:تیمورتا7.JPG|بندانگشتی|تیمورتاش]]
 
تیمورتاش در جریان این مذاکرات تجارب بسیاری کسب کرد. در مقطعی از حاکمیت ملی ایران دفاع کرد. در برخی موارد نیز از مواضع خود تا حدی کوتاه آمد؛ اما در عوض در مرحله‌ای از مذاکرات با مطرح کردن خواسته‌های بسیار، مسیر مذاکرات را از رسیدن به توافق دور کرد. انگلستان هم که حاضر به دادن امتیازات زیاد به ایران نبود از توافق بر سر موارد پیشنهادی تیمورتاش امتناع می‌کرد. هرچند که در مواردی جزئی از توافق حاصل شده بود؛ اما سرسخت بودن دو طرف مذاکره منجر به آن شد که این مذاکرات چندین سال کش پیدا کند. انگلیس که به خطر افتادن منافعش در ایران را تحمل نمی‌کرد؛ مانع اصلی بر سر رسیدن به خواسته‌هایش را تیمورتاش می‌دانست. رابرت کلایو، نماینده انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای به تاریخ یکم اردیبهشت ۱۳۱۰، این‌طور نوشته است: <blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست».<ref name=":5">[https://virgool.io/@omidrajabi/no6-bc6nblutvixa مرگ تدریجی آقای وزیر - سایت ویرگول]</ref> </blockquote>
انگلیس که به خطر افتادن منافعش در ایران را تحمل نمی‌کرد؛ مانع اصلی بر سر رسیدن به خواسته‌هایش را تیمورتاش می‌دانست. رابرت کلایو، نماینده انگلیس در تهران، در جریان مذاکرات در نامه‌ای به تاریخ یکم اردیبهشت ۱۳۱۰، این‌طور نوشته است:<blockquote>«... تیمورتاش اکنون در تعیین خط مشی سیاست‌های داخلی و خارجی چنان مطلق‌العنان گشته که متأسفانه تا زمانی که وی در مسند کار باشد، امیدی به بهبود شرایط موجود نیست».<ref name=":5">[https://virgool.io/@omidrajabi/no6-bc6nblutvixa مرگ تدریجی آقای وزیر - سایت ویرگول]</ref> </blockquote>


== نفوذ تیمورتاش در حاکمیت ==
== نفوذ تیمورتاش در حاکمیت ==