۱۳٬۱۲۰
ویرایش
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
== گاهشمار زندگی سیدحسن تقیزاده == | == گاهشمار زندگی سیدحسن تقیزاده == | ||
سیدحسن تقیزاده، فرزند سیدتقی | سیدحسن تقیزاده، فرزند سیدتقی اردوبادی، متولد ۵ مهر سال ۱۲۵۶ است. پدرش امام جماعت مسجد بازارچهی تبریز از شاگردان شیخ مرتضی انصاری در حوزه نجف بود که میخواست پسرش را برای کسب اجتهاد به نجف بفرستد. | ||
نقل قول از تقیزاده:<blockquote>«پدرم مدتی در تبریز تحصیل کرد، آنگاه به نجف برای تکمیل تحصیلات رفت و هفده سال تمام در آنجا بود که بیشتر این مدت را در محضر درس مرحوم شیخ انصاری استفاضه نمود.»</blockquote>تقیزاده علیرغم میل پدر، تحصیلات خود را در زمینهی ریاضیات، ستارهشناسی، طب قدیم و جدید، علوم عقلی و ربان خارجی ادامه داد. زبان فرانسه را دور از چشم پدر به همراه میرزامحمد تربیت، دوست و همسر آیندهی خواهرش آموخت. بعدها برای یادگرفتن زبان انگلیسی به مدرسهی آمریکایی تبریز رفت. | |||
نقل قول از تقیزاده:<blockquote>«پدرم مدتی در تبریز تحصیل کرد، آنگاه به نجف برای تکمیل تحصیلات رفت و هفده سال تمام در آنجا بود که بیشتر این مدت را در محضر درس مرحوم شیخ انصاری استفاضه نمود.»</blockquote> | |||
سیدحسن تقیزاده از دوران جوانی شوق تحصیل داشت و با تشویق پدر خواندن قرآن را در چهار سالگی شروع و در پنج سالگی تمام کرد. از هشت سالگی به تحصیل مقدمات عربی و خواندن گلستان سعدی و جامع عباسی شیخ بهایی و ترسل و ابواب الجنان و تاریخ نادری میرزامهدی استرآبادی پرداخت. | |||
پس از آن کتابهای حوزوی مانند: تصریف زنجانی، انموذج، شرح سیوطی، عوامل جرجانی، شرح لمعه، مکاسب شیخ مرتضی انصاری، حاشیه ملاعبدالله بر تهذیب منطق سعدالدین تفتازانی، و ... را تا ۲۰ سالگی ادامه داد. اصول فقه را نزد میرزا محمود اصولی و حاج میرزا حسن فرا گرفت. | |||
تقیزاده علیرغم میل پدر، تحصیلات خود را در زمینهی ریاضیات، ستارهشناسی، طب قدیم و جدید، علوم عقلی و ربان خارجی ادامه داد. زبان فرانسه را دور از چشم پدر به همراه میرزامحمد تربیت، دوست و همسر آیندهی خواهرش آموخت. بعدها برای یادگرفتن زبان انگلیسی به مدرسهی آمریکایی تبریز رفت. | |||
تقیزاده به آثار روشنفکرانی جون طالبوف و میرزا ملکمخان و نشریات فارسی ضد استبداد و مشروطهخواه علاقهمند و خود یک مشروطهخواه شد. | تقیزاده به آثار روشنفکرانی جون طالبوف و میرزا ملکمخان و نشریات فارسی ضد استبداد و مشروطهخواه علاقهمند و خود یک مشروطهخواه شد. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۱۲: | ||
از بیست سالگی نوشتهها و آثار عبدالرحیم طالبوف، میرزا ملکمخان ناظمالدوله و روزنامههای خارج را مطالعه میکرد و با اندیشههای سیاسی در اروپا آشنا شد. خودش میگوید وقتی زبان فرانسه یاد گرفتم. <blockquote>«تمایل من بیشتر به علوم فرنگی شد و کتب فرانسوی و کتب ایرانی متجددین را میخواندم و هم کتب ترکی عثمانی و کتب عربی مصری را خیلی خیلی زیاد میخواندم و نیز تمایل زیادی به امور و افکار سیاسی و آزادیطلبی پیدا کردم که به تدریج شدت یافت. خواندن کتب طالبوف و آنچه نظیر آنها به دست میآمد و مخصوص نوشتجات میرزا ملکمخان (که از هر چیز بیشتر این یکی در من تأثیر عظیم نمود) و مطالعهی مرتب روزنامههای اختر منتشر در استانبول و ثریا و پرورش و حکمت منتشر در مصر و حبلالمتین منتشر در کلکته و خواندن سیاحتنامهی ابراهیم بیک که از کتب ممنوع بود و جراید "ژون ترکها" که در پاریس منتشر میشد و محرمانه به ایران میرسید مانند "شورای امت" افکار مرا بهحدی نضج داد که در سال ۱۳۱۶ حوزهای از اشخاص بیدار و متجدد تبریز تشکیل دادیم.»</blockquote> | از بیست سالگی نوشتهها و آثار عبدالرحیم طالبوف، میرزا ملکمخان ناظمالدوله و روزنامههای خارج را مطالعه میکرد و با اندیشههای سیاسی در اروپا آشنا شد. خودش میگوید وقتی زبان فرانسه یاد گرفتم. <blockquote>«تمایل من بیشتر به علوم فرنگی شد و کتب فرانسوی و کتب ایرانی متجددین را میخواندم و هم کتب ترکی عثمانی و کتب عربی مصری را خیلی خیلی زیاد میخواندم و نیز تمایل زیادی به امور و افکار سیاسی و آزادیطلبی پیدا کردم که به تدریج شدت یافت. خواندن کتب طالبوف و آنچه نظیر آنها به دست میآمد و مخصوص نوشتجات میرزا ملکمخان (که از هر چیز بیشتر این یکی در من تأثیر عظیم نمود) و مطالعهی مرتب روزنامههای اختر منتشر در استانبول و ثریا و پرورش و حکمت منتشر در مصر و حبلالمتین منتشر در کلکته و خواندن سیاحتنامهی ابراهیم بیک که از کتب ممنوع بود و جراید "ژون ترکها" که در پاریس منتشر میشد و محرمانه به ایران میرسید مانند "شورای امت" افکار مرا بهحدی نضج داد که در سال ۱۳۱۶ حوزهای از اشخاص بیدار و متجدد تبریز تشکیل دادیم.»</blockquote> | ||
در همین زمان، تقیزاده با همراهی دوستش محمدعلی تربیت تصمیم به تأسیس مدرسهای با هدف آموزش «زبانهای فرانسه، انگلیسی و روسی و فنون و جغرافیا و فیزیک» گرفت. اما این مدرسه با مخالفت آخوندهای وقت که به مدرسه حمله کردند، تعطیل شد. دوستان تقیزاده متواری شدند و تقیزاده هم به واسطهی نفوذ پدرش در میان مردم تبریز از این مهلکه جان به در برد. | در همین زمان، تقیزاده با همراهی دوستش محمدعلی تربیت تصمیم به تأسیس مدرسهای با هدف آموزش «زبانهای فرانسه، انگلیسی و روسی و فنون و جغرافیا و فیزیک» گرفت. اما این مدرسه با مخالفت آخوندهای وقت که به مدرسه حمله کردند، تعطیل شد. دوستان تقیزاده متواری شدند و تقیزاده هم به واسطهی نفوذ پدرش در میان مردم تبریز از این مهلکه جان به در برد. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۲۰: | ||
او بعد از سفر به عثمانی، قفقاز و مصر، در سی سالگی در اولین مجلس پس از مشروطه نمایندهی تجار تبریز شد و بهسرعت با سخنان تند و تیزش به نماد گروه دموکرات و تندروی مجلس بدل شد. سالهای بسیاری را در تبعید گذراند و در دورهی جنگ جهانی اول گروهی از روشنفکران ایرانی را در برلین گرد آورد و نشریهی کاوه را منتشر کرد. بعد از آن به ایران برگشت، وکیل، وزیر و سفیر شد و در ۹۲ سالگی بعد از شصت سال فعالیتِ | او بعد از سفر به عثمانی، قفقاز و مصر، در سی سالگی در اولین مجلس پس از مشروطه نمایندهی تجار تبریز شد و بهسرعت با سخنان تند و تیزش به نماد گروه دموکرات و تندروی مجلس بدل شد. | ||
=== مهاجرتهای تقیزاده === | |||
تقی زاده سالهای بسیاری را در تبعید گذراند بار اول پس از به توپ بسته شدن مجلس و تهدید محمدعلی شاه به دستگیر ی و قتل او، ابتدا به سفارت انگلیس پناهنده شد و از آنجا به اروپا و آلمان رفت. در دورهی جنگ جهانی اول گروهی از روشنفکران ایرانی را در برلین گرد آورد و نشریهی کاوه را منتشر کرد. بعد از آن به ایران برگشت، | |||
بار دوم پس از ترور سیدعبدالله بهبهانی انگشت اتهام بسوی تقیزاده رفت که او از بیم ترور به تبریز و از آنجا به استانبول و اروپا رفت که این بار تبعید او ۱۴ سال طول کشید. | |||
پس از بازگشت مجدد به ایران تقیزاده وکیل، وزیر و سفیر شد و در ۹۲ سالگی بعد از شصت سال فعالیتِ جنجالی و در عرصهی سیاسی و فرهنگی و اوج و فرودهای بسیار در تهران درگذشت. سیدحسن تقیزاده سیاستمدار و روشنفکری است که موافقان و مخالفان بسیاری دارد. به گفتهی کاوه بیات تاریخنگار و پژوهشگر، او: <blockquote> | |||
«یکی از بحثانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر ایران و به همین دلیل در عین حال که دوستان و هواداران پابرجای داشت ولی در همه حال دشمنان و منتقدانش بیش از گروه اول بود.»</blockquote> | «یکی از بحثانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر ایران و به همین دلیل در عین حال که دوستان و هواداران پابرجای داشت ولی در همه حال دشمنان و منتقدانش بیش از گروه اول بود.»</blockquote> | ||
ویرایش