کاربر:Khosro/صفحه تمرین معرفی کتاب بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
ویراستاری مقاله قبل از انتشار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ویراستاری مقاله قبل از انتشار)
 
خط ۴۵: خط ۴۵:
بنیانگذاران پس از تحلیل شکست‌های جنبش‌های پیشین، به‌ویژه [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|'''نهضت ملی شدن نفت''']] و فعالیت‌های نهضت آزادی، به این نتیجه رسیدند که رژیم پهلوی، به دلیل ماهیت دیکتاتوری و حمایت خارجی، تنها با مبارزه مسلحانه قابل سرنگونی است. این دیدگاه در بستر شرایط اجتماعی آن زمان، که با فقر گسترده، نابرابری اقتصادی و سرکوب سیاسی همراه بود، ریشه داشت. کتاب به‌طور خاص به تأثیر فضای جهانی دهه ۱۹۶۰ اشاره می‌کند، زمانی که جنبش‌های انقلابی در کشورهای جهان سوم، مانند کوبا و ویتنام، الهام‌بخش فعالان ایرانی بودند. این جنبش‌ها نشان دادند که گروه‌های کوچک اما مصمم می‌توانند با سازمان‌دهی مناسب، رژیم‌های اقتدارگرا را به چالش بکشند.
بنیانگذاران پس از تحلیل شکست‌های جنبش‌های پیشین، به‌ویژه [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|'''نهضت ملی شدن نفت''']] و فعالیت‌های نهضت آزادی، به این نتیجه رسیدند که رژیم پهلوی، به دلیل ماهیت دیکتاتوری و حمایت خارجی، تنها با مبارزه مسلحانه قابل سرنگونی است. این دیدگاه در بستر شرایط اجتماعی آن زمان، که با فقر گسترده، نابرابری اقتصادی و سرکوب سیاسی همراه بود، ریشه داشت. کتاب به‌طور خاص به تأثیر فضای جهانی دهه ۱۹۶۰ اشاره می‌کند، زمانی که جنبش‌های انقلابی در کشورهای جهان سوم، مانند کوبا و ویتنام، الهام‌بخش فعالان ایرانی بودند. این جنبش‌ها نشان دادند که گروه‌های کوچک اما مصمم می‌توانند با سازمان‌دهی مناسب، رژیم‌های اقتدارگرا را به چالش بکشند.


علاوه بر این، کتاب بنیانگذاران به نقش دانشگاه تهران به‌عنوان کانون فعالیت‌های سیاسی اشاره دارد. بنیانگذاران، که از اعضای فعال تشکل‌های دانشجویی بودند، از این فضا برای بحث‌های فکری و سازمان‌دهی اولیه استفاده کردند. آن‌ها با مطالعه آثار متفکران اسلامی و انقلابی، از جمله '''[[دکتر علی شریعتی]]''' و [[مهدی بازرگان|'''مهندس مهدی بازرگان''']]، و همچنین متون مارکسیستی، به تدوین دیدگاهی پرداختند که ترکیبی از ارزش‌های اسلامی و ایده‌های انقلابی بود. این ترکیب، که در کتاب به‌عنوان یکی از نوآوری‌های کلیدی بنیانگذاران معرفی شده، پاسخگوی نیازهای جامعه‌ای بود که هم به دنبال عدالت اجتماعی و هم حفظ هویت دینی خود بود.
علاوه بر این، کتاب بنیانگذاران به نقش دانشگاه تهران به‌عنوان کانون فعالیت‌های سیاسی اشاره دارد. بنیانگذاران، که از اعضای فعال تشکل‌های دانشجویی بودند، از این فضا برای بحث‌های فکری و سازمان‌دهی اولیه استفاده کردند. آن‌ها با مطالعه آثار متفکران اسلامی و انقلابی و همچنین متون مارکسیستی، به تدوین ایدئولوژی انقلابی مجاهدین پرداختند. این ایدئولوژی، پاسخگوی نیازهای پیشتاز انقلابی برای مبارزه با دیکتاتوری شاهنشاهی بود.


کتاب بنیانگذاران همچنین به محدودیت‌های موجود در آن دوره، از جمله نفوذ گسترده ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی)، می‌پردازد. ساواک با نظارت شدید بر فعالیت‌های سیاسی، بسیاری از گروه‌های مخالف را متلاشی کرده بود. با این حال، بنیانگذاران با اتخاذ روش‌های مخفیانه و سازمان‌دهی دقیق، توانستند هسته اولیه سازمان را در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ تشکیل دهند. این تاریخ، به‌عنوان نقطه آغاز رسمی مجاهدین خلق ثبت شده، نشان‌دهنده عزم بنیانگذاران برای ایجاد جنبشی منسجم و هدفمند بود.
کتاب بنیانگذاران همچنین به محدودیت‌های موجود در آن دوره، از جمله نفوذ گسترده ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی)، می‌پردازد. ساواک با نظارت شدید بر فعالیت‌های سیاسی، بسیاری از گروه‌های مخالف را متلاشی کرده بود. با این حال، بنیانگذاران با اتخاذ روش‌های مخفیانه و سازمان‌دهی دقیق، توانستند هسته اولیه سازمان را در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ تشکیل دهند. این تاریخ، به‌عنوان نقطه آغاز رسمی مجاهدین خلق ثبت شده، نشان‌دهنده عزم بنیانگذاران برای ایجاد جنبشی منسجم و هدفمند بود.
خط ۵۴: خط ۵۴:
کتاب «بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران» نقش محوری محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، و علی‌اصغر بدیع‌زادگان را در تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، که در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ بنیان نهاده شد، به تفصیل بررسی می‌کند. این سه نفر، که همگی از دانشجویان برجسته دانشگاه تهران و فعالان سیاسی بودند، با عزمی راسخ و دیدگاهی نوآورانه، پایه‌های سازمانی را بنا کردند که به یکی از مهم‌ترین نیروهای مبارزاتی علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. این کتاب نه‌تنها زندگی و فعالیت‌های آن‌ها را مستند می‌کند، بلکه نشان می‌دهد چگونه تعهد آن‌ها به مبارزه با استبداد، مسیر تاریخ معاصر ایران را شکل داد.
کتاب «بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران» نقش محوری محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، و علی‌اصغر بدیع‌زادگان را در تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، که در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ بنیان نهاده شد، به تفصیل بررسی می‌کند. این سه نفر، که همگی از دانشجویان برجسته دانشگاه تهران و فعالان سیاسی بودند، با عزمی راسخ و دیدگاهی نوآورانه، پایه‌های سازمانی را بنا کردند که به یکی از مهم‌ترین نیروهای مبارزاتی علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. این کتاب نه‌تنها زندگی و فعالیت‌های آن‌ها را مستند می‌کند، بلکه نشان می‌دهد چگونه تعهد آن‌ها به مبارزه با استبداد، مسیر تاریخ معاصر ایران را شکل داد.


محمد حنیف‌نژاد، به‌عنوان رهبر اصلی گروه، نقشی کلیدی در هدایت فکری و سازمانی داشت. او فردی با هوش سرشار و تعهد عمیق به عدالت اجتماعی بود. حنیف‌نژاد، که در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کرده بود، از اعضای فعال تشکل‌های دانشجویی و هوادار نهضت آزادی ایران بود. با این حال، پس از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تحلیل ناکامی‌های جنبش‌های پیشین، او به این نتیجه رسید که روش‌های پارلمانی نهضت آزادی برای مقابله با دیکتاتوری پهلوی ناکافی است. کتاب «بنیانگذاران» تأکید دارد که حنیف‌نژاد با مطالعه گسترده آثار اسلامی و انقلابی، از جمله دیدگاه‌های [[سید محمود طالقانی|'''آیت‌الله طالقانی''']] و متون مارکسیستی، دیدگاهی ترکیبی تدوین کرد که هم پاسخگوی هویت دینی جامعه ایران بود و هم خواستار تحول انقلابی.
محمد حنیف‌نژاد، به‌عنوان رهبر اصلی گروه، نقشی کلیدی در هدایت فکری و سازمانی داشت. او فردی با هوش سرشار و تعهد عمیق به عدالت اجتماعی بود. حنیف‌نژاد، که در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کرده بود، از اعضای فعال تشکل‌های دانشجویی و هوادار نهضت آزادی ایران بود. با این حال، پس از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تحلیل ناکامی‌های جنبش‌های پیشین، او به این نتیجه رسید که روش‌های پارلمانی نهضت آزادی برای مقابله با دیکتاتوری پهلوی کافی نیست.  


سعید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان، یاران نزدیک حنیف‌نژاد، در تکمیل این دیدگاه و سازمان‌دهی اولیه نقش مهمی داشتند. سعید محسن، که در رشته مهندسی مکانیک تحصیل می‌کرد، به دلیل شجاعت و مهارت‌های سازمانی‌اش شناخته می‌شد. او در تشکیل گروه‌های مطالعاتی و جذب اعضای جدید به سازمان مشارکت فعالی داشت. علی‌اصغر بدیع‌زادگان نیز، با دانش عمیق در علوم سیاسی و تعهد به مبارزه انقلابی، به تدوین استراتژی‌های اولیه سازمان کمک کرد. این سه نفر، با وجود تفاوت‌های شخصیتی، هدفی مشترک داشتند: سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری عدالت اجتماعی.
سعید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان، یاران نزدیک حنیف‌نژاد، در تکمیل این دیدگاه و سازمان‌دهی اولیه نقش مهمی داشتند. سعید محسن، که در رشته مهندسی مکانیک تحصیل می‌کرد، به دلیل شجاعت و مهارت‌های سازمانی‌اش شناخته می‌شد. او در تشکیل گروه‌های مطالعاتی و جذب اعضای جدید به سازمان مشارکت فعالی داشت. علی‌اصغر بدیع‌زادگان نیز، با دانش عمیق در علوم سیاسی و تعهد به مبارزه انقلابی، به تدوین استراتژی‌های اولیه سازمان کمک کرد. این سه نفر، با وجود تفاوت‌های شخصیتی، هدفی مشترک داشتند: سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری عدالت اجتماعی.
خط ۶۲: خط ۶۲:
یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بنیانگذاران، تدوین چارچوبی ایدئولوژیک بود که اسلام انقلابی را با ایده‌های عدالت‌طلبانه ترکیب می‌کرد. آن‌ها با نقد روش‌های محافظه‌کارانه نهضت آزادی و گروه‌های سنتی، راهی نو برای مبارزه ارائه کردند. این دیدگاه نه‌تنها جوانان تحصیل‌کرده را جذب کرد، بلکه به سازمان هویتی متمایز در میان جنبش‌های مخالف رژیم بخشید.
یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بنیانگذاران، تدوین چارچوبی ایدئولوژیک بود که اسلام انقلابی را با ایده‌های عدالت‌طلبانه ترکیب می‌کرد. آن‌ها با نقد روش‌های محافظه‌کارانه نهضت آزادی و گروه‌های سنتی، راهی نو برای مبارزه ارائه کردند. این دیدگاه نه‌تنها جوانان تحصیل‌کرده را جذب کرد، بلکه به سازمان هویتی متمایز در میان جنبش‌های مخالف رژیم بخشید.


با این حال، فعالیت‌های بنیانگذاران با چالش‌های بزرگی همراه بود. ساواک، که از نفوذ فزاینده سازمان آگاه شده بود، در سال ۱۳۵۰ حملات گسترده‌ای را علیه اعضا آغاز کرد. در سال ۱۳۵۱، محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، و علی‌اصغر بدیع‌زادگان دستگیر و پس از محاکمه‌ای نمایشی اعدام شدند. کتاب «بنیانگذاران» این رویداد را نقطه عطفی در تاریخ سازمان می‌داند، زیرا شهادت آن‌ها نه‌تنها به کاهش فعالیت‌های سازمان منجر نشد، بلکه با برانگیختن خشم عمومی، محبوبیت مجاهدین را افزایش داد. این اثر نشان می‌دهد که میراث بنیانگذاران، از جمله تعهد به مبارزه و دیدگاه انقلابی‌شان، همچنان الهام‌بخش نسل‌های بعدی سازمان بود.
با این حال، فعالیت‌های بنیانگذاران با چالش‌های بزرگی همراه بود. ساواک، که از نفوذ فزاینده سازمان آگاه شده بود، در سال ۱۳۵۰ حملات گسترده‌ای را علیه اعضا آغاز کرد. در سال ۱۳۵۱، محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، و علی‌اصغر بدیع‌زادگان دستگیر و پس از محاکمه‌ای نمایشی اعدام شدند. کتاب «بنیانگذاران» این رویداد را نقطه عطفی در تاریخ سازمان می‌داند، زیرا شهادت آن‌ها با برانگیختن خشم عمومی، محبوبیت مجاهدین را افزایش داد. این اثر نشان می‌دهد که میراث بنیانگذاران، از جمله تعهد به مبارزه و دیدگاه انقلابی‌شان، همچنان الهام‌بخش نسل‌های بعدی سازمان بود.


== ایدئولوژی سازمان ==
== ایدئولوژی سازمان ==
کتاب «بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران» یکی از محورهای اصلی خود را به تبیین ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق، که در دهه ۱۳۴۰ توسط محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، و علی‌اصغر بدیع‌زادگان شکل گرفت، اختصاص داده است. ایدئولوژی سازمان ترکیبی بدیع از ارزش‌های اسلامی و ایده‌های انقلابی بود که در پاسخ به نیازهای جامعه ایران در آن زمان تدوین شد. این کتاب شرح می‌دهد که چگونه بنیانگذاران، با نقد روش‌های محافظه‌کارانه گروه‌های سیاسی معاصر، مانند نهضت آزادی، و مطالعه آثار متفکران اسلامی و انقلابی، چارچوبی فکری ایجاد کردند که هم هویت دینی جامعه را حفظ می‌کرد و هم خواستار تحولات بنیادین اجتماعی و سیاسی بود.
کتاب «بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران» یکی از محورهای اصلی خود را به تبیین ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق، که در دهه ۱۳۴۰ توسط محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، و علی‌اصغر بدیع‌زادگان شکل گرفت، اختصاص داده است. ایدئولوژی سازمان ترکیبی بدیع از برداشت‌های انقلابی و مدرن از اسلام و نیز ایده‌های انقلابی بود که در پاسخ به نیازهای جامعه ایران در آن زمان تدوین شد. این کتاب شرح می‌دهد که چگونه بنیانگذاران، با نقد روش‌های محافظه‌کارانه گروه‌های سیاسی معاصر، مانند نهضت آزادی، و مطالعه آثار متفکران اسلامی و انقلابی، چارچوبی فکری ایجاد کردند که هم هویت دینی جامعه را حفظ می‌کرد و هم خواستار تحولات بنیادین اجتماعی و سیاسی بود.


بنیانگذاران از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به‌عنوان نقطه عطفی برای بازنگری در استراتژی‌های مبارزاتی استفاده کردند. آن‌ها معتقد بودند که شکست جنبش‌های پیشین، مانند نهضت ملی شدن نفت، ناشی از فقدان دیدگاهی منسجم و استراتژی انقلابی بود. در نتیجه، حنیف‌نژاد و یارانش به مطالعه متون اسلامی، به‌ویژه آثار آیت‌الله طالقانی و دکتر علی شریعتی، و همچنین ایده‌های انقلابی جهان سوم، از جمله نظریه‌های مارکسیستی، پرداختند. کتاب «بنیانگذاران» این فرایند را به‌عنوان تلاشی برای تلفیق اسلام پویا با مفاهیم عدالت اجتماعی و مبارزه طبقاتی توصیف می‌کند، دیدگاهی که در آن زمان برای جوانان تحصیل‌کرده و ناراضی از رژیم پهلوی جذابیت فراوانی داشت.
بنیانگذاران از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به‌عنوان نقطه عطفی برای بازنگری در استراتژی‌های مبارزاتی استفاده کردند. آن‌ها معتقد بودند که شکست جنبش‌های پیشین، مانند نهضت ملی شدن نفت، ناشی از فقدان دیدگاهی منسجم و استراتژی انقلابی بود. در نتیجه، حنیف‌نژاد و یارانش به مطالعه متون اسلامی، به‌ویژه آثار [[سید محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] و مهندس بازرگان، و همچنین ایده‌های انقلابی جهان سوم، از جمله نظریه‌های مارکسیستی، پرداختند. کتاب «بنیانگذاران» این فرایند را به‌عنوان تلاشی برای تلفیق اسلام پویا با مفاهیم عدالت اجتماعی و مبارزه طبقاتی توصیف می‌کند؛ دیدگاهی که در آن زمان برای جوانان تحصیل‌کرده و ناراضی از رژیم پهلوی جذابیت فراوانی داشت.


یکی از ویژگی‌های کلیدی ایدئولوژی سازمان، تأکید بر اسلام انقلابی بود. بنیانگذاران، برخلاف برخی گروه‌های سنتی که اسلام را به امور عبادی محدود می‌کردند، معتقد بودند که اسلام می‌تواند منبعی برای مبارزه علیه ظلم و استبداد باشد. حنیف‌نژاد با الهام از آیات قرآنی و سنت پیامبر اسلام، دیدگاهی ارائه کرد که در آن مبارزه برای عدالت اجتماعی و رهایی از ستم، وظیفه‌ای دینی تلقی می‌شد. این دیدگاه، که در کتاب به تفصیل بررسی شده، سازمان را از سایر گروه‌های چپ‌گرا، که عمدتاً سکولار بودند، متمایز می‌کرد.
یکی از ویژگی‌های کلیدی ایدئولوژی سازمان، تأکید بر اسلام انقلابی بود. بنیانگذاران، برخلاف برخی گروه‌های سنتی که اسلام را به امور عبادی محدود می‌کردند، معتقد بودند که اسلام می‌تواند منبعی برای مبارزه علیه ظلم و استبداد باشد. حنیف‌نژاد با الهام از آیات قرآنی و نهج‌البلاغه، دیدگاهی ارائه کرد که در آن مبارزه برای عدالت اجتماعی و رهایی از ستم، وظیفه‌ای دینی تلقی می‌شد.  


در عین حال، بنیانگذاران از ایده‌های انقلابی جهان سوم، به‌ویژه مفاهیم مبارزه طبقاتی و ضدیت با امپریالیسم، تأثیر پذیرفتند. کتاب توضیح می‌دهد که آن‌ها با مطالعه جنبش‌های انقلابی مانند '''[[انقلاب کوبا]]''' و [[انقلاب ویتنام|'''جنگ ویتنام''']]، به این نتیجه رسیدند که گروه‌های کوچک اما متعهد می‌توانند با سازمان‌دهی مناسب، رژیم‌های اقتدارگرا را به چالش بکشند. این ترکیب اسلام و ایده‌های انقلابی، که در جلسات مطالعاتی مخفیانه تدوین شد، به سازمان هویتی منحصربه‌فرد بخشید و آن را به گزینه‌ای جذاب برای جوانانی تبدیل کرد که از سرکوب رژیم پهلوی و نفوذ خارجی به ستوه آمده بودند.
در عین حال، بنیانگذاران از ایده‌های انقلابی جهان سوم، به‌ویژه مفاهیم مبارزه طبقاتی و ضدیت با امپریالیسم، تأثیر پذیرفتند. کتاب توضیح می‌دهد که آن‌ها با مطالعه جنبش‌های انقلابی مانند '''[[انقلاب کوبا]]''' و [[انقلاب ویتنام|'''جنگ ویتنام''']]، به این نتیجه رسیدند که گروه‌های کوچک اما متعهد می‌توانند با سازمان‌دهی مناسب، رژیم‌های اقتدارگرا را به چالش بکشند. این ترکیب اسلام و ایده‌های انقلابی، که در جلسات مطالعاتی مخفیانه تدوین شد، به سازمان هویتی منحصربه‌فرد بخشید و آن را به گزینه‌ای جذاب برای جوانانی تبدیل کرد که از سرکوب رژیم پهلوی و نفوذ خارجی به ستوه آمده بودند.


کتاب همچنین به چالش‌های فکری بنیانگذاران در تدوین این ایدئولوژی می‌پردازد. آن‌ها مجبور بودند تعادلی بین ارزش‌های دینی و مفاهیم انقلابی برقرار کنند تا بتوانند حمایت قشرها مختلف جامعه، از جمله دانشجویان، کارگران، و حتی برخی روحانیون را جلب کنند. حنیف‌نژاد و یارانش با برگزاری بحث‌های طولانی و نقد دیدگاه‌های گروه‌های رقیب، مانند نهضت آزادی و [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']]، به تدوین متونی پرداختند که بعدها به‌عنوان اسناد اصلی سازمان شناخته شد. این متون، که در کتاب «بنیانگذاران» به آن‌ها اشاره شده، شامل تحلیل‌هایی از شرایط اجتماعی ایران و استراتژی‌های مبارزه مسلحانه بود.
حنیف‌نژاد و یارانش با برگزاری بحث‌های طولانی و نقد دیدگاه‌های گروه‌های رقیب، مانند نهضت آزادی و [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']]، به تدوین متونی پرداختند که بعدها به‌عنوان اسناد اصلی سازمان شناخته شد. این متون، که در کتاب «بنیانگذاران» به آن‌ها اشاره شده، شامل تحلیل‌هایی از شرایط اجتماعی ایران و استراتژی‌های مبارزه مسلحانه بود.


با وجود موفقیت اولیه در جذب هواداران، ایدئولوژی سازمان با موانعی نیز مواجه شد. ساواک، که از نفوذ فزاینده مجاهدین نگران بود، با دستگیری و شکنجه اعضا، سعی در متلاشی کردن سازمان داشت. کتاب شرح می‌دهد که چگونه بنیانگذاران، با وجود این فشارها، با تعهد به دیدگاه‌های خود، توانستند سازمان را تا پیش از شهادتشان در سال ۱۳۵۱ حفظ کنند. این اثر تأکید دارد که ایدئولوژی تدوین‌شده توسط حنیف‌نژاد و یارانش، حتی پس از مرگ آن‌ها، به‌عنوان میراثی فکری، الهام‌بخش نسل‌های بعدی سازمان بود و نقش مهمی در تداوم مبارزه علیه رژیم پهلوی ایفا کرد.
با وجود موفقیت اولیه در جذب هواداران، ایدئولوژی سازمان با موانعی نیز مواجه شد. ساواک، که از نفوذ فزاینده مجاهدین نگران بود، با دستگیری و شکنجه اعضا، سعی در متلاشی کردن سازمان داشت. کتاب شرح می‌دهد که چگونه بنیانگذاران، با وجود این فشارها، با تعهد به دیدگاه‌های خود، توانستند سازمان را تا پیش از شهادتشان در سال ۱۳۵۱ حفظ کنند. این اثر تأکید دارد که ایدئولوژی تدوین‌شده توسط حنیف‌نژاد و یارانش، حتی پس از مرگ آن‌ها، به‌عنوان میراثی فکری، الهام‌بخش نسل‌های بعدی سازمان بود و نقش مهمی در تداوم مبارزه علیه رژیم پهلوی ایفا کرد.
خط ۸۵: خط ۸۵:


با این حال، فعالیت‌های سازمان با چالش‌های بزرگی همراه بود. ساواک، که از نفوذ فزاینده مجاهدین نگران شده بود، نظارت و سرکوب خود را تشدید کرد. کتاب «بنیانگذاران» شرح می‌دهد که بنیانگذاران و اعضای اولیه تحت فشار مداوم قرار داشتند و مجبور بودند با رعایت اصول مخفی‌کاری، از جمله استفاده از خانه‌های امن و ارتباطات رمزنگاری‌شده، فعالیت کنند. دستگیری‌های گسترده در سال ۱۳۵۰ آغاز شد، زمانی که ساواک با نفوذ به شبکه‌های سازمان، بسیاری از اعضا، از جمله حنیف‌نژاد، محسن، و بدیع‌زادگان، را شناسایی و دستگیر کرد.
با این حال، فعالیت‌های سازمان با چالش‌های بزرگی همراه بود. ساواک، که از نفوذ فزاینده مجاهدین نگران شده بود، نظارت و سرکوب خود را تشدید کرد. کتاب «بنیانگذاران» شرح می‌دهد که بنیانگذاران و اعضای اولیه تحت فشار مداوم قرار داشتند و مجبور بودند با رعایت اصول مخفی‌کاری، از جمله استفاده از خانه‌های امن و ارتباطات رمزنگاری‌شده، فعالیت کنند. دستگیری‌های گسترده در سال ۱۳۵۰ آغاز شد، زمانی که ساواک با نفوذ به شبکه‌های سازمان، بسیاری از اعضا، از جمله حنیف‌نژاد، محسن، و بدیع‌زادگان، را شناسایی و دستگیر کرد.
این دستگیری‌ها به محاکمه‌ای نمایشی در سال ۱۳۵۱ منجر شد که طی آن بنیانگذاران به اعدام محکوم شدند. این رویداد نقطه عطفی در تاریخ مجاهدین بود، زیرا شهادت بنیانگذاران نه‌تنها سازمان را متلاشی نکرد، بلکه با برانگیختن خشم عمومی و جلب حمایت قشرها مختلف، به افزایش نفوذ مجاهدین منجر شد. کتاب تأکید دارد که تعهد بنیانگذاران به مبارزه، حتی در برابر مرگ، به‌عنوان عاملی کلیدی در حفظ روحیه اعضای باقی‌مانده و جذب هواداران جدید عمل کرد.
علاوه بر سرکوب ساواک، سازمان با چالش‌های داخلی نیز مواجه بود. کتاب به اختلافات فکری اولیه در میان اعضا، به‌ویژه درباره چگونگی تلفیق اسلام و ایده‌های انقلابی، اشاره می‌کند. با این حال، رهبری قاطع حنیف‌نژاد و یارانش این چالش‌ها را مدیریت کرد و سازمان را در مسیر اهداف اصلی خود نگه داشت. مقاله «راز عبور» این توانایی بنیانگذاران در عبور از موانع را «راز» موفقیت اولیه سازمان می‌داند، که در کتاب به‌عنوان میراثی ماندگار توصیف شده است.


== ممنوعیت کتاب ==
== ممنوعیت کتاب ==

منوی ناوبری