۴۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ خمینی در مدرسه فیضیه قم یک سخنرانی علیه انقلاب سفید داشت. (یک روایت تأیید نشده میگوید انگلستان که از روی آوردن شاه به آمریکا متضرر بود به خمینی اطمینان داد که شاه ضعیف است و در صورتی که وی علیه او موضعگیری کند از او حمایت خواهند کرد.) خمینی پس از این سخنرانی بازداشت شد. | در ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ خمینی در مدرسه فیضیه قم یک سخنرانی علیه انقلاب سفید داشت. (یک روایت تأیید نشده میگوید انگلستان که از روی آوردن شاه به آمریکا متضرر بود به خمینی اطمینان داد که شاه ضعیف است و در صورتی که وی علیه او موضعگیری کند از او حمایت خواهند کرد.) خمینی پس از این سخنرانی بازداشت شد. | ||
در همان ایام جبههی ملی و تشکلهای اصناف و بازاریان برای یک تظاهرات مسالمتآمیز فراخوان دادند. قیام ۱۵ خرداد سه روز به طول انجامید و تهران، قم، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز را در بر گرفت. شاه این قیام را به طرز خونینی سرکوب کرد که صدها کشته و مجروح بر جای گذاشت. با تشدید سرکوب و اختناق ، تمامی رهبران [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] دستگیر شدند و [[نهضت آزادی]] نیز منحل شد. از این تاریخ بهعنوان گورستان رفرمیسم یا پایان امکان مبارزهی پارلمانتاریستی در ایران نام برده میشود. | در همان ایام جبههی ملی و تشکلهای اصناف و بازاریان برای یک تظاهرات مسالمتآمیز فراخوان دادند. قیام ۱۵ خرداد سه روز به طول انجامید و تهران، قم، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز را در بر گرفت. شاه این قیام را به طرز خونینی سرکوب کرد که صدها کشته و مجروح بر جای گذاشت. با تشدید سرکوب و اختناق ، تمامی رهبران [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] دستگیر شدند و [[نهضت آزادی]] نیز منحل شد. از این تاریخ بهعنوان گورستان رفرمیسم یا پایان امکان مبارزهی پارلمانتاریستی در ایران نام برده میشود. [[مهدی بازرگان|مهندس مهدی بازرگان]] در دادگاه خود در همین ایام گفته بود: <blockquote>«ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون و به شیوه مسالمتآمیز با شما سخن میگوییم با محکوم کردن ما ملت خاموش نمیشوند بلکه بازبان دیگری با شما سخن خواهند گفت.»</blockquote>در همین ایام بود که برخی از دانشجویان و جوانان به این نتیجه رسیدند که باید مشی جدیدی را در مبارزه در پیش بگیرند و سازمانهایی با مشی مسلحانه را تشکیل دهند. برجستهترین آنها [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی خلق ایران]] بودند که به مبارزهی قهرآمیز و حرفهای روی آوردند. | ||
== پیشینه قیام ۱۵ خرداد == | == پیشینه قیام ۱۵ خرداد == | ||
قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، مانند خیلی حوادث دیگر، | قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، مانند خیلی حوادث دیگر، ناگهانی و بدون پیشینه نبود؛ بلکه زمینههایی داشت. زمینهی این تظاهرات مردم در ۱۵خرداد برمیگردد به بسته شدن تمامی راههای فعالیتهای سیاسی توسط رژیم شاه و دستگاه [[ساواک]] آن، تا مردم نتوانند به حقوق حقهی خودشان و بهویژه آزادی برسند. | ||
پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] در سال | پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] در سال ۱۳۳۲ علیه دولت قانونی [[دکتر محمد مصدق]]، تا سال ۱۳۳۹، در حکومت شاه، فئودالها یا بزرگزمینداران، دست بالا را داشتند و زمینههای انقلاب در ایران علیه رژیم شاه بسیار قوی بود. فشار دولت وقت آمریکا به شاه این بود که این نظام قابل قبول نیست. بنابر این در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱، یک فضای نسبتاً باز سیاسی به وجود آمده بود. در سال ۱۳۳۹، جبههی ملی شناخته شدهترین جریان سیاسی بود که فعالیت میکرد؛ اما از آنجایی که شعارهایش نسبت به خواست مردم ایران، راست روانه بود، در سال ۱۳۴۰، نهضت آزادی از آن جدا شد. [[دکتر محمد مصدق]] که در احمدآباد و در تبعید بود در پاسخ به نامهی مهندس [[مهدی بازرگان]]، نهضت آزادی را تأیید کرد. نهضت آزادی به رهبری [[آیتالله طالقانی]] و مهندس بازرگان و دکتر سحابی، با شعار ''سلطنت آری ولی دیکتاتوری نه''، به مهمترین جریان سیاسی تبدیل شد. حرف نهضت آزادی این بود که شاه نباید در حکومت دخالت کند و دولت باید منتخب مردم باشد؛ اما شاه با یک مانور سیاسی و اقتصادی و با فریبکاری، اعلام انقلاب سفید کرد که این بهاصطلاح انقلاب، در شروع ۶ اصل داشت و در سالهای بعد تا ۱۹ اصل هم رسید.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%db%b1%db%b5%d8%ae%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af-%da%af%d9%88%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%81%d8%b1%d9%85%db%8c%d8%b3%d9%85-%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88-%d8%a8%d8%a7-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3/ ۱۵ خرداد گورستان رفرمیسم - سایت ایران آزادی]</ref> | ||
شاه در دههی نخست پس از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد؛ و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا، اف.بی.آی و موساد، [[ساواک]] را تشکیل داد. احزابی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] و جریانهایی مثل جبههی ملی را تار و مار کرد. مثلاً حزب ایران، ستون اصلی تشکیل دهندهی [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غولهای بزرگ نفتی دنیا عملاً جنبش [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|ملی شدن صنعت نفت]] را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکههای خود توانست افرادی را که به دانشگاهها و ادارات و کارخانههای عظیم دولتی وارد میشدند، بهطور کامل بازرسی و تفتیش کند، با طبقهی روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و در عمل دیکتاتوری همه جانبهای را بر جامعه حاکم کرده بود. از طرفی نفوذ خانوادههای اشرافی زمیندار، روز به روز بیشتر میشد، بهطوری که نسبت نمایندگان زمیندار مجلس از ۴۹ درصد در دورهی هفدهم (۱۳۳۲-۱۳۳۱) به ۵۱ درصد در دورهی نوزدهم (۱۳۳۹-۱۳۳۵) رسید. | شاه در دههی نخست پس از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد؛ و رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا، اف.بی.آی و موساد، [[ساواک]] را تشکیل داد. احزابی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] و جریانهایی مثل جبههی ملی را تار و مار کرد. مثلاً حزب ایران، ستون اصلی تشکیل دهندهی [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غولهای بزرگ نفتی دنیا عملاً جنبش [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|ملی شدن صنعت نفت]] را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکههای خود توانست افرادی را که به دانشگاهها و ادارات و کارخانههای عظیم دولتی وارد میشدند، بهطور کامل بازرسی و تفتیش کند، با طبقهی روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و در عمل دیکتاتوری همه جانبهای را بر جامعه حاکم کرده بود. از طرفی نفوذ خانوادههای اشرافی زمیندار، روز به روز بیشتر میشد، بهطوری که نسبت نمایندگان زمیندار مجلس از ۴۹ درصد در دورهی هفدهم (۱۳۳۲-۱۳۳۱) به ۵۱ درصد در دورهی نوزدهم (۱۳۳۹-۱۳۳۵) رسید. |
ویرایش