۴۸۰
ویرایش
Alireza k h (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[پرونده:سید مجتبی نواب صفوی؛1.JPG|جایگزین=سید مجتبی نواب صفوی|بندانگشتی|280x280پیکسل|سید مجتبی نواب صفوی]]جمعیت فداییان اسلام بهعنوان یکی از گروههای ارتجاعی و بنیادگرا در تاریخ معاصر ایران، در دههای شکل گرفت که کشور درگیر تحولات عمیق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود. تأسیس این گروه در سال ۱۳۲۴ شمسی، مصادف با پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دورهای از بیثباتی سیاسی در ایران، نشاندهنده واکنش بخشی از طیفهای مذهبی به تغییرات سریع و نفوذ فزاینده غرب بود. رهبری این جریان بر عهده سید مجتبی میرلوحی، معروف به نواب صفوی، طلبهای جوان بود که با الهام از تعالیم مذهبی و مخالفت با سکولاریسم، گروهی را سازماندهی کرد که بنا به ادعای آن، هدفش احیای شریعت و مبارزه با «فساد» در ساختار سیاسی و فکری ایران بود. این گروه با اقدامات خشونتآمیز خود، از جمله ترورهای هدفمند، تأثیر قابل توجهی بر فضای سیاسی ایران در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ گذاشت.<ref name=":0" /> | [[پرونده:سید مجتبی نواب صفوی؛1.JPG|جایگزین=سید مجتبی نواب صفوی|بندانگشتی|280x280پیکسل|سید مجتبی نواب صفوی]]جمعیت فداییان اسلام بهعنوان یکی از گروههای ارتجاعی و بنیادگرا در تاریخ معاصر ایران، در دههای شکل گرفت که کشور درگیر تحولات عمیق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود. تأسیس این گروه در سال ۱۳۲۴ شمسی، مصادف با پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دورهای از بیثباتی سیاسی در ایران، نشاندهنده واکنش بخشی از طیفهای مذهبی به تغییرات سریع و نفوذ فزاینده غرب بود. رهبری این جریان بر عهده سید مجتبی میرلوحی، معروف به نواب صفوی، طلبهای جوان بود که با الهام از تعالیم مذهبی و مخالفت با سکولاریسم، گروهی را سازماندهی کرد که بنا به ادعای آن، هدفش احیای شریعت و مبارزه با «فساد» در ساختار سیاسی و فکری ایران بود. این گروه با اقدامات خشونتآمیز خود، از جمله ترورهای هدفمند، تأثیر قابل توجهی بر فضای سیاسی ایران در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ گذاشت.<ref name=":0" /> | ||
فداییان اسلام در بستری از نارضایتیهای اجتماعی و مذهبی شکل گرفت که ریشه در سیاستهای | فداییان اسلام در بستری از نارضایتیهای اجتماعی و مذهبی شکل گرفت که ریشه در سیاستهای [[رضاشاه پهلوی|'''رضاشاه''']] و پیامدهای اشغال ایران توسط متفقین داشت. در این دوره، بسیاری از روحانیون و قشرها مذهبی احساس میکردند که هویت دینی آنها در معرض تهدید قرار گرفته است. نواب صفوی با تکیه بر این احساسات، فداییان را بهعنوان نیرویی معرفی کرد که آماده است جان خود را برای عقاید دینی و آخوندها فدا کند. نام «فداییان اسلام» خود گویای این طرز تفکر بود.<ref name=":1" /> | ||
===زمینههای تاریخی شکلگیری فداییان اسلام=== | ===زمینههای تاریخی شکلگیری فداییان اسلام=== | ||
[[پرونده:جمعیت فدائیان اسلام؛1.JPG|جایگزین=جمعیت فدائیان اسلام|بندانگشتی|جمعیت فدائیان اسلام]]ظهور فداییان اسلام در سال ۱۳۲۴ شمسی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در اوایل قرن بیستم تحلیل کرد. این دوره، که با پایان سلطنت قاجار و روی کار آمدن رضاشاه پهلوی آغاز شد، شاهد تلاشهایی گسترده برای نوسازی و تجددگرایی بود. سیاستهای رضاشاه، از جمله [[کشف حجاب|'''کشف حجاب''']] اجباری در سال ۱۳۱۴، واکنشهای شدیدی را در میان قشرها مذهبی برانگیخت. این اقدامات، که بهعنوان بخشی از پروژه سکولاریزاسیون تلقی میشد، احساس خطر را در میان طبقات سنتی تقویت کرد و زمینهساز شکلگیری جریانهای بنیادگرای دینی شد.<ref name=":0" /> | [[پرونده:جمعیت فدائیان اسلام؛1.JPG|جایگزین=جمعیت فدائیان اسلام|بندانگشتی|جمعیت فدائیان اسلام]]ظهور فداییان اسلام در سال ۱۳۲۴ شمسی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در اوایل قرن بیستم تحلیل کرد. این دوره، که با پایان سلطنت قاجار و روی کار آمدن رضاشاه پهلوی آغاز شد، شاهد تلاشهایی گسترده برای نوسازی و تجددگرایی بود. سیاستهای رضاشاه، از جمله [[کشف حجاب|'''کشف حجاب''']] اجباری در سال ۱۳۱۴، واکنشهای شدیدی را در میان قشرها مذهبی برانگیخت. این اقدامات، که بهعنوان بخشی از پروژه سکولاریزاسیون تلقی میشد، احساس خطر را در میان طبقات سنتی تقویت کرد و زمینهساز شکلگیری جریانهای بنیادگرای دینی شد.<ref name=":0" /> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ به دنبال اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، فضای سیاسی کشور دچار بیثباتی شد. این بیثباتی، همراه با ضعف دولت مرکزی و حضور نیروهای خارجی، فرصتی برای ظهور گروههای مختلف سیاسی و ایدئولوژیک فراهم کرد. در این میان، رشد جریانهای چپگرا مانند [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']] و افزایش نفوذ روشنفکران سکولار، نگرانیهایی را در میان محافل مذهبی ایجاد کرد. این شرایط، بهویژه نفوذ فرهنگی غرب، انگیزه اصلی نواب صفوی برای تشکیل گروهی بود که یک طرز تفکر بنیادگرایانه را احیا کند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/48265/%D9%81%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%89-%D8%B9%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%89-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%89-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D9%89-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7 فداییان اسلام: معرفى عناصر اصلى، اندیشههاى سیاسى و عملکردها - سایت پرتال جامع علوم انسانی]</ref> '''[[احمد کسروی]]'''، مورخ و منتقد برجسته مذهب، که با انتشار آثارش مانند «شیعیگری» و «بهائیگری» به نقد تند سنتهای دینی میپرداخت، آماج تهدیدهای این گروه قرار گرفت.<ref name=":1" /> | با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ به دنبال اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، فضای سیاسی کشور دچار بیثباتی شد. این بیثباتی، همراه با ضعف دولت مرکزی و حضور نیروهای خارجی، فرصتی برای ظهور گروههای مختلف سیاسی و ایدئولوژیک فراهم کرد. در این میان، رشد جریانهای چپگرا مانند [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']] و افزایش نفوذ روشنفکران سکولار، نگرانیهایی را در میان محافل مذهبی ایجاد کرد. این شرایط، بهویژه نفوذ فرهنگی غرب، انگیزه اصلی نواب صفوی برای تشکیل گروهی بود که یک طرز تفکر بنیادگرایانه را احیا کند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/48265/%D9%81%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%89-%D8%B9%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%89-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%89-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D9%89-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7 فداییان اسلام: معرفى عناصر اصلى، اندیشههاى سیاسى و عملکردها - سایت پرتال جامع علوم انسانی]</ref> '''[[احمد کسروی]]'''، مورخ و منتقد برجسته مذهب، که با انتشار آثارش مانند «شیعیگری» و «بهائیگری» به نقد تند سنتهای دینی میپرداخت، آماج تهدیدهای این گروه قرار گرفت.<ref name=":1" /> | ||
سید مجتبی نواب صفوی، بنیانگذار فداییان، در چنین بستری رشد کرد. او که در سال ۱۳۰۳ در خانیآباد تهران متولد شده بود، تحصیلات ابتدایی خود را در حوزه علمیه نجف آغاز کرد | سید مجتبی نواب صفوی، بنیانگذار فداییان، در چنین بستری رشد کرد. او که در سال ۱۳۰۳ در خانیآباد تهران متولد شده بود، تحصیلات ابتدایی خود را در حوزه علمیه نجف آغاز کرد. بازگشت او به ایران در اوایل دهه ۱۳۲۰ مصادف بود با اوجگیری تنشهای سیاسی و مذهبی. نواب با مشاهده آنچه «انحراف از اسلام» میخواند، تصمیم گرفت گروهی سازمانیافته تشکیل دهد که نه تنها به تبلیغ عقاید بپردازد، بلکه با اقدامات عملی و مستقیم، دشمنان شریعت را هدف قرار دهد. اولین جرقه فعالیت فداییان در سال ۱۳۲۴ زده شد؛ زمانی که نواب در سخنرانیهای خود در مساجد و محافل مذهبی، جوانان را به [[مبارزه مسلحانه]] علیه «فاسدان» دعوت کرد.<ref name=":2">مسعود بهنود، ''از سید ضیاء تا بختیار: دولتها و قتلها در تاریخ معاصر ایران''، تهران: نشر جامهدران، ۱۳۸۴.</ref> | ||
یکی از عوامل کلیدی در موفقیت اولیه فداییان اسلام، حمایت بخشی از روحانیت سنتی و قشرها پاییندست جامعه بود. این پایگاه، همراه با ایدئولوژی بنیادگرایانه نواب، به آنها اجازه اثرگذاری داد. [[احمد کسروی]] در سال ۱۳۲۴، به دست اعضای این گروه ترور شد.<ref name=":3">ریچارد کاتم، ''ناسیونالیسم در ایران''، ترجمه احمد تدین، تهران: انتشارات کویر، ۱۳۸۰.</ref> | یکی از عوامل کلیدی در موفقیت اولیه فداییان اسلام، حمایت بخشی از روحانیت سنتی و قشرها پاییندست جامعه بود. این پایگاه، همراه با ایدئولوژی بنیادگرایانه نواب، به آنها اجازه اثرگذاری داد. [[احمد کسروی]] در سال ۱۳۲۴، به دست اعضای این گروه ترور شد.<ref name=":3">ریچارد کاتم، ''ناسیونالیسم در ایران''، ترجمه احمد تدین، تهران: انتشارات کویر، ۱۳۸۰.</ref> | ||
از سوی دیگر، فداییان اسلام در مقایسه با دیگر گروههای معاصر مانند حزب توده یا [[جبهه ملی ایران|'''جبهه ملی''']]، رویکردی کاملاً متفاوت داشتند. در حالی که حزب توده بر ایدئولوژی مارکسیستی و جبهه ملی بر ملیگرایی تکیه داشت، فداییان بر بینادگرایی دینی و اجرای شریعت تأکید میکردند. این تمایز، آنها را به یک جریان منحصربهفرد در سپهر سیاسی ایران تبدیل کرد که نه تنها با دولت پهلوی، بلکه با بسیاری از گروههای دیگر نیز در تقابل قرار گرفت.<ref name=":1" /> | از سوی دیگر، فداییان اسلام در مقایسه با دیگر گروههای معاصر مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] یا [[جبهه ملی ایران|'''جبهه ملی''']]، رویکردی کاملاً متفاوت داشتند. در حالی که حزب توده بر ایدئولوژی مارکسیستی و جبهه ملی بر ملیگرایی تکیه داشت، فداییان بر بینادگرایی دینی و اجرای شریعت تأکید میکردند. این تمایز، آنها را به یک جریان منحصربهفرد در سپهر سیاسی ایران تبدیل کرد که نه تنها با دولت پهلوی، بلکه با بسیاری از گروههای دیگر نیز در تقابل قرار گرفت.<ref name=":1" /> | ||
==مبانی فکری فداییان اسلام== | ==مبانی فکری فداییان اسلام== | ||
[[پرونده:نواب صفوی در حال سخنرانی برای پیروانش.JPG|جایگزین=نواب صفوی در حال سخنرانی برای پیروانش|بندانگشتی|نواب صفوی در حال سخنرانی برای پیروانش]]مبانی فکری جمعیت فداییان اسلام ریشه در تفکر اسلامگرای رادیکال داشت که توسط نواب صفوی تدوین و ترویج شد. هسته اصلی این ایدئولوژی بر سه اصل اساسی استوار بود: بازگشت به شریعت اسلامی بهعنوان تنها منبع | [[پرونده:نواب صفوی در حال سخنرانی برای پیروانش.JPG|جایگزین=نواب صفوی در حال سخنرانی برای پیروانش|بندانگشتی|نواب صفوی در حال سخنرانی برای پیروانش]]مبانی فکری جمعیت فداییان اسلام ریشه در تفکر اسلامگرای رادیکال داشت که توسط نواب صفوی تدوین و ترویج شد. هسته اصلی این ایدئولوژی بر سه اصل اساسی استوار بود: | ||
* بازگشت به شریعت اسلامی بهعنوان تنها منبع قانونگذاری | |||
* رد دستاوردهای تمدن غرب بهویژه سکولاریسم | |||
* تأکید بر تکلیفمداری تحت عنوان جهاد در راه خدا (اقدام به ترور) | |||
نواب صفوی این اصول را در کتاب «راهنمای حقایق»، که در سال ۱۳۲۹ منتشر شد ارائه کرد. این کتاب، که به نوعی مانیفست فداییان محسوب میشود، طرحی از یک نظام حکومتی اسلامی را ترسیم میکند که در آن تمامی امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تحت نظارت شریعت قرار دارد.<ref name=":0" /> | |||
نواب تحت تأثیر تعالیم اسلامی سنتی و تجربه حضور در حوزه علمیه نجف، معتقد بود که انحراف جامعه ایران از اصول دینی نتیجه نفوذ فرهنگ غرب و سیاستهای سکولار دولت پهلوی است. مقاله این دیدگاه با نوعی نگاه آخرالزمانی همراه بود که نواب را به رد کامل مدرنیته و تأکید بر اجرای شریعت به شیوه سنتی سوق داد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/78792/1 بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی - سایت تبیان]</ref> او در سخنرانیها و نوشتههایش بارها از روشنفکران سکولار بهعنوان عاملان اصلی این انحراف یاد کرد.<ref name=":1" /> | نواب تحت تأثیر تعالیم اسلامی سنتی و تجربه حضور در حوزه علمیه نجف، معتقد بود که انحراف جامعه ایران از اصول دینی نتیجه نفوذ فرهنگ غرب و سیاستهای سکولار دولت پهلوی است. مقاله این دیدگاه با نوعی نگاه آخرالزمانی همراه بود که نواب را به رد کامل مدرنیته و تأکید بر اجرای شریعت به شیوه سنتی سوق داد.<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/78792/1 بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی - سایت تبیان]</ref> او در سخنرانیها و نوشتههایش بارها از روشنفکران سکولار بهعنوان عاملان اصلی این انحراف یاد کرد.<ref name=":1" /> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۹: | ||
یکی از ویژگیهای برجسته تفکر فداییان، تأکید بر عملگرایی بود. نواب معتقد بود که تبلیغ صرف یا فعالیتهای مسالمتآمیز برای احیای شریعت کافی نیست و باید با «دشمنان اسلام» بهصورت مستقیم مقابله کرد. این رویکرد در ترورهایی که فداییان انجام دادند، مانند قتل احمد کسروی در سال ۱۳۲۴ و عبدالحسین هژیر در سال ۱۳۲۸، به وضوح دیده میشود. نواب این اقدامات را نه تنها مجاز، بلکه واجب شرعی میدانست و آنها را در چارچوب «جهاد دفاعی» توجیه میکرد.<ref name=":2" /> | یکی از ویژگیهای برجسته تفکر فداییان، تأکید بر عملگرایی بود. نواب معتقد بود که تبلیغ صرف یا فعالیتهای مسالمتآمیز برای احیای شریعت کافی نیست و باید با «دشمنان اسلام» بهصورت مستقیم مقابله کرد. این رویکرد در ترورهایی که فداییان انجام دادند، مانند قتل احمد کسروی در سال ۱۳۲۴ و عبدالحسین هژیر در سال ۱۳۲۸، به وضوح دیده میشود. نواب این اقدامات را نه تنها مجاز، بلکه واجب شرعی میدانست و آنها را در چارچوب «جهاد دفاعی» توجیه میکرد.<ref name=":2" /> | ||
در «راهنمای حقایق»، نواب به تشریح ساختار حکومتی | در «راهنمای حقایق»، نواب به تشریح ساختار حکومتی ایدهآل خود پرداخت. او خواستار تشکیل حکومتی بود که در آن قوانین شریعت بهطور کامل اجرا شود، مالکیت خصوصی محدود گردد، و اقتصاد بر اساس عدالت اسلامی مدیریت شود. این دیدگاه، که شباهتهایی با برخی ایدههای سوسیالیستی داشت، نشاندهنده تلاش نواب برای جذب حمایت طبقات محروم بود. با این حال، برخلاف جریانهای چپگرا، فداییان اسلام هرگونه ایدئولوژی غیراسلامی را رد میکردند و بر برتری مطلق شریعت تأکید داشتند.<ref name=":0" /> | ||
تأثیرپذیری نواب از شخصیتهای تاریخی و معاصر نیز در شکلگیری این ایدئولوژی مشهود است. او از مبارزات ضداستعماری در عراق و فلسطین الهام گرفته بود و چهرههایی مانند شیخ محمد عبده و بعدها حسنالبنا، رهبر اخوانالمسلمین، را تحسین میکرد. با این حال، فداییان برخلاف اخوانالمسلمین، که فعالیتهای گسترده اجتماعی و آموزشی داشتند، بیشتر بر عملیات مسلحانه متمرکز بودند.<ref name=":3" /> | تأثیرپذیری نواب از شخصیتهای تاریخی و معاصر نیز در شکلگیری این ایدئولوژی مشهود است. او از مبارزات ضداستعماری در عراق و فلسطین الهام گرفته بود و چهرههایی مانند شیخ محمد عبده و بعدها حسنالبنا، رهبر اخوانالمسلمین، را تحسین میکرد. با این حال، فداییان برخلاف اخوانالمسلمین، که فعالیتهای گسترده اجتماعی و آموزشی داشتند، بیشتر بر عملیات مسلحانه متمرکز بودند.<ref name=":3" /> | ||
خط ۴۹: | خط ۵۵: | ||
فعالیتهای فداییان، اگرچه محدود به یک دهه بود، تأثیر عمیقی بر فضای سیاسی ایران گذاشت. ترورهای آنها به بیثباتی سیاسی کمک کرد و زمینه را برای رشد جریانهای اسلامگرا در دهههای بعد فراهم ساخت. این گروه با ترکیب خشونت و ایدئولوژی، الگویی از کنش سیاسی رادیکال ارائه داد که بعدها در سرقت [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷''']] از جانب خمینی و آخوندها نیز ردپاهایی از آن دیده شد.<ref name=":2" /> | فعالیتهای فداییان، اگرچه محدود به یک دهه بود، تأثیر عمیقی بر فضای سیاسی ایران گذاشت. ترورهای آنها به بیثباتی سیاسی کمک کرد و زمینه را برای رشد جریانهای اسلامگرا در دهههای بعد فراهم ساخت. این گروه با ترکیب خشونت و ایدئولوژی، الگویی از کنش سیاسی رادیکال ارائه داد که بعدها در سرقت [[انقلاب ضد سلطنتی|'''انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷''']] از جانب خمینی و آخوندها نیز ردپاهایی از آن دیده شد.<ref name=":2" /> | ||
==تأثیرات و میراث فداییان اسلام== | ==تأثیرات و میراث فداییان اسلام== | ||
جمعیت فداییان اسلام، با وجود عمر کوتاه خود (۱۳۲۴–۱۳۳۴)، تأثیرات قابل توجهی بر تاریخ سیاسی و مذهبی ایران بر جای گذاشت که تا دههها پس از انحلال گروه قابل ردیابی است. این تأثیرات را میتوان در سه حوزه اصلی بررسی کرد: تقویت جریانهای | جمعیت فداییان اسلام، با وجود عمر کوتاه خود (۱۳۲۴–۱۳۳۴)، تأثیرات قابل توجهی بر تاریخ سیاسی و مذهبی ایران بر جای گذاشت که تا دههها پس از انحلال گروه قابل ردیابی است. این تأثیرات را میتوان در سه حوزه اصلی بررسی کرد: | ||
* تقویت جریانهای اسلامگرا | |||
* الگوسازی برای کنش سیاسی مسلحانه | |||
* نقش غیرمستقیم در تحولات منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ | |||
نخستین و مهمترین تأثیر فداییان اسلام، کمک به احیای جریانهای اسلامگرای رادیکال در ایران بود. در دههای که بسیاری از گروههای سیاسی تحت تأثیر ایدئولوژیهای سکولار یا چپگرا بودند، فداییان اسلام با تأکید بر شریعت و رد غربگرایی، الگویی از مبارزه دینی ارائه دادند که برای بخشی از روحانیت و قشرها مذهبی جذابیت داشت. فعالیتهای آنها، بهویژه ترورهای هدفمند، نشان داد که ایدههای اسلامی میتوانند از حوزه نظری خارج شده و به ابزارهایی برای تغییر عملی تبدیل شوند. این رویکرد بعدها در فعالیت گروههایی مانند هیئتهای مؤتلفه اسلامی بازتاب یافت.<ref name=":0" /> | نخستین و مهمترین تأثیر فداییان اسلام، کمک به احیای جریانهای اسلامگرای رادیکال در ایران بود. در دههای که بسیاری از گروههای سیاسی تحت تأثیر ایدئولوژیهای سکولار یا چپگرا بودند، فداییان اسلام با تأکید بر شریعت و رد غربگرایی، الگویی از مبارزه دینی ارائه دادند که برای بخشی از روحانیت و قشرها مذهبی جذابیت داشت. فعالیتهای آنها، بهویژه ترورهای هدفمند، نشان داد که ایدههای اسلامی میتوانند از حوزه نظری خارج شده و به ابزارهایی برای تغییر عملی تبدیل شوند. این رویکرد بعدها در فعالیت گروههایی مانند هیئتهای مؤتلفه اسلامی بازتاب یافت.<ref name=":0" /> | ||
دومین میراث فداییان، نهادینه کردن خشونت سیاسی بهعنوان ابزاری مشروع در میان برخی جریانهای مذهبی بود. ترور شخصیتهایی مانند کسروی، هژیر و رزمآرا، اگرچه در زمان خود با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد، اما بهعنوان الگویی برای مبارزه با مخالفان ایدئولوژیک تثبیت شد. این | دومین میراث فداییان، نهادینه کردن خشونت سیاسی بهعنوان ابزاری مشروع در میان برخی جریانهای مذهبی بود. ترور شخصیتهایی مانند کسروی، هژیر و رزمآرا، اگرچه در زمان خود با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد، اما بهعنوان الگویی برای مبارزه با مخالفان ایدئولوژیک تثبیت شد. این الگو که ریشه در تفکر تکلیفمدار نواب صفوی داشت، نشاندهنده پیوند عمیق میان ایدئولوژی و عملگرایی بود. در واقع، فداییان اسلام با این اقدامات، خشونت را از یک اقدام خودجوش به استراتژی سازمانیافته تبدیل کردند که بعدها در جریان ترورهای پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نیز دیده شد.<ref name=":1" /> | ||
===فدائیان اسلام زمینهساز نظام ولایت فقیه=== | ===فدائیان اسلام زمینهساز نظام ولایت فقیه=== | ||
سومین و شاید بحثبرانگیزترین تأثیر فداییان، نقش غیرمستقیم آنها در شکلگیری بستر فکری نظام ولایت فقیه بود. هرچند فداییان در زمان حیات خود با [[ابوالقاسم کاشانی]] و بعدها مصدق اختلاف داشتند، اما ایدههای نواب صفوی، بهویژه در کتاب «راهنمای حقایق»، مورد توجه برخی از مذهبیون گرفت. [[روحالله خمینی]]، که در دهه ۱۳۲۰ با نواب ملاقات کرده بود، بعدها از او بهعنوان شخصیتی مبارز یاد کرد. همچنین، تأکید فداییان بر اجرای شریعت و تشکیل حکومت اسلامی، با آنچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ تدوین شد، شباهتهایی دارد. البته باید توجه داشت که فداییان هرگز به سازماندهی گسترده یا جلب حمایت تودهای دست نیافتند، اما ایدههایشان بهصورت غیرمستقیم در گفتمان نیروهای واپسگرا و ارتجاعی نفوذ کرد.<ref name=":2" /> | سومین و شاید بحثبرانگیزترین تأثیر فداییان، نقش غیرمستقیم آنها در شکلگیری بستر فکری نظام ولایت فقیه بود. هرچند فداییان در زمان حیات خود با [[ابوالقاسم کاشانی]] و بعدها مصدق اختلاف داشتند، اما ایدههای نواب صفوی، بهویژه در کتاب «راهنمای حقایق»، مورد توجه برخی از مذهبیون گرفت. [[روحالله خمینی]]، که در دهه ۱۳۲۰ با نواب ملاقات کرده بود، بعدها از او بهعنوان شخصیتی مبارز یاد کرد. همچنین، تأکید فداییان بر اجرای شریعت و تشکیل حکومت اسلامی، با آنچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ تدوین شد، شباهتهایی دارد. البته باید توجه داشت که فداییان هرگز به سازماندهی گسترده یا جلب حمایت تودهای دست نیافتند، اما ایدههایشان بهصورت غیرمستقیم در گفتمان نیروهای واپسگرا و ارتجاعی نفوذ کرد.<ref name=":2" /> | ||
خط ۶۱: | خط ۷۱: | ||
جمعیت فداییان اسلام، با وجود تأثیراتش بر جریانهای اسلامگرا، از منظر بسیاری از مورخان و تحلیلگران سیاسی بهعنوان نیرویی ارتجاعی و واپسگرا در تاریخ معاصر ایران شناخته میشود. این ویژگی عمدتاً ریشه در ایدئولوژی رادیکال، ضدیت مطلق با تجدد، و تلاش برای بازگشت به الگوهای حکومتی و اجتماعی قرون گذشته داشت که با تحولات زمان خود ناسازگار بود. در این بخش، این جنبه از فعالیت فداییان اسلام با تأکید بر پیامدها و زمینههای آن بررسی میشود. | جمعیت فداییان اسلام، با وجود تأثیراتش بر جریانهای اسلامگرا، از منظر بسیاری از مورخان و تحلیلگران سیاسی بهعنوان نیرویی ارتجاعی و واپسگرا در تاریخ معاصر ایران شناخته میشود. این ویژگی عمدتاً ریشه در ایدئولوژی رادیکال، ضدیت مطلق با تجدد، و تلاش برای بازگشت به الگوهای حکومتی و اجتماعی قرون گذشته داشت که با تحولات زمان خود ناسازگار بود. در این بخش، این جنبه از فعالیت فداییان اسلام با تأکید بر پیامدها و زمینههای آن بررسی میشود. | ||
نخستین نشانه واپسگرایی فداییان در رد کامل دستاوردهای تمدن مدرن و تأکید افراطی بر اجرای شریعت به شکلی سنتی و بدون انعطاف بود. نواب صفوی در «راهنمای حقایق» و سخنرانیهایش، نه تنها نهادهای قانونی و سیاسی مدرن مانند پارلمان و قانون اساسی مشروطه را نفی میکرد، بلکه هرگونه نوآوری اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی را که ریشه در غرب داشت، بهعنوان «فساد» و «انحراف» محکوم مینمود. این دیدگاه در تضاد آشکار با جریانهای ملیگرا و حتی برخی محافل مذهبی مانند طرفداران آیتالله نائینی قرار داشت که به دنبال تلفیق دین و تجدد بودند. فداییان با این رویکرد، عملاً خود را در برابر پیشرفتهای علمی، صنعتی و اجتماعی قرن بیستم قرار دادند و به جای ارائه راهحلهایی سازگار با زمان، خواستار بازگشت به ساختارهای قرون وسطایی شدند.<ref name=":0" /> | نخستین نشانه واپسگرایی فداییان در رد کامل دستاوردهای تمدن مدرن و تأکید افراطی بر اجرای شریعت به شکلی سنتی و بدون انعطاف بود. | ||
نواب صفوی در «راهنمای حقایق» و سخنرانیهایش، نه تنها نهادهای قانونی و سیاسی مدرن مانند پارلمان و قانون اساسی مشروطه را نفی میکرد، بلکه هرگونه نوآوری اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی را که ریشه در غرب داشت، بهعنوان «فساد» و «انحراف» محکوم مینمود. این دیدگاه در تضاد آشکار با جریانهای ملیگرا و حتی برخی محافل مذهبی مانند طرفداران آیتالله نائینی قرار داشت که به دنبال تلفیق دین و تجدد بودند. فداییان با این رویکرد، عملاً خود را در برابر پیشرفتهای علمی، صنعتی و اجتماعی قرن بیستم قرار دادند و به جای ارائه راهحلهایی سازگار با زمان، خواستار بازگشت به ساختارهای قرون وسطایی شدند.<ref name=":0" /> | |||
این واپسگرایی در اقدامات عملی فداییان نیز مشهود بود. ترور احمد کسروی در سال ۱۳۲۴، که به دلیل نقدهایش به برخی سنتهای دینی هدف قرار گرفت، نمونه بارزی از تلاش برای سرکوب اندیشههای نوگرایانه بود. کسروی، هرچند جنجالی و تندرو در بیان دیدگاههایش، نماینده جریانی بود که به دنبال بازاندیشی در دین و تاریخ ایران بود. حذف او توسط فداییان نه تنها گفتوگوی فکری را تضعیف کرد، بلکه پیامی روشن به روشنفکران ارسال کرد: هرگونه انحراف از تفسیر سنتی اسلام با خشونت پاسخ داده خواهد شد. این رویکرد، به جای تقویت بحث و استدلال، فضای فکری ایران را به سمت انسداد و تقابل سوق داد.<ref name=":1" /> | این واپسگرایی در اقدامات عملی فداییان نیز مشهود بود. ترور احمد کسروی در سال ۱۳۲۴، که به دلیل نقدهایش به برخی سنتهای دینی هدف قرار گرفت، نمونه بارزی از تلاش برای سرکوب اندیشههای نوگرایانه بود. کسروی، هرچند جنجالی و تندرو در بیان دیدگاههایش، نماینده جریانی بود که به دنبال بازاندیشی در دین و تاریخ ایران بود. حذف او توسط فداییان نه تنها گفتوگوی فکری را تضعیف کرد، بلکه پیامی روشن به روشنفکران ارسال کرد: هرگونه انحراف از تفسیر سنتی اسلام با خشونت پاسخ داده خواهد شد. این رویکرد، به جای تقویت بحث و استدلال، فضای فکری ایران را به سمت انسداد و تقابل سوق داد.<ref name=":1" /> |
ویرایش