۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
پس ازکودتای ۲۸ مرداد با کمک برادر بزرگتر از شیراز به تهران گریخت، درجنوب تهران درخانه ای محقر مخفی گردید و برای کسب ناگزیر روزی ناچیز، به انواع کارهای سخت وپست تن داد. | پس ازکودتای ۲۸ مرداد با کمک برادر بزرگتر از شیراز به تهران گریخت، درجنوب تهران درخانه ای محقر مخفی گردید و برای کسب ناگزیر روزی ناچیز، به انواع کارهای سخت وپست تن داد. | ||
وی دربارهٔ خیانت حزب توده در جریان کودتا گفتهاست:<blockquote>«گروهان زرهی | وی دربارهٔ خیانت حزب توده در جریان کودتا گفتهاست:<blockquote>«گروهان زرهی با تانک و زرهپوش بر سرتاسر شیراز مسلط بود و درجهداران همه از هواداران عضوگیری شده حزب بودند و مرتب میپرسیدند چه کنیم، تانک ها را رو به کی و کدام سمت بگردانیم وشلیک کنیم؟ ایل قشقایی هم پیغام فرستاده و برای کمک و همکاری اعلام آمادگی کرده بود که عازم شهر شوند اما… شهر قرق اوباش و اراذل شده بود که جولان میدادند و ما مبهوت و بلاتکلیف، سرخورده از قطع رابطه مسئولان که نمیدانستیم چرا بی هیچ عکسالعملی دست گذاشتهاند روی دست و هیچ دستوری نمیدهند و بیخبر از اینکه آقایان واداده و به فرمان ارباب شمالی بدون کمترین مقاومتی به همه پشت کرده و شهر را در دست اوباش و اراذل رها کردهاند تا کودتاچیان بعداً و بهتدریج همه آنهایی را که نگفتند (جاودان شهریارا) یکجا به مسلخ ببرند.»<ref name=":3" /></blockquote>عالیوندی تا سالهای طولانی بهعلت عدم همکاری با ساواک هم ممنوعالخروج و هم از استخدام رسمی او ممانعت میشد. اما چون بهدنبال کسب شهرت هنری که عالیوندی بهتدریج و بهعلت آغاز سبک ویژه کارش به آن دست یافته و نام او در زمره نقاشان مدرن ایران بر زبان اهل این هنر افتاده بود، هربار که در نمایشگاههای جمعی اثری از او نیز به معرض تماشا گذاشته میشد اگر فرح نیز برای افتتاح یا دیدار از این نمایشگاهها شرکت داشت، ساواک از حضور عالیوندی در نمایشگاه و در کنار تابلوهایش ممانعت میکرد اما روز بعد روزنامههای تهران عکس فرح را در کنار تابلویی از او به چاپ میرساندند.<ref name=":3" /> | ||
بعد از انقلاب ضدسلطنتی هم جمهوری اسلامی وجود چنین هنرمند برجسته و آزادیخواهی را در خاک ایران تاب نمیآورد. آثار او که پیش از این در سراسر دنیا به نمایش در آمده بودند، در ایران ممنوع شدند.<ref name=":0" /> | |||
عالیوندی از | عالیوندی از مهرماه سال ۱۳۶۰ تا پاییز ۱۳۶۳ که از ایران خارج گردید و به اتریش پناهنده شد، در سختترین شرایط پلیسی و امنیتی آن دوران، خانه و زندگی و همه امکانات مادی و معنوی خود را با ریسک پذیری بسیار در اختیار مجاهدان قرار داد و حتی با جابجایی مدارک و اسناد سازمان، خطرات فراوان به جان خرید. طی تهاجم پاسداران به یکی از پایگاههای مسئولان و فرماندهان مجاهدین در شمال تهران، ۳ تا ۴ تابلوی نقاشی که عالیوندی برای تزئین و عادی سازی پایگاه به آنان اهدا کرده بود نیز طی مصادره اموال پایگاه، بدست پاسداران افتاد و موضوع مورد سوء ظن و پیگیری قرار گرفت اما او با هوشیاری و ضمن اظهار بی اطلاعی از خریدار تابلو توانست از مهلکه جان به در برد. پس ازخروج عالیوندی از ایران و سپس حمایت علنی او از مقاومت ایران ضمن اهدای تابلوی عظیم شهادت مجاهد خلق فرهاد پاکزاد به مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران، اکثر تابلوهای نقاشی عالیوندی از موزهها، موسسات دولتی و گالریها جمعآوری و ممنوعالنمایش شده و حتی از ذکر نام او نیز در کتابهایی که دربارهٔ پیشکسوتان نقاشی مدرن ایران چاپ گردید، ممانعت به عمل آمد. | ||
وی | با این وجود از همان ابتدای اقامت عالیوندی در خارج از کشور و طی سالهای طولانی، بخصوص چندسال اخیر که جمهوری اسلامی پس از بارها تلاش برای جذب او ناامید شده، برای استفاده از نام و شهرت هنری او، بعضی آثار نقاشی وی را درچندین نمایشگاه گروهی به معرض تماشا گذاشته و ضمن نقد هنری تکنیک و سبک کار وی، به چاپ عکس رنگی یکی از تابلوهای بزرگ او در نشریات ویژه خارج از کشور اقدام نمود.<ref name=":3" /> | ||
«من در ۲۶–۲۷ سالی که در خارج کشور هستم تابلوهایم از مرز ۳۰هزار گذشتهاست. تابلوهایی به عرض سه متر در دو متر. آنها را تابلوبندی کردهام. شب عید نوروز گذشته تابلوی ۶–۷ مرداد دو سال قبل اشرف را کشیدم. حمله دست نشاندگان رژیم در عراق به اشرف که ۱۱مجاهد را به شهادت رساندند. در آن تابلو ۱۱شهید به کهکشان شهدا وصل میشدند. همچنین تابلوی ندا حسنی و ندا آقا سلطان را کشیدم که در ابعاد ۲متر در یک متر بودند. ۶ماه روی آنها کار کرده بودم. | عالیوندی دربارهٔ حجم فعالیتها و ارتباط آثارش با موضوعات سیاسی گفتهاست:<blockquote>«من در ۲۶–۲۷ سالی که در خارج کشور هستم تابلوهایم از مرز ۳۰هزار گذشتهاست. تابلوهایی به عرض سه متر در دو متر. آنها را تابلوبندی کردهام. شب عید نوروز گذشته تابلوی ۶–۷ مرداد دو سال قبل اشرف را کشیدم. حمله دست نشاندگان رژیم در عراق به اشرف که ۱۱مجاهد را به شهادت رساندند. در آن تابلو ۱۱شهید به کهکشان شهدا وصل میشدند. همچنین تابلوی ندا حسنی و ندا آقا سلطان را کشیدم که در ابعاد ۲متر در یک متر بودند. ۶ماه روی آنها کار کرده بودم.</blockquote><blockquote>علاوه بر اینها طرحهای کوچک بطور مستمر میکشم که برای سایت همبستگی ملی میفرستم. در جریان شهادت مجاهد خلق علی صارمی طرحی کشیدم که در آن یک طناب دار برگردن جبار ستمگر میافتد وقتی طناب دار را برگردن علی صارمی میاندازد. روی این طرح که بر روی سایت گذاشتم هشتصد هزار کلیک شدهاست.»<ref>گلچین - [http://golchin2.blogspot.al/2011/07/blog-post_3577.html گفتگو با استاد بهرام عالیوندی]</ref></blockquote>عالیوندی در سال ۱۳۷۳ به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و تا زمان درگذشت در سال ۱۳۹۱ عضو این شورا بود. او در بین سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۹۱ در وین زندگی و کار میکرد.<ref name=":2" /> | ||
علاوه بر اینها طرحهای کوچک بطور مستمر میکشم که برای سایت همبستگی ملی میفرستم. در جریان شهادت مجاهد خلق علی صارمی طرحی کشیدم که در آن یک طناب دار برگردن جبار ستمگر میافتد وقتی طناب دار را برگردن علی صارمی میاندازد. روی این طرح که بر روی سایت گذاشتم هشتصد هزار کلیک شدهاست.»<ref>گلچین - [http://golchin2.blogspot.al/2011/07/blog-post_3577.html گفتگو با استاد بهرام عالیوندی]</ref> | |||
عالیوندی در سال ۱۳۷۳ به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و تا زمان درگذشت در سال | |||
بهرام عالیوندی روز سهشنبه اول فروردین ۱۳۷۴، یکی از آثار خود را بهنام «پرندهٌ رها» بود، به مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٌ مقاومت ایران، اهدا نمود.<ref>نشریه ایران زمین ش ۴۴ - مقاله «دیدارهای نوروزی»</ref> | بهرام عالیوندی روز سهشنبه اول فروردین ۱۳۷۴، یکی از آثار خود را بهنام «پرندهٌ رها» بود، به مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٌ مقاومت ایران، اهدا نمود.<ref>نشریه ایران زمین ش ۴۴ - مقاله «دیدارهای نوروزی»</ref> | ||
وی گفتهاست: | وی درباره تعهد در هنر گفتهاست:<blockquote>«تعهد در هنر را باید از این زاویه نگاه کرد، نه به شکل مبتذلی که مثلاً امروز رژیم آخوندی برای هنرمندان نسخه میپیچد. این یک نوع سانسور و خودسانسوری است. در واقع به نظر من بحث بر سر هنرمند متعهّد است و نه هنر متعهد؛ هنرمندی که زیر بار رژیمهای دیکتاتوری نمیرود. طبعاً مردم انتظار دارند که هنرمندی که سالها حمایت و تشویقش کردهاند به رژیمهایی مثل دیکتاتوری تروریستی خمینی «نه» بگوید؛ دوست دارند که به چنین رژیمی مشروعیت ندهد و اگر توانست تلنگری هم به آن بزند. هنرمندی که انگیزه اش را از مردم میگیرد و از آنها تغذیه میکند، نباید و نمیتواند به مردم پشت کند. وقتی فلان هنرمند از ایران میآید اینجا و دوباره برمی گردد به کشوری که زیر حاکمیت آخوندهاست و میگوید بله من اینجا هستم در کنار «ملت» میخواهد به این رژیم مشروعیت بدهد. در حالی که صدها و هزاران هنرمند ایرانی شرایط سخت غربت و زندگی در تبعید را به ننگ تسلیم و زندگی در حاکمیت آخوندها ترجیح دادهاند.</blockquote><blockquote>من سال ۱۳۶۳ از کشور خارج شدم و با آن که بیماری قلبی، سخت آزارم میداد، اما دلگرمی پیوستن به مقاومت، آن هم در چنین غربت جانکاهی، به من انگیزه و توان میداد. طی این سالها کار بسیار سنگین و فشرده یی در زمینهٌ نقاشی داشتهام؛ گاه در روز ۱۲ تا ۱۸ساعت کار میکنم. اگر چه غربت خیلی سخت و ناگوار است، به خصوص برای کسی که کار هنری میکند، اما انگیزه و شوری که از بودن در کنار مقاومت مردم ایران میگیرم، برایم بسیار دلنشین و امیدوارکننده است. همین است که مرا زنده نگه میدارد و به من نیرو میدهد، تا رنج دوری از یار و دیار را تحمّل کنم. طبعاً مجموع این عوامل به طور ناخودآگاه عمیقاً بر آثار من تأثیر میگذارد.»<ref name=":1" /></blockquote>دو فرزند وی «بهنام» و «شهرام» سالهاست عضو سازمان مجاهدین خلق ایران هستند و علیه جمهوری اسلامی مبارزه میکنند.<ref>بگو نه - [https://begoonah.wordpress.com/2013/05/23/به-یاد-استاد-و-هنرمند-گرانقدر-و-متعهد-،/#more-7280 به یاد استاد و هنرمند گرانقدر و متعهد ، عضو شورای ملی مقاومت ایران،استاد بهرام عالیوندی]</ref> | ||
«تعهد در هنر را باید از این زاویه نگاه کرد، نه به شکل مبتذلی که مثلاً امروز رژیم آخوندی برای هنرمندان نسخه میپیچد. این یک نوع سانسور و خودسانسوری است. در واقع به نظر من بحث بر سر هنرمند متعهّد است و نه هنر متعهد؛ هنرمندی که زیر بار رژیمهای دیکتاتوری نمیرود. طبعاً مردم انتظار دارند که هنرمندی که سالها حمایت و تشویقش کردهاند به رژیمهایی مثل دیکتاتوری تروریستی خمینی «نه» بگوید؛ دوست دارند که به چنین رژیمی مشروعیت ندهد و اگر توانست تلنگری هم به آن بزند. هنرمندی که انگیزه اش را از مردم میگیرد و از آنها تغذیه میکند، نباید و نمیتواند به مردم پشت کند. وقتی فلان هنرمند از ایران میآید اینجا و دوباره برمی گردد به کشوری که زیر حاکمیت آخوندهاست و میگوید بله من اینجا هستم در کنار «ملت» میخواهد به این رژیم مشروعیت بدهد. در حالی که صدها و هزاران هنرمند ایرانی شرایط سخت غربت و زندگی در تبعید را به ننگ تسلیم و زندگی در حاکمیت آخوندها ترجیح دادهاند. | |||
من سال ۱۳۶۳ از کشور خارج شدم و با آن که بیماری قلبی، سخت آزارم میداد، اما دلگرمی پیوستن به مقاومت، آن هم در چنین غربت جانکاهی، به من انگیزه و توان میداد. طی این سالها کار بسیار سنگین و فشرده یی در زمینهٌ نقاشی داشتهام؛ گاه در روز ۱۲ تا ۱۸ساعت کار میکنم. اگر چه غربت خیلی سخت و ناگوار است، به خصوص برای کسی که کار هنری میکند، اما انگیزه و شوری که از بودن در کنار مقاومت مردم ایران میگیرم، برایم بسیار دلنشین و امیدوارکننده است. همین است که مرا زنده نگه میدارد و به من نیرو میدهد، تا رنج دوری از یار و دیار را تحمّل کنم. طبعاً مجموع این عوامل به طور ناخودآگاه عمیقاً بر آثار من تأثیر میگذارد.»<ref name=":1" /> | |||
دو | |||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
وی در اتریش | وی در اتریش درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.<ref name=":2" /> | ||
بهرام عالیوندی علیرغم مشکلات جسمی در اغلب تظاهراتها و تحصنهای مقاومت ایران شرکت داشت و راز این توانمندی و سرشاری را اینگونه توضیح میدهد:<blockquote>«همه فرزندانم در شهر اشرف اسطورههای زنده هستند نهخیالی! و ساخته و پرداخته ذهنیاتی که به دروغ برای تقویت روحیه ملی و هیجانات وطنپرستانه کاذب و بیداری در مقابل دشمن ساخته باشند. همه این فرزندان اعتماد و قوت دیگری به زندگی و احساس جوان بودن در من در آغاز هفتاد و هشتسالگیام دادهاند که حالا هم روزانه میتوانم بین ۱۰ تا ۱۲ساعت و گاهی حتی ۱۵ساعت مشغول بازی با خط و رنگ و نقطه و فلس باشم که حتی در ایام بستری در بیمارستان هم مثل اینکه داروی نجاتبخشی برایم باشد باز نقاشی میکنم. در کنار مقاومت بودن، با جریان روز بهپیشتاختن، پشت بهبنیادگراییکردن و نه به جنایتکاران دینفروش گفتن که اقسام دامها را پیش پایمان پهن میکنند و بهخصوص وجود رزمآوران دلیر ارتش شرف و آزادی و حمایت از آنها به من روح و زندگی میبخشد و ایدئال من میباشد و گرچه روزگار با بودن رژیم و دشمنان و نبش قبرکنندگان در کمین، سخت و پر مخاطره است اما مبارزه نیز پرهیجان و شیرین است».<ref name=":0" /></blockquote>مزار وی در گورستان مرکزی وین اتریش است.<ref>وطنم ایران - [http://vatanamiran94.blogspot.com/2015/05/blog-post_798.html][http://vatanamiran94.blogspot.al/2015/05/blog-post_798.html سالگرد استاد بهرام عالیوندی در سومین سالگرد رحلتشان در گورستان مرکزی وین اتریش]</ref> | مریم رجوی در پیام تسلیت خود گفت:<blockquote>«برای یاران شورایی و برای همه حامیان مقاومت ایران، حضور پرشور استاد بهرام عالیوندی در اجلاسیه های شورا ، در همه تظاهرات و تحصنها، درگرما و سرما و در سخت ترین مقاطع کارزار جهانی برای افشاء و محکومیت دیکتاتوری آخوندی و برای حفاظت از مجاهدان اشرفی، پیوسته انگیزاننده و آموزنده بود و خاطره درخشانش هرگز فراموش نخواهد شد.»<ref>هنر مقاومت - [https://honaremoghavemat.wordpress.com/2012/05/23/پیام-تسلیت-خانم-مریم-رجوی-به-مناسبت-درگ/ پیام تسلیت خانم مریم رجوی به مناسبت درگذشت استاد بهرام عالیوندی]</ref></blockquote>بهرام عالیوندی علیرغم مشکلات جسمی در اغلب تظاهراتها و تحصنهای مقاومت ایران شرکت داشت و راز این توانمندی و سرشاری را اینگونه توضیح میدهد:<blockquote>«همه فرزندانم در شهر اشرف اسطورههای زنده هستند نهخیالی! و ساخته و پرداخته ذهنیاتی که به دروغ برای تقویت روحیه ملی و هیجانات وطنپرستانه کاذب و بیداری در مقابل دشمن ساخته باشند. همه این فرزندان اعتماد و قوت دیگری به زندگی و احساس جوان بودن در من در آغاز هفتاد و هشتسالگیام دادهاند که حالا هم روزانه میتوانم بین ۱۰ تا ۱۲ساعت و گاهی حتی ۱۵ساعت مشغول بازی با خط و رنگ و نقطه و فلس باشم که حتی در ایام بستری در بیمارستان هم مثل اینکه داروی نجاتبخشی برایم باشد باز نقاشی میکنم. در کنار مقاومت بودن، با جریان روز بهپیشتاختن، پشت بهبنیادگراییکردن و نه به جنایتکاران دینفروش گفتن که اقسام دامها را پیش پایمان پهن میکنند و بهخصوص وجود رزمآوران دلیر ارتش شرف و آزادی و حمایت از آنها به من روح و زندگی میبخشد و ایدئال من میباشد و گرچه روزگار با بودن رژیم و دشمنان و نبش قبرکنندگان در کمین، سخت و پر مخاطره است اما مبارزه نیز پرهیجان و شیرین است».<ref name=":0" /></blockquote>مزار وی در گورستان مرکزی وین اتریش است.<ref>وطنم ایران - [http://vatanamiran94.blogspot.com/2015/05/blog-post_798.html][http://vatanamiran94.blogspot.al/2015/05/blog-post_798.html سالگرد استاد بهرام عالیوندی در سومین سالگرد رحلتشان در گورستان مرکزی وین اتریش]</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
ویرایش