۱۳٬۱۲۰
ویرایش
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (ایجاد صفحه جدید و انتشار مقاله) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''منوّرالفکر'''، اصطلاحی بود که در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران اواخر قاجار و دوران مشروطه به گروهی از اندیشمندان، فعالان و اصلاحطلبانی اطلاق میشد که با تأثیرپذیری از اندیشههای نوگرایانه، خواهان دگرگونی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران بودند. این واژه نخست در فضای روشنفکری قفقاز و عثمانی رواج یافت و در ایران، بهویژه در آذربایجان و تهران، در جریان انقلاب مشروطه معنایی خاص پیدا کرد. [[احمد کسروی]] در دو اثر مهم خود ــ ''تاریخ هیجدهسالهٔ آذربایجان'' (چاپ نخست: ۱۳۲۳ش) و ''تاریخ مشروطهٔ ایران'' (چاپ نخست: ۱۳۲۵ش) ــ این اصطلاح را مکرراً به کار برده و آن را در بستر فعالیتهای آزادیخواهان و تجددطلبان توضیح داده است. | '''منوّرالفکر'''، اصطلاحی بود که در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران اواخر قاجار و دوران مشروطه به گروهی از اندیشمندان، فعالان و اصلاحطلبانی اطلاق میشد که با تأثیرپذیری از اندیشههای نوگرایانه، خواهان دگرگونی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران بودند. این واژه نخست در فضای روشنفکری قفقاز و عثمانی رواج یافت و در ایران، بهویژه در آذربایجان و تهران، در جریان [[انقلاب مشروطه]] معنایی خاص پیدا کرد. [[احمد کسروی]] در دو اثر مهم خود ــ ''تاریخ هیجدهسالهٔ آذربایجان'' (چاپ نخست: ۱۳۲۳ش) و ''تاریخ مشروطهٔ ایران'' (چاپ نخست: ۱۳۲۵ش) ــ این اصطلاح را مکرراً به کار برده و آن را در بستر فعالیتهای آزادیخواهان و تجددطلبان توضیح داده است. | ||
==معنای اصطلاح== | ==معنای اصطلاح== | ||
«منوّرالفکر» ترکیبی عربی به معنای «روشنفکر» است. در سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم، با گسترش تماسهای ایران با روسیه، عثمانی و اروپا، این تعبیر برای اشاره به کسانی بهکار میرفت که افکارشان متأثر از آموزههای نوگرایانهٔ غربی یا اصلاحطلبیهای اسلامی بود. کسروی توضیح میدهد که اینان با مشاهدهٔ پیشرفتهای غرب، ایران را به ترک جمود و پذیرش قانون، مدرسه، آزادی و صنعت دعوت میکردند (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵). | «منوّرالفکر» ترکیبی عربی به معنای «روشنفکر» است. در سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم، با گسترش تماسهای ایران با روسیه، عثمانی و اروپا، این تعبیر برای اشاره به کسانی بهکار میرفت که افکارشان متأثر از آموزههای نوگرایانهٔ غربی یا اصلاحطلبیهای اسلامی بود. کسروی توضیح میدهد که اینان با مشاهدهٔ پیشرفتهای غرب، ایران را به ترک جمود و پذیرش قانون، مدرسه، آزادی و صنعت دعوت میکردند (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵). |
ویرایش