کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

ایجاد صفحه تمرین سید عبدالله بهبهانی
(افزودن لینک و عکس)
(ایجاد صفحه تمرین سید عبدالله بهبهانی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
'''سید عبدالله بهبهانی''' (۱۲۶۰ق/۱۸۴۴م – ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م)، از رهبران جنبش مشروطه ایران و از مجتهدان پرنفوذ تهران بود که با نفوذ اجتماعی و قدرت رهبری خود نقشی تعیین‌کننده در پیروزی جنبش عدالت‌خانه و تأسیس مجلس شورای ملی ایفا کرد. وی تحصیلات خود را در نجف گذراند و پس از بازگشت به تهران، میان روحانیت، بازار و اصناف پیوندی نیرومند ایجاد نمود. بهبهانی همراه با سید محمد طباطبایی، در بست‌نشینی‌های مسجد شاه و مهاجرت کبری (سفارت انگلیس) مردم را به اعتراض علیه استبداد عین‌الدوله و مظفرالدین‌شاه فراخواند و از پیشگامان مطالبهٔ قانون و عدالت به شمار می‌رفت. او پس از تأسیس مجلس نخستین، مدافع سرسخت مشروطه و آزادی بود و در برابر جریان «مشروعه‌خواهی» شیخ فضل‌الله نوری ایستادگی کرد. بهبهانی مشروطه را ابزاری برای اجرای عدالت اسلامی می‌دانست و از سازگاری دین و قانون دفاع می‌کرد. ترور او در تیر ۱۲۸۹ش جامعهٔ مشروطه‌خواه را دچار شوک کرد. احمد کسروی وی را «ستونی استوار از جنبش» می‌خواند و پژوهشگران معاصر، او را از برجسته‌ترین روحانیان آزادی‌خواه و میانجی میان شریعت و سیاست مدرن در ایران ارزیابی می‌کنند.
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =سید محمد طباطبایی
| نام              =
| تصویر            = [[پرونده:سید محمد طباطبایی- ۲.jpg]]
| اندازه تصویر      =250px
| عنوان تصویر      =سید محمد طباطبایی، از رهبران انقلاب مشروطه ایران
| زادروز            = حدود ۱۲۲۹ هجری قمری / ۱۸۱۴ میلادی
| زادگاه            = کربلا، عراق (در آن زمان بخشی از دولت عثمانی)
| تاریخ مرگ        = ۱۳۳۲ هجری قمری / ۱۹۱۴ میلادی
| مکان مرگ          = تهران، ایران
| عرض جغرافیایی محل دفن =
| طول جغرافیایی محل دفن =
| latd=|latm=|lats=|latNS=N
| longd=|longm=|longs=|longEW=E
| محل زندگی        = تهران
| ملیت              = ایرانی
| نژاد              =
| تابعیت            = ایرانی
| تحصیلات          = فقه، اصول، حکمت و معارف اسلامی در نجف اشرف
| دانشگاه          =
| پیشه              = مجتهد، رهبر دینی و سیاسی
| سال‌های فعالیت    = حدود ۱۲۷۵ تا ۱۲۹۰ هجری شمسی
| کارفرما          =
| نهاد              = حوزه علمیه نجف و روحانیت تهران
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = رهبری جنبش عدالت‌خانه و انقلاب مشروطه ایران
| نقش‌های برجسته    = پیشوای جنبش مشروطه، رهبر بست‌نشینی‌های مسجد شاه و سفارت انگلیس
| سبک              = اصلاح‌طلبی دینی و عدالت‌خواهی
| تأثیرگذاران      = علمای نجف، به‌ویژه میرزای شیرازی و مراجع دورهٔ قاجار
| تأثیرپذیرفتگان    = روحانیان آزادی‌خواه و روشنفکران مشروطه‌طلب
| شهر خانگی        = تهران
| تلویزیون          =
| لقب              = پیشوای بزرگ جنبش مشروطه، مجتهد آزادی‌خواه
| حزب              =
| جنبش              = انقلاب مشروطه ایران
| مخالفان          = محمدعلی‌شاه قاجار، مستبدین، شیخ فضل‌الله نوری
| هیئت              =
| دین               = اسلام
| مذهب              = شیعه دوازده‌امامی
| منصب              = مجتهد طراز اول تهران
| مکتب              = اصلاح‌طلبی دینی و قانون‌گرایی
| آثار              = نامه‌ها، خطابه‌ها و فتاوای سیاسی در حمایت از مشروطه
| خویشاوندان سرشناس = سید صادق طباطبایی (پدر)، خاندان طباطبایی نجف
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| وبگاه            =
| پانویس            =
}}


'''سید محمد طباطبایی''' (۱۲۲۹ق/۱۸۱۴م – ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م) از رهبران [[جنبش مشروطه ایران]] و از پیشگامان اندیشهٔ [[آزادی]] و [[عدالت]] در دوران قاجار بود. وی که در نجف تحصیل کرده و به درجهٔ اجتهاد رسیده بود، پس از اقامت در تهران به یکی از مجتهدان بانفوذ و محبوب میان اصناف و بازاریان بدل شد. طباطبایی با درک عمیق از بحران‌های اجتماعی و سیاسی زمان خود، خواستار تأسیس [[عدالت‌خانه]] و تحدید قدرت شاه شد و از نخستین روحانیانی بود که مفاهیم «[[قانون]]»، «[[ملت]]» و «آزادی» را در گفتار دینی وارد کرد. رهبری [[بست‌نشینی|بست‌نشینی‌]]<nowiki/>های مسجد شاه و سفارت انگلیس به‌دست او و سید عبدالله بهبهانی، [[مظفرالدین شاه|مظفرالدین‌شاه]] را وادار به صدور فرمان مشروطه کرد. او پس از تأسیس مجلس شورای ملی از مهم‌ترین حامیان آن بود و در برابر استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی‌شاه]] ایستاد. طباطبایی با نفوذ اجتماعی و منش معتدل خود، حلقهٔ پیوند میان روحانیت، روشنفکران و مردم شد. [[احمد کسروی]] او را «پیشوای بزرگ جنبش» می‌نامد و پژوهشگران معاصر از او به‌عنوان یکی از مؤثرترین چهره‌های گذار ایران از سنت به سیاست مدرن یاد می‌کنند.
== زندگی‌نامه و پیشینه ==
== زندگی‌نامه و پیشینه ==
سید محمد طباطبایی فرزند سید صادق طباطبایی بود. خاندان او از سادات طباطبایی شناخته‌شدهٔ کربلا و ایران بودند. طباطبایی تحصیلات حوزوی خود را در عتبات و نجف گذراند و از شاگردان برخی از مراجع بزرگ عصر بود. پس از بازگشت به ایران، در تهران اقامت گزید و به‌سرعت در میان روحانیان پایتخت به‌عنوان فقیهی صاحب‌نفوذ شناخته شد.
سید عبدالله بهبهانی در سال ۱۲۶۰ق (۱۸۴۴م) در نجف متولد شد. پدرش، سید اسماعیل مجتهد، از علمای برجستهٔ بهبهان بود. بهبهانی تحصیلات دینی را در نجف و کربلا گذراند و به درجهٔ اجتهاد رسید. پس از مدتی اقامت در عتبات، به تهران آمد و به‌عنوان یکی از روحانیان پرنفوذ شهر جایگاهی ممتاز یافت.


از اوایل سلطنت مظفرالدین‌شاه (۱۲۷۵ش)، طباطبایی به دلیل ارتباط با اصناف و بازاریان، نفوذ اجتماعی چشمگیری یافت. جایگاه او در مسجد شاه و بازار تهران، سبب شد که در اعتراض‌های مردمی، نقش هدایت‌کننده ایفا کند (آدمیت، ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶).
بهبهانی در میان اصناف بازار تهران نفوذ گسترده داشت و با برپایی جلسات دینی و اجتماعی، پیوندی مستحکم میان روحانیت و بازاریان ایجاد کرد. این جایگاه بعدها در بسیج مردم علیه استبداد نقشی تعیین‌کننده یافت (آدمیت، ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶).


== آغاز مبارزه و بست‌نشینی‌ها ==
== آغاز مبارزات سیاسی ==
 
=== مخالفت با استبداد ===
طباطبایی از نخستین روحانیانی بود که به فساد دربار، بی‌کفایتی شاه و فشارهای اقتصادی اعتراض کرد. او بارها در منبرهای خود از لزوم اجرای عدالت سخن گفت و خواستار محدود شدن قدرت شاه شد.


=== بست‌نشینی در مسجد شاه (۱۲۸۴ش) ===
=== بست‌نشینی در مسجد شاه (۱۲۸۴ش) ===
هنگامی که عین‌الدوله (صدر اعظم وقت) فشار مالیاتی و بیدادگری‌های حکام را شدت بخشید، طباطبایی در اعتراض به حکومت به مسجد شاه رفت و بست نشست. به روایت کسروی، «این بست‌نشینی مردم را به گرد او کشانید و جنبش عدالت‌خواهی از همین‌جا آغاز شد» (''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
بهبهانی همراه با طباطبایی در اعتراض به سیاست‌های عین‌الدوله به مسجد شاه رفت و بست نشست. به روایت کسروی، این حرکت نخستین جرقه‌های اعتراض منظم به حکومت بود (''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).


=== مهاجرت به قم ===
=== مهاجرت صغری (۱۲۸۴ش) ===
با شدت یافتن درگیری‌ها، طباطبایی همراه با گروهی از علما و مردم به قم مهاجرت کرد. این حرکت، که به «مهاجرت صغری» معروف شد، نشانه‌ای از مقاومت علنی در برابر حکومت بود.
پس از درگیری‌های گسترده‌تر، او همراه با دیگر علما به قم رفت و «مهاجرت صغری» را رقم زد. این اقدام نماد مخالفت علنی روحانیت با استبداد بود.


== نقش در جنبش عدالت‌خانه و مشروطه ==
=== مهاجرت کبری (۱۲۸۵ش) ===
مهم‌ترین نقش بهبهانی در جنبش مشروطه، حضور در مهاجرت کبری بود. او همراه با طباطبایی و هزاران نفر از مردم در سفارت انگلیس بست نشست. این اقدام فشار سنگینی بر دربار آورد و در نهایت به صدور فرمان مشروطه توسط مظفرالدین‌شاه انجامید.


=== مهاجرت کبری (بست‌نشینی در سفارت انگلیس) ===
== نقش در مجلس شورای ملی ==
در تیر ۱۲۸۵ش، طباطبایی همراه با سید عبدالله بهبهانی و جمعی دیگر از علما و مردم به سفارت انگلیس پناه بردند. شمار بست‌نشینان به بیش از ۱۴ هزار نفر رسید. این واقعه مهم‌ترین فشار سیاسی بر مظفرالدین‌شاه بود و در نهایت او را واداشت که فرمان مشروطیت را صادر کند. کسروی این رویداد را «پیروزی بزرگ ملت» می‌نامد و نقش طباطبایی را برجسته می‌سازد (''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
با تأسیس مجلس اول (۱۲۸۵ش)، بهبهانی به یکی از مدافعان اصلی آن بدل شد. او بارها با سخنرانی و صدور اعلامیه، مردم را به حمایت از مجلس و قانون فراخواند.


=== حمایت از مجلس ===
کسروی یاد می‌کند که «در تهران، نام بهبهانی مایهٔ امید مردم و بیم مستبدان بود» (''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
پس از تأسیس مجلس شورای ملی، طباطبایی با نفوذ اجتماعی خود از آن پشتیبانی کرد. او در بسیاری از بحران‌ها، از جمله تهدیدهای محمدعلی‌شاه، مدافع اصلی مجلس بود.


=== رابطه با روشنفکران و جراید ===
== تقابل با مشروعه‌خواهان ==
طباطبایی ارتباط نزدیکی با جراید آزادی‌خواه مانند ''حبل‌المتین''، ''صوراسرافیل'' و ''نسیم شمال'' داشت. روزنامه‌نگاران مشروطه‌خواه، سخنان و خطابه‌های او را منتشر می‌کردند. به گفتهٔ هما ناطق، طباطبایی «روحانیتی بود که با زبان روشنفکران همراه شد» (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷).
در حالی‌که شیخ فضل‌الله نوری با شعار «مشروطه مشروعه» به مخالفت با مجلس برخاسته بود، بهبهانی صریحاً از مشروطه دفاع می‌کرد. او بر این باور بود که مجلس و قانون نه‌تنها با شریعت ناسازگار نیستند، بلکه ابزار اجرای عدالت‌اند. این موضع‌گیری او را در برابر بخشی از روحانیت مشروعه‌خواه قرار داد (آجودانی، ''مشروطه ایرانی''، ۱۳۷۷).


== تقابل با مستبدین ==
== اندیشه‌ها و باورها ==
با آغاز استبداد صغیر (۱۲۸۷ش)، طباطبایی یکی از هدف‌های اصلی محمدعلی‌شاه شد. شاه کوشید او را از صحنه خارج کند، اما نفوذ اجتماعی‌اش مانع شد. با این حال، فشارها و تهدیدهای مداوم، فعالیت او را محدود ساخت.


== اندیشه‌ها و باورها ==
* '''عدالت‌خواهی:''' برپایی عدالت‌خانه را نخستین خواست سیاسی خود می‌دانست.
* '''قانون و آزادی:''' بر ضرورت تحدید قدرت شاه و حمایت از مجلس تأکید داشت.
* '''حمایت از ملت:''' او نیز همچون طباطبایی، واژهٔ «ملت» را به‌جای «رعیت» به‌کار می‌برد.
* '''دین و مشروطه:''' بهبهانی مشروطه را ابزاری برای اجرای عدالت اسلامی معرفی می‌کرد.


* '''عدالت و قانون:''' طباطبایی عدالت‌خانه را نخستین گام برای اصلاح می‌دانست.
== ترور و شهادت ==
* '''محدودیت سلطنت:''' او معتقد بود که شاه باید مقید به قانون باشد.
در ۲۴ تیر ۱۲۸۹ش (۱۳۲۸ق)، در حالی‌که بهبهانی در خانهٔ خود در تهران بود، گروهی از افراد وابسته به جریان‌های رادیکال (احتمالاً از حزب دموکرات یا فداییان تندرو) به خانه‌اش حمله کرده و او را به ضرب گلوله کشتند.
* '''همکاری دین و آزادی:''' برخلاف شیخ فضل‌الله نوری، طباطبایی معتقد بود که آزادی و مشروطه با دین ناسازگار نیستند.
* '''حمایت از ملت:''' در سخنان او واژهٔ «ملت» جای «رعیت» را گرفت.


== واپسین سال‌ها ==
این واقعه جامعهٔ ایران را تکان داد. کسروی آن را «ننگی بر دامن آزادی‌خواهان» می‌داند، زیرا بهبهانی از رهبران اصلی جنبش بود (''تاریخ هجده‌ساله آذربایجان''، ۱۳۲۳).
پس از فتح تهران (۱۲۸۸ش) و بازگشت مشروطه، طباطبایی همچنان مورد احترام بود، اما به‌تدریج از فعالیت‌های روزمرهٔ سیاسی کناره گرفت. او در سال ۱۳۳۲ق (۱۹۱۴م) درگذشت.


== جایگاه در تاریخ‌نگاری ==
== جایگاه در تاریخ‌نگاری ==


* '''کسروی''': طباطبایی را «پیشوای بزرگ جنبش» می‌نامد و او را آغازگر بیداری در تهران می‌داند.
* '''کسروی''': او را «ستونی استوار از جنبش» می‌نامد (۱۳۲۵).
* '''آدمیت''': طباطبایی را «رهبر سیاسی ـ مذهبی مشروطه» معرفی می‌کند که توانست زبان سنت و تجدد را به هم نزدیک کند (''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶).
* '''آدمیت''': بهبهانی را نمایندهٔ روحانیتی می‌داند که با تجدد همراه شد و نقش اجتماعی بزرگی ایفا کرد (''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶).
* '''هما ناطق''': او را نمایندهٔ روحانیونی می‌داند که با اندیشه‌های نو همراه شدند (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷).
* '''هما ناطق''': او را «روحانی محبوب بازار» معرفی می‌کند که توانست اصناف را به جنبش پیوند دهد (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷).
* '''آبراهامیان''': طباطبایی را نماد اتحاد طبقاتی میان بازار، اصناف و روحانیت معرفی می‌کند (''ایران بین دو انقلاب''، ۱۳۷۷).
* '''آبراهامیان''': بهبهانی را نماد اتحاد طبقاتی میان روحانیت و بازار تحلیل می‌کند (''ایران بین دو انقلاب''، ۱۳۷۷).
* '''آجودانی''': تأکید می‌کند که طباطبایی نمونه‌ای از «فقیه آزادی‌خواه» بود که سنت فقهی را با قانون مدرن آشتی داد (''مشروطه ایرانی''، ۱۳۷۷).
* '''ژانت آفاری''': او را در زمرهٔ رهبران کاریزماتیک می‌داند که توانستند زنان، اصناف و اقشار مختلف را در حمایت از مشروطه بسیج کنند (''انقلاب مشروطه ایران''، ۱۳۸۷).
* '''کسروی، ناظم‌الاسلام کرمانی''' (''تاریخ بیداری ایرانیان'') و دیگر منابع معاصر نیز بارها از او به‌عنوان رهبر و خطیب برجستهٔ مشروطه نام برده‌اند.
* '''آجودانی''': بهبهانی را نمایندهٔ تلاش برای آشتی میان شریعت و سیاست مدرن معرفی می‌کند (''مشروطه ایرانی''، ۱۳۷۷).


== جمع‌بندی ==
== جمع‌بندی ==
سید محمد طباطبایی از مهم‌ترین چهره‌های انقلاب مشروطه بود که با نفوذ دینی و اجتماعی خود، توانست مردم را از «رعیت» به «ملت» بدل کند. او پلی میان سنت دینی و اندیشهٔ مدرن آزادی بود و نقشی حیاتی در پیروزی مشروطه و تأسیس مجلس شورای ملی ایفا کرد.
سید عبدالله بهبهانی یکی از ستون‌های اصلی انقلاب مشروطه بود که با نفوذ اجتماعی خود در بازار و اصناف، و با همکاری نزدیک با سید محمد طباطبایی، توانست جنبش عدالت‌خانه را به انقلاب مشروطه پیوند زند. هرچند سرانجام به دست نیروهای تندرو ترور شد، اما میراث او در تاریخ معاصر ایران به‌عنوان یکی از رهبران بزرگ آزادی‌خواه باقی ماند.


== منابع ==
== منابع ==