|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
| | اندازه تصویر = | | | اندازه تصویر = |
| | عنوان تصویر = حسین همدانی | | | عنوان تصویر = حسین همدانی |
| | زادروز = ۲۴ آذر ۱۳۲۹ | | | زادروز = ۲۴ آذر ۱۳۳۹ |
| | زادگاه = آبادان | | | زادگاه = آبادان |
| | مکان ناپدیدشدن = | | | مکان ناپدیدشدن = |
خط ۷۵: |
خط ۷۵: |
| | پانویس = | | | پانویس = |
| }} | | }} |
| '''حسین همدانی،''' با نام اصلی حسین شاهکویی، (۲۴ آذر ۱۳۲۹ – ۱۶ مهر ۱۳۹۴) از فرماندهان اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سرکوب مردم کردستان و تهران و مردم سوریه بود و از این نظر نقش مهمی در تحولات نظامی ایران و منطقه ایفا کرد. | | '''حسین همدانی،''' با نام اصلی حسین شاهکویی، (زادهی ۲۴ آذر ۱۳۳۹ در آبادان – مرگ ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در محور حلب سوریه) از فرماندهان اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در سرکوب مردم کردستان و تهران و مردم سوریه نقش مهمی داشت. |
| | |
| | در تشکیل سپاه در همدان به همراه مرضیه دباغ و کردستان نقش داشت و در جنگ ایران و عراق مشارکت داشت. |
|
| |
|
| همسرش پروانه چراغ نوروزی و ۴ فرزند دارد. | | همسرش پروانه چراغ نوروزی و ۴ فرزند دارد. |
|
| |
|
| == زندگینامه حسین همدانی == | | == زندگینامه حسین همدانی == |
| حسین همدانی در آبادان از پدر و مادر همدانی متولد شد. پدرش کارمند شرکت نفت بود که در سه سالگی او درگذشت. | | حسین همدانی در آبادان از پدر و مادر همدانی متولد شد. پدرش کارکنان پالایشگاه آبادان بود که سال ۱۳۴۲ در سه سالگی او درگذشت. به اتفاق خانواده به همدان مراجعت کرد و دوران کودکی و تحصیل را در این شهر با کار کردن در مغازه عطاری و کارگاه بخاری سپری کرد. بعد از ترکتحصیل راهی تهران و آنجا مشغول بهکار شد. |
|
| |
|
| در جوانی در کلاسهای مذهبی اسدالله مدنی که در همدان تبعید بود شرکت میکرد، چند بار توسط ساواک در سالهای قبل از انقلاب ضد سلطنتی دستگیر و زندانی شد. | | در جوانی در کلاسهای مذهبی اسدالله مدنی که در همدان تبعید بود شرکت میکرد، چند بار توسط ساواک در سالهای قبل از انقلاب ضد سلطنتی دستگیر و زندانی شد. |
|
| |
|
| پس از انقلاب، پایهگذار سپاه پاسداران استان همدان و کردستان بود و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد. چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می شناخت. | | پس از انقلاب،به همراه مرضیه دباغ پایهگذار سپاه پاسداران استان همدان و کردستان بود و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد. |
|
| |
|
| با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک های ضدانقلاب را می شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتح المبین و بیت المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر 32 انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد.
| | پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، در سرکوب مردم کردستان شرکت مستقیم داشت. پس از آن در جنگ ایران و عراق شرکت کرد و فرماندهی جبهه میانی سر پل ذهاب و عملیاتهای مطلعالفجر را بعهده گرفت. |
|
| |
|
| سردار همدانی در کنار شهید محمود شهبازی و دیگر رزمندگان
| | به همراه همت و متوسلیان و شهبازی در تشکیل لشکر ۲۷ محمدرسولالله شرکت کرد.بهعنوان فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین همدان نقش داشت. فرماندهی لشکر ۱۶ قدس و هدایت عملیات کربلای ۴ و ۵ را نیز داشت. در جریان عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران بنام فروغ جاویدان در قالب فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور عمل میکرد. |
|
| |
|
| دیری نپایید که هدایت و فرماندهی لشکر 16 قدس گیلان را به او واگذار کردند و عملیات های مهم و حیاتی همچون کربلای 4 و کربلای 5 را با شیرمردان گیلکی به سرانجام رساند. معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه عملیاتی قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، از فرماندهای زبده همچون دیگر فرماندهان سپاه اسلام آماده ساخت و تا آخرین عملیات موفق سپاه اسلام با منافقین کوردل که با نام مرصاد به نتیجه رساند، لحظه ای آرام نگرفت و پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیات ارزنده اش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر 4 بعثت در غرب کشور، کارنامه ای موفق از خود به جای گذاشت.
| | معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیت های ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج درحساس ترین و مهمترین مواضع سپاه نقش داشت. |
|
| |
|
| همدانی به همراه شهیدان همت، خرازی و احمد کاظمی در کنار رهبر انقلاب
| |
|
| |
| معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیت های ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرمانده ای کهنه کار با کوله باری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساس ترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگی های خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود.
| |
|
| |
|
|
| |
|
| === پستهای حسین همدانی === | | === پستهای حسین همدانی === |
| | مواضع حسین همدانی در سپاه پاسداران عبارتند از: |
|
| |
|
| | | === فرمانده سپاه همدان: === |
| پستهای رسمی سردار حسین همدانی در سپاه پاسداران
| |
| | |
| سردار حسین همدانی از چهرههای برجسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در دوران خدمت خود مسئولیتهای مهمی بر عهده داشت. برخی از پستهای کلیدی او عبارتند از:
| |
| | |
| | |
| فرمانده سپاه همدان: | |
|
| |
|
|
| |
|
| از نخستین مسئولیتهای وی پس از پیوستن به سپاه، فرماندهی سپاه همدان در اوایل انقلاب بود. | | از نخستین مناصب وی پس از پیوستن به سپاه، فرماندهی سپاه همدان در اوایل انقلاب بود. |
|
| |
|
| نقش او در مقابله با ناآرامیهای ابتدای انقلاب در غرب کشور، بهویژه در مناطق کردستان، مورد توجه قرار گرفت.
| | در سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب، حسین همدانی در سرکوب مردم در مناطق کردستان و همدان نقش کلیدی داشت. |
|
| |
|
| فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین: | | === فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین: === |
| | این لشکر در دوران جنگ ایران و عراق تحت فرماندهی همدانی در عملیاتهای مختلف از جمله کربلای ۵ و والفجر ۸ حضور داشت. |
|
| |
|
| این لشکر در دوران جنگ ایران و عراق نقش مهمی ایفا کرد و تحت فرماندهی همدانی در عملیاتهای مختلف از جمله کربلای ۵ و والفجر ۸ حضور داشت.
| | === فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله (تهران): === |
| | |
| فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله (تهران): | |
| | |
| پس از جنگ، همدانی فرماندهی این لشکر را برعهده گرفت که یکی از یگانهای کلیدی سپاه در پایتخت بود.
| |
| | |
| جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله:
| |
| | |
| این قرارگاه که مسئولیت تأمین امنیت تهران و مقابله با ناآرامیها را بر عهده دارد، یکی از نهادهای امنیتی حساس سپاه محسوب میشود.
| |
| | |
| مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران:
| |
| | |
| در سالهای پایانی فعالیت وی، بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه، به ویژه در مسائل امنیتی و منطقهای فعالیت میکرد.
| |
| | |
| نقش حسین همدانی در سرکوب تظاهرات مختلف
| |
| | |
| سرکوب ناآرامیهای سالهای اولیه انقلاب در غرب کشور:
| |
| | |
| | |
| در سالهای آغازین انقلاب، حسین همدانی در مقابله با گروههای مسلح مخالف در مناطق کردستان و همدان نقش کلیدی داشت.
| |
| | |
| سرکوب اعتراضات دانشجویی (۱۸ تیر ۱۳۷۸):
| |
|
| |
|
|
| |
|
| به عنوان فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله، نقش او در بسیج نیروهای بسیج و سپاه برای مقابله با اعتراضات دانشجویی در تهران پررنگ بود. | | به عنوان فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله، نقش او در بسیج نیروهای بسیج و سپاه برای مقابله با اعتراضات دانشجویی در تهران پررنگ بود. |
|
| |
|
| سرکوب اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸: | | ==== سرکوب اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸: ==== |
|
| |
|
|
| |
|
| مهمترین نقش امنیتی سردار همدانی در این دوره بود که به عنوان یکی از فرماندهان قرارگاه ثارالله مسئولیت مدیریت ناآرامیها را برعهده داشت. | | مهمترین نقش امنیتی همدانی در این دوره بود که به عنوان یکی از فرماندهان قرارگاه ثارالله مسئولیت سرکوب اعتراضات را برعهده داشت. |
|
| |
|
| او در خاطرات خود اشاره کرده بود که از نیروهای بسیج و همچنین گروههایی از افراد غیررسمی (مانند اعضای هیئتهای مذهبی) برای سرکوب اعتراضات استفاده کرده است. | | او در خاطرات خود اشاره کرده بود که از نیروهای بسیج و همچنین گروههایی از اراذل و اوباش و (اعضای هیئتهای مذهبی) برای سرکوب اعتراضات استفاده کرده است. |
|
| |
|
| این نقش مورد انتقاد گسترده فعالان حقوق بشر و معترضان قرار گرفت.
| | ===== سازماندهی اراذل و اوباش ===== |
| | حسین همدانی در گفتگویی با سایت تابناک و در گزارشی از ۶ دیماه ۸۸ به نقش خود و «اراذل و اوباش» در سرکوب معترضان میپردازد و میگوید: <blockquote>«۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در منزلشان کنترل میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. |
|
| |
|
| سازماندهی نیروهای مدافع حرم در سوریه:
| | بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.» |
| | |
| | |
| اگرچه این فعالیت مستقیم به اعتراضات داخلی مربوط نمیشود، همدانی در سازماندهی نیروهای شبهنظامی در سوریه نیز از روشهایی مشابه برای مقابله با شورشیان و مخالفان دولت استفاده کرد.
| |
|
| |
|
| تحلیل عملکرد امنیتی همدانی
| | «همهی سینماهای تهران را اجاره کردم. تمام مدارس و حسینیهها را در اختیار گرفتیم. بچهها با لباس مشکی در میدان حضور داشتند. نزدیک به ۳۰ هیئت را هم که با من مرتبط بودند را هم آماده کردیم و گفتم دستهها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید». او تاکید میکند که در سرکوب جنبش سبز «۴۵ هزار بسیجی در این صحنه بودند».</blockquote>پس از مرگ همدانی، محمد علی جعفری، فرمانده وقتِ سپاه نیز گزارش او را تایید و تصریح میکند که «اگر درایت و مدیریت سردار همدانی در عاشورای سال ۸۸ نبود، جمع کردن این فتنه سخت میشد». جعفری البته تاکید میکند که همدانی بعد از سرکوب جنبش سبز «آرام و قرار نداشت و داوطلبانه» و برای سرکوب اعتراضات مردم سوریه راهی دمشق شد و «کولهبار تجربیات سردار در سوریه به کمک ایشان آمد.» |
|
| |
|
| حسین همدانی به دلیل تجربه طولانی در مدیریت بحران و مقابله با ناآرامیها، از چهرههای کلیدی سپاه پاسداران در مسائل امنیتی محسوب میشد.
| | ==== سرکوب اعتراضات دانشجویی (۱۸ تیر ۱۳۷۸): ==== |
|
| |
|
|
| |
|
| همدوره همت، شهبازی، متوسلیان در لشکر ۲۷ محمدرسولالله بود.
| | این نقشها مورد انتقاد گسترده فعالان حقوق بشر و معترضان قرار گرفت. |
|
| |
|
| | === جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله: === |
|
| |
|
| نیرویی مشابه بسیج در همدستی با بشار اسد تاسیس کرد.
| |
|
| |
|
| | این قرارگاه که مسئولیت تأمین امنیت تهران و مقابله با اعتراضات مردمی را بر عهده دارد، یکی از نهادهای امنیتی حساس سپاه محسوب میشود. |
|
| |
|
| مسئولیت های سردار سرتیپ حسین همدانی در هشت سال دفاع مقدس:
| |
|
| |
|
| 1 ـ فرمانده لشکر 32 انصارالحسین استان همدان
| | فرمانده لشکر ۱۶ قدس استان گیلان |
|
| |
|
| 2 ـ فرمانده لشکر 16 قدس استان گیلان
| | معاونت عملیات قرارگاه قدس |
|
| |
|
| 3 ـ معاونت عملیات قرارگاه قدس
| | فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر ۴ بعثت |
|
| |
|
| مسئولیت های پس از دفاع مقدس:
| | رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران |
|
| |
|
| 1 ـ فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر 4 بعثت
| | جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره) |
|
| |
|
| 2 ـ رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران
| | جانشین سازمان بسیج |
|
| |
|
| 3 ـ جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره)
| | فرمانده سپاه محمد رسولالله (ص) تهران |
|
| |
|
| 4 ـ مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
| | === مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران: === |
|
| |
|
| 5 ـ جانشین سازمان بسیج مستضعفان
| |
|
| |
|
| 6-فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران
| | در سالهای پایانی وی، بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه، به ویژه در مسائل امنیتی و منطقهای فعالیت میکرد. |
|
| |
|
| گفتنی است، سردار سرتیپ همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.
| | === حضور همدانی در سوریه === |
| | همدانی خود در خاطراتش نقل میکند:<blockquote>«...همکاران ما مانند سردار اشتری که از فرماندهان و مسئولین نیروی انتظامی بودند، در همان مراحل اول برای کمک مستشاری به این کشور رفتند. بعد از ایشان برادرمان سردار چیذری چند ماهی درسوریه حضور پیدا نمودند و نهایتاً در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۹۰ بنده به این کشور مأمور شدم. زمانی که من به عنوان فرماندۀ سپاه تهران خدمت میکردم، هنوز آثار فتنۀ ۸۸ و مشکلات ناشی از آن باقی بود. ما در حال توسعۀ سپاه محمد رسولالله ( صلیاللهعلیهو آله ) بودیم. نواحی را از شش ناحیه به بیستودو ناحیه توسعه دادیم. در حال سَر و سامان دادن به سازمان رزم گردانهای امنیتی بودیم که سردار جعفری بنده را احضار نمودند. خدمت ایشان رسیدم و بعد از ارائۀ گزارشی از وضعیت سپاه تهران، به ایشان فرمودند: فلانی به سوریه میروید؟...»<ref>نقل از خاطرات حسین همدانی يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۷ ب.ظ</ref></blockquote> |
|
| |
|
| مسئولیتها پس از جنگ
| | ==== سازماندهی نیروهای نیابتی در سوریه: ==== |
|
| |
|
| پس از پایان جنگ، همدانی مسئولیتهای متعددی در سپاه پاسداران بر عهده گرفت، از جمله فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله و سپاه محمد رسولالله تهران. وی همچنین به عنوان جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله و مشاور فرمانده کل سپاه فعالیت کرد.
| |
|
| |
|
| | با شروع بحران سوریه و قیام مردم علیه بشار اسد، همدانی در سازماندهی نیروهای شبهنظامی به نام دفاع وطنی در سوریه از الگوی بسیج در سرکوب قیامهای مردمی استفاده کرد. |
|
| |
|
| حضور در سوریه
| | وی در مصاحبهای گفت: <blockquote> |
| | «سقوط سوریه به این معنی بود که ما باید با دشمن در مرزهای خودمان بجنگیم.»</blockquote>حسین همدانی به دلیل تجربه طولانی در مشارکت در قتل و سرکوب مخالفان و معترضان، از چهرههای کلیدی سپاه پاسداران در مسائل امنیتی محسوب میشد. |
|
| |
|
| با آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، سردار همدانی به عنوان فرمانده ارشد سپاه پاسداران در سوریه حضور یافت و نقش مهمی در سازماندهی نیروهای مدافع حرم و مشاوره به ارتش سوریه ایفا کرد. وی در مصاحبهای اظهار داشت: «سقوط سوریه به این معنی بود که ما باید با دشمن در مرزهای خودمان بجنگیم.»
| | یکی از فرماندهان سپاه پاسداران به نام ثابت درباره مهمترین اقدامات حسین همدانی در سوریه میگوید: وی ذر سازماندهی، برنامهریزی برای ارتش سوریه و تشکیل بسیج مردمی سوریه را عهدهدار بود و نیروهای ۱۶ استان سوریه را به تفکیک سازماندهی کرد. |
|
| |
|
| انصاف نیوز
| | وی میافزاید: جبهه النصره ۴ سال به دنبال وی بود و یک مرتبه در محل سکونت خودش مورد هدف اسلحههای دوربرد و دوربیندار قرار گرفت که به سرانجام نرسید. |
|
| |
|
| | همدانی، به دلیل مشارکت در قتل و سرکوب مردم دو نشان فتح از دست خامنهای گرفته است. |
|
| |
|
| شهادت
| | == مرگ حسین همدانی == |
| | حسین همدانی در ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در حین ماموریتی در حلب سوریه به کمین مقاومت سوریه افتاد. وی ارشدترین فرمانده سپاه پاسداران بود که در جنگ داخلی سوریه کشته شد. |
|
| |
|
| سردار همدانی در ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در حین انجام مأموریت مستشاری در حلب سوریه به شهادت رسید. وی ارشدترین فرمانده سپاه پاسداران بود که در جنگ داخلی سوریه کشته شد.
| | ساعت ۳.۵ همان روز برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست مخالفان بشار اسد بود رفته و در راه به کمین برمیخورند، پارهای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت میکند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار میبندند و راننده از ناحیه کمر و همدانی از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده میشود که ساعت ۸ شب میمیرد. |
|
| |
|
| MISAQ
| | واژگونی خودروی او در جاده خناصر – إثریة در جنوب شرق حلب در مسیر استان حما اتفاق افتاد. |
| | |
| | |
| سخنان و دیدگاهها
| |
|
| |
|
| | == سخنان و دیدگاههای همدانی == |
| سردار همدانی در سخنرانیهای خود به اهمیت حضور ایران در سوریه و نقش آن در مقابله با تهدیدات منطقهای تأکید داشت. وی معتقد بود که جنگ سوریه، جنگی بین مسلمانان سنی است و رسانهها بهگونهای وانمود میکنند که این جنگ بین شیعه و سنی است. | | سردار همدانی در سخنرانیهای خود به اهمیت حضور ایران در سوریه و نقش آن در مقابله با تهدیدات منطقهای تأکید داشت. وی معتقد بود که جنگ سوریه، جنگی بین مسلمانان سنی است و رسانهها بهگونهای وانمود میکنند که این جنگ بین شیعه و سنی است. |
|
| |
|
| ISNA
| | همدانی زمانی که جانشین فرماندهٔ نیروی مقاومت بسیج بود طی یکی سخنرانی در آبان ماه ۱۳۸۷ در شهر همدان اظهار داشت که جمهوری اسلامی تأمینکنندهٔ بخشی از تسلیحات ارتشهای آزادیبخش منطقه است. |
| | |
| | |
| منابع
| |
| | |
| حسین همدانی - ویکیپدیا
| |
| | |
| زندگینامه سردار شهید حاج حسین همدانی - حوزه
| |
| | |
| تازهترین سخنان سردار همدانی در مورد سوریه - ایسنا
| |
| | |
| شهید سردار «حسین همدانی» که بود؟ - تابناک
| |
| | |
| ماجرای گفتگوی آخر سردار همدانی با «آقا» - مشرق نیوز
| |
| | |
| نگاهی به زندگی سردار شهید حاج «حسین همدانی» - خبرگزاری دفاع مقدس
| |
| | |
| شهید همدانی که بود و چگونه زندگی کرد؟ - خبرگزاری میزان
| |
| | |
| این منابع اطلاعات جامعتری درباره زندگی و دیدگاههای سردار حسین همدانی ارائه میدهند.
| |
| | |
| | |
| موضوع نقش سردار حسین همدانی در بکارگیری افراد غیررسمی (که گاهی به عنوان «اراذل و اوباش» معرفی میشوند) برای سرکوب اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران، یکی از بحثهای مهم در تحلیل رویدادهای آن دوران است. اطلاعات درباره این موضوع عمدتاً از اظهارات خود حسین همدانی و تحلیلهای رسانهها به دست آمده است.
| |
| | |
| | |
| اظهارات حسین همدانی
| |
| | |
| سردار همدانی در خاطرات خود و برخی مصاحبهها به سازماندهی گروههایی از بسیجیان و همچنین استفاده از افراد با سابقههای خاص برای مقابله با اعتراضات اشاره کرده است.
| |
| | |
| | |
| در یکی از اظهارات او (که بعدها مورد توجه رسانهها قرار گرفت)، به نقش این گروهها در «کنترل ناآرامیها» و «حفظ امنیت» اشاره شده بود.
| |
| | |
| همدانی ادعا کرده بود که این افراد در جریان حوادث پس از انتخابات، در قالب برنامههایی مانند «هیئتهای مذهبی» و «گروههای مردمی» سازماندهی شده بودند.
| |
| | |
| روشهای سازماندهی و نقش افراد غیررسمی
| |
| | |
| سازماندهی هیئتها: طبق گفتههای سردار همدانی، گروههایی از بسیجیان و افرادی با سوابق اجتماعی خاص، در هیئتهای مذهبی یا سایر ساختارهای مشابه فعالیت میکردند. این گروهها آموزشهایی برای مقابله با ناآرامیها دریافت میکردند.
| |
| | |
| فعالیتهای خیابانی: این افراد اغلب در برخورد با معترضان در خیابانها نقش داشتند و برخی از اقدامات خشونتآمیز به آنها نسبت داده شده است.
| |
| | |
| انتقادات
| |
| | |
| این سیاست مورد انتقاد شدید فعالان حقوق بشر، رسانههای مستقل و بسیاری از معترضان قرار گرفت:
| |
| | |
| | |
| استفاده از خشونت: گزارشهای متعددی از استفاده این گروهها در سرکوب خشونتآمیز اعتراضات منتشر شد.
| |
| | |
| غیرشفاف بودن هویت گروهها: فعالیت این گروهها باعث شده بود که برخوردها غیررسمی به نظر برسد، اما در عین حال تحت حمایت نهادهای امنیتی باشد.
| |
| | |
| پیامدهای اجتماعی: بکارگیری چنین افرادی در سرکوب، به گفته برخی تحلیلگران، باعث تشدید تنشهای اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی به نهادهای رسمی شد.
| |
| | |
| تحلیل نهایی
| |
| | |
| نقش سردار همدانی در سازماندهی این گروهها از سوی حامیانش به عنوان اقدامی در جهت «حفظ نظم و امنیت» معرفی شده است، اما از سوی منتقدان به عنوان استفاده ابزاری از افرادی با سابقههای خاص برای سرکوب اعتراضات تلقی میشود.
| |
| | |
| | |
| منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر
| |
| | |
| ویکیپدیا - حسین همدانی
| |
| | |
| گزارشهای رسانههای حقوق بشری و مستندات مرتبط با اعتراضات سال ۱۳۸۸.
| |
| | |
| خاطرات سردار حسین همدانی (در صورت دسترسی به نسخه مکتوب آن).
| |
| | |
| اگر نیاز به اطلاعات دقیقتری دارید، لطفاً بگویید تا کمک کنم.
| |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| بکارگیری اوباش در سرکوب مردم که دیگر ربطی به انتقاد ندارد این موضوع از هر کسی سر بزند ضد انسانی و ضد دموکراتیک است
| |
| | |
| | |
| | |
| شما کاملاً درست اشاره میکنید. استفاده از افراد غیررسمی و اعمال خشونت در سرکوب اعتراضات مردمی، چه در قالب اوباش یا هر گروه دیگری، اقدامی است که همواره با اصول انسانی، اخلاقی و دموکراتیک در تضاد است.
| |
| | |
| | |
| چنین رویکردهایی نه تنها حقوق بشر و آزادی بیان را زیر پا میگذارد، بلکه اعتماد عمومی به نهادهای رسمی را به شدت کاهش میدهد و شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیقتر میکند. هرگونه سرکوب خشن، چه توسط نیروهای رسمی و چه توسط افراد سازماندهیشده غیررسمی، باید بهطور جدی محکوم شود و در برابر آن پاسخگویی صورت گیرد.
| |
|
| |
|
| | == حسین همدانی از نگاه دیگران == |
|
| |
|
| توجه به اصول اخلاقی و حقوق انسانی، حتی در شرایط بحرانی و اعتراضات، از شاخصههای یک نظام مشروع و دموکراتیک است. هر گونه عدول از این اصول، آسیب جدی به انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی وارد میکند.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| سردار به نقل از رسانه های خارجی
| |
|
| |
| باشگاه خبرنگاران به نقل از نشریه Foregn Policy درباره سردار همدانی نوشت؛ او در اوایل 1979 برای مبارزه با شورشیان "کردستان" و سپس در جنگ ایران و عراق (دوران 8 سال دفاع مقدس) ایفای نقش کرد.
| |
|
| |
| روزنامه Wall Street Journal درباره سردار همدانی نوشت: ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است.
| |
|
| |
| سایت Iran Briefing با اشاره به سوابق سردار همدانی در دوران جنگ تحمیلی و مبارزه با ضدانقلاب، یادآور شد: ژنرال همدانی 32 سال خدمت کرده و در جبهه های غرب به ایفای نقش پرداخته است.
| |
|
| |
| سایت Wnd درباره سردار حسین همدانی عنوان داشت: ژنرال حسین همدانی یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این سایت به نقل از سردار همدانی نوشت : "در طول این نزاع (جنگ تروریست های تکفیری با ملت مظلوم سوریه) تجربیات آموزشی به ملت سوریه بدون هیچ انتظاری منتقل شد".
| |
|
| |
| سرانجام امروز جمعه(17 مهرماه) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی بیانیه ای خبر از شهادت این سردار رشید اسلام در سوریه داد.
| |
|
| |
| در بخشی از این اطلاعیه با تبریک و تسلیت شهادت این سردار شجاع و گرانقدر به محضر حضرت ولیعصر (عج) و نائب برحقش امام خامنه ای عزیز ( مدظله العالی ) و ملت شریف ایران، آمده است:
| |
|
| |
| سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سال های گذشته که نقش تعیین کننده ای در حفظ و حراست حرم حضرت زینب (س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در جنگ تروریستی سوریه داشت، عصر دیروز در حین انجام ماموریت های مستشاری در حومه شهر حلب به دست تروریست های داعشی به شهادت رسید.
| |
|
| |
| تصاویر زیر از نشست خبری سردار همدانی در زمان فرماندهی سپاه محمد رسول الله(صلی الله علیه و آله) تهران گرفته شده است.
| |
|
| |
| «حسین همدانی» زاده بیست و چهارم آذر ۱۳۲۹ در شهر آبادان، در سهسالگی پدرش را از دست داد و سپس همراه خانواده به شهر و دیار آبا و اجدادیاش، همدان مهاجرت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به جمع سبزپوشان سپاه پیوست و در زمره اولین نفراتی بود که برای کمک به مردم مظلوم کردستان، به آن دیار شتافت و در سرکوبی شورشهای مسلحانه ضد انقلابیون نقشآفرینی کرد.
| |
|
| |
| با آغاز جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران، لحظهای درنگ نکرد و راهی مناطق عملیاتی غرب کشور شد. وی در طول هشت سال جنگ، در مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی محور در تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص)، فرماندهی تیپ ۳۲ انصار الحسین (ع)، فرماندهی لشکر ۱۶ قدس، جانشین فرماندهی قرارگاه نجف اشرف و ... را بر عهده داشت.
| |
|
| |
| پس از پایان جنگ نیز، در مسئولیتهایی نظیر جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه، جانشین نیروی مقاومت بسیج، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، فرماندهی سپاه محمد رسولالله (ص) تهران بزرگ، به خدمت ادامه داد. در ابتدای سال ۱۳۹۰ برای کمک به مردم سوریه در نبرد با تروریستهای تکفیری به آن دیار رفت و پس از نزدیک به چهار سال پیکار دشوار، سرانجام ساعت ۱۶ روز شانزدهم مهر ۱۳۹۴ در محور حلب به شهادت رسید.
| |
|
| |
| <nowiki>**</nowiki> روایت حجتالاسلام عبدالله حاجی صادقی
| |
|
| |
| حجتالاسلام والمسلمین عبدالله حاجیصادقی مسئول نمایندگی ولیفقیه در قرارگاه قدس در دوران دفاع مقدس در کتاب تاریخ شفاهی خود به بیان خاطراتی از خصوصیات فردی و اخلاقی سردار شهید حاج حسین همدانی پرداخته که به مناسبت سالروز شهادت ایشان منتشر میشود:
| |
|
| |
| ساده زیستی
| |
|
| |
| شهید همدانی مصداق یک مجاهد فی سبیل الله بودند. ما از قبل با هم ارتباط داشتیم و دوست بودیم. زمانی که ایشان فرمانده لشکر قدس بود هم ارتباط زیادی داشتیم؛ اما از زمان حضور در قرارگاه قدس، به هم نزدیکتر شدیم و ارتباط خانوادگی پیدا کردیم. من یکبار به خانه ایشان رفتم. اینطور که یادم هست در خانه یخچال نداشت، از طریق شرکت تعاونی یک یخچال برای ایشان فرستادیم و پولش را هم از ایشان گرفتیم.
| |
|
| |
| اشتیاق برگزاری کلاسهای عقیدتی
| |
|
| |
| هرچه شناختم از او بیشتر میشد، اشتیاقم برای حضور در کنارش افزایش پیدا میکرد. وقت آزادی و استراحت، میگفت خودمان چهار پنج نفره بنشینیم یک کلاس عقیدتی برگزار کنیم. یکبار در دوران پدافند عملیات ماووت، در سرما و یخبندان نشستیم، کلاس عقیدتی برگزار کردیم. اتفاقاً عکس آن جلسه را هم دارم. یک ضبط کوچک هم کنارمان بود.
| |
|
| |
| حسین همدانی چون در دامان آیتالله موسوی همدانی تربیت شده بود، بسیار متدین و معتقد به شریعت بود. صحبت از اعتقادات در حرف خیلی ساده استاما وقتی انسان مسئولیت میگیرد یا فرمانده سپاه میشود، میبیند که مقید بودن به شرع و احکام الهی گاهی خیلی سخت است. تقید و تدین آقای همدانی هم مثالزدنی بود. ایشان علاقه زیادی به امام و آیتالله خامنهای داشت.
| |
|
| |
| عدم وابستگی به جناحهای سیاسی
| |
|
| |
| آقای همدانی بیشتر تحت تأثیر آیتالله حسین نوری همدانی بود. آقای نوری همدانی که آن موقع هنوز بهعنوان مرجع مطرح نبود، ایشان نقل میکرد که یکبار با یک خودروی استیشن، خودشان (نوری همدانی) آیتالله خامنهای و یکی دو نفر دیگر، از کردستان تا همدان با هم بودند و شهرستانها را یکییکی سرکشی میکردند. یکی از موضوعاتی که درباره همدان باید به آن اشاره کنم، گرفتار شدن این شهر در دستهبندیهای سیاسی بود. یکی از مشکلات لشکر انصار الحسین (ع) هم همین جناحبندیهای سیاسی بود. حسین همدانی هرگز گرفتار این مسائل نشد و با همه بچهها رفیق بود. من چه در دوران جنگ، چه بعد از آن تا سه روز قبل از شهادت آقای همدانی که آخرین دیدارم را با ایشان داشتم، او را آزاد از همه قیدوبندهای دنیایی دیدم.
| |
|
| |
| تأسیس نیروی دفاع وطنی در سوریه
| |
|
| |
| ویژگی دیگر ایشان هم قدرت طراحیاش بود یکی از بچههای نیروی قدس که بعد از حاج قاسم سلیمانی دمشق را از سقوط نجات داد، حسین همدانی بود. او نیروهای موسوم به دفاع الوطنی را به کمک حاج قاسم سازماندهی کرد. حسین همدانی سازمان نیروهای دفاع وطنی را در سوریه به راه انداخت. در دوران سخت حملات داعش در سوریه، ایشان فرمانده و مستشار آنجا بود.
| |
|
| |
| وقتیکه ایشان به سوریه رفت، با اخلاصی که داشت، توانست کارهای بزرگی را انجام دهد. کارهای خیلی عجیبی کرد که درک عمیق آن برای ما سخت است! زمانی که حاجآقا علی سعیدی، نماینده حضرت آقا در سپاه بود و من هم جانشین ایشان بودم، آقای همدانی تازه از سوریه برگشته بود. ما ایشان را دعوت کردیم تا در جمع معاونتهای حوزه صحبت کند.
| |
|
| |
| حرف همدانی این بود که ما با یک گروه شورشی مسلح در سوریه نمیجنگیم و داعش یک جریان است. حرف آقای همدانی این بود که ما با کسانی میجنگیم که آمدهاند بجنگند تا کشته شوند، نه اینکه بجنگند تا پیروز شوند. بعد نمونههایی را هم بیان کرد. وقتیکه آقای همدانی به سوریه میرفت، دائم با هم ارتباط داشتیم.
| |
|
| |
| <nowiki>**</nowiki> آخرین دیدار قبل از شهادت
| |
|
| |
| ایشان سه روز قبل از شهادتش به من زنگ زد و گفت که میخواهم به دیدنت بیایم. من آن موقع، جانشین آقای سعیدی بودم. گفتم: دو سه بار شما اومدی، این یک بار من می خوام بیام. خونه تون هم نمیام، دلواپس نباش (شوخی)، به دفترتون میام. ساعت ۱۱ خوبه؟
| |
|
| |
| گفت: خوبه. نزدیک ساعت ۱۱ ایشان آمد. گفتم: آقای همدانی، قرار بود من ساعت ۱۱ بیام! گفت: من توی دانشگاه امام حسین (ع)، کاری رو با آقا محسن (رضایی) توی بحث تجارب دفاع مقدس و سپاه شروع کردهام، می خوام شما هم توی جلسات ما شرکت کنید.
| |
|
| |
| یکی از موضوعات جلسات آقای همدانی و رضایی، بحث شناخت جریانهای انحرافی و مواردی از این قبیل بود. ایشان گفت به آقا محسن گفتهام، شما رو هم میخواهم دعوت کنم تا این جلسات رو فعال کنیم. قرار دوم را هم در دانشگاه امام حسین (ع) برای ثبت و ضبط تجارب دفاع مقدس گذاشتیم. به نظرم عید غدیر بود. من یک دسته اسکناس در جیبم گذاشته بودم که عیدی بدهم. دست کردم در جیبم، یک تراول پنجاههزار تومانی درآمد! گفتم: آقای همدانی، این برای شما. گفت: آخه این که زیاده! گفتم: قسمت شما بوده.
| |
|
| |
| هیچوقت من برای بدرقه ایشان تا جلوی راهپلهها نمیرفتم و جلوی در اتاق خداحافظی میکردم؛ یعنی ایشان نمیگذاشت بیشتر بروم؛ اما این بار رفتم. به من گفت: پس آمادهباش من برگردم و جلسات رو برگزار کنیم. گفتم بهشرط اینکه برگردی! با او شوخی کردم. با لبخند آهی کشید و گفت: یعنی وقتش رسیده؟! توی راهپلهها خداحافظی کرد و رفت و پنجشنبهاش به شهادت رسید!
| |
|
| |
| یکی از کارهای بزرگ حاج قاسم، شکار نیروهای شایسته بود. این مهم است! ایشان تا یک نیروی ارزشمند را میدید، معطل نمیکرد و به بهترین شکل از توانش استفاده میکرد. یکی از کسانی که حاج قاسم خیلی خوب از توانش استفاده کرد، آقای همدانی بود. همدانی هم مثل حاج قاسم از اینکه شهید نشده بود، میسوخت و دنبال شهادت بود تا اینکه بعد از سالها مجاهدت، تقدیر الهی در سوریه برایش رقم خورد و عاقبتبهخیر شد.
| |
|
| |
| منبع:
| |
|
| |
| موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۱۷۱، ۱۷۳، ۱۷۴، ۱۷۵، ۱۷۶، ۱۷۷
| |
|
| |
| حسین همدانی كه "مقطع پایانی عمر با بركت خود را در دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و در مقابله با اشقیای تكفیری و ضد اسلام سپری كرد" در 16 مهرماه 1394 توسط تروریستهای تكفیری در سوریه به شهادت رسید.
| |
|
| |
| خاطرات شهید همدانی در دوران حیاتش توسط مركز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است؛ پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطرات شهید حسین همدانی را برای اولین بار منتشر میكند كه در ادامه میخوانید.
| |
|
| |
|
| |
| <nowiki>***</nowiki> خوشحالی رزمندگان در جبههها به خاطر عزل بنیصدر از فرماندهی كل قوا ***
| |
|
| |
|
| |
| سردار همدانی در خاطرات خود در مورد عزل بنیصدر گفت: شبی كه بنیصدرعزل شد، در صالحآباد ایلام درحال سخنرانی بود كه مردم با تخممرغ وگوجهفرنگی او را زدند. وقتی كه برای استراحت ازسرپل ذهاب به همدان آمدیم، در سپاه بودیم كه حدود ساعت ده و نیم شب خبر عزل بنیصدر رسید. امام(ره) كوتاهترین پیام ونوشته را داد: «آقای ابوالحسن بنیصدر از فرماندهی كل قوا عزل شد.»
| |
|
| |
|
| |
| بعد از آن عملیاتهایی كه بنیصدر در جنوب انجام داد و و شكستها و مشكلاتی كه در منطقه دشت عباس، سه راه قهوهخانه و هویزه بهوجود آورد، عملیاتها متوقف شده بود، ناامیدی در جبههها سایه انداخته بود وهیئت صلح رفت و آمد داشت؛ شاید جبههها منتظر یك حادثه بزرگ بود تا یك اتفاقی بیفتد و مدیریت جنگ تغییر كند. خیلی ازدوستان به این نتیجه رسیده بودند كه او به عنوان فرمانده كلقوا نمیتوانند جنگ را اداره كند. جنایتهای زیادی مرتكب شد و خیلی به نظام و جبههها ضربه زد.
| |
|
| |
|
| |
| بعد از اینكه از همدان به جبهه رفتیم، دیدم بچهها جلوی سنگر ما را آب وجارو كرده و در سنگرها جشن گرفتند و بههم تبریك میگویند. عكس امام هم كه بچههای همدان دو سه ماه قبل به عنوان فرمانده كل قوا درقالب پوستر چاپ و پخش كرده بودند، كه البته مورد اعتراض طرفداران بنیصدر واقع شده بود، زیرا آنها میگفتند كه امام این منصب را به او داده شما چرا این را چاپ كردید. ما گفتیم: «نه! فرمانده كل قوا امام است». این پوسترها را در سنگرها زده بودند.
| |
|
| |
|
| |
| جبهه مثل ایام عید، جشن بود. شبی كه در سپاه همدان بودیم ساعت ده، ده ونیم شب خیلی از بچهها بهمحوطه آمده بودند و با ژ3 تیرهوایی شلیك میكردند، از آنجا به جبهه رفتم، دیدم بچهها ـهمچنان كه گفته شدـ خیلی بشاش و خوشحال هستند. ازآن روز امید به توفیق عملیاتها و تغییر و تحول در جبهه در دل فرماندهان و بچهها ایجاد شد. مهمتر از همه آنكه تا آن روز بهخاطر اینكه فرمانده كل قوا آدمی مثل بنیصدر است احساس شرمندگی میكردند، چون بنیصدر دیگر بنیصدر زمان انتخابات نبود بلكه بنیصدری بود كه بعد ازحادثه 14 اسفند اورا شناخته بودند و چهرهاش لو رفته بود؛ به خصوص اینكه بعضی از روحانیون شهر ما خوب روشنگری كرده بودند. مردم بزرگترین مژده وخوشحالیشان این بود كه دیگر از امروز فرمانده كل قوایشان خود امام است؛ بهنظر من این تأثیر خوبی داشت.
| |
|
| |
|
| |
| <nowiki>***</nowiki> نتایج عزل بنیصدر ***
| |
|
| |
|
| |
| شهید همدانی همچنین در مورد نتایج عزل بنیصدر از فرماندهی كل قوا میگوید: وقتی بنیصدر عزل شد وضعیت جبههها تغییر كرد و بین ارتش و سپاه یك وحدتی بهوجود آمد، یعنی فرمانده سپاه حسن محسن رضایی و فرمانده ارتش علی صیاد شیرازی، شروع به همكاری كردند. صیاد شیرازی از ضربهخوردههای بنیصدر بود زیرا بنیصدر او را خلع درجه و بركنار كرده بود. سپاه همدان بهطرفداری از صیاد شیرازی اعلامیهای تحت عنوان «افسرحزبالهی» صادركرد كه در كل كشور پخش شد. لذا با وحدتی كه بین علی صیادشیرازی و محسن رضایی بهوجود آمد، عملیاتهای مشترك سپاه و ارتش شروع شد؛ حصر آبادان شكسته شد و عملیاتهای بستان، سوسنگر، اللهاكبر و همچنین عملیات یازده شهریور شهید رجائی و باهنر، بازیدراز، مطلعالفجر و عملیاتهای متعدد دیگر و حضرت رسول الله(ص) را داشتیم كه حاج احمد متوسلیان انجام داد، و بیش ازهشتاد نود درصد آنها موفق بودند و به اهدافشان رسیدند.
| |
|
| |
|
| |
| در یك جمعبندی این موفقیتها به فرماندهان و رزمندگان جرأت داد كه طراحی عملیاتهای بزرگ را در دستور كار قرار دهند و تهاجم گسترده خود را آغاز نمایند. تا دیروز در سنگرهای خودمان مخفی شده بودیم و آنها به ما شلیك میكردند و منتظر بودیم كه یك عراقی ازسنگرش بیرون بیاید و تا ما هم به او شلیك كنیم، اما از این زمان ما از سنگرهایمان بیرون آمدیم وحملات خود را آغاز كردیم؛ از جمله عملیات فتحالمبین ـكه عملیات بزرگی بودـ از این زاویه و نگاه در نوع خودش بینظیر است چون به همه فرماندهان نظامی و مسئولین نظام جرأت داد و فهمیدند كه ما میتوانیم عملیاتی با این وسعت انجام دهیم و دشمن را به سرعت از خاكمان بیرون كنیم. منطقه وسیعی ازسرزمینمان را آزاد كنیم واسرا و غنایم زیادی بگیریم. اگر بگویم موفقیت عملیات الی بیتالمقدس، والفجر 8 و بقیه عملیاتها، نتیجه فتحالمبین بود درست است، چون جرأت به ما داده وگرنه از نظر نوع جنگیدن، تكنیك و تاكتیك، عملیاتهای بعدی ما خیلی كلاسش بالاتر از فتحالمبین است. این عملیاتها بعد ازعزل بنیصدر انجام شد، ما بعد ازعملیات مطلعالفجر و قبل از عملیات فتحالمبین ازغرب به منطقهجنوب انتقال پیدا كردیم.
| |
|
| |
|
| |
| <nowiki>***</nowiki> مشكل تداركات و اسلحه در دوران دفاع مقدس***
| |
|
| |
|
| |
| شهید حسین همدانی در مورد مشكلات جبههها در اوایل جنگ تحمیلی میگوید: یك هفته ازجنگ گذشته بود كه مشكل كمبود اسلحه داشتیم. درهمان زمان پاكسازی سرپل ذهاب، تنگه قراویز وسرابگر بعضی موقعها دونفر سه نفر و حتی چهارنفر بایك اسلحه كه داشتیم نوبتی میجنگیدیم، این یكی میگفت توخسته شدی به من بده،آن یكی خیلی خوشحال بودكه فشنگ دارد، ازقوطی درمی آورد ودر خشاب میگذاشت و تیراندازی میكرد؛ یعنی خودش را راضی میكرد كه كاری رادرجنگ انجام میدهد. بعضی ازبچهها ازمغازههای سرپل ذهاب جعبه انگور ومیوههایی كه مانده بود، برمیداشتند و میآوردند یا ازسیفی كاریها گوجه فرنگی وخیار میچیدند و میآوردند، غذای بچهها اینها بود.
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| <nowiki>***</nowiki> جنایت رژیم بعثی در بمباران شیمیایی حلبچه***
| |
|
| |
|
| |
| با توجه به شناساییای كه انجام دادیم، به نظرم اگریگانهای نیروزمینی سپاه ازخط پدافندی آزاد كرده بودیم و با استعداد كامل آمده بودیم و بعدازشكستن خط اول، كه درعملیات والفجر10 اتفاق افتاد، میتوانستیم ستون كشی كنم و به سوی اهداف اصلی یعنی سلیمانیه وكركوك برویم. بعداً اسرائی كه گرفتیم، اظهارمی كردند كه مانعی در جلوی شما برای پیشروی نبود، چرا ادامه ندادید، ولی زمانی كه طراحی شد كه ما عملیات والفجر 10 را انجام دهیم، سه مشكل داشتیم؛ البته ما شناسایی بسیارخوبی داشتیم، در هیچ عملیاتی برای شناسایی اینطور درعمق خاك دشمن فرونرفته بودیم، كاملاً منطقه را دردست داشتیم. یكی ازمشكلات ما محدودیت جاده بود؛ بهخصوص درفصل زمستان كه ارتفاعات سورن دارای برف شدید بود وتردد به سختی انجام میگرفت به هین دلیل احداث جاده، اصلیترین مسئلهی قرارگاه بود وفرماندهان برای پیشرفت جاده بهطور دائم از كار بازدید میكردند، حتی یك روز برادرمحسن رضایی تصمیم گرفت مسیرجدیدی كه روی نقشه بررسی كرده، شناسایی كند. یك اكیپ پانزده بیست نفره به همراه ایشان حركت كردیم كه درمسیرحركت بارش برف وكولاك آغازشد تا حدی كه دیگرمسیرقابل تشخیص نبود كه با اصرار برادران از ادامه حركت آقا محسن جلوگیری شد و حتی تیم اطلاعات كه كمی جلوتررفتند، آنها هم ناچاربه برگشت شدند و البته جاده دیگری درحال احداث بود كه هر24 ساعت پیش رفت كاررا به قرارگاه گزارش میدادیم بدین ترتیب یكی از مشكلات جاده بود. مشكل دوم همان سرما و كولاك بود كه اجازهی فعالیت نمی داد وسومی، نبودن عقبهی قوی ازنظرپشتیبانی وامكانات لازم.
| |
|
| |
|
| |
| ما عملیات والفجر10 را شروع كردیم و با موفقیت مرحلهی اول آن تمام شد، یعنی دراین مرحله به راحتی توانستیم وارد دشت حلبچه شویم، اما دراین زمان اتفاق بسیاروحشتناكی افتاد كه هنوزهم خیلی اززوایا، بخشها ورخدادهای بمباران شیمیایی حلبچه بیان نشده، عمق فاجعه آنقدر سخت وغیرقابل تحمل است كه نمیتوان بر كسانی كه این فاجعه را بهبار آوردند، نام انسانیت نهاد، چه آنهایی كه این سلاحها را به رژیم ظالم حزب بعث واگذار كردند و چه آنهایی كه ازآن برای كشتن زنان، كودكان ومردم بی گناه شهرحلبچه وخرمال استفاده كردند، من خودم شاهد بمباران این مردم بودم، بنده دربالای ارتفاع هانی قل بودم كه با بی سیم خبر دادند وضعیت بدی است وما احتیاج به كمك داریم، وقتی ازارتفاعات هانی قل كه قرارگاه تاكتیكی ما بود، با ماسك سرازیرشدیم ازهمان لحظهی اول پاهایمان دیگررمقی نداشت. صحنه ای را دیدم كه خانواده ای یك جا روی هم افتاده بودند، ووقتی كه دست به سرشان میگذاشتیم مانند یك هندوانه كه مدتها مانده و كاملاً پوك شد و یا مثل گردوپوك میتركید. خانوادهها و یا مردمی كه به زیرزمینها ویا محل نگهداری حیوانات وجاهای گودپناه آورده بودند، چون ازعامل سیانوراستفاده شده بود، زنده نمانده بودند وكسانی هم كه به سمت ارتفاعات فراركرده بودند بی نصیب نمانده بودند، صحنههایی ازمجروحیت شیمیایی كودكان و خردسالی كه درآغوش مادر جان داده بود ویا مادری كه دست دو فرزندش را گرفته و در حال خارج شدن ازمنزل ودركناردرب دروازه مرده بودند، صحنه تكان دهنده ای را نمایش میداد كه واقعاً غیرقابل تحمل بود. با مشاهده آن صحنههای دلخراش از خدا آرزوی مرگ كردم.
| |
|
| |
|
| |
| <nowiki>**</nowiki> دولت سازندگی مدیران دفاع مقدس را كنار گذاشت ***
| |
|
| |
|
| |
| دولت آقایهاشمی رفسنجانی بعدازپذیرش قطعنامه با شعار سازندگی وارد صحنه شدند البته بازهم بحث سازندگی نیروهای انسانی شاید در ده ها جلسه با آقایهاشمی مطرح شد حتی دریك جلسهی خصوصی بازاین مسئله طرح شد، درچند جا دیدم كه آقایهاشمی بعداز دو دوره ریاست جمهوری این انتقاد را میپذیرد كه به بازسازی نیروی انسانی كمتر توجه كرده اند، بعضی ازكسانی كه در دولت سازندگی یار آقایهاشمی بودند با فرهنگ ومدیریت دفاع و سازوكاری كه نیاز داشتیم از آن استفاده كنیم دربحث بازسازی، بیگانه بودند و حتی بخشی از مدیران دفاع مقدس را كنارگذاشتند درحالی كه آنها میتوانستند وارد صحنه بازسازی شوند، زیرا آنها به عنوان مهندسین، پروژههای مهمی را دردوران دفاع مقدس درصحنههای نبرد با موفقیت احداث و اجرا كرده بودند ازجمله درجاده سازی وپل سازی. همین مدیران درصنایع نظامی معجزه آفریدند، با تمام این مسائل سپاه بازهم قهر نكرد بلكه بنا به درخواست دولت وپیشنهاد خود سپاه وارد بازسازی شد.
| |
|
| |
| سردار حسین همدانی در گفتگویی با سایت تابناک و در گزارشی از ۶ دیماه ۸۸ به نقش خود و «اراذل و اوباش» در سرکوب معترضان میپردازد و میگوید: «۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در منزلشان کنترل میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند.
| |
|
| |
| بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.»
| |
|
| |
| این فرماندهی ارشد سپاه که ۶ سال پس از این جنایت، در مهرماه ۹۴ در سوریه مُرد میافزاید: «همهی سینماهای تهران را اجاره کردم. تمام مدارس و حسینیهها را در اختیار گرفتیم. بچهها با لباس مشکی در میدان حضور داشتند. نزدیک به ۳۰ هیئت را هم که با من مرتبط بودند را هم آماده کردیم و گفتم دستهها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید». او تاکید میکند که در سرکوب جنبش سبز «۴۵ هزار بسیجی در این صحنه بودند».
| |
|
| |
| پس از مرگ همدانی، محمد علی جعفری، فرمانده وقتِ سپاه نیز گزارش او را تایید و تصریح میکند که «اگر درایت و مدیریت سردار همدانی در عاشورای سال ۸۸ نبود، جمع کردن این فتنه سخت میشد». جعفری البته تاکید میکند که همدانی بعد از سرکوب جنبش سبز «آرام و قرار نداشت و داوطلبانه» و برای سرکوب اعتراضات مردم سوریه راهی دمشق شد و «کولهبار تجربیات سردار در سوریه به کمک ایشان آمد.»
| |
|
| |
| ناگفتهها و جزئیات نحوه شهادت سردار حسین همدانی
| |
|
| |
|
| |
| ساعت 3.5 همان روز با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.
| |
|
| |
| به گزارش مشرق، علی ثابت از همرزمان شهید سردار حسین همدانی از فرماندهان خبره نظامی کشورمان در جنگ تحمیلی از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
| |
|
| |
| سردار حسین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسولالله را برعهده داشت. این شهید گرانقدر که از مستشاران ارشد نظامی ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) بود، پنج شنبه شب 16 مهر ماه در سوریه به شهادت رسید.
| |
|
| |
| علی ثابت از همرزمان این شهید در جنگ تحمیلی از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
| |
|
| |
| این شهید از سال 1390 به عنوان مستشار عالی در حالی به کشور سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت به ویژه حرم حضرت زینب (س) میرود که این کشور در حال سقوط بود. تا آن جایی که کاخ ریاست جمهوری همواره مورد هدف قرار میگرفت.
| |
|
| |
| وی میافزاید: تکفیری ها و جبهه النصره 4 سال به دنبال شهادت سردار بودند و یک مرتبه در محل سکونت خودش مورد هدف اسلحه های دور برد و دوربین دار قرار گرفت که به سرانجام نرسید.
| |
|
| |
| ثابت درباره مهمترین اقدامات ابو وهب در سوریه میگوید: این شهید صرف نظر از امنیت در حرم حضرت زینب (س)، سازماندهی، برنامهریزی برای ارتش سوریه و تشکیل بسیج مردمی در سوریه را عهده دار بود و نیروهای 16 استان سوریه را به تفکیک سازماندهی کرد. سردار شاهرگ حیاتی دشمن در نوار حماس را که از طریق آن صهیونیسم و جبهه النصره تامین مالی و تجهیزاتی میشدند از بین برد و پس از آن بود که آرامشی در سوریه برای برگزاری یک انتخابات برقرار شد. بنابراین سوریه و مردم آن مدیون سردار همدانی و همکارانش هستند.
| |
|
| |
| وی ادامه داد: به قول مفسرین نطامی دنیا سردار همدانی در جنگهای پارتیزنی تخصص بسیار خوبی داشت و شخصیت کاریزماتیک و جاذبه سردار باعث شد میان شیعه و سنی در آن مناطق وحدت به وجود بیاید.
| |
|
| |
| ثابت گفت: انتخاب شهید همدانی به عنوان مستشار نظامی در سوریه به دلیل شناخت دقیق سردار قاسم سلیمانی و سرلشکر جعفری از تخصص های وی از زمان دفاع مقدس بود. بعد از شهید شوشتری به سردار همدانی شیخ طایفه می گفتند. محبوبیت زیادی در میان بسیجیان سطح کشور داشتند دو دوره در کشور جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشتند.
| |
|
| |
| همرزم شهید همدانی گفت: ماهیت نیروی قدس سپاه و ماموریت هایی که انجام می دهند سری است. حتی سردار از جلساتی که با حضرت آقا داشت مواردی بیان نمیکرد اما در پیام رهبری میشود علاقه ایشان را به وی فهمید. حضرت آقا توصیه و سفارش های مخصوصی برای سردار داشتند.
| |
|
| |
| وی افزود یکی از دوستان نزدیک سردار میگفت: حضرت آقا بعد از ماموریتها به سردار همدانی میگفتند برای حفظ شما دعا می کنم، سردار هم گفته بود توجه شما خستگی را از تن ما در میآورد.
| |
|
| |
| شهید سردار همدانی دارای 2 فرزند پسر و 2 فرزند دختر است. فرزند بزرگ وی وهب نام دارد که به همین علت سردار در سوریه به نام ابووهب مشهور بود.
| |
|
| |
| وی درباره بهترین تفریح و علاقه شهید می گوید: سردار همدانی به هنر خواندن و نوشتن علاقه بسیاری داشت و از این راه کارهای فرهنگی انجام میداد؛ کتابخانه بزرگی در منزل داشت و همیشه دوستان و جوانان رابه کتاب خوانی سفارش میکرد؛ همواره به دوستان کتاب هدیه میداد و برای هدایت هر شخصی برایش کتاب میخرید. برای کار کردن به درجه، منصب و جایگاه فکر نمیکرد و هر جا کار بود اول حاضر میشد. اگرچه شهادت وی داغ بزرگی است اما مزد زحمات و مجاهدت هایش را گرفت.
| |
|
| |
| همرزم شهید همدانی از ملاقات خانوادگی سردار در یکشنبه یک هفته قبل از شهادت میگوید: سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند، با اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع خانواده برساند، آن شب روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر نگردد.
| |
|
| |
| وی افزود همسر سردار در این ملاقات گفت: از رفتن شما به سوریه راضی نیستم که سردار در پاسخ گفت شهادت آرزوی من است. همسرش هم به شرط شفاعت وی بعد از شهادت آرام و راضی شد. آن شب سردار با هر کدام از پسرانش وهب و مهدی جداگانه صحبت و سفارشهایی کرد.
| |
|
| |
| قبل از آخرین سفر وی به سوریه خدمت حضرت آقا رفت.روز سفر با وی قرار داشتم، هر بار تماس می گرفتم جوابی نمی داد تا اینکه به تلفن خانه زنگ زدم و همسرشان گفتند حاج آقا عجله دارد. حتی با خودشان لباس هم نبردند.کیفیت شهادت هم اینگونه بود که ساعت 3.5 همان روز با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.
| |
|
| |
| وی ادامه می دهد: قرار بود پس از برگشتن سردار او را ببینم اما با اینکه سر موعد برگشت اما شهید شد.
| |
|
| |
| همرزم شهید همدانی از خاظرات دوران دفاع مقدس سردار می گوید: سال 80 وقتی به سمت فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران می رسند همزمان جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند. در زمان معارفه می گفت: من فرمانده لشکر نیستم من امانتدار هستم و فرمانده شهید متوسلیان است. در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (ص) همراه با شهیدان همت، شهبازی، متوسلیان بود.
| |
|
| |
| همیشه سخنانش برگرفته از دفاع مقدس یا منویات رهبر یا حضرت امام بود. آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد. بسیار ولایت مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.
| |
|
| |
| علی ثابت درباره توصیهای که سردار همدانی به وی داشته است گفت: ایشان به من اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد و امیدوارم بتوانیم پرچمی که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک استاد تمام اخلاق است و همواره با یگانها و نیروهایی که با ایشان بودند روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند.
| |
|
| |
|
| |
| سردار حاج حسین همدانی که در سال ۱۳۳۳ دیده به جهان گشود. وی در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمد و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه به رژیم شاهنشاهی پرداخت.
| |
|
| |
| وی در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره) در جبهه مبارزه با اشرار و گروهک داخلی جان بر کف تن به مجاهدت داد و در سال 1359 به همراه خانم مرضیه دباغ از پایه گزاران سپاه استان همدان و بعدها کردستان بود.
| |
|
| |
| سردار حسین همدانی در وي پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایهگذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی میشناخت.
| |
|
| |
| با آغاز جنگ تحمیلی، لحظهای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهکهای ضدانقلاب را میشناخت، دیری نپایید که به صف دشمنستیزان پیوست و فرماندهی عملیاتهای مطلعالفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد.
| |
|
| |
| حسین همدانی فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گامهایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربهای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگانهای رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر 32 انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد.
| |
|
| |
| موفقیت های رزمندگان اسلام در سایه فرماندهی این سردار رشید، سبب شد تا فرماندهان روز به روز بیشتر به او اعتماد کرده و مسئولیت های سنگین تری را یکی پس از دیگر به او بسپارند. قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج، سردار حسین همدانی به فرماندهی لشگر 16 قدس گیلان انتخاب شد تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کند.
| |
|
| |
| از دیگر سوابق مبرز این سردار شهید، می توان به معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، اشاره کرد. همچنین حضور پررنگ وی در عملیات غرور آفرین مرصاد و مجاهدت های وی در مبارزه به منافقین کوردل از دیگر خدمات ارزنده این شهید به ایران اسلامی بود.
| |
|
| |
| پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگانها را هم به تجربیات ارزندهاش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر 4 بعثت در غرب کشور، کارنامهای موفق از خود به جای گذاشت.
| |
|
| |
| معاون هماهنگکننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر 27 محمد رسولالله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیتهای ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرماندهای کهنهکار با کولهباری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساسترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگیهای خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود.
| |
|
| |
| مسئولیتهای سردار حسین همدانی در هشت سال دفاع مقدس:
| |
|
| |
| 1 ـ فرمانده لشکر 32 انصارالحسین استان همدان
| |
|
| |
| 2 ـ فرمانده لشکر 16 قدس استان گیلان
| |
|
| |
| 3 ـ معاونت عملیات قرارگاه قدس
| |
|
| |
| مسئولیتهای پس از دفاع مقدس سردار حسین همدانی:
| |
|
| |
| 1 ـ فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر 4 بعثت
| |
|
| |
| 2 ـ رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران
| |
|
| |
| 3 ـ جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره)
| |
|
| |
| 4 ـ مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
| |
|
| |
| 5 ـ جانشین سازمان بسیج مستضعفان
| |
|
| |
| 6-عضو هیات امنای هیات رزمندگان
| |
|
| |
| 7-فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران
| |
|
| |
| سردار شهید سرلشگر حسین همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.
| |
|
| |
| سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود، که در همین راه شهد شهادت را نوشید و در سال 61 سالگی پس از سالها مجاهدت و نبرد در جبهه اسلام، ندای حق را لبیک گفت و در تاریخ 16 مهرماه 1394 به فیض شهادت نایل گردید.
| |
|
| |
| پیکر شهید سردار حسین همدانی در تاریخ 19 مهرماه در تهران تشییع و برای خاکسپاری به زادگاهش همدان انتقال یافت تا همرزمان این شهید در گلزار شهدای همدان آخرین وداع را با وی انجام دهند.
| |
|
| |
| خاطرات سردار سرلشکر شهید حسین همدانی
| |
|
| |
| يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۷ ب.ظ
| |
|
| |
| سوریه اولین کشوری بود که بعد از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی ایران را به رسمی شناخت و این کار بزرگی بود که آن زمان انجام شد. ما در دنیا دو حزب بعث داشتیم؛ یکی حزب بعث عراق و دیگری حزب بعث سوریه که بنیانگزار هر دو حزب هم یکنفر بود. وقتی صدام جنگ علیه ما را آغاز کرد، دولتمردان سوریه علیرغم این که خود بعثی بودند، اما تهاجم ارتش بعث عراق به کشورمان را محکوم کردند و در اردوگاه ایران قرار گرفتند. در مقابل تهاجم صدام به ایران، لولههای نفت عراق که از طریق سرزمین سوریه به مدیترانه میرفت و از آنجا فروخته میشد را بست و حتی خود را از درآمدی که بابت ترانزیت این نفت نصیبش میشد بیبهره کرد. در طول جنگ هم پشتیبانیهای زیادی از نظر تسلیحاتی و مهماتی از ایران کرد.
| |
|
| |
| سوریه در سازمانهای بینالمللی همیشه در کنار ما قرار میگرفت و جنایات صدام را محکوم میکرد. با توجه به این حمایتهای سوریه از ما در آن زمان، معرفت حکم میکرد که ما هم در این شرایط بحرانی به سوریه کمک کنیم. اما این تنها دلیلمان برای پشتیبانی از سوریه نبود، بلکه تدبیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر این که سوریه عمق استراتژیک ماست و تنها کشوری است که در جبهۀ مقاومت مانده است، دلیل عمدۀ کمک ما به این کشور، در مقابل این جنگ نیابتی بود.
| |
|
| |
| اگر بشاراسد در همان مذاکرات به غربیها جواب مثبت داده بود، اصلاً چنین حادثهای برای سوریه رخ نمیداد.
| |
|
| |
| بنابراین، ایران وارد معرکه شد و به ارتش سوریه کمک نمود و از آنان خواست تا برخوردشان را با مردم اصلاح کنند. مستشاران نظامی ما به دولتمردان سوریه گفتند که در مقابل اعتراض برخی از مردم نباید با این خشونت برخورد میکردید. همکاران ما مانند سردار اشتری که از فرماندهان و مسئولین نیروی انتظامی بودند، در همان مراحل اول برای کمک مستشاری به این کشور رفتند. بعد از ایشان برادرمان سردار چیذری چند ماهی درسوریه حضور پیدا نمودند و نهایتاً در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۹۰ بنده به این کشور مأمور شدم. زمانی که من به عنوان فرماندۀ سپاه تهران خدمت میکردم، هنوز آثار فتنۀ ۸۸ و مشکلات ناشی از آن باقی بود. ما در حال توسعۀ سپاه محمد رسولالله ( صلیاللهعلیهو آله ) بودیم. نواحی را از شش ناحیه به بیستودو ناحیه توسعه دادیم. در حال سَر و سامان دادن به سازمان رزم گردانهای امنیتی بودیم که سردار جعفری بنده را احضار نمودند. خدمت ایشان رسیدم و بعد از ارائۀ گزارشی از وضعیت سپاه تهران، به ایشان فرمودند: فلانی به سوریه میروید؟
| |
|
| |
| خب، خیلیها دوست داشتند که بروند سوریه. بنده یک مکثی کردم و گفتم: برای چه بروم؟ با چه عنوانی بروم؟ فرمود: ارتش و نظام سوریه درخواست کمک کردهاند. به عنوان فرمانده بروی و کمک کنی! سردار قاسم سلیمانی هم گفته که شما برای این کار مناسب هستید.
| |
|
| |
| از آنجایی که خودم هم انگیزۀ بالایی برای حضور در سوریه و دفاع از حرمهای عمۀسادات و حضرت رقیه داشتم، بلافاصله جواب مثبت دادم. اصلاً نگفتم فکر میکنم بعداً جواب میدهم. همانجا جواب مثبت دادم. ایشان هم با سردار سلیمانی تماس گرفتند و گفتند که فلانی موافق است.
| |
|
| |
| چند روز بعد مراسم تودیع بنده و معارفۀ سردار کاظمینی به عنوان فرماندۀ سپاه تهران انجام شد. دو سه روز بعد هم حاج قاسم به من گفت: فردا صبح فرودگاه امام خمینی ( ره ) باش! بنده هم وسایل زیادی جمع نکردم و با یک ساک کوچک رفتم فرودگاه و به همراه ایشان به سمت دمشق رفتیم.....
| |
|
| |
| ناگفتهها و جزئیات نحوه شهادت سردار حسین همدانی+ویدیو
| |
|
| |
| ساعت 3.5 همان روز با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.
| |
|
| |
| کد خبر:۵۳۸۳۹۴
| |
|
| |
| تاریخ انتشار:۱۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۷11 October 2015
| |
|
| |
| علی ثابت از همرزمان شهید سردار حسین همدانی از فرماندهان خبره نظامی کشورمان در جنگ تحمیلی از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
| |
|
| |
| به گزارش «تابناک تهران»؛ سردار حسین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسولالله را برعهده داشت. این شهید گرانقدر که از مستشاران ارشد نظامی ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) بود، پنج شنبه شب 16 مهر ماه در سوریه به شهادت رسید.
| |
|
| |
| علی ثابت از همرزمان این شهید در جنگ تحمیلی در گفتگو با «تابناک تهران» از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
| |
|
| |
| این شهید از سال 1390 به عنوان مستشار عالی در حالی به کشور سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت به ویژه حرم حضرت زینب (س) میرود که این کشور در حال سقوط بود. تا آن جایی که کاخ ریاست جمهوری همواره مورد هدف قرار میگرفت.
| |
|
| |
| وی میافزاید: تکفیری ها و جبهه النصره 4 سال به دنبال شهادت سردار بودند و یک مرتبه در محل سکونت خودش مورد هدف اسلحه های دور برد و دوربین دار قرار گرفت که به سرانجام نرسید.
| |
|
| |
| ثابت درباره مهمترین اقدامات ابو وهب در سوریه میگوید: این شهید صرف نظر از امنیت در حرم حضرت زینب (س)، سازماندهی، برنامهریزی برای ارتش سوریه و تشکیل بسیج مردمی در سوریه را عهده دار بود و نیروهای 16 استان سوریه را به تفکیک سازماندهی کرد. سردار شاهرگ حیاتی دشمن در نوار حماس را که از طریق آن صهیونیسم و جبهه النصره تامین مالی و تجهیزاتی میشدند از بین برد و پس از آن بود که آرامشی در سوریه برای برگزاری یک انتخابات برقرار شد. بنابراین سوریه و مردم آن مدیون سردار همدانی و همکارانش هستند.
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| وی ادامه داد: به قول مفسرین نطامی دنیا سردار همدانی در جنگهای پارتیزنی تخصص بسیار خوبی داشت و شخصیت کاریزماتیک و جاذبه سردار باعث شد میان شیعه و سنی در آن مناطق وحدت به وجود بیاید.
| |
|
| |
| ثابت گفت: انتخاب شهید همدانی به عنوان مستشار نظامی در سوریه به دلیل شناخت دقیق سردار قاسم سلیمانی و سرلشکر جعفری از تخصص های وی از زمان دفاع مقدس بود. بعد از شهید شوشتری به سردار همدانی شیخ طایفه می گفتند. محبوبیت زیادی در میان بسیجیان سطح کشور داشتند دو دوره در کشور جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشتند.
| |
|
| |
| همرزم شهید همدانی گفت: ماهیت نیروی قدس سپاه و ماموریت هایی که انجام می دهند سری است. حتی سردار از جلساتی که با حضرت آقا داشت مواردی بیان نمیکرد اما در پیام رهبری میشود علاقه ایشان را به وی فهمید. حضرت آقا توصیه و سفارش های مخصوصی برای سردار داشتند.
| |
|
| |
| وی افزود یکی از دوستان نزدیک سردار میگفت: حضرت آقا بعد از ماموریتها به سردار همدانی میگفتند برای حفظ شما دعا می کنم، سردار هم گفته بود توجه شما خستگی را از تن ما در میآورد.
| |
|
| |
| شهید سردار همدانی دارای 2 فرزند پسر و 2 فرزند دختر است. فرزند بزرگ وی وهب نام دارد که به همین علت سردار در سوریه به نام ابووهب مشهور بود.
| |
|
| |
| وی درباره بهترین تفریح و علاقه شهید می گوید: سردار همدانی به هنر خواندن و نوشتن علاقه بسیاری داشت و از این راه کارهای فرهنگی انجام میداد؛ کتابخانه بزرگی در منزل داشت و همیشه دوستان و جوانان رابه کتاب خوانی سفارش میکرد؛ همواره به دوستان کتاب هدیه میداد و برای هدایت هر شخصی برایش کتاب میخرید. برای کار کردن به درجه، منصب و جایگاه فکر نمیکرد و هر جا کار بود اول حاضر میشد. اگرچه شهادت وی داغ بزرگی است اما مزد زحمات و مجاهدت هایش را گرفت.
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| همرزم شهید همدانی از ملاقات خانوادگی سردار در یکشنبه یک هفته قبل از شهادت میگوید: سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند، با اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع خانواده برساند، آن شب روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر نگردد.
| |
|
| |
| وی افزود همسر سردار در این ملاقات گفت: از رفتن شما به سوریه راضی نیستم که سردار در پاسخ گفت شهادت آرزوی من است. همسرش هم به شرط شفاعت وی بعد از شهادت آرام و راضی شد. آن شب سردار با هر کدام از پسرانش وهب و مهدی جداگانه صحبت و سفارشهایی کرد.
| |
|
| |
| قبل از آخرین سفر وی به سوریه خدمت حضرت آقا رفت.روز سفر با وی قرار داشتم، هر بار تماس می گرفتم جوابی نمی داد تا اینکه به تلفن خانه زنگ زدم و همسرشان گفتند حاج آقا عجله دارد. حتی با خودشان لباس هم نبردند.کیفیت شهادت هم اینگونه بود که ساعت 3.5 همان روز با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.
| |
|
| |
| وی ادامه می دهد: قرار بود پس از برگشتن سردار او را ببینم اما با اینکه سر موعد برگشت اما شهید شد.
| |
|
| |
| همرزم شهید همدانی از خاظرات دوران دفاع مقدس سردار می گوید: سال 80 وقتی به سمت فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران می رسند همزمان جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند. در زمان معارفه می گفت: من فرمانده لشکر نیستم من امانتدار هستم و فرمانده شهید متوسلیان است. در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (ص) همراه با شهیدان همت، شهبازی، متوسلیان بود.
| |
|
| |
| همیشه سخنانش برگرفته از دفاع مقدس یا منویات رهبر یا حضرت امام بود. آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد. بسیار ولایت مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.
| |
|
| |
| علی ثابت درباره توصیهای که سردار همدانی به وی داشته است گفت: ایشان به من اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد و امیدوارم بتوانیم پرچمی که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک استاد تمام اخلاق است و همواره با یگانها و نیروهایی که با ایشان بودند روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند.
| |
|
| |
| به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، «حسین همدانی» در سال ۱۳۲۹ از پدر و مادری همدانیالاصل، در شهر آبادان زاده شد، پدر او از کارکنان پالایشگاه آبادان بود، که در سال ۱۳۳۲ در بیمارستان شرکت نفت درگذشت.
| |
|
| |
| حسین همدانی در ۳ سالگی به اتفاق خانواده به همدان مراجعت کرد و دوران کودکی و تحصیل را در این شهر با کار کردن در مغازه عطاری و کارگاه نجاری سپری کرد.
| |
|
| |
| شرکت در هیئتهای مذهبی او را با خط فکر گروههای انقلابی آشنا کرد و مسیر زندگیاش را تغییر داد، بعد از ترک تحصیل راهی تهران و آنجا مشغول بهکار شد و با اوج گرفتن انقلاب، به صف انقلابیون پیوست. همدانی با پروانه چراغ نوروزی ازدواج کرده بود و ۴ فرزند به نامهای وهب، مهدی، زهرا و سارا داشت.
| |
|
| |
| با آغاز جنگ تحمیلی، لحظهای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهکهای ضدانقلاب را میشناخت، دیری نپایید که به صف دشمنستیزان پیوست و فرماندهی عملیاتهای مطلعالفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد.
| |
|
| |
| حسین همدانی از فرماندهان منطقه عملیاتی بازی دراز در جبهه غرب بود و خاطرات خود را از این نبرد در کتابی تحت عنوان «تکلیف است برادر» تدوین کرد.
| |
|
| |
| وی نخستین فرمانده «لشکر ۳۲ انصارالحسین» و فرمانده «لشکر ۱۶ قدس گیلان» در دوران جنگ ایران و عراق بود و علاوه بر همدان در شهرهای پاوه و مریوان نیز حضور داشته است.
| |
|
| |
| همدانی به همراه احمد متوسلیان و محمد ابراهیم همت و محمود شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله نقش بسزایی داشت، لشکری که بعدها فرماندهی آن را نیز در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ عهدهدار شد.
| |
|
| |
| معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه عملیاتی قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، از فرمانده زبده همچون دیگر فرماندهان سپاه اسلام، فرماندهی ساخت که تا آخرین عملیات موفق سپاه اسلام با منافقین کوردل که با نام مرصاد بود، لحظهای آرام نگرفت و پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگانها را هم به تجربیات ارزندهاش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامهای موفق از خود به جای گذاشت.
| |
|
| |
| جانشینی قرارگاه ثارالله (ص)، از دیگر مسئولیتهای حاج حسین همدانی بود و معاون مرکز راهبردی سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرماندهای کهنهکار با کولهباری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساسترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگیهای خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود.
| |
|
| |
| سردار سرتیپ همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.
| |
|
| |
| حاج حسین همدانی ساعت ۱۵:۳۰ با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر میخورند، پارهای از آتشی که دشمن در آن جا روشن کرده به ماشین اصابت میکند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار میبندند، راننده از ناحیه کمر و سردار همدانی از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده میشود که ساعت ۸ شب شهید میشود.
| |
|
| |
| سردار سرتیپ شهید حاج «حسین همدانی» ۱۶ مهرماه ۱۳۹۴ در حلب، سوریه به شهادت رسید و پیکر پاکش در تاریخ ۱۹ مهرماه در تهران تشییع و برای خاکسپاری به زادگاهش همدان انتقال یافت تا همرزمان این شهید در گلزار شهدای همدان آخرین وداع را با وی انجام دهند.
| |
|
| |
| یک تسبیح و یک انگشتر متبرک شده همراه با پیکر شهید همدانی هدیه حاج قاسم که همراه سردار همدانی دفن شد.
| |
|
| |
|
| |
| تاریخ تولد 24 آذر 1329
| |
|
| |
| سن 64 سال
| |
|
| |
| محل تولد آبادان، خوزستان
| |
|
| |
| محل زندگی تهران و همدان
| |
|
| |
| تاریخ شهادت 16 مهر 1394
| |
|
| |
| محل شهادت حومه حلب، سوریه
| |
|
| |
| محل دفن همدان
| |
|
| |
| ملیت ایرانی
| |
|
| |
| درجه سرتیپ پاسدار
| |
|
| |
| وضعیت تاهل متاهل
| |
|
| |
| نام همسر پروانه چراغ نوروزی
| |
|
| |
| درباره حسین همدانی
| |
|
| |
| حسین همدانی درسال 1339 از پدر و مادری همدانیالاصل در شهر آبادان متولد شد. پدر او از کارکنان شرکت نفت آبادان بود که در سال 1342 در بیمارستان شرکت نفت درگذشت. بدینترتیب حسین در 3سالگی پدرش را از دست داد و به اتفاق خانواده به همدان مراجعت کرد و دوران کودکی و تحصیل را در این شهر با کار کردن در مغازه عطاری و کارگاه بخاری سپری کرد.
| |
|
| |
| شرکت در هیئتهای مذهبی او را با منش و خط فکر گروههای انقلابی آشنا کرد و مسیر زندگیاش را تغییر داد. بعد از ترکتحصیل راهی تهران و آنجا مشغول بهکار شد و با اوج گرفتن انقلاب به صف انقلابیون پیوست. با آغاز جنگ ایران و عراق، وی راهی کردستان شد و فرماندهی عملیاتهای مطلعالفجر و جبهه میانی سرپلذهاب را بر عهده گرفت.
| |
|
| |
| حسین همدانی در هشت سال جنگ تحمیلی
| |
|
| |
| وی از فرماندهان منطقه عملیاتی «بازی دراز» در جبهه غرب بود و خاطرات خود را از این نبرد در کتابی تحت عنوان «تکلیف است برادر» تدوین کرد. وی نخستین فرمانده «لشکر 32 انصارالحسین سپاه» و فرمانده «لشکر 16 قدس گیلان» در دوران جنگ بود. وی علاوه بر همدان در شهرهای پاوه و مریوان نیز خدمت کرده است. وی همچنین بههمراه احمد متوسلیان و محمدابراهیم همت و محمود شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسولالله نقش بسزایی داشت لشگری که بعدها فرماندهی آنرا نیز در جریان فتنه سال 88 عهده دار شد. حسین همدانی همچنین جانشین قرارگاه امام حسین و مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران بوده است.
| |
|
| |
| حسین همدانی، از امضا کنندگان نامهای بود که تعدادی از فرماندهان سپاه در روزهای پس از وقایع 18 تیر 1378 خطاب به محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت ایران نوشتند و گفتند که کاسه صبرشان به پایان رسیده است و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی(کنترل نا آرامیها)، بر خود جایز نمیبینند و وارد عمل خواهند شد.
| |
|
| |
| همدانی زمانی که جانشین فرماندهٔ نیروی مقاومت بسیج بود طی یکی سخنرانی در آبان ماه 1387 در شهر همدان اظهار داشت که جمهوری اسلامی تأمین کنندهٔ بخشی از تسلیحات ارتشهای آزادیبخش منطقه است. این سخنان یک جنجال بینالمللی را به وجود آورد.
| |
|
| |
| وی همچنین در مورد رهبران جنبش سبز معتقد بود که موسوی و کروبی متهمان اصلی این ماجرا هستند و حداقل مجازات برای اینها اعدام است. مردم ما و ما رزمندهها به کمتر از این حکم راضی نیستیم ولی تابع حکم قضایی و ولی امر هستیم.
| |
|
| |
| او همچنین از مخالفان سیاست خارجی دولت حسن روحانی بود و پس از پیادهروی محمد جواد ظریف با جان کری در ژنو در حاشیه مذاکرات اتمی، ضمن اشتباه دانستن این اقدام، اعلام کرد که شهدا کسانی که چنین کاری کردهاند را محاکمه خواهند کرد.
| |
|
| |
| همدانی با پروانه چراغ نوروزی ازدواج کرده بود و 4 فرزند به نامهای وهب، مهدی، زهرا و سارا داشت.
| |
|
| |
| شهید مدافع حرم، حسین همدانی
| |
|
| |
| شهادت حسین همدانی
| |
|
| |
| سردار حسین همدانی در عصر 16 مهر 1394 در حین انجام ماموریتهای مستشاری در حومهٔ شهر حلب در سوریه به دست تروریستهای داعشی به شهادت رسید.
| |
|
| |
| به گزارش برخی رسانهها واژگونی خودروی او در جاده خناصر – إثریة در جنوب شرق حلب در مسیر استان حما اتفاق افتاد. وی در سوریه به نام ابو وهب مشهور بود. وی پیشتر دلیل حضور و حمایت نظامی ایران از دولت بشار اسد را جنگ برای منافع جمهوری اسلامی عنوان کرده و اهمیت آن را برابر دفاع مقدس خوانده بود.
| |
|
| |
| وصیت نامه شهید حسین همدانی
| |
|
| |
| بسمالله الرحمن الرحیم
| |
|
| |
| سپاس خدای را که نعمتها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم.
| |
|
| |
| دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملتهای مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملتها، عصر زوال طاغوتها، عصر فروپاشی قدرتهای استکباری و عصر برگشتن به خویشتن.
| |
|
| |
| خدا را هزاران شکر به خاطر نعمتهایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شدهاند.
| |
|
| |
| زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئهها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملتها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند.
| |
|
| |
| چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاههای حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.
| |
|
| |
| خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع).
| |
|
| |
| مگر میتوان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامهدهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنهها و کمینها عبور میدهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.
| |
|
| |
| بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم اعتراض ایجاد میشد اما خدا مرا کمک میکرد، متوجه میشدم، پشیمان میشدم، توبه میکردم و از خدا طلب عفو و بخشش میکردم و مرا میپذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود.
| |
|
| |
| خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم.
| |
|
| |
| از همه دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم، از امام و مولایم حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا انشاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند.
| |
|
| |
| از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمیتوانستم خدمتگزار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند.
| |
|
| |
| تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند انشاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش میکنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کممهریها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
| |
|
| |
| فرزندانم را سفارش میکنم و تأکید بر حفظ ارزشهای اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزشهایش میتوانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزشهاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم.
| |
|
| |
| برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم.
| |
|
| |
| از همه آشنایان و دوستان میخواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر انشاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم!
| |
|
| |
| هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار حسین همدانی.
| |
|
| |
| 28 شهریور ماه 1394
| |
|
| |
|
| |
| <references /> | | <references /> |