کاربر:Ehsan/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات نیروی نظامی |نام بخش= |تصویر=250px |کنش=...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
'''کانون‌های شورشی''' نام استراتژی کنونی سازمان مجاهدین خلق برای سرنگونی رژیم ایران است. کانون شورشی یکی از راهبرد‌های مبارزه با دیکتاتوری است. استراتژی کانون شورشی پبش از این توسط چه‌گوارا در آزادسازی کوبا بکار رفت اما آن‌چه مجاهدین از آن سخن می‌گویند متفاوت است هر چند در برخی پایه‌های عمومی [[استراتژی مبارزه انقلابی|استراتژی مبارزه‌ انقلابی]] با آن مشترک است.کانون شورشی چه‌گوارا بر تشکیل گروه‌های کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیم‌های شورشی در داخل شهرهاست.  
'''کانون‌های شورشی''' نام استراتژی کنونی سازمان مجاهدین خلق برای سرنگونی رژیم ایران است. کانون شورشی یکی از راهبرد‌های مبارزه با دیکتاتوری است. استراتژی کانون شورشی پبش از این توسط چه‌گوارا در آزادسازی کوبا بکار رفت اما آن‌چه مجاهدین از آن سخن می‌گویند متفاوت است هر چند در برخی پایه‌های عمومی [[استراتژی مبارزه انقلابی|استراتژی مبارزه‌ انقلابی]] با آن مشترک است.کانون شورشی چه‌گوارا بر تشکیل گروه‌های کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیم‌های شورشی در داخل شهرهاست.  


این تیم‌ها مسئولیت شعله ورکردن و رادیکالیزه کردن قیام و آماده سازی مراحل بعدی را برعهده دارند. آن‌ها سرانجام با ترکیب و تکثیر راه را برای تشکیل یکان‌های ارتش آزادی‌بخش هموار کرده و به آزادسازی شهرهای شورشی مبادرت می‌کنند.  
از سویی این تیم‌ها مسئولیت شعله ورکردن و رادیکالیزه کردن قیام و آماده سازی مراحل بعدی را برعهده دارند. آن‌ها سرانجام با ترکیب و تکثیر راه را برای تشکیل یکان‌های ارتش آزادی‌بخش هموار کرده و به آزادسازی شهرهای شورشی مبادرت می‌کنند.  


« آیا کانون‌های شورشی ادامه همان استراتژی جنگ آزادیبخش نوین هست؟ مهدی براعی: «کانون‌های شورشی یا همان هزار اشرف، در واقع ادامه ارتش آزادیبخش است، همان مشی و همان مسیر است، کانون شورشی همان چیزی است که در سرتاسر ایران برای امر سرنگونی رژیم تشکیل شده، و علیرغم اینکه رژیم تلاش کرده اینها را از بین ببرد، بدلیل اینکه اصالتی دارند که همان جنگ آزادیبخش‌شان است نتوانسته است، چنان گسترشی پیدا کرده که الان سرتاسر ایران را در بر گرفته است، و در هر شهر، کارخانه، محله‌، دانشگاه و مدرسه‌ای وجود دارند، این‌ها همان مسیر هزار اشرف و مسیر ارتش آزادیبخش را طی می‌کنند، نقششان نقش آنزیم است و نقش جرقه و در رابطه با قیام، آتشزنه است الان که جامعه ایران جامعه ملتهبی است و در حال قیام و شورش علیه رژیم هست. کانون‌های شورشی در شهرهای شورشی، فعالند، مثل تهران، کرج، کازرون، اهواز، اصفهان و شیراز اینها در ادامه خودشان گسترش پیدا می‌کنند. اولین مرحله که طی کردند مرحله تثبیتشان بود، بعد گسترش پیدا می‌کنند، بعد با هم ترکیب می‌شوند و یکان‌های ارتش آزادیبخش را در دل شهرهای شورشی و در داخل ایران تشکیل می‌دهند. در واقع همان همان واحدهای ارتش آزادیبخش هستند که هر چه جلوتر می‌روند گسترش پیدا می‌کنند، وسیع‌تر می‌شوند و یکان‌های ارتش آزادیبخش برای امر سرنگونی هستند، این همه‌ی مسیری است که طی شده و می‌رود، که در مراحل مختلف متناسب با محیط و متناسب با شرائط شکل و لباس خودشان را بپوشند و بتوانند متناسب با آن مقاومت را پیش ببرند.»   
« آیا کانون‌های شورشی ادامه همان استراتژی جنگ آزادیبخش نوین هست؟ مهدی براعی: «کانون‌های شورشی یا همان هزار اشرف، در واقع ادامه ارتش آزادیبخش است، همان مشی و همان مسیر است، کانون شورشی همان چیزی است که در سرتاسر ایران برای امر سرنگونی رژیم تشکیل شده، و علیرغم اینکه رژیم تلاش کرده اینها را از بین ببرد، بدلیل اینکه اصالتی دارند که همان جنگ آزادیبخش‌شان است نتوانسته است، چنان گسترشی پیدا کرده که الان سرتاسر ایران را در بر گرفته است، و در هر شهر، کارخانه، محله‌، دانشگاه و مدرسه‌ای وجود دارند، این‌ها همان مسیر هزار اشرف و مسیر ارتش آزادیبخش را طی می‌کنند، نقششان نقش آنزیم است و نقش جرقه و در رابطه با قیام، آتشزنه است الان که جامعه ایران جامعه ملتهبی است و در حال قیام و شورش علیه رژیم هست. کانون‌های شورشی در شهرهای شورشی، فعالند، مثل تهران، کرج، کازرون، اهواز، اصفهان و شیراز اینها در ادامه خودشان گسترش پیدا می‌کنند. اولین مرحله که طی کردند مرحله تثبیتشان بود، بعد گسترش پیدا می‌کنند، بعد با هم ترکیب می‌شوند و یکان‌های ارتش آزادیبخش را در دل شهرهای شورشی و در داخل ایران تشکیل می‌دهند. در واقع همان همان واحدهای ارتش آزادیبخش هستند که هر چه جلوتر می‌روند گسترش پیدا می‌کنند، وسیع‌تر می‌شوند و یکان‌های ارتش آزادیبخش برای امر سرنگونی هستند، این همه‌ی مسیری است که طی شده و می‌رود، که در مراحل مختلف متناسب با محیط و متناسب با شرائط شکل و لباس خودشان را بپوشند و بتوانند متناسب با آن مقاومت را پیش ببرند.»   
== اعلام استراتژی کانون‌های شورشی ==
بعد از قتل عام ساکنان اشرف در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ که در آن ۵۲ نفر جان خود را از دست دادند و ۷ نفر به گروگان گرفته شدند؛‌ مجاهدین اشرف را تخلیه کردند، در این زمان [[مسعود رجوی]] رهبر جنبش مقاومت ایران، استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، هزار اشرف به معنی پیشبرد امر سرنگونی با تیم‌های انقلابی که سازمان یافته باشند، این تیم‌ها و گروه‌ها که در واقع یکان‌های ارتش آزادیبخش ملی ایران هستند؛ با سازمان‌یافتگی و وصل به فرماندهی متمرکز ([[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]) نقش بسیار مهمی در ایجاد و سازماندهی قیام ‌ها و اعتراضات دارند، تجربه‌ی قیام دی‌ماه و حرکات اعتراضی و خیزش‌های بعدی این امر را اثبات کرد


== اشکال مبارزه انقلابی ==
== اشکال مبارزه انقلابی ==
خط ۵۰: خط ۴۷:
در شرایط ایران و وضعیت سست و لرزان حاکمیت و با وجود ده‌ها تظاهرات و قیام که همواره در جریان است، آن‌چه کانون شورشی به آن می‌پردازد، رادیکالیزه کردن قیام و تشکیل یکان‌های ارتش آزادی است.  
در شرایط ایران و وضعیت سست و لرزان حاکمیت و با وجود ده‌ها تظاهرات و قیام که همواره در جریان است، آن‌چه کانون شورشی به آن می‌پردازد، رادیکالیزه کردن قیام و تشکیل یکان‌های ارتش آزادی است.  


== تاریخچه  ==
== تاریخچه استراتژی کانون شورشی ==
بعد از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف بین‌المللی به فرماندهی‌‌ آمریکا،دیگر امکان گسترش و عملیات نظامی برای ارتش آزادی‌بخش وجود نداشت. مجاهدین خلق در یک توافق دو جانبه دراحترام به حکومت جدید عراق قراردادی مبنی بر جمع‌آوری سلاح‌های خود با آمریکا امضا کردند.[[پرونده:قرارگاه اشرف.jpg|جایگزین=قرارگاه اشرف|بندانگشتی|در وردی قرارگاه اشرف]]
بعد از سقوط دولت سابق عراق توسط نیروهای ائتلاف بین‌المللی به فرماندهی‌‌ آمریکا،امکان گسترش و عملیات نظامی برای ارتش آزادی‌بخش وجود نداشت. مجاهدین خلق در یک توافق دو جانبه دراحترام به حکومت جدید عراق، قراردادی مبنی بر جمع‌آوری سلاح‌های خود با آمریکا امضا کردند.[[پرونده:قرارگاه اشرف.jpg|جایگزین=قرارگاه اشرف|بندانگشتی|در وردی قرارگاه اشرف]]
با این ‌همه مجاهدین ساختار خود و ارتش آزادی‌بخش را همچنان حفظ کردند. مسعود رجوی گفت:<blockquote>اگر اشرف بایستد، جهانی علیه آخوندها برخواهد خاست .<ref>پیام مسعود رجوی به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران </ref></blockquote>مسعود رجوی با این تئوری که با حفظ کردن کانون مقاومت علیه رژیم و تشکیلات سرنگون کننده،  صورت‌مسأله‌ی سرنگونی پاک نشده و استراتژی ارتش آزادی‌بخش همچنان نقش خود را ایفا خواهد کرد.
با این ‌همه مجاهدین ساختار خود و ارتش آزادی‌بخش را همچنان حفظ کردند. مسعود رجوی گفت:<blockquote>اگر اشرف بایستد، جهانی علیه آخوندها برخواهد خاست .<ref>پیام مسعود رجوی به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران </ref></blockquote>مسعود رجوی با این تئوری که با حفظ کردن کانون مقاومت علیه رژیم و تشکیلات سرنگون کننده،  صورت‌مسأله‌ی سرنگونی پاک نشده و استراتژی ارتش آزادی‌بخش همچنان نقش خود را ایفا خواهد کرد.


چه‌گوارا در خصوص نقش کانون‌های شورشی می‌گوید:<blockquote>«اگر در جایی یک کانون (مقاومت) وجود داشته باشد، حتی اگر به لحاظ کمیت محدود باشد، این کانون ارزشهای دموکراتیک را ساطع می کند. تشعشع ارزشهای آزادی، تشعشع ارزشهای همبستگی بین المللی خواهد بود... وجود چنین کانونی در منطقه ای از جهان است که مستمرا مشروعیت رژیم ستمگر را از بین می برد».</blockquote>بعد از چند سال آمریکا اعضای مجاهدین را تحویل دولت عراق داد که دوست رژیم ایران و دشمن مجاهدین به شمار می‌رفت؛ دولت عراق ده‌ها بار حملات مرگباری را علیه سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی انجام داد؛ یکی از این حملات قتل عام ۱۰۰ عضو مجاهدین بود که در اشرف به کار نگهبانی از اموال مجاهدین مشغول بودند؛ در این حمله ۵۲ نفر جان باختند و ۷ نفر را به گروگان گرفتند. چند روز بعد نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران اشرف را تخلیه کردند.
جمع‌آوری سلاح‌های مجاهدین در نگاه اول امری بود که می‌توانست به فروپاشی این سازمان شود. در آن شرایط اغلب ناظران وقایع عراق را نقطه‌ی پایانی بر حضور مؤثر این سازمان در عراق و سرنگونی رژیم ایران می‌دانستند.
 
این یک واقعیت بود که اگر اعضاء مجاهدین خلق در آن دوران عراق را به هر صورت، حتی در اشکال انفرادی یا گروهی ترک می‌کردند و حتی به مبارزه‌ی سیاسی در خارج از عراق روی می‌آوردند، با این همه صورت مسأله‌ی سرنگونی رژیم ایران که در حضور یک جریان مخالف و سازمانیافته متجلی می‌شد، برای دوره‌ی نامعلوم از صحنه‌ی سیاسی ایران حذف می‌شد.
 
به عبارتی مجاهدین خلق با حضور خود در عراق بدنه‌ی اپوزیسیون را همچنان حفظ کردند و صورت مسأله‌ی سرنگونی و تئوری آن از میان برود
 
پروفسور ژان زیگلر در این رابطه به نقل از کتاب یادداشت‌های بولیوی نوشته ارنستو چه‌گوارا می‌گوید:<blockquote>«چرا اشرف این‌گونه رعشه به‌جان رژیم می‌اندازد. چه گوارا آن را فرموله کرده است. او این را در یادداشت‌های بولیوی، در یادداشت‌های جنگ چریکی در بولیوی مطرح کرده است.اگر در جایی یک کانون وجود داشته باشد، حتی اگر به‌لحاظ کمیت محدود باشد، به‌لحاظ جغرافیایی محدود باشد، این کانون ارزشهای دموکراتیک را ساطع می‌کند. تشعشع ارزش‌های آزادی، تشعشع ارزش‌های همبستگی بین‌المللی خواهد بود. این برای ستمگران غیرقابل تحمل است، حتی اگر قدرتمندترین حکومت ستمگر باشد. چرا که وجود چنین کانونی در منطقه‌یی از جهان است که مستمراً مشروعیت رژیم ستمگر را از بین می‌برد.»<ref>[https://www.mojahedin.org/news/92863/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D9%84%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D9%84-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9%DB%8C-% پرفسور ژان زیگلر در حمایت از اشرف]</ref></blockquote>در این نقطه بود که مجاهدین با استمرار حضور خود در اشرف، شرایط را به نفع خود و جنبش تغییر دادند. این انتخاب به رغم آن بود که چشم‌انداز پیش رو در قرارگاه اشرف که با نیروهای آمریکایی و مأمورین اعزامی رژیم ایران محاصره شده بود، کاملا نامشخص و چه بسا آبستن حوادث بیشماری بود.
 
کما اینکه طول استقرار مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف، پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق، دولت عراق که وابسته به رژیم ایران بود ده‌ها حمله‌ی مرگبار را علیه سازمان مجاهدین به پیش برد.
 
در این دوران، ادامه‌ یافتن جریان مبارزه و پافشاری مجاهدین خلق بر مبارزه‌ خود در قرارگاه اشرف در شرایط پیچیده‌ی عراق، توجهات بسیاری را در جهان به خود جلب کرد. مجاهدین خلق در برخورد با  عراقیانی که روزانه به این قرارگاه رفت و آمد داشتند به گسترش صورت مسأله‌ی سرنگونی و معرفی اهداف خود پرداختند. این فعالیت‌ها به گفته‌ی نیروهای آمریکایی حاضر در عراق، منجر به آگاهی قشر عظیمی از مردم عراق و جریانات سیاسی آن نسبت به خطر نفوذ رژیم ایران در عراق و منطقه شد.
 
با شروع حملات به قرارگاه اشرف، اشکال مقابله‌ی مجاهدین خلق با این حملات در حالی که سلاحی نداشتند در قالب تصاویر و عکس‌های متعدد به تمامی جهان مخابره شد.
 
تصاویری که نشان می‌داد مردان یا زنانی با بدن‌ها و چهره‌های خونین در حالی که علیه رژیم ایران شعار می‌دهند، بدون سلاح در مقابل نیروهای عراقی رژیم ایران مقاومت می‌کنند. تصویر دختر جوانی به نام [[صبا هفت برادران]] بسیاری را تحت تأثیر قرار داد. او در حالی که در آخرین لحظات زندگی‌اش به سر می‌برد به سختی گفت:
 
ما تا آخرش ایستادیم، ما تا آخرش می‌ایستیم!
 
یکی از افسران عراقی که در حملات به قرارگاه اشرف شرکت داشت در نامه‌ای به یکی از دوستان خود در مورد مجاهدین در اشرف می‌نویسد:<blockquote>«نمی‌دانم چرا این‌ها اینطور هستند! تا به حال چنین چیزی ندیده‌ام. هر چه می‌زنیم و می‌کشیم یکی دیگر جای قبلی را پر می‌‌کند. ایرانی‌ها ترس نمی‌شناسند. آن‌ها نمی‌دانند ترس یعنی چه!»</blockquote>در این دوران بسیاری قرارگاه اشرف را با امیرخیز، محله‌ای که ستارخان در جریان انقلاب مشروطه در آن جنگید و انقلاب را گسترش داد، مقایسه کردند.
 
به این ترتیب در طی چند سال، اخبار و تصاویر قرارگاه اشرف بسیاری را تحت تأثیر قرار داد. اشرف که پیش از این تنها نام یکی از پایگا‌ه‌های مجاهدین در میان ده‌ها پایگاه این سازمان در عراق بود، شهرت یافت و از یک نام فراتر رفت. به ویژه که مریم رجوی در آغاز تمرکز مجاهدین در این قرارگاه، پس از سقوط دولت سابق عراق، نام آنرا طی پیامی به شهر اشرف تغییر داده بود.
 
دبیر کل سازمان ملل به دفعات در مورد آن موضع‌گیری کرد. ده‌ها هزار ایرانی در سراسر جهان و هزاران شخصیت سیاسی و پارلمانتر از چهارقاره‌ی جهان نسبت مسأله‌ی اشرف و در نتیجه نسبت به موضوع سرنگونی رژیم ایران دغدغه‌مند شدند.
 
افکار عمومی به ناچار بر روی دولت‌ها نیز تأثیر گذاشت و موضوع اشرف را به چالشی برای بسیاری دولت‌ها از جمله دولت آمریکا تبدیل کرد،‌ آنچنان که کاخ سفید به رغم در پیش گرفتن سیاست مذاکره با رژیم ایران، تحت فشار کنگره و سنا مجبور به مداخله در موضوع اشرف شد.
 
جان کری وزیر خارجه آمریکا در یکی از سخنرانی‌های خود در جلسه‌یی در یک لغزش کلام ، از عبارت MEK (مخفف سازمان مجاهدین خلق) به جای واژه‌ی دیگری استفاده کرد و هنگام تصحیح اذعان نمود:
 
«این روزها آنقدر نام این سازمان را می‌شنویم که ناخودآگاه آن‌را بر زبان می‌آوریم. دیگر وزرای خارجه این سخن را تأیید کردند
 
تحت تأثیر حوادث واقع شده در اشرف و الگوهایی که از مقاومت به بیرون از خود ارائه داد، هواداران مجاهدین خلق در کشورهای مختلف، ده‌ها برابر شدند و  با برانگیختگی بسیار هزاران تظاهرات و آکسیون در صدها شهر جهان برگزار نمودند. شمار شرکت‌کنندگان در گردهمایی سالانه‌ی مجاهدین از ۱۰ هزار نفر در سال ۱۳۸۳ به بیش از ۱۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۹۵ رسید. همچنین هواداران مجاهدین خلق در ۱۸ برنامه علنی و تلویزیونی میلیون‌ها دلار پول به این سازمان کمک کردند.
 
به این ترتیب واژه‌ی اشرف و اشرفی به معنی «فرد ساکن اشرف» برای مجاهدین و هواداران آن‌ها به آرامی تبدیل به معیار مبارزه و ایستادگی شد. این واژه از نام یک شهر فراتر رفت و نوعی بار معنایی و ارزشی پیدا کرد. الگویی منطقی، فکری و عاطفی که راه خود را به فرهنگ و ادبیات مجاهدین نیز باز کرد و در آن نهادینه شد.


پس از تخلیه‌ی اشرف، مسعود رجوی استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، در واقع [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود که تکثیر شد به هزار [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]، به یگانهای [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] و این به سراسر ایران رفت. در هر شهر، در هر کارخانه، در هر اداره و در هر محله و روستا، یگانهای ارتش آزادیبخش شکل گرفت.<ref>استراتژی کانون‌های شورشی- [https://www.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B9%DB%8C گفتگو با مهدی براعی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
سازمان مجاهدین پس از چهارده سال با حفظ تشکیلات خود، در حالی عراق را ترک کرد که سرمایه‌ای عظیم در بانک سیاسی-استراتژیکی‌ خود ذخیره کرده بود و در نتیجه به لحاظ تعادل قوای سیاسی بسیار بالاتر از آن قرار داشت که عدم حضورش در این قرارگاه، منجر به رکود در جنبش مبارزه شود. از سویی سازمان مجاهدین با پشتوانه ی همین سرمایه‌، استراتژی جدید خود را با با شعار برپایی هزار اشرف و کانون‌های شورشی برای سرنگونی رژیم ایران را گسترش داد.  [[مسعود رجوی]] راهبردپرداز استراتژی کانون شورشی، در سال ۱۳۹۲ این استراتژی را  اعلام کرد. این در حالی بود که ۵۲ نفر از اعضاء مجاهدین در قرارگاه اشرف توسط رژیم ایران کشته شدند. آن‌ها در شمار ۱۰۰ نفر از اعضاء مجاهدین خلق بودند که برای فروش اموال مجاهدین در این قرارگاه باقی ماندند. آنها پس از این حمله به [[قتل عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اشرف|قتل عام ده شهریور]] شهرت یافت، به عنوان آخرین گروه اشرف را ترک کردند.


این یگان‌ها که همان کانون‌های شورشی هستند که از اعضای ارتش آزادیبخش به شمار می‌روند. کار این کانون‌های شورشی علاوه بر این که موتوری برای قیام هستند، هدایت و سازماندهی قیام مردم ایران را به عهده دارند؛ مردمی که برای سرنگونی رژیم ایران به پا خاستند.
رژیم ایران ، با خوشحالی این وقایع را پایانی بر اشرف اعلام کرد اما مسعود رجوی در پیامی '''تشکیل هزار اشرف و کانون شورشی''' در ایران را اعلام کرد. او در پیامی با یک عبارت «یک،‌ دو ، سه، صد... هزار اشرف می‌سازیم» استراتژی جدید را پایه‌ریزی کرد.<ref>استراتژی کانون‌های شورشی- [https://www.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B9%DB%8C گفتگو با مهدی براعی از مسؤلان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


بعد از قتل عام ساکنان اشرف در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ که در آن ۵۲ نفر جان خود را از دست دادند و ۷ نفر به گروگان گرفته شدند؛‌ مجاهدین اشرف را تخلیه کردند، در این زمان [[مسعود رجوی]] رهبر جنبش مقاومت ایران، استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، هزار اشرف به معنی پیشبرد امر سرنگونی با تیم‌های انقلابی که سازمان یافته باشند، این تیم‌ها و گروه‌ها که در واقع یکان‌های ارتش آزادیبخش ملی ایران هستند؛ با سازمان‌یافتگی و وصل به فرماندهی متمرکز ([[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]]) نقش بسیار مهمی در ایجاد و سازماندهی قیام ‌ها و اعتراضات دارند، تجربه‌ی قیام دی‌ماه و حرکات اعتراضی و خیزش‌های بعدی این امر را اثبات کرد
با خروج کامل مجاهدین از عراق استراتژی کانون شورشی گسترش خود را آغاز کرد.


== ویژگی کانون‌های شورشی ==
== ویژگی کانون‌های شورشی ==