انقلاب ضد سلطنتی: تفاوت میان نسخه‌ها

جنبش ملی شدن نفت
(دکتر حسین فاطمی)
(جنبش ملی شدن نفت)
خط ۲۵: خط ۲۵:
در دوران پس از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت، در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، فضایی باز برای فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در ایران ایجاد شد. این فضا راه را برای ظهور جنبش‌های مختلف هموار کرد که در رأس آن‌ها، جنبش ملی شدن صنعت نفت قرار داشت. این جنبش به رهبری [[دکتر محمد مصدق]]، نماینده مجلس شورای ملی و رئیس کمیسیون نفت، به پیروزی رسید. زمزمه‌های این حرکت از سال ۱۳۲۸ آغاز شده بود. دکتر حسین فاطمی، از بنیان‌گذاران جبهه ملی ایران، زمانی که مذاکرات لایحه نفت در مجلس به بن‌بست رسید، پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را به مصدق ارائه داد و مبارزه برای تحقق آن آغاز شد. مصدق در این‌باره گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از کسی که اول این را پیشنهاد کرد سپاسگزاری نمود، و آن کس شهید راه وطن، [[سیدحسین فاطمی|دکتر حسین فاطمی]] است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>
در دوران پس از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت، در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، فضایی باز برای فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در ایران ایجاد شد. این فضا راه را برای ظهور جنبش‌های مختلف هموار کرد که در رأس آن‌ها، جنبش ملی شدن صنعت نفت قرار داشت. این جنبش به رهبری [[دکتر محمد مصدق]]، نماینده مجلس شورای ملی و رئیس کمیسیون نفت، به پیروزی رسید. زمزمه‌های این حرکت از سال ۱۳۲۸ آغاز شده بود. دکتر حسین فاطمی، از بنیان‌گذاران جبهه ملی ایران، زمانی که مذاکرات لایحه نفت در مجلس به بن‌بست رسید، پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را به مصدق ارائه داد و مبارزه برای تحقق آن آغاز شد. مصدق در این‌باره گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از کسی که اول این را پیشنهاد کرد سپاسگزاری نمود، و آن کس شهید راه وطن، [[سیدحسین فاطمی|دکتر حسین فاطمی]] است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>


مصدق سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا گذراند و کم‌تر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به‌ تصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده‌ی نفت‌گران خوزستان به پیش می‌برد. چنین بود که در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر مصدق به مذاق دربار و استعمار انگلیس خوش نیامد، از همین رو شروع به ‌توطئه علیه دکترمصدق کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>
مصدق در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ موفق شد قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا گذراند و کم‌تر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به تصویب رساند. او این اقدامات را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده‌ی نفت‌گران خوزستان پیش می‌برد. بدین ترتیب، در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر محمد مصدق به مذاق دربار و استعمار انگلیس خوش نیامد و از همین رو آن‌ها توطئه‌هایی علیه وی آغاز کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>


دولت انگلیس کشتی‌های جنگی‌اش را برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد<ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref> و دولت مصدق را تحت مضیقه‌ی شدید مالی قرار داد. از طرف دیگر از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد. دکتر مصدق شخصا در این دادگاه حضور پیدا کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوا دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این یک ضربه‌ به سیاست انگلیس بود. از طرفی مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی ساختن توطئه‌های استعمار از یک سو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ را که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن به عنوان ابزار اعمال فشار علیه جنبش ضداستعماری مردم استفاده می‌کرد بر عهده بگیرد و اعلام کرد که در صورت تن ندادن [[محمدرضا پهلوی|شاه]] به‌ این شرط، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. شاه که  سلطنت خود را در خطر می‌دید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ به مصدق مخالفت کرد. دکتر مصدق در روز ۲۵ تیر ۱۳۳۱، از نخست‌وزیری استعفا داد. با استعفای مصدق، شاه فرصت را غنیمت شمرده و [[قوام‌السلطنه]]'''،''' کهنه‌کارترین مهره‌ی ‌‌‌‌‌‌‌رژیم فئودالی و دربار استعماری را به نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع و مردم را تهدید به سرکوب و ارتش و شهربانی را در خیابان‌ها مستقر کرد. ٰاین گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود. موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب قوام به‌ نخست‌وزیری از تهران و سایر نقاط کشور برخاست. سرانجام صبح روز سی‌ام تیرماه سال ۱۳۳۱، مردم تهران به خیابان‌ها ریختند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است"، "مرگ بر قوام"، با نیروهای ارتش و شهربانی به‌ مقابله برخاستند. قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا کرد و سرانجام پس از کشته و مجروح‌ شدن قریب به ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به خواسته‌های دکتر مصدق گردن گذاشت.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>
دولت انگلیس کشتی‌های جنگی‌اش را برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد <ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref>و دولت مصدق را تحت فشار شدید مالی قرار داد. علاوه بر این، از ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد. دکتر مصدق شخصاً در این دادگاه حضور یافت و آن را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوی دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این پیروزی یک ضربه به سیاست‌های انگلیس بود.


در نهایت انگلیسی‌ها به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه‌ی حکومت مصدق، ایران را در آغوش کمونیسم قرار خواهد داد با خود همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا به عهده کرمیت روزولت مدیر بخش خاورمیانه‌ی سیا بود. آن‌ها ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با  لو رفتن کودتا ناکام ماند ولی در نهایت در روز [[کودتای ۲۸ مرداد|۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس و مشارکت ایادی دربار به خصوص اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه و نظامیان وابسته به شاه و در رأس آن‌ها سرلشگر فضل‌الله زاهدی  و روحانیون از جمله [[سید ابوالقاسم کاشانی|کاشانی]] و اراذل و اوباشی مانند [[شعبان جعفری]] معروف به «شعبان بی‌مخ» کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون گردید.<ref>همه مردان شاه</ref>
همزمان، مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی کردن توطئه‌های استعمار، به همراه پیشبرد اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ، که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره به‌عنوان ابزاری برای فشار بر جنبش ضداستعماری مردم مورد استفاده قرار می‌گرفت، به او سپرده شود. مصدق اعلام کرد که در صورت امتناع شاه از این درخواست، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. [[محمدرضا پهلوی|شاه]] که سلطنت خود را در خطر می‌دید، با واگذاری وزارت جنگ به مصدق به شدت مخالفت کرد.


چندی بعد دکتر مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس و تبعید محکوم شد. روز ششم اسفند ۱۳۳۲دکتر حسین فاطمی نیز دستگیر شد و روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳در حالی که ۴۰ درجه تب داشت، با برانکارد به پای جوخه‌ی اعدام برده شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>  
دکتر مصدق در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۳۱ از نخست‌وزیری استعفا داد. پس از استعفای وی، شاه فرصت را غنیمت شمرده و [[قوام‌السلطنه]]، که کهنه‌کارترین مهره رژیم فئودالی و دربار استعماری بود، را به نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع اعلام کرد و مردم را تهدید به سرکوب نمود، همچنین ارتش و شهربانی را به خیابان‌ها گسیل داشت.
 
این اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود و موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب او به نخست‌وزیری در تهران و سایر نقاط کشور آغاز شد. سرانجام، در صبح روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱، مردم تهران به خیابان‌ها ریختند و با فریادهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است" و "مرگ بر قوام"، به مقابله با نیروهای ارتش و شهربانی پرداختند. قیام مردمی با شدت ادامه یافت و در نهایت، پس از کشته و مجروح شدن حدود ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به خواسته‌های دکتر مصدق گردن نهاد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>
 
انگلیسی‌ها در نهایت به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه حکومت مصدق ایران را به سمت کمونیسم سوق خواهد داد، همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا بر عهده کرمیت روزولت، مدیر بخش خاورمیانه سیا، قرار گرفت. آن‌ها ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با لو رفتن کودتا ناکام ماند، اما در نهایت در روز [[کودتای ۲۸ مرداد|۲۸ مرداد ۱۳۳۲]]، با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس، مشارکت ایادی دربار به‌ویژه اشرف پهلوی، خواهر شاه، نظامیان وابسته به شاه و روحانیون نظیر [[سید ابوالقاسم کاشانی|کاشانی]]، و اراذل و اوباشی مانند [[شعبان جعفری]] معروف به «شعبان بی‌مخ»، کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون گردید.<ref>همه مردان شاه</ref>
 
چندی بعد، دکتر مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس و تبعید محکوم شد. در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۳۲، دکتر حسین فاطمی نیز دستگیر شد و روز ۱۹ آبان ۱۳۳۳، در حالی که تب ۴۰ درجه داشت، با برانکارد به پای جوخه اعدام برده شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>


=== انقلاب سفید شاه ===
=== انقلاب سفید شاه ===
۱٬۳۵۰

ویرایش