۴۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|اندازه جعبه=|عنوان=|عنوان ۲=|نام=موریس کاپیتورن|تصویر=موریس دنبی کاپیتورن.jpg|اندازه تصویر=200|عنوان تصویر=|زادروز=۱۹۳۱ میلادی|زادگاه=کانادا|مکان ناپدیدشدن=|تاریخ ناپدیدشدن=|وضعیت=|تاریخ مرگ=۱۴ فوریه ۲۰۱۹|مکان مرگ=|عرض جغرافیایی محل دفن=|طول جغرافیایی محل دفن=|latd=|latm=|lats=|latNS=|longd=|longm=|longs=|longEW=|علت مرگ=|پیداشدن جسد=|آرامگاه=|بناهای یادبود=|محل زندگی=کانادا|ملیت=|نامهای دیگر=|نژاد=|تابعیت=|تحصیلات=حقوق|دانشگاه=بریتیش کلمبیا|پیشه=گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران(۱۹۹۵-۲۰۰۲)؛ استاد دانشگاه؛ریاست شورای حکام انرژی اتمی(۱۹۸۰-۱۹۸۱)؛ دستیار معاون وزیر خارجه کانادا (۱۹۸۳-۱۹۸۶)؛ سفیر کانادا در اتریش (۱۹۷۹-۱۹۸۲)|سالهای فعالیت=۱۹۵۶ تا دههی اول ۲۰۰۰|کارفرما=|نهاد=|نماینده=|شناختهشده برای=|نقشهای برجسته=|سبک=|تأثیرگذاران=|تأثیرپذیرفتگان=|شهر خانگی=|دستمزد=|دارایی خالص=|قد=|وزن=|تلویزیون=|لقب=|دوره=|پس از=رینالدو گالیندو پل|پیش از=احمد شهید|حزب=|جنبش=|مخالفان=|هیئت=|دین=|مذهب=|اتهام=|مجازات=|وضعیت گناهکاری=|منصب=|مکتب=|آثار=|همسر=تاماکو یاگای کاپیتورن|شریک زندگی=|فرزندان=دو پسر؛ دن و آسا|والدین=|خویشاوندان سرشناس=|جوایز=جایزهی «گریت ترکر» از دانشگاه بریتیش کلمبیا سال ۱۹۹۷؛ جایزه «رناتا شیرر» در سال ۲۰۰۰؛ مدال «جان ای.رید»|امضا=|اندازه امضا=|signature_alt=|وبگاه=|imdb_id=|Soure_id=|پانویس=}} | {{جعبه زندگینامه|اندازه جعبه=|عنوان=|عنوان ۲=|نام=موریس کاپیتورن|تصویر=موریس دنبی کاپیتورن.jpg|اندازه تصویر=200|عنوان تصویر=|زادروز=۱۹۳۱ میلادی|زادگاه=کانادا|مکان ناپدیدشدن=|تاریخ ناپدیدشدن=|وضعیت=|تاریخ مرگ=۱۴ فوریه ۲۰۱۹|مکان مرگ=|عرض جغرافیایی محل دفن=|طول جغرافیایی محل دفن=|latd=|latm=|lats=|latNS=|longd=|longm=|longs=|longEW=|علت مرگ=|پیداشدن جسد=|آرامگاه=|بناهای یادبود=|محل زندگی=کانادا|ملیت=|نامهای دیگر=|نژاد=|تابعیت=|تحصیلات=حقوق|دانشگاه=بریتیش کلمبیا|پیشه=گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران(۱۹۹۵-۲۰۰۲)؛ استاد دانشگاه؛ریاست شورای حکام انرژی اتمی(۱۹۸۰-۱۹۸۱)؛ دستیار معاون وزیر خارجه کانادا (۱۹۸۳-۱۹۸۶)؛ سفیر کانادا در اتریش (۱۹۷۹-۱۹۸۲)|سالهای فعالیت=۱۹۵۶ تا دههی اول ۲۰۰۰|کارفرما=|نهاد=|نماینده=|شناختهشده برای=|نقشهای برجسته=|سبک=|تأثیرگذاران=|تأثیرپذیرفتگان=|شهر خانگی=|دستمزد=|دارایی خالص=|قد=|وزن=|تلویزیون=|لقب=|دوره=|پس از=رینالدو گالیندو پل|پیش از=احمد شهید|حزب=|جنبش=|مخالفان=|هیئت=|دین=|مذهب=|اتهام=|مجازات=|وضعیت گناهکاری=|منصب=|مکتب=|آثار=|همسر=تاماکو یاگای کاپیتورن|شریک زندگی=|فرزندان=دو پسر؛ دن و آسا|والدین=|خویشاوندان سرشناس=|جوایز=جایزهی «گریت ترکر» از دانشگاه بریتیش کلمبیا سال ۱۹۹۷؛ جایزه «رناتا شیرر» در سال ۲۰۰۰؛ مدال «جان ای.رید»|امضا=|اندازه امضا=|signature_alt=|وبگاه=|imdb_id=|Soure_id=|پانویس=}}موریس دنبی کاپیتورن (۱۹۳۱-۲۰۱۹)، حقوقدان، دیپلمات و دانشگاهی برجسته کانادایی | ||
دوران حرفهای چشمگیر پروفسور کاپیتورن شش دهه به طول انجامید و در این مدت در حقوق بینالملل تخصص یافت. کاپیتورن پس از دعوت به عضویت در کانون وکلای بریتیش کلمبیا در سال ۱۹۵۶، به وزارت امور خارجه کانادا پیوست و ۳۰ سال بعدی را در سمتهای متنوعی هم در اتاوا و هم در خارج از کشور گذراند. از جمله این سمتها میتوان به مشاور حقوقی و مدیر کل امور حقوقی (۱۹۷۵-۱۹۷۹)، سفیر کانادا در اتریش و آژانسهای سازمان ملل در وین (۱۹۷۹-۱۹۸۲) اشاره کرد که ریاست شورای حکام بینالمللی انرژی اتمی از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۱، دستیار معاون وزیر امور خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه (۱۹۸۲-۱۹۸۳) و کمیسر کانادا در هنگ کنگ (۱۹۸۳-۱۹۸۶) اشاره کرد. او در سال ۱۹۸۶ از وزارت امور خارجه بازنشسته شد تا به عنوان استاد مدعو در دانشکده حقوق دانشگاه بریتیش کلمبیا مشغول به کار شود. او علاوه بر تدریس، مناصب خارجی متنوعی از جمله نماینده ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران (۱۹۹۵-۲۰۰۲) را بر عهده داشت و در گروههای حرفهای و اجتماعی مختلفی از جمله هیئت مشاوره بینالمللی دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC) فعال بود. او همچنین در مرکز امور بینالملل هاروارد (۱۹۷۴-۱۹۷۵) عضو بود. | |||
او جوایز و افتخارات متعددی از جمله انتصاب به عنوان مشاور ملکه در سال ۱۹۸۱، جایزه Great Trekker از انجمن آلما ماتر دانشگاه بریتیش کلمبیا در سال ۱۹۹۷ و جایزه رناتا شیرر برای «کمکهای برجسته به حقوق بشر» در سال ۲۰۰۰ دریافت کرد. او در سال ۲۰۰۳ مدرک افتخاری از دانشگاه بریتیش کلمبیا دریافت کرد. | |||
پروفسور کاپیتورن هجدهمین دریافتکننده مدال جان ای. رید بود که توسط شورای حقوق بینالملل کانادا اعطا میشود. این مدال به یادبود زندگی و کار جان ای. رید، عضو برجسته دیوان بینالمللی دادگستری، اهدا میشود. این جوایز به کاناداییهایی که سهم برجستهای در حقوق و سازمانهای بینالمللی داشتهاند و همچنین به غیرکاناداییهایی که سهم برجستهای در حقوق و سازمانهای بینالمللی در زمینههای مورد علاقه ویژه کانادا داشتهاند، اعطا میشود. <ref>[https://historyproject.allard.ubc.ca/law-history-project/profile/maurice-copithorne-qc Maurice Copithorne, QC | historyproject.allard.ubc.ca]</ref> | |||
'''آگهی ترحیم موریس کاپیتورن''' | |||
موریس دنبی کاپیتورن ۱۹۳۱ - ۲۰۱۹ با کمال تأسف درگذشت موریس کاپیتورن، وکیل دادگستری، را که صبح زود ۱۴ فوریه ۲۰۱۹ در خواب آرام از دنیا رفت، اعلام میکنیم. او به عنوان یک همسر، پدر، پدربزرگ، معلم، مربی و دوست عزیز، به خاطر اندیشه، دانش جهانی، صبر و کنجکاویاش بسیار دلتنگ خواهد شد و به یاد خواهد ماند. از موریس، همسرش، تاماکو (تاما) یاگای کاپیتورن، که ۵۶ سال با او زندگی کرد و او را در اولین سمینار بینالمللی سرویس دانشگاهی جهانی که در سال ۱۹۵۵ در ژاپن برگزار شد، ملاقات کرد؛ پسرانشان، دن و آسا؛ و چهار نوه، میکا، جیک، هانا و نائومی، به یادگار ماندهاند. موریس و تاما با هم به عنوان یک تیم در حالی که نماینده کانادا در خارج از کشور بودند، کار میکردند. در طول دوران حرفهای خود، او و همسرش توجه زیادی به اهمیت فرهنگ در دیپلماسی داشتند. موریس در سال ۱۹۳۱ متولد شد و در ونکوور تحصیل کرد. او که در کریسدیل بزرگ شد، جهان را منبع عظیمی از الهام و یادگیری میدید و در عین حال همواره ارتباط شخصی عمیقی با ونکوور داشت. موریس در سال ۱۹۵۵ با مدرک لیسانس - فوق لیسانس حقوق از دانشگاه بریتیش کلمبیا فارغالتحصیل شد. در سال ۱۹۵۶ به کانون وکلای بریتیش کلمبیا فراخوانده شد و سپس به خدمات خارجی کانادا پیوست. به عنوان یک دیپلمات جوان و مشتاق کانادایی، ماموریتهای او در هندوچین، ایران، مالزی و چین (در همان روزهای اولیه تجدید روابط دیپلماتیک کانادا و چین؛ ۱۹۷۲-۱۹۷۴) تأثیر عمیقی بر او گذاشت. دوران حضور او در تهران (۱۹۵۹-۱۹۶۱) الهامبخش مادامالعمر او بود که بعدها در کار او در مورد وضعیت حقوق بشر در آنجا آشکار شد. او، در میان سایر سمتها، به عنوان مشاور حقوقی وزارت امور خارجه، سفیر کانادا در اتریش و همزمان در آژانسهای سازمان ملل در وین، از جمله رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معاون وزیر در امور آسیا و اقیانوسیه و کمیسر کانادا در هنگ کنگ خدمت کرد. او در سال ۱۹۸۶ در سن ۵۵ سالگی از خدمات خارجی بازنشسته شد و پس از آن به زادگاهش ونکوور بازگشت تا به عنوان مشاور حقوقی در شرکت حقوقی لادنر داونز، حرفه جدیدی را آغاز کند. در این زمان، او همچنین تدریس حقوق بینالملل و اخلاق را در دانشگاه بریتیش کلمبیا و بعداً در کالج رویال رودز آغاز کرد. علاوه بر این، او به عنوان نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران (۱۹۹۵-۲۰۰۲) و به عنوان معاون ارشد مرکز بینالمللی اصلاحات حقوق کیفری خدمت کرد. از جمله فعالیتهای داوطلبانه او میتوان به عضویت در هیئت موسس و مدیر موسسه لوریه، ریاست خانه بینالمللی در دانشگاه بریتیش کلمبیا و همچنین ریاست کمیته مشورتی باغ نیتوب دانشگاه بریتیش کلمبیا، ریاست جشنواره کانادایی هنگ کنگ و ریاست هیئت مدیره گروه کر مجلسی ونکوور اشاره کرد. او دکترای افتخاری (LLD) از دانشگاه بریتیش کلمبیا و همچنین جایزه "Great Trekker" آنها را دریافت کرده است. او همچنین مدال جان ای. رید را از شورای حقوق بینالملل کانادا (CCIL) دریافت کرده است. موریس وقتی کار نمیکرد، باغبان مشتاقی بود و به باغچه سبزیجات و گلهایش در پوینت گری رسیدگی میکرد و هر زمستان آنها را با جلبکهای دریایی جمعآوریشده از خلیج بورارد کود میداد. موریس و تاما اغلب با هم از پیادهرویهای طولانی در امتداد ساحل جریکو لذت میبردند. آنها همچنین از گذراندن وقت با نوههایشان که هر تابستان از تورنتو و مونترال به آنجا میآمدند، بسیار لذت میبردند. خانواده کاپیتورن مایل است از کل تیم خانه سالمندان برادوی لاج تشکر ویژهای داشته باشد که کارکنان عالی آنها روزهای پایانی موریس را تا حد امکان راحت، آرام و راضی نگه داشتند. به جای گل، خانواده از کمکهای مالی به گروه کر مجلسی ونکوور یا انجمن فارغ التحصیلان UBC بسیار قدردانی میکنند. مراسم جشن زندگی در بهار در ونکوور برگزار خواهد شد. برای جزئیات بیشتر، لطفاً با [email protected] تماس بگیرید. | |||
برای کاشت درخت به یاد، لطفاً از فروشگاه سمپاتی دیدن کنید. | |||
منتشر شده توسط گلوب اند میل از ۲۳ فوریه تا ۲۷ فوریه ۲۰۱۹.<ref>[https://www.legacy.com/ca/obituaries/theglobeandmail/name/maurice-copithorne-obituary?id=41300244 Maurice COPITHORNE Obituary (1931 - 2019) - Toronto, ON - The Globe and Mail]</ref> | |||
'''مصاحبه مصطفی نادری در ایندپندنت''' | |||
رسانههای اجتماعی، پنهان کردن سوءاستفادههای دولتها را دشوارتر کردهاند. برای من، این درک، پیامدهای تأثرانگیزی دارد. شاید جان هزاران انسان بیگناه، که بسیاری از آنها دوستان نزدیک من هستند، میتوانست در ایران، زادگاهم، نجات یابد. | |||
من به عنوان یک فعال حقوق بشر که ۱۱ سال را در زندانهای رژیم ایران - پنج سال و نیم در سلول انفرادی - گذراندهام، یکی از معدود بازماندگان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۹۸۸ هستم. | |||
ربع قرن پیش در ژوئیه ۱۹۸۸، در درمانگاه زندان بدنام اوین در تهران بودم. من در سال ۱۹۸۱ در سن ۱۷ سالگی به اتهام حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران (PMOI/MEK)، اپوزیسیون اصلی، و فروش نشریه آن دستگیر شده بودم. در سال ۱۹۸۸، در حالی که در سلول انفرادی بودم، به طرز وحشیانهای با کابل به کف پاهایم شلاق زده شده بودم. به دلیل خونریزی شدید، در سلولم بیهوش شدم و به درمانگاه بیمارستان منتقل شدم. | |||
وقتی به هوش آمدم، یک زندانی غیرسیاسی که او هم در بیمارستان بستری بود، اسمم را پرسید. جواب دادم: «مصطفی نادری». او با تعجب اسمم را تکرار کرد، انگار که مرا میشناخت. گفت: «آمدند و چند بار اسمت را صدا زدند.» مدتی طول کشید تا بفهمم چه خبر است. | |||
چند روز بعد، در راه برگشت به سلولم، دیدم که درهای سلولهای دو طرف راهرو کاملاً باز است و وسایل زندانیان جلوی سلولها ردیف شده است. اما تمام ۶۰ سلول کاملاً خالی بود. | |||
چند روز بعد، وقتی از سلول انفرادی به بند ۳۲۵ منتقل شدم، نگاهی اجمالی به آنچه اتفاق افتاده بود، انداختم. از طریق زندانیان دیگر متوجه شدم که خمینی فتوایی مبنی بر قتل عام زندانیان سیاسی، به ویژه هواداران مجاهدین خلق، صادر کرده است. متوجه شدم که تمام زندانیانی که در ۶۰ سلول خالی که چند روز قبل از کنارشان عبور کرده بودم، بودند، اعدام شدهاند. هیچ کس در امان نبود. | |||
کمیته به اصطلاح عفو که خمینی به زندانها اعزام کرده بود، در واقع یک «کمیته مرگ» بود که شخصاً توسط خمینی منصوب شده بود. در مقابل این کمیته، اساساً از یک زندانی یک سؤال پرسیده میشد: «آیا هنوز به مجاهدین خلق وفادار هستی؟» هر کسی که از توبه و تسلیم کامل خودداری میکرد، اعدام میشد. قربانیان به «محاربه» یا «جنگ با خدا» متهم میشدند. این به معنای مقاومت در برابر حکومت ملاها بود. | |||
سالن اجتماعات زندان به قتلگاه تبدیل شد. زندانیان در گروههای مختلف در صفهای شش نفره جمع میشدند. طناب دار دور هر گردن قرار میگرفت. نگهبانان زندان به صندلیهای زیر پایشان لگد میزدند و آنها را به صورت دسته جمعی آویزان میکردند. اجساد شبانه با کامیونهای حمل گوشت به گورهای دسته جمعی منتقل میشدند. در برخی شبها، تا ۴۰۰ نفر اعدام میشدند. | |||
بعداً شنیدم که نگهبانان چندین بار به سلول من سر زده و اسم مرا صدا زده بودند. آنها آنقدر عجله داشتند که پس از پیدا نکردن من، آنجا را ترک کردند. | |||
وقتی قتل عام تمام شد، از بین ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ زندانی سیاسی در اوین، حدود ۲۵۰ نفر زنده ماندند. بقیه اعدام شدند. | |||
من سرانجام در سال ۱۹۹۱ آزاد شدم. پس از چند ماه، توانستم مخفیانه ایران را ترک کنم و ابتدا به ترکیه و بعداً به کانادا رفتم. در طول چند ماهی که در ایران از زندان آزاد بودم، بسیار تلاش کردم تا ابعاد واقعی قتل عام ۱۳۶۷ را مشخص کنم. هنوز هیچ کس ابعاد دقیق آن را نمیداند و ممکن است هرگز قبل از سقوط ملاها مشخص نشود. اما با توجه به تعداد زندانیان و با توجه به گزارشهای زندانهای مختلف، قربانیان در مجموع حداقل ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی بودند که اکثراً از هواداران مجاهدین خلق بودند. | |||
زمانی که جامعه بینالمللی از آن مطلع شد، خیلی دیر شده بود. چند محکومیت شفاهی به دنبال آن رخ داد اما دیگر خبری نشد. خوشبختانه فیسبوک و توییتر امروز وجود دارند. جهان در عرض چند دقیقه از قربانیان مطلع میشود. | |||
جامعه بینالمللی سالهاست که از این جنایت مطلع است. سازمان عفو بینالملل در سال ۲۰۰۸ آن را جنایتی علیه بشریت توصیف کرد. موریس کاپیتورن، نماینده ویژه سابق سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران که متولد کانادا است، آن را لکه ننگی تاریک بر تاریخ معاصر ایران توصیف کرد. جامعه بینالمللی تا به امروز هنوز با طراحان این قتل عام که مناصب ارشد دولتی در تهران را در اختیار دارند، همراهی میکند. این شرمآور است. | |||
همانطور که مریم رجوی، رهبر مقاومت ایران، گفته است، زمان آن فرا رسیده است که سازمان ملل متحد این جنایت علیه بشریت را بررسی کند، قتل عام سال ۱۹۸۸ را بررسی کند و مجرمان را به دست عدالت بسپارد. <ref>[https://www.independent.co.uk/voices/comment/i-was-lucky-to-escape-with-my-life-the-massacre-of-iranian-political-prisoners-in-1988-must-now-be-investigated-8779679.html I was lucky to escape with my life. The massacre of Iranian political prisoners in 1988 must now be investigated | The Independent | The Independent]</ref> | |||
== منابع == |
ویرایش