صادق قطب‌زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
'''صادق قطب‌زاده،''' (متولد ۴ اسفند ۱۳۱۴ - اعدام ۲۴ شهریور ۱۳۶۱) از مخالفان حکومت پهلوی بود که در ماه‌های آخر حکومت [[محمدرضا شاه پهلوی|محمدرضا شاه]] فعالیت‌های زیادی برای به دست آوردن موافقت آمریکا و غرب با روی کار آمدن [[روح‌الله خمینی|خمینی]] انجام داد. او در آن ایام عملاً مشاور حقوقی و سیاسی [[خمینی]] را به عهده گرفته بود.  
'''صادق قطب‌زاده،''' (متولد ۴ اسفند ۱۳۱۴ - اعدام ۲۴ شهریور ۱۳۶۱) از مخالفان حکومت پهلوی بود که در ماه‌های آخر حکومت [[محمدرضا شاه پهلوی|محمدرضا شاه]] فعالیت‌های زیادی برای به دست آوردن موافقت آمریکا و غرب با روی کار آمدن [[روح‌الله خمینی|خمینی]] انجام داد. او در آن ایام عملاً مشاور حقوقی و سیاسی [[خمینی]] را به عهده گرفته بود.  


به ویژه پس از کنفرانس گوادلوپ هنگامی که دولت آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان در مورد برسرکار آمدن خمینی به توافق رسیدند، صادق قطب‌زاده هماهنگی بسیاری از امور را به عهده گرفت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2014/02/140202_l44_nazeran_guadalupe_iran_monarchy.shtml گوادلوپ تیرخلاص نظام پادشاهی]</ref>  
به ویژه پس از [[کنفرانس گوادلوپ]] هنگامی که دولت آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان در مورد برسرکار آمدن خمینی به توافق رسیدند، صادق قطب‌زاده هماهنگی بسیاری از امور را به عهده گرفت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2014/02/140202_l44_nazeran_guadalupe_iran_monarchy.shtml گوادلوپ تیرخلاص نظام پادشاهی]</ref>  


صادق قطب‌زاده پیش از آن در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته بود. او در آنجا به عضویت کنفدراسیون دانشجویان ایرانی درآمد. وی پس از نواختن یک سیلی بر صورت اردشیر زاهدی در یک جشن، از آمریکا اخراج شد و به کانادا و سپس به فرانسه رفت. وی در این دوران با [[ابوالحسن بنی‌صدر|ابوالحسن بنی صدر]] و حسن حبیبی آشنا شد.   
صادق قطب‌زاده پیش از آن در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته بود. او در آنجا به عضویت کنفدراسیون دانشجویان ایرانی درآمد. وی پس از نواختن یک سیلی بر صورت [[اردشیر زاهدی]] در یک جشن، از آمریکا اخراج شد و به کانادا و سپس به فرانسه رفت. وی در این دوران با [[ابوالحسن بنی‌صدر|ابوالحسن بنی صدر]] و حسن حبیبی آشنا شد.   


صادق قطب‌زاده پس از آن به الجزایر، مصر، سوریه و سپس به عراق رفت و با خمینی دیدار کرد. او همچنین روابطی با امام موسی صدر و در عین حال با معمر قذافی که در جبهه‌ی مخالف امام موسی صدر بودند، برقرار کرد. با اوج‌گیری انقلاب ضد سلطنتی، صادق قطب‌زاده ارتباطات نزدیکی با خمینی ایجاد کرد و خود را مقلد او معرفی نمود. قرارگرفتن خمینی در کانون توجهات در فرانسه نتیجه‌ی فعالیت‌های صادق قطب‌زاده بود.<ref>[https://www.facebook.com/1089759551043806/posts/1391270894226002/ پشت پرده‌های انقلاب]</ref>  
صادق قطب‌زاده پس از آن به الجزایر، مصر، سوریه و سپس به عراق رفت و با خمینی دیدار کرد. او همچنین روابطی با امام موسی صدر و در عین حال با معمر قذافی که در جبهه‌ی مخالف امام موسی صدر بودند، برقرار کرد. با اوج‌گیری انقلاب ضد سلطنتی، صادق قطب‌زاده ارتباطات نزدیکی با خمینی ایجاد کرد و خود را مقلد او معرفی نمود. قرارگرفتن خمینی در کانون توجهات در فرانسه نتیجه‌ی فعالیت‌های صادق قطب‌زاده بود.<ref>[https://www.facebook.com/1089759551043806/posts/1391270894226002/ پشت پرده‌های انقلاب]</ref>  
خط ۷۰: خط ۷۰:
او در کنار بنی‌صدر و حسن حبیبی به سه تفنگدار مشهور شده بودند. صادق قطب‌زاده در میان این سه نفر به تحرک زیاد شناخته می‌شد. محمّدرضا شاه پهلوی در آخرین مصاحبه‌ی زندگی‌اش که درست چند روز پیش از مرگش با دیوید فراست خبرنگار شبکه ا.بی.سی. نیوز انجام داد، چنین گفت: <blockquote>«من باور نمی‌کنم همه‌ی این کارها را خمینی به تنهایی انجام داده باشد. او حتی نمی‌داند پروتئین چیست! او مشاورینی دارد. به عنوان مثال همه‌ی ما دو نفر از آنها را به خوبی می‌شناسیم: [[ابراهیم یزدی]] و صادق قطب‌زاده. قطب‌زاده دانشجوی بی‌استعدادی بود که از دانشگاه اخراج شد. گروهی او را عامل سیـا و گروهی دیگر او را عامل کا.گ.ب می‌دانند.<ref>[https://www.facebook.com/1089759551043806/posts/1391270894226002/ پشت پرده‌های انقلاب- اعترافات جعفر شفیع‌زاده]</ref></blockquote>علیرغم این گفته می‌شود که شخص خمینی به او اعتماد داشت است. این اعتماد آنقدر است که گفته می‌شود وقتی که او از عراق به فرانسه رفت و می‌خواست از آنجا به الجزایر برود قطب‌زاده با حضور در فرودگاه و ایجاد جنجال مانع شده و ظرف دو ساعت خانه‌ای ویلایی برای خمینی پیدا می‌کند. این خانه به نام صادق قطب‌زاده شد و بنی‌صدر هم پس از فرار از ایران در آنجا اقامت گزید. بعداً به دلیل مشکلاتی خمینی به نوفل لوشاتو نقل مکان کرد.   
او در کنار بنی‌صدر و حسن حبیبی به سه تفنگدار مشهور شده بودند. صادق قطب‌زاده در میان این سه نفر به تحرک زیاد شناخته می‌شد. محمّدرضا شاه پهلوی در آخرین مصاحبه‌ی زندگی‌اش که درست چند روز پیش از مرگش با دیوید فراست خبرنگار شبکه ا.بی.سی. نیوز انجام داد، چنین گفت: <blockquote>«من باور نمی‌کنم همه‌ی این کارها را خمینی به تنهایی انجام داده باشد. او حتی نمی‌داند پروتئین چیست! او مشاورینی دارد. به عنوان مثال همه‌ی ما دو نفر از آنها را به خوبی می‌شناسیم: [[ابراهیم یزدی]] و صادق قطب‌زاده. قطب‌زاده دانشجوی بی‌استعدادی بود که از دانشگاه اخراج شد. گروهی او را عامل سیـا و گروهی دیگر او را عامل کا.گ.ب می‌دانند.<ref>[https://www.facebook.com/1089759551043806/posts/1391270894226002/ پشت پرده‌های انقلاب- اعترافات جعفر شفیع‌زاده]</ref></blockquote>علیرغم این گفته می‌شود که شخص خمینی به او اعتماد داشت است. این اعتماد آنقدر است که گفته می‌شود وقتی که او از عراق به فرانسه رفت و می‌خواست از آنجا به الجزایر برود قطب‌زاده با حضور در فرودگاه و ایجاد جنجال مانع شده و ظرف دو ساعت خانه‌ای ویلایی برای خمینی پیدا می‌کند. این خانه به نام صادق قطب‌زاده شد و بنی‌صدر هم پس از فرار از ایران در آنجا اقامت گزید. بعداً به دلیل مشکلاتی خمینی به نوفل لوشاتو نقل مکان کرد.   


خانه خمینی در نوفل لوشاتو را ظریف عسگری عضو گروه جاما (دکتر کاظم سامی) با کمک دولت فرانسه تهیه کرده بود. به این ترتیب حضور خمینی در فرانسه یعنی در مرکز توجهات بین‌المللی که نقش مؤثری در شهرت وی داشت، محصول همین حرکت صادق قطب‌زاده بود.  
خانه خمینی در نوفل لوشاتو را ظریف عسگری عضو گروه جاما (دکتر [[کاظم سامی]]) با کمک دولت فرانسه تهیه کرده بود. به این ترتیب حضور خمینی در فرانسه یعنی در مرکز توجهات بین‌المللی که نقش مؤثری در شهرت وی داشت، محصول همین حرکت صادق قطب‌زاده بود.  


در گزارشی آمده است که قطب‌زاده مدام با چمدان‌های مملو از دلار به دیدن آیت‌الله می‌رود. کسی نمی‌داند قطب‌زاده این پول‌ها را از کجا می‌آورد. هزینه‌های مبارزه از این راه تأمین می‌شود. «سید مصطفی خمینی» به این پول‌ها اعتراض می‌کند. حتی در یکی از دیدارها، با قطب‌زاده درگیری فیزیکی پیدا می‌کند.  
در گزارشی آمده است که قطب‌زاده مدام با چمدان‌های مملو از دلار به دیدن آیت‌الله می‌رود. کسی نمی‌داند قطب‌زاده این پول‌ها را از کجا می‌آورد. هزینه‌های مبارزه از این راه تأمین می‌شود. «سید مصطفی خمینی» به این پول‌ها اعتراض می‌کند. حتی در یکی از دیدارها، با قطب‌زاده درگیری فیزیکی پیدا می‌کند.  
خط ۸۷: خط ۸۷:


=== صادق قطب‌زاده؛ رئیس صدا و سیما ===
=== صادق قطب‌زاده؛ رئیس صدا و سیما ===
گفته می‌شود که پس از پیروزی انقلاب، صادق قطب‌زاده در مدرسه علوی در دیداری با خمینی به او می‌گوید:  <blockquote>«آقا اجازه بدهید من به فرانسه برگردم و به کارهایم برسم.» اما خمینی به قطب‌زاده جواب می‌دهد: «به تو حکم شرعی می‌کنم، بروی تلویزیون. ماهی دو هزار تومان هم به‌عنوان حقوق طلبگی خودم به تو پرداخت می‌کنم.» به این ترتیب قطب‌زاده با حکم خمینی به صدا و سیما رفت. </blockquote>او در جواب کارکنان سازمان صدا و سیما که در جو انقلابی آن زمان و متأثر از گروه‌هایی چون [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] خواهان اداره شورایی تلویزیون بودند، گفت:  <blockquote>«شورایی بی‌شورایی من به فرموده امام آمدم اینجا، حقوقم را هم از امام می‌گیرم. همه باید از من حرف‌شنوی داشته باشید.» </blockquote>دولت موقت و شخص مهندس بازرگان هم از مخالفان مشی صادق قطب‌زاده بودند و اعتقاد داشتند اخبار رادیو و تلویزیون یکسره بر ضد دولت موقت است. [[مهندس مهدی بازرگان]] درباره قطب‌زاده گفته بود: «آقای قطب‌زاده مثل تیمورتاش است در دولت.» عباس امیرانتظام سخنگوی دولت بازرگان نیز چندین بار از تبلیغات غیرمسؤلانه‌ی تلویزیون تحت امر صادق قطب‌زاده علیه دولت موقت، گله می‌کند.
گفته می‌شود که پس از پیروزی انقلاب، صادق قطب‌زاده در مدرسه علوی در دیداری با خمینی به او می‌گوید:  <blockquote>«آقا اجازه بدهید من به فرانسه برگردم و به کارهایم برسم.» اما خمینی به قطب‌زاده جواب می‌دهد: «به تو حکم شرعی می‌کنم، بروی تلویزیون. ماهی دو هزار تومان هم به‌عنوان حقوق طلبگی خودم به تو پرداخت می‌کنم.» به این ترتیب قطب‌زاده با حکم خمینی به صدا و سیما رفت. </blockquote>او در جواب کارکنان سازمان صدا و سیما که در جو انقلابی آن زمان و متأثر از گروه‌هایی چون [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] خواهان اداره شورایی تلویزیون بودند، گفت:  <blockquote>«شورایی بی‌شورایی من به فرموده امام آمدم اینجا، حقوقم را هم از امام می‌گیرم. همه باید از من حرف‌شنوی داشته باشید.» </blockquote>دولت موقت و شخص مهندس [[مهدی بازرگان]] هم از مخالفان مشی صادق قطب‌زاده بودند و اعتقاد داشتند اخبار رادیو و تلویزیون یکسره بر ضد دولت موقت است. [[مهندس مهدی بازرگان]] درباره قطب‌زاده گفته بود: «آقای قطب‌زاده مثل [[عبدالحسین تیمورتاش|تیمورتاش]] است در دولت.» [[عباس امیرانتظام]] سخنگوی دولت بازرگان نیز چندین بار از تبلیغات غیرمسؤلانه‌ی تلویزیون تحت امر صادق قطب‌زاده علیه دولت موقت، گله می‌کند.


البته نمی‌توان رادیو و تلویزیون آن زمان را یکسره در قبضه قطب‌زاده دانست. احمد خمینی و روحانیون نزدیک به آیت‌الله خمینی هم نفوذ زیادی در رادیو و تلویزیون داشتند. برخی معتقدند بعد از ورود موسوی خوئینی‌ها و معادیخواه به رادیو و تلویزیون است که آتش اختلاف میان صادق قطب‌زاده و مهندس بازرگان شعله‌ور می‌شود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/losers-of-Paris-Tehran-flight-1979/29750873.html محذوفان پرواز پاریس-تهران؛ ابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده]</ref>
البته نمی‌توان رادیو و تلویزیون آن زمان را یکسره در قبضه قطب‌زاده دانست. احمد خمینی و روحانیون نزدیک به آیت‌الله خمینی هم نفوذ زیادی در رادیو و تلویزیون داشتند. برخی معتقدند بعد از ورود موسوی خوئینی‌ها و معادیخواه به رادیو و تلویزیون است که آتش اختلاف میان صادق قطب‌زاده و مهندس بازرگان شعله‌ور می‌شود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/losers-of-Paris-Tehran-flight-1979/29750873.html محذوفان پرواز پاریس-تهران؛ ابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده]</ref>


=== صادق قطب‌زاده؛ وزیر امور خارجه ===
=== صادق قطب‌زاده؛ وزیر امور خارجه ===
پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و حادثه‌ی [[گروگان گیری در سفارت آمریکا|گروگان‌گیری در سفارت آمریکا]] اختلافات میان دولت صادق قطب‌زاده افزایش یافت.  
پس از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و حادثه‌ی [[گروگان گیری در سفارت آمریکا|گروگان‌گیری در سفارت آمریکا]] اختلافات میان دولت و صادق قطب‌زاده افزایش یافت.  


از بنی‌صدر که آن زمان سرپرست وزارت امور خارجه بود نقل شده‌ است:  <blockquote>«من قطب‌زاده را در فرودگاه دیدم. به او گفتم: بالاخره کار خودت را کردی؟ جواب داد: من کاری نکردم. به او گفتم این گندی‌ست که خودت زدی، خودت هم جمعش کن؛ و به این ترتیب پست وزارت امور خارجه را به او محول کردم.» </blockquote>البته گفته می‌شود که صادق قطب‌زاده برای آزادی گروگان‌ها نیز تلاش زیادی انجام داد. همچنین قطب‌زاده با هماهنگی برخی ارکان نظام ملاقات‌های زیادی با آمریکایی‌ها انجام داد. ملاقات‌هایی که بعدها در دادگاه علیه او استفاده شد.  
از بنی‌صدر که آن زمان سرپرست وزارت امور خارجه بود نقل شده‌ است:  <blockquote>«من قطب‌زاده را در فرودگاه دیدم. به او گفتم: بالاخره کار خودت را کردی؟ جواب داد: من کاری نکردم. به او گفتم این گندی‌ست که خودت زدی، خودت هم جمعش کن؛ و به این ترتیب پست وزارت امور خارجه را به او محول کردم.» </blockquote>البته گفته می‌شود که صادق قطب‌زاده برای آزادی گروگان‌ها نیز تلاش زیادی انجام داد. همچنین قطب‌زاده با هماهنگی برخی ارکان نظام ملاقات‌های زیادی با آمریکایی‌ها انجام داد. ملاقات‌هایی که بعدها در دادگاه علیه او استفاده شد.  
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
در ابتدای انقلاب و پیش از آغاز عملیات سرکوب کامل جریانات سیاسی، میتینگ‌های و بساط‌های کتابفروشی گروه‌های سیاسی مورد هجوم افرادی که به فالانژها یا چماقداران شهرت داشتند، قرار می‌گرفت. شایع شده بود که صادق قطب‌زاده نیز برای خودش دسته‌یی چماقدار دارد.
در ابتدای انقلاب و پیش از آغاز عملیات سرکوب کامل جریانات سیاسی، میتینگ‌های و بساط‌های کتابفروشی گروه‌های سیاسی مورد هجوم افرادی که به فالانژها یا چماقداران شهرت داشتند، قرار می‌گرفت. شایع شده بود که صادق قطب‌زاده نیز برای خودش دسته‌یی چماقدار دارد.


‌این در اساس از زنی مشهور به زهراخانم آغاز شد. زهرا خانم زنی بود که در سال‌های اول انقلاب ضدسلطنتی در نقش یک چماقدار حرفه‌ای به تجمعات و میزهای کتاب گروه‌های سیاسی حمله‌ور می‌شد. در آن زمان این موضوع شایع بود که وی از صادق قطب‌زاده دستور می‌گیرد. اما اردشیر هوشی از یاران نزدیک صادق قطب‌زاده این موضوع را نفی کرده و می‌نویسد:<blockquote>«در سالگرد شهدای سی تیر به ابن‌بابویه رفته بودیم، یکدفعه دیدیم پیرزنی به سمت قطب‌زاده خیز برداشت که او را ببوسد. قطب‌زاده اجازه نداد. آن زن شروع کرد به تعریف از قطب‌زاده که «تو جوان رشید اسلامی و… ما حتی اسمش را هم نمی‌دانستیم. چه می‌دانستیم کیست.  
‌این در اساس از زنی مشهور به زهراخانم آغاز شد. زهرا خانم زنی بود که در سال‌های اول [[انقلاب ضدسلطنتی]] در نقش یک چماقدار حرفه‌ای به تجمعات و میزهای کتاب گروه‌های سیاسی حمله‌ور می‌شد. در آن زمان این موضوع شایع بود که وی از صادق قطب‌زاده دستور می‌گیرد. اما اردشیر هوشی از یاران نزدیک صادق قطب‌زاده این موضوع را نفی کرده و می‌نویسد:<blockquote>«در سالگرد شهدای سی تیر به ابن‌بابویه رفته بودیم، یکدفعه دیدیم پیرزنی به سمت قطب‌زاده خیز برداشت که او را ببوسد. قطب‌زاده اجازه نداد. آن زن شروع کرد به تعریف از قطب‌زاده که «تو جوان رشید اسلامی و… ما حتی اسمش را هم نمی‌دانستیم. چه می‌دانستیم کیست.  


بعد دیدیم عکسش را در جلد تهران مصور منتشر کردند با این توضیح که زهرا خانم از قطب‌زاده دستور می‌گیرد. قطب‌زاده به من گفت زهرا خانم کیست؟ من را فرستاد بروم ته و توی ماجرا را دربیاورم. من هم پرسان‌پرسان به سراغ زهرا خانم رفتم. گفتند صبح‌ها می‌آید جلوی دانشگاه.  
بعد دیدیم عکسش را در جلد تهران مصور منتشر کردند با این توضیح که زهرا خانم از قطب‌زاده دستور می‌گیرد. قطب‌زاده به من گفت زهرا خانم کیست؟ من را فرستاد بروم ته و توی ماجرا را دربیاورم. من هم پرسان‌پرسان به سراغ زهرا خانم رفتم. گفتند صبح‌ها می‌آید جلوی دانشگاه.  
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
مصاحبه‌ی۸۰ دقیقه‌ای صادق قطب‌زاده، موجبات اولین دستگیری قطب‌زاده را فراهم کرد. کیهان در گزارشی که در آن سال منتشر شد درباره این برنامه نوشت: <blockquote>«قطب‌زاده ضمن برشمردن نارسایی‌های موجود سازمان در زمان تصدی خود و نیز در حال حاضر گفت اعمال نظرهای شخصی و گروهی مانع اجرای برنامه خوب و مردمی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی شده‌ است. این وضع باعث شده‌ است که اخبار صحیح به گوش مردم نرسد و هر روز به تعداد کسانی که گوش به رادیوهای بیگانه برای کسب خبر صحیح می‌دهند افزوده شود.»</blockquote>قطب‌زاده همچنین گفته بود: <blockquote>«آنچه که در رادیو و تلویزیون می‌گذرد وضع آشفته‌ای که بر این سازمان حاکم است شبیه وضعی است که در دیگر سازمان‌ها و نهادهای کشور حاکم است. دکتر مبلغی اسلامی نیز طی سخنانی گفت بر کار این سازمان هیچ ضابطه و اصولی حکم نمی‌کند. هرچه هست گروه‌گرایی است.»</blockquote>مبلغی اسلامی نیز همان انتقادها را مطرح کرد. این برنامه اعتراض ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع را به همراه داشت. این ستاد خبر از پیگیری قضایی این برنامه داد و آیت‌الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور، علی اکبر محتشمی‌پور و عبدالله نوری را به عنوان سرپرست صدا و سیما و دکتر ندیمی را به عنوان سرپرست شبکه دوم معرفی کرد.
مصاحبه‌ی۸۰ دقیقه‌ای صادق قطب‌زاده، موجبات اولین دستگیری قطب‌زاده را فراهم کرد. کیهان در گزارشی که در آن سال منتشر شد درباره این برنامه نوشت: <blockquote>«قطب‌زاده ضمن برشمردن نارسایی‌های موجود سازمان در زمان تصدی خود و نیز در حال حاضر گفت اعمال نظرهای شخصی و گروهی مانع اجرای برنامه خوب و مردمی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی شده‌ است. این وضع باعث شده‌ است که اخبار صحیح به گوش مردم نرسد و هر روز به تعداد کسانی که گوش به رادیوهای بیگانه برای کسب خبر صحیح می‌دهند افزوده شود.»</blockquote>قطب‌زاده همچنین گفته بود: <blockquote>«آنچه که در رادیو و تلویزیون می‌گذرد وضع آشفته‌ای که بر این سازمان حاکم است شبیه وضعی است که در دیگر سازمان‌ها و نهادهای کشور حاکم است. دکتر مبلغی اسلامی نیز طی سخنانی گفت بر کار این سازمان هیچ ضابطه و اصولی حکم نمی‌کند. هرچه هست گروه‌گرایی است.»</blockquote>مبلغی اسلامی نیز همان انتقادها را مطرح کرد. این برنامه اعتراض ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع را به همراه داشت. این ستاد خبر از پیگیری قضایی این برنامه داد و آیت‌الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور، علی اکبر محتشمی‌پور و عبدالله نوری را به عنوان سرپرست صدا و سیما و دکتر ندیمی را به عنوان سرپرست شبکه دوم معرفی کرد.


در ادامه قدوسی دادستان کل انقلاب فرمان دستگیری صادق قطب‌زاده را صادر کرد. دستگیری او اعتراضات زیادی را به همراه داشت.
در ادامه [[علی قدوسی]] دادستان کل انقلاب فرمان دستگیری صادق قطب‌زاده را صادر کرد. دستگیری او اعتراضات زیادی را به همراه داشت.


یکی از اولین معترضان به این دستگیری مهندس مهدی بازرگان بود. مهندس بازگان در مقاله‌ای نوشت: <blockquote>«بازداشت قطب‌زاده که در برخورد اول به افسانه و شایعه شباهت داشت با کمال تعجب واقعیت پیدا کرد! کاری ندارم که روش گذشته آقای قطب‌زاده چگونه بوده و مصاحبه اخیر در تلویزیون تا چه حد معقول و خالی از ایراد باشد. امر مسلم این است که برنامه زنده نبوده و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران می‌توانسته‌ است پخش نکند.   
یکی از اولین معترضان به این دستگیری مهندس مهدی بازرگان بود. مهندس بازگان در مقاله‌ای نوشت: <blockquote>«بازداشت قطب‌زاده که در برخورد اول به افسانه و شایعه شباهت داشت با کمال تعجب واقعیت پیدا کرد! کاری ندارم که روش گذشته آقای قطب‌زاده چگونه بوده و مصاحبه اخیر در تلویزیون تا چه حد معقول و خالی از ایراد باشد. امر مسلم این است که برنامه زنده نبوده و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران می‌توانسته‌ است پخش نکند.   
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
اما درد بزرگ در این است که چطور گردانندگان انحصارگر ما فکر نکرده‌اند عمل آن‌ها چه اثر وحشتناکی به لحاظ احساس عدم امنیت و بی‌اعتبار کردن قانون اساسی در مردم سراپا ایمان و امید و فداکاری ایجاد می‌کند و چه قضاوتی دنیای خارج که هدف صدور انقلاب ما هستند خواهند نمود.   
اما درد بزرگ در این است که چطور گردانندگان انحصارگر ما فکر نکرده‌اند عمل آن‌ها چه اثر وحشتناکی به لحاظ احساس عدم امنیت و بی‌اعتبار کردن قانون اساسی در مردم سراپا ایمان و امید و فداکاری ایجاد می‌کند و چه قضاوتی دنیای خارج که هدف صدور انقلاب ما هستند خواهند نمود.   


وقتی با چنین سادگی و افتضاح یک مبارز کهنه‌کار، عضو شورای انقلاب، مدیر عامل رادیو تلویزیون و وزیر خارجه توقیف و توهین می‌شود دیگر چه آبرویی برای اسلام و انقلاب ایران باقی خواهد ماند؟! جدا و استرحاما از مقام رهبری انقلاب خواهان دخالت، جبران و جلوگیری از این تجاوزات هستم.» </blockquote>هم‌زمان گروهی از مردم قم در دفاع از صادق قطب‌زاده تظاهرات کردند و شعار دادند: «درود هر آزاده، بر صادق قطب‌زاده»  
وقتی با چنین سادگی و افتضاح یک مبارز کهنه‌کار، عضو شورای انقلاب، مدیر عامل رادیو تلویزیون و وزیر خارجه توقیف و توهین می‌شود دیگر چه آبرویی برای اسلام و انقلاب ایران باقی خواهد ماند؟! جدا و استرحاما از مقام رهبری انقلاب خواهان دخالت، جبران و جلوگیری از این تجاوزات هستم.» </blockquote>هم‌زمان گروهی از مردم قم در دفاع از صادق قطب‌زاده تظاهرات کردند و شعار دادند: «درود هر آزاده، بر صادق قطب‌زاده» جمع کثیری از بازاریان تهران نیز با انتشار بیانیه‌ای دستگیری او را محکوم کردند. آیت‌الله مرتضی پسندیده (برادر خمینی) در مورد دستگیری صادق قطب‌زاده درباره نوشت: <blockquote>«با عرض معذرت بازداشت جناب آقای صادق قطب‌زاده که در جمهوری اسلامی ایران وزیر خارجه، عضو شورای انقلاب و رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و از ارکان مملکت و مورد علاقه اکثریت ملت است موجب تأسف و تعجب است و استخلاص فوری و معذرت و اعاده حیثیت مشارالیه مورد تقاضا است.»</blockquote>آیت‌الله بهاءالدین محلاتی نیز طی تلگرامی که برای خمینی ارسال کرد، توقیف قطب‌زاده را عملی ناروا دانست و ۳۶ نماینده مجلس نیز بر اساس اصل ۳۲ قانون اساسی خواستار آزادی وی شدند. بر اثر این فشارها صادق قطب‌زاده بعد از دو روز از زندان آزاد شد.
 
جمع کثیری از بازاریان تهران نیز با انتشار بیانیه‌ای دستگیری او را محکوم کردند. آیت‌الله مرتضی پسندیده (برادر خمینی) در مورد دستگیری صادق قطب‌زاده درباره نوشت: <blockquote>«با عرض معذرت بازداشت جناب آقای صادق قطب‌زاده که در جمهوری اسلامی ایران وزیر خارجه، عضو شورای انقلاب و رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و از ارکان مملکت و مورد علاقه اکثریت ملت است موجب تأسف و تعجب است و استخلاص فوری و معذرت و اعاده حیثیت مشارالیه مورد تقاضا است.»</blockquote>آیت‌الله بهاءالدین محلاتی نیز طی تلگرامی که برای خمینی ارسال کرد، توقیف قطب‌زاده را عملی ناروا دانست و ۳۶ نماینده مجلس نیز بر اساس اصل ۳۲ قانون اساسی خواستار آزادی وی شدند. بر اثر این فشارها صادق قطب‌زاده بعد از دو روز از زندان آزاد شد.


=== دستگیری مجدد ===
=== دستگیری مجدد ===
خط ۱۴۳: خط ۱۴۱:
وی در یکی از جلسات اظهار داشت که دارای تشکیلاتی می‌باشد و از من تقاضای همکاری کرد که من قبول کردم و قرار شد وی نیز با دوستانش صحبت کند که کرد. در جلسه بعدی نام برده به اتفاق آقای حبیب‌زاده به منزل من آمد و همان صحبت‌های قبلی در این جلسه تکرار شد.  
وی در یکی از جلسات اظهار داشت که دارای تشکیلاتی می‌باشد و از من تقاضای همکاری کرد که من قبول کردم و قرار شد وی نیز با دوستانش صحبت کند که کرد. در جلسه بعدی نام برده به اتفاق آقای حبیب‌زاده به منزل من آمد و همان صحبت‌های قبلی در این جلسه تکرار شد.  


حدود یک ماه قبل از دستگیری که آقایان آمدند و صحبت از این مسئله کردند که اگر بخواهیم عملی انجام دهیم این عمل ناظر است بر محاصره بیت امام برای اینکه ورود و خروج انجام نگیرد و گرفتن دیگر نقاط حساس و به خاطر همین مسئله بود که آقای کامبیزی قرار شد برود و آن منزل را از نزدیک ببیند.»<ref name=":0">ایران گلوبال، صادق قطب‌زاده: این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم اسفند ۱۳۹۸[https://iranglobal.info/node/15410]</ref></blockquote>در بخشی از فیلم اعترافات پخش‌شده صادق قطب‌زاده می‌گوید:<blockquote>«ابتدا صحبت از محاصره بود و آنها درباره محاصره نقشه می‌خواستند… نقشه‌ای که از دوستان تهیه شده بود به ایشان دادم، یک نقشه خام بود. آنها گفتند این نقشه به نظر ما درست نمی‌آید و بنابراین لازم است که ما از نزدیک برویم و آنجا را هم ببینیم. من یکی از دوستانی را که آن جا منزلی بغل منزل امام داشت، معرفی کردم که بروند ببینند.  
حدود یک ماه قبل از دستگیری که آقایان آمدند و صحبت از این مسئله کردند که اگر بخواهیم عملی انجام دهیم این عمل ناظر است بر محاصره بیت امام برای اینکه ورود و خروج انجام نگیرد و گرفتن دیگر نقاط حساس و به خاطر همین مسئله بود که آقای کامبیزی قرار شد برود و آن منزل را از نزدیک ببیند.»<ref name=":0">ایران گلوبال، صادق قطب‌زاده: این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم اسفند ۱۳۹۸[https://iranglobal.info/node/15410]</ref></blockquote>در بخشی از فیلم اعترافات پخش‌شده صادق قطب‌زاده می‌گوید:<blockquote>«ابتدا صحبت از محاصره بود و آنها درباره محاصره نقشه می‌خواستند… نقشه‌ای که از دوستان تهیه شده بود به ایشان دادم، یک نقشه خام بود. آنها گفتند این نقشه به نظر ما درست نمی‌آید و بنابراین لازم است که ما از نزدیک برویم و آنجا را هم ببینیم. من یکی از دوستانی را که آن جا منزلی بغل منزل امام داشت، معرفی کردم که بروند ببینند. در مراجعت وقتی نشستیم و صحبت کردیم، گفتند که منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار. گفتیم خیلی خب و بحث راجع به انفجار و محل صورت گرفت، چگونه و چه نوع. بعد، هفته بعدش که دو هفته قبل از دستگیری من بود، آمدند و گفتند که سازمان تصمیم گرفته که آن‌جا را از دو طریق بکوبد، یکی با توپخانه، یکی هم با انفجار از داخل منزل.»</blockquote>آن‌گونه که [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در کتاب خاطراتش نوشته‌ است، فیلم اعترافات صادق قطب‌زاده برای ترور آیت‌الله خمینی را علی خامنه‌ای و احمد خمینی تهیه کرده بودند. حسن شریعتمداری، فعال سیاسی ساکن آلمان که خیلی زود نام پدرش در این پرونده مطرح شد، برنامه‌ریزی این سناریو را بر عهده عوامل شوروی سابق می‌داند و می‌گوید:  <blockquote>«آن موقع هدف شوروی این بود که سیاست نه غربی و نه شرقی را با حذف آمریکا، تبدیل به سیاست گرایش به سمت شرق کند. شوروی آن‌طور که میتروخین، آرشیویست کا.گ.ب در کتابی در آمریکا چاپ کرده، می‌خواستد در حکومت ایران، لیبرال‌ها را حذف کند. لیبرال‌ها از نظر آن‌ها چهار نفر بودند: آیت‌الله شریعتمداری، مهدی بازرگان، صادق قطب‌زاده، و ابوالحسن بنی‌صدر.  
 
در مراجعت وقتی نشستیم و صحبت کردیم، گفتند که منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار. گفتیم خیلی خب و بحث راجع به انفجار و محل صورت گرفت، چگونه و چه نوع. بعد، هفته بعدش که دو هفته قبل از دستگیری من بود، آمدند و گفتند که سازمان تصمیم گرفته که آن‌جا را از دو طریق بکوبد، یکی با توپخانه، یکی هم با انفجار از داخل منزل.»</blockquote>آن‌گونه که اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش نوشته‌ است، فیلم اعترافات صادق قطب‌زاده برای ترور آیت‌الله خمینی را علی خامنه‌ای و احمد خمینی تهیه کرده بودند.
 
حسن شریعتمداری، فعال سیاسی ساکن آلمان که خیلی زود نام پدرش در این پرونده مطرح شد، برنامه‌ریزی این سناریو را بر عهده عوامل شوروی سابق می‌داند و می‌گوید:  <blockquote>«آن موقع هدف شوروی این بود که سیاست نه غربی و نه شرقی را با حذف آمریکا، تبدیل به سیاست گرایش به سمت شرق کند. شوروی آن‌طور که میتروخین، آرشیویست کا.گ.ب در کتابی در آمریکا چاپ کرده، می‌خواستد در حکومت ایران، لیبرال‌ها را حذف کند. لیبرال‌ها از نظر آن‌ها چهار نفر بودند: آیت‌الله شریعتمداری، مهدی بازرگان، صادق قطب‌زاده، و ابوالحسن بنی‌صدر.  


به این دلیل نقشه کشیده بودند که افرادی از حزب توده را، یعنی سرهنگ کبیری و عطاری از حزب توده را برای تحریک صادق قطب‌زاده بفرستند، زیرا می‌دانستند ناراضی است. آن‌ها گفتند که در ایران همه نیروی زمینی و نیروی مسلح در کنار توست و ما می‌توانیم این‌ها را بسیج کنیم و شما آن‌ها را علیه آقای خمینی به کار بگیر. صادق قطب‌زاده پس از دستگیری گفت من به هیچ وجه نمی‌خواستم خمینی را کنار بگذارم، می‌خواستم ایشان در مقام خودش باشد ولی بقیه را کنار بگذارم. به هر صورت می‌خواست حکومت را عوض کند.»</blockquote>
به این دلیل نقشه کشیده بودند که افرادی از حزب توده را، یعنی سرهنگ کبیری و عطاری از حزب توده را برای تحریک صادق قطب‌زاده بفرستند، زیرا می‌دانستند ناراضی است. آن‌ها گفتند که در ایران همه نیروی زمینی و نیروی مسلح در کنار توست و ما می‌توانیم این‌ها را بسیج کنیم و شما آن‌ها را علیه آقای خمینی به کار بگیر. صادق قطب‌زاده پس از دستگیری گفت من به هیچ وجه نمی‌خواستم خمینی را کنار بگذارم، می‌خواستم ایشان در مقام خودش باشد ولی بقیه را کنار بگذارم. به هر صورت می‌خواست حکومت را عوض کند.»</blockquote>


عباس میلانی، مورخ ساکن آمریکا در پاسخ به این سؤال که آیا سندی وجود دارد که دست داشتن عوامل شوروی را تأیید کند؟ می‌گوید:<blockquote>«تردید ندارم که در تحولات ایران بعد از انقلاب، شوروی آن زمان و روسیه این زمان، نقش بسیار مهم و البته کمتر مطالعه شده‌ای دارند. بدون شک شوروی در سرکوب مثلاً کودتای نوژه نقش داشته، و قطب‌زاده به هرحال به گمان من آدمی بود که بلندپروازی‌هایی داشت و فکر می‌کرد که می‌تواند چنین حرکتی رو جمع و جور بکند، و ظاهراً در اسنادی که من از جاهای دیگر دیدم، از طرف کسانی که با او تماس داشتند به او وعده‌هایی داده شده بود که اگر اعتراف کند، شاید جان سالم به در ببرد.  
عباس میلانی، مورخ ساکن آمریکا در پاسخ به این سؤال که آیا سندی وجود دارد که دست داشتن عوامل شوروی را تأیید کند؟ می‌گوید:<blockquote>«تردید ندارم که در تحولات ایران بعد از انقلاب، شوروی آن زمان و روسیه این زمان، نقش بسیار مهم و البته کمتر مطالعه شده‌ای دارند. بدون شک شوروی در سرکوب مثلاً [[کودتای نوژه]] نقش داشته، و قطب‌زاده به هرحال به گمان من آدمی بود که بلندپروازی‌هایی داشت و فکر می‌کرد که می‌تواند چنین حرکتی رو جمع و جور بکند، و ظاهراً در اسنادی که من از جاهای دیگر دیدم، از طرف کسانی که با او تماس داشتند به او وعده‌هایی داده شده بود که اگر اعتراف کند، شاید جان سالم به در ببرد.  


این جزئیاتی است که من هنوز در مورد آن اطلاع ندارم ولی تردیدی ندارم که در آن سال‌ها، شوروی، و در آن سال‌های بعد از سقوط شوروی، روسیه، به خصوص بعد از یکی دو سال و با روی کار آمدن آقای خامنه‌ای، که آشکارا طرفدار تقویت دست روسیه در ایران است، روس‌ها می‌توانستند نقش فعالی داشته باشند و کمک کننده مهمی برای برآمدن گروهی باشند که فعلاً بر سر کار هستند.»<ref name=":1">رادیو فردا مح‍ذوفان پرواز پاریس - تهران ابوالحسن بنی‌صدر صادق [https://www.radiofarda.com/a/losers-of-Paris-Tehran-flight-1979/29750873.html قطب‌زاده]</ref></blockquote>
این جزئیاتی است که من هنوز در مورد آن اطلاع ندارم ولی تردیدی ندارم که در آن سال‌ها، شوروی، و در آن سال‌های بعد از سقوط شوروی، روسیه، به خصوص بعد از یکی دو سال و با روی کار آمدن آقای خامنه‌ای، که آشکارا طرفدار تقویت دست روسیه در ایران است، روس‌ها می‌توانستند نقش فعالی داشته باشند و کمک کننده مهمی برای برآمدن گروهی باشند که فعلاً بر سر کار هستند.»<ref name=":1">رادیو فردا مح‍ذوفان پرواز پاریس - تهران ابوالحسن بنی‌صدر صادق [https://www.radiofarda.com/a/losers-of-Paris-Tehran-flight-1979/29750873.html قطب‌زاده]</ref></blockquote>
خط ۱۵۹: خط ۱۵۳:
[[محمد ری شهری|محمد محمدی ری شهری]] (اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی) در این باره می‌نویسد: <blockquote>«آقای قطب‌زاده در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۷ به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. قطب‌زاده البته مدعی بود که اینجانب هرگز نخواستم که نظام جمهوری اسلامی را براندازم. اصلاً مسئله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبوده بلکه به نظر من به عکس بوده.  
[[محمد ری شهری|محمد محمدی ری شهری]] (اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی) در این باره می‌نویسد: <blockquote>«آقای قطب‌زاده در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۷ به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. قطب‌زاده البته مدعی بود که اینجانب هرگز نخواستم که نظام جمهوری اسلامی را براندازم. اصلاً مسئله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبوده بلکه به نظر من به عکس بوده.  


قطب‌زاده برای کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیری اعلام کرد که آماده‌ام حرف‌هایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم، اما به شرط اینکه مرا فوراً یا اعدام کنید یا عفوم کنید.»</blockquote>محسن سازگارا، در مورد این دوره از زندگی صادق قطب‌زاده می‌گوید: <blockquote>«در این فاصله صادق قطب‌زاده با دوستان [[نهضت آزادی]] و شخص مهندس بازرگان اختلاف پیدا کرد و می‌گفت شما به قدر کافی انقلابی نیستید. از نهضت آزادی هم انشعاب کرد و بیرون رفت. یک دوره هم به حزب جمهوری اسلامی رفت و خوب معلوم بود که نمی‌تواند با آقای بهشتی و بقیه کار بکند.  
قطب‌زاده برای کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیری اعلام کرد که آماده‌ام حرف‌هایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم، اما به شرط اینکه مرا فوراً یا اعدام کنید یا عفوم کنید.»</blockquote>محسن سازگارا، در مورد این دوره از زندگی صادق قطب‌زاده می‌گوید: <blockquote>«در این فاصله صادق قطب‌زاده با دوستان [[نهضت آزادی]] و شخص مهندس بازرگان اختلاف پیدا کرد و می‌گفت شما به قدر کافی انقلابی نیستید. از [[نهضت آزادی]] هم انشعاب کرد و بیرون رفت. یک دوره هم به حزب جمهوری اسلامی رفت و خوب معلوم بود که نمی‌تواند با آقای بهشتی و بقیه کار بکند.  


در نتیجه از آن جا هم کنار آمد و بعد از دوره‌ای که وزیر خارجه شد، شورای انقلاب دیگر جایش را به دولت دائم داد و مجلس تشکیل شد. صادق قطب‌زاده بسیار تنها شده بود، من در دولت آقای رجایی، به آقای رجایی پیشنهاد کردم که صادق را دعوت کنند و کار اجرایی مردافکنی را به او پیشنهاد بدهیم که او از عهده‌اش هم برمی‌آمد.  
در نتیجه از آن جا هم کنار آمد و بعد از دوره‌ای که وزیر خارجه شد، شورای انقلاب دیگر جایش را به دولت دائم داد و مجلس تشکیل شد. صادق قطب‌زاده بسیار تنها شده بود، من در دولت آقای رجایی، به آقای رجایی پیشنهاد کردم که صادق را دعوت کنند و کار اجرایی مردافکنی را به او پیشنهاد بدهیم که او از عهده‌اش هم برمی‌آمد.  
خط ۱۷۰: خط ۱۶۴:
مدتی پس از دستگیری صادق قطب‌زاده سید احمد خمینی در زندان به ملاقات او می‌رود و از وی می‌خواهد که استغفار نامه‌ای که از قبل تنظیم شده را امضاء کرده و از آقای خمینی طلب مغفرت کند. قطب‌زاده برمی‌آشوبد و می‌گوید: کسی که باید عذرخواهی کند، خود خمینی است نه من.<ref name=":0" />
مدتی پس از دستگیری صادق قطب‌زاده سید احمد خمینی در زندان به ملاقات او می‌رود و از وی می‌خواهد که استغفار نامه‌ای که از قبل تنظیم شده را امضاء کرده و از آقای خمینی طلب مغفرت کند. قطب‌زاده برمی‌آشوبد و می‌گوید: کسی که باید عذرخواهی کند، خود خمینی است نه من.<ref name=":0" />


او پنج ماه در زندان اوین (به زندانبانی [[اسدالله لاجوردی|اسداللّه لاجوردی]]) بود. دادگاه او در مرداد همان سال تشکیل شد و بعد از ۲۰ روز محاکمه، سرانجام در سحرگاه روز بیست و چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۱ به جوخهء اعدام سپرده شد
او پنج ماه در [[زندان اوین]] (به زندانبانی [[اسدالله لاجوردی|اسداللّه لاجوردی]]) بود. دادگاه او در مرداد همان سال تشکیل شد و بعد از ۲۰ روز محاکمه، سرانجام در سحرگاه روز بیست و چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۱ به جوخهء اعدام سپرده شد


== بازجویی از آیت‌الله شریعتمداری ==
== بازجویی از آیت‌الله شریعتمداری ==


ری شهری همچنین درباره نحوه بازجویی از آیت‌الله شریعتمداری می‌نویسد: <blockquote>«ایشان حاضر نمی‌شد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجویان رسمی پاسخ گویند البته شاید هم کمتر کسی جرات بازپرسی از او را داشت… احترام به شخصیت وی اقتضا می‌کرد که اینجانب برای تحقیق از وی به قم بروم، از این رو به منزل ایشان رفتم و در قسمت بیرونی منزل ایشان نشستم و پیغام دادم که به این قسمت بیاید، آمد و نشست.  
ری شهری همچنین درباره نحوه بازجویی از آیت‌الله شریعتمداری می‌نویسد: <blockquote>«ایشان حاضر نمی‌شد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجویان رسمی پاسخ گویند البته شاید هم کمتر کسی جرات بازپرسی از او را داشت… احترام به شخصیت وی اقتضا می‌کرد که اینجانب برای تحقیق از وی به قم بروم، از این رو به منزل ایشان رفتم و در قسمت بیرونی منزل ایشان نشستم و پیغام دادم که به این قسمت بیاید، آمد و نشست.


به ایشان گفتم آقای قطب‌زاده تصمیم داشت حرکتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد شما را هم در جریان گذاشت، آیا شما این مطلب را قبول دارید؟ آقای شریعتمداری پاسخ داد: این نسبت دروغ است من هیچ اطلاعی از این ماجرا ندارم. گفتم بسیار خوب شما همین مطلب را بنویسد که آنچه به من نسبت داده‌اند دروغ است، در این هنگام من ورقه بازجویی را به ایشان دادم سوال‌هایی را به تدریج به صورت کتبی مطرح کردم و ایشان پاسخ داد.» </blockquote>در پی این ماجرا احمد عباسی (داماد آیت‌الله شریعتمداری)، دکتر جواد مناقبی و مهدی مهدوی نیز بازداشت شدند. اندکی بعد آیت‌الله شریعتمداری از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که طرفدار خمینی بودند از مرجعیت خلع شد. بسیاری بر این باور هستند که آقای خمینی با این عمل مرجع بالاتر زمان خود را از دور خارج ساخت تا خود به تنهایی در قدرت بماند. آیت‌اللّه شریعتمداری در سال ۱۳۴۲ درجهء مرجعیت را به خمینی اعطاء کرد تا جان او را در برابر حکومت وقت نجات دهد.<ref>روزنامه اعتماد صادق قطب‌زاده که بود و چرا دستگیر شد؟[https://etemadonline.com/content/243605/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%82%D8%B7%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B4%D8%AF]</ref>در خاطرات آیت‌للّه [[حسینعلی منتظری]] در همین رابطه آورده شده‌ است: <blockquote>«وقتی که آقای قطب‌زاده را بازداشت کردند، ما شنیدیم که ایشان سوء قصدی راجع به مرحوم امام داشته و در چاهی نزدیک محل سکونت ایشان موادی کار گذاشته‌اند که کشف شده و آقای شریعتمداری هم از این موضوع اطلاع داشته‌اند. روزی آقای احمد آقا در قم به منزل ما آمد و در حالی که آقای حاج سید هادی نیز حضور داشت، با نحوه تهدیدآمیز گفت: امشب قطب‌زاده در تلویزیون مطالبی را راجع به آقای شریعتمداری می‌گوید.  
به ایشان گفتم آقای قطب‌زاده تصمیم داشت حرکتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد شما را هم در جریان گذاشت، آیا شما این مطلب را قبول دارید؟ آقای شریعتمداری پاسخ داد: این نسبت دروغ است من هیچ اطلاعی از این ماجرا ندارم. گفتم بسیار خوب شما همین مطلب را بنویسد که آنچه به من نسبت داده‌اند دروغ است، در این هنگام من ورقه بازجویی را به ایشان دادم سوال‌هایی را به تدریج به صورت کتبی مطرح کردم و ایشان پاسخ داد.» </blockquote>در پی این ماجرا احمد عباسی (داماد آیت‌الله شریعتمداری)، دکتر جواد مناقبی و مهدی مهدوی نیز بازداشت شدند. اندکی بعد آیت‌الله شریعتمداری از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که طرفدار خمینی بودند از مرجعیت خلع شد. بسیاری بر این باور هستند که آقای خمینی با این عمل مرجع بالاتر زمان خود را از دور خارج ساخت تا خود به تنهایی در قدرت بماند. آیت‌اللّه شریعتمداری در سال ۱۳۴۲ درجهء مرجعیت را به خمینی اعطاء کرد تا جان او را در برابر حکومت وقت نجات دهد.<ref>روزنامه اعتماد صادق قطب‌زاده که بود و چرا دستگیر شد؟[https://etemadonline.com/content/243605/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%82%D8%B7%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B4%D8%AF]</ref>در خاطرات آیت‌للّه [[حسینعلی منتظری]] در همین رابطه آورده شده‌ است: <blockquote>«وقتی که آقای قطب‌زاده را بازداشت کردند، ما شنیدیم که ایشان سوء قصدی راجع به مرحوم امام داشته و در چاهی نزدیک محل سکونت ایشان موادی کار گذاشته‌اند که کشف شده و آقای شریعتمداری هم از این موضوع اطلاع داشته‌اند. روزی آقای احمد آقا در قم به منزل ما آمد و در حالی که آقای حاج سید هادی نیز حضور داشت، با نحوه تهدیدآمیز گفت: امشب قطب‌زاده در تلویزیون مطالبی را راجع به آقای شریعتمداری می‌گوید.  


شما مواظب باشید حرفی نزنید و چیزی نگویید! بعد شب، مصاحبه‌ی آقای قطب‌زاده از تلویزیون پخش شد و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعتمداری رفتند، و من از صحّت و سقم قضایا بی اطّلاع بوده و هستم. بعداً شنیدم آقای حاج احمد آقا در زندان سراغ قطب‌زاده رفته و به او گفته‌ است: شما مصلحتاً این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شما را عفو می‌کنند.  
شما مواظب باشید حرفی نزنید و چیزی نگویید! بعد شب، مصاحبه‌ی آقای قطب‌زاده از تلویزیون پخش شد و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعتمداری رفتند، و من از صحّت و سقم قضایا بی‌اطّلاع بوده و هستم. بعداً شنیدم آقای حاج احمدآقا در زندان سراغ قطب‌زاده رفته و به او گفته‌ است: شما مصلحتاً این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شما را عفو می‌کنند.  


اما بالاخره او را اعدام کردند؛ و باز بعدها از طریق موثقی شنیدم که جریان ریختن مواد منفجره در چاه نزدیک محل سکونت مرحوم امام، به کلّی جعلی‌ست و واقعیت نداشته‌ است و منظور، فقط پرونده‌سازی برای مرحوم شریعتمداری بوده‌ است.»</blockquote>
اما بالاخره او را اعدام کردند؛ و باز بعدها از طریق موثقی شنیدم که جریان ریختن مواد منفجره در چاه نزدیک محل سکونت مرحوم امام، به کلّی جعلی‌ست و واقعیت نداشته‌ است و منظور، فقط پرونده‌سازی برای مرحوم شریعتمداری بوده‌ است.»</blockquote>
خط ۱۸۵: خط ۱۷۹:
[[پرونده:کارول جروم نامزد صادق قطب زاده.JPG|جایگزین=کارول جروم نامزد صادق قطب زاده|بندانگشتی|250x250پیکسل|کارول جروم نامزد صادق قطب زاده]]
[[پرونده:کارول جروم نامزد صادق قطب زاده.JPG|جایگزین=کارول جروم نامزد صادق قطب زاده|بندانگشتی|250x250پیکسل|کارول جروم نامزد صادق قطب زاده]]
روزنامه‌های جمهوری اسلامی در آن روزگار به صادق قطب‌زاده تهمت فساد اخلاقی نیز زده‌اند که طبق گزارش‌ها استنادشان به خانم کارول جروم اهل کانادا بود. کارول جروم نامزد صادق قطب‌زاده بود، هنگام آمدن به ایران به همراه وی در همان هواپیمای حامل خمینی به ایران آمد. او خبرنگار شبکه سی بی اس نیوز بود. کارول جروم بعدها کتابی در مورد صادق قطب‌زاده به نام «مردی در آینه» نوشت. کارول جروم می‌گوید:  
روزنامه‌های جمهوری اسلامی در آن روزگار به صادق قطب‌زاده تهمت فساد اخلاقی نیز زده‌اند که طبق گزارش‌ها استنادشان به خانم کارول جروم اهل کانادا بود. کارول جروم نامزد صادق قطب‌زاده بود، هنگام آمدن به ایران به همراه وی در همان هواپیمای حامل خمینی به ایران آمد. او خبرنگار شبکه سی بی اس نیوز بود. کارول جروم بعدها کتابی در مورد صادق قطب‌زاده به نام «مردی در آینه» نوشت. کارول جروم می‌گوید:  
<blockquote>«صادق می‌دانست که به سراغش خواهند آمد. به او گفتم: من و دوستانم تو را از کشور خارج خواهیم کرد. اما او جواب داد: نه. این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می‌مانم و با سرنوشتم روبرو می‌شوم. وقتی که سوار ماشین شد که برود، هرگز نمی‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید. باور نمی‌کردم که آقای خمینی پسر خود را خواهد کشت.»</blockquote>کارول جروم همچنین پرده از اختلاف نظر میان قطب‌زاده و آیت‌الله خمینی برمی‌دارد و درباره دیدگاه صادق قطب‌زاده درباره حکومت می‌گوید: <blockquote>«قطب‌زاده انتظار داشت که خمینی … یک پیشوای اخلاقی فراگیر باشد، نه یک رهبر سیاسی.» </blockquote>تفسیر کارول جروم از صادق قطب‌زاده در آن زمان این بود که وی در تلاش بوده از تاریخ استثمار ایران سخن بگوید و از لزوم هماهنگی بین سیاست و مذهب در یک فرهنگ اسلامی. جروم می‌گوید قطب زاده همواره می‌خواست این را اثبات کند که اسلام یک نیروی پیشرو در حال تغییر است.
<blockquote>«صادق می‌دانست که به سراغش خواهند آمد. به او گفتم: من و دوستانم تو را از کشور خارج خواهیم کرد. اما او جواب داد: نه. این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می‌مانم و با سرنوشتم روبرو می‌شوم. وقتی که سوار ماشین شد که برود، هرگز نمی‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید. باور نمی‌کردم که آقای خمینی پسر خود را خواهد کشت.»</blockquote>کارول جروم همچنین پرده از اختلاف نظر میان قطب‌زاده و آیت‌الله خمینی برمی‌دارد و درباره دیدگاه صادق قطب‌زاده درباره حکومت می‌گوید: <blockquote>«قطب‌زاده انتظار داشت که خمینی … یک پیشوای اخلاقی فراگیر باشد، نه یک رهبر سیاسی.» </blockquote>تفسیر کارول جروم از صادق قطب‌زاده در آن زمان این بود که وی در تلاش بوده از تاریخ استثمار ایران سخن بگوید و از لزوم هماهنگی بین سیاست و مذهب در یک فرهنگ اسلامی. جروم می‌گوید قطب زاده همواره می‌خواست این را اثبات کند که اسلام یک نیروی پیشرو در حال تغییر است.


کارول جروم او را در لحظه خاکسپاری دیده بود: «وقتی به‌خاکش می‌سپردند، دیدم که ریش‌اش سفید شده بود.» خلاصه زندگی قطب‌زاده را هم می‌توان در جمله‌ای از نامزد او پیدا کرد:  <blockquote>«مبارزه در سراسر زندگی برای یک رؤیا و در غلتیدن به یک کابوس.» </blockquote>
کارول جروم او را در لحظه خاکسپاری دیده بود: «وقتی به‌خاکش می‌سپردند، دیدم که ریشش سفید شده بود.» خلاصه زندگی قطب‌زاده را هم می‌توان در جمله‌ای از نامزد او پیدا کرد:  <blockquote>«مبارزه در سراسر زندگی برای یک رؤیا و در غلتیدن به یک کابوس.» </blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<span dir="RTL"></span>
<span dir="RTL"></span>
<references />
<references />
۱۳٬۱۳۴

ویرایش