۱۳٬۵۵۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
دیالکتیک، هم از آن جهت که شیوه بودن و شدن یا تغییر کل هستی را برای شما بیان میکند، یک تئوری است و هم از آن جهت که شما را به تفکر درست مجهز میکند، یک اسلوب و دستگاه شناسایی است. | دیالکتیک، هم از آن جهت که شیوه بودن و شدن یا تغییر کل هستی را برای شما بیان میکند، یک تئوری است و هم از آن جهت که شما را به تفکر درست مجهز میکند، یک اسلوب و دستگاه شناسایی است. | ||
== تاریخچه بحث دیالکتیک == | == تاریخچه بحث دیالکتیک == | ||
متد عبارتست از اصول تئوریک و راههای عملی است که برای رسیدن به هدف مورد نظر، رعایت آنها کاملا ضروری است. صحت متدها بستگی به میزان عینی و علمی بودن آنها دارد | متد عبارتست از اصول تئوریک و راههای عملی است که برای رسیدن به هدف مورد نظر، رعایت آنها کاملا ضروری است. صحت متدها بستگی به میزان عینی و علمی بودن آنها دارد | ||
| خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
گزنفون در بارهی دیاکتیک سقراط میگوید: | گزنفون در بارهی دیاکتیک سقراط میگوید: | ||
«اکنون میکوشم شرح دهم که چگونه سقراط شنوندگان خود را برای دیالکتیک آماده میکرد. وی چنین میاندیشید که هنگامی که کسی موضوع سخن را بخوبی بداند، میتواند آن را برای دیگران بیان کند، و اگر کسی نداند، ممکن است خود اشتباه کند و دیگران را نیز به اشتباه اندازد. بدینگونه بود که سقراط همواره میکوشید که خود و شاگردانش در جستجوی طبیعت هر چیز غور کنند. و این بررسی همهی تعریفها، کاری بس عظیم است. <span dir="RTL"></span> | «اکنون میکوشم شرح دهم که چگونه سقراط شنوندگان خود را برای دیالکتیک آماده میکرد. وی چنین میاندیشید که هنگامی که کسی موضوع سخن را بخوبی بداند، میتواند آن را برای دیگران بیان کند، و اگر کسی نداند، ممکن است خود اشتباه کند و دیگران را نیز به اشتباه اندازد. بدینگونه بود که سقراط همواره میکوشید که خود و شاگردانش در جستجوی طبیعت هر چیز غور کنند. و این بررسی همهی تعریفها، کاری بس عظیم است. <span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> | ||
=== دیالکتیک افلاطون === | === دیالکتیک افلاطون === | ||
دیاکتیک افلاطون نیز مانند دیالکتیک سقراط است: هنر مباحثه و گفتگو برای پیروزی در بحث که افلاطون یک دیالکتیک متافیزیکی نیز با بحث مثل به آن افزوده است و آن به این معنا است که اشیاء منفرد که معانی خود را به عرضه میدارند فقط هستی نسبی دارند و همچون سایههایی بیش نیستند آنچه شایستگی نام واقعیت دارد مثل است.<span dir="RTL"></span> | دیاکتیک افلاطون نیز مانند دیالکتیک سقراط است: هنر مباحثه و گفتگو برای پیروزی در بحث که افلاطون یک دیالکتیک متافیزیکی نیز با بحث مثل به آن افزوده است و آن به این معنا است که اشیاء منفرد که معانی خود را به عرضه میدارند فقط هستی نسبی دارند و همچون سایههایی بیش نیستند آنچه شایستگی نام واقعیت دارد مثل است.<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> | ||
=== دیالکتیک هگل === | === دیالکتیک هگل === | ||
هگل، وجود تضاد و تناقص را شرط تکامل فکر و طبیعت می دانست و معتقد بود که پیوسته ضدی از ضد دیگری تولید می شود.<ref>[https://dl3.takbook.com/pdf3/ebook8642[www.takbook.com].pdf کتاب دفترهای فلسفی یا هگل، منطق هگل از منظر لنین]</ref> | هگل، وجود تضاد و تناقص را شرط تکامل فکر و طبیعت می دانست و معتقد بود که پیوسته ضدی از ضد دیگری تولید می شود.<ref>[https://dl3.takbook.com/pdf3/ebook8642[www.takbook.com].pdf کتاب دفترهای فلسفی یا هگل، منطق هگل از منظر لنین]</ref> | ||
ویرایش