۱۳٬۱۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
'''سیّدحسن تقیزاده،''' (زادهی ۵ مهر ۱۲۵۷ در تبریز – درگذشت ۸ بهمن ۱۳۴۸ در تهران)، از رهبران جنبش مشروطه ایران، نویسنده، روزنامهنگار، دیپلمات و سیاستمدار جنجالی تاریخ معاصر ایران | '''سیّدحسن تقیزاده،''' (زادهی ۵ مهر ۱۲۵۷ در تبریز – درگذشت ۸ بهمن ۱۳۴۸ در تهران)، از رهبران جنبش مشروطه ایران، نویسنده، روزنامهنگار، دیپلمات و سیاستمدار جنجالی تاریخ معاصر ایران | ||
وی مدتی رئیس مجلس سنای ایران بود. | وی مدتی رئیس مجلس سنای ایران بود. | ||
سیدحسن تقیزاده در ۵ مهر | |||
سیدحسن تقیزاده در خانوادهای روحانی در تبریز به دنیا آمد، در جوانی تحت تأثیر روشنفکرانی چون طالبوف و میرزا ملکمخان قرار گرفت و به یکی از چهرههای برجسته جنبش مشروطهخواهی ایران تبدیل شد. | |||
او در اولین مجلس پس از مشروطه نماینده تجار تبریز شد و با سخنان تند و تیز خود به نماد گروه دموکرات و تندروی مجلس بدل شد. | |||
در دوران تبعید به اروپا، تقیزاده نشریه کاوه را منتشر کرد که به ترویج افکار تجددخواهانه و مشروطهطلبانه میپرداخت. پس از بازگشت به ایران، او در عرصههای مختلف سیاسی و فرهنگی فعالیت کرد و به عنوان نماینده مجلس، وزیر و سفیر ایران در کشورهای مختلف خدمت کرد. | |||
کتاب همچنین به بررسی مواضع و عملکرد تقیزاده در جریانهای سیاسی مختلف، از جمله نقش او در ترورهای سیاسی و ارتباطش با حزب اجتماعیون ـ عامیون میپردازد. تقیزاده به عنوان یکی از چهرههای شاخص جریان روشنفکری، طرفدار جدایی دین از دولت بود و در این زمینه فعالیتهای زیادی انجام داد. | |||
وی عضو کمیتۀ مخفی تهران یا لژ بیداری ایران بود. در تهیۀ پیشنویس قانون اساسی دخیل و به عنوان یکی از چهرههای شاخص و فعال جریان روشنفکری، طرفدار جدایی دین از سیاست بود. او شدیدترین خطابهها را علیه نمایندگان متشرع مجلس بهویژه هنگام طرح لزوم بازنگری پیشنویس قانون اساسی و انطباق آن با قوانین شرع و ارائۀ اصل دوم قانون اساسی ایراد کرد. با حزب اجتماعیون ـ عامیون و شخصیت بارز آن ـ حیدرخان عمواوغلی ـ مشهور به «بمبی» در ارتباط بود و سرانگشت اتهام همکاری با وی در برنامهریزی و عملیات تروریستی از جمله ترور اتابک، محمدعلی شاه و شیخ فضلالله نوری به سوی او نشانه میرفت. | |||
پس از فتح تهران عضو «هیئت مدیره» و از کسانی بود که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را امضا کردند. | |||
سید حسن تقیزاده در ۵ مهر ۱۲۵۷ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. او در خانوادهای روحانی بزرگ شد و پدرش، سید تقی اردوبادی، امام جمعه مسجد حاج صفرعلی بود1. تقیزاده از چهار سالگی به خواندن قرآن پرداخت و در پنج سالگی آن را ختم کرد. او تحصیلات خود را در زمینههای مختلفی از جمله علوم عقلی، ریاضیات، ستارهشناسی، طب قدیم و جدید، و زبانهای خارجی ادامه داد2. | |||
تقیزاده در جوانی به آثار روشنفکرانی چون طالبوف و میرزا ملکمخان علاقهمند شد و به تدریج به یکی از چهرههای برجسته جنبش مشروطهخواهی ایران تبدیل شد2. او در اولین مجلس پس از مشروطه نماینده تجار تبریز شد و با سخنان تند و تیز خود به نماد گروه دموکرات و تندروی مجلس بدل شد2. | |||
آیا به جزئیات بیشتری از زندگی او در این دوره نیاز دارید؟ | |||
بله در ادامه از فعالیتهای او تا زمان بازگشت به ایران بگویید | |||
سید حسن تقیزاده پس از تبعید به اروپا، فعالیتهای گستردهای در زمینههای سیاسی و فرهنگی داشت. او در دوران جنگ جهانی اول به برلین رفت و در آنجا گروهی از روشنفکران ایرانی را گرد آورد و نشریهی کاوه را منتشر کرد1. این نشریه به ترویج افکار تجددخواهانه و مشروطهطلبانه میپرداخت و نقش مهمی در آگاهیبخشی به ایرانیان داشت. | |||
تقیزاده پس از پایان جنگ جهانی اول به ایران بازگشت و در عرصههای مختلف سیاسی و فرهنگی فعالیت کرد. او به عنوان نماینده مجلس، وزیر و سفیر ایران در کشورهای مختلف خدمت کرد23. تقیزاده در این دوران به ترویج افکار تجددخواهانه و اصلاحات اجتماعی پرداخت و تلاش کرد تا ایران را به سمت پیشرفت و توسعه هدایت کند. | |||
آیا به جزئیات بیشتری از فعالیتهای او در این دوران نیاز دارید؟ | |||
بله، لطفاً در مورد نقش او به عنوان وزیر بیشتر توضیح دهید. | |||
سید حسن تقیزاده در دوران فعالیتهای سیاسی خود چندین بار به عنوان وزیر در دولتهای مختلف ایران خدمت کرد. یکی از مهمترین نقشهای او به عنوان وزیر مالیه (دارایی) در دوران رضاشاه پهلوی بود. در این دوره، تقیزاده تلاشهای زیادی برای اصلاحات مالی و اقتصادی انجام داد1. | |||
یکی از اقدامات مهم او در این دوره، لغو قرارداد نفتی دارسی بود. این قرارداد که در سال ۱۹۰۱ میلادی بین دولت ایران و ویلیام ناکس دارسی، یک سرمایهدار انگلیسی، بسته شده بود، به شرکت نفت دارسی اجازه میداد تا به مدت ۶۰ سال نفت جنوب ایران را استخراج کند. تقیزاده در سال ۱۳۱۱ خورشیدی با ارسال نامهای به شرکت نفت ایران و انگلیس، لغو یکطرفه این قرارداد را اعلام کرد2. این اقدام باعث شد تا مذاکرات جدیدی برای عقد قرارداد نفتی جدید آغاز شود که در نهایت به قرارداد ۶۰ ساله جدیدی منجر شد2. | |||
تقیزاده همچنین به عنوان وزیر طرق و شوارع (راه) نیز خدمت کرد و در این دوره به توسعه زیرساختهای حمل و نقل و راههای کشور پرداخت1. او در این سمت تلاش کرد تا شبکه راههای ایران را بهبود بخشد و ارتباطات داخلی کشور را تقویت کند. | |||
عملکرد گذشته و مواضع تند و دینستیزانۀ او در مجلس دوم به عنوان لیدر حز دمکرات، موجب شد تا علمای مشروطهخواه نجف او را تفسیق کنند. شهرت ترور سید عبدالله بهبهانی به دستور حزب دمکرات و تظاهرات اعتراضآمیز مردم علیه این حزب و رهبران آن و مطرحشدن حکم تفسیق، عرصه را بر تقیزاده چنان تنگ کرد که مجبور به خروج از ایران شد. در آغاز جنگ جهانی اول، ظاهراً بنا بر درخواست آلمانیها و درواقع به دستور سرویس اطلاعاتی بریتانیا برای مبارزه با روس و انگلیس، کمیتۀ برلن را تشکیل داد که هدفش مبارزه با روس و انگلیس اعلام شده بود و در کنار حسینقلیخان نواب، چهرۀ شاخص وابسته به سفارت انگلیس که در آن زمان به اصرار تقیزاده به عنوان سفیر ایران در آلمان مأموریت یافته بود، نقش پیچیده و بحثبرانگیزی را ایفا کرد. | |||
در جریان انتقال سلطنت به خاندان پهلوی، به عنوان یکی از شخصیتهای مدعی پیشگامی در نهضت مشروطیت و حامی قانون اساسی، به عنوان مخالف طرح خلع قاجاریه از سلطنت سخن گفت؛ اما با وجود مخالفتش با انتقال سلطنت به رضاخان، در دوران سلطنت رضاخان، چون گذشته مورد توجه خاص رضاخان قرار داشت. او در آغاز سلطنت رضاخان مدتی به عنوان والی خراسان و سپس به عنوان سفیر ایران در لندن خدمت کرد. | |||
تقیزاده در دورۀ سفارت در لندن، در جریان بازی سیاسی تمدید قرارداد دارسی قرار گرفت و پس از چندی برای ایفای نقش در خیمهشببازی تمدید قرارداد دارسی به ایران فراخوانده شد و به عنوان وزیر دارایی در این بازی شرکت جست و به عنوان طرف ایرانی، این قرارداد ننگین را امضا کرد. | |||
پدرش امام جماعت مسجد بازارچهی تبریز از شاگردان شیخ مرتضی انصاری در حوزه نجف بود که میخواست پسرش را برای کسب اجتهاد به نجف بفرستد. | |||
«پدرم مدتی در تبریز تحصیل کرد، آنگاه به نجف برای تکمیل تحصیلات رفت و هفده سال تمام در آنجا بود که بیشتر این مدت را در محضر درس مرحوم شیخ انصاری استفاضه نمود.» | «پدرم مدتی در تبریز تحصیل کرد، آنگاه به نجف برای تکمیل تحصیلات رفت و هفده سال تمام در آنجا بود که بیشتر این مدت را در محضر درس مرحوم شیخ انصاری استفاضه نمود.» | ||
ویرایش