کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]


'''شهلا فردوست'''، (متولد سال ۱۳۳۴، شیراز - درگذشته ۱۳۶۰، تهران) ورزشکار و عضو تیم ملی تنیس روی میز زنان ایران، با ایمان راسخ به آرمان‌های سازمان مجاهدین خلق، در سال ۱۳۶۰ توسط رژیم جمهوری اسلامی به جوخه اعدام سپرده شد. متولد شیراز و دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران، شهلا از دوران دانشجویی در مبارزات سیاسی فعال بود. وی همراه با کودک شیرخوارش در سال ۱۳۶۰ دستگیر شد و پس از تحمل شکنجه‌های شدید در زندان اوین و قزل‌حصار، در شرایطی که به خانواده‌اش وعده آزادی داده شده بود، بی‌شرمانه اعدام شد. شهلا فردوست نماد مقاومت و ایستادگی زنان مجاهد است که در برابر فشارهای رژیم تسلیم نشد و تا پای جان بر سر آرمان‌های خود ایستاد. زندگی و شهادت او داستانی از فداکاری و شجاعت زنان ایرانی در برابر سرکوب‌های خشونت‌آمیز است و یاد او همچون فروغی در تاریخ زنان آزادی‌خواه ایران خواهد درخشید.


چکیده
شهلا فردوست: قهرمان ملی تنیس روی میز و زن مجاهد در تاریخ معاصر ایران
 
شهلا فردوست (معروف به اکرم) یکی از زنان برجسته و قهرمان ورزش ایران و همزمان رزمنده‌ای وفادار به آرمان‌های آزادی بود که در سال ۱۳۶۰ توسط رژیم جمهوری اسلامی به شهادت رسید. او با وجود جایگاه ورزشی خود به عنوان عضو تیم ملی تنیس روی میز زنان ایران، فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی فعالانه‌ای داشت و جان خود را در راه آزادی و عدالت فدا کرد.
 
== زندگی ورزشی و تحصیلات ==
شهلا فردوست متولد شیراز و از اعضای تیم ملی تنیس روی میز زنان ایران بود. او همچنین عضوی از تیم پینگ پنگ اصفهان و باشگاه ایرانای تهران به شمار می‌رفت که از ستارگان درخشان ورزش زنان ایران محسوب می‌شد. شهلا دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران بود و نشان از پیوند عمیقش با آموزش و دانش داشت. همچنین در یک مقطع، فارغ‌التحصیل رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران بود که نشان‌دهنده تحصیلات گسترده و متنوع وی است.
 
== مبارزات سیاسی و دستگیری ==
از دوران دانشجویی، شهلا فردوست به فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی روی آورده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شناخت و باور به مواضع انقلابی و توحیدی سازمان مجاهدین خلق ایران به این سازمان پیوست و در بخش‌های مختلف وظایف انقلابی خود را انجام داد.
 
در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۶۰، در پی تهاجم پاسداران به یکی از پایگاه‌های مجاهدین، شهلا به همراه کودک ۲۰ روزه‌اش دستگیر شد. شرایط نامطلوب زندان و سوءتغذیه باعث بیمار شدن کودک شیرخوارش به نام پرویز گردید، اما خانواده او پس از تلاش‌های مکرر توانستند پرویز را تحویل بگیرند.
 
== دوران زندان و شکنجه ==
شهلا فردوست تا بهمن ۱۳۶۰ در زندان اوین تحت بازجویی و شکنجه شدید بود. پس از پایان دوره بازجویی اولیه و صدور محکومیت یک ساله، به زندان قزل‌حصار منتقل شد ولی مجدداً برای ادامه بازجویی به زندان اوین برگشت داده شد. او طی دوران اسارت، دو بار توانست کودک شیرخوار خود را ملاقات کند. پشت عکسی که از کودک داشت، چنین نوشته بود: «عکس ۱۵ روزگی پرویز» به همراه تاریخ‌های مهم زندانی شدن و دیدارها.
 
== مقاومت و اعدام ==
هفته اول شهریور ۱۳۶۱، زندان اوین شاهد یکی از بی‌رحمانه‌ترین جنایت‌های رژیم جمهوری اسلامی بود؛ مجاهدان و مبارزان در آستانه آزادیشان قرار گرفتند اما با دو انتخاب تحمیلی مواجه شدند: یا شرکت در جوخه اعدام و زدن تیر خلاص به یارانشان و سپس آزادی، یا پذیرش شهادت و اعدام. شهلا فردوست که مخالف مطلق این شرط نظام بود، به همراه دیگر اسرا مقاومت جانانه‌ای کرد و سرانجام پس از تحمل شکنجه‌های سنگین، به پای جوخه اعدام رفت و به شهادت رسید.
 
چند روز پیش از پایان محکومیت، شهلا به خانواده خود اعلام کرده بود که به زودی آزاد خواهد شد اما هنگامی که خانواده به زندان آمدند، به جای آزادی، خبر اعدام او را دریافت کردند؛ خبری که نشان از بی‌شرمی و خباثت رژیم علیه این قهرمان است.
 
<nowiki>*****</nowiki>
 
خبر اعدام خانم شهلا فردوست (سازمان مجاهدین خلق ایران) در ضمیمۀ شمارۀ ۲٦۱ نشریۀ مجاهد، چاپ سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱٥ شهریور ۱۳٦٤ به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم بوده‌اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳٦٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.
 
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ١٣٤٤ پایه گذاری شد که از نظر ایده‌ئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی (١٢٩٨- ١٣٥٩) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعۀ ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایده‌ئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣٥٠، زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣٥٤ این سازمان با یک بحران ایده‌ئولوژیک عمیق مواجه شد که در طی آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و، پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣٥٦ منجر به انشعاب و ایجاد بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق شد. در بهمن ماه سال ١٣٥٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز معتقد به ایده‌ئولوژی اسلامی بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی، آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت الله خمینی را پذیرفته، و به دفاع از انقلاب اسلامی برخاسته بودند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد.*
 
كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریاتشان آماج حمله خویش قرار دادند و حتی باعث کشته شدن تنی چند از آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ١٣٦٠ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران تن به خیابانها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب اللهی پرداختند. تعداد تلفات آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهركنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌نظیر بوده است و در طی آن هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.
 
در تابستان ٦٠، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی صدر) از کشور گریختند و در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ١٣٦٦ ارتش رهایی بخش ایران را در عراق پایه گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ١٣٦٧ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندانهای جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ٦٧ اعدام شدند. از تابستان ١٣٦٠ به بعد فعالیت های علنی سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنۀ فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.
 
به رغم اعلام مبارزۀ مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ١٣٦٠، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشته‌اند.
۸٬۷۵۸

ویرایش

منوی ناوبری