|
|
| (۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۱: |
خط ۱: |
| [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]] | | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]] |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی
| |
| |عنوان = شیخ عبدالله مازندرانی
| |
| |سرشناسی = مرجع تقلید شیعه، فقیه، اصولی، یکی از ارکان ثلاثه مشروطه
| |
| |تصویر = عبدالله مازندرانی.jpg
| |
| |کپشن = شیخ عبدالله مازندرانی
| |
| |اندازه تصویر = 220px
| |
| |نام کامل = عبدالله بن محمدنصیر دیوشلی گیلانی مازندرانی
| |
| |لقب = ملا عبدالله مازندرانی، علامه محقق، فقیه ارزشمند
| |
| |نسب = دیوشلی گیلانی
| |
| |زادروز = ۱۲۵۶ قمری
| |
| |شهر تولد = دیوشل لنگرود یا بارفروش (بابل)
| |
| |کشور تولد = ایران
| |
| |تاریخ درگذشت = ۲۳ ذیالحجه ۱۳۳۰ قمری
| |
| |شهر درگذشت = نجف اشرف
| |
| |کشور درگذشت = عراق عثمانی
| |
| |آرامگاه = حرم امیرالمؤمنین علی (ع)، نجف اشرف
| |
| |نام همسر =
| |
| |فرزندان =
| |
| |خویشاوندان سرشناس = شیخ محمدنصیر دیوشلی گیلانی (پدر)، شیخ جعفر (برادر، شمسالعلمای هندوستان)، شیخ علی (برادر)، شیخ محمد (برادر)
| |
| |دین = اسلام
| |
| |مذهب = شیعه اثنیعشری
| |
| |پیشه = فقیه، اصولی، مدرس حوزه علمیه، مرجع تقلید
| |
| |مناصب = مرجع تقلید شیعیان ایران (گیلان، مازندران، آذربایجان)، جانشین میرزا حبیبالله رشتی در کرسی تدریس نجف، یکی از آیات ثلاثه مشروطه
| |
| |پس از =
| |
| |پیش از =
| |
| |اساتید = ملا محمد مقدس اشرفی، شیخ محمدنصیر دیوشلی گیلانی (پدر)، شیخ جعفر (برادر)، شیخ زینالعابدین مازندرانی، شیخ حسن اردکانی، میرزا حبیبالله رشتی، شیخ مهدی کاشفالغطا، شیخ محمد فاضل ایروانی
| |
| |شاگردان = آیتالله شیخ علی زاهد نجفی، سید تقی رودباری، شیخ عبدالله معزی، سید مهدی ثقهالاسلام مازندرانی، شیخ شعبان رشتی نجفی و بیش از دویست شاگرد دیگر
| |
| |تالیفات = حواشی بر جامع عباسی، حواشی بر مکاسب شیخ انصاری، اهبه العباد، رساله در وقف
| |
| |وبگاه رسمی =
| |
| |امضا =
| |
| }}
| |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی
| |
| |عنوان = شیخ عبدالله مازندرانی
| |
| |سرشناسی = مرجع تقلید شیعه، فقیه، اصولی، یکی از ارکان ثلاثه مشروطه
| |
| |تصویر = [[پرونده:عبدالله مازندرانی.jpg|220px]]
| |
| |نام کامل = عبدالله بن محمدنصیر دیوشلی گیلانی مازندرانی
| |
| |لقب =
| |
| |نسب =
| |
| |زادروز = ۱۲۱۹ ه.ش
| |
| |شهر تولد = دیوشل لنگرود یا بارفروش (بابل)
| |
| |کشور تولد =
| |
| |تاریخ درگذشت = آبان ۱۲۹۱ ه.ش
| |
| |شهر درگذشت = نجف اشرف
| |
| |کشور درگذشت = عراق
| |
| |آرامگاه = حرم امیرالمؤمنین علی (ع)، نجف اشرف
| |
| |نام همسر =
| |
| |فرزندان =
| |
| |خویشاوندان سرشناس =
| |
| |دین = اسلام
| |
| |مذهب = شیعه اثنیعشری
| |
| |پیشه = فقیه، اصولی، مدرس حوزه علمیه، مرجع تقلید
| |
| |مناصب = مرجع تقلید شیعیان ایران (گیلان، مازندران، آذربایجان)، جانشین میرزا حبیبالله رشتی در کرسی تدریس نجف، یکی از آیات ثلاثه مشروطه
| |
| |پس از =
| |
| |پیش از =
| |
| |اساتید =
| |
| |شاگردان =
| |
| |تالیفات = حواشی بر جامع عباسی، حواشی بر مکاسب شیخ انصاری، اهبه العباد، رساله در وقف
| |
| |وبگاه رسمی =
| |
| |امضا =
| |
| }}
| |
| '''شیخ عبدالله مازندرانی'''، معروف به ملا عبدالله مازندرانی (متولد ۱۲۱۹ ه. ش، لنگرود - درگذشته آبان ۱۲۹۱، نجف عراق) یکی از برجستهترین مراجع تقلید شیعه در اواخر دوره قاجار و دوران [[جنبش مشروطه ایران]] بود. او در سال ۱۲۵۶ قمری (۱۲۱۹ شمسی) در لنگرود (دیوشل) یا بابل (بارفروش) مازندران زاده شد. پدرش، شیخ محمدنصیر دیوشلی گیلانی، از روحانیون سرشناس گیلان بود که به بابل مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شد. عبدالله از کودکی در دامان والدین مذهبی تربیت یافت و به دلیل نبوغ سرشار، از نوجوانی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد. او مراحل مقدماتی و سطوح متوسط و عالی را در بابل نزد استادانی چون ملا محمد مقدس اشرفی و پدرش فرا گرفت. سپس برای تکمیل دروس به عتبات عالیات عزیمت کرد؛ ابتدا در کربلا نزد علامه شیخ زینالعابدین مازندرانی و شیخ حسن اردکانی، و سپس در نجف اشرف نزد بزرگان چون میرزا حبیبالله رشتی، شیخ مهدی کاشفالغطا و شیخ محمد فاضل ایروانی درس خواند. وی به مقام اجتهاد نائل آمد و از شاگردان خاص میرزا رشتی بود، به طوری که طبق وصیت استاد، بر پیکر او نماز خواند و بر کرسی تدریسش تکیه زد.
| |
| | |
| شیخ عبدالله مازندرانی از جوانی به تدریس پرداخت و حوزهای پررونق در نجف برپا کرد. تخصصش در فقه، اصول، هیئت و رجال بود و بیش از دویست شاگرد تربیت کرد، از جمله آیتالله شیخ علی زاهد نجفی، سید تقی رودباری، شیخ عبدالله معزی، سید مهدی ثقهالاسلام مازندرانی، شیخ شعبان رشتی نجفی و دیگران. وی از مراتب مرجعیت عام دوری میجست، اما شیعیان ایران، به ویژه در گیلان، مازندران و آذربایجان، او را مرجع تقلید خویش قرار دادند. حواشی وی بر رسالههای عملیه چون جامع عباسی و مکاسب شیخ انصاری، و آثاری چون «اهبه العباد» و رساله در وقف، از جمله تألیفات اوست. علامه سید محسن امین، آقا بزرگ تهرانی و دیگران در توصیف او از عنوانهایی چون «علامه محقق، فقیه ارزشمند و اصولی ماهر» و «از اعاظم علما و مدرسین نجف» یاد کردهاند.
| |
| | |
| نقش سیاسی عبدالله مازندرانی در انقلاب مشروطه برجسته بود. وی، همراه [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی]] و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، به عنوان «آیات ثلاثه» یا «ارکان ثلاثه مشروطه» شناخته شد. از آغاز جنبش مشروطه، با صدور فتواها، اعلامیهها و تلگرامها، مشروطه را تأیید و استبداد قاجار را محکوم کرد. پس از صدور فرمان مشروطیت توسط [[مظفرالدین شاه]] و افتتاح مجلس اول (۱۳۲۴ قمری)، مجلس را تبریک گفت و بر التزام به قوانین شرعی تأکید ورزید. او در نامهای به شاه نوشت: «... نهایت موجب شکرگذاری حضرت رب العزه… فوائد عظمیه برای ملت و دولت است…» پس از بمبگذاری [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] و محاصره تبریز، تلگرامی فوری برای حمایت و دفاع واجب بر مسلمانان ارسال کرد و نوشت: «... حمایت فوری دفاع عاجل بر هر مسلم واجب؛ محمد کاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی». وی تحریم کالاهای روسی را اعلام و از مسلمانان روسیه برای کمک به انقلابیون تبریز درخواست یاری کرد. او در برابر [[شیخ فضلالله نوری]]، که مشروطه را خلاف شرع میدانست، تلگرامی فرستاد و او را «عامل فساد» خواند. همچنین، اجرای احکام الهی و جلوگیری از نشر الحاد را در متمم قانون اساسی ضروری دانست.
| |
| | |
| پس از [[استبداد صغیر]] (۱۳۲۶ قمری)، نقش نجف پررنگتر شد. شیخ عبدالله مازندرانی و همفکرانش، فتوای جهاد علیه اشغال روسها صادر کردند، دروس را تعطیل و کاروان علما را برای حرکت به ایران آماده نمودند، هرچند رحلت آخوند خراسانی مانع شد. وی به محمدعلی شاه لعن فرستاد و اطاعت از او را معادل اطاعت از یزید دانست. پس از فتح تهران و بازسازی مشروطه (۱۳۲۸ قمری)، بر وحدت مجلس تأکید کرد و از الحاد و عملکرد برخی سیاستمداران چون [[سیّدحسن تقیزاده|سید حسن تقیزاده]] انتقاد نمود. مازندرانی تا پایان عمر (۲۳ ذیالحجه ۱۳۳۰ قمری / آبان ۱۲۹۱ شمسی، در ۷۴ سالگی) در نجف ماند و در حرم امیرالمؤمنان دفن شد. میراث او، نه تنها در فقه و اصول، بلکه در پیوند دین با عدالتخواهی و مبارزه با استبداد، او را به رهبری بزرگ اما گمنام مشروطه بدل ساختهاست.<ref name=":0">[https://www.rangeiman.ir/1389-12-25-15-41-51/425/ زندگینامه ملا عبدالله لنگرودی مازندرانی - رنگ ایمان]</ref><ref name=":1">[https://www.iranicaonline.org/articles/abdallah-mazandarani-shaikh/ شیخ عبدالله مازندرانی - ایرانیکا آنلاین]</ref><ref name=":2">[http://nbo.ir/Product.aspx?ProductID=64 عبدالله مازندرانی - فرهیختگان تمدن شیعی]</ref><ref name=":3">[https://www.iichs.ir/fa/news/25246/%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85 «رهبری بزرگ اما گمنام» - پژوهشکده تاریخ معاصر]</ref><ref name=":4">[https://www.ibna.ir/news/307390/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87-%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C روایتی از زندگی مشروطه خواه گمنام ملاعبدالله مازندرانی - ایبنا]</ref>
| |
| | |
| == مقدمه، زادروز و خاندان ==
| |
| شیخ عبدالله مازندرانی، معروف به ملا عبدالله مازندرانی، در سال ۱۲۵۶ قمری (مطابق با ۱۲۱۹ شمسی) در خانوادهای مذهبی و روحانی به دنیا آمد. محل دقیق تولد او محل اختلاف است؛ برخی منابع آن را دیوشل لنگرود (از توابع گیلان) میدانند و برخی بارفروش (بابل کنونی در مازندران). پدرش، شیخ محمدنصیر دیوشلی گیلانی، از روحانیون آزاده و سرشناس گیلان بود که به بابل مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شد. اجداد عبدالله نیز از عالمان برجسته این دیار بودند، هرچند شرح حال دقیق آنان در منابع ثبت نشدهاست. عبدالله مازندرانی در امضاهای اجتهادی خود از عنوان «عبدالله الجیلانی المازندرانی» استفاده میکرد که نشاندهنده ریشه گیلانی و شهرت مازندرانی او به دلیل اقامت و تحصیل در بابل است.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
| |
| | |
| شیخ عبدالله مازندرانی در دامان پرمهر والدین تربیت یافت و از کودکی با ارزشهای دینی و اخلاقی آشنا شد. این تربیت، زمینهساز شجاعت و استقامت او در برابر مشکلات و مبارزه با استبداد در سالهای بعد گردید. دو برادرش، شیخ علی و شیخ محمد، نیز در مسیر علم و فقاهت گام نهادند، در حالی که برادر بزرگتر، شیخ جعفر، نخستین معلم ایشان بود و بعدها به هندوستان مهاجرت کرد و به «شمسالعلمای هندوستان» شهرت یافت.<ref name=":2" /><ref name=":3" />
| |
| | |
| === تحصیلات اولیه ===
| |
| دوران کودکی شیخ عبدالله مازندرانی با عشق به علم و نبوغ سرشار همراه بود. از اوان نوجوانی، راه تحصیل علوم اسلامی را در پیش گرفت و مراحل مقدماتی را نزد برادر بزرگترش شیخ جعفر و دیگر علمای محلی فرا گرفت. سپس به بابل مهاجرت کرد و ۱۲ سال در آنجا به تحصیل پرداخت. مهمترین استاد او در این مرحله، آیتالله العظمی ملا محمد اشرفی (متوفای ۱۳۱۵ قمری) بود که از فقهای عارف بابل بهشمار میرفت. پدرش، شیخ محمدنصیر، نیز در تربیت علمی و معنوی او نقش بسزایی داشت. این دوره، پایههای فقهی و اصولی او را استوار ساخت و او را برای سطوح عالی آماده نمود.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
| |
| | |
| == تحصیلات عالی در عتبات و اساتید ==
| |
| پس از تکمیل سطوح مقدماتی و متوسط در بابل، شیخ عبدالله مازندرانی برای ادامه تحصیلات عالی به عتبات عالیات عزیمت کرد. ابتدا به کربلا رفت و نزد علامه شیخ زینالعابدین مازندرانی (متوفای ۱۳۰۹ قمری)، که از اساتید برجسته بود، به فراگیری علوم پرداخت. همچنین از محضر شیخ حسن اردکانی بهره برد. این دوره، او را با مباحث پیچیده فقه و اصول آشنا ساخت. سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد و در حوزه علمیه پررونق آن زمان، شاگردی بزرگان را کرد. اساتید اصلی او در نجف عبارت بودند از: میرزا حبیبالله رشتی (متوفای ۱۳۱۲ قمری)، شیخ مهدی کاشفالغطا (متوفای ۱۳۱۳ قمری) و شیخ محمد فاضل ایروانی (متوفای ۱۳۱۶ قمری). شیخ عبدالله مازندرانی به سرعت پیشرفت کرد و به مقام اجتهاد نائل آمد. او از شاگردان ممتاز و خاص میرزا رشتی بود، به طوری که پس از وفات استاد، طبق وصیت او، بر پیکر میرزا نماز خواند و بر کرسی تدریس وی تکیه زد. این جانشینی، نشاندهنده اعتماد کامل استاد به شایستگی علمی مازندرانی است.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
| |
| | |
| شیخ عبدالله مازندرانی در نجف، علاوه بر فقه و اصول، در هیئت و رجال نیز تخصص یافت. او از جوانی به تدریس پرداخت و حوزهای مستقل برپا کرد که بیش از دویست شاگرد در آن تربیت شدند. برخی از شاگردان برجسته او عبارتند از: آیتالله شیخ علی زاهد نجفی، سید تقی رودباری، شیخ عبدالله معزی، سید مهدی ثقهالاسلام مازندرانی، شیخ شعبان رشتی نجفی و دیگران. حوزه او به دلیل عمق علمی و روش تدریس دقیق، مورد توجه طلاب قرار گرفت. علامه سید محسن امین در «اعیان الشیعه» او را «علامه محقق، فقیه ارزشمند و اصولی ماهر» توصیف کردهاست. آقا بزرگ تهرانی نیز در «طبقات اعلام الشیعه» از او به عنوان یکی از اعاظم علما و مدرسین نجف یاد میکند.<ref name=":2" /><ref name=":3" />
| |
| | |
| === مرجعیت و دوری از شهرت ===
| |
| شیخ عبدالله مازندرانی از مراتب مرجعیت عام دوری میجست و ترجیح میداد در نجف به تدریس و تألیف بپردازد. با این حال، شیعیان ایران، به ویژه در مناطق گیلان، مازندران و آذربایجان، او را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند. بسیاری از وجوهات شرعی به او ارسال میشد و رسالههای عملیهاش مورد عمل قرار میگرفت. او حواشی ارزشمندی بر رسالههای معروف نوشت، از جمله حواشی بر «جامع عباسی» و «مکاسب» شیخ انصاری. تألیفات او شامل «اهبه العباد» (در فقه) و رسالهای در باب وقف است که نشاندهنده دقت فقهی او میباشد. این آثار، عمدتاً در نجف تدریس میشد و مورد استناد شاگردان قرار میگرفت. مازندرانی تا پایان عمر در نجف ماند و حوزهاش یکی از مراکز اصلی علمی شیعه بود.<ref name=":1" /><ref name=":0" />
| |
| | |
| == حمایت از جنبش مشروطه و صدور فتواها ==
| |
| شیخ عبدالله مازندرانی از آغاز جنبش مشروطه، همراه با آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، به عنوان «آیات ثلاثه» یا «ارکان ثلاثه مشروطه» شناخته شد. این سه مرجع، رهبری مذهبی جنبش را بر عهده گرفتند و با صدور فتواها، اعلامیهها و تلگرامها، مشروطه را تأیید و استبداد قاجار را محکوم کردند. مازندرانی در این دوره، نقش کلیدی در بسیج علما و مردم ایفا نمود. پس از صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار و افتتاح مجلس اول در سال ۱۳۲۴ قمری، وی تلگرامی برای تبریک به مجلس ارسال کرد و بر التزام به قوانین شرعی تأکید ورزید. او در نامهای به شاه نوشت: <blockquote>«... نهایت موجب شکرگذاری حضرت رب العزه… فوائد عظمیه برای ملت و دولت است…» </blockquote>این حمایت، مشروطه را از منظر شرعی مشروع ساخت و علمای مخالف را در اقلیت قرار داد.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| شیخ عبدالله مازندرانی در برابر مخالفان مشروطه، مانند شیخ فضلالله نوری که آن را خلاف شرع میدانست، موضع قاطع گرفت. وی تلگرامی به نوری فرستاد و او را «عامل فساد» خواند و از علما خواست تا با او مقابله کنند. همچنین، اجرای احکام الهی و جلوگیری از نشر الحاد را در متمم قانون اساسی ضروری دانست. این فتواها، جنبش را تقویت کرد و علمای نجف را به مرکز تصمیمگیری تبدیل نمود. مازندرانی تأکید داشت که مشروطه باید بر پایه اسلام باشد و از انحرافات غربی جلوگیری شود.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
| |
| | |
| === دفاع از تبریز و تحریم کالاها ===
| |
| پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه و آغاز استبداد صغیر، محاصره تبریز توسط نیروهای دولتی شدت گرفت. مازندرانی، همراه آخوند خراسانی، تلگرامی فوری برای حمایت ارسال کرد و نوشت: <blockquote>«... حمایت فوری دفاع عاجل بر هر مسلم واجب؛ محمد کاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی». </blockquote>این تلگرام، دفاع از تبریز را واجب شرعی اعلام کرد و مسلمانان را به کمک فراخواند. وی همچنین تحریم کالاهای روسی را اعلام نمود تا فشار اقتصادی بر روسیه وارد شود، زیرا روسیه از محمدعلی شاه حمایت میکرد. مازندرانی از مسلمانان روسیه درخواست کرد تا به انقلابیون تبریز کمک کنند و این اقدام، جنبش را به سطح بینالمللی برد.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| == مواجهه با استبداد صغیر و فتوای جهاد ==
| |
| پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه در سال ۱۳۲۶ قمری و آغاز استبداد صغیر، نقش علمای نجف، به ویژه شیخ عبدالله مازندرانی، پررنگتر شد. وی به محمدعلی شاه لعن فرستاد و اطاعت از او را معادل اطاعت از یزید دانست. مازندرانی، همراه آخوند خراسانی، فتوای جهاد علیه نیروهای اشغالگر روس صادر کرد که از محمدعلی شاه حمایت میکردند. این فتوا، مسلمانان را به قیام و دفاع واجب فراخواند. علما دروس حوزه را تعطیل کردند و کاروانی از روحانیون را برای حرکت به ایران و پیوستن به مجاهدان آماده نمودند. این کاروان، نماد اتحاد علما با مردم بود، هرچند رحلت ناگهانی آخوند خراسانی در این دوره، مانع از اجرای کامل برنامه شد. مازندرانی تأکید داشت که استبداد، مخالف احکام الهی است و مبارزه با آن، وظیفه شرعی هر مسلمان میباشد.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| شیخ عبدالله مازندرانی در این مرحله، اعلامیههایی صادر کرد که مشروطه را تنها راه نجات ملت و دولت از فساد استبداد میدانست. وی از مجاهدان تهران، تبریز و اصفهان حمایت کرد و تلگرامهایی برای هماهنگی بین گروههای انقلابی ارسال نمود. این اقدامات، حوزه نجف را به مرکز فرماندهی جنبش تبدیل کرد و علمای مهاجر را به ایران کشاند. مازندرانی بر وحدت علما و مردم تأکید ورزید و از تفرقه که به نفع استبداد بود، هشدار داد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
| |
| | |
| === انتقاد از انحرافات و تأکید بر شرع ===
| |
| در دوره بازسازی مشروطه پس از فتح تهران در سال ۱۳۲۷ قمری، عبدالله مازندرانی بر وحدت مجلس دوم تأکید کرد و از عملکرد برخی سیاستمداران مانند سید حسن تقیزاده انتقاد نمود که به نشر الحاد متهم بودند. وی اعلام کرد که مشروطه باید بر پایه اجرای احکام الهی باشد و از نفوذ افکار ضددینی جلوگیری شود. مازندرانی تلگرامهایی به مجلس فرستاد و بر نظارت علما بر قوانین اصرار ورزید تا متمم قانون اساسی، احکام شرعی را تضمین کند. این موضع، او را در برابر افراطگرایان سکولار قرار داد، اما حمایت از عدالتخواهی و مبارزه با استبداد را حفظ کرد.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| == وفات و میراث ==
| |
| شیخ عبدالله مازندرانی تا پایان عمر در نجف اشرف ماند و حوزه علمیهاش را اداره کرد. وی در ۲۳ ذیالحجه ۱۳۳۰ قمری (مطابق با آبان ۱۲۹۱ شمسی) در سن ۷۴ سالگی درگذشت. پیکر او در حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف به خاک سپرده شد. این مکان، نماد پیوند او با مراکز اصلی تشیع و میراث علمیاش بود. وفات مازندرانی، ضایعهای برای حوزه نجف و جنبش مشروطه بهشمار میرفت، هرچند شاگردانش راه او را ادامه دادند.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
| |
| | |
| === میراث علمی و فقهی ===
| |
| میراث مازندرانی در حوزه فقه و اصول برجسته است. او بیش از دویست شاگرد تربیت کرد که بسیاری از آنان به مقامات عالی علمی رسیدند. شاگردان کلیدی شامل آیتالله شیخ علی زاهد نجفی، سید تقی رودباری، شیخ عبدالله معزی، سید مهدی ثقهالاسلام مازندرانی و شیخ شعبان رشتی نجفی بودند. این افراد، آموزههای او را در نجف و ایران گسترش دادند. تألیفات مازندرانی، هرچند محدود، عمق علمیاش را نشان میدهد: حواشی بر «جامع عباسی» و «مکاسب» شیخ انصاری، کتاب «اهبه العباد» در فقه، و رسالهای در باب وقف. این آثار، در حوزههای علمیه تدریس میشد و مورد استناد قرار میگرفت. تخصص او در هیئت و رجال نیز، او را به عالمی جامعالاطراف تبدیل کرد.<ref name=":2" /><ref name=":3" />
| |
| | |
| '''نقش در مشروطه و گمنامی'''
| |
| | |
| شیخ عبدالله مازندرانی به عنوان یکی از «ارکان ثلاثه مشروطه» همراه آخوند خراسانی و خلیلی، رهبری مذهبی جنبش را بر عهده داشت. فتواها و تلگرامهای او، مشروطه را از منظر شرعی تأیید کرد و استبداد را محکوم نمود. وی مشروطه را ابزاری برای اجرای عدالت و احکام الهی میدانست و از انحرافات سکولار هشدار داد. با وجود نقش محوری، گمنامی او ناشی از اقامت دائمی در نجف و دوری از شهرت بود. علامه سید محسن امین او را «علامه محقق و فقیه ارزشمند» توصیف کرد و آقا بزرگ تهرانی از او به عنوان «اعاظم مدرسین نجف» یاد نمود. میراث سیاسی او، پیوند دین با عدالتخواهی و مبارزه با استبداد است که الهامبخش نسلهای بعد شد. مازندرانی نماد رهبری بزرگ اما گمنام در تاریخ معاصر ایران است.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| == منابع ==
| |