|
|
| (۸۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۱: |
خط ۱: |
| [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]] | | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]] |
| {{جعبه اطلاعات سیاستمدار | | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده |
| | نام = سید جمالالدین واعظ اصفهانی | | | نام = فریدون آدمیت |
| | تصویر = سید جمال واعظ اصفهانی.jpg | | | تصویر = فریدون آدمیت؛1.jpg |
| | شرح تصویر = | | | توضیح تصویر = فریدون آدمیت، تاریخنگار ایرانی |
| | نام کامل = سید جمالالدین بن عبدالله | | | نام اصلی = |
| | معروف به = صدرالواعظین، صدرالمحققین | | | زمینه فعالیت = تاریخنگاری، دیپلماسی، پژوهش تاریخ معاصر ایران |
| | نام مستعار = | | | ملیت = |
| | زادروز = سال ۱۲۴۱ ه.ش | | | تاریخ تولد = ۲۳ مرداد ۱۲۹۹ شمسی |
| | شهر تولد = همدان | | | محل تولد = تهران، ایران |
| | کشور تولد = | | | والدین = |
| | تاریخ مرگ = آبان ۱۲۸۷ ه.ش | | | تاریخ مرگ = ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ شمسی |
| | شهر مرگ = بروجرد | | | محل مرگ = تهران، ایران |
| | کشور مرگ = | | | علت مرگ = |
| | نام همسر = | | | محل زندگی = |
| | فرزندان = سید محمدعلی جمالزاده | | | مدفن = بهشت زهرا، مقبره خانوادگی |
| |خویشاوندان سرشناس = | | | پیشه = تاریخنگار، دیپلمات، پژوهشگر تاریخ مشروطیت |
| | تحصیلات = علوم دینی (فقه، اصول، کلام) در همدان و اصفهان | | | سالهای نویسندگی = |
| | دین = اسلام | | |سبک نوشتاری = تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی، آکادمیک |
| | حزب سیاسی = | | |کتابها = امیرکبیر و ایران؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران؛ فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی و … |
| | سمت = خطیب برجسته جنبش مشروطه، عضو انجمنهای مشروطهخواه | | | علت شهرت = پدر تاریخنگاری نوین ایران، بنیانگذار روش تحلیلی-انتقادی در تاریخنگاری معاصر ایران |
| | پستهای قبلی = | | | تحصیلات = دکترای تاریخ و فلسفه سیاسی |
| | فعالیتها = سخنرانیهای مشروطهخواهانه در تهران، تبریز، رشت، اصفهان و شیراز؛ همکاری در نشریه الجمال؛ تأسیس شرکت اسلامیه؛ نوشتن رسالههای «لباس التقوی» و «رؤیای صادقه» | | |دانشگاه = دانشگاه تهران؛ مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE) |
| | قبل از = | | | استاد = |
| | بعد از = | | | تأثیرگذاشته بر = |
| | وبگاه رسمی = | | | گفتاورد = |
| | امضا = | | |اندازه تصویر=260پیکسل}} |
| | زیرنویس = | | '''فریدون آدمیت'''، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخنگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیتهای سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در [[دارالفنون]] گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پایاننامه او درباره [[امیرکبیر|میرزا تقی خان امیرکبیر]] بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمتهایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در [[سازمان ملل متحد]]، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهشهای تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ [[جنبش مشروطه ایران]]، اندیشههای روشنفکران مانند [[میرزا آقاخان کرمانی]]، میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] تمرکز دارند. کتابهایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریانهای اجتماعی میدید و بر ارزشهای عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی از طیفهای مذهبی، غیرمذهبی، چپگرا و اقلیتهایی مانند بهاییان داشت که او را به تحریف منابع یا توطئهباوری متهم میکردند. با این حال، جایگاه او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران تثبیت شده است و آثارش تأثیر عمیقی بر نسلهای بعدی گذاشتهاند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخنگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.<ref name=":0">[https://anthropologyandculture.com/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%D9%8A%D8%AA-%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A/ درباره فریدون آدمیت: وفادار به متن تاریخ - انسانشناسی و فرهنگ]</ref><ref name=":1">[https://www.naakojaaketab.com/post/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگینامه و معرفی سه عنوان از کتابهای فریدون آدمیت - ناکجا کتاب]</ref><ref name=":2">[https://ensani.ir/fa/article/9847/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگی و اندیشه فریدون آدمیت - پرتال جامع علوم انسانی]</ref><ref name=":3">[https://hawzah.net/fa/Article/View/84951/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA نگاهی منتقدانه به زندگی، تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی فریدون آدمیت - حوزه نت]</ref><ref name=":4">[https://bukharamag.com/1387.03.2954.html به یاد دکتر فریدون آدمیت - مجله بخارا]</ref><ref name=":5">[https://www.radiofarda.com/a/o2_admiyat/441291.html فريدون آدميت؛ مشروطه و تاریخ نگاری جدید - رادیو فردا]</ref><ref name=":6">[https://www.newslaw.net/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA.a278209 فریدون آدمیت پدر تاریخ نگاری نوین ایران کیست؟ - حقوق نیوز]</ref><ref name=":7">[https://www.movarekhan.com/blog/historiography_of_fereydoun_adamit/ نگاهی به تاریخ نگاری دکتر فریدون آدمیت - مورخان]</ref><ref name=":8">[https://negah.org/378 فریدون آدمیت و بهاییان - نگاه]</ref> |
|
| |
|
| |image_size=240پیکسل}}
| | == زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات == |
| '''سید جمالالدین واعظ اصفهانی'''، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه.ش)، یکی از برجستهترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره [[جنبش مشروطه ایران]]، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانوادهای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمالالدین به دلیل سخنرانیهای آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالتخواهی، به یکی از چهرههای کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون [[ملکالمتکلمین]]، در انجمنهای مخفی و علنی مشروطهخواهان فعالیت داشت و از منبر بهعنوان ابزاری برای آگاهیبخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمالالدین واعظ اصفهانی در سخنرانیهایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت میکرد.
| | فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با [[میرزا ملکمخان]]، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعهای تأثیرگذار از چهرههای برجسته سیاسی تشکیل داد که ایدههای لیبرال را ترویج میکرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانوادهای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانشاندوزی بود.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آنها از آزادی و حقوق مردم دفاع میکرد. جمالالدین به همراه دیگر مشروطهخواهان، در برابر استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملکالمتکلمین و چند تن دیگر از آزادیخواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمالالدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطهخواهان برانگیخت و نامش بهعنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.
| | === تحصیلات === |
| | فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغالتحصیل گردید. پایاننامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه [[محمود محمود]] منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبتنام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشاندهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرقشناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| اندیشههای جمالالدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایدههای نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کردهاند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهیبخشی غیرقابلانکار است. میراث جمالالدین در سخنرانیهایش، فعالیتهای سیاسی، و تأثیرش بر نسلهای بعدی مشروطهخواهان باقی مانده و او بهعنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته میشود.<ref name=":0">[https://www.cgie.org.ir/fa/article/223414/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C جمالالدین واعظ اصفهانی، قسمت اول - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/article/223414/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C?entryviewid=241617 جمالالدین واعظ اصفهانی، قسمت دوم - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">[https://rasekhoon.net/article/show/916382/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C اندیشه سیاسی واعظ اصفهانی - راسخون] 1</ref><ref name=":3">[https://rasekhoon.net/article/show/916375/%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C فعالیت های سیاسی اجتماعی واعظ اصفهانی - راسخون] 2</ref><ref name=":4">[https://dl.hodanet.tv/fileshtml/seydjamalvaezesfahani.htm سیدجمال الدین واعظ اصفهانی - هدی نت]</ref>
| | == حرفه دیپلماتیک == |
| | فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمتهایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بینالملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوانترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامهای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهشهای تاریخی بپردازد. او دوران هشتساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود میدانست.<ref name=":2" /> |
|
| |
|
| == زندگینامه و تحصیلات == | | == فعالیتهای پژوهشی و بازنشستگی == |
| سید جمالالدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانوادهای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمالالدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجستهای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و بهسرعت بهعنوان واعظی توانمند شناخته شد.<ref name=":0" />
| | پس از بازنشستگی زودرس در سال ۱۳۴۴، فریدون آدمیت فعالیتهای خود را بر بررسی منورالفکران و نهضت مشروطه متمرکز کرد. او همواره مورد حمایت دستگاه حاکمه پهلوی بود؛ برای مثال، در سال ۱۳۴۲ هنگام انتصاب به سفارت هند، [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] در استوارنامهاش او را شایسته و مورد اعتماد خواند. او در سال ۱۳۵۷، هنگام احیای کانون نویسندگان، ریاست نخستین جلسه عمومی را بر عهده گرفت اما زود کنارهگیری کرد. فریدون آدمیت پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، در کانون نویسندگان آزاداندیش، چهرهای مترقی اما الحادی گرفت و پیشنهادی دهمادهای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، مطبوعات، زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه حقوق بشر ارائه داد. او زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. در سالهای آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.<ref name=":3" /> |
|
| |
|
| === آغاز فعالیتهای مذهبی و اجتماعی === | | == فعالیت سیاسی-فرهنگی پس از انقلاب و رابطه با دربار پهلوی == |
| جمالالدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، بهعنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، بهسرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانیهای او اغلب با زبانی ساده و قابلفهم برای عامه مردم ارائه میشد و به موضوعات اجتماعی و دینی میپرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطهخواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیتهای سیاسی سوق داد.<ref name=":4" />
| | فریدون آدمیت در سالهای پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایستهترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایتها باعث شد برخی منتقدان چپگرا او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد دهمادهای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.<ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /> |
|
| |
|
| == فعالیتهای اولیه در اصفهان و شیراز == | | == آثار == |
| جمالالدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانیهایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظلالسلطان، بهسرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظلالسلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمالالدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمنهای مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملکالمتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمنها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلمهای دینی و حکومتی بود.
| | [[پرونده:فکر آزادی و مقدمه مشروطیت.jpg|جایگزین=فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت|بندانگشتی|250x250پیکسل|فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت]] |
| | آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشههای روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتابهای کلیدی او عبارت است از: |
|
| |
|
| در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه.ق، جمالالدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاعالسلطنه (پسر [[مظفرالدین شاه]]) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانیهایش علیه قوامالدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد.<ref name=":0" /><ref name=":3" /><ref name=":4" />
| | * امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود) |
| | * فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰) |
| | * اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶) |
| | * اندیشههای طالبوف تبریزی (۱۳۴۶) |
| | * اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹) |
| | * اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱) |
| | * فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴) |
| | * ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد) |
| | * شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰) |
| | * آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰) |
| | * افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق) |
| | * مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰) |
| | * تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵) |
|
| |
|
| == فعالیتهای سیاسی و نقش در جنبش مشروطه ==
| | همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بینالملل» (۱۹۵۵).<ref name=":6" /> |
| سید جمالالدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه.ش، با اوجگیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطهخواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملکالمتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر بهعنوان ابزاری برای ترویج ایدههای مشروطهخواهی استفاده کرد. سخنرانیهای او در مساجد تهران، بهویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمالالدین در این سخنرانیها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بیعدالتیهای اجتماعی میپرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود.<ref name=":0" />
| |
|
| |
|
| === همکاری با انجمنهای مشروطهخواه === | | === شرح یکی از آثار === |
| جمالالدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطهخواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمنها با دیگر فعالان سیاسی مانند [[جهانگیرخان صوراسرافیل]] و میرزا نصرالله بهشتی (ملکالمتکلمین) همکاری میکرد. این انجمنها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج [[آزادی بیان]]، و سازماندهی حرکتهای مردمی علیه [[استبداد]] بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانیهای خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آنها برای جنبش مشروطه ایفا کرد.<ref name=":3" />
| | کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطهخواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] میشود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت میپردازد و شامل فصلهایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسولزاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادیخواهی طبقه متوسط شهرنشین میداند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشنبین. این کتابها تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشتها در مجموعههایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شدهاند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهیهای تازه از امیرکبیر. آثار آدمیت تأثیر عمیقی بر نسلهای بعدی گذاشتند و جایگاه او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران را تثبیت کردند.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| === فعالیت در نشریه الجمال === | | == اندیشهها و روش تاریخنگاری == |
| یکی از اقدامات برجسته جمالالدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر میشد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطهخواهان اداره میشد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز میپرداخت و از ایدههای آزادیخواهی و مشروطه حمایت میکرد. جمالالدین در سرمقالهها و نوشتههای این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطهخواهان تبدیل شد.<ref name=":4" />
| | فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال میکرد: شناخت مقام حقیقی اندیشهگران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخنگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران. |
|
| |
|
| == اندیشههای سیاسی و اجتماعی ==
| | روش وی تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونهای که رخ دادهاند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی میدانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیدهها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل میدانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخنویسی مدرن میشمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریانهای اجتماعی میدید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزشهای عقلی و آزادی تأکید میکرد و روحانیان را در مشروطه دنبالهرو روشنفکران میدانست.<ref name=":7" /> |
|
| |
|
| === پیوند دین و سیاست === | | == انتقادات == |
| جمالالدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانیهای خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید میکرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفهای دینی و اجتماعی است که علما و مردم بهطور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجستهترین خطیبان مشروطهخواه تبدیل کرد که توانست میان تودههای مذهبی و ایدههای نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند.
| | فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبیها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیتهایی مانند [[بهائیان ایران|بهاییان]] به دلیل دیدگاههای او درباره بهاءالله، و چپگرایان به دلیل مواضعش، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملیگرایی شدید میدانست که اقلیتها را با قدرتهای خارجی مرتبط میکند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئهباوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بیدقتی متدولوژیک و زبان جدلی میدانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروههای دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. عبدالله شهبازی آدمیت را به دلیل انتقاد از آرامش دوستدار که بهاءالله را پیامبر میدانست، مورد نکوهش قرار داد. برخی منتقدان مانند [[ماشاءالله آجودانی]] کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمیدانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.<ref name=":8" /> |
|
| |
|
| === تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی === | | == مرگ و میراث == |
| یکی از محورهای اصلی اندیشههای جمالالدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع میکرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاهها در سخنرانیهای او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گستردهای داشت.<ref name=":2" /><ref name=":3" />
| | فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدتها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخنگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر عمیق بر نسلهای بعدی است. او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران شناخته میشود و آثارش در مطالعات آزادیخواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایعنگاری به علتشناسی میپردازد، ستودند. عباس میلانی وی را یکی از برجستهترین مورخان تاریخ معاصر پس از [[احمد کسروی]] دانسته است. علیرغم انتقادات، جایگاه او در تاریخنگاری ایران تثبیت شده است.<ref name=":5" /> |
| | |
| == فعالیتهای جمالالدین در شهرهای مختلف ==
| |
| | |
| === سخنرانیها در تهران ===
| |
| سید جمالالدین واعظ اصفهانی در تهران بهعنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته میشد. او در مساجد و محافل عمومی، بهویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانیهایی ایراد میکرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانیها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد میکرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانیهای او نهتنها نخبگان، بلکه تودههای مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب میکرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطهخواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلافنظرهایی با برخی علما داشت.<ref name=":0" />
| |
| | |
| === فعالیت در تبریز ===
| |
| جمالالدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانیهای مشروطهخواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمالالدین با همکاری انجمنهای محلی، بهویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانیهایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطهخواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت میکرد. فعالیتهای او در تبریز به تقویت روحیه آزادیخواهی در این شهر کمک کرد.<ref name=":3" />
| |
| | |
| === حضور در رشت ===
| |
| جمالالدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروههای مشروطهخواه محلی همکاری کرد و در سخنرانیهای خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، بهویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطهخواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایدههای مشروطه و آگاهیبخشی به مردم استفاده کرد.<ref name=":4" />
| |
| | |
| == آثار و فعالیتهای اقتصادی ==
| |
| | |
| === رسالهها و نوشتهها ===
| |
| جمالالدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی میپرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملکالمتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتحالملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی میپرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبلالمتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد.
| |
| | |
| === همکاری در نشریه الجمال ===
| |
| نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه.ق تا ۲۷ ربیعالآخر ۱۳۲۶ ه.ق منتشر میشد و مواعظ و سخنرانیهای جمالالدین را چاپ میکرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطهخواهان اداره میشد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز میپرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانونمداری و عدالت. نوشتههای او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین میکرد.
| |
| | |
| === تأسیس شرکت اسلامیه ===
| |
| در شوال ۱۳۱۶ ه.ق، جمالالدین واعظ با همراهی ملکالمتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او بهعنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایهگذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود.<ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /> | |
| | |
| == روابط با مشروطهخواهان و علما ==
| |
| سید جمالالدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملکالمتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمنهای مشروطهخواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاریها بهویژه در تهران و در جریان سخنرانیهای مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمالالدین با استفاده از جایگاه خود بهعنوان واعظ، ایدههای آزادیخواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل میکرد. او و ملکالمتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامهریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند.<ref name=":0" /><ref name=":3" />
| |
| | |
| === مناظرات و اختلافات با علما ===
| |
| جمالالدین واعظ با برخی از علمای وقت، بهویژه [[شیخ فضلالله نوری]]، روابط پیچیدهای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضلالله نوری، که در دورهای به مشروعهخواهی گرایش پیدا کرد، اختلافنظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمالالدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت میکرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار میشد، به تقویت جایگاه او بهعنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد.<ref name=":2" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| === تأثیر بر روشنفکران و علما ===
| |
| سخنرانیهای جمالالدین نهتنها بر تودههای مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایدههای نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطهخواه ایجاد کند. [[ناظمالاسلام کرمانی]] در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانیهای او بر علما و مردم سخن گفته و او را بهعنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشاندهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود.<ref name=":5">کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان»، تألیف ناظمالاسلام کرمانی</ref>
| |
| | |
| == دستگیری و مرگ ==
| |
| | |
| === به توپ بستن مجلس و دستگیری ===
| |
| با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمالالدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ ه.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطهخواه، از جمله ملکالمتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمالالدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسداللهخان سرتیپ توپخانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد.<ref name=":1" />
| |
| | |
| === قتل در بروجرد ===
| |
| در شوال ۱۳۲۶ ه.ق (آبان ۱۲۸۷ ه.ش)، جمالالدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشامالدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظمالاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمالالدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمالزاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد.
| |
| | |
| ==== مقبره در جمالیه بروجرد ====
| |
| پس از قتل، جمالالدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزینالسلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید.<ref name=":1" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /> | |
| | |
| == میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه ==
| |
| جمالالدین واعظ اصفهانی با سخنرانیهای آتشین و فعالیتهای سیاسی خود، نقش غیرقابلانکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایدههای مشروطهخواهی را به تودهها منتقل کند. [[احمد کسروی]] در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او بهعنوان یکی از خطیبان برجستهای یاد میکند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیتهای او در شهرهای مختلف و همکاریاش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد.<ref>کتاب «تاریخ مشروطه ایران»، تألیف احمد کسروی</ref>
| |
| | |
| === جایگاه در تاریخ ایران ===
| |
| مرگ جمالالدین واعظ بهعنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او بهعنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمانهای آزادی و عدالت شناخته میشود. سخنرانیهای او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایدههای نوگرایانه بود، الگویی برای نسلهای بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد.<ref name=":2" />
| |
|
| |
|
| == منابع: == | | == منابع: == |