|
|
خط ۷۶: |
خط ۷۶: |
| }} | | }} |
|
| |
|
| '''هوشیمین،''' به ویتنامی: (Hồ Chí Minh)؛ (متولد ۱۹ مه ۱۸۹۰– درگذشت ۲ سپتامبر ۱۹۶۹)، با نامهای نگوین تات نان، نگوین آی کیووش، باش (به معنای عمو) هو، رهبر انقلاب ویتنام و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ بهعنوان نخستوزیر ویتنام شمالی و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۹ بهعنوان رئیسجمهور ویتنام شمالی خدمت کرد. | | '''میرزا حسن رشدیه،''' (زادهی ۱۴ تیر ۱۲۳۰ در محله چرنداب تبریز، درگذشت ۲۱ آذر ۱۳۲۳ در قم) پدر مدارس نوین ایران |
|
| |
|
| هوشی مین، سومین فرزند خانواده بود که در شهر هوانگترو به دنیا آمد. از نوجوانی تحت تاثیر مبارزات آزادیخواهانه پدرش بر علیه استعمار فرانسه قرار داشت و از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزان جوان دانشگاه را آغاز کرد.
| | فرزند ملامهدی تبریزی از روحانیون معروف تبریز و مادرش سارا خانم نوه صادقخان قشقایی بود که با تمام خانوادهاش به فرمان فتحعلیشاه کشته شدند. میرزا حسن رشدیه پس از تحصیلات ابتدایی در مکتبخانه، مقدمات صرف و نحو و فقه را آموخت سپس با راهنمایی پدرش و اساتید دیگر از کتب علمی و اخلاقی مانند: انوار سهیلی، جامع عباسی شیخبهایی، معراجالسعاده... استفاده کرد و به لباس روحانیت در آمد. رشدیه به دلیل هوش سرشار و مورد توجه عموم و برجستهگان قرار گرفت و در ۲۲ سالگی به امامت جماعت یکی از مساجد اطراف تبریز رسید. در این موقعیت بود که روزی در منبر از حرام بودن اطاعت از حاکم ظالم سخن میگفت، و مواجه با مظفرالدین میرزای ولیعهد شد که از شکار بازمیگشت و میخواست در مسجد نماز بخواند< او سخنش را برگرداند و به تمجید از ولیعهد پرداخت و او را اعدلالناس خواند و مردم را به اطاعت از حضرت والا ترغیب کرد. پس از این واقعه از کرده خود پشیمان شد و از ادامه کار منصرف شد. ابتدا میخواست برای ادامه تحصیلات به نجف اشرف برود اما به واسطه آشنایی با روشنفکران زمان از طریق مطالعه روزنامه حبلالمتین و اختر و ثریا به توصیه پدر از این امر هم منصرف شد. |
|
| |
|
| در شرایطی که جنبش استقلال طلبانه ویتنام در آغاز قرن بیستم به شکست انجامیده بود و روابط ارباب و رعیتی در ویتنام مستقر بود، هوشی مین پس از تحصیلات دانشگاهی خود در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ برای تدریس به ایالت فانتیت سایگون رفت. مدتی پس از اقامت در سایگون افکار و آرمانهای آزادیخواهی و دموکراسیطلبی در او اوج گرفت، برای کسب علوم و تکنولوژی جدید تصمیم به ترک ویتنام گرفت. وی به این منظور ابتدا به عنوان کمکآشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا و سپس آفریقا و آمریکا شد. | | با خواندن مقالهای در روزنامه اختر که از هر هزار اروپایی ده نفر بیسواد و از هر هزار ایرانی ده نفر باسواد است انقلابی در او پدید آمد و از آنجا که ریشه خرافات و بدبختیهای مردم را بیسوادی میدید، به تحقیق دربارهی شیوههای مدرن آموزش پرداخت. |
|
| |
|
| در سال ۱۹۲۰ با فرانسویان رادیکال در تشکیل حزب کمونیست فرانسه شرکت کرد. | | در جوانی به کشورهای تحت تصرف عثمانی و از جمله دارالمعلمین بیروت رفت و ۲ سال در مدرسه فرانسوی زبان آن به تحصیل پرداخت و از رفتن به نجف منصرف شد. در همین دوران با شیوههای نوین آموزش آشنا شد. با پیشنهاد برادر مادریش حاجآخوند که اهل ایروان بود در سال ۱۲۶۲ با تاسیس نخستین مدرسه به سبک نوین تعلیم مدرن الفبا را در مدارس ایراوان شروع کرد. |
|
| |
|
| هوشی مین در سپتامبر ۱۹۲۴ پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در کشور چین مسافرت کرد و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. سرانجام در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) حزب کمونیست ویتنام به همت هوشی مین تاسیس شد.
| | با تألیف کتاب درسی وطن دیلی (زبان مادری) به زبان آذربایجانی، اولین کتاب آموزش زبان ترکی به روش مدرن را نوشت، این مدرسه چهار سال دایر بود. در آن زمان در ترکیه عثمانی به دبستان رشد می گفتند و به مکانی که مدرسه در آن دایر بود رشدیه، به این ترتیب میرزاحسن تبریزی که موسس مدرسه به شکل نوین در ایروان بود به مدیر رشدیه معروف شد. در همین شهر با ناصرالدین شاه ملاقاتی داشت که از او درخواست تاسیس مدارس ایرانی را کرد و با شنیدن بدگوییهای اطرافیان شاه که این مدارس جوانان را متجدد و یاغی میکند از پیشنهاد خود پشیمان شد اما ناامید نشد و به تبریز رفت و با سرمایه شخصی و میراث پدری نخستین مدرسه را در سال ۱۲۶۶ تاسیس کرد. مرتجعین و مکتبداران قدیم این کار او را تحمل نکرده و مردم را بر علیه او شوراندند. با اینکه دروس حوزوی خوانده بود و لباس روحانی هم داشت متهم به بابیگری و فرنگیمابی شد و چند مدرسه او تخریب و غارت شد. پس از این ماجرا ناچار به ترک تبریز و رفتن به تهران شد و در تهران مدرسهای به نام رشدیه تاسیس کرد و اولین کتاب درسی را نوشت. او میگفت فرزندان ایران زمین، علاوه بر گلستان و مختارنامه و قران باید کتابهای علمی نیز بخوانند. رشدیه بر همین مبنا به تنوع کتابهای درسی افزود و کلاسهای درس را با آوردن تخته سیاه و میز و نیمکت متحول کرد. تاثیر دیگر این کار رشدیه عمومی کردن آموزش و سوادآموزی و خارج کردن این امور از انحصار نخبگان و طبقات مرفه بود. گرایش رشدیه به مشروطه و حمایتش از تاسیس مدارس دخترانه و انتشار روزنامه و شبنامه علیه استبداد بیشترین مخالفتها از طرف طبقات حاکم و کارگزارنش را علیه او برمیانگیخت. در سالهای پایان در فکر تاسیس مدرسهای مخصوص نابینایان بود که بدلیل فقر مالی نتوانست عملی کند. |
|
| |
|
| از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسیها افتاد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشیمین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامیهای مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.
| |
|
| |
|
| در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید. | | ناظم الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» میگوید: «شیخ فضل الله نوری در مجلسی به من گفت: ای ناظم الاسلام، تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم آیا مدارس جدید خلاف شرع نیست؟ آیا ورود به این مدارس مصادف اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟ مدارس را افتتاح کردید، آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟» (ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، نشر آگاه بخش اول، ص322) |
|
| |
|
| با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.<ref>[https://fa.laurenzuniga.com/ho-chi-minh-biography سایت بیوگرافی]</ref>
| |
|
| |
|
| == تاریخچه زندگی هوشی مین ==
| | یکی از شمارههای روزنامه آذربایجان، ارگان فرقه دموکرات در بزرگداشت و با تصویری از [[میرزا حسن رشدیه]] |
| هوشی مین در ۱۹ می ۱۸۹۰ در روستای هوانگترو ویتنام در خانوادهای مرفه بدنیا آمد پدرش دانشجو و معلم کنفوسیوسی بود و بعداً یک قاضی سلطنتی در منطقه کوچک و دور افتاده بین خه (کوی نون) شد. ۳ خواهر و برادر داشت یک خواهرش بنام نگوین تیتان کارمند ارتش فرانسه بود. برادرش نگوین تاتدات گیاهشناس و متخصص گیاهان دارویی بود. برادر دیگرش در کودکی از دنیا رفت.
| |
|
| |
|
| هوشی مین، در دوران کودکی، پیش از شروع تحصیل رسمی، نزد پدرش و معلمی به نام وونگ توش دو، درس خواند. او به سرعت در نوشتن خط چینی، برای مطالعه جدی کنفوسیوسیسم، ماهر شد. در نوشتار محاورهای ویتنامی نیز مهارت کسب کرد. او عاشق ماجراجویی و بادبادک بازی و ماهیگیری بود. پدرش، به پیروی از سنتهای کنفوسیوسیسم، در ۱۰ سالگی نام جدیدی، به پسرش شانگ داد: نگوین تات تان (نگوین تربیت شده)
| | رشدیه، 27 جلد کتاب درسی برای سوادآموزان فارسیزبان نوشت. چندین مدرسه در تبریز و تهران و شهرهای دیگر بنیان نهاد که بیشتر آنها را در همان زمان تعطیل یا ویران کردند. پیش از او نیز کسانی بودند که در این راه قدم برداشتند؛ اما هیچیک پشتکار و نستوهی او را نداشت. سرانجام نیز به قم تبعید شد و در 93 سالگی در نهایت فقر و عسرت درگذشت. قبر او اکنون در یکی در قبرستانهای قم است؛ اما هیچ نشانی بر سر قبر او نیست که یافتن آن آسان باشد. |
|
| |
|
| پدرش از خدمت به فرانسویان سرباز زد. این امر تان (هو) را به شورش در سنین پایین سوق داد. با این وجود، وی تحصیلات فرانسوی را فرا گرفت و در کالج کوش هوش (برای تحصیلات متوسطه) در هوئه ثبت نام کرد. شاگردان وی، فام وان دونگ و ووگوین جیاپ، و همچنین نگو دین دیم، رئیسجمهور آینده ویتنام جنوبی (و رقیب سیاسی او) نیز در این مدرسه حضور داشتند.
| | چهار سال پس از فوت مظلومانۀ رشدیه، '''نیما یوشیج''' دردنامهای در رثای او و همگامانش سرود: |
|
| |
|
| از همان دوران جوانی بحثهای پدرش با رفقای وطن پرستش، و تبلیغات منفی علیه استعمار فرانسه، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاهها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبشهای وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیعترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در ایالت فان تیت عازم سایگون شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمانهای آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا شد و از آنجا به آفریقا و آمریکا رفت. در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایهداری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایهداری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایهداری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و استثمار وحشیانه قرار دارند. هوشیمین در آفریقا بیعدالتی، بیرحمی و ستم سرمایهداری را مشاهده و از نزدیک آنرا لمس کرد و به این نتیجه رسید که طبقه کارگر و مردم زحمتکش در همه جا تحت فشار و استثمار وحشیانه آن قرار دارند.
| | یاد بعضی نفرات |
|
| |
|
| هوشی مین در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، نامهای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانس ورسای ارسال کرد و خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. هرچند کنفرانس عریضه او را بیپاسخ گذاشت اما نامهی مذکور همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند.
| | روشنَم میدارد: |
|
| |
|
| سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه در شهر تور (فرانسه) شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیستهای فرانسوی، حزب کمونیست فرانسه را بنیانگذاری کرد. به این ترتیب هوشیمین یکی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست نیز بود. هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن دوستان دیگر مستعمرات فرانسه، «اتحادیه بین مستعمرات» را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دایم این کمیته انتخاب گردید. او با نشر «روزنامه لوپاریا» و تهیه مقالات و اعلامیهها (مانند «استعمار فرانسه در مقابل دادگاه») به مبارزه خود علیه استعمار ادامه میداد.
| | اعتصام یوسف، |
|
| |
|
| در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید.
| | حسن رشدیه. |
|
| |
|
| این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید. با هدایت حزب کمونیست ویتنام، این کشور توانست در مقابل حملات مهیبی که علیه آن میشد مقاومت کند. هوشی مین تاکید داشت: ابتدا حزب باید مستحکم گردد. زیرا کادرهای حزبی که در سایه جنبش انقلابی ساخته شده بودند در تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم مطالعه منظم نداشتند و از سوی دیگر در جنبش کارگری فعالیت نداشتند. هوشی مین پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیتههای مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دورههای کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواستهای عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادیهای دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیتهای قانونی تلفیق کرد. او تأکید میکرد که: «برای رسیدن به هدفهای فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.»
| | قوّتم میبخشد |
|
| |
|
| رهبری اصولی و صحیح هوشی مین توانست میلیونها تن از مردم ویتنام را به خود جلب کرده و وجدان سیاسی آنها را بیدار کرد.
| | ره میاندازد |
|
| |
|
| با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.
| | و اجاقِ کهنِ سردِ سَرایم |
|
| |
|
| == تاسیس حزب کمونیست ویتنام ==
| | گرم میآید از گرمی عالیدَمِشان. |
| هوشی مین میدانست که انقلاب امر مشترک تودههاست و نه اقدام عدهای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید میکرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بینالمللی را دنبال کردهاست. هوشیمین افکار انقلابی مارکسیتی ـ لنینیستی را به وسیله هفتهنامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج میکرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج تودهها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار میدادند، روز به روز شدیدتر میشد. سرانجام هوشیمین، به عنوان نماینده کمینترن در سپتامبر ۱۹۲۴ از شوروی به کانتون در کشور چین رفت و در جهت تاسیس حزب کمونیست ویتنام به فعالیت پرداخت که این امر در فوریه ۱۹۳۰ در کولون با راهاندازی کنگرهای به همت وی محقق شد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «حزب کمونیست ویتنام» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که به وسیلهٔ هوشیمین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید. او جمعی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را به وجود آوردند، به نام «سازمان انقلابی جوانان ویتنام» متشکل کرد و «اتحادیه مردم ستمدیده آسیا» را، که دارای بخش ویتنامی نیز بود، پایهگذاری کرد. وی با نشر هفتهنامهای بنام تان نی ان (جوانان) و نوشتن کتابی بنام «راه انقلاب» به آموزش تئوریک انقلابیون پرداخت. پس از این اقدام هوشی مین در ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ توسط انگلیسیها به زندان افتاد.
| |
|
| |
|
| از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشیمین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامیهای مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.
| | نام بعضی نفرات |
|
| |
|
| === هفتمین پلنوم کمیته مرکزی ===
| | رزقِ روحم شده است. |
| حمله اوت ۱۹۴۰ ژاپن به ویتنام را هوشی مین در سال ۱۹۳۹ پیشبینی کرده بود. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود امپریالیسم فراسنه و ژاپن را بعنوان دو دشمن ویتنام مشخص کرد و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه و کسب قدرت را پیشنهاد کرد.
| |
|
| |
|
| === هشتمین پلنوم کمیته مرکزی ===
| | وقت هر دلتنگی |
| این پلنوم در مه ۱۹۴۱ به ریاست هوشی مین، به منظور بسیج وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «ویت نام دک لپ دونگ مین» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت.
| |
|
| |
|
| پلنوم تصمیم گرفت که بسیج تودهها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت مییابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشیمین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بهدست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهمترین آنها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است.
| | سویشان دارم دست |
|
| |
|
| === کنفرانس ملی حزب کمونیست ویتنام ===
| | جرئتم میبخشد |
| با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشیمین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشیمین و برگ زرینی در تاریخ مبارزات ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشیمین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد.
| |
|
| |
|
| === پیروزی انقلاب ویتنام در جنگ با فرانسه ===
| | روشنم میدارد |
| پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشیمین را کاملاً به اثبات رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی بهدست نیامد. هوشیمین با دید روشنی که از هدفها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آنها یعنی فئودالها هستند. او ایمان راسخی به سوسیالیسم علمی و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی تودههای زحمتکش داشت.
| |
|
| |
|
| هوشیمین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت مردمی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشیمین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشیمین دهها نامه به مسئولان حزب نوشت و طی کتابی به نام «بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد. هوشیمین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشیمین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمعبندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم.
| | ?نوشته: رضا بابائی |
|
| |
|
| جنگ ویت مین با فرانسه ۹ سال طول كشید و فرانسه پس شكست نیروهایش در «دین بین فو» حاضر به مذاكره شد و طبق قراردا ژنو سال ۱۹۵۴ ویتنام موقتا به دو بخش تقسیم شد و مدار ۱۷ درجه عرض جغرافیایی خط تقسیم قرار گرفت و قرار شد كه از طریق رفراندم وحدت ویتنام تامین شود كه این كار بارها به تعویق افتاد و هوشی مین جنگهای غیر منظم را از سر گرفت كه این بار آمریكا مداخله كرد. نخست، مستشار نظامی و سپس سرباز به ویتنام فرستاد و شمار نیروهایش یك زمان به نیم میلیون تن رسید. <ref>[https://vista.ir/w/a/16/crnfl سایت ویستا]</ref>
| |
|
| |
|
| ==== موافقتنامه ژنو ====
| | در اوایل سال چهارم از عمر مدرسه میرزا حسن تبریزی با کمک اولیای اطفال، شاگردانش را با لباس های متحدالشکل در سر مسیر راه بازگشت ناصرالدین شاه از سفر دومش به اروپا قرار داد، و با به اهتزاز درآوردن پرچم ایران توجه پادشاه را جلب کرد و در انتهای خطابه اش با این مذموم ” سوغاتی را که ایرانیان از آستان ملک پاسبان پدر تاجدار انتظار دارند اجازه تأسیس اینگونه مدارس در ایران است ” از شاه تقاضا کرد برای تغییر اصول تعلیم و تربیت در ایران که آرزوی دیرینه اش بود به ایران برود. به این ترتیب با موافقت شاه در بازگشت به ایران، رشدیه نیزهمراه ملتزمین رکاب قرار گرفت. شاه هر روز ساعتی رشدیه را احضار و در مورد مدرسه سوالاتی می کرد، رشدیه جوان و بی تجربه غافل از فکر و نیت شاه، منافع مدرسه را به طور جامع شرح میدهد. شاه زیرک هم که احداث مدرسه را بر خلاف منافع سلطنت خود میبیند امر به جا گذاشتن رشدیه در نخجوان میانه راه و نگهداشتن وی تا رسیدن شاه به تهران میدهد. میرزا حسن قصد میکند به ایروان باز گردد اما به دستور شاه حتی از بازگشتش به ایروان نیز ممانعت می کنند ناچار پس از مدت تعیین شده به تبریز باز می گردد و این ماجرا را کاملاً مسکوت می گذارد که مبادا با اوا مهر و موم شدن مدرسه اش توسط کارگزار ایران روبرو میشود، با منحل شدن مدرسه ناچار رشدیه ایروان را ترک کرده عازم تبریز میشود. |
| در جنگ میهنی علیه فرانسه، که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدیدترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند، و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو (۲۶ نوامبر ۱۹۵۴) هوشی مین اعلام کرد که حاضر است با دولت فرانسه توافق سیاسی برمبنای احترام صمیمانه به استقلال واقعی ویتنام امضاء کند. به این ترتیب، پس از امضای موافقت نامه ژنو (۲۰ ژوئیه ۱۹۵۴) برای نخستین بار در تاریخ، یک کشور کوچک و ضعیف مستعمره، یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد. | |
|
| |
|
| سال ۱۹۶۰ قیامهای هماهنگ و عمومی در ویتنام جنوبی آغاز شد که نهایتا با تشکیل «جبهه ملی ویتنام جنوبی برای آزادی» در دسامبر ۱۹۶۰ و فراخوان هوشی مین به دفع حملات آمریکا با این بیان که: <blockquote> | | در بازگشت به ایران نخستين مدرسه نوين را در سال ۱۲۶۶شمسی ( 1305 قمری ) در محله ششگلان تبريز بنا نهاد. اين مدرسه در مدت زمان کوتاهی با استقبال مردم روبرو شد و موجب واکنش شدید مکتب داران و سنت گرایان قرار گرفت. با اینکه میرزا حسن در کسوت روحانی بود، روحانیون متعصب تبریز وی را تکفیر و او را بابی نامیدند و حکم به انهدام مدرسه رشدیه دادند. با حمله به مدرسه و تخریب آن رشدیه فرار کرده به مشهد می رود. در آنجا مدرسه جدیدی تآسیس کرد و مجددأ مورد حمله متعصبین و اشرار قرار گرفت. اینبار نیز رشدیه را به سختی کتک زده و دستش را می شکنند. به دنبال این وقایع رشدیه هر بار مصمم تر در مکانی دیگر مدرسه تاسیس می کند بین سال های ۱۲۶۶ و ۱۲۷۳ شمسی نه بار مدرسه تأسیس می کند و هر بار با کار شکني ها و دسيسه هاي متعصبین و بد انديشان پي درپي بسته می شود و حتی يكی از شاگردان جان خود را از دست می دهد و خودش بارها مورد حمله قرار می گیرد و به سختی آسیب می بیند و باز ادامه می دهد. |
| «ممکن است جنگ پنج، ده، بیست سال یا بیشتر به طول انجامد. ممکن است هانوی و هایفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانهها نابود گردد، ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد...»</blockquote>
| |
| ماشین جنگی آمریکا را در اول نوامبر ۱۹۶۸ناگزیر از پایان دادن بی قید و شرط بمباران و گلولهباران تمامی خاک ویتنام و مذاکره با نمایندگان جمهوری دموکراتیک ویتنام شمالی و جبهه ملی ویتنام جنوبی در کنفرانس چهارجانبه پاریس کرد.
| |
| == هوشی مین و اخلاق انقلابی ==
| |
|
| |
|
| | امین الدوله که مردی خیر اندیش و ترقی طلب بود در زمانی که کارگزار آذربایجان شد از رشدیه حمایت کرد و حمایت دولت از رشدیه رسمیت یافت. معروف است که امین الدوله به رشدیه گفته بود ” اگر بخواهم به مملکت خدمت کنم، توسعه فکر شما اولین قدم اقدامات من خواهد بود “. در سال 1315 امین الدوله در تهران به صدارت رسید و بلافاصله رشدیه را به تهران دعوت کرد، اولین دبستان رشدیه در تهران در این سال در باغ کربلایی عباسعلی با حمایت امین الدوله افتتاح شد. شش ماه از عمر مدرسه گذشته بود که امین الدوله از صدارت عزل و تبعید شد وعلی اصغر خان اتابک به جای وی منصوب شد. با روی کار آمدن صدراعظم هایی چون اتابک و بعد از او عبدالمجید میرزا عین الدوله که از نظر رشدیه خائن و وطن فروش بودند گرفتاریهای رشدیه از نو شروع شد و فعالیت های رشدیه از جنبه های علمی و فرهنگی فرا رفته ابعاد سیاسی به خود گرفت. |
|
| |
|
| ویژگی خاص هوشی مین تاکید بر اخلاق انقلابی مانند: سختکوشی، درستکاری، صرفهجویی، از خودگذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لافزنی و خودستایی، ایثار و فداکاری، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی بود و انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم - لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق میکرد.
| | در این دوران به منظور افشا کردن و آگاهی مردم از آنچه می گذشت، دست به انتشار شب نامه زد. در این شب نامه ها علاوه بر شرح مظالم عین الدوله و عمال زیر دست او و فشارهای طاقت فرسای حکومت های محل ها، از مردم برای گرفتن حقوق حقه خود و مقاومت در مقابل خودمختاری و بریدن زنجیر های اسارت دعوت و راهنمایی های لازم را هم می کرد. |
|
| |
|
| شصت سال زندگی شخصی هوشیمین که توام با مبارزه و کار مداوم برای مردم میهنش سپری شد روشنی گویای پای بندی او به فضائل اصیل انسانی است. از جمله پایداری و فداکاری و گذشت از منافع شخصی، ساده زیستی
| | به دنبال انتشار این شب نامه ها دست به ابتکار دیگری زد، در هفدهم ربیع الاول سال 1323 قمری رشدیه جلد اول کتاب “کفایة التعلیم” را برای درس فارسی و املای شاگردان چاپ کرد، در آخر کتاب صفحات ویژه ای چاپ کرد به نام “تنبیه الغافلین یا ارشاد الطالبین” که اسما معاهده ایست بین مدیر مکتب رشدیه و اجزای مکتب رشدیه ” که در سه هزار جلد به طبع رسید و در ذی الحجه همان سال به چاپ دوم در پنج هزار جلد رسیده و به سرعت فروش رفت. تقی زاده که خود از شاگردان دوره اول مدرسه رشدیه تبریز بود درباره اش گفته بود: ” آقای رشدیه تنبیه الغافلین شما نه تنها اولین درس مشروطیت و آزادی طلبی بود، بلکه آخرین درس مشروطیت و آزادی هم همان است “. |
|
| |
|
| زندگی شخصی و مبارزاتی هوشی مین نشاندهنده پایبندی او به فضائل اصیل انسانی و انقلابی بود. ساده زیستی، فداکاری و گذشتن از منافع شخصی و نثار بدون تبعیض عواطف و عشق خود به همه طبقات و اقشار و اقلیتهای ملی ومذهبی ویتنام و التزام او به انتقاد و انتقاد از خود به منظور مقابله با تمایلات جاهطلبانه در بحبوحهی مبارزات طولانی و سرسختانه استقلال طلبانه موید همین ویژگی برجسته او بود.
| | رشدیه از حُسن استقبال مردم در استقبال از کتاب کفایت التعلیم آنچنان به وجد آمد که در صدد انتشار روزنامه برآمد. با مشکلات بسیار امتیاز مجله مصور مکتب را گرفت. نخستین شماره در سال 1323 هجری قمری منتشر شد. چنانچه از نامش پیداست در ظاهر مربوط به مکتب و امور مربوط به آن بود ولی دست کمی از کتاب “تنبیه الغافلین یا ارشاد الطالبین” نداشت و در همه جا ادب و احترام ظاهر کاملا حفظ می شد. پس از مدتی عین الدوله به ستوه آمد و رشدیه را به همراه دو تن دیگر مجدالاسلام کرمانی ( ناشر و نویسنده روزنامه ادب ) و میرزا آقای اصفهانی که در حبل المتین کلکته می نوشت را دستگیر و به کلات تبعید کردند. |
|
| |
|
| هوشی مین در کتاب اخلاق انقلابی که خود در سراسر زندگی به رهنمودهای آن پایبند بود و هم اکنون جزء دروس مدارس ویتنام است این ارزشها را ثبت کرده است.
| | گرچه درباره ابعاد علمی و آموزشی شخصیت میرزا حسن رشدیه کتب و مقالات اندکی منتشر شده، اما ابعاد سیاسی و تاریخی و نقش مهم او در گسترش و پیروزی اندیشه مشروطه خواهی در ایران، مغفول واقع شده است. |
|
| |
|
| '''منبع: آران پیپر- تحقیق و مقاله دانشآموزی و دانشجویی''' تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)
| | از او ۲۷ جلد اثر به جا مانده است که از ميان آنها مي توان به این موارد اشاره کرد: بدايه التعليم، هدايه التعليم، نهاية التعليم، تحفه الصبيان، صد درس، تنبيه الغافلين، ارشاد الطالبين و … |
|
| |
|
| == اصول اساسی تفکر هوشی مین ==
| | ميرزا حسن رشديه در اواخر عمر با خانواده اش به قم رفت، مدرسه اش را در مجاورت تکیه ملا محمود دایر کرد و اطفالی را که اکثرا فقیر و بی بضاعت بودند دعوت کرده و بر طبق میلش دبستانی بپا کرد. علاوه بر مدیریت، کلاس اول را خود اداره می کرد. در قم در همان مدرسه، کلاس مخصوصی هم برای تدریس به نابینایان گشود و به طرز خاصی ایشان را تعلیم می داد. |
|
| |
|
| * رهایی ملی، طبقاتی و انسانی
| | میرزا حسن رشدیه در 18 آذر 1323 شمسی در ۹۳ سالگی درگذشت. |
| * استقلال
| |
| * وحدت ملی
| |
| * مالکیت مردم بر همهی امور از جمله تشکیل دولت
| |
| * توسعه اقتصادی و فرهنگی
| |
| * دفاع ملی
| |
| * تربیت نسل انقلابی
| |
| * تاسیس یک حزب پاک و قوی که اعضا و رهبران آن خادم مردم باشند
| |
|
| |
|
| == سخنان هوشی مین ==
| | در واپسین روزهای زندگی، چنین وصیت کرده بود: |
| در فقدان لنین (۱۹۲۴) هوشیمین چنین نوشت:<blockquote>«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران لنین متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. معهذا ما معتقدیم کمینترن و بخشهای آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیههای او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان میدهد».</blockquote>هوشی مین متاثر از انقلاب اکتبر روسیه و مجذوب تزهای لنین در باره مسئله ملی و استعماری معتقد بود که رهایی مردم ویتنام نیز از همین مسیر میگذرد. | |
|
| |
|
| او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه میکرد: <blockquote>«سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرتهای امپریالیستی را تهیه میکنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»</blockquote>
| | “مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود” |
|
| |
|
| در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می گوید: <blockquote>«سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه بلحاظ جسمی در عذابم اما روحیهام تزلزلناپذیر است»</blockquote>
| |
| پس از انقلاب اکتبر در روسیه، پس از خواندن تزهای لنین دربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم میزد و با صدای بلند، گویی مردم را مورد خطاب قرار میدهد، میگفت:<blockquote>«هموطنان ستمکش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی». </blockquote>
| |
| برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آنها، وی دریافته بود، تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم میتواند به چنین پیروزی برسد. او میگفت: <blockquote>
| |
| «قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و فعالیتهای علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم میتواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.» </blockquote>
| |
| پس از دخالت آمریکا به ویتنام هوشی مین در فراخوانی برای مقابله چنین گفت: «ممکن است جنگ پنج ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانه ها نابود گردد ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .»
| |
|
| |
|
| همواره این جمله لنین را یادآوری میکرد: <blockquote>
| |
| «بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری میشود، میتواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» </blockquote>
| |
| دهم اكتبر سال ۱۹۵۴«هوشی مین» رهبر ویتنام همزمان با پایین كشیده شدن پرچم فرانسه پس از ۷۰سال در شهر هانوی، بدون كوچكترین تشریفاتی و این كه اجازه دهد از او استقبال شود وارد این شهر شد و ضمن نطقی از مردم خواست كه ضمن ادامه مبارزه، سازندگی را هم فراموش نكنند و تنها تولیدات ویتنام است كه می تواند پشتوانه مبارزات باشد. وی گفت كه دولتهای بزرگ به منظور حفظ برتری خود نمی خواهند كشورهای دیگر از نظر اقتصاد داخلی خودكفا و نیز دارای سلاحهای پیشرفته باشند و ویتنامیها باید این دو نكته را از نظر دور ندارند.
| |
|
| |
|
| كشور خودكفا در امور اقتصادی و دفاع برای خود یك قدرت است و كسی در صدد در آویختن با یك قدرت بر نمیاید و بر این دو مورد باید ابزارهای بالا بردن سطح آگاهیها را اضافه كنیم كه عبارتند از نشر كتاب، رسانهها و مدارس كه گردانندگان این سه ابزار گرانبها، آموزگاران جامعه بشمار میآیند كه باید تشویق شوند، دلگرم باشند و رعایت احوال آنان لازم است. انسان آگاه را نمیتوان اسثتمار كرد و تحت ستم قرارداد و به او زور گفت.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/09e12 سایت ویستا]</ref>
| | سالشمار برخی از وقایع مهم زندگی میرزا حسن رشدیه |
|
| |
|
| == درگذشت هوشی مین ==
| | • تولد |
| هوشی مین در صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ در سن ۷۹ سالگی درگذشت.
| |
|
| |
|
| هوشی مین یکی از تاثیرگذارترین رهبران جهان به حساب می آید. مجله تایم او را در فهرست ۱۰۰ فرد مهم قرن بیستم در سال ۱۹۹۸ قرار داد. اندیشه و انقلاب او الهامبخش بسیاری از رهبران و مردم در مقیاس جهانی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین در جریان جنبش ضد استعماری بود که پس از جنگ جهانی دوم رخ داد. او به عنوان یک کمونیست، یکی از معدود شخصیتهای بینالمللی بود که در غرب مورد توجه قرار گرفت و به اندازه سایر حاکمان و جناحهای کمونیست با انتقادات بینالمللی مواجه نشد و حتی برای اقدامات خود مورد تحسین قرار گرفت.<ref>[https://www.bitabook.ir/product/%D9%87%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D9%86/ سایت بیتا بوک]</ref>
| | • 1298 ق. آغاز سفرهای رشدیه برای تحصیل به کشورهای روسیه(شهر ایروان در کشور ارمنستان کنونی) عثمانی، مصر و لبنان |
| | |
| | • 1301 ق. تاسیس نخستین مدرسه ایرانی برای مسلمانان قفقازی(رشدیه، 1370، ص 20) به کمک حاجی آخوند برادر ناتنی میرزا حسن رشدیه |
| | |
| | • 1305 ق. تاسیس اولین مدرسه در مسجدی در شهر تبریز و آموزش کودکان با اسلوب جدید و صدور حکم تکفیر وی و تکرار اتفاقات فرار رشدیه به شهرهای مختلف و تاسیس مدارس جدید. |
| | |
| | • 1312 ق. تاسیس مدرسه جدید رشدیه قبل از سال 1312 ق. در محله لیل آباد شهر تبریز |
| | |
| | • 1313 – 1314 ق. انتصاب امین الدوله به پیشکاری آذربایجان و بازگشت رشدیه به ایران و حمایت امین الدوله از رشدیه و در نتیجه موفقیت و پیشرفت مدرسه رشدیه |
| | |
| | • 1314- 1315 ق. انتخاب امین الدوله به صدر اعظمی و احضار رشدیه به تهران و تشکیل انجمن معارف و آغاز کار مدارس ابتدایی جدید در تهران با حمایت دولت |
| | |
| | • 1316 ق. رواج و افزایش تعداد مدارس جدید(در مقطع ابتدایی)، عزل امین الدوله از صدراعظمی در سال 1316 ق. و رشدیه یکی از حامیان اصلی خود را از دست داد. |
| | |
| | • 1316 ق. با آغاز صدارت امین السلطان واختلاف رشدیه با انجمن معارف؛ اعیان و اشراف از ترس صدراعظم فرزندانشان را از مدرسه رشدیه خارج کردند و فشار برای تعطیلی مدرسه رشدیه افزایش یافت و با حمایت شیخ هادی نجم آبادی مدرسه به حیات خود ادامه داد. |
| | |
| | • 1319 ق. سفر رشدیه به حج جهت در امان ماندن از دست ماموران حکومتی و بازگشت به تهران با بهتر شدن وضیعت و با توجه به منحل شدن مدرسه رشدیه در تهران، وی برای تحصن به شهر قم رفت. دشمنی امین السلطان با رشدیه سبب جمع شدن مخالفانش در اطراف رشدیه شد و امین السلطان تصمیم به تبعید رشدیه به اردبیل را می گیرد که بنا به دلایلی عملی نمی شود. |
| | |
| | • 1320 ق. وفات شیخ هادی نجم آبادی یکی از مهم ترین حامیان اصلی رشدیه. |
| | |
| | • 1321 ق. انتخاب عبدالمجید میرزا عین الدوله به صدر اعظمی و دائر شدن مجدد مدرسه رشدیه |
| | |
| | • 1322 ق. وفات امین الدوله یکی دیگر از حامیان اصلی رشدیه. |
| | |
| | • 1323 ق. تاسیس مدرسه جدید رشدیه به نام “مکتب رشدیه” زیرا قبلا مدرسه رشدیه تاسیس شده بود و منحصر به امین الدوله(و بازماندگانش) بود. |
| | |
| | • 1324 ق.تبعید رشدیه به کلات و با عزل عین الدوله از مقام صدر اعظمی و انتصاب میرزا نصرالله مشیرالدوله وی مشهد دعوت می شود و پس از مدتی از آنجا به دیدار عبدالرحیم طالبوف در روسیه رفت. |
| | |
| | • 1325 ق. تاسیس مدرسه حیات جاوید به مدیریت میرزا حسن رشدیه |
| | |
| | • 1326 ق. انتشار روزنامه طهران به مدیریت و صاحب امتیازی میرزا حسن رشدیه |
| | |
| | • 1330 ق. استخدام رشدیه در وزارت معارف به سمت بازرس مدارس |
| | |
| | • 1332 ق. انتصاب رشدیه به سمت امانت اوقاف و ریاست اوقاف قزوین |
| | |
| | • 1336 ق. انتصاب رشدیه به سمت ریاست معارف گیلان |
| | |
| | • 1302 ش. بازنشستگی رشدیه و تقاضای درخواست تاسیس دبستان در رشت و مهاجرت به تهران |
| | |
| | • 1308 ش. درخواست تاسیس مدرسه در اردبیل(به درخواست اهالی آن شهر) |
| | |
| | • 1315 ش. تاسیس مدرسه شش کلاسه در شهر قم |
| | |
| | • 1323 ش. وفات |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |