|
|
(۲۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{mbox | | {{جعبه زندگینامه |
| | type = notice | | | اندازه جعبه = |
| | image = {{#if:{{{altimage|}}}|{{{altimage|}}}|[[File:Ambox warning blue construction.svg|50x40px|link=|page is in the middle of an expansion or major revamping]]}} | | | عنوان =علی معزی |
| | text = این {{#if:{{{section|}}}|بخش|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly> | | | نام = |
| | بحث = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | تصویر = |
| | رده = [[ویکیپدیا:ردهبندی|رده]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | علی معزی.jpg |
| | راهنما = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | اندازه تصویر = |
| | درگاه = [[ویکیپدیا:درگاه|درگاه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | عنوان تصویر =علی معزی |
| | الگو = [[ویکیپدیا:فضای نام الگو|الگو]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | زادروز = ۱۳۳۲ |
| | کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | زادگاه =قم |
| | بحث کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه بحث کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | تاریخ مرگ = |
| | ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | مکان مرگ = |
| | بحث ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه بحث پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | |عرض جغرافیایی محل دفن= |
| | مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| | |طول جغرافیایی محل دفن= |
| }}}} '''تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد{{#if:{{{notready|}}}
| | <!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> |
| |, و هنوز برای استفاده آماده نیست. | | |latd=|latm=|lats=|latNS=N |
| }}.''' از کمک شما در ویرایش و نگارش مقاله استقبال میکنیم؛ خوش آمدید. {{#if:{{{placedby|}}}
| | <!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> |
| |This template was placed by {{#ifeq:{{lcfirst:{{{placedby}}}}}|{{ucfirst:{{{placedby}}}}} | | |longd=|longm=|longs=|longEW=E |
| |<!--{{{placedby}}} does not start with a letter - so is probably a signature-->{{{placedby}}} | | | محل زندگی = |
| |{{user|{{{placedby}}}}} | | | ملیت = |
| }}.
| | | نژاد = |
| }} اگر این {{#if:{{{section|}}}|section|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
| | | تابعیت =ایرانی |
| | بحث = [[راهنما:صفحه بحث|بحث صفحه]] | | | تحصیلات = |
| | رده = [[ویکیپدیا:ردهبندی|رده]] | | | دانشگاه = |
| | راهنما = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]] | | | پیشه =زندانی سیاسی |
| | درگاه = [[ویکیپدیا:درگاه|درگاه]] | | | سالهای فعالیت =۱۳۵۰ تا ۱۴۰۲ در مجموع بیش از ۱۲ سال در جمهوری اسلامی در زندان بودهاست. |
| | الگو = [[ویکیپدیا:فضای نام الگو|الگو]] | | | کارفرما = |
| | کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه کاربری]] | | | نهاد = |
| | بحث کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه بحث کاربری]] | | | نماینده = |
| | ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه پروژه]] | | | شناختهشده برای =مردم ایران |
| | بحث ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه بحث پروژه]] | | | نقشهای برجسته = |
| | مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}} | | | سبک = |
| }}}} <span class="plainlinks">[{{SERVER}}{{localurl:{{NAMESPACE}}:{{PAGENAME}}|action=history}}</span> چندین روز است که ویرایش نشده] لطفاً این الگو را بردارید.<br />''اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را افزودهاید لطفاً مطمئن شوید که در زمان ویرایش یک بخش، این الگو با الگوی [[الگو:ویرایش|<nowiki>{{ویرایش}}</nowiki>]] جایگزین میشود.''
| | | تأثیرگذاران = |
| {{small|{{last edited by}}}}
| | | تأثیرپذیرفتگان =مردم ایران و آزادیخواهان جهان |
| | | شهر خانگی = |
| | | تلویزیون = |
| | | لقب = |
| | | حزب =هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران |
| | | جنبش =آزدایخواهی مردم ایران |
| | | مخالفان =وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و دستگاههای امنیتی |
| | | هیئت = |
| | | دین =اسلام |
| | | مذهب =شیعه |
| | | منصب = |
| | | مکتب = |
| | | آثار = |
| | | خویشاوندان سرشناس =دو دختر او در آلبانی و در اشرف ۳ میباشند. |
| | | جوایز = |
| | | امضا = |
| | | اندازه امضا = |
| | | وبگاه = |
| | | پانویس = |
| }} | | }} |
| | '''علی معزی،''' متولد ۱۳۳۲ از شهر قم و ساکن تهران است. از زندانیان سیاسی دهه شصت است. علی معزی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ در رابطه با ارتباط با مجاهدین خلق در زندانهای [[زندان اوین|اوین]]، [[زندان گوهردشت|گوهردشت]] و [[زندان قزلحصار|قزلحصار]] محبوس بوده و تحت شکنجه قرار گرفته است. یکی از برادران او در دهه شصت در زندانهای ایران به اتهام هواداری از [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] دستگیر و اعدام شد. |
|
| |
|
| | این زندانی سیاسی در دهه هشتاد و نود نیز چند سال در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی بوده است. او در مجموعه بیش از ۱۲سال در زندانهای ایران محبوس بود. |
|
| |
|
| | زندانی سیاسی علی معزی، در آخرین بازداشت، در جریان تظاهرات سراسری مردم ایران، ساعت ۵ بامداد روز شنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۵صبح، پس از یورش ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به محل سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از بازجویی به بند ۸ زندان اوین منتقلشد.<ref name=":0">[https://iranhrs.org/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ سایت کانون حقوق بشر ایران]</ref> |
|
| |
|
| '''دکتر حشمت طالقانی،''' با نام اصلی میرزا ابراهیمخان حشمتالاطباء، زادهی ۱۲۶۴ شمسی محل تولد روستای شهراسر طالقان و درگذشتهی ۲۱ اردیبهشت ۱۲۹۸، از مبارزان بزرگ نهضت جنگل، به رهبری میرزا کوچکخان جنگلی است. در ۱۸ سالگی همزمان با اوجگیری مبارزات مشروطهخواهان به تهران آمد و در مدرسهی آلیانس ثبت نام کرد. به سرعت با افکار سیاسی آشنا شد. پس از آن در مدرسهی دارالفنون به تحصیل طب پرداخت و با دایر شدن مدرسهی سیاسی توسط مشیرالدوله به آنجا راهیافت و دروس خود را با موفقیت گذراند. همزمان با فتح تهران توسط مشروطهخواهان با میرزا کوچکخان آشنا شد. در جریان سرکوب شورش شاهسونها علیه مشروطه به عنوان پزشک ارتش در این ماموریت شرکت داشت و با اصول جنگهای چریکی آشنا شد. با همین تجربیات در قیام جنگل نظام ملی را درلاهیجان برپا نمود و خود سرپرستی آن را بعهده گرفت. پس از حمله روسها در سال ۱۲۸۶ شمسی به شهرهای بندرانزلی و رشت و اعدام سه تن از افراد بیگناه شهر دکتر حشمت که خود عضو جمعیت اتحاد اسلام بود به مقابله با روسها پرداخت این جمعیت تیمهایی را به همین منظور سازماندهی و اعزام کرد از جمله دکتر حشمت را به همراه تیمی به لاهیجان اعزام کرد. در لاهیجان دکتر حشمت با میرزاکوچکخان ملاقاتی داشت و در این ملاقات استقرار در جنگل را به عنوان مرکز عملیات پذیرفت. پس از نبردهای فراوان به همراه میرزا کوچکخان جنگلی در سال ۱۲۹۸ شمسی در جریان عقبنشینی نیروهای میرزا در دشت کجور با وعده و وعید قوای دولتی و امضای قران تسلیم نیروهای دولتی میشود ولی در یک خیانت و جنایت آشکار روز ۲۱ اردیبهشت ۱۲۹۸ او و همراهانش را در رشت در یک دادگاه چند دقیقهای محکوم کرده و بدار میآویزند.
| | اما در روز یکشنبه ۲۷فروردین ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی علی معزی را از بند فراخوانده و به سلول انفرادی ۲۰۹ اوین منتقلکردند. او در ۲۰۹ اوین تحت فشار و بازجویی قرارگرفت. |
|
| |
|
| == گاهشمار زندگی دکتر حشمت ==
| | یک منبع مطلع نزدیک به خانواده علی معزی به خبرگزاری هرانا اطلاع داد: وی حدود ۲ سال پیش تحت عمل جراحی سرطان پروستات قرارگرفت. چندماه بعد در حالیکه روند درمان وی ناقص ماندهبود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و درمانش نیمهکاره ماند، مشکلات ناشی از جراحی، مشکلات زانو و ورم کلیه، زندگی در شرایط زندان را برای او دشوارتر کردهاست.<ref>[https://www.hra-news.org/2023/hranews/a-45777/ خبرگزاری هرانا]</ref> |
|
| |
|
| دکتر ابراهیم حشمت در سال ۱۲۶۴ شمسی ده سال پیش از ترور ناصرالدین شاه، در روستای " شهراسر" طالقان چشم به جهان گشود.
| | روز جمعه ۲۷مردادماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی علی معزی پس از گذراندن چهار ماه در سلول انفرادی، در ۷۰ سالگی به شش سال و سه ماه زندان محکوم شد. محکومیت این زندانی سیاسی توسط [[ابوالقاسم صلواتی|قاضی صلواتی]] صادرشد. |
|
| |
|
| پدرش عباس قلی طبیب بود و او را حشمت الاطباء مینامیدند. مادرش سکینه نام داشت. پدر درسال ۱۲۸۴ شمسی و مادرش در سال ۱۳۱۸ شمسی، چشم از جهان فروبستند و مزار هر دو در روستای" شهراسر" طالقان است.
| | اتهامات این زندانی سیاسی حضور فرزندانش در [[اشرف ۳|اشرف۳]] در آلبانی و صدور بیانیه علیه نظام اعلام شد. این در حالی است که او پیش از این در در دهه هشتاد و نود به این اتهامات زندانی بوده و محکومیت این اتهامات را تحمل کردهاست. |
|
| |
|
| حشمتالاطباء بجز تابستان که در شهراسر بود در سایر فصول به شهرهای مختلف برای درمان بیماران میرفت که برخی از آنها عبارتند از تنکابن، لاهیجان، دیلمان، لشت نشاء
| | زندانی سیاسی علی معزی در اواسط مردادماه ۱۴۰۲، به دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی بردند. این در حالی بود که او اعلام کرد که جرمی مرتکب نشده و دادگاه را به رسمیت نمیشناسد و حاضر نبود در دادگاه حضور یابد. قاضی صلواتی در این دادگاه، پس از ۱۰ماه بلاتکلیفی، او را به ۷۵ ماه زندان محکومکرد.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| دکتر حشمت، ابتدا در روستای «اوانک» نزد «شیخ عبد الحسین اوانکی» به خواندن و نوشتن پرداخت. سپس در سن ۱۸ سالگی توسط پدرش برای تحصیل به تهران فرستاده شد و همزمان با اوجگیری مبارزات مشروطهخواهان نامش را در مدرسهی " آلیانس فرانسه" نوشت. این شزایط در رشد سیاسی و آگاهیهای دکتر حشمت تاثیر بسزایی داشت.
| | او در پاییز ۱۳۸۷ به دلیل رفتن به عراق برای دیدار فرزندانش دستگیر و به دو سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شد که پس از تحمل دو سال حبس در زندان گوهردشت در سال ۸۹ آزاد شد. |
|
| |
|
| او همزمان با تحصیل طب در مدرسهی دارالفنون، با دایر شدن مدرسه سیاسی از سوی" مشیرالدوله" به این مدرسه هم رفت ودروس آنرا با موفقیت به پایان رساند.
| | آقای معزی مجدد در ۲۲خردادماه ۹۰، به دلیل شرکت در مراسمی که برای بزرگداشت زندانی سیاسی [[علی صارمی]]، از زندانیان سیاسی سربدار، بازداشت شد. |
|
| |
|
| در ۲۳ سالگی دکتر حشمت تهران توسط مشروطهخواهان فتح شد و در همین موقع او با میرزا کوچکخان آشنا شد. | | در خردادماه ۹۲ مجددا به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و توسط قاضی آصف حسینی به طور غیابی به چهار سال زندان محکوم شد. |
|
| |
|
| درسال ۱۲۸۷ شمسی شاهسون ها در اردبیل علیه دولت مشروطه طغیان کردند و" ابراهیم" که اینک طبیب شده بود، به عنوان پزشک ارتش برای سرکوبی طغیان شاهسونها اولین ماموریت وسفرجنگی خودرا آغاز نمود. تجربیاتی که او در این سفر-چه ازنظر پزشکی وچه ازنظر نظامی- کسب کرده بود، سبب شد به اصول جنگ های چیریکی آشنا شود . به همین جهت درجریان نهضت جنگل " نظام ملی " را در لاهیجان دایر کرد و خود سرپرستی آنرا به عهده داشت. دکتر حشمت طی ۸ سال اقامتش در تهران با زبان فرانسه آشنا شد و اغلب به مطالعهی کتب مختلف فرانسه اشتغال داشت و قسمتی از کتابخانهی کوچکش در لاهیجان به آن کتابها اختصاص داشت.
| | در سال ۹۴ علیرغم پایان زمان محکومیت او را آزاد نکردند. در همان سال با پروندهسازی، توسط قاضی مقیسه به یک سال محکومیت مجدد و در سال ۹۵ نیز با پروندهسازی دیگری تحت عنوان تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس دیگر محکوم شد. |
|
| |
|
| == میرزا کوچکخان و دکتر حشمت ==
| | علی معزی سرانجام در روز سهشنبه ۲مرداد ماه ۹۷، پس از ۵ سال زندان از زندان تهران بزرگ آزاد شد. |
| در سال ۱۲۸۶ شمسی روسها از طریق آستارا وارد خاک ایران شدند و به شهرهای بندرانزلی و رشت حمله کردند در بندر انزلی سه نفر از از افراد معروف شهر را اعدام کردند و در رشت نیز به همین ترتیب ۴ نفر را اعدام و در گوری دستهجمعی در بیمارستان پورسینا دفن کردند. | |
|
| |
|
| جمعیت اتحاد اسلام که دکتر حشمت از اعضای فعال آن بود، به مبارزه با روس ها پرداخت وگروههای مختلفی را به اطراف گیلان اعزام کرد، از جمله گروهی به سرپرستی " جوادخان گلیجانی" و " دکتر حشمت" به رانکوه و لاهیجان اعزام شدند که جواد خان گلیجانی در راه بیمار شد و به تهران برگشت و در آنجا درگذشت و دکتر حشمت تنها به لاهیجان رفت.
| | وی در طول زندان دادگاهها را به رسمیت نشناخته و از حضور در دادگاههایی که برایش تشکیل شد خودداری کرد. |
|
| |
|
| در لاهیجان، نامهای از طرف مویدالدیوان، داماد میرزا محمدخان صالحی لاهیجانی، به دست او رسید که در آن نوشته بود: " حضرت دکتر را قربان! آقای میرزا کوچکخان که از رفقای تهران شما میباشند به زحمتی از راه " کجیر و تنکابن " به رودسر آمده، اخوی وکیلالتجار، ایشان را به زحمت به لاهیجان رساندند و در منزل بنده است. | | زندانی سیاسی علی معزی، در آخرین بازداشت، در جریان تظاهرات سراسری مردم ایران، ساعت ۵بامداد روز شنبه ۹مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۵صبح، پس از یورش ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به محل سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از بازجویی به بند۸ زندان اوین منتقل شد.<ref>[https://iranfreedom.net/cryofarrestees/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C/ سایت ایران آزادی]</ref> |
|
| |
|
| دکترحشمت پس از این نامه به منزل مویدالدیوان رفت و با میرزا کوچکخان ملاقات کرد. درهمین جلسه پیشنهاد میرزا کوچکخان دربارهی انتخاب جنگلهای گیلان برای استقرار مرکز عملیات جنگلیها به تصویب رسید و دکتر حشمت با دوتن از دوستانش به نامهای سید محمدخان و شیخ عبدالاسلام (عرب) و میرزا کوچکخان شبانه ازلاهیجان به رشت حرکت کردند و به منزل میرزا احمد خان مدنی رفتند.
| | علی معزی در پیامی در روز ۱۰ دی ۱۳۹۷ از قیام مردم ایران در ۱۴۲ شهر حمایت کرد: |
|
| |
|
| در نخستین جلسه محرمانه که در شهریور۱۲۹۳ شمسی درقلمستان رشت تشکیل شد، جنگلهای تولم، به عنوان مرکز عملیات پارتیزانی انتخاب شد. | | «مقارن با سال نوی خوش یمن و مبارک مسیحی در برابر قیام شکوهمند سرتاسری شما سر تعظیم فرود میآورم. درود بر شما |
|
| |
|
| اعضای هسته ی مرکزی اتحاد اسلام این افراد بودند از: میرزا کوچک خان، میرزا احمد مدنی، دکترحشمت، میرزاشفیع رضا سرابی، سید عبدالکریم، میرزا نحمی اسحق زاده، میرزا ابوالقاسم.
| | بیگمان در برابر رژیمی که جنایت و خیانتی نمانده که انجام ندادهباشد و حالا فرصتها و مهلتهایش به پایان رسیده و در گرداب مرگ دست و پا میزند، تا پیروزی نهایی از پای نخواهیم نشست. |
|
| |
|
| و برنامه و هدفشان را به این صورت اعلام کردند: | | راه نجات در تشکیل ارتش قیام و آزادی است تا درمحلات و شهرها به عنوان بازوی اجرایی برای سامانبخشی امور و حفاظت از مردم در برابر سرکوبگری رژیم مردمستیز انجام وظیفه کند. تا آنگاه که به یاری خدا و با حداقل خونریزی از رژیم ولایت فقیه و دنبالچههایش خلع ید گردد و یک مجلس موسسان ایرانشمول و منتخب واقعی مردم نوع حکومت آینده و قانون اساسی آن را مشخص ساخته و به تصویب ملت برساند. |
|
| |
|
| اخراج نیروهای بیگانه از کشور، برقراری امنیت ورفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی واستبداد
| | دستهای وحدت و رهایی شما را میبوسم، پیوند دلها، توکل و عزم جزم شما را تبریک میگویم و خود را در درد و رنج خانوادههای قربانیان و شهدای خیزشهای اخیر شریک میدانم و به آنان تسلیت عرض میکنم. |
|
| |
|
| دکترحشمت پس از جمع شدن نیروهای جنگلی درناحیهی تولمات، گروه بسیار کوچکی به نام گروه مرگ، که عملیاتشان را عملیات مرگ مینامیدند، تشکیل داد واین گروه فعالیتهای فراوان وموثری درساخت نارنجکهای دستی و وسایل انفجاری داشت.
| | راه نجات در تشکیل ارتش قیام و آزادی است تا در محلات و شهرها بهعنوان بازوی اجرایی برای سامان بخشی امور و حفاظت از مردم در برابر سرکوبگری رژیم مردم ستیز انجام وظیفه کند. تا آنگاه که به یاری خدا و با حداقل خونریزی از رژیم ولایت فقیه و دنبالچههایش خلع ید گردد و یک مجلس مؤسسان ایرانشمول و منتخب واقعی مردم نوع حکومت آینده و قانون اساسی آن را مشخص ساخته و به تصویب ملت برساند. |
|
| |
|
| ریاست شورای نظامی جنگل در گوراب زرمیخ، با میرزا کوچکخان و در لاهیجان با دکتر حشمت بود. نهضت جنگل تنها با قزاقان وایادی دولتی دست به گریبان نبود، بلکه قوای انگلستان هم در سرکوب جنگلی ها نقش موثری داشت. بدین معنی در حالیکه درغرب گیلان، جنگلیها با قوای انگلیس در گیر بودند، درناحیه شرق گیلان امیر اسعد تنکابنی به قصد تصرف لاهیجان به حرکت در آمده بود که با شهامت و هوشیاری دکتر حشمت، شکست سختی خورد و متواری شد.
| | دستهای وحدت و رهایی شما را میبوسم، پیوند دلها، توکل و عزم جزم شما را تبریک میگویم و خود را در درد و رنج خانوادههای قربانیان و شهدای خیزشهای اخیر شریک میدانم و به آنان تسلیت عرض میکنم.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
| === فعالیتهای اجتماعی دکتر حشمت ===
| |
| دکتر حشمت با همهی گرفتاریهایی که ازنظر وضعیت جنگل و سرکوب دشمنان داشت، معهذا همیشه در اندیشه ی خدمت به مردم منطقه ورشد فرهنگ مردم بود ودر تماس با روشنفکران وآزادیخواهان رانکوه ( لنگرود- رودسر) وهم زمان با دایر کردن " نظام ملی " درلاهیجان، از آنان برای گسترش فرهنگ وآبادانی منطقه و نیز ایجاد راههای ارتباطی وکمک به تهیدستان وتوجه به آسایش دهقانان، یاری میطلبید.
| |
|
| |
|
| جاده لاهیجان به سیاهکل توسط دکتر حشمت احداث شد پس از آن از ده کیلومتری غرب سیاهکل تا دریای خزر کانالی ۴۰ کیلومتری در ۶ ماه با بکارگیری ۵۰۰۰ کارگر تاسیس کرد تا آب مزارع کشاورزی روستائیان تامین شود.
| |
|
| |
| واقعهی دیگر جلوگیری دکتر حشمت از جنگها و اختلافات مذهبی و فرقهای در شرایطی بود که آوارگان ارمنی و ترک به بندر انزلی آمدند ولی با ممانعت نیروهای انگلیسی نتوانستند در آنجا پیاده شوند و به ناچار به ساحل حسنکیاده که تحت سیطره دکتر حشمت بود آمدند.
| |
|
| |
| دکتر حشمت پس از آگاهی از این مسئله شخصا به حسن کیاده رفت و دستور داد ارامنهی نیازمند را درخانهی کارگران و صیادان بندر حسنکیاده اسکان دهند و وسایل و آسایش آنان را فراهم سازند.
| |
|
| |
| محمدعلی صفاری لاهيجانی که در آن دوران با دکتر حشمت حشر و نشر داشت در يادداشتهای خود مینویسد که: به ياد دارم که خودم دچار مالاريا شدم و دکتر حشمت «کنين» را با مخلوط آبليمو تجويز کردند و معالجه شدم، احسانالله خان و حسين خانالله که از فعالان سياسی تهران بودند چون تحت تعقيب دولت بودند (دولت حسن وثوق) به خانه ما در لاهيجان می آمدند و مدتی در کنار ما پنهانی زندگی می کردند، اتفاقا در همان زمان حسينخان به بيماری جرب مبتلا شد و دکتر حشمت هم که در منزل ايشان بود وی را معالجه کرد و اين معالجه و آشنایی، راه را برای بيشتر شدن فعاليتهای دکتر حشمت باز کرد. در ادامه میگويد مرحوم دکتر اهل دخانيات و مسکرات نبود، ولی به موسيقی دلبستگی خاص داشت.
| |
|
| |
| == آخرین نبرد و شهادت ==
| |
| پس از لشکرکشی قوای حکومتی به فرماندهی ژنرال استاروسلسکی و دیگر قزاقان برای سرکوب قیام جنگل، حملهی قوای دولتی به فرماندهی ایوبخان میرپنج از یک سو و یورش هواپیماهای انگلیسی از سوی دگیر و بمباران مواضع جنگلیها، میرزا کوچکخان ناچار شد به همراه ۹۴۳ نفر از مبارزان جنگل به سوی شرق گیلان ولاهیجان حرکت کند. مشقات و مشکلات این عقبنشینی بسیار دلخراش وناراحتکننده است. میرزا کوچکخان در طول این سفر گاهگاهی برای دلداری وقوت قلب بخشیدن به همراهانش این شعر را میخواند: رسم عاشق نیست با یک دل، دو دلبر داشتن - یازجانان یا زجان، بایست دل برداشتن. وقتی همراهان میرزا به لاهیجان رسیدند در آنجا دکتر حشمت با نفرات خود به آنان پیوست که تعداد شان به ۱۴۳۲ نفر رسید. روزاول ماه شعبان ۱۲۹۷ شمسی به دشت وسیع کجور واقع در ۳۱ کیلومتری جنوب تنکابن رسیدند. اوضاع سخت و پیچیده شد، بر مبنای وعده و وعید نیروی قزاق که افرادی که جنگ را ترک میکنند به سلامت به محل زندگی خود اعزام میشوند و امضای آن پشت قرآن، دکتر حشمت تصمیم میگیرد تسلیم قوای دولتی شود، میرزا کوچکخان با این تصمیم او مخالف بود. ميرزا تا خبر تسليم شدن دکتر حشمت را شنيد، بیاختيار گفت: انا لله و انا اليه راجعون
| |
|
| |
| پس از تسلیم دکتر حشمت و تعدادی از یارانش، قوای دولتی به بهانهی اینکه رئیس کل قزاق ایران ( ژنرال استاروسلسکی) در رشت است، به آنها گفتند ما باید شما را به رشت بفرستیم تا به شما پروانهی آزادی بدهند و به منازل خود بازگردید. روز ششم ماه شعبان پس از سه روز اقامت در خرمآباد تنکابن تعداد جنگلیها به ۱۸۰ نفر رسید که همگی به سمت رشت هدایت شدند. تا لاهیجان رفتار قوای دولتی با آنان محترمانه بود اما در نزدیکی " دیوشل " دکترحشمت را از یارانش جدا کردند و با درشکه به لاهیجان بردند. تا لاهیجان، قوای دولتی در مکالمات خود تاکید بر«تسلیم» دکتر حشمت و یارانش داشتند. از لاهیجان به بعد واژهی «تسلیم» به «دستگیری دکترحشمت و یارانش» تبدیل شد. دکتر حشمت اطمینان یافت که دیگر امیدی به نجات نیست و تمام وعدهها فریب بودهاست.
| |
|
| |
| روز بعد در یک دادگاه سه دقیقهای این سوالات را از دکتر حشمت پرسیدند: پسر کی هستی؟ اهل کجایی؟ عیال داری یا نه؟ چه کاره بودهای؟ چند سال داری؟...
| |
|
| |
| سرتیپ عبدالجواد قریب، ( متینالملک) که بعدها سرهنگ قريب شد وقتی در دادگاه ازدکترحشمت پرسیدند: میرزا کوچکخان الان کجاست؟ و دکتر حشمت پاسخ داد که من از محل سکونت فعلی او اطلاعی ندارم، سیلی محکمی به دکتر حشمت زد.
| |
|
| |
| دکتر حشمت در حالیکه که خون از پاهایش میچکید دردادگاه حاضر شد. وقتی برگ بازجویی را خواند، گفت من این هارا نگفتهام،
| |
|
| |
| دادگاه نظامی دکتر حشمت به رياست جواد متينالملک ، همراه با شاهزاده اعتبارالدوله و مجدالواعظين قاضی عسگر در باغ محتشم رشت تشکيل شد، دکتر که رأی آخر دادگاه را حتی پيش از شروع آن میدانست، دیگر بازجويی پس نداد، اين سکوت دکتر میز دادگاه و سردمداران آن را در هم ریخت و بازجويان که کينه دکتر را در دل داشتند، اتاق او را در زندان به آب بستند. کار از بازپرسی گذشت و به ضرب و شتم کشيد. پس از تشکيل دادگاه نظامی، دکتر گفت: معلوم میشود که نظر همه کس به مرگ من متوجه است، چه من از روز اول میدانستم که با ورود من به جنگل يقينا در آخر کار مصلوب خواهم شد، و برای همين منظور، هيکل عيسی مسيح را از گردن آويختهام.
| |
|
| |
| پس از اتمام عجولانه محاکمه دکتر حشمت، در ساعت پنج بعد از ظهرهمان روز او را با درشکه به میدان اعدام بردند. دکترحشمت ازدرشکه پیاده شد و شجاعانه به پای دار رفت و گفت: به شرطی حکم اعدام خودم را امضاء میکنم که مرا با دستهای بسته اعدام نکنید.!
| |
|
| |
| حین اعدام دکتر حشمت با جسارت، شنلش را به " کاظم بلند" جلاد چهاربرادران سپرد و عینکش را برداشت وبرروی چهاپایه بالا رفت...ریسمان را از جلاد گرفت وبه گردن خود انداخت...و سپس به جلاد اشاره نمود که اورا به داربیاویزند! در این لحظه شیون مردم از هر سو بلند شد.!پیکر دکتر حشمت، توسط آقای " کاس آقا حسام" معروف به خیاط که از آزادیخواهان قدیمی مقیم رشت بود و با جنگلیها سر و سری داشت، تحویل گرفته شد ودر گورستان محلهی چلهخانه شهرستان رشت به خاک سپرده شد.
| |
|
| |
| دکترکریم کشاورز نقل کرد که در پایدار، دکتر حشمت این شعر را خواند: منصوروار گر ببرندم به پای دار مردانه جان دهم که جهان پایدارنیست.!
| |
|
| |
| اعدام دکتر حشمت طالقانی، در روز چهارشنبه ۴ ارديبهشت ۱۲۹۶ مطابق با شعبان ۱۳۳۷ در قرق کارگزاری صورت گرفت و عبدالحسين سردار معظم خراسانی که بعدها تيمورتاش شد و در آن سال حاکم مطلق و بلامنازع گيلان بود بر آن صحه گذارد.
| |
|
| |
| سید اشرف حسینی معروف به " نسیم شمال" به مناسبت اعدام دکتر حشمت دو بیت شعر زیر را سرود
| |
|
| |
| رشت شد نامدار ایولله
| |
|
| |
| شاد شد مالدار ایولله
| |
|
| |
| دکترطالقانی، اندر رشت
| |
|
| |
| رفت بالای دارایولله!
| |
|
| |
| یکسال پس از شهادت دکتر حشمت بار دیگر رشت به تصرف جنگلیها درآمد. نخستین اقدام میرزا این بود که به سوی آرامگاه دکتر حشمت برای ادای احترام رفت و در زیر درخت کهنسال مسجدی که مدفن دکتر حشمت است، سخنان خود را با آیهای از قرآن کریم آغازکرد و گفت: «با فقدان این مرد بزرگ هنوز کمرمان راست نشده است. این ضایعه برای ما بسیار گران و تحملش بسیار سخت بود و از خداوند متعال میخواهیم ما را موفق بدارد تا تقاص خونش را از جلادان خونآشام بگیریم.»
| |
|
| |
| ابراهیم فخرایی که از یاران میرزا و نویسنده کتاب سردارجنگل، نوشتهاست: درباره مرحوم دکتر حشمت، زیاد کارنشده است وجامعهی آزادیخواه حقش را به نحو احسن ادا نکرده است. وضع مظلومیتش به هنگام اعدام چنان بود که هر وقت به نوشتههایم نگاه می کنم، گریهام میگیرد واکنون هم که این عبارات را مینویسم حال عادی نیستم.
| |
|
| |
| بازهم گلی به جمال زارعین لاهیجان که به قراری که شنیدهام هروقت محصول برنج شمال را که از آب حشمت رود مشروب میشود، برمیدارند، قسمتی از آنرا به نام خیرات وشادی روح احداث کنندهی " حشمت رود" برای مستضعفین و بینوایان اختصاص میدهند.
| |
|
| |
| بر سنگ مزار دکتر حشمت، نوشتند: «آرامگاه شهید راه حریت و استقلال ایران، مرحوم جنت مکان، خلد آشیان، دکتر حشمت جنگلی طالقانی نورالاصل، همقدم و رفیق میرزا کوچکخان جنگلی طاب ثراه. به تاریخ ۱۲۹۸٫
| |
|
| |
| هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما»
| |
|
| |
| == مرامنامه جنگل ==
| |
| در پایان این صفحه، جهت ادای احترام به مبارزات خستگی ناپذیر و پیشرو گرایانه نهضت جنگل مردم ایران، متن مرام نامه اعتقادی و عملکردی نهضت، جهت آشنایی با اصول اعتقادی و حزبی ایشان به شرح ذیل، تقدیم می گردد:
| |
|
| |
| آسايش عمومی و نجات طبقات زحمتکش ممکن نيست مگر به تحصيل آزادی حقيقی و تساوی افراد انسانی بدون فرق نژاد و مذهب در طول زندگانی و حاکميت اکثريت به واسطه منتخبين ملت پيشرفت اين مقاصد را فرقه «اجتماعيون» به موارد ذيل تعقيب مینمايند:
| |
|
| |
| ماده اول:
| |
|
| |
| ۱- حکومت عامه و قوای عاليه در دست نمايندگان ملت جمع خواهد شد.
| |
|
| |
| ۲- قوا در مقابل منتخبين مسئول بوده و تعيين آنها از مختصات نمايندگان متناوب ملت میباشد.
| |
|
| |
| ۳- کليه افراد بدون فرق نژاد و مذهب از حقوق مدنيه به طور مساوی بهرهمند خواهند بود.
| |
|
| |
| ۴- آزادی تامه افراد انسان در استفاده کامل از قوای طبيعی خود
| |
|
| |
| ۵- الغای کليه شئون و امتيازات
| |
|
| |
| ماده دوم - حقوق مدنيه:
| |
|
| |
| ۶- مصونيت شخص و مسکن از هر نوع تعرض و حريّت اقامت و مسافرت
| |
|
| |
| ۷- آزادی فکر، عقيده، اجتماعات، مطبوعات، کار، کلام، تعطيل
| |
|
| |
| ۸- هريک از افراد ملت که به سن شصتسالگی برسد از طرف حکومت حقوق تقاعد خواهد گرفت و در مقابل آن ترويج ادبيات و اصلاح اخلاق جماعت را عهدهدار خواهد بود.
| |
|
| |
| ۹- تساوی زن و مرد در حقوق مدنی و اجتماعی
| |
|
| |
| ماده سوم - انتخابات:
| |
|
| |
| ۱۰- انتخابات بايد عمومی و متناسب و مساوی و مستقيم باشد.
| |
|
| |
| ۱۱- هريک از افراد ۱۸ساله حق انتخاب کردن و ۲۴ ساله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا هستند.
| |
|
| |
| ماده چهارم - اقتصاد:
| |
|
| |
| ۱۲- منابع ثروت از قبيل خالصجات، رودخانهها، مراتع، جنگلها، درياها، معادن، طرق و شوارع و کارخانجات جزء علاقه عمومی است.
| |
|
| |
| ۱۳- مالکيت اراضی با ملاحظه تامين معيشت عمومی تا حدی تصديق میشود که حاصل آن عايد توليدکننده شود.
| |
|
| |
| ۱۴- ممنوع بودن انحصار و احتکار ارزاق و سرمايه
| |
|
| |
| ۱۵- تبديل مالياتهای غير مستقيم به مستقيم تدريجا
| |
|
| |
| ماده پنجم - معارف، روحانيت، اوقاف:
| |
|
| |
| ۱۶ - تعليمات ابتدايي برای کليه اطفال مجانی و اجباری است.
| |
|
| |
| ۱۷- تحصيلات متوسطه و عاليه برای اطفاليکه استعداد داشته باشند مجانی و حتمی است.
| |
|
| |
| تبصره - محصلين در انتخاب هر فنی از فنون آزادند.
| |
|
| |
| ۱۸- انفکاک روحانيت از امور سياسی و معاشی
| |
|
| |
| ۱۹- ديانت چون از عواطف قلبيه است بايد مصون از تعرض باشد.
| |
|
| |
| ۲۰- ضبط و اداره کل اوقاف در دست عامه و تخصيص عوايد آنها به مصارف عمومی و امور خيريه و صحيه و تاسيس کتابخانههای عمومی
| |
|
| |
| ماده ششم - قضاوت:
| |
|
| |
| ۲۱- قضاوت بايد سريع، ساده و مجانی باشد.
| |
|
| |
| ۲۲- تبديل تنبيهات به اصول تکديری
| |
|
| |
| ۲۳- حبس مقصرين به اعمال شاقه بايد به مدرسه و دارالتربيه اخلاقی تبديل شود.
| |
|
| |
| ماده هفتم - دفاع:
| |
|
| |
| ۲۴- ورزش و مشق نظامی برای مدارس ابتدایی و متوسطه اجباری است.
| |
|
| |
| ۲۵- برای تحصيل فنون نظام، مدارس عاليه تاسيس خواهد شد.
| |
|
| |
| ۲۶- در مقابل تهاجمات ضداصولی اجتماعی و تجاوزات کشورسِتانی، دفاع از وظايف عمومی و اجباری است.
| |
|
| |
| ماده هشتم - کار:
| |
|
| |
| ۲۷ - ممنوع بودن کار و مزدوری برای اطفالی که سنشان به ۱۴ نرسيدهاست.
| |
|
| |
| ۲۸- برانداختن اصول بيکاری و مفتخواری به وسيله ايجاد موسسات و تشکيلاتی که توليد کار و شغل مینمايند
| |
|
| |
| ۲۹- ايجاد و تکثير کارخانجات با رعايت حفظالصحه کارگران
| |
|
| |
| ۳۰- تجديد ساعات کار در شبانه روز تنها به هشت ساعت - استراحت عمومی و اجباری در هفته يکروز
| |
|
| |
| ماده نهم - حفظالصحه:
| |
|
| |
| ۳۱ - تاسيس دارالعجزه و مريضخانههای عمومی و مجانی
| |
|
| |
| ۳۲- رعايت نظافت و حفظالصحه در مجامع و منازل و مطبخها و کارخانجات وغيره
| |
|
| |
| ۳۳- انتشار قوانين صحی در بين عامه
| |
|
| |
| ۳۴- جلوگيری از امراض مسريه و مسکرات-منع استعمال افيون و ساير مواد مخدره<ref>کتاب سردار جنگل ابراهیم فخرایی ص ۵۶</ref>
| |
|
| |
| به نقل از آقای مشفقی، محقق بلند آوازه وخستگی ناپذیر، شاد روان استاد سید محمد تقی میر ابوالقاسمی، سالها پیش، همت قابل تحسینی به خرج داده و شرح زندگی و مبارزات دکتر حشمت را با استفاده از بیش از ۸۶ منبع و ماخذ، به رشته ی تحریر درآورده است
| |
|
| |
| به نظرمی رسد، یکی ازمفصل ترین و درعین حال مستند ترین نوشته ها و شرح حال درخصوص دکترابراهیم حشمت ومبارزات او می باشد. این نوشته گزیده ای است ازمطالب آن کتاب، که تقدیم خوانندگان ارجمند می شود.
| |
| == منابع == | | == منابع == |
| <references /> | | <references /> |
علی معزی
|
---|
علی معزی |
زادروز | ۱۳۳۲ قم |
---|
تابعیت | ایرانی |
---|
پیشه | زندانی سیاسی |
---|
سالهای فعالیت | ۱۳۵۰ تا ۱۴۰۲ در مجموع بیش از ۱۲ سال در جمهوری اسلامی در زندان بودهاست. |
---|
شناختهشده برای | مردم ایران |
---|
تأثیرپذیرفتگان | مردم ایران و آزادیخواهان جهان |
---|
حزب سیاسی | هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران |
---|
جنبش | آزدایخواهی مردم ایران |
---|
مخالفان | وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و دستگاههای امنیتی |
---|
دین | اسلام |
---|
مذهب | شیعه |
---|
خویشاوندان | دو دختر او در آلبانی و در اشرف ۳ میباشند. |
---|
علی معزی، متولد ۱۳۳۲ از شهر قم و ساکن تهران است. از زندانیان سیاسی دهه شصت است. علی معزی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ در رابطه با ارتباط با مجاهدین خلق در زندانهای اوین، گوهردشت و قزلحصار محبوس بوده و تحت شکنجه قرار گرفته است. یکی از برادران او در دهه شصت در زندانهای ایران به اتهام هواداری از مجاهدین خلق دستگیر و اعدام شد.
این زندانی سیاسی در دهه هشتاد و نود نیز چند سال در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی بوده است. او در مجموعه بیش از ۱۲سال در زندانهای ایران محبوس بود.
زندانی سیاسی علی معزی، در آخرین بازداشت، در جریان تظاهرات سراسری مردم ایران، ساعت ۵ بامداد روز شنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۵صبح، پس از یورش ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به محل سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از بازجویی به بند ۸ زندان اوین منتقلشد.[۱]
اما در روز یکشنبه ۲۷فروردین ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی علی معزی را از بند فراخوانده و به سلول انفرادی ۲۰۹ اوین منتقلکردند. او در ۲۰۹ اوین تحت فشار و بازجویی قرارگرفت.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده علی معزی به خبرگزاری هرانا اطلاع داد: وی حدود ۲ سال پیش تحت عمل جراحی سرطان پروستات قرارگرفت. چندماه بعد در حالیکه روند درمان وی ناقص ماندهبود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و درمانش نیمهکاره ماند، مشکلات ناشی از جراحی، مشکلات زانو و ورم کلیه، زندگی در شرایط زندان را برای او دشوارتر کردهاست.[۲]
روز جمعه ۲۷مردادماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی علی معزی پس از گذراندن چهار ماه در سلول انفرادی، در ۷۰ سالگی به شش سال و سه ماه زندان محکوم شد. محکومیت این زندانی سیاسی توسط قاضی صلواتی صادرشد.
اتهامات این زندانی سیاسی حضور فرزندانش در اشرف۳ در آلبانی و صدور بیانیه علیه نظام اعلام شد. این در حالی است که او پیش از این در در دهه هشتاد و نود به این اتهامات زندانی بوده و محکومیت این اتهامات را تحمل کردهاست.
زندانی سیاسی علی معزی در اواسط مردادماه ۱۴۰۲، به دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی بردند. این در حالی بود که او اعلام کرد که جرمی مرتکب نشده و دادگاه را به رسمیت نمیشناسد و حاضر نبود در دادگاه حضور یابد. قاضی صلواتی در این دادگاه، پس از ۱۰ماه بلاتکلیفی، او را به ۷۵ ماه زندان محکومکرد.[۱]
او در پاییز ۱۳۸۷ به دلیل رفتن به عراق برای دیدار فرزندانش دستگیر و به دو سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شد که پس از تحمل دو سال حبس در زندان گوهردشت در سال ۸۹ آزاد شد.
آقای معزی مجدد در ۲۲خردادماه ۹۰، به دلیل شرکت در مراسمی که برای بزرگداشت زندانی سیاسی علی صارمی، از زندانیان سیاسی سربدار، بازداشت شد.
در خردادماه ۹۲ مجددا به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و توسط قاضی آصف حسینی به طور غیابی به چهار سال زندان محکوم شد.
در سال ۹۴ علیرغم پایان زمان محکومیت او را آزاد نکردند. در همان سال با پروندهسازی، توسط قاضی مقیسه به یک سال محکومیت مجدد و در سال ۹۵ نیز با پروندهسازی دیگری تحت عنوان تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس دیگر محکوم شد.
علی معزی سرانجام در روز سهشنبه ۲مرداد ماه ۹۷، پس از ۵ سال زندان از زندان تهران بزرگ آزاد شد.
وی در طول زندان دادگاهها را به رسمیت نشناخته و از حضور در دادگاههایی که برایش تشکیل شد خودداری کرد.
زندانی سیاسی علی معزی، در آخرین بازداشت، در جریان تظاهرات سراسری مردم ایران، ساعت ۵بامداد روز شنبه ۹مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۵صبح، پس از یورش ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به محل سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از بازجویی به بند۸ زندان اوین منتقل شد.[۳]
علی معزی در پیامی در روز ۱۰ دی ۱۳۹۷ از قیام مردم ایران در ۱۴۲ شهر حمایت کرد:
«مقارن با سال نوی خوش یمن و مبارک مسیحی در برابر قیام شکوهمند سرتاسری شما سر تعظیم فرود میآورم. درود بر شما
بیگمان در برابر رژیمی که جنایت و خیانتی نمانده که انجام ندادهباشد و حالا فرصتها و مهلتهایش به پایان رسیده و در گرداب مرگ دست و پا میزند، تا پیروزی نهایی از پای نخواهیم نشست.
راه نجات در تشکیل ارتش قیام و آزادی است تا درمحلات و شهرها به عنوان بازوی اجرایی برای سامانبخشی امور و حفاظت از مردم در برابر سرکوبگری رژیم مردمستیز انجام وظیفه کند. تا آنگاه که به یاری خدا و با حداقل خونریزی از رژیم ولایت فقیه و دنبالچههایش خلع ید گردد و یک مجلس موسسان ایرانشمول و منتخب واقعی مردم نوع حکومت آینده و قانون اساسی آن را مشخص ساخته و به تصویب ملت برساند.
دستهای وحدت و رهایی شما را میبوسم، پیوند دلها، توکل و عزم جزم شما را تبریک میگویم و خود را در درد و رنج خانوادههای قربانیان و شهدای خیزشهای اخیر شریک میدانم و به آنان تسلیت عرض میکنم.
راه نجات در تشکیل ارتش قیام و آزادی است تا در محلات و شهرها بهعنوان بازوی اجرایی برای سامان بخشی امور و حفاظت از مردم در برابر سرکوبگری رژیم مردم ستیز انجام وظیفه کند. تا آنگاه که به یاری خدا و با حداقل خونریزی از رژیم ولایت فقیه و دنبالچههایش خلع ید گردد و یک مجلس مؤسسان ایرانشمول و منتخب واقعی مردم نوع حکومت آینده و قانون اساسی آن را مشخص ساخته و به تصویب ملت برساند.
دستهای وحدت و رهایی شما را میبوسم، پیوند دلها، توکل و عزم جزم شما را تبریک میگویم و خود را در درد و رنج خانوادههای قربانیان و شهدای خیزشهای اخیر شریک میدانم و به آنان تسلیت عرض میکنم.[۴]
منابع