۲٬۴۹۲
ویرایش
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (افزودن عکس. مقاله ناتمام است.) |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (افزودن عکس) |
||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== داغ شهیدان زیر چکمههای رژیم شاه == | == داغ شهیدان زیر چکمههای رژیم شاه == | ||
عزیز رضایی در مجموع پنج فرزند (سه پسر و دو دختر) و دو داماد خود را در اثر سرکوبهای هر دو رژیم شاه و شیخ از دست داد؛ چهار نفر در دوران شاه و | [[پرونده:فرزندان و اعضای خانواده به شهادت رسیدهی عزیز رضایی.jpg|جایگزین=پسران، دختران و دامادهای به شهادت رسیدهی عزیز رضایی در دوران پهلوی و نظام ولایت فقیه (مهدی رضایی در عکس نیست)|بندانگشتی|پسران، دختران و دامادهای به شهادت رسیدهی عزیز رضایی در دوران پهلوی و نظام ولایت فقیه (مهدی رضایی در عکس نیست)]] | ||
عزیز رضایی در مجموع پنج فرزند (سه پسر و دو دختر) و دو داماد خود را در اثر سرکوبهای هر دو رژیم شاه و شیخ از دست داد؛ چهار نفر در دوران شاه و سه نفر در دوران آیتاللهها شهید شدند. | |||
مهدی رضایی: او در ماه مه ۱۹۷۲ دستگیر شد و شکنجههای وحشتناکی را تحمل کرد. ساواک او را روی نیمکتی میخواباند و زیر آن را گرم میکرد تا فلز داغ شود و پوستش بسوزد، همچنین ناخنهایش را کشیدند. پس از سه ماه، مهدی با فریب ساواک توانست دادگاه خود را علنی کند، اتفاقی که نادر بود. او قول داده بود علیه مجاهدین سخن بگوید، اما در عوض، رفتار وحشتناک با خود و تعهدش به دفاع از فقرای کشور را فاش کرد. این اقدام خشم دولت شاه را برانگیخت و در نتیجه، مهدی رنجهای شدیدتری متحمل شد. عزیز به یاد میآورد که آخرین بار که پسر نحیف خود را در آغوش کشید، به او گفت: «امیدوارم خدا از تو مراقبت کند و من به تو افتخار میکنم». مهدی در سن ۱۹ سالگی تیرباران شد. | مهدی رضایی: او در ماه مه ۱۹۷۲ دستگیر شد و شکنجههای وحشتناکی را تحمل کرد. ساواک او را روی نیمکتی میخواباند و زیر آن را گرم میکرد تا فلز داغ شود و پوستش بسوزد، همچنین ناخنهایش را کشیدند. پس از سه ماه، مهدی با فریب ساواک توانست دادگاه خود را علنی کند، اتفاقی که نادر بود. او قول داده بود علیه مجاهدین سخن بگوید، اما در عوض، رفتار وحشتناک با خود و تعهدش به دفاع از فقرای کشور را فاش کرد. این اقدام خشم دولت شاه را برانگیخت و در نتیجه، مهدی رنجهای شدیدتری متحمل شد. عزیز به یاد میآورد که آخرین بار که پسر نحیف خود را در آغوش کشید، به او گفت: «امیدوارم خدا از تو مراقبت کند و من به تو افتخار میکنم». مهدی در سن ۱۹ سالگی تیرباران شد. | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
== آسیبهای ماندگار از شکنجههای شاه == | == آسیبهای ماندگار از شکنجههای شاه == | ||
[[پرونده:آثار شکنجه ساواک بر پای عزیز رضایی.jpg|جایگزین=آثار شکنجهی ساواک بر پای عزیز رضایی|بندانگشتی|آثار شکنجهی ساواک بر پای عزیز رضایی]] | |||
در اتاقهای بازجویی، عزیز رضایی مقاومت بینظیری از خود نشان داد. او میگفت که نه به کسی پول داده و نه از کسی پول گرفته است و تنها یک مادر خانهدار بوده که فرزندانش راه خود را انتخاب کردهاند. بازجوی او، منوچهری، برای درهم شکستن او، عکسهایی از فرح، شاه و ولیعهد را روی میز میگذاشت. | در اتاقهای بازجویی، عزیز رضایی مقاومت بینظیری از خود نشان داد. او میگفت که نه به کسی پول داده و نه از کسی پول گرفته است و تنها یک مادر خانهدار بوده که فرزندانش راه خود را انتخاب کردهاند. بازجوی او، منوچهری، برای درهم شکستن او، عکسهایی از فرح، شاه و ولیعهد را روی میز میگذاشت. | ||
| خط ۱۳۷: | خط ۱۳۹: | ||
== تجدید پیمان عزیز، در ۹۴ سالگی با مجاهدین در دیدار با مریم رجوی == | == تجدید پیمان عزیز، در ۹۴ سالگی با مجاهدین در دیدار با مریم رجوی == | ||
<blockquote>من این نامه را در شب ۲۱ رمضان شروع کردم و با تأنی و تأخیر نوشتم. از اینکه دیر ارسال میکنم ببخشید. | <blockquote>[[پرونده:مریم رجوی وعزیز رضایی.jpg|جایگزین=دیدار مریم رجوی با عزیز رضایی در خانهی وی|بندانگشتی|دیدار مریم رجوی با عزیز رضایی در خانهی وی ]]من این نامه را در شب ۲۱ رمضان شروع کردم و با تأنی و تأخیر نوشتم. از اینکه دیر ارسال میکنم ببخشید. | ||
نقشه مسیر سال ۱۴۰۲ | نقشه مسیر سال ۱۴۰۲ | ||