سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷۶: خط ۳۷۶:
=== گسترش هواداران سازمان ===
=== گسترش هواداران سازمان ===
[[پرونده:رژه میلیشیا.jpg|alt=رژه اعضاء و هواداران جوان سازمان مجاهدین خلق ایران (میلیشیا)|بندانگشتی|339x339پیکسل|رژه اعضاء و هواداران جوان مجاهدین خلق به نام میلیشیا]]
[[پرونده:رژه میلیشیا.jpg|alt=رژه اعضاء و هواداران جوان سازمان مجاهدین خلق ایران (میلیشیا)|بندانگشتی|339x339پیکسل|رژه اعضاء و هواداران جوان مجاهدین خلق به نام میلیشیا]]
بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادی‌های اجتماعی و سیاسی محدودتر می‌شد، شعار «یا روسری یا توسری» اولین برخورد تند با زنان بی‌حجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار [[میلیشیا]] در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند.
پس از [[انقلاب ضد سلطنتی]] گام به گام آزادی‌های اجتماعی و سیاسی محدودتر می‌شد، شعار «یا روسری یا توسری» اولین برخورد تند با زنان بی‌حجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار [[میلیشیا]] در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند.


آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنه‌ای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref> <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروه‌های تروریستی در کشور سامان داده بودند.»</blockquote>اکبر گنجی هم در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«گروه‌هایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا  که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، می‌توانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند.»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب می‌شد.
آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنه‌ای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref> <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروه‌های تروریستی در کشور سامان داده بودند.»</blockquote>اکبر گنجی هم در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«گروه‌هایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسئله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا  که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، می‌توانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند.»<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref></blockquote>تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب می‌شد.
خط ۴۸۳: خط ۴۸۳:


== انقلاب ایدئولوژیک درونی ==
== انقلاب ایدئولوژیک درونی ==
بر اساس مستندات سازمان مجاهدین خلق ایران [[انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین|انقلاب ایدئولوژیک]] درونی از جمعبندی ۳ ساله کار مجاهدین از سال ۱۳۶۰تا ۱۳۶۳ شروع شد. در این جمعبندی مشخص شد که زنان علی‌رغم این که همراه مردان و دوشادوش آنان در تمامی مراحل بوده‌اند اما میزان حضور در سطوح فرماندهی و ردهٔ تشکیلاتی آنان با سطح مسئولیت‌پذیری و میزان راهگشایی آنها در پراتیک مبارزه انطباق ندارد. این نتیجه‌گیری در ادامه مبنای تغییرات و تحولات بزرگی در سازمان مجاهدین خلق شد که آنرا [[انقلاب ایدئولوژیک]] می‌نامند.
بر اساس مستندات سازمان مجاهدین خلق ایران [[انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین|انقلاب ایدئولوژیک]] [[انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین|درونی]] از جمعبندی ۳ ساله کار مجاهدین از سال ۱۳۶۰تا ۱۳۶۳ شروع شد. در این جمعبندی مشخص شد که زنان آگاه و مبارز این دوره با وجود این‌که همراه مردان و دوشادوش آنان در تمامی مراحل بوده‌اند؛ اما میزان حضور در سطوح فرماندهی و ردهٔ تشکیلاتی آنان با سطح مسئولیت‌پذیری و میزان راهگشایی آنها در پراتیک مبارزه انطباق ندارد. این نتیجه‌گیری در ادامه مبنای تغییرات و تحولات بزرگی در سازمان مجاهدین خلق شد که آنرا [[انقلاب ایدئولوژیک|انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین]] می‌نامند.


مجاهدین تصمیم گرفتند این نابرابری در درون سازمان مجاهدین را رفع کنند. از نظر دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین برای حل این مشکل در ابتدا باید در بالاترین سطح سازمان، یعنی در رأس به آن پرداخته می‌شد.
مجاهدین تصمیم گرفتند این نابرابری در درون سازمان مجاهدین را رفع کنند. از نظر دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین برای حل این مشکل در ابتدا باید در بالاترین سطح سازمان، یعنی در رأس به آن پرداخته می‌شد. در همین راستا بود که [[مریم رجوی]]، که از نمونه‌های بارز رشد در این سازمان به‌شمار می‌آمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی (مسئول اول آن‌ زمان مجاهدین) رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت.[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]]
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم [[مریم رجوی|مریم عضدانلو]] را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذی‌صلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده‌است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیته‌های مرکزی سازمان ما اتخاذ شده‌است، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچ‌گاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیم‌بندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زن‌گرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ به‌ویژه در رأس رهبری آن ـ زمینه‌ای برای این‌گونه دوگانگی‌ها و جداسازی‌ها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیه‌ای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمده‌است:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود».</blockquote>در ادامه این تحول مریم رجوی گام بعدی را برمی‌دارد. او زندگی شخصی و خانواده خود را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید، لذا از همسرش مهدی ابریشم‌چی جدا شد. مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفتند.


در همین راستا بود که مریم رجوی، که از نمونه‌های بارز رشد در این سازمان به‌شمار می‌آمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی (مسئول اول آن‌ زمان مجاهدین) رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت.
در ادامه مریم رجوی در اقدام عجیب و متهورانهٔ دیگری به رغم اتهاماتی که می‌دانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج کرد. هر چند ازدواج او یک ازدواج معمول نبود اما هدف از آن از دیدگاه وی شکستن ساختارها و سنت‌های ارتجاعی و مردسالارانه توصیف می‌شود. وی می‌خواهد استقلال هویتی یک زن را به نسل گسترده‌ای از زنان که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران وارد سازمان مجاهدین شده‌اند اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان در ارتباط خود با مردان، یا باید مطیع قوانین حاکم بر جامعه باشند که وی آنرا مانع شکل‌گیری شخصیت مبارزاتی یک زن می‌داند که باید هویت مستقل در ارتباط با آرمان و هدف خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمان‌ها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی می‌کرد، به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. وی با این حرکت سنت‌شکنانه که منجر به واکنش‌های بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان می‌دهد که سمت‌گیری آنها، در شرایط پیچیدهٔ مبارزه با جمهوری اسلامی، بجای یک زندگی معمول که به طور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی به طور نمادین نشان می‌دهد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، مانع عمل خواهد کرد. او معتقد است که برای استمرار مبارزه در شرایط جدید باید با آرمان خود پیوند برقرار نمود.
[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]]
 
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم مریم عضدانلو را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذی‌صلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده‌است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیته‌های مرکزی سازمان ما اتخاذ شده‌است، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچ‌گاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیم‌بندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زن‌گرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ به‌ویژه در رأس رهبری آن ـ زمینه‌ای برای این‌گونه دوگانگی‌ها و جداسازی‌ها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیه‌ای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمده‌است:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود».</blockquote>در ادامه این تحول مریم رجوی گام بعدی را برمی‌دارد. او زندگی شخصی و خانواده خود را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید، لذا از همسرش مهدی ابریشم‌چی جدا شد. مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفتند.
مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری می‌داند، در مورد دشواری چنین اقدامی که می‌داند واکنش‌های بسیاری را برخواهد انگیخت می‌گوید: <blockquote>«این دوران کوتاه بر من سی سال گذشت!»</blockquote>نهایتاً با پیشنهاد مریم رجوی برای ازدواج با مسعود رجوی حلقهٔ آخر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین کامل شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ با مراسمی که در اورسوراواز در شمال پاریس برگزار شد به اطلاع عموم رسید. مریم رجوی در یکی از سخنرانی‌هایش در روز زن در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت، انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا می‌آیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظر انسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد بر زن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه‌ی آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره‌کشی است.
 
در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری و به‌ویژه سلطه بر زنان، هویت پیدا می‌کنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب و بهره‌کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی و فاقد اعتماد بنفس حقیقی می‌بیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی می‌دانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش می‌یابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی‌اش برای دیگران سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، زن نیز در اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن‌چنان‌که [[سیمون دو بووار|سیمون دوبوار]] گفته‌است: «زنان، زن زاده نمی‌شوند، بلکه به زن تبدیل می‌شوند».  
 
در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله می‌گیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابر می‌بیند، نه مرد زن را انسانی برابر می‌داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگی‌های ژنتیک و موروثی انسان است؛ مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد و زبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش می‌سازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می‌شود.  


در ادامه مریم رجوی در اقدام عجیب و متهورانهٔ دیگری به رغم اتهاماتی که می‌دانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج کرد. هر چند ازدواج او یک ازدواج معمول نبود اما هدف از آن از دیدگاه وی شکستن ساختارها و سنت‌های ارتجاعی و مردسالارانه توصیف می‌شود. وی می‌خواهد استقلال هویتی یک زن را به نسل گسترده‌ای از زنان که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران وارد سازمان مجاهدین شده‌اند اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان در ارتباط خود با مردان، یا باید مطیع قوانین حاکم بر جامعه باشند که وی آنرا مانع شکل‌گیری شخصیت مبارزاتی یک زن می‌داند که باید هویت مستقل در ارتباط با آرمان و هدف خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمان‌ها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی می‌کرد، به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. وی با این حرکت سنت‌شکنانه که منجر به واکنش‌های بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان می‌دهد که سمت‌گیری آنها، در شرایط پیچیدهٔ مبارزه با جمهوری اسلامی، بجای یک زندگی معمول که به طور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی به طور نمادین نشان می‌دهد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، مانع عمل خواهد کرد. او معتقد است که برای استمرار مبارزه در شرایط جدید باید با آرمان خود پیوند برقرار نمود.
ما تشخیص دادیم که ایدئولوژی جنسیت، یعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن توانایی‌های انسان است. وقتی که این مانع، در نتیجه یک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده‌شد، زنان به جای کنش‌پذیری و مسئولیت‌گریزی، مسئولیت‌پذیر شده و در سراسر جنبش، کلیدی‌ترین نقش‌ها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نیز توانستند بینش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند.  


مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری می‌داند، در مورد دشواری چنین اقدامی که می‌داند واکنش‌های بسیاری را برخواهد انگیخت می‌گوید: <blockquote>«این دوران کوتاه بر من سی سال گذشت!»</blockquote>نهایتاً با پیشنهاد مریم رجوی برای ازدواج با مسعود رجوی حلقهٔ آخر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین کامل شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ با مراسمی که در اورسوراواز در شمال پاریس برگزار شد به اطلاع عموم رسید. مریم رجوی در یکی از سخنرانی‌هایش در روز زن در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت، انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا می‌آیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظر انسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد بر زن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره‌کشی است. در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری و به‌ویژه سلطه بر زنان، هویت پیدا می‌کنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب و بهره‌کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی و فاقد اعتماد بنفس حقیقی می‌بیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی می‌دانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش می‌یابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی‌اش برای دیگران سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، زن نیز در اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن چنان‌که سیمون دوبوار گفته‌است: «زنان، زن زاده نمی‌شوند، بلکه به زن تبدیل می‌شوند». در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله می‌گیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابر می‌بیند، نه مرد زن را انسانی برابر می‌داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگی‌های ژنتیک و موروثی انسان است. مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد و زبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش می‌سازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می‌شود. ما تشخیص دادیم که ایدئولوژی جنسیت، یعنی همان نظرگاه ارتجاعی آخوندی به انسان، مانع بارز شدن توانایی‌های انسان است. وقتی که این مانع، در نتیجه یک مبارزه جمعی و طولانی در جنبش ما کنار زده‌شد، زنان به جای کنش‌پذیری و مسئولیت‌گریزی، مسئولیت‌پذیر شده و در سراسر جنبش، کلیدی‌ترین نقش‌ها را برعهده گرفتند و بعد از آن مردان نیز توانستند بینش و درک ارتجاعی از زن را از خود دور سازند و در عمل، مدافع آرمان برابری شوند. بله؛ این زنان هستند که باید ابتدا، قیمت آزادی و رهایی و باور به خود را بپردازند و بعد از این است که راه برای تغییر و رهایی مردان باز می‌شود».<ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> </blockquote>
بله؛ این زنان هستند که باید ابتدا، قیمت آزادی و رهایی و باور به خود را بپردازند و بعد از این است که راه برای تغییر و رهایی مردان باز می‌شود.» <ref>سخنرانی مریم رجوی بمناسبت روز جهانی زن ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - وبسایت [https://www.mojahedin.org/links/books/920518_Enghlab.pdf سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> </blockquote>


== انتقال مجاهدین خلق به عراق ==
== انتقال مجاهدین خلق به عراق ==
شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در یک جلسهٔ فوق‌العاده تصمیم گرفت محل اقامت مسؤل شورا از اروپا به عراق منتقل شود، بیانیهٔ شورای ملی مقاومت در این باره توضیح داد:<blockquote>«رژیم [[روح‌الله خمینی|خمینی]] می‌کوشد تا از یک سو، با راه‌انداختن حرکت‌های «مخالف» ساخت کارگاه‌های خاک گرفتهٔ قم یا امتیاز دادن به برگهای سیاسی سوخته و مدعیان بی‌اعتبار خود در خارج کشور، جنبش مقاومت انقلابی را منزوی کند، و از سوی دیگر، با توسل به شیوه‌های رایج خود، از جمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی، کشورهای دیگر را برای فلج‌کردن جنبش انقلابی تحت فشار قرار دهد…».<ref>اطلاعیهٔ شورای ملی مقاومت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵</ref></blockquote>
[[شورای ملی مقاومت ایران]] در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در یک جلسهٔ فوق‌العاده تصمیم گرفت محل اقامت مسؤل شورا از اروپا به عراق منتقل شود، بیانیهٔ شورای ملی مقاومت در این باره توضیح داد:<blockquote>«رژیم [[روح‌الله خمینی|خمینی]] می‌کوشد تا از یک سو، با راه‌انداختن حرکت‌های «مخالف» ساخت کارگاه‌های خاک گرفتهٔ قم یا امتیاز دادن به برگهای سیاسی سوخته و مدعیان بی‌اعتبار خود در خارج کشور، جنبش مقاومت انقلابی را منزوی کند، و از سوی دیگر، با توسل به شیوه‌های رایج خود، از جمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی، کشورهای دیگر را برای فلج‌کردن جنبش انقلابی تحت فشار قرار دهد…» <ref>اطلاعیهٔ شورای ملی مقاومت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵</ref></blockquote>


=== عملیات تروریستی علیه مسعود رجوی ===
=== عملیات تروریستی علیه مسعود رجوی ===
دولت ایران در آن زمان شرط عادی‌سازی روابط خود با دولت فرانسه را اخراج مجاهدین، می‌دانست، همچینی آزاد‌ی گروگان‌های فرانسوی در لبنان هم منوط به اخراج مسعود رجوی بود.
دولت ایران در آن زمان شرط عادی‌سازی روابط خود با دولت فرانسه را اخراج مجاهدین، می‌دانست، همچینی آزاد‌ی گروگان‌های فرانسوی در لبنان هم منوط به اخراج مسعود رجوی بود.


رفسنجانی که آن زمان ریاست مجلس ایران را به عهده داشت در دیدار با کاردار فرانسه در تهران گفت: <blockquote>«اکنون فرانسه به شدت متهم است که از تروریست‌ها حمایت می‌کند، این عذر را که بگویید ما پناهندهٔ سیاسی می‌پذیریم، حرفی بیش نیست…»<ref>رادیو دولتی ایران - ۱۱ فروردین ۱۳۶۴</ref></blockquote>روزنامه القبس کویت دربارهٔ اقدامات دولت فرانسه در رابطه با مجاهدین نوشت:<ref>روزنامه کویتی القبس ۲۱ فروردین ۱۳۶۵</ref><blockquote>«مقامات فرانسوی اخیراً یک سلسله تدابیر جدید به منظور کاستن از دامنهٔ فعالیت‌های مخالفان رژیم ایران در آن کشور و یا پایان دادن به فعالیت‌های آنها اتخاذ کرده‌اند»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این زمینه نوشت:<ref>روزنامه فرانسوی لوموند ۲۲ فروردین ۱۳۶۵–۱۱ آوریل ۱۹۸۶</ref><blockquote>«... آقای پاندرو، قائم مقام وزیر امنیت فرانسه مانند نفر پیش از خود در این پست، نمی‌اندیشد و تحت نظر قرار دادن رهبر مقاومت ایران (مسعود رجوی) را مورد بررسی قرار داده‌است…»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیک»، به نقل از ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه گفت:<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵–۲۲ می ۱۹۸۶</ref><blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیت‌های پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراک به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز، را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدکرد که از زیاده‌روی‌های برخی از پناهندگان ایرانی که بی‌طرفی را که هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شده‌اند، رعایت نمی‌کنند، جلوگیری شود».</blockquote>در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۴، هفته‌نامه فرانسوی VSD در مقاله‌ای تحت‌عنوان «تهران خواسته‌هایش را افزایش می‌دهد، بهای هول‌انگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. به‌عنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا به‌حال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده‌است، این‌خطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدون‌دفاع می‌ماند».</blockquote>
رفسنجانی که آن زمان ریاست مجلس ایران را به عهده داشت در دیدار با کاردار فرانسه در تهران گفت: <blockquote>«اکنون فرانسه به شدت متهم است که از تروریست‌ها حمایت می‌کند، این عذر را که بگویید ما پناهندهٔ سیاسی می‌پذیریم، حرفی بیش نیست…»<ref>رادیو دولتی ایران - ۱۱ فروردین ۱۳۶۴</ref></blockquote>روزنامه القبس کویت دربارهٔ اقدامات دولت فرانسه در رابطه با مجاهدین نوشت:<ref>روزنامه کویتی القبس ۲۱ فروردین ۱۳۶۵</ref><blockquote>«مقامات فرانسوی اخیراً یک سلسله تدابیر جدید به منظور کاستن از دامنهٔ فعالیت‌های مخالفان رژیم ایران در آن کشور و یا پایان دادن به فعالیت‌های آنها اتخاذ کرده‌اند.»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این زمینه نوشت:<ref>روزنامه فرانسوی لوموند ۲۲ فروردین ۱۳۶۵–۱۱ آوریل ۱۹۸۶</ref><blockquote>«... آقای پاندرو، قائم مقام وزیر امنیت فرانسه مانند نفر پیش از خود در این پست، نمی‌اندیشد و تحت نظر قرار دادن رهبر مقاومت ایران (مسعود رجوی) را مورد بررسی قرار داده‌است…»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد.»</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیک»، به نقل از ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه گفت:<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵–۲۲ می ۱۹۸۶</ref><blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیت‌های پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراک به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدکرد که از زیاده‌روی‌های برخی از پناهندگان ایرانی که بی‌طرفی را که هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شده‌اند، رعایت نمی‌کنند، جلوگیری شود.»</blockquote>در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۴، هفته‌نامه فرانسوی VSD در مقاله‌ای تحت‌عنوان «تهران خواسته‌هایش را افزایش می‌دهد، بهای هول‌انگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. به‌عنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا به‌حال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده‌است، این‌خطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدون‌دفاع می‌ماند.»</blockquote>
[[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|alt=مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]]
در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شب‌هنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین این‌انفجار را یک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۸۰</ref>[[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|alt=مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]]رولان‌ژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابی به‌نام «قاتلان بدون‌مرز» از طرح‌های دیگری برای ازمیان‌برداشتن مسعودرجوی خبر داد.<ref>کتاب «قاتلان بدون‌مرز» نوشته رولان ژاکار</ref>
در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شب‌هنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین این‌انفجار را یک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۸۰</ref>


رولان‌ژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابش به‌نام «قاتلان بدون‌مرز» از طرح‌های دیگری برای ازمیان‌برداشتن مسعودرجوی خبر داد.<ref>کتاب «قاتلان بدون‌مرز» نوشته رولان ژاکار</ref>
به موازات فعالیتهای جمهوری اسلامی برای استرداد مسعود رجوی، حکومت ایران یک‌رشته طرحهای تروریستی علیه او را دنبال می‌کرد. این‌طرحها که تعداد آنها به۲۶مورد می‌رسید، در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۴ توسط شورای ملی مقاومت افشا شدند.


به موازات فعالیتهای جمهوری اسلامی برای استرداد مسعود رجوی، حکومت ایران یک‌رشته طرحهای تروریستی علیه او را دنبال می‌کرد. این‌طرحها که تعداد آنها به۲۶مورد می‌رسید، در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۴ توسط شورای ملی مقاومت افشا شدند. در سال۲۰۰۰ هم یک‌کتاب پرفروش به‌نام '''«جاسوس خدا»''' در فرانسه که توسط «'''پاتریک‌راپیه'''»، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه فرانسوی '''ژورنال‌دودیمانش'''، با همکاری دو مأمور سرویس ضدجاسوسی فرانسه (DST) نوشته شده بود، ماجرای دست‌داشتن جمهوری اسلامی و به‌طورمشخص، سفارت آن در پاریس را در چندعملیات تروریستی، که برای ترور مسعود رجوی طراحی شده بود، در ۴۲۰صفحه و با ذکر جزئیات بازگو کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/ وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
در سال۲۰۰۰ هم یک‌کتاب پرفروش به‌نام '''«جاسوس خدا»''' در فرانسه که توسط «'''پاتریک‌راپیه'''»، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه فرانسوی '''ژورنال‌دودیمانش'''، با همکاری دو مأمور سرویس ضدجاسوسی فرانسه (DST) نوشته شده بود، ماجرای دست‌داشتن جمهوری اسلامی و به‌طورمشخص، سفارت آن در پاریس را در چندعملیات تروریستی، که برای ترور مسعود رجوی طراحی شده بود، در ۴۲۰صفحه و با ذکر جزئیات بازگو کرد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/ وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


در یک نگاه کلی می‌توان دید که نبرد سنگینی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و دولت ایران برای حضور مجاهدین در خاک فرانسه درگرفته بود، میزبان فرانسوی هم تمایل چندانی برای حضور این میهمان از خودش نشان نمی‌داد، همچنین مسعود رجوی قصد داشت ارتش آزادیبخش را در عراق تأسیس و رزمندگانش را در مرزهای ایران مستقر بودند ساماندهی کند.
در یک نگاه کلی می‌توان دید که نبرد سنگینی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و دولت ایران برای حضور مجاهدین در خاک فرانسه درگرفته بود، میزبان فرانسوی هم تمایلی برای حضور این میهمان از خودش نشان نمی‌داد، همچنین مسعود رجوی قصد داشت [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]] را در عراق تأسیس و رزمندگانی را که در مرزهای ایران مستقر بودند ساماندهی کند.


=== سفر مسعود رجوی به عراق<ref>کتاب دموکراسی خیانت‌شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۷۹</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/events/5577 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> ===
=== سفر مسعود رجوی به عراق<ref>کتاب دموکراسی خیانت‌شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۷۹</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/events/5577 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> ===
روز ۱۷ خردادماه ۱‍۳۶۵ مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت با تعداد کمی از همراهانش، از فرودگاه اورو (EVRO) پاریس را به مقصد عراق ترک کرد، به این ترتیب محل اقامت مسؤل شورای ملی مقاومت از پاریس به بغداد جابجا شد. در آن دوران اخراج مجاهدین از پاریس خواست مبرم دولت ایران بود،
روز ۱۷ خردادماه ۱‍۳۶۵ مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت با تعداد کمی از همراهانش، از فرودگاه اورو (EVRO) پاریس را به مقصد عراق ترک کرد، به این ترتیب محل اقامت مسؤل شورای ملی مقاومت از پاریس به بغداد جابجا شد. در آن دوران اخراج مجاهدین از پاریس خواست مبرم دولت ایران بود،


در چنین شرایطی بود که شورای ملی مقاومت در اجلاس فوق‌العاده روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵، به‌اتفاق‌آرا تصمیم گرفت که مسئول شورا به کشور عراق عزیمت کند.
در چنین شرایطی بود که شورای ملی مقاومت در اجلاس فوق‌العاده روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵، به‌اتفاق آرا تصمیم گرفت که مسئول شورا به کشور عراق عزیمت کند.


مسعود رجوی در فرودگاه مورد استقبال طه‌یاسین رمضان نایب اول نخست وزیر عراق به نمایندگی از سوی رئیس جمهور وقت این کشور، قرار گرفت، در هیئت استقبال، وزیران خارجه، کشور، فرهنگ و تبلیغات، آموزش عالی و بازرگانی به همراه طه‌یاسین رمضان بودند. مسعود رجوی مستقیماً از فرودگاه به زیارت نجف و کربلا رفت.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/events/5577 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
مسعود رجوی در فرودگاه مورد استقبال طه‌یاسین رمضان نایب اول نخست وزیر عراق به نمایندگی از سوی رئیس جمهور وقت این کشور، قرار گرفت، در هیئت استقبال، وزیران خارجه، کشور، فرهنگ و تبلیغات، آموزش عالی و بازرگانی به همراه طه‌یاسین رمضان بودند. مسعود رجوی مستقیماً از فرودگاه به زیارت نجف و کربلا رفت.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/events/5577 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


== سازمان مجاهدین در جنگ ایران و عراق ==
== سازمان مجاهدین در جنگ ایران و عراق ==
جنگ ایران و عراق (شروع ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ پایان ۲۹ مرداد ۱۳۶۷)، بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام، طولانی‌ترین جنگ در قرن بیستم بود، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نیروهای ارتش عراق به خاک ایران حمله کردند، همزمان نیروی هوای دولت عراق هم چندین فرودگاه کشور را مورد حمله قرار دادند، این شروع جنگی طولانی و فرسایشی بود که امکانات دو کشور را می‌بلعید و از بین می‌برد.
[[جنگ ایران و عراق]] (شروع ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ پایان ۲۹ مرداد ۱۳۶۷)، بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام، طولانی‌ترین جنگ در قرن بیستم بود، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نیروهای ارتش عراق به خاک ایران حمله کردند، هم‌زمان نیروی هوایی عراق هم چندین فرودگاه کشور را مورد حمله قرار دادند، این شروع جنگی طولانی و فرسایشی بود که امکانات دو کشور را می‌بلعید و از بین می‌برد.


=== زمینه‌های آغاز جنگ ===
=== زمینه‌های آغاز جنگ ===
دربارهٔ دلایل شروع این جنگ باید به حوادث و اتفاقات قبل از شروع جنگ توجه شود، طرف عراقی و طرف ایرانی هر کدام دیگری را متهم می‌کنند که عامل و محرک شروع کننده جنگ بوده‌است،
دربارهٔ دلایل شروع این جنگ باید به حوادث و اتفاقات قبل از شروع جنگ توجه شود، طرف عراقی و طرف ایرانی هر کدام دیگری را متهم می‌کنند که عامل و محرک شروع کننده جنگ بوده‌است،[[پرونده:خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد.jpg|جایگزین=خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد|بندانگشتی|خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد]]


خمینی در نخستین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) گفت:<ref>جلد ۱۲ صحیفه خمینی، از صفحه ۱۴۶ تا صفحه ۱۴۸ و سایت جامع [[روح‌الله خمینی|خمینی]] [http://emam.com/posts/view/2265]</ref><blockquote>«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم»</blockquote>همچنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی تلویزیونی به صدام اشاره کرد و گفت:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۰</ref><blockquote>«صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد باید، بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود می‌کند.</blockquote><blockquote>ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست. ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده‌است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است».</blockquote>
خمینی در نخستین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) گفت:<ref>جلد ۱۲ صحیفه خمینی، از صفحه ۱۴۶ تا صفحه ۱۴۸ و سایت جامع [[روح‌الله خمینی|خمینی]] [http://emam.com/posts/view/2265]</ref><blockquote>«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم.»</blockquote>هم‌چنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی تلویزیونی به صدام اشاره کرد و گفت:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۰</ref><blockquote>«صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد باید، بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود می‌کند.
[[پرونده:خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد.jpg|جایگزین=خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد|بندانگشتی|خمینی به ارتش عراق فرمان قیام داد]]
خمینی سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۴</ref><blockquote>«صاحب منصب‌های خوب ما داریم در عراق. صاحب منصب‌های صحیح و متدین هستند. خود آن‌ها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آن‌ها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد».</blockquote>دولت عراق هم برخی علمای شیعه را عامل ایران می‌دانست بر این اساس محمدباقر صدر را اعدام کرد.


خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن محمد‌باقر صدر، بار دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند:
ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید.


<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول‌اللّه ـ صلی‌اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند. من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگان‌ها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند».<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref> </blockquote>صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملاً از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد.
ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست.
 
ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده‌است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است».</blockquote>
خمینی سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۴</ref><blockquote>«صاحب منصب‌های خوب ما داریم در عراق. صاحب منصب‌های صحیح و متدین هستند. خود آن‌ها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آن‌ها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد».</blockquote>دولت عراق هم برخی علمای شیعه را عامل ایران می‌دانست بر این اساس محمدباقر صدر را اعدام کرد. خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن محمد‌باقر صدر، بار دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند:
 
<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول‌اللّه ـ صلی‌اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.  
 
من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگان‌ها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند».<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref> </blockquote>صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملاً از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد.


=== رد پیشنهادات آتش‌بس توسط خمینی ===
=== رد پیشنهادات آتش‌بس توسط خمینی ===
خط ۵۳۶: خط ۵۴۵:
شورای امنیت ۷ روز پس از آغاز جنگ قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را رد کرد، فتح خرمشهر و عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران نقطه عطف مهمی در سرنوشت جنگ به‌شمار می‌رفت، در این زمان در عرصهٔ بین‌المللی شورای امنیت قطعنامه ۵۲۲ راتصویب کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق مجدداً آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] این قطعنامه را هم نپذیرفت.
شورای امنیت ۷ روز پس از آغاز جنگ قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را رد کرد، فتح خرمشهر و عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران نقطه عطف مهمی در سرنوشت جنگ به‌شمار می‌رفت، در این زمان در عرصهٔ بین‌المللی شورای امنیت قطعنامه ۵۲۲ راتصویب کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق مجدداً آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] این قطعنامه را هم نپذیرفت.


عربستان سعودی پیشنهاد پرداخت مبلغ کلانی به میزان ۶۰ میلیارد دلار غرامت جنگ کرد تا ایران به جنگ خاتمه بدهد اما ایران قبول نکرد رفسنجانی در این مورد گفت:<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰</ref><blockquote>«این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمی‌کنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است».</blockquote>هشتم مهر ۱۳۵۹ اولین هیئت سازمان کنفرانس اسلامی (متشکل از شخصیت‌هایی چون یاسر عرفات و محمد ضیاء‌الحق) به تهران آمد و درخواست آتش‌بس فوری در جنگ داشت که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. این در حالی بود که روز بعد، این هیئت به بغداد سفر کرد و صدام حسین پیشنهاد آتش‌بس را پذیرفت. بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیئت کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء‌الحق، یاسر عرفات و …) به تهران، برای برقراری آتش‌بس صورت گرفت که باز بی‌نتیجه بود.<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130922_l39_iran-iraq_war_yaghoobi بی‌بی‌سی فارسی]</ref>
عربستان سعودی پیشنهاد پرداخت مبلغ کلانی به میزان ۶۰ میلیارد دلار غرامت جنگ کرد تا ایران به جنگ خاتمه بدهد اما ایران قبول نکرد رفسنجانی در این مورد گفت:<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰</ref><blockquote>«این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمی‌کنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است».</blockquote>هشتم مهر ۱۳۵۹ اولین هیئت سازمان کنفرانس اسلامی (متشکل از شخصیت‌هایی چون [[یاسر عرفات]] و محمد ضیاء‌الحق) به تهران آمد و درخواست آتش‌بس فوری در جنگ داشت که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. این در حالی بود که روز بعد، این هیئت به بغداد سفر کرد و صدام حسین پیشنهاد آتش‌بس را پذیرفت. بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیئت کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء‌الحق، یاسر عرفات و …) به تهران، برای برقراری آتش‌بس صورت گرفت که باز بی‌نتیجه بود.<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130922_l39_iran-iraq_war_yaghoobi بی‌بی‌سی فارسی]</ref>


به این ترتیب جنگ به مدت ۸ سال ادامه پیدا کرد، بنا بر آمارهای غیررسمی، در طرف ایرانی نزدیک به ۲ میلیون کشته و مجروح، نابودی ۵۰ شهر، نابودی ۳۰۰ روستا و خسارت ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آثار جنگ بود.
به این ترتیب جنگ به مدت ۸ سال ادامه پیدا کرد، بنا بر آمارهای غیررسمی، در طرف ایرانی نزدیک به ۲ میلیون کشته و مجروح، نابودی ۵۰ شهر، نابودی ۳۰۰ روستا و خسارت ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آثار جنگ بود.


مقامات دولت ایران بعدها اهمیت جنگ و این که چرا حاضر نبودند آتش‌بس را بپذیرند، را توضیح دادند در این زمینه جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران گفت:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فکر می‌کنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود که انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/206211 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>فشارهای بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق ادامه داشت. شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۶ قطعنامه ۵۹۸ را به منظور پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد، اما علی‌رغم پذیرش این قطعنامه از طرف عراقی، دولت ایران آن را نپذیرفت،
مقامات دولت ایران بعدها اهمیت جنگ و این که چرا حاضر نبودند آتش‌بس را بپذیرند، را توضیح دادند در این زمینه جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران گفت:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فکر می‌کنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود که انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/206211 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>فشارهای بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق ادامه داشت. شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۶ قطعنامه ۵۹۸ را به منظور پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد؛ اما با وجود پذیرش این قطعنامه از طرف عراقی، خمینی آن‌را نپذیرفت،


نهایتاً روح‌الله خمینی پس از یکی از عملیات‌های مجاهدین به نام چلچراغ که پیشروی زیادی در خاک ایران داشته و بیم آن می‌رفت در گام بعدی به پایتخت کشیده شود، برای بسته شدن مرزهای ایران عراق، اقدام به پذیرش آتش‌بس نموده و آنرا جام زهر توصیف نمود. او گفت دلیل پذیرش آتش‌بس را بعدها خواهد گفت.
خمینی نهایتاً پس از یکی از عملیات‌های مجاهدین به نام چلچراغ که پیشروی زیادی در خاک ایران داشته و بیم آن می‌رفت در گام بعدی به پایتخت کشیده شود، برای بسته شدن مرزهای ایران و عراق، به‌طور ناگهانی اقدام به پذیرش آتش‌بس نموده و آنرا جام زهر توصیف نمود. او گفت دلیل پذیرش آتش‌بس را بعدها خواهد گفت؛ اما هرگز چیزی نگفت!


رفسنجانی در این رابطه می‌گوید:
رفسنجانی در این رابطه می‌گوید:
خط ۵۴۸: خط ۵۵۷:
<blockquote>امام دنبال صلحند ما دنبال صلحیم تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چیه بعضیهاشو شما میدونید بعضیهاشم نمی‌دونید؛ و هنوزم نمی‌تونیم همه چیزو بگیم و یک عنصر نظامی این حقیقتو باید بپذیره که همیشه گفتن همه چیز برای جامعه مصلحت نیست. در زمان خودش گفته خواهد‌شد. الان مصحلت نیست توضیح بدیم به مردم…</blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سالها بعد راز آنرا اینچنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌ای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت‌آمیز انجام داده‌بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده‌بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>
<blockquote>امام دنبال صلحند ما دنبال صلحیم تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چیه بعضیهاشو شما میدونید بعضیهاشم نمی‌دونید؛ و هنوزم نمی‌تونیم همه چیزو بگیم و یک عنصر نظامی این حقیقتو باید بپذیره که همیشه گفتن همه چیز برای جامعه مصلحت نیست. در زمان خودش گفته خواهد‌شد. الان مصحلت نیست توضیح بدیم به مردم…</blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سالها بعد راز آنرا اینچنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌ای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت‌آمیز انجام داده‌بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده‌بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>


=== طرح صلح شورای ملی مقاومت<ref>[[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]</ref> ===
=== [[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]<ref>[[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]</ref> ===
شورای ملی مقاومت ایران در بحبوحهٔ جنگ ایران و عراق با دولت سابق عراق بیانیهٔ صلح امضا کرده بود. در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۶۱ طارق عزیز نایب نخست‌وزیر وقت عراق با مسعود رجوی در محل اقامتش، اورسوراواز، در شمال پاریس، دیدار کرد، این دیدار مقدمه‌ای برای امضای بیانیهٔ صلح بین دو طرف بود، هدف از این بیانیه یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۷۷</ref>
شورای ملی مقاومت ایران در بحبوحهٔ جنگ ایران و عراق با دولت سابق عراق بیانیهٔ صلح امضا کرده بود. در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۶۱ طارق عزیز نایب نخست‌وزیر وقت عراق با مسعود رجوی در محل اقامتش، اورسوراواز، در شمال پاریس، دیدار کرد، این دیدار مقدمه‌ای برای امضای [[طرح صلح شورای ملی مقاومت|بیانیهٔ صلح بین دو طرف]] بود، هدف از این بیانیه یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۷۷</ref>
[[پرونده:امضای طرح صلح با طارق عزیز.JPG|جایگزین=امضای قرارداد صلح بین نماینده شورای ملی مقاومت و طارق عزیز|بندانگشتی|بیانیه مشترک طارق عزیز و مسئول شورای ملی مقاومت]]
[[پرونده:امضای طرح صلح با طارق عزیز.JPG|جایگزین=امضای قرارداد صلح بین نماینده شورای ملی مقاومت و طارق عزیز|بندانگشتی|بیانیه مشترک طارق عزیز و مسئول شورای ملی مقاومت]]
بعد از این دیدار و به رسمیت شناخته شدن قرارداد الجزایر توسط طرف عراقی طرح کلی صلح مورد موافقت طرفین قرار گرفت:<ref>وبسایت [https://iranncr.org/اسناد-شورا/طرح‌ها-و-مصوبات/128-طرح-صلح-شورای-ملی-مقاومت.html شورای ملی مقاومت  ایران]</ref>
بعد از این دیدار و به رسمیت شناخته شدن قرارداد الجزایر توسط طرف عراقی طرح کلی صلح مورد موافقت طرفین قرار گرفت:<ref>وبسایت [https://iranncr.org/اسناد-شورا/طرح‌ها-و-مصوبات/128-طرح-صلح-شورای-ملی-مقاومت.html شورای ملی مقاومت  ایران]</ref>
خط ۵۵۶: خط ۵۶۵:
به دنبال ملاقات آقای طارق عزیز نایب نخست‌وزیر عراق با آقای مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت و صدور بیانیهٔ مشترک ۱۹دیماه۱۳۶۱ مبنی بر استقرار صلح عادلانه و حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات دو کشور از طریق مذاکرات مستقیم براساس تمامیت ارضی، استقلال کامل، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، احترام به ارادهٔ آزاد دو ملت ایران و عراق، روابط حسن همجواری و همکاری متقابل در خدمت آزادی، صلح و ترقی و ثبات منطقه؛ شورای ملی مقاومت قرارداد ۱۹۷۵ (الجزایر) و مزرهای زمینی و رودخانه‌ای مندرج در این قرارداد را مبنای صلح عادلانه و پایدار اعلام می‌کند. لکن بدیهی است این پذیرش ملازم با عدم هرگونه مداخله در امور داخلی یکدیگر است؛ بنابراین شورای ملی مقاومت در عین تأکید بر ضرورت مصونیت مرزها از هرگونه تجاوز، هرگونه مقاوله‌نامه و یا پروتکل مداخله‌جویانه و سرکوبگرانه منضم به قرارداد ۱۹۷۵ را مردود می‌شناسد. اعم از این‌که چنین مقاوله‌نامه یا پروتکلی سرّی یا علنی باشد.
به دنبال ملاقات آقای طارق عزیز نایب نخست‌وزیر عراق با آقای مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت و صدور بیانیهٔ مشترک ۱۹دیماه۱۳۶۱ مبنی بر استقرار صلح عادلانه و حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات دو کشور از طریق مذاکرات مستقیم براساس تمامیت ارضی، استقلال کامل، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، احترام به ارادهٔ آزاد دو ملت ایران و عراق، روابط حسن همجواری و همکاری متقابل در خدمت آزادی، صلح و ترقی و ثبات منطقه؛ شورای ملی مقاومت قرارداد ۱۹۷۵ (الجزایر) و مزرهای زمینی و رودخانه‌ای مندرج در این قرارداد را مبنای صلح عادلانه و پایدار اعلام می‌کند. لکن بدیهی است این پذیرش ملازم با عدم هرگونه مداخله در امور داخلی یکدیگر است؛ بنابراین شورای ملی مقاومت در عین تأکید بر ضرورت مصونیت مرزها از هرگونه تجاوز، هرگونه مقاوله‌نامه و یا پروتکل مداخله‌جویانه و سرکوبگرانه منضم به قرارداد ۱۹۷۵ را مردود می‌شناسد. اعم از این‌که چنین مقاوله‌نامه یا پروتکلی سرّی یا علنی باشد.


شورای ملی مقاومت که برای استقلال و صلح و آزادی در ایران مبارزه می‌کند، در پی ۶ماه بررسی و پس از انجام مطالعات و مشورتهای جامع به منظور دستیابی به یک صلح عادلانه ـ که در قدم اول به ملاقات نایب نخست‌وزیر عراق با مسئول شورا و صدور بیانیهٔ مشترک منجر گردید ـ اکنون پیشنهاد خود دربارهٔ «طرح کلی صلح» را برای اطلاع دولت عراق، سازمان ملل متحد، جنبش کشورهای غیرمتعهد، کنفرانس اسلامی و نیز برای آگاهی دو ملت ایران و عراق و همهٔ‌ طرفداران صلح در منطقه و جهان به شرح زیر اعلام می‌نماید:
شورای ملی مقاومت که برای استقلال و صلح و آزادی در ایران مبارزه می‌کند، در پی ۶ماه بررسی و پس از انجام مطالعات و مشورتهای جامع به منظور دستیابی به یک صلح عادلانه ـ که در قدم اول به ملاقات نایب نخست‌وزیر عراق با مسئول شورا و صدور بیانیهٔ مشترک منجر گردید ـ اکنون پیشنهاد خود دربارهٔ «طرح کلی صلح» را برای اطلاع دولت عراق، سازمان ملل متحد، جنبش کشورهای غیرمتعهد، کنفرانس اسلامی و نیز برای آگاهی دو ملت ایران و عراق و همهٔ‌ طرفداران صلح در منطقه و جهان به شرح زیر اعلام می‌نماید:<blockquote>
# اعلان فوری آتش‌بس بین کلیهٔ نیروهای دو کشور در زمین، هوا و دریا
# اعلان فوری آتش‌بس بین کلیهٔ نیروهای دو کشور در زمین، هوا و دریا
# تشکیل کمیسیون نظارت بر آتش‌بس وعقب‌نشینی تحت نظر یک مرجع مرضی‌الطرفین یا دبیرکل ملل متحد
# تشکیل کمیسیون نظارت بر آتش‌بس وعقب‌نشینی تحت نظر یک مرجع مرضی‌الطرفین یا دبیرکل ملل متحد
خط ۵۶۵: خط ۵۷۴:
# تنظیم قرارداد قطعی صلح بین دو کشور، بر مبنای احترام کامل به حاکمیت و استقلال ملی، تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، حسن همجواری و مصونیت مرزها از تجاوز
# تنظیم قرارداد قطعی صلح بین دو کشور، بر مبنای احترام کامل به حاکمیت و استقلال ملی، تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، حسن همجواری و مصونیت مرزها از تجاوز
[[پرونده:ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|[[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]]]
[[پرونده:ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|[[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]]]
[[پرونده:عملیات فروغ جاویدان.jpg|alt=اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در عملیات فروغ جاویدان|بندانگشتی|عملیات فروغ جاویدان]]
<nowiki>*</nowiki> طرح حاضر در یک مقدمه و ۷بند به اتفاق آرا در شورای ملی مقاومت به تصویب رسیده‌است.
<nowiki>*</nowiki> طرح حاضر در یک مقدمه و ۷بند به اتفاق آرا در شورای ملی مقاومت به تصویب رسیده‌است.


خط ۵۷۱: خط ۵۸۱:
مسعود رجوی
مسعود رجوی


۲۲ اسفند ۱۳۶۱
۲۲ اسفند ۱۳۶۱</blockquote>


=== تأسیس ارتش آزادی‌بخش ===
=== تأسیس ارتش آزادی‌بخش ===
در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تأسیس کرد. سازمان مجاهدین خلق تا آن زمان از نیروی نظامی خود برای ضربه زدن به نیروهای نظامی دولت ایران استفاده می‌کردند، اما کارها و عملیات آنها پراکنده و در مقیاس کوچک بود، مسعود رجوی تصمیم گرفته بود تا با تأسیس [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]، حملات تعیین‌کننده‌تری علیه نیروهای نظامی ایران به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی داشته باشد. مجاهدین همچنین هدف خودشان از حملات را، از کار انداختن ماشین جنگی خمینی اعلام کرده بودند.
در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تأسیس کرد. سازمان مجاهدین خلق تا آن زمان از نیروی نظامی خود برای ضربه زدن به نیروهای نظامی دولت ایران استفاده می‌کردند، اما کارها و عملیات آنها پراکنده و در مقیاس کوچک بود، مسعود رجوی تصمیم گرفته بود تا با تأسیس [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]، حملات تعیین‌کننده‌تری علیه نیروهای نظامی ایران به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی داشته باشد. مجاهدین همچنین هدف خودشان از حملات را، از کار انداختن ماشین جنگی خمینی اعلام کرده بودند.
[[پرونده:عملیات فروغ جاویدان.jpg|alt=اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در عملیات فروغ جاویدان|بندانگشتی|عملیات فروغ جاویدان]]
 
ارتش آزادیبخش چند عملیات بزرگ انجام داد که آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان از جمله آنهاست.
ارتش آزادیبخش چند عملیات بزرگ انجام داد که آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان از جمله آنهاست.


خط ۵۸۳: خط ۵۹۳:


== جنگ اول خلیج فارس ==
== جنگ اول خلیج فارس ==
روز ۱۱ مردادماه ۱۳۶۹ (۲ اوت ۱۹۹۰) ارتش عراق به کویت حمله کرد و این کشور را به اشغال خودش درآورد، این حمله باعث شروع تنش و بحرانی شد که تمام منطقهٔ خلیج فارس را دربر گرفت، بحرانی که منجر به شروع یک جنگ و ضربه نظامی به دولت سابق عراق شد، این حملات دشمن دیرینهٔ دولت ایران را بسیار تضعیف کرد، که این امر به نفع دولت ایران انجامید.
روز ۱۱ مردادماه ۱۳۶۹ (۲ اوت ۱۹۹۰) ارتش عراق به کویت حمله کرد و این کشور را به اشغال خودش درآورد، این حمله باعث شروع تنش و بحرانی شد که تمام منطقهٔ [[خلیج فارس]] را دربر گرفت، بحرانی که منجر به شروع یک جنگ و ضربه نظامی به دولت سابق عراق شد، این حملات دشمن دیرینهٔ دولت ایران را بسیار تضعیف کرد، که این امر به نفع دولت ایران انجامید.


موسوی اردبیلی در نماز جمعه تهران گفت:<ref>رادیوی دولتی ایران- ۲۳ شهریور ۱۳۶۹</ref><blockquote>«این روزها روزهای خوشی به ما می‌گذرد، روزهای بسیار خوش … روزهای خوبی است، مگر ما چه می‌خواستیم؟ مگر ما غیر از این می‌خواستیم؟»</blockquote>از آنجا که دولت وقت عراق حاضر نشد از کویت عقب‌نشینی کند، روز ۲۶ دی‌ماه ۱۳۶۹ بمباران‌های حیرت‌انگیز عراق توسط نیروهای چند ملیتی شروع شد و تا ۹ اسفند ۱۳۶۹ ادامه یافت. در این تاریخ آتش‌بس بین دولت سابق عراق و نیروهای چندملیتی انجام شد و بمباران‌های مهیب متوقف شد.
موسوی اردبیلی در نماز جمعه تهران گفت:<ref>رادیوی دولتی ایران- ۲۳ شهریور ۱۳۶۹</ref><blockquote>«این روزها روزهای خوشی به ما می‌گذرد، روزهای بسیار خوش … روزهای خوبی است، مگر ما چه می‌خواستیم؟ مگر ما غیر از این می‌خواستیم؟»</blockquote>از آنجا که دولت وقت عراق حاضر نشد از کویت عقب‌نشینی کند، روز ۲۶ دی‌ماه ۱۳۶۹ بمباران‌های حیرت‌انگیز عراق توسط نیروهای چند ملیتی شروع شد و تا ۹ اسفند ۱۳۶۹ ادامه یافت. در این تاریخ آتش‌بس بین دولت سابق عراق و نیروهای چندملیتی انجام شد و بمباران‌های مهیب متوقف شد.
خط ۵۸۹: خط ۵۹۹:
سازمان مجاهدین خلق ایران هم که در عراق مستقر بود، نمی‌توانست از این بحران، تأثیر نپذیرد، آنها برای پرهیز از هر گونه درگیری نظامی با هر نیرویی، در منطقه‌ای در اطراف کرکوک تجمع کردند. آنها دولت آمریکا را هم از مختصات قرارگاه‌هایشان مطلع نمودند.
سازمان مجاهدین خلق ایران هم که در عراق مستقر بود، نمی‌توانست از این بحران، تأثیر نپذیرد، آنها برای پرهیز از هر گونه درگیری نظامی با هر نیرویی، در منطقه‌ای در اطراف کرکوک تجمع کردند. آنها دولت آمریکا را هم از مختصات قرارگاه‌هایشان مطلع نمودند.


=== عملیات مروارید ===
=== [[عملیات مروارید]] ===
عملیات مروارید سلسله درگیری‌هایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد.
عملیات مروارید سلسله درگیری‌هایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد.


۴۸۰

ویرایش