۱۳٬۴۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|وبگاه رسمی = | |وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''سید حسن مدرس،''' با نام اصلی سید حسن طباطبایی زواره (زاده ۱۲۴۹ - درگذشت ۱۰ آذر ۱۳۱۶) در روستای سرابه کچو از توابع اردستان به دنیا آمد. حسن مدرس از علمای اصفهان در دوران [[انقلاب مشروطه]] بود که به حمایت از گروههای مشروطهخواه پرداخت. وی در دوره دوم مجلس، از طرف فقها بهعنوان یکی از مجتهدانی تعیین شد که طبق قانون اساسی مشروطه میبایست بر هماهنگی مصوبات مجلس با شرع اسلام نظارت داشته باشند. او از دوره دوم تا دوره ششم نیز برای چهار دوره نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی بود. در دوره جنگ جهانی اول، کمیته دفاع ملی را تشکیل داد و به قم مهاجرت کرد. حسن مدرس با اقدامات [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] مخالفت میکرد. در نتیجه رضاخان او را تبعید کرد و در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۱۶به قتل رساند. | '''سید حسن مدرس،''' با نام اصلی سید حسن طباطبایی زواره (زاده ۱۲۴۹ - درگذشت ۱۰ آذر ۱۳۱۶) در روستای سرابه کچو از توابع اردستان به دنیا آمد. حسن مدرس از علمای اصفهان در دوران [[انقلاب مشروطه]] بود که به حمایت از گروههای مشروطهخواه پرداخت. وی در دوره دوم مجلس، از طرف فقها بهعنوان یکی از مجتهدانی تعیین شد که طبق قانون اساسی مشروطه میبایست بر هماهنگی مصوبات مجلس با شرع اسلام نظارت داشته باشند. | ||
او از دوره دوم تا دوره ششم نیز برای چهار دوره نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی بود. در دوره جنگ جهانی اول، کمیته دفاع ملی را تشکیل داد و به قم مهاجرت کرد. حسن مدرس با اقدامات [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] مخالفت میکرد. در نتیجه رضاخان او را تبعید کرد و در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۱۶به قتل رساند. | |||
== کودکی و جوانی == | == کودکی و جوانی == | ||
حسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستای سرابه کچو از توابع اردستان، استان اصفهان به دنیا آمد. پدر وی اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از سادات طباطبایی و اصلا زوارهای بودند. شغل پدر و جدش منبری و تبلیغ احکام اسلامی بوده است. سید حسن شش ساله بود که همراه با خانوادهاش به قمشه واقع در جنوب اصفهان رفت. سید حسن مدرس در چهارده سالگی پدر بزرگش را از دست داد و دو سال بعد در ۱۶ سالگی برحسب وصیت وی برای تحصیل به اصفهان رفت. حسن مدرس در بیست و یک سالگی پدرش را از دست داد. | حسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستای سرابه کچو از توابع اردستان، استان اصفهان به دنیا آمد. پدر وی اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از سادات طباطبایی و اصلا زوارهای بودند. شغل پدر و جدش منبری و تبلیغ احکام اسلامی بوده است. سید حسن شش ساله بود که همراه با خانوادهاش به قمشه واقع در جنوب اصفهان رفت. | ||
سید حسن مدرس در چهارده سالگی پدر بزرگش را از دست داد و دو سال بعد در ۱۶ سالگی برحسب وصیت وی برای تحصیل به اصفهان رفت. حسن مدرس در بیست و یک سالگی پدرش را از دست داد. | |||
حسن مدرس در طول دوران تحصیل علوم دینی در اصفهان در محضر درس بیش از ۳۰ تن از روحانیون و علمای آنزمان حضور داشت که از جمله مهمترین آنها میتوان از آقا میرزا عبدالعلی هرندی نحوی، جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملامحمد کاشانی نام برد. | |||
وی سپس هفت سال به نجف و سامرا رفت، و نزد میرزای شیرازی و ملا محمد کاظم خراسانی به درجه اجتهاد رسید. حسن مدرس در سال ۱۲۸۲ و پس از بازگشت به اصفهان مشغول تدریس درس اصول و فقه شده و همچنین به عضویت انجمن مقدس ملی اصفهان درآمد.<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3 سید حسن مدرس]</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=L76sVP6x53I آیتالله سید حسن مدرس را بهتر بشناسیم - یوتیوب]</ref><ref name=":1">[http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b3%db%8c%d8%af+%d8%ad%d8%b3%d9%86+%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگینامه شهید حسن مدرس به قلم خودش]</ref><ref>گنجینه خواف، ص ۹۷</ref> | |||
== فعالیتهای سیاسی مدرس در دوران قاجار == | == فعالیتهای سیاسی مدرس در دوران قاجار == | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۹: | ||
در زمان [[جنبش مشروطه ایران|مشروطه]]، اوضاع اصفهان دگرگون شد. مدرس در این دوره از مشروطهخواهان حمایت کرد و در کنار حاج آقا نورالله اصفهانی، برای تدارک و تقویت مشروطهخواهان کوشید. با اوجگیری جنبش مشروطهخواهی و دوران استبداد صغیر، مدرس به همراه حاج آقا نورالله، انجمنی با عنوان انجمن ملی تشکیل داد و خود به نایب رئیسی این انجمن انتخاب شد. وی با مشروطهخواهان بختیاری، مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت. | در زمان [[جنبش مشروطه ایران|مشروطه]]، اوضاع اصفهان دگرگون شد. مدرس در این دوره از مشروطهخواهان حمایت کرد و در کنار حاج آقا نورالله اصفهانی، برای تدارک و تقویت مشروطهخواهان کوشید. با اوجگیری جنبش مشروطهخواهی و دوران استبداد صغیر، مدرس به همراه حاج آقا نورالله، انجمنی با عنوان انجمن ملی تشکیل داد و خود به نایب رئیسی این انجمن انتخاب شد. وی با مشروطهخواهان بختیاری، مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت. | ||
با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطهخواه بختیاری به رهبری صمصمامالسلطنه به منظور شکست اقبالالدوله، حاکم اصفهان، وارد این شهر شدند. حسن مدرس در میدان نقش جهان سخنرانی کرد و پس از آن، به دلیل آنکه امکان حمله قشون دولتی به اهالی شهر وجود داشت، مردم مسلح و تفنگداران بختیاری بر بام و گلدسته مساجد و عمارتهای اطراف میدان موضع گرفتند. با آمدن افراد اقبالالدوله، جنگ میان قشون دولتی و مردم آغاز شد. در این جنگ، قشون دولتی شکست خوردند و شماری متواری و تعدادی اسیر شدند. اقبالالدوله نیز به کنسولخانه انگلیس پناهنده شد. در پی این پیروزی، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتی سپرده شد. | با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطهخواه بختیاری به رهبری صمصمامالسلطنه به منظور شکست اقبالالدوله، حاکم اصفهان، وارد این شهر شدند. حسن مدرس در میدان نقش جهان سخنرانی کرد و پس از آن، به دلیل آنکه امکان حمله قشون دولتی به اهالی شهر وجود داشت، | ||
مردم مسلح و تفنگداران بختیاری بر بام و گلدسته مساجد و عمارتهای اطراف میدان موضع گرفتند. با آمدن افراد اقبالالدوله، جنگ میان قشون دولتی و مردم آغاز شد. در این جنگ، قشون دولتی شکست خوردند و شماری متواری و تعدادی اسیر شدند. اقبالالدوله نیز به کنسولخانه انگلیس پناهنده شد. در پی این پیروزی، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتی سپرده شد. | |||
=== انتخاب مدرس به عنوان مجتهد تراز اول === | === انتخاب مدرس به عنوان مجتهد تراز اول === | ||
پس از | پس از فتح تهران و پیروزی مشروطهخواهان، مقدمات تأسیس دوره دوم مجلس شورای ملی فراهم و انتخابات به صورت عمومی برگزار و مجلس تشکیل شد. بر اساس اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، باید پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر مصوبات مجلس به منظور عدم مغایرت آنها با احکام شرع نظارت داشته باشند. به این منظور، مراجع نجف بیست نفر از مجتهدان از جمله مدرس را به مجلس شورای ملی معرفی کردند و سید حسن مدرس هم بر اساس قرعه انتخاب شد.<ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۴۵</ref> | ||
[[پرونده:جلسه کابینه مدرس.JPG|جایگزین=حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس|بندانگشتی|حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس]] | [[پرونده:جلسه کابینه مدرس.JPG|جایگزین=حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس|بندانگشتی|حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس]] | ||
=== مخالفت مدرس با اولتیماتوم روسیه === | === مخالفت مدرس با اولتیماتوم روسیه === | ||
با تصویب مجلس دوم، کارشناسی به نام مورگان شوستر، به مدت سه سال بهعنوان خزانهدار کل کشور استخدام و مشغول رسیدگی به امور مالی ایران شد، ولی ازآنجایی که ادامه فعالیت وی، منافع و امتیازها و در نتیجه نفوذ سیاسی روس و انگلیس را نقض میکرد، دولت روسیه در آذرماه ۱۲۹۰ با همداستانی دولت انگلیس اولتیماتومی مبنی بر عزل مورگان شوستر و… صادر کرد و در پی آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. [[شیخ محمد خیابانی]] و سیدحسن مدرس با این اولتیماتوم مقابله و مخالفت کردند. مدرس نطق تندی در مجلس انجام داد و همین امر در رأی مخالف مجلس برضد اولتیماتوم موثر بود.<ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۴۶ و ۱۴۷</ref> | با تصویب مجلس دوم، کارشناسی به نام مورگان شوستر، به مدت سه سال بهعنوان خزانهدار کل کشور استخدام و مشغول رسیدگی به امور مالی ایران شد، ولی ازآنجایی که ادامه فعالیت وی، منافع و امتیازها و در نتیجه نفوذ سیاسی روس و انگلیس را نقض میکرد، دولت روسیه در آذرماه ۱۲۹۰ با همداستانی دولت انگلیس اولتیماتومی مبنی بر عزل مورگان شوستر و… صادر کرد و در پی آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. | ||
[[شیخ محمد خیابانی]] و سیدحسن مدرس با این اولتیماتوم مقابله و مخالفت کردند. مدرس نطق تندی در مجلس انجام داد و همین امر در رأی مخالف مجلس برضد اولتیماتوم موثر بود.<ref>فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آیتالله سید حسن مدرس، ص ۱۴۶ و ۱۴۷</ref> | |||
=== مهاجرت مدرس در جنگ جهانی اول === | === مهاجرت مدرس در جنگ جهانی اول === | ||
وی در سومین دوره مجلس شورای ملی، افزون بر وظیفه نظارتی، نمایندگی مردم تهران را نیز بر عهده داشت. با شروع جنگ جهانی اول، ایران رسما خود را بهعنوان دولت بیطرف اعلام کرد، ولی نیروهای متفقین با نقض بیطرفی ایران، وارد خاک کشور شدند. با پیشنهاد مدرس و موافقت مجلس، قرار شد گروهی از نمایندگان به منظور مخالفت با قوای متجاوز به قم مهاجرت کنند و یک دولت سایه در کنار دولت اصلی تشکیل دهند. بدین منظور بیست و هفت نفر از نمایندگان مجلس به همراه گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی، تهران را به قصد قم ترک کردند. مهاجران در قم کمیتهای با عنوان «کمیته دفاع ملی» تشکیل دادند. اما قشون روس روانه قم شد و در پی شکست مهاجران، گروهی به همراه سلیمان میرزا و مدرس از راه کاشان به اصفهان و از راه کوههای بختیاری خود را به غرب ایران رساندند. در خرداد ماه ۱۲۹۷ و با پایان یافتن جنگ اول جهانی، حسن مدرس به همراه دیگر مهاجران پس از دو سال، به تهران بازگشت و در مدرسه سپهسالار به تدریس مشغول شد.<ref>[https://bedanidha.ir/modarres/ زندگینامه آیت الله مدرس]</ref> | وی در سومین دوره مجلس شورای ملی، افزون بر وظیفه نظارتی، نمایندگی مردم تهران را نیز بر عهده داشت. با شروع جنگ جهانی اول، ایران رسما خود را بهعنوان دولت بیطرف اعلام کرد، ولی نیروهای متفقین با نقض بیطرفی ایران، وارد خاک کشور شدند. | ||
با پیشنهاد مدرس و موافقت مجلس، قرار شد گروهی از نمایندگان به منظور مخالفت با قوای متجاوز به قم مهاجرت کنند و یک دولت سایه در کنار دولت اصلی تشکیل دهند. بدین منظور بیست و هفت نفر از نمایندگان مجلس به همراه گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی، تهران را به قصد قم ترک کردند. | |||
مهاجران در قم کمیتهای با عنوان «کمیته دفاع ملی» تشکیل دادند. اما قشون روس روانه قم شد و در پی شکست مهاجران، گروهی به همراه سلیمان میرزا و مدرس از راه کاشان به اصفهان و از راه کوههای بختیاری خود را به غرب ایران رساندند. در خرداد ماه ۱۲۹۷ و با پایان یافتن جنگ اول جهانی، حسن مدرس به همراه دیگر مهاجران پس از دو سال، به تهران بازگشت و در مدرسه سپهسالار به تدریس مشغول شد.<ref>[https://bedanidha.ir/modarres/ زندگینامه آیت الله مدرس]</ref> | |||
=== مخالفت و مبارزه مدرس با [[قرارداد ۱۹۱۹]] === | === مخالفت و مبارزه مدرس با [[قرارداد ۱۹۱۹]] === | ||
هنگامی که مدرس پس از دو سال به ایران بازگشت، وضع تهران آشفته و دچار قطحی و ناامنی بود. در این زمان، مجلس شورای ملی تعطیل و دولت صمصمامالسلطنه بختیاری از اداره امور ناتوان گشته بود. حسن مدرس و گروهی از علما به منظور اعتراض به وضع موجود و ابراز مخالفت با صمصمامالسلطنه، در حرم عبدالعظیم متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی، کابینه صمصمامالسلطنه سقوط کرد و [[ | هنگامی که مدرس پس از دو سال به ایران بازگشت، وضع تهران آشفته و دچار قطحی و ناامنی بود. در این زمان، مجلس شورای ملی تعطیل و دولت صمصمامالسلطنه بختیاری از اداره امور ناتوان گشته بود. حسن مدرس و گروهی از علما به منظور اعتراض به وضع موجود و ابراز مخالفت با صمصمامالسلطنه، در حرم عبدالعظیم متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی، کابینه صمصمامالسلطنه سقوط کرد و [[میرزاحسن خان وثوقالدوله|میرزا حسن وثوقالدوله]] به نخستوزیری رسید. | ||
در دولت وثوقالدوله [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد. این امر اعتراض و مخالفت شخصیتهای بسیاری را برانگیخت که حسن مدرس یکی از آنان بود. طرفداران قرارداد، بارها با مدرس گفتگو کردند تا او را از مخالفت بازدارند. مدرس گفته بود:<blockquote>«هی میآمدند پیش من و گفتند این قرارداد کجایش بد است... آن چیزی که میفهمم بد است، آن مادهاش است که میگوید ما استقلال ایران را (به رسمیت) میشناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را میشناسم...»<ref>مرد روزگاران، علی مدرسی، ج ۲، ص ۱۰۱</ref></blockquote> | در دولت وثوقالدوله [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد. این امر اعتراض و مخالفت شخصیتهای بسیاری را برانگیخت که حسن مدرس یکی از آنان بود. طرفداران قرارداد، بارها با مدرس گفتگو کردند تا او را از مخالفت بازدارند. مدرس گفته بود:<blockquote>«هی میآمدند پیش من و گفتند این قرارداد کجایش بد است... آن چیزی که میفهمم بد است، آن مادهاش است که میگوید ما استقلال ایران را (به رسمیت) میشناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را میشناسم...»<ref>مرد روزگاران، علی مدرسی، ج ۲، ص ۱۰۱</ref></blockquote> | ||
| خط ۵۸: | خط ۷۲: | ||
در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ تعداد بسیاری از مردم تهران در مسجد شاه اجتماع کردند و به مخالفت با جمهوری رضاخانی پرداختند. رهبری این حرکت با حسن مدرس بود. روز بعد، تعداد بیشتری به سوی مجلس راهپیمایی کرده و مخالفت خود را با رضاخان اعلام کردند. این تظاهرات، روز دوم فروردین ۱۳۰۳ نیز در مقابل ساختمان مجلس و در شرایطی که نمایندگان آماده بررسی و تصویب طرح جمهوری رضاخانی بودند، تکرار شد و به زد و خورد مردم با مأموران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] انجامید.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D8%9F/150137 مخالفت مدرس با جمهوریت؟]</ref><ref>فعالیتهای اجتماعی-سیاسی سید حسن مدرس، ص ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۵۸</ref> | در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ تعداد بسیاری از مردم تهران در مسجد شاه اجتماع کردند و به مخالفت با جمهوری رضاخانی پرداختند. رهبری این حرکت با حسن مدرس بود. روز بعد، تعداد بیشتری به سوی مجلس راهپیمایی کرده و مخالفت خود را با رضاخان اعلام کردند. این تظاهرات، روز دوم فروردین ۱۳۰۳ نیز در مقابل ساختمان مجلس و در شرایطی که نمایندگان آماده بررسی و تصویب طرح جمهوری رضاخانی بودند، تکرار شد و به زد و خورد مردم با مأموران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] انجامید.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D8%9F/150137 مخالفت مدرس با جمهوریت؟]</ref><ref>فعالیتهای اجتماعی-سیاسی سید حسن مدرس، ص ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۵۸</ref> | ||
عبدالله مستوفی در تحلیل پیرامون این مساله نوشته است:<blockquote>«سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پارهای از آزادیخواهان بیمزه و خیالباف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فورا ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، بیشتر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان احمد شاه هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکمفرمایی کند، از ریاست جمهوری تا سلطنت، آن هم در نزد ایرانیها که اکثریتشان شاهدوست تاریخی هستند، یک قدم کوچک بیشتر نیست.</blockquote><blockquote>بنابراین مناسبتر، سادهتر و طبیعیتر این است که به دست آزادیخواهان دو آتشه خود را به ریاست جمهوری برساند تا بعدها به دست سلطنتطلبان، تاج و تخت را تصرف و سلطنت را در خانوادهی خویش مستقر نماید. این است ... که تغییر طرز حکومت را محرمانه با خواص خود از نظامیان و وکلایی که با او هم دست شده بودند، به میان گذاشت و از رؤسای آن ها قول مساعد گرفت.»<ref>شرح حال زندگی من، ج۳، عبدالله مستوفی، ص ۵۸۴ و ۵۸۵</ref></blockquote> | عبدالله مستوفی در تحلیل پیرامون این مساله نوشته است:<blockquote>«سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پارهای از آزادیخواهان بیمزه و خیالباف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فورا ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، | ||
بیشتر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان [[احمد شاه]] هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکمفرمایی کند، از ریاست جمهوری تا سلطنت، آن هم در نزد ایرانیها که اکثریتشان شاهدوست تاریخی هستند، یک قدم کوچک بیشتر نیست.</blockquote><blockquote>بنابراین مناسبتر، سادهتر و طبیعیتر این است که به دست آزادیخواهان دو آتشه خود را به ریاست جمهوری برساند تا بعدها به دست سلطنتطلبان، تاج و تخت را تصرف و سلطنت را در خانوادهی خویش مستقر نماید. این است ... که تغییر طرز حکومت را محرمانه با خواص خود از نظامیان و وکلایی که با او هم دست شده بودند، به میان گذاشت و از رؤسای آن ها قول مساعد گرفت.»<ref>شرح حال زندگی من، ج۳، عبدالله مستوفی، ص ۵۸۴ و ۵۸۵</ref></blockquote> | |||
== فعالیتهای سیاسی مدرس در دوره پهلوی == | == فعالیتهای سیاسی مدرس در دوره پهلوی == | ||
ویرایش