کاربر:Khosro/صفحه تمرین علی اشرف درویشیان: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
ویراستاری نهایی قبل از انتشار مقاله
(ویراستاری نهایی قبل از انتشار مقاله)
 
خط ۵۱: خط ۵۱:
وی هم‌زمان در رشته‌ی مشاوره و راهنمایی تحصیلی نیز به تحصیل پرداخت. علی‌اشرف درویشیان پس از این‌که با '''[[جلال آل احمد|جلال آل‌احمد]]''' و '''[[سیمین دانشور]]''' آشنا شد، نویسندگی را با داستان‌های کوتاه آغاز کرد و الهام‌بخش داستان‌های کتاب‌هایش، دیدن تفاوت‌های فکری دانش‌آموزان و والدینشان و محرومیت‌های آنان بود که در دوران معلمی در مدارس روستایی مشاهده کرده بود. علی اشرف درویشیان در منزل جلال آل‌احمد با '''[[صمد بهرنگی]]''' آشنا شد و علاقه‌ی زیادی به او پیدا کرد، تا آن‌جا که مرگ صمد بهرنگی تأثیر عمیقی بر او گذاشت و با خود عهد بست که راه صمد را ادامه دهد. علی اشرف درویشیان در دوران دیکتاتوری [[محمدرضا پهلوی|'''محمدرضا شاه''']]، از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۷، به خاطر فعالیت‌های سیاسی و نوشتن کتاب «از این ولایت» ۳ بار دستگیر و زندانی و ممنوع‌القلم شد. بار اول در کرمانشاه دستگیر شد و به‌مدت ۸ ماه در '''[[زندان دیزل‌آباد]]''' کرمانشاه بود. ۲ ماه پس از آزادی از زندان، دوباره در تهران دستگیر و به ۷ ماه زندان محکوم گردید و از دانشگاه و شغل معلمی نیز اخراج شد. او مجدداً در سال ۱۳۵۳، دستگیر و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. علی‌اشرف درویشیان در [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷''']]، که منجر به سرنگونی نظام سلطنتی گردید، از زندان آزاد شد.  
وی هم‌زمان در رشته‌ی مشاوره و راهنمایی تحصیلی نیز به تحصیل پرداخت. علی‌اشرف درویشیان پس از این‌که با '''[[جلال آل احمد|جلال آل‌احمد]]''' و '''[[سیمین دانشور]]''' آشنا شد، نویسندگی را با داستان‌های کوتاه آغاز کرد و الهام‌بخش داستان‌های کتاب‌هایش، دیدن تفاوت‌های فکری دانش‌آموزان و والدینشان و محرومیت‌های آنان بود که در دوران معلمی در مدارس روستایی مشاهده کرده بود. علی اشرف درویشیان در منزل جلال آل‌احمد با '''[[صمد بهرنگی]]''' آشنا شد و علاقه‌ی زیادی به او پیدا کرد، تا آن‌جا که مرگ صمد بهرنگی تأثیر عمیقی بر او گذاشت و با خود عهد بست که راه صمد را ادامه دهد. علی اشرف درویشیان در دوران دیکتاتوری [[محمدرضا پهلوی|'''محمدرضا شاه''']]، از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۷، به خاطر فعالیت‌های سیاسی و نوشتن کتاب «از این ولایت» ۳ بار دستگیر و زندانی و ممنوع‌القلم شد. بار اول در کرمانشاه دستگیر شد و به‌مدت ۸ ماه در '''[[زندان دیزل‌آباد]]''' کرمانشاه بود. ۲ ماه پس از آزادی از زندان، دوباره در تهران دستگیر و به ۷ ماه زندان محکوم گردید و از دانشگاه و شغل معلمی نیز اخراج شد. او مجدداً در سال ۱۳۵۳، دستگیر و به ۱۱ سال زندان محکوم شد. علی‌اشرف درویشیان در [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷''']]، که منجر به سرنگونی نظام سلطنتی گردید، از زندان آزاد شد.  


علی‌اشرف درویشیان در زندان کتاب داستان‌های «فصل نان»، «رنگینه»، «همراه آهنگ‌های بابام» و «روزنامه دیواری مدرسه‌ی ما» را نوشت و مخفیانه از طریق همسرش به خارج از زندان فرستاد و همسرش نیز آن‌ها را چاپ کرد. آثار علی اشرف درویشیان، هم در حکومت دیکتاتوری شاه و هم در نظام جمهوری اسلامی با سانسور مواجه بوده است. او همیشه و آشکارا با سخنرانی، مصاحبه و نوشتن مقاله بر علیه سانسور نظام جمهوری اسلامی اعتراض می‌کرد. وزارت ارشاد نظام جمهوری اسلامی، در دوره‌های مختلف مانع از چاپ برخی از آثار علی اشرف درویشیان شد، اما آقای درویشیان در برابر این سانسور سکوت نکرد. علی‌اشرف درویشیان برای تداوم کانون نویسندگان ایران، تلاش‌های بسیاری کرد و در برابر سرکوبگران نظام جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران قتل‌های زنجیره‌ای که نویسندگانی مانند '''[[محمد مختاری، شاعر و نویسنده|محمد مختاری]]''' و محمدجعفر پوینده را کشتند، با شهامت ایستاد و گفت: «در داخل کشور آن‌ها می‌توانند سانسور بیشتر اعمال کنند، اما دیگر نمی‌توانند زمان را به عقب برگردانند. روندی در کشور آغاز شده است که قابل برگشت نیست. مردم ایران آزادی می‌خواهند، دیگر نمی‌خواهند یک نفر درباره همه چیز تصمیم بگیرد.
علی‌اشرف درویشیان در زندان کتاب داستان‌های «فصل نان»، «رنگینه»، «همراه آهنگ‌های بابام» و «روزنامه دیواری مدرسه‌ی ما» را نوشت و مخفیانه از طریق همسرش به خارج از زندان فرستاد و همسرش نیز آن‌ها را چاپ کرد. آثار علی اشرف درویشیان، هم در حکومت دیکتاتوری شاه و هم در نظام جمهوری اسلامی با سانسور مواجه بوده است. او همیشه و آشکارا با سخنرانی، مصاحبه و نوشتن مقاله بر علیه سانسور نظام جمهوری اسلامی اعتراض می‌کرد. وزارت ارشاد نظام جمهوری اسلامی، در دوره‌های مختلف مانع از چاپ برخی از آثار علی اشرف درویشیان شد، اما او در برابر این سانسور سکوت نکرد.


تکرار سرکوب خشونت‌آمیز اواخر دهه ۱۳۶۰، دیگر غیرممکن است.» آقای درویشیان در سخنرانی خود که در خاکسپاری محمد مختاری و محمدجفر پوینده ایراد کرد، نظام جمهوری اسلامی را به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و بر آن تاخت. او در این مراسم گفت: «سرانجام چاقوی تبه‌کاران از خون ما زنگار خواهد بست و طناب‌های دارشان خواهد پوسید و دست‌های لرزان و آلوده‌یشان خسته خواهد شد. اما اندیشه‌های تابناک رفقای ما همه جا ریشه خواهد دوانید.» در دورانی که محمد خاتمی رئیس‌جمهور شد، علی اشرف درویشیان و بسیاری دیگر از نویسندگان را به مراسم فرهنگی حکومتی دعوت کردند، اما او به این مراسم نرفت و گفت: «من سر سفره خون نمی‌نشینم.» علی اشرف درویشیان سرانجام پس از یک بیماری طولانی در ۴ آبان‌ماه ۱۳۹۶، بر اثر سکته‌ی مغزی درگذشت. پیکر آقای درویشیان با حضور هنرمندان و جمعیت انبوهی از مردم در بهشت سکینه کرج/قطعه‌ی ۷ به خاک سپرده شد. از علی‌اشرف درویشیان آثار بسیاری به‌جا مانده است، کتاب‌های معروفی مانند «از این ولایت»، «آبشوران»، «سلول ۱۸»، «درشتی» و… او هم‌چنین به کشورهای مختلف سفر کرد و جوایز متعددی را نیز دریافت نمود.
علی‌اشرف درویشیان برای تداوم کانون نویسندگان ایران، تلاش‌های بسیاری کرد و در برابر سرکوبگران نظام جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران قتل‌های زنجیره‌ای که نویسندگانی مانند '''[[محمد مختاری، شاعر و نویسنده|محمد مختاری]]''' و محمدجعفر پوینده را کشتند، ایستاد و گفت: «در داخل کشور آن‌ها می‌توانند سانسور بیشتر اعمال کنند، اما دیگر نمی‌توانند زمان را به عقب برگردانند. روندی در کشور آغاز شده است که قابل برگشت نیست. مردم ایران آزادی می‌خواهند، دیگر نمی‌خواهند یک نفر درباره همه چیز تصمیم بگیرد. تکرار سرکوب خشونت‌آمیز اواخر دهه ۱۳۶۰، دیگر غیرممکن است.»
 
درویشیان در مراسم خاکسپاری محمد مختاری و محمدجفر پوینده، گفت: «سرانجام چاقوی تبه‌کاران از خون ما زنگار خواهد بست و طناب‌های دارشان خواهد پوسید و دست‌های لرزان و آلوده‌یشان خسته خواهد شد. اما اندیشه‌های تابناک رفقای ما همه جا ریشه خواهد دوانید.»
 
در دورانی که محمد خاتمی رئیس‌جمهور شد، علی اشرف درویشیان و بسیاری دیگر از نویسندگان را به مراسم فرهنگی حکومتی دعوت کردند، ولی او به این مراسم نرفت و گفت: «من سر سفره خون نمی‌نشینم.»  
 
علی اشرف درویشیان سرانجام پس از یک بیماری طولانی در ۴ آبان‌ماه ۱۳۹۶، بر اثر سکته‌ی مغزی درگذشت. پیکر او با حضور هنرمندان و جمعیت انبوه در بهشت سکینه کرج/ قطعه‌ی ۷ به خاک سپرده شد.
 
از علی‌اشرف درویشیان آثار بسیاری به‌جا مانده است، کتاب‌های معروفی مانند «از این ولایت»، «آبشوران»، «سلول ۱۸»، «درشتی» و… او هم‌چنین به کشورهای مختلف سفر کرد و جوایز متعددی را نیز دریافت نمود.  


== زندگی و تحصیلات ==
== زندگی و تحصیلات ==
خط ۶۲: خط ۷۰:
پدر علی اشرف درویشیان (سیف‌الله)، در گاراژهای مختلف به کار آهنگری اشتغال داشت و علی اشرف نیز از کودکی برای کمک به معیشت خانواده‌اش مجبور به کارگری شد. او استثمار کارگران و درد و رنج آن‌ها را لمس کرده و چشیده بود و از این‌رو راوی معضلات و مشکلات زندگی آنان گردید.<ref name=":1">[https://www.azadi-b.com/?p=38609 مروری بر زندگی و آثار زنده‌یاد علی اشرف درویشیان - سایت آزادی بیان]</ref>
پدر علی اشرف درویشیان (سیف‌الله)، در گاراژهای مختلف به کار آهنگری اشتغال داشت و علی اشرف نیز از کودکی برای کمک به معیشت خانواده‌اش مجبور به کارگری شد. او استثمار کارگران و درد و رنج آن‌ها را لمس کرده و چشیده بود و از این‌رو راوی معضلات و مشکلات زندگی آنان گردید.<ref name=":1">[https://www.azadi-b.com/?p=38609 مروری بر زندگی و آثار زنده‌یاد علی اشرف درویشیان - سایت آزادی بیان]</ref>


علی اشرف درویشیان در معرفی خود، در گفتگویی چنین گفته بود:<blockquote>«من در خانواده‌ای که منشأ روستایی داشتند متولد شدم. پدرم و عموهایم روستایی بودند. بعد از دانشسرای مقدماتی در کرمانشاه طبق تعهدی که داده بودم ناچار ۵ سال در روستاهای غرب کرمانشاه معلم شدم. آشنایی من با بچه‌های آن دیار برایم معلوم شد که فقر وحشتناکی بر آن جامعه حکم فرماست. پس زندگی آن بچه‌ها را تصویر کردم تا مردم ایران و حتی مردم جهان بدانند که در گوشه‌ای از این دنیا چه کسانی با چه مشکلاتی زندگی می‌کنند و این به هر حال روش کار من برای آثار بعدی‌ام شد.»<ref name=":2">[https://aleborzma.wordpress.com/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%B3%D8%B1/ بهرام رحمانی – علی اشرف درویشیان: «من سر سفره خون نمی‌نشینم» - البرز ما]</ref></blockquote>علی‌اشرف درویشیان در سن ۱۲ سالگی که مصادف بود با [[کودتای ۲۸ مرداد|'''کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲''']]، برای افسران [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']] که اعدام شدند، گریه می‌کرد. او با خانواده‌اش اغلب اوقات خانه به‌دوش بودند و در بسیاری از محله‌های کرمانشاه کرایه‌نشینی کردند، محله‌های مانند آبشوران، سرتپه، درطویله، چنانی، گذر صاحب‌جمع، تیمچه ملاعباسعلی، وکیل‌آقا، علاف‌خانه، سنگ معدن و چند محله‌ی دیگر که در کتاب «سال‌های ابری» به موضوع کرایه‌نشینی پرداخته است.<ref name=":3">[https://hiword.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86/ زندگی و آثار علی اشرف درویشیان، نویسنده ای متعهد و ستایشگر آزادی - سایت سلام صدا]</ref>
علی اشرف درویشیان در معرفی خود، در گفت‌وگویی چنین گفته بود:<blockquote>«من در خانواده‌ای که منشأ روستایی داشتند متولد شدم. پدرم و عموهایم روستایی بودند. بعد از دانشسرای مقدماتی در کرمانشاه طبق تعهدی که داده بودم ناچار ۵ سال در روستاهای غرب کرمانشاه معلم شدم. آشنایی من با بچه‌های آن دیار برایم معلوم شد که فقر وحشتناکی بر آن جامعه حکم فرماست. پس زندگی آن بچه‌ها را تصویر کردم تا مردم ایران و حتی مردم جهان بدانند که در گوشه‌ای از این دنیا چه کسانی با چه مشکلاتی زندگی می‌کنند و این به هر حال روش کار من برای آثار بعدی‌ام شد.»<ref name=":2">[https://aleborzma.wordpress.com/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%B3%D8%B1/ بهرام رحمانی – علی اشرف درویشیان: «من سر سفره خون نمی‌نشینم» - البرز ما]</ref></blockquote>علی‌اشرف درویشیان در سن ۱۲ سالگی که مصادف بود با [[کودتای ۲۸ مرداد|'''کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲''']]، برای افسران [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']] که اعدام شدند، گریه می‌کرد. او با خانواده‌اش اغلب اوقات خانه به‌دوش بودند و در بسیاری از محله‌های کرمانشاه کرایه‌نشینی کردند، محله‌های مانند آبشوران، سرتپه، درطویله، چنانی، گذر صاحب‌جمع، تیمچه ملاعباسعلی، وکیل‌آقا، علاف‌خانه، سنگ معدن و چند محله‌ی دیگر که در کتاب «سال‌های ابری» به موضوع کرایه‌نشینی پرداخته است.<ref name=":3">[https://hiword.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86/ زندگی و آثار علی اشرف درویشیان، نویسنده ای متعهد و ستایشگر آزادی - سایت سلام صدا]</ref>


علی اشرف درویشیان تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در شهر کرمانشاه گذراند.<ref name=":0" />
علی اشرف درویشیان تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در شهر کرمانشاه گذراند.<ref name=":0" />
خط ۶۸: خط ۷۶:
او پس از گذراندن دوره‌ی دانشسرای مقدماتی کرمانشاه در سال ۱۳۳۷، به‌مدت ۸ سال در روستاهای فقیرنشین اسلام‌آباد و گیلان‌غرب معلم بود.<ref name=":2" />
او پس از گذراندن دوره‌ی دانشسرای مقدماتی کرمانشاه در سال ۱۳۳۷، به‌مدت ۸ سال در روستاهای فقیرنشین اسلام‌آباد و گیلان‌غرب معلم بود.<ref name=":2" />


علی اشرف درویشیان در سال ۱۳۴۵، جهت تحصیل عازم تهران شد و در رشته‌ی کارشناسی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل گردید و سپس تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته‌ی روان‌شناسی تربیتی ادامه داد. او هم‌زمان در رشته‌ی مشاوره و راهنمایی تحصیلی نیز به تحصیل پرداخت.<ref name=":0" />
علی اشرف درویشیان در سال ۱۳۴۵، جهت تحصیل عازم تهران شد و در رشته‌ی کارشناسی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل گردید و سپس تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته‌ی روان‌شناسی تربیتی ادامه داد. وی هم‌زمان در رشته‌ی مشاوره و راهنمایی تحصیلی نیز به تحصیل پرداخت.<ref name=":0" />


آقای دروشیان در اوخر سال ۱۳۵۲، با شهناز دارابیان ازدواج کرد که حاصل این پیوند یک پسر به‌نام بهرنگ و دو دختر به‌نام‌های گلرنگ و گلبرگ بود. همسر آقای درویشیان که دبیر زبان است، همیشه در سختی‌های زندگی یار و کمک‌کار او بود.<ref name=":3" />
علی اشرف دروشیان در اوخر سال ۱۳۵۲، با شهناز دارابیان ازدواج کرد که حاصل این پیوند یک پسر به‌نام بهرنگ و دو دختر به‌نام‌های گلرنگ و گلبرگ است. همسر او  که دبیر زبان است، همیشه در سختی‌های زندگی یار و کمک‌کار او بوده است.<ref name=":3" />


== آغاز نویسندگی ==
== آغاز نویسندگی ==
خط ۷۶: خط ۸۴:


=== آشنای با صمد بهرنگی ===
=== آشنای با صمد بهرنگی ===
علی اشرف درویشیان در منزل جلال آل‌احمد با [[صمد بهرنگی]] آشنا شد و علاقه‌ی زیادی به او پیدا کرد، تا آن‌جا که مرگ صمد بهرنگی تأثیر عمیقی بر او گذاشت و با خود عهد بست که راه صمد را ادامه دهد. او در این‌باره گفته است:<blockquote>«صمد هم مثل من آدم خجالتی بود، هر دو هم عاشق آل‌احمد و دانشور بودیم… مرگ او من را وادار کرد که راه او را ادامه دهم.»<ref name=":2" /> </blockquote>علی اشرف درویشیان پس از مرگ مشکوک صمد بهرنگی، در کتاب «صمد جاودانه شد» خطاب به زنده‌یاد صمد بهرنگی این‌چنین نوشت:<blockquote>«بعد از تو دیگر نوشته‌ها و شعرهای آن دسته از دروغبافان خوشگذران برای ما ارزشی ندارد. مطمئن باش حنای آن‌ها بی‌رنگ خواهد بود. مگر این‌که چون تو زندگی‌شان شعر و افسانه باشد.»<ref name=":5">[https://fadaian-aghaliyat.org/archives/11966 درگذشت علی اشرف درویشیان - سایت سازمان فدائیان اقلیت]</ref> </blockquote>علی اشرف درویشیان نخستین کتاب خود را در زندان نوشت، اما هرگز منتشر نشد.<ref name=":2" />  
علی اشرف درویشیان در منزل جلال آل‌احمد با [[صمد بهرنگی]] آشنا شد و علاقه‌ی زیادی به او پیدا کرد، تا آن‌جا که مرگ صمد بهرنگی تأثیر عمیقی بر او گذاشت و با خود عهد بست که راه صمد را ادامه دهد. او در این‌باره گفته است:<blockquote>«صمد هم مثل من آدم خجالتی بود، هر دو هم عاشق آل‌ احمد و دانشور بودیم… مرگ او من را وادار کرد که راه او را ادامه دهم.»<ref name=":2" /> </blockquote>علی اشرف درویشیان پس از مرگ مشکوک صمد بهرنگی، در کتاب «صمد جاودانه شد» خطاب به زنده‌یاد صمد بهرنگی این‌چنین نوشت:<blockquote>«بعد از تو دیگر نوشته‌ها و شعرهای آن دسته از دروغ‌بافان خوشگذران برای ما ارزشی ندارد. مطمئن باش حنای آن‌ها بی‌رنگ خواهد بود. مگر این‌که چون تو زندگی‌شان شعر و افسانه باشد.»<ref name=":5">[https://fadaian-aghaliyat.org/archives/11966 درگذشت علی اشرف درویشیان - سایت سازمان فدائیان اقلیت]</ref> </blockquote>علی اشرف درویشیان نخستین کتاب خود را در زندان نوشت، اما هرگز منتشر نشد.<ref name=":2" />  


== دستگیری و سال‌های زندان ==
== دستگیری و سال‌های زندان ==
خط ۹۱: خط ۹۹:
علی‌اشرف درویشیان در زندان کتاب داستان‌های «فصل نان»، «رنگینه»، «همراه آهنگ‌های بابام» و «روزنامه دیواری مدرسه‌ی ما» را نوشت و مخفیانه از طریق همسرش به خارج از زندان فرستاد و همسرش نیز آن‌ها را چاپ کرد.<ref name=":4" />  
علی‌اشرف درویشیان در زندان کتاب داستان‌های «فصل نان»، «رنگینه»، «همراه آهنگ‌های بابام» و «روزنامه دیواری مدرسه‌ی ما» را نوشت و مخفیانه از طریق همسرش به خارج از زندان فرستاد و همسرش نیز آن‌ها را چاپ کرد.<ref name=":4" />  


همسر علی اشرف درویشیان در این‌باره گفته است:<blockquote>«مرتبه دومی که همدیگر را ملاقات کردیم، علی‌اشرف بسته کاغذی کوچکی که شبیه سیگار پیچیده شده بود را به دستم داد. آنقدر هول شده بودم که تلاش کردم آن را در دهانم پنهان کنم اما جا نمی‌شد، سریع به فکرم رسید که آن را در مشتم بین دستمال کاغذی بگذارم، موقع بازرسی هم دست‌هایم را بالا گرفتم تا طبیعی جلوه کند و توجه‌شان به دستمال و کاغذی که بین آن پنهان کرده بودم جلب نشود. آنقدر استرس داشتم که بلافاصله زندان را ترک کردم، وقتی به خانه بازگشتم متوجه شدم که نوشته‌های تازه‌اش را به دستم رسانده است… به سراغ ماشین تحریری که آن را پنهان کرده بودیم رفتم و آن‌ها را تایپ کردم و به نشر «شبگیر» سپردم. حدود یک ماه بعد کتاب آماده شده را تحویل گرفتم و به همراه کتاب‌هایی که به خواست علی‌اشرف برای او و هم‌بندهایش خریده بودم به زندان رفتم. کتاب را که از پشت شیشه به او نشان دادم، آنقدر خوشحال شد که هنوز هم چهره‌اش در خاطرم مانده است.»<ref name=":6">[http://tarikhirani.ir/fa/news/6491/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86- ناگفته‌های همسر علی‌اشرف درویشیان از سال‌های زندان - تاریخ ایرانی]</ref> </blockquote>به‌گفته‌ی آقای درویشیان، در دوران دیکتاتوری سلطنتی شاه، کتاب‌هایی که علیه حکومت بودند و مردم را آگاه می‌کردند، سانسور و جمع‌آوری می‌شدند و نویسندگان را هم دستگیر و زندانی نموده و کتاب‌هایشان را با تیراژ بالا منتشر می‌شدند، خمیر می‌کردند.<ref name=":2" />  
همسر علی اشرف درویشیان در این‌باره گفته است:<blockquote>«مرتبه دومی که همدیگر را ملاقات کردیم، علی‌اشرف بسته کاغذی کوچکی که شبیه سیگار پیچیده شده بود را به دستم داد. آنقدر هول شده بودم که تلاش کردم آن را در دهانم پنهان کنم، اما جا نمی‌شد، سریع به فکرم رسید که آن را در مشتم بین دستمال کاغذی بگذارم، موقع بازرسی هم دست‌هایم را بالا گرفتم تا طبیعی جلوه کند و توجه‌شان به دستمال و کاغذی که بین آن پنهان کرده بودم جلب نشود. آنقدر استرس داشتم که بلافاصله زندان را ترک کردم، وقتی به خانه بازگشتم متوجه شدم که نوشته‌های تازه‌اش را به دستم رسانده است… به سراغ ماشین تحریری که آن را پنهان کرده بودیم رفتم و آن‌ها را تایپ کردم و به نشر «شبگیر» سپردم. حدود یک ماه بعد کتاب آماده شده را تحویل گرفتم و به همراه کتاب‌هایی که به خواست علی‌اشرف برای او و هم‌بندهایش خریده بودم به زندان رفتم. کتاب را که از پشت شیشه به او نشان دادم، آنقدر خوشحال شد که هنوز هم چهره‌اش در خاطرم مانده است.»<ref name=":6">[http://tarikhirani.ir/fa/news/6491/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86- ناگفته‌های همسر علی‌اشرف درویشیان از سال‌های زندان - تاریخ ایرانی]</ref> </blockquote>به‌گفته‌ی آقای درویشیان، در دوران دیکتاتوری سلطنتی شاه، کتاب‌هایی که علیه حکومت بودند و مردم را آگاه می‌کردند، سانسور و جمع‌آوری می‌شدند و نویسندگان را هم دستگیر و زندانی نموده و کتاب‌هایشان را با تیراژ بالا منتشر می‌شدند، خمیر می‌کردند.<ref name=":2" />  


== سانسور آثار درویشیان در نظام جمهوری اسلامی ==
== سانسور آثار درویشیان در نظام جمهوری اسلامی ==
خط ۹۹: خط ۱۰۷:
علی اشرف درویشیان همیشه و آشکارا با سخنرانی، مصاحبه و نوشتن مقاله بر علیه سانسور نظام جمهوری اسلامی اعتراض می‌کرد و به همین خاطر گفتارهایش در محافل و رسانه‌های حکومتی یا نزدیک به حکومت، بازتابی نداشت و خودش هم هیچ تمایلی به آن نداشت.<ref name=":1" />  
علی اشرف درویشیان همیشه و آشکارا با سخنرانی، مصاحبه و نوشتن مقاله بر علیه سانسور نظام جمهوری اسلامی اعتراض می‌کرد و به همین خاطر گفتارهایش در محافل و رسانه‌های حکومتی یا نزدیک به حکومت، بازتابی نداشت و خودش هم هیچ تمایلی به آن نداشت.<ref name=":1" />  


وزارت ارشاد نظام جمهوری اسلامی، در دوره‌های مختلف مانع از چاپ برخی از آثار علی اشرف درویشیان شد، اما آقای درویشیان در برابر این سانسور سکوت نکرد و گفت:<blockquote>«شما خیال کردید کتاب‌های مرا سانسور کنید، می‌آیند کتاب‌های شما را می‌خوانند؟ نه، ملتی که به سانسور عادت کند نه کتاب شما را می‌خواند، نه کتاب من را.»</blockquote>
وزارت ارشاد نظام جمهوری اسلامی، در دوره‌های مختلف مانع از چاپ برخی از آثار علی اشرف درویشیان شد، ولی او در برابر این سانسور سکوت نکرد و گفت:<blockquote>«شما خیال کردید کتاب‌های مرا سانسور کنید، می‌آیند کتاب‌های شما را می‌خوانند؟ نه، ملتی که به سانسور عادت کند نه کتاب شما را می‌خواند، نه کتاب من را.»</blockquote>
[[پرونده:علی‌اشرف درویشیان و گروهی از نویسندگان و ادیبان.jpg|جایگزین=علی‌اشرف درویشیان و گروهی از نویسندگان و ادیبان|بندانگشتی|علی‌اشرف درویشیان و گروهی از نویسندگان و ادیبان]]
[[پرونده:علی‌اشرف درویشیان و گروهی از نویسندگان و ادیبان.jpg|جایگزین=علی‌اشرف درویشیان و گروهی از نویسندگان و ادیبان|بندانگشتی|علی‌اشرف درویشیان و گروهی از نویسندگان و ادیبان]]
رژیم ایران در سال ۱۳۹۰، آثار و کتاب‌های علی‌اشرف درویشیان را از غرفه‌های نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران جمع‌آوری کرد و آقای درویشیان مجبور شد برخی از آثار خود را در خارج از ایران منتشر کند.  
جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۰، آثار و کتاب‌های علی‌اشرف درویشیان را از غرفه‌های نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران جمع‌آوری کرد. درویشیان مجبور شد برخی از آثار خود را در خارج از ایران منتشر کند.  


علی‌اشرف درویشیان درباره‌ی تأثیر سانسور در آثار ادبی ایران، در سال‌های پس از انقلاب ضدسلطنتی و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، چنین گفته بود:<blockquote>«هنر باید بر حسب میزان سودمندی آن مورد نقد و بررسی قرار بگیرد و نه با معیارهای زیبایی‌شناسی صِرف، آن زیبایی که در واقعیت هست، فراتر از زیبایی هنری است. سانسور عاملی بازدارنده در خلاقیت هنری است و تا زمانی که سانسور باشد، نویسنده و هنرمند نمی‌تواند زندگی را همه‌جانبه و با همه ابعادش تصور کند. ادبیات امروز ما جهانی نخواهد شد مگر آن‌که نویسنده بتواند آزادانه افکار و نظریاتش را بیان کند. اندیشه و قلم باید آزاد باشد. این یکی از اساسی‌ترین بندهای منشور کانون نویسندگان ایران است. تا زمانی که نویسندگان به دادگاه‌ها احضار می‌شوند، امید به پیشرفت نیست و نویسنده هم‌چنان بیهوده به دور خود می‌چرخد و دستش به جایی نمی‌رسد.»<ref name=":2" /> </blockquote>
علی‌اشرف درویشیان درباره‌ی تأثیر سانسور در آثار ادبی ایران، در سال‌های پس از انقلاب ضدسلطنتی و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، چنین گفته بود:<blockquote>«هنر باید بر حسب میزان سودمندی آن مورد نقد و بررسی قرار بگیرد و نه با معیارهای زیبایی‌شناسی صِرف، آن زیبایی که در واقعیت هست، فراتر از زیبایی هنری است. سانسور عاملی بازدارنده در خلاقیت هنری است و تا زمانی که سانسور باشد، نویسنده و هنرمند نمی‌تواند زندگی را همه‌جانبه و با همه ابعادش تصور کند. ادبیات امروز ما جهانی نخواهد شد مگر آن‌که نویسنده بتواند آزادانه افکار و نظریاتش را بیان کند. اندیشه و قلم باید آزاد باشد. این یکی از اساسی‌ترین بندهای منشور کانون نویسندگان ایران است. تا زمانی که نویسندگان به دادگاه‌ها احضار می‌شوند، امید به پیشرفت نیست و نویسنده هم‌چنان بیهوده به دور خود می‌چرخد و دستش به جایی نمی‌رسد.»<ref name=":2" /> </blockquote>
[[پرونده:کانون نویسندگان ایران، درویشیان.JPG|جایگزین=کانون نویسندگان ایران، علی‌اشرف درویشیان|بندانگشتی|کانون نویسندگان ایران، علی‌اشرف درویشیان]]
[[پرونده:کانون نویسندگان ایران، درویشیان.JPG|جایگزین=کانون نویسندگان ایران، علی‌اشرف درویشیان|بندانگشتی|کانون نویسندگان ایران، علی‌اشرف درویشیان]]


=== طرح محرومیت‌های کانون نویسندگان ایران ===
=== طرح محدودیت‌های کانون نویسندگان ایران ===
علی اشرف درویشیان در گفت‌وگویی درباره‌ی مشکلاتی که نظام جمهوری اسلامی برای کانون نویسندگان ایران ایجاد می‌کند، گفته بود:<blockquote>«ما در تمام مواردی که مسئله آزادی اندیشه و بیان در خطر می‌افتد یا در برابرش سد و مانعی ایجاد می‌شود، اعتراض می‌کنیم و تمام فعالیت‌هایی که در جامعه ما فعالیت‌های اعتراضی، تحصن‌ها، اعتصاب‌ها که اغلب مربوط به آزادی اندیشه و بیان هستند و اعمال سانسور از طرف حکومت، ما در برابرش ایستاده‌ایم و مقاومت می‌کنیم، با تمام این‌که واقعاً جایی برای دفتر و دستک‌مان یا مجمع عمومی برگزار کردن یا جمع شدن نداریم.»<ref name=":8">[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AC%D9%84%D9%88%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86/a-41619577 جلوگیری از برگزاری مراسم یادبود علی اشرف درویشیان در تهران - سایت دویچه‌وله]</ref> </blockquote>علی‌اشرف درویشیان نه‌تنها در کانون نویسندگان ایران عضویت داشت بلکه برای تداوم این کانون، تلاش‌های بسیاری کرد و در برابر سرکوبگران نظام جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران '''[[قتل‌های زنجیره‌ای]]''' که نویسندگانی مانند '''[[محمد مختاری، شاعر و نویسنده|محمد مختاری]]''' و محمدجعفر پوینده را کشتند، با شهامت ایستاد.<ref name=":1" />  
علی اشرف درویشیان در گفت‌وگویی درباره‌ی مشکلاتی که نظام جمهوری اسلامی برای کانون نویسندگان ایران ایجاد می‌کند، گفته بود:<blockquote>«ما در تمام مواردی که مسئله آزادی اندیشه و بیان در خطر می‌افتد یا در برابرش سد و مانعی ایجاد می‌شود، اعتراض می‌کنیم و تمام فعالیت‌هایی که در جامعه ما فعالیت‌های اعتراضی، تحصن‌ها، اعتصاب‌ها که اغلب مربوط به آزادی اندیشه و بیان هستند و اعمال سانسور از طرف حکومت، ما در برابرش ایستاده‌ایم و مقاومت می‌کنیم، با تمام این‌که واقعاً جایی برای دفتر و دستک‌مان یا مجمع عمومی برگزار کردن یا جمع شدن نداریم.»<ref name=":8">[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AC%D9%84%D9%88%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86/a-41619577 جلوگیری از برگزاری مراسم یادبود علی اشرف درویشیان در تهران - سایت دویچه‌وله]</ref> </blockquote>علی‌اشرف درویشیان نه‌تنها در کانون نویسندگان ایران عضویت داشت بلکه برای تداوم این کانون، تلاش‌های بسیاری کرد و در برابر سرکوبگران نظام جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران '''[[قتل‌های زنجیره‌ای]]''' که نویسندگانی مانند '''[[محمد مختاری، شاعر و نویسنده|محمد مختاری]]''' و محمدجعفر پوینده را کشتند، ایستاد.<ref name=":1" /> درویشیان در سال ۱۳۸۴، در با مصاحبه با «ایلدرت مولدر» از روزنامه «تراو» گفته بود:<blockquote>«هیچ‌کدام از ما (اعضای کانون نویسندگان ایران) مقام و موقعیت رسمی نداریم. پس از قتل‌های زنجیره‌ای در سال ۱۳۷۷، ما فقط یک‌بار مجاز به برگزاری کنگره شدیم و پس از آن دیگر برگزاری کنگره ممکن نشد… آن‌ها نمی‌خواستند نمونه‌ای یا سابقه‌ای از اتحادیه مستقل موجود باشد. می‌ترسند که اگر اتحادیه مستقل نویسندگی وجود داشته باشد، دیگران (کارگران، دانشجویان، معلمان، پرستاران…) نیز می‌توانستند خواهان اتحادیه‌های مستقل باشند. روند آزادی‌خواهی در ایران غیرقابل برگشت است. ما روزنامه و احزاب آزاد در ایران نداریم… رئیس جمهور در ایران چیز زیادی برای گفتن ندارد. تصمیم‌های اساسی را رهبر یعنی '''[[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]]''' می‌گیرد. در داخل کشور آن‌ها می‌توانند سانسور بیشتر اعمال کنند، اما دیگر نمی‌توانند زمان را به عقب برگردانند. روندی در کشور آغاز شده است که قابل برگشت نیست. مردم ایران آزادی می‌خواهند، دیگر نمی‌خواهند یک نفر درباره همه چیز تصمیم بگیرد. تکرار سرکوب خشونت‌آمیز اواخر دهه ۱۳۶۰، دیگر غیرممکن است.»<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/138197 علی اشرف درویشیان و نیمه پنهان و همرزمش - سایت تریبون زمانه]</ref> </blockquote>
 
آقای درویشیان در سال ۱۳۸۴، در با مصاحبه با «ایلدرت مولدر» از روزنامه «تراو» گفته بود:<blockquote>«هیچ‌کدام از ما (اعضای کانون نویسندگان ایران) مقام و موقعیت رسمی نداریم. پس از قتل‌های زنجیره‌ای در سال ۱۳۷۷، ما فقط یک‌بار مجاز به برگزاری کنگره شدیم و پس از آن دیگر برگزاری کنگره ممکن نشد… آن‌ها نمی‌خواستند نمونه‌ای یا سابقه‌ای از اتحادیه مستقل موجود باشد. می‌ترسند که اگر اتحادیه مستقل نویسندگی وجود داشته باشد، دیگران (کارگران، دانشجویان، معلمان، پرستاران…) نیز می‌توانستند خواهان اتحادیه‌های مستقل باشند. روند آزادی‌خواهی در ایران غیرقابل برگشت است. ما روزنامه و احزاب آزاد در ایران نداریم… رئیس جمهور در ایران چیز زیادی برای گفتن ندارد. تصمیم‌های اساسی را رهبر یعنی '''[[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]]''' می‌گیرد.
 
در داخل کشور آن‌ها می‌توانند سانسور بیشتر اعمال کنند، اما دیگر نمی‌توانند زمان را به عقب برگردانند. روندی در کشور آغاز شده است که قابل برگشت نیست. مردم ایران آزادی می‌خواهند، دیگر نمی‌خواهند یک نفر درباره همه چیز تصمیم بگیرد. تکرار سرکوب خشونت‌آمیز اواخر دهه ۱۳۶۰، دیگر غیرممکن است.»<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/138197 علی اشرف درویشیان و نیمه پنهان و همرزمش - سایت تریبون زمانه]</ref> </blockquote>


== استقلال علی‌اشرف درویشیان ==
== استقلال علی‌اشرف درویشیان ==
[[پرونده:علی اشرف درویشیان؛2.jpg|جایگزین=علی اشرف درویشیان|بندانگشتی|260x260پیکسل|علی اشرف درویشیان]]
[[پرونده:علی اشرف درویشیان؛2.jpg|جایگزین=علی اشرف درویشیان|بندانگشتی|260x260پیکسل|علی اشرف درویشیان]]


علی اشرف درویشیان چهره و نویسنده‌ی مستقلی بود که عضو هیچ حزب و گروهی نشد و با این‌که امکان رفتن به خارج هم برایش فراهم بود، اما او در ایران ماند و در برابر اختناق حاکم بر جامعه نیز سکوت نکرد. زهرا دارابیان، همسر آقای درویشیان در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«با وجود نامهربانی‌ها و محدودیت‌های بسیاری که در تمام سال‌های زندگی‌اش متحمل شد، هیچ‌گاه عضو هیچ فرقه و گروهی نشد، نه توده‌ای بود، نه دنباله‌روی فدائیان… خودش را متعلق به مردم می‌دانست، حتی سال‌های آخر زندگی، وقتی دیگر توان راه رفتن نداشت هم تمام هم‌وغمش مردم بود و رنج آنان، آنقدر که وقتی سال‌ها قبل به او گفتم: علی‌اشرف بیا از ایران برویم، این‌جا شرایط سخت شده، او با ناراحتی و تحکم گفت: همین‌جا می‌مانم، همین‌جا زندگی می‌کنم و همین‌جا هم می‌میرم.»<ref name=":6" /> </blockquote>
علی اشرف درویشیان چهره و نویسنده‌ی مستقلی بود که عضو هیچ حزب و گروهی نشد و با این‌که امکان رفتن به خارج هم برایش فراهم بود، اما او در ایران ماند و در برابر اختناق حاکم بر جامعه نیز سکوت نکرد.  
 
=== شرکت نکردن در مراسم حکومتی ===
=== عدم شرکت در مراسم حکومتی ===
آقای درویشیان در سخنرانی خود که در خاکسپاری محمد مختاری و محمدجفر پوینده ایراد کرد، نظام جمهوری اسلامی را به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و بر آن تاخت. او در این مراسم گفت:<blockquote>«سرانجام چاقوی تبه‌کاران از خون ما زنگار خواهد بست و طناب‌های دارشان خواهد پوسید و دست‌های لرزان و آلوده‌یشان خسته خواهد شد. اما اندیشه‌های تابناک رفقای ما همه جا ریشه خواهد دوانید.»<ref name=":1" /> </blockquote>هنگامی که '''[[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]]''' رئیس‌جمهور رژیم ایران شد، برخی از نویسندگان و گرایشات سیاسی در داخل و خارج از کشور، فریب شعار [[اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی|'''اصلاح‌طلبی''']] او را خوردند و در مراسم فرهنگی حکومتی شرکت کردند، اما علی اشرف درویشیان که از او نیز دعوت کرده بودند، به این مراسم نرفت و گفت: «من سر سفره خون نمی‌نشینم.»  
آقای درویشیان در سخنرانی خود که در خاکسپاری محمد مختاری و محمدجفر پوینده ایراد کرد، نظام جمهوری اسلامی را به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و بر آن تاخت. او در این مراسم گفت:<blockquote>«سرانجام چاقوی تبه‌کاران از خون ما زنگار خواهد بست و طناب‌های دارشان خواهد پوسید و دست‌های لرزان و آلوده‌یشان خسته خواهد شد. اما اندیشه‌های تابناک رفقای ما همه جا ریشه خواهد دوانید.»<ref name=":1" /> </blockquote>هنگامی که '''[[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]]''' رئیس‌جمهور رژیم ایران شد، برخی از نویسندگان و گرایشات سیاسی در داخل و خارج از کشور، فریب شعار [[اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی|'''اصلاح‌طلبی''']] او را خوردند و در مراسم فرهنگی حکومتی شرکت کردند، اما علی اشرف درویشیان که از او نیز دعوت کرده بودند، به این مراسم نرفت و گفت: '''«من سر سفره خون نمی‌نشینم.»'''


علی‌اشرف درویشیان درباره خودش می‌گفت:<blockquote>«چریک مسلح نبودم، همواره چریک فرهنگی بوده‌ام.»<ref name=":2" /></blockquote>
علی‌اشرف درویشیان درباره خودش می‌گفت:<blockquote>«چریک مسلح نبودم، همواره چریک فرهنگی بوده‌ام.»<ref name=":2" /></blockquote>
خط ۱۳۱: خط ۱۳۴:


=== خاکسپاری ===
=== خاکسپاری ===
پیکر آقای درویشیان با حضور هنرمندان و جمعیت انبوهی از مردم در بهشت سکینه کرج/قطعه‌ی ۷ به خاک سپرده شد.<ref name=":0" />  
پیکر درویشیان با حضور هنرمندان و جمعیت انبوهی از مردم در بهشت سکینه کرج/قطعه‌ی ۷ به خاک سپرده شد.<ref name=":0" />  


آقای علی اشرف درویشیان وصیت کرده بود که پس از مرگش، در کنار مزار احمد شاملو، صفر قهرمانیان، محمدجعفر پویند و محمد مختاری در آرامستان امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شود، اما نهادهای حکومتی به خانواده‌ی او این اجازه را ندادند و حتی نگذاشتند که پیکر او را به آرامستان باغ فردوس کرمانشاه منتقل کنند تا در کنار مادرش دفن شود.<ref name=":3" />
او وصیت کرده بود که پس از مرگش، در کنار مزار احمد شاملو، صفر قهرمانیان، محمدجعفر پویند و محمد مختاری در آرامستان امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شود، اما نهادهای حکومتی به خانواده‌ی او این اجازه را ندادند و حتی نگذاشتند که پیکر رش  را به آرامستان باغ فردوس کرمانشاه منتقل کنند تا در کنار مادرش دفن شود.<ref name=":3" />


=== بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران ===
=== بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران ===
خط ۱۵۵: خط ۱۵۸:
علی اشرف درویشیان نویسنده‌ی آگاه و پُرکاری بود که در طول عمرش آثار بسیاری را خلق کرد که با استقبال فراوانی از سوی مخاطبان مواجه شد.<ref name=":0" />  
علی اشرف درویشیان نویسنده‌ی آگاه و پُرکاری بود که در طول عمرش آثار بسیاری را خلق کرد که با استقبال فراوانی از سوی مخاطبان مواجه شد.<ref name=":0" />  


آثار علی اشرف درویشیان در بخش ادبیات کودک و نوجوان، جزو آثار پُرمخاطب و خاطره‌انگیز نسل‌های گذشته بود و برای خوانندگان و مخاطبان امروزی نیز کشش و جذابیت خود را دارا است.<ref>[https://www.kurdpress.com/news/37725/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C علی اشرف درویشیان، نویسنده ای از مردم و برای مردم - سایت کُردپرس]</ref>  
آثار او در بخش ادبیات کودک و نوجوان، جزو آثار پُرمخاطب و خاطره‌انگیز نسل‌های گذشته بود و برای خوانندگان و مخاطبان امروزی نیز کشش و جذابیت خود را دارا است.<ref>[https://www.kurdpress.com/news/37725/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C علی اشرف درویشیان، نویسنده ای از مردم و برای مردم - سایت کُردپرس]</ref>  


موقعیت زندگی خود او و تجربیاتی که از تدریس در مناطق فقیرانه داشت، الهام‌بخش آثار ادبی او بود و او را به منتقد اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران تبدیل کرد.<ref>[https://denabooks.com/book-author/darwishian-ali-ashraf/ علی اشرف درویشیان - سایت نشر دنا]</ref>  
موقعیت زندگی خود او و تجربیاتی که از تدریس در مناطق فقیرانه داشت، الهام‌بخش آثار ادبی او بود و او را به منتقد اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران تبدیل کرد.<ref>[https://denabooks.com/book-author/darwishian-ali-ashraf/ علی اشرف درویشیان - سایت نشر دنا]</ref>  
خط ۱۶۵: خط ۱۶۸:
   
   


اشرف درویشیان هم‌چنین در کتاب‌هایش زندگی کودکان فقیر و فرودست را به تصویر کشیده و هدفش نیز آگاه و بیدار کردن توده‌های مردم برای مبارزه با ستم و بیداد بود؛ هم‌چنان‌که خودش گفته است:<blockquote>«هدفم این بوده است كه خودباوری را در آن‌ها نیرو ببخشم. از طرفی با نشان دادن زندگی روزمره این كودكان خواسته‌ام توجه آن‌ها را به زندگی سخت و توان‌فرسایشان جلب كنم و با نشان دادن تضاد بین تنگ‌دستان و ثروتمندان، آن‌ها را به مبارزه‌ی جدی با بیداد و ستم فرا بخوانم.» </blockquote>علی‌اشرف درویشیان کتاب «از این ولایت» را تحت تأثیر زندگی روستائیان گیلان‌غرب نوشته بود و خودش در این‌باره گفته است:<blockquote>«برای آموزگاری به گیلان‌غرب، یکی از بخش‌های شاه‌آباد غرب (اکنون اسلام‌آباد) رفتم. گیلان‌غرب قصبه‌ای بود و مردم آن‌جا فقیر بودند، ندار بودند و خان‌های قلدر و پول‌دار بر آن‌ها مسلط بودند. داستان‌های کوتاه «از این ولایت» اغلب مربوط به حال و هوای گیلان‌غرب است. مردم مهربان و خوب در آن‌جا زندگی می‌کردند. بچه‌های پابرهنه و بی‌چیز به کلاس می‌آمدند و خیلی‌ها هم نمی‌توانستند به مدرسه بیایند، کار می‌کردند.»<ref name=":2" /> </blockquote>علی‌اشرف درویشیان پیش از انقلاب سلطنتی، کتاب‌های خود را با نام مستعار «لطیف تلخستانی» منتشر می‌کرد.<ref name=":1" />  
درویشیان هم‌چنین در کتاب‌هایش زندگی کودکان فقیر و فرودست را به تصویر کشیده و هدفش نیز آگاه و بیدار کردن توده‌های مردم برای مبارزه با ستم و بیداد بود؛ هم‌چنان‌که خودش گفته است:<blockquote>«هدفم این بوده است كه خودباوری را در آن‌ها نیرو ببخشم. از طرفی با نشان دادن زندگی روزمره این كودكان خواسته‌ام توجه آن‌ها را به زندگی سخت و توان‌فرسایشان جلب كنم و با نشان دادن تضاد بین تنگ‌دستان و ثروتمندان، آن‌ها را به مبارزه‌ی جدی با بیداد و ستم فرا بخوانم.» </blockquote>علی‌اشرف درویشیان کتاب «از این ولایت» را تحت تأثیر زندگی روستائیان گیلان‌غرب نوشته بود و خودش در این‌باره گفته است:<blockquote>«برای آموزگاری به گیلان‌غرب، یکی از بخش‌های شاه‌آباد غرب (اکنون اسلام‌آباد) رفتم. گیلان‌غرب قصبه‌ای بود و مردم آن‌جا فقیر بودند، ندار بودند و خان‌های قلدر و پول‌دار بر آن‌ها مسلط بودند. داستان‌های کوتاه «از این ولایت» اغلب مربوط به حال و هوای گیلان‌غرب است. مردم مهربان و خوب در آن‌جا زندگی می‌کردند. بچه‌های پابرهنه و بی‌چیز به کلاس می‌آمدند و خیلی‌ها هم نمی‌توانستند به مدرسه بیایند، کار می‌کردند.»<ref name=":2" /> </blockquote>علی‌اشرف درویشیان پیش از انقلاب سلطنتی، کتاب‌های خود را با نام مستعار «لطیف تلخستانی» منتشر می‌کرد.<ref name=":1" />  


=== کتاب‌های معروف ===
=== کتاب‌های معروف ===
[[پرونده:کتاب آبشوران.JPG|جایگزین=کتاب آبشوران|بندانگشتی|220x220پیکسل|کتاب آبشوران]]
[[پرونده:کتاب آبشوران.JPG|جایگزین=کتاب آبشوران|بندانگشتی|220x220پیکسل|کتاب آبشوران]]
هرچند که کتاب‌های علی اشرف درویشیان همگی جذاب و قابل توجه هستند، اما برخی از آثار او بسیار محبوب و معروفند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.


==== آبشوران ====
==== آبشوران ====
خط ۱۷۸: خط ۱۸۰:
==== سلول ۱۸ ====
==== سلول ۱۸ ====
[[پرونده:کتاب سلول ۱۸.JPG|جایگزین=کتاب سلول ۱۸|بندانگشتی|240x240پیکسل|کتاب سلول ۱۸]]
[[پرونده:کتاب سلول ۱۸.JPG|جایگزین=کتاب سلول ۱۸|بندانگشتی|240x240پیکسل|کتاب سلول ۱۸]]
کتاب «سلول ۱۸» یکی دیگر از بهترین و معروف‌ترین کتاب‌های علی اشرف درویشیان است. این کتاب روایتی است از مبارزه‌ی مردم ایران با دیکتاتوری سلطنتی محمدرضا شاه و مقاومت آن‌ها در برابر جنایات ساواک شاه که در واقع آقای درویشیان در این کتاب رودررویی و تقابل چهار نسل متفاوت را به تصویر کشیده است. نسلی محافظه‌کار که از مبارزه هراس دارد و می‌ترسد، نسل دیگر که به وضع موجود آگاهی دارد اما برای تغییر منفعل است، نسل دیگر که در برابر ظلم و ستم و بی‌عدالتی می‌ایستد و مبارزه می‌کند و آخرین نسل که تولد آن‌ها با انقلاب ضدسلطنتی همزمان شده است.<ref name=":0" />  
کتاب «سلول ۱۸» یکی دیگر از بهترین و معروف‌ترین کتاب‌های علی اشرف درویشیان است. این کتاب روایتی است از مبارزه‌ی مردم ایران با دیکتاتوری سلطنتی محمدرضا شاه و مقاومت آن‌ها در برابر جنایت‌های ساواک شاه. درویشیان در این کتاب رودررویی و تقابل چهار نسل متفاوت را به تصویر کشیده است. نسلی محافظه‌کار که از مبارزه هراس دارد و می‌ترسد، نسل دیگر که به وضع موجود آگاهی دارد اما برای تغییر منفعل است، نسل دیگر که در برابر ظلم و ستم و بی‌عدالتی می‌ایستد و مبارزه می‌کند و آخرین نسل که تولد آن‌ها با انقلاب ضدسلطنتی همزمان شده است.<ref name=":0" />  


کتاب رمان «سلول ۱۸» پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۸، منتشر شد. آقای درویشیان در این کتاب زندگی خانواده‌ی فقیری را به تصویر کشیده است که اهل کرمانشاه هستند. قهرمان این رمان فردی به‌نام کمال است که دیگر نمی‌تواند بی‌عدالتی و ظلم و ستم حکومت دیکتاتوری شاه تحمل کند و به مبارزه مسلحانه روی می‌آورد. سرنوشت کمال و دستگیری اعضای خانواده‌ی او توسط ساواک و تحت فشار قرار دادن آن‌ها برای پیدا کردن کمال، ماجرای داستان این کتاب است. این کتاب پس از انقلاب مورد استقبال و توجه زیادی قرار گرفت.<ref name=":1" />  
کتاب رمان «سلول ۱۸» پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۸، منتشر شد. درویشیان در این کتاب زندگی خانواده‌ی فقیری را به تصویر کشیده است که اهل کرمانشاه هستند. قهرمان این رمان فردی به‌نام کمال است که دیگر نمی‌تواند بی‌عدالتی و ظلم و ستم حکومت دیکتاتوری شاه تحمل کند و به مبارزه مسلحانه روی می‌آورد. سرنوشت کمال و دستگیری اعضای خانواده‌ی او توسط ساواک و تحت فشار قرار دادن آن‌ها برای پیدا کردن کمال، ماجرای داستان این کتاب است.<ref name=":1" />  


==== درشتی ====
==== درشتی ====
کتاب «درشتی» نیز از کتاب‌های برجسته و معروف آقای درویشیان است که شامل ۱۰ داستان کوتاه است. هر کدام از این داستان‌های کوتاه، نگاهی انتقادی به مشکلات و مسائل جامعه‌ی ایران دارد. نخستین داستان این کتاب «درشتی» نام دارد که روایت ماجرای پسری است که برای کندن نی به نیزاری در شهر سنندج می‌رود و ناگهان متوجه می‌شود که همه‌ی نی‌ها خونی هستند. این پسر کنجکاوانه دنبال می‌کند و با صحنه‌ی اعدام دسته‌جمعی کُردها مواجه می‌شود.<ref name=":0" />  
کتاب «درشتی» نیز از کتاب‌های معروف درویشیان است. این کتاب شامل ۱۰ داستان کوتاه است. هر کدام از این داستان‌های کوتاه، نگاهی انتقادی به مشکلات و مسائل جامعه‌ی ایران دارد. نخستین داستان این کتاب «درشتی» نام دارد که روایت ماجرای پسری است که برای کندن نی به نیزاری در شهر سنندج می‌رود و ناگهان متوجه می‌شود که همه‌ی نی‌ها خونی هستند. این پسر کنجکاوانه دنبال می‌کند و با صحنه‌ی اعدام دسته‌جمعی کُردها مواجه می‌شود.<ref name=":0" />  


== سبک نویسندگی ==
== سبک نویسندگی ==
سبک نویسندگی علی اشرف درویشیان سبک رئالیسم «واقع‌گرایی» است که به گفته‌ی خود آقای درویشیان موضوع بیشتر کتاب‌هایش را در دورانی که به‌عنوان معلم در روستاها و مناطق محروم می‌گذاراند، از دیدن کودکان فقیر و محروم و زندگی آن‌ها الهام گرفته است. داستان‌های علی اشرف درویشیان بسیار جزاب‌اند و با زبانی ساده و به دور از تکلف بیان شده است.<ref name=":0" />  
سبک نویسندگی علی اشرف درویشیان سبک رئالیسم «واقع‌گرایی» است که به گفته‌ی خودش موضوع اغلب کتاب‌هایش را از فقر کودکان محروم روستا الهام گرفته است. او در آن دوران معلم روستاها و مناطق فقیرنشین بوده است. داستان‌های علی اشرف درویشیان با زبانی ساده و به دور از تکلف بیان شده است.<ref name=":0" />  


او در سبک خود از نویسندگان شهیری مانند '''[[بزرگ علوی]]'''، '''[[صادق هدایت]]'''، محمود دولت‌آبادی، «ارنست همینگوی»، «ویلیام فاکنر» و «گابریل گارسیا مارکز» تأثیر پذیرفته بود.<ref name=":4" />
او در سبک خود از نویسندگان شهیری مانند '''[[بزرگ علوی]]'''، '''[[صادق هدایت]]'''، محمود دولت‌آبادی، «ارنست همینگوی»، «ویلیام فاکنر» و «گابریل گارسیا مارکز» تأثیر پذیرفته بود.<ref name=":4" />
خط ۱۹۴: خط ۱۹۶:
علی اشرف درویشیان ۳۰ اثر منتشر شده دارد. یکی از مهمترین آثار او فرهنگ افسانه‌های مردم ایران است که با همکاری آقای رضا خندان مهابادی در ۱۹ جلد کتاب چاپ شده است.<ref name=":7" />
علی اشرف درویشیان ۳۰ اثر منتشر شده دارد. یکی از مهمترین آثار او فرهنگ افسانه‌های مردم ایران است که با همکاری آقای رضا خندان مهابادی در ۱۹ جلد کتاب چاپ شده است.<ref name=":7" />


آثار آقای درویشیان شامل مجموعه داستان، ترجمه، پژوهش و نقد و بررسی است.
آثار وی شامل مجموعه داستان، ترجمه، پژوهش و نقد و بررسی است.
[[پرونده:کتاب فصل نان.JPG|جایگزین=کتاب فصل نان|بندانگشتی|235x235پیکسل|کتاب فصل نان]]
[[پرونده:کتاب فصل نان.JPG|جایگزین=کتاب فصل نان|بندانگشتی|235x235پیکسل|کتاب فصل نان]]


خط ۲۴۹: خط ۲۵۱:
== سفرهای علی‌اشرف درویشیان ==
== سفرهای علی‌اشرف درویشیان ==
[[پرونده:علی‌اشرف درویشیان؛ جوایز.JPG|جایگزین=جوایز علی‌اشرف درویشیان|بندانگشتی|240x240پیکسل|جوایز علی‌اشرف درویشیان]]
[[پرونده:علی‌اشرف درویشیان؛ جوایز.JPG|جایگزین=جوایز علی‌اشرف درویشیان|بندانگشتی|240x240پیکسل|جوایز علی‌اشرف درویشیان]]
علی اشرف درویشیان به خاطر دعوت‌هایی که از او شده بود، سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشت، از جمله کشورهای سوئد، نروژ، فرانسه، هلند، ترکیه، انگلستان و آلمان (برلین، کلن، فرانکفورت) که در همه جلسات نیز سخنرانی می‌کرد.<ref name=":3" />  
علی اشرف درویشیان به خاطر دعوت‌هایی که از او شده بود، سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشت، از جمله کشورهای سوئد، نروژ، فرانسه، هلند، ترکیه، انگلستان و آلمان (برلین، کلن، فرانکفورت). او در همه‌ی جلسه‌ها سخنرانی می‌کرد.<ref name=":3" />  


== جوایز علی‌اشرف درویشیان ==
== جوایز علی‌اشرف درویشیان ==
علی اشرف درویشیان برای آثار و کتاب‌های ختلف خود، جوایز متعددی را دریافت کرده است که چند نمونه از این جوایز عبارتند از:
علی اشرف درویشیان برای آثار و کتاب‌های ختلف خود، جوایز متعددی را دریافت کرده است؛ چند نمونه از آنها عبارتند از:


جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری در دوره‌ی دهم (برای تعهد به آزادی بیان و به تصویر کشیدن واقع‌گرایانه‌ی گذر دردناک جامعه روستایی به جامعه شهری)
جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری در دوره‌ی دهم (برای تعهد به آزادی بیان و به تصویر کشیدن واقع‌گرایانه‌ی گذر دردناک جامعه روستایی به جامعه شهری)

منوی ناوبری