صادق قطب‌زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
[[پرونده:کارول جروم نامزد صادق قطب زاده.JPG|جایگزین=کارول جروم نامزد صادق قطب زاده|بندانگشتی|250x250پیکسل|کارول جروم نامزد صادق قطب زاده]]
[[پرونده:کارول جروم نامزد صادق قطب زاده.JPG|جایگزین=کارول جروم نامزد صادق قطب زاده|بندانگشتی|250x250پیکسل|کارول جروم نامزد صادق قطب زاده]]
روزنامه‌های جمهوری اسلامی در آن روزگار به صادق قطب‌زاده تهمت فساد اخلاقی نیز زده‌اند که طبق گزارش‌ها استنادشان به خانم کارول جروم اهل کانادا بود. کارول جروم نامزد صادق قطب‌زاده بود، هنگام آمدن به ایران به همراه وی در همان هواپیمای حامل خمینی به ایران آمد. او خبرنگار شبکه سی بی اس نیوز بود. کارول جروم بعدها کتابی در مورد صادق قطب‌زاده به نام «مردی در آینه» نوشت. کارول جروم می‌گوید:  
روزنامه‌های جمهوری اسلامی در آن روزگار به صادق قطب‌زاده تهمت فساد اخلاقی نیز زده‌اند که طبق گزارش‌ها استنادشان به خانم کارول جروم اهل کانادا بود. کارول جروم نامزد صادق قطب‌زاده بود، هنگام آمدن به ایران به همراه وی در همان هواپیمای حامل خمینی به ایران آمد. او خبرنگار شبکه سی بی اس نیوز بود. کارول جروم بعدها کتابی در مورد صادق قطب‌زاده به نام «مردی در آینه» نوشت. کارول جروم می‌گوید:  
<blockquote>«صادق می‌دانست که به سراغش خواهند آمد. به او گفتم: من و دوستانم تو را از کشور خارج خواهیم کرد. اما او جواب داد: نه. این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می‌مانم و با سرنوشتم روبرو می‌شوم. وقتی که سوار ماشین شد که برود، هرگز نمی‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید. باور نمی‌کردم که آقای خمینی پسر خود را خواهد کشت.»</blockquote>کارول جروم همچنین پرده از اختلاف نظر میان قطب‌زاده و آیت‌الله خمینی برمی‌دارد و درباره دیدگاه صادق قطب‌زاده درباره حکومت می‌گوید: <blockquote>«قطب‌زاده انتظار داشت که خمینی … یک پیشوای اخلاقی فراگیر باشد، نه یک رهبر سیاسی.» </blockquote>تفسیر کارول جروم از صادق قطب‌زاده در آن زمان این بود که وی در تلاش بوده از تاریخ استثمار ایران سخن بگوید و از لزوم هماهنگی بین سیاست و مذهب در یک فرهنگ اسلامی. جروم می‌گوید قطب زاده همواره می‌خواست این را اثبات کند که اسلام یک نیروی پیشرو در حال تغییر است.   
<blockquote>«صادق می‌دانست که به سراغش خواهند آمد. به او گفتم: من و دوستانم تو را از کشور خارج خواهیم کرد. اما او جواب داد: نه. این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می‌مانم و با سرنوشتم روبرو می‌شوم. وقتی که سوار ماشین شد که برود، هرگز نمی‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید. باور نمی‌کردم که آقای خمینی پسر خود را خواهد کشت.»</blockquote>کارول جروم همچنین پرده از اختلاف نظر میان قطب‌زاده و آیت‌الله خمینی برمی‌دارد و درباره دیدگاه صادق قطب‌زاده درباره حکومت می‌گوید: <blockquote>«قطب‌زاده انتظار داشت که خمینی … یک پیشوای اخلاقی فراگیر باشد، نه یک رهبر سیاسی.» </blockquote>تفسیر کارول جروم از صادق قطب‌زاده در آن زمان این بود که وی در تلاش بوده از تاریخ استثمار ایران سخن بگوید و از لزوم هماهنگی بین سیاست و مذهب در یک فرهنگ اسلامی. جروم می‌گوید قطب‌زاده همواره می‌خواست این را اثبات کند که اسلام یک نیروی پیشرو در حال تغییر است.   


کارول جروم او را در لحظه خاکسپاری دیده بود: «وقتی به‌خاکش می‌سپردند، دیدم که ریشش سفید شده بود.» خلاصه زندگی قطب‌زاده را هم می‌توان در جمله‌ای از نامزد او پیدا کرد:  <blockquote>«مبارزه در سراسر زندگی برای یک رؤیا و در غلتیدن به یک کابوس.» </blockquote>
کارول جروم او را در لحظه خاکسپاری دیده بود: «وقتی به‌خاکش می‌سپردند، دیدم که ریشش سفید شده بود.» خلاصه زندگی قطب‌زاده را هم می‌توان در جمله‌ای از نامزد او پیدا کرد:  <blockquote>«مبارزه در سراسر زندگی برای یک رؤیا و در غلتیدن به یک کابوس.» </blockquote>
۱۳٬۱۳۴

ویرایش

منوی ناوبری