۳٬۰۷۳
ویرایش
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
== زندان و مرگ تیمورتاش == | == زندان و مرگ تیمورتاش == | ||
[[پرونده:تیمورتا11.JPG|بندانگشتی|208x208پیکسل|تیمورتاش]] | [[پرونده:تیمورتا11.JPG|بندانگشتی|208x208پیکسل|تیمورتاش]] | ||
تیمورتاش سرانجام در سوم دیماه ۱۳۱۱، برکنار شد و به زندان افتاد. اما رضاخان به این قانع نبود؛ و بر این اساس دستور قتل او را صادر کرد و در تاریخ نهم مهرماه ۱۳۱۲، به دست احمد احمدی، معروف به پزشک احمدی، به قتل رسید | تیمورتاش سرانجام در سوم دیماه ۱۳۱۱، برکنار شد و به زندان افتاد. اما رضاخان به این قانع نبود؛ و بر این اساس دستور قتل او را صادر کرد و در تاریخ نهم مهرماه ۱۳۱۲، به دست احمد احمدی، معروف به پزشک احمدی، به قتل رسید. <ref name=":5" /> | ||
دکتر جلال عبده دادستان دیوان کیفر در جریان محاکمه مختاری آخرین رئیس شهربانی رضا شاه و همدستان او روایتی دارد و بر اساس پروندههای موجود دربارهی چگونگی قتل تیمورتاش، می نویسد: <blockquote>«پزشک احمدی، تیمورتاش را بر حسب دستور رئیس کل شهربانی وقت و رئیس زندان، با تزریق استرکنین مسموم می کند، ولی چون مختصر حیاتی داشته، به شهادت دکتر محمد خروش و اظهارات معین طبیب ابوالقاسم حائری، برای این که کار وی زودتر تمام شود، بالش و پتو را بر دهان وی گذارده و خفه می کنند…»<ref>[http://golshn12.blogfa.com/post/1762 زندگینامه تیمور تاش - سایت گلشن]</ref> </blockquote>جنازهی تیمورتاش تا چند ماه در ابن بابویه ماند، و کسی جرأت دفن آن را نداشت. پس از چند ماه بدون حضور اعضای خانوادهی او که در آن دوران به فرمان رضاشاه در تربت حیدریه، در تبعید به سر میبردند، بدون سروصدا در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.<ref name=":4" /> | دکتر جلال عبده دادستان دیوان کیفر در جریان محاکمه مختاری آخرین رئیس شهربانی رضا شاه و همدستان او روایتی دارد و بر اساس پروندههای موجود دربارهی چگونگی قتل تیمورتاش، می نویسد: <blockquote>«پزشک احمدی، تیمورتاش را بر حسب دستور رئیس کل شهربانی وقت و رئیس زندان، با تزریق استرکنین مسموم می کند، ولی چون مختصر حیاتی داشته، به شهادت دکتر محمد خروش و اظهارات معین طبیب ابوالقاسم حائری، برای این که کار وی زودتر تمام شود، بالش و پتو را بر دهان وی گذارده و خفه می کنند…»<ref>[http://golshn12.blogfa.com/post/1762 زندگینامه تیمور تاش - سایت گلشن]</ref> </blockquote>جنازهی تیمورتاش تا چند ماه در ابن بابویه ماند، و کسی جرأت دفن آن را نداشت. پس از چند ماه بدون حضور اعضای خانوادهی او که در آن دوران به فرمان رضاشاه در تربت حیدریه، در تبعید به سر میبردند، بدون سروصدا در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.<ref name=":4" /> |