کوروش بزرگ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| abovestyle = background: #CD853F | | abovestyle = background: #CD853F | ||
| aboveclass = fn org | | aboveclass = fn org | ||
| above = | | above = کوروش بزرگ | ||
| imagestyle = | | imagestyle = | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| label2 = نام | | label2 = نام | ||
| data2 = | | data2 = کوروش بزرگ | ||
| label3 = نام کامل | | label3 = نام کامل | ||
| data3 = | | data3 = | ||
| label4 = نامهای دیگر | | label4 = نامهای دیگر | ||
| data4 = | | data4 = کوروش کبیر، کوروش دوم | ||
| label5 = منصب | | label5 = منصب | ||
| data5 = نخستین شاه و بنیانگذار دودمان هخامنشی | | data5 = نخستین شاه و بنیانگذار دودمان هخامنشی | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
| label31 = برادران | | label31 = برادران | ||
| data31 = | | data31 = | ||
}}'''کوروش بزرگ''' یا '''کوروش کبیر''' (۵۲۹ تا ۵۷۶ پیش از میلاد) همچنین معروف به کوروش دوم است. او نخستین بنیانگذار دودمان [[شاهنشاهی هخامنشی|هخامنشی]] است. | }}'''کوروش بزرگ''' یا '''کوروش کبیر''' (۵۲۹ تا ۵۷۶ پیش از میلاد) همچنین معروف به کوروش دوم است. او نخستین بنیانگذار دودمان [[شاهنشاهی هخامنشی|هخامنشی]] است. کوروش کبیر، به بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته میشود. | ||
ایرانیان | ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان کوروش را مسحشده توسط پروردگار بشمار آورده و بابلیان وی را مورد تأیید مردوک میدانستند. | ||
او نخستین شاه هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. | او نخستین شاه هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. کوروش در منشور خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهی کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهی چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بودهاست» معرفی میکند.<ref name=":0">سرپوش - [http://www.sarpoosh.com/biography/celebrities-historical/cyrusthe-great-biography.html زندگینامه کوروش کبیر از تولد تا مرگ + تصاویر]</ref> | ||
==خانواده کوروش بزرگ== | ==خانواده کوروش بزرگ== | ||
[[پرونده:کوروش کبیر و همسرش کاساندان.jpg|بندانگشتی|کوروش کبیر و همسرش کاساندان|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1_%D9%88_%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%B4_%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86.jpg]]بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشی بود. وی از اصالت ایرانی برخوردار بود. او همسر و همراه و همفکر همیشگی | [[پرونده:کوروش کبیر و همسرش کاساندان.jpg|بندانگشتی|کوروش کبیر و همسرش کاساندان|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1_%D9%88_%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%B4_%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86.jpg|جایگزین=|300x300پیکسل]]بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشی بود. وی از اصالت ایرانی برخوردار بود. او همسر و همراه و همفکر همیشگی کوروش بود. کوروش بزرگ در طول زندگی خود فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت. کاساندان قبل از کوروش درگذشت و بعد از او کوروش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید. | ||
کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر | کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر کوروش بزرگ، از تبار هخامنشی بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهی میکرده و قدرتمندترین زن دربار هخامنشیان بهشمار میآمدهاست. با این حال به نظر میرسد با توجه به نظام مردسالاری در [[ایران]] باستان او به عنوان یک زن درباری حق دخالت در امور سیاسی را نداشتهاست. او خواهر اوتاناس و دختر فرناسپ هخامنشی بود. حاصل ازدواج او و کوروش ۵ فرزند بود؛ کمبوجیه، بردیا، آتوسا، آرتیستون و دختری که نامش ذکر نشدهاست. به گفته داندامایف، دختر سومی احتمالاً رکسانا بود. | ||
پسر بزرگ کاساندان و | پسر بزرگ کاساندان و کوروش، کمبوجیه دوم، جهانگشایی کرد و مصر را به امپراتوری هخامنشیان افزود. بردیا نیز مدتی کوتاه بر تاج تخت نشست. اما آتوسا را بیشک باید با دیدی دگر نگریست. چرا که دختر کوروش بودن چنان جایگاه ویژهای به او بخشید که داریوش بزرگ او را به همسری خویش برگزید؛ و فرهیختگی و درایت آتوسا در تمام طول تاریخ زبانزد شد. | ||
بی شک کاساندان مادری بزرگ بود که چنین فرزندان بزرگی پرورش داد که هر یک نامی نیک در تاریخ دارند. وی همچنین همسری نمونه بود چرا که در همه مراحل سخت دوشادوش کوروش کبیر حضور داشت و همراه همیشگی او بود. | بی شک کاساندان مادری بزرگ بود که چنین فرزندان بزرگی پرورش داد که هر یک نامی نیک در تاریخ دارند. وی همچنین همسری نمونه بود چرا که در همه مراحل سخت دوشادوش کوروش کبیر حضور داشت و همراه همیشگی او بود. | ||
کوروش کاساندان را بسیار دوست میداشت. هنگام مرگ کاساندان در بابل ۶ روز عزای عمومی اعلام شد. مقبره کاساندان در پاسارگاد، در کنار آرامگاه | کوروش کاساندان را بسیار دوست میداشت. هنگام مرگ کاساندان در بابل ۶ روز عزای عمومی اعلام شد. مقبره کاساندان در پاسارگاد، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ میباشد. پس از کوروش او نخستین شخصیت قدرتمند کشور بزرگ ایران بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیایی بود که کوروش بزرگ بر آنها پادشاهی میکردهاست.<ref>بیتوته - [http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/wife-cyrus2-great.html همسر کوروش کبیر]</ref> | ||
کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.<ref name=":0" /> | کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.<ref name=":0" /> | ||
==گاهشمار دوران پادشاهی کوروش بزرگ== | ==گاهشمار دوران پادشاهی کوروش بزرگ== | ||
* '''۵۵۸ ق.م:''' آغاز پادشاهی کوروش در انشان (فارس) و خوزستان. انتقال پایتخت هخامنشیان به شوش. | |||
* '''۵۵۰ ق.م:''' شکست ایشتوویگو شاه [[شاهنشاهی مادها|ماد]] از کوروش و پیرو آن فتح هگمتانه. اتحاد ماد و پارس. | |||
* '''۵۴۹ تا ۵۴۸ ق.م:''' تسخیر سرزمینهای پارت، جرجان و احتمالاً ارمنستان توسط کوروش. | |||
* '''۵۴۶ ق.م:''' فتح سارد پایتخت لیدی توسط کوروش و شکست کرزوس پادشاه لیدی. | |||
* '''۵۳۹ ق.م:''' فتح بابل ثروتمندترین شهر غرب آسیا توسط کوروش. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود دجله به وقوع پیوست. | |||
* '''۵۳۹ ق.م:''' کوروش به یهودیان آواره اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و در آنجا آزادانه برای خود کنیسه بسازند. | |||
* '''۵۲۹ ق.م:''' کوروش به قبایل سکاها در شمال شرق ایران حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد. کوروش را در پاسارگاد دفن کردند. پس از او کمبوجیه دوم فرزند کوروش به تاج و تخت رسید.<ref name=":0" /> | |||
==دوران قدرت کوروش بزرگ== | |||
[[پرونده:مجمسه کورش بزرگ در موزه ملی دوشنبه پایتخت تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|مجمسه کوروش بزرگ در موزه ملی دوشنبه پایتخت تاجیکستان|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B3%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87_%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%AE%D8%AA_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86.jpg]]کوروش بزرگ ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمکهایی که از درون سپاه ماد به کوروش شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و بهسوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و بهسوی پارت، زرنگ، هرات، خوارزم، باختر، سغد، گندار، ثهتَگوش و اَرَخواتیش لشکر کشید. جزئیات این جنگها در تاریخ ثبت نشدهاست و اطلاع کمی دربارهی جزئیات این نبردها وجود دارد. | |||
با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید. اما به گفته هرودوت، کوروش به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش به این شیوه در سال ۵۴۶ ق.م پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود. | |||
کوروش پس از آن که ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالی که بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید. | |||
اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزلایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژ سارد که آن را تسخیر ناپذیر میپنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیوارههای آن سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید. | |||
نکته قابل | نکته قابل توجه، رفتار کوروش پس ازشکست قارون است. کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردم سارد علیرغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش کبیر را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند. | ||
پس از لیدی | پس از لیدی کوروش کبیر نواحی شرقی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود درآورد. | ||
هدف اصلی | هدف اصلی کوروش از لشکرکشی به شرق، تأمین امنیت و تحکیم موقعیت بود وگرنه در سمت شرق ایران آن روزگار، حکومتی که بتواند با کوروش به معارضه بپردازد وجود نداشت. کوروش با زیر فرمان آوردن نواحی شرق ایران، وسعت سرزمینهای تحت تابعیت خود را دو برابر کرد. پادشاه بابِل از خیانت خود به کوروش کبیر و عهدی در حق وی که در اوائل پیروزی او بر ماد انجام داده بود پشیمان شده بود.<ref name=":0" />[[پرونده:خیابانی به نام کورش در اورشلیم اسراییل.jpg|بندانگشتی|خیابانی به نام کوروش در اورشلیم اسراییل|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D9%86%D8%A7%D9%85_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B4_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B4%D9%84%DB%8C%D9%85_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%84.jpg]] | ||
==ذوالقرنین== | ==ذوالقرنین== | ||
دربارهی شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست. | |||
کوروش بزرگ سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی دربارهی آنها بررسیهایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش بزرگ است که موجهترین دلایل را برای احراز این لقب دارا میباشد. شماری از فقهای معاصر شیعه مثل علامه طباطبایی نیز کوروش بزرگ را ذوالقرنین میدانند.<ref name=":0" /> | |||
==منشور کوروش بزرگ== | ==منشور کوروش بزرگ== | ||
[[پرونده:منشور کوروش بزرگ.jpg|بندانگشتی|منشور کوروش بزرگ|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF.jpg]]از | [[پرونده:منشور کوروش بزرگ.jpg|بندانگشتی|منشور کوروش بزرگ|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF.jpg]]از کوروش بزرگ تنها سند نسبتاً مفصلی که برجای مانده، استوانهای به طول ۲۲٫۵ سانتیمتر و عرض ۱۱ سانتیمتر از جنس خاک رس با نوشتهای ۴۵ سطری بهزبان بابلی است که امروزه با شمارهی ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزهی بریتانیا نگهداری میشود.<ref name=":0" /> | ||
استوانهی کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهی سند و شاهد تاریخی پرارزشی است.<ref>نمناک - [http://namnak.com/زندگینامه-ای-از-کوروش-کبیر.p222 زندگینامه ای از کوروش کبیر نماد قدرت وعدالت در جهان]</ref> | |||
تکهی اصلی استوانه کوروش بزرگ در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه منشور کوروش حاوی ۳۵ خط بود. تکهی دوم منشور کوروش کبیر که شامل خطهای ۳۶ تا ۴۵ میشود، در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به منشور اصلی پیوست گردید. | |||
در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد منشور کوروش کبیر را به | در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد منشور کوروش کبیر را به همهی زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهرنیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونهای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد.<ref name=":0" /> | ||
==متن منشور کوروش بزرگ== | ==متن منشور کوروش بزرگ== | ||
# | #کوروش شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانا، شاه بابل، شاه سومر و اکد. | ||
#شاه نواحی جهان. | #شاه نواحی جهان. | ||
#چهار[ ...... ] من هستم [ ...... ] به جای بزرگی، ناتوانی برای پادشاهی کشورش معین شده بود. | #چهار[ ...... ] من هستم [ ...... ] به جای بزرگی، ناتوانی برای پادشاهی کشورش معین شده بود. | ||
#نبونید تندیسهای کهن خدایان را از میان برد [ ...... ] و شبیه آنان را به جای آنان گذاشت. | #نبونید تندیسهای کهن خدایان را از میان برد [ ...... ] و شبیه آنان را به جای آنان گذاشت. | ||
#شبیه تندیسی از (پرستشگاه) ازاگیلا ساخت [ ...... ] برای «اور» و دیگر شهرها. | #شبیه تندیسی از (پرستشگاه) ازاگیلا ساخت [ ...... ] برای «اور» و دیگر شهرها. | ||
#آیین پرستشی که بر آنان ناروا بود [ ...... ] هر روز | #آیین پرستشی که بر آنان ناروا بود [ ...... ] هر روز ستیزهگری میجست. همچنین با خصمانهترین روش. | ||
#قربانی روزانه را حذف کرد [ ...... ] او قوانین ناروایی در شهرها وضع کرد و ستایش مردوک، شاه خدایان را به کلی به فراموشی سپرد. | #قربانی روزانه را حذف کرد [ ...... ] او قوانین ناروایی در شهرها وضع کرد و ستایش مردوک، شاه خدایان را به کلی به فراموشی سپرد. | ||
#او همواره به شهر وی بدی میکرد. هر روز به مردم خود آزار میرسانید. با اسارت، بدون ملایمت همه را به نیستی کشاند. | #او همواره به شهر وی بدی میکرد. هر روز به مردم خود آزار میرسانید. با اسارت، بدون ملایمت همه را به نیستی کشاند. | ||
#بر اثر دادخواهی آنان «الیل» خدا (مردوک) خشمگین گشت و او مرزهایشان. خدایانی که در میانشان زندگی میکردند ماوایشان را راه کردند. | #بر اثر دادخواهی آنان «الیل» خدا (مردوک) خشمگین گشت و او مرزهایشان. خدایانی که در میانشان زندگی میکردند ماوایشان را راه کردند. | ||
#او (مردوک) در خشم خویش، | #او (مردوک) در خشم خویش، آنها را به بابل آورد، مردم به مردوک چنین گفتند: بشود که توجه وی به همهی مردم که خانههایشان ویران شده معطوف گردد. | ||
#مردم سومر و اکد که شبیه مردگان شده بودند، او توجه خود را به آنان معطوف کرد. این موجب همدردی او شد، او به | #مردم سومر و اکد که شبیه مردگان شده بودند، او توجه خود را به آنان معطوف کرد. این موجب همدردی او شد، او به همهی سرزمینها نگریست. | ||
#آنگاه وی جستجوکنان فرمانروای دادگری یافت، کسی که آرزو شده، کسی که وی دستش را گرفت. | #آنگاه وی جستجوکنان فرمانروای دادگری یافت، کسی که آرزو شده، کسی که وی دستش را گرفت. کوروش پادشاه شهر انشان. پس نام او را بر زبان آورد، نامش را به عنوان فرمانروای سراسر جهان ذکر کرد. | ||
#سرزمین «گوتیان» سراسر اقوام «مانداء» را مردوک در پیش پای او به تعظیم واداشت. مردمان و سپاه سران را که وی به دست او (کوروش) داده بود. | #سرزمین «گوتیان» سراسر اقوام «مانداء» را مردوک در پیش پای او به تعظیم واداشت. مردمان و سپاه سران را که وی به دست او (کوروش) داده بود. | ||
#با عدل و داد پذیرفت. مردوک، سرور بزرگ، پشتیبان مردم خویش، کارهای پارسایانه و قلب شریف او را با شادی نگریست. | #با عدل و داد پذیرفت. مردوک، سرور بزرگ، پشتیبان مردم خویش، کارهای پارسایانه و قلب شریف او را با شادی نگریست. | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۳: | ||
#مردم بابل، همگی سراسر سرزمین سومر و اکد، فرمانروایان و حاکمان پیش وی سر تعظیم فرود آوردند و شادمان از پادشاهی وی با چهرههای درخشان به پایش بوسه زدند. | #مردم بابل، همگی سراسر سرزمین سومر و اکد، فرمانروایان و حاکمان پیش وی سر تعظیم فرود آوردند و شادمان از پادشاهی وی با چهرههای درخشان به پایش بوسه زدند. | ||
#خداوندگاری (مردوک) را که با یاریش مردگان به زندگی بازگشتند، که همگی را از نیاز و رنج به دور داشت به خوبی ستایش کردند و یادش را گرامی داشتند. | #خداوندگاری (مردوک) را که با یاریش مردگان به زندگی بازگشتند، که همگی را از نیاز و رنج به دور داشت به خوبی ستایش کردند و یادش را گرامی داشتند. | ||
#من | #من کوروش هستم، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سرزمین سومر و اکد، شاه چهار گوشهی جهان. | ||
#پسر شاه بزرگ کمبوجیه، شاه شهر انشان، | #پسر شاه بزرگ کمبوجیه، شاه شهر انشان، نوهی شاه بزرگ کوروش، شاه شهر انشان، نبیرهی شاه بزرگ چیش پیش، شاه انشان. | ||
#از دودمانی که همیشه از شاهی برخوردار بودهاست که فرمانروائیش را «بعل» و «نبو» گرامی میدارند و پادشاهیش را برای خرسندی | #از دودمانی که همیشه از شاهی برخوردار بودهاست که فرمانروائیش را «بعل» و «نبو» گرامی میدارند و پادشاهیش را برای خرسندی قلبیشان خواستارند. آنگاه که من با صلح به بابل درآمدم | ||
#با خرسندی و شادمانی به کاخ فرمانروایان و تخت پادشاهی قدم گذاشتم. آنگاه مردوک سرور بزرگ، قلب بزرگوار مردم بابل را به من منعطف داشت و من هر روز به ستایش او کوشیدم. | #با خرسندی و شادمانی به کاخ فرمانروایان و تخت پادشاهی قدم گذاشتم. آنگاه مردوک سرور بزرگ، قلب بزرگوار مردم بابل را به من منعطف داشت و من هر روز به ستایش او کوشیدم. | ||
#سپاهیان بی شمار من با صلح به بابل درآمدند. من نگذاشتم در سراسر سرزمین سومر و اکد تهدید | #سپاهیان بی شمار من با صلح به بابل درآمدند. من نگذاشتم در سراسر سرزمین سومر و اکد تهدید کنندهی دیگری پیدا شود. | ||
#من در بابل و | #من در بابل و همهی شهرهایش برای سعادت ساکنان بابل که خانههایشان مطابق خواست خدایان نبود کوشیدم [ ...... ] مانند یک یوغ که بر آنها روا نبود. | ||
#من ویرانههایشان را ترمیم کردم و دشواریهای آنان را آسان کردم. مردوک خدای بزرگ از کردار | #من ویرانههایشان را ترمیم کردم و دشواریهای آنان را آسان کردم. مردوک خدای بزرگ از کردار پارسایانهی من خشنود گشت. | ||
#بر من، کوروش شاه که او را ستایش کردم و بر کمبوجیه پسر تنی من و همچنین بر | #بر من، کوروش شاه که او را ستایش کردم و بر کمبوجیه پسر تنی من و همچنین بر همهی سپاهیان من | ||
#او عنایت و برکتش را ارزانی داشت، ما با شادمانی ستایش کردیم، مقام والای (الهی) او را. | #او عنایت و برکتش را ارزانی داشت، ما با شادمانی ستایش کردیم، مقام والای (الهی) او را. همهی پادشاهان بر تخت نشسته | ||
#از سراسر گوشه و کنار جهان، از دریای زیرین تا دریای زبرین شهرهای مسکون و | #از سراسر گوشه و کنار جهان، از دریای زیرین تا دریای زبرین شهرهای مسکون و همهی پادشاهان «امورو» که در چادرها زندگی میکنند. | ||
#باجهای گران برای من آوردند و به پاهایم در بابل بوسه زدند. از [ ...... ] نینوا، آشور و نیز شوش | #باجهای گران برای من آوردند و به پاهایم در بابل بوسه زدند. از [ ...... ] نینوا، آشور و نیز شوش | ||
#اکد، اشنونه، زمیان، مه تورنو، در، تا سرزمین گوتیوم شهرهای آن سوی دجله که پرستشگاههایشان از زمانهای قدیم ساخته شده بود. | #اکد، اشنونه، زمیان، مه تورنو، در، تا سرزمین گوتیوم شهرهای آن سوی دجله که پرستشگاههایشان از زمانهای قدیم ساخته شده بود. | ||
#خدایانی که در | #خدایانی که در آنها زندگی میکردند، من آنها را به جایگاههایشان بازگردانیدم و پرستشگاههای بزرگ برای ابدیت ساختم. من همهی مردمان را گرد آوردم و آنها را به موطنشان باز گردانیدم. | ||
#همچنین خدایان سومر و اکد که نبونید | #همچنین خدایان سومر و اکد که نبونید آنها را به رغم خشم خدای خدایان (مردوک) به بابل آورده بود، فرمان دادم که برای خشنودی مردوک خدای بزرگ | ||
#در جایشان در منزلگاهی که شادی در آن هست بر پای دارند. بشود که | #در جایشان در منزلگاهی که شادی در آن هست بر پای دارند. بشود که همهی خدایانی که من به شهرهایشان بازگردانده ام | ||
#روزانه در پیشگاه «بعل» و «نبو» درازای زندگی مرا خواستار باشند، بشود که سخنان برکت آمیز برایم بیایند، بشود که آنان به مردوک سرور من بگویند: | #روزانه در پیشگاه «بعل» و «نبو» درازای زندگی مرا خواستار باشند، بشود که سخنان برکت آمیز برایم بیایند، بشود که آنان به مردوک سرور من بگویند: کوروش شاه ستایشگر توست و کمبوجیه پسرش | ||
#بشود که روزهای [ ...... ] من | #بشود که روزهای [ ...... ] من همهی آنها را در جای با آرامش سکونت دادم. | ||
#[ ...... ] برای قربانی، اردکان و فربه کبوتران. | #[ ...... ] برای قربانی، اردکان و فربه کبوتران. | ||
#[ ...... ] محل سکونتشان را مستحکم گردانیدم. | #[ ...... ] محل سکونتشان را مستحکم گردانیدم. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۷: | ||
#نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است که آسوده در بیشه غنوده و از هیچکس بیم ندارد<ref>آسمونی - [http://www.asemooni.com/text/saying/talks-of-cyrus-the-great 100 سخن ناب از کوروش بزرگ]</ref> | #نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است که آسوده در بیشه غنوده و از هیچکس بیم ندارد<ref>آسمونی - [http://www.asemooni.com/text/saying/talks-of-cyrus-the-great 100 سخن ناب از کوروش بزرگ]</ref> | ||
==بناها و کاخهای کوروش بزرگ== | ==بناها و کاخهای کوروش بزرگ== | ||
عمدهی بناهایی که توسط کوروش کبیر ساختهشده، در محوطهی پاسارگاد قرار دارد. آرامگاه کوروش کبیر که ساختهی خود کوروش بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخهای دروازه، اختصاصی و بار نشان میدهد که مشخص میشود طراح همهی آنها، یک نفر بوده و آن کاخها هم نتیجهی سلیقهی کوروش کبیر بودهاند. کتیبههای سه زبانهی عیلامی، پارسی و اکدی بر روی جرزها و درگاههای آن سه کاخ، تأیید دیگریاست که این کاخها توسط کوروش ساخته شدهاند. | |||
بدنهی اصلی کاخهای پادشاهی کوروش در پاسارگاد، از سالنهای ستوندار تشکیل شدهاست. تالار عمومی (کاخ S) حدوداً در سال ۵۳۹ پیش از میلاد ساخته شده بود. تالار ستوندار آن دو ردیف چهار ستونی دارد و کاخ مسکونی کوروش (کاخ P) بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۳۵ پیش از میلاد بنا شدهاست. سالن ستوندار این کاخ پنج ردیف ستون و در هر ردیف شش ستون دارد، و سرسرای آن در جنوب شرقی به ابعاد ۷۵٫۵×۹٫۳ متر است. | |||
کاخ دروازه در حدود شرقی | کاخ دروازه در حدود شرقی محوطهی اصلی قرار دارد و شامل یک تالار ستوندار با نقشهی چهار ضلعی و ابعاد ۲۵٫۵×۲۸٫۵ متر است و ۸ ردیف ستون دارد. | ||
کوشکهای A و B که در شرق و جنوب باغ شاهی قرار دارند، احتمالاً دو ورودی به باغ سلطنتی بودهاند. از این دو، کوشک B بهتر حفظ شدهاست که این کوشک با ابعاد ۱۱٫۷×۱۰٫۱ متر از یک سکوی چهارضلعی از سنگهای آراسته تشکیل شدهاست.<ref name=":0" /> | کوشکهای A و B که در شرق و جنوب باغ شاهی قرار دارند، احتمالاً دو ورودی به باغ سلطنتی بودهاند. از این دو، کوشک B بهتر حفظ شدهاست که این کوشک با ابعاد ۱۱٫۷×۱۰٫۱ متر از یک سکوی چهارضلعی از سنگهای آراسته تشکیل شدهاست.<ref name=":0" /> | ||
==دیوار نوشتهها== | ==دیوار نوشتهها== | ||
[[پرونده:دیوار نوشته ای از کوروش کبیر.jpg|بندانگشتی|دیوار نوشتهای از کوروش کبیر|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87_%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1.jpg]]سه کتیبه کوچک از | [[پرونده:دیوار نوشته ای از کوروش کبیر.jpg|بندانگشتی|دیوار نوشتهای از کوروش کبیر|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87_%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1.jpg]]سه کتیبه کوچک از کوروش کبیر به زبانهای فارسی باستان، ایلامی و اکدی به دست آمدهاست که بخشهایی از آن آسیب دیده بود. | ||
دو گونه کتیبههای ۳ زبانه کوروش کبیر (CMa,CMc) روی ۳ بنای جایگاه اصلی پاسارگاد (یا در نسخههای متعدد نوشته شده) به دست آمدهاست. | دو گونه کتیبههای ۳ زبانه کوروش کبیر (CMa,CMc) روی ۳ بنای جایگاه اصلی پاسارگاد (یا در نسخههای متعدد نوشته شده) به دست آمدهاست. | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۱: | ||
نخستین بنا (CMa) رواقی است مشرف به جایگاه که «درِ R» نام دارد. این رواق نقش برجستهای دارد که فرشتهای بالدار را نشان میدهد. این اثر تا اواخر قرن گذشته به عنوان نمونهای از کتیبههای CMa برپا بودهاست. اگر در نظر بگیریم که سازندگان پاسارگاد بر ایجاد تقارن در کارهای تزئینی و بویژه کتیبهها، ارجحیت قائل بودهاند، احتمال دارد که سابق بر این حداقل هشت نسخه از این کتیبه روی بنا وجود داشته باشد. | نخستین بنا (CMa) رواقی است مشرف به جایگاه که «درِ R» نام دارد. این رواق نقش برجستهای دارد که فرشتهای بالدار را نشان میدهد. این اثر تا اواخر قرن گذشته به عنوان نمونهای از کتیبههای CMa برپا بودهاست. اگر در نظر بگیریم که سازندگان پاسارگاد بر ایجاد تقارن در کارهای تزئینی و بویژه کتیبهها، ارجحیت قائل بودهاند، احتمال دارد که سابق بر این حداقل هشت نسخه از این کتیبه روی بنا وجود داشته باشد. | ||
در قصر «S» که اغلب آن را «تالار بار» مینامند و «قصر P» که احتمالاً به عنوان محل سکونت کوروش کبیر استفاده میشد نیز نزدیک به بیست نسخه از CMa موجود بوده که تنها دو تای | در قصر «S» که اغلب آن را «تالار بار» مینامند و «قصر P» که احتمالاً به عنوان محل سکونت کوروش کبیر استفاده میشد نیز نزدیک به بیست نسخه از CMa موجود بوده که تنها دو تای آنها تا روزگار ما، در هر قصری یک نسخه، حفظ شدهاست، دو تا نیز در «قصر S» تا قرن نوزدهم موجود بودهاست.<ref name=":0" /> | ||
==مرگ کوروش بزرگ== | ==مرگ کوروش بزرگ== | ||
===روایت هرودوت=== | ===روایت هرودوت=== | ||
هرودوت مورخ یونانی نوشته که | هرودوت مورخ یونانی نوشته که کوروش پس از آنکه بابل را فتح کرد برای مطیع کردن ماساژتها که در شرق رود آراکس (سیحون) سکونت داشتند لشکرکشی کرد. وی ابتدا به فرمانروای ماساژتها تهمرییش (تُمیریس) که بیوهی پادشاه سابقشان بود پیشنهاد ازدواج داد اما او که دانست مقصود کوروش تسلط بر سرزمین اوست نپذیرفت و کوروش به قصد جنگ با او به سوی سیحون حرکت کرد. او در ابتدا با حیلهی جنگی توانست یکسوم سپاه ماساژتها را نابود کند اما ملکه تمیریس با جمعآوری تمام قوای خود به او حملهور شد و در جنگی سنگین به پیروزی رسید. بیشتر سپاه کوروش نابود شده و کوروش نیز کشته شد. | ||
===روایت کتزیاس=== | ===روایت کتزیاس=== | ||
کتزیاس مورخ دیگر یونانی جنگ | کتزیاس مورخ دیگر یونانی جنگ کوروش را با قومی به نام دِربیک به پادشاهی آمُرّایوس گزارش کردهاست. دربیکها توانستند با فیلهای جنگی خود سوارهنظام ایرانیان را محاصره کرده و کوروش بزرگ از اسب به زیر افتاده و یک جنگجوی هندی - که از متحدین دربیکها بودند- او را با زوبینی که به رانش میخورد، مجروح میکند. روز بعد «آمورگِس» پادشاه سکائی به کمک ایرانیان آمده و آنها فاتح شده و دربیکها مطیع میشوند اما کوروش چند روز بعد پس از وصیت به اطرافیان خود و تعیین کمبوجیه به عنوان جانشین خود میمیرد. | ||
===روایت برس کلدانی=== | ===روایت برس کلدانی=== | ||
از بروسوس مورخ کلدانی نقل قول شده که | از بروسوس مورخ کلدانی نقل قول شده که کوروش در نبرد با قوم داها کشته شد. دها از اقوام ساکن اطراف گرگان بودهاند. | ||
===روایت تروگ پمپهای=== | ===روایت تروگ پمپهای=== | ||
تروگ پمپهای مورخ رومی هم روایتی مشابه هرودوت را اتخاذ کرده با این تفاوت که مینویسد سپاه ۲۰۰ هزار | تروگ پمپهای مورخ رومی هم روایتی مشابه هرودوت را اتخاذ کرده با این تفاوت که مینویسد سپاه ۲۰۰ هزار نفرهی کوروش در گردنههای کوهستان به محاصرهی سپاه ملکه ماساژتها درآمده و تمامی آنها نابود شده، حتی یک نفر هم زنده نمیماند تا خبر این واقعه را ایرانیان برساند. | ||
===روایت گزنفون=== | ===روایت گزنفون=== | ||
کسنوفون مورخ یونانی مرگ | کسنوفون مورخ یونانی مرگ کوروش را در کتاب کوروشنامه به شکل طبیعی و در پارس گزارش داده. به گفتهی او کوروش در خواب از مرگ خود مطلع میشود و پس از نیایش و وصیتهایی به نزدیکان و دوستان و بزرگان کشور از دنیا میرود. روایت کسنوفون در مورد مرگ کوروش به داستانهای اساطیری مربوط به مرگ کیخسرو پادشاه کیانی شباهت دارد.<ref name=":0" />[[پرونده:پاسارگاد مقبره کورش بزرگ.jpg|بندانگشتی|پاسارگاد مقبره کوروش بزرگ|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D9%82%D8%A8%D8%B1%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF.jpg]] | ||
==آرامگاه کوروش بزرگ== | ==آرامگاه کوروش بزرگ== | ||
آرامگاه | آرامگاه کوروش بزرگ مهمترین اثر مجموعه پاسارگاد که در دوره ای به «مشهد مادر مقدس» شهرت داشت، از سال ۱۸۲۰ میلادی به بعد به عنوان آرامگاه کوروش شناسایی شد. فاصله مجموعه پاسارگاد از تخت جمشید حدوداً ۷۵ کیلومتر است. دشتی که آرامگاه کوروش و مجموعه پاسارگاد در آن قرار دارد، دشت مرغاب نام دارد. | ||
در گذشته بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشت و از سنگهای عظیم که درازای بعضی از | در گذشته بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشت و از سنگهای عظیم که درازای بعضی از آنها به هفت متر میرسد، بنا شده بود. تخته سنگهای آرامگاه با بستهای فلزی به هم متصل شده بود. این بستها بعدها دزدیده شد، هر چند بیشتر این آسیبها بعدها ترمیم شد، اما جای خالی برخی از آنها به صورت حفرههایی در دل سنگ برجای ماندهاست. | ||
آرامگاه | آرامگاه کوروش در پاسارگاد، حدوداً در ۵۳۰ تا ۵۴۰ قبل از میلاد از سنگ آهکی به رنگ سفید ساخته شدهاست. بنای آرامگاه دو قسمت مشخص دارد، یکی سکویی ۶ پله ای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵متر مربع است و دیگری اتاقی کوچک به وسعت ۷٫۵ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۱٫۵متر میرسد. | ||
پایه بنا (۱۳٫۳۵×۱۲٫۳۰ متر) از شش لایه پلکانی تشکیل شدهاست که از | پایه بنا (۱۳٫۳۵×۱۲٫۳۰ متر) از شش لایه پلکانی تشکیل شدهاست که از آنها اولی به بلندی ۱۷۰سانتیمتر، دومی و سومی ۱۰۴ سانتیمتر، و سه عدد آخری ۵۷٫۵ سانتیمتر هستند. ارتفاع کلی بنا در حدود ۱۱ متر است. در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتیمتر پهنای آن است. این درگاه کوتاه نیز دارای دو در سنگی بوده که از بین رفتهاست. خزانهی آرامگاه، در بالاترین نقطه، شکل یک خانهی شیروانی ساده با یک ورودی کوچک در غرب را دارد.[[پرونده:تحویل سال جدید در کنار مقبره کورش بزرگ.jpg|بندانگشتی|تحویل سال جدید در کنار مقبره کوروش بزرگ|پیوند=https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84_%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF_%D8%AF%D8%B1_%DA%A9%D9%86%D8%A7%D8%B1_%D9%85%D9%82%D8%A8%D8%B1%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF.jpg]]پس از کشته شدن کوروش بزرگ در جنگ با ساکاها یا ایرانیان شمالی، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای مهم سلطنتی و جنگی او را در کنار وی گذارده بودند. در حمله اسکندر مقدونی، یک شخص در این آرامگاه را شکسته و اشیای آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانده بود. | ||
در شیب سقف آرامگاه دو | در شیب سقف آرامگاه دو حفرهی بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن سنگها و کم کردن از بار سقف ایجاد شدهاست و برخی به اشتباه، جای نگهداری کالبد کوروش و همسر وی دانستهاند. | ||
تا حدود صد سال پیش باور بر این بود که این بنا آرامگاه مادر سلیمان باشد و در | تا حدود صد سال پیش باور بر این بود که این بنا آرامگاه مادر سلیمان باشد و در دورهی اتابکان در زمان آل بویه با استفاده از ستونهای باقی مانده از کاخهای باستانی مسجدی با نام «مسجد اتابکی» در گرد آن ساخته و یک محراب کوچک در خزانهی آرامگاه کندهکاری شد. در دههی ۱۹۷۰ بقایای مسجد پاکسازی شده و تکههای تاریخی به نزدیکی مکانهای اصلیشان بازگردانده شدند. | ||
آرامگاه | آرامگاه کوروش در همه دوره هخامنشی مقدس بهشمار میآمدهاست. این امر باعث گردیده که در دوران اسلامی هم این تقدس حفظ شود. اما تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبودهاست و از سوی دیگر مردم هم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری میدانستهاند و به حضرت سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشتهاست، نسبت میدادهاند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن حضرت میشمردند و آن را به مادر او نسبت میدادند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند.<ref>مکان بین - [http://www.makanbin.com/fars/place/آرامگاه-کوروش/ آرامگاه کوروش – پاسارگاد]</ref> | ||
==جانشین کوروش بزرگ== | ==جانشین کوروش بزرگ== | ||
کوروش از تنها همسر خود کاساندان، دو پسر به نامهای کمبوجیه و بردیا داشت که کمبوجیه را پیش از لشکرکشی به شرق، بهعنوان ولیعهد خود انتخاب کرد. کمبوجیه بهواسطهی انتصابش بهعنوان «شاه بابل»، عملاً بهعنوان جانشین تعیین شده بود و کوروش، امور این مملکت را به او واگذار کرد. احتمالاً کمبوجیه پس از مرگ پدرش، به مرزهای شمال شرقی سامان داد و در پاییز سال ۵۲۸ پیش از میلاد، حمله به مصر را آغاز کرد و توانست آنجا را فتح کند.<ref name=":0" /> | |||
==میراث کوروش بزرگ== | ==میراث کوروش بزرگ== | ||
پس از مرگ | پس از مرگ کوروش کبیر پسرش کمبوجیه دوم (کامبیز دوم) به پادشاهی برگزیده شد. کمبوجیه دوم قبل از عزیمت به مصر برای تصرف آن کشور، برادرش بردیا را کشت و سپس به مصر لشکر کشید. او پس از تصرف مصر بر تخت شاهی نشست و خود را فرزند خدایان معرفی کرد اما مدتی بعد گاو مقدس مصریان را کشت. | ||
عده ای اعتقاد دارند این کار او به دلیل ابتلا به بیماری جنون و عده ای اعتقاد دارند به دلیل جلوگیری از جهالت مردم و پرستش گاو بودهاست زیرا بر اساس اعتقادات کامبیز که یکتاپرست و یزدانپرست بود، گاو موجود مقدسی محسوب نمیشد. | عده ای اعتقاد دارند این کار او به دلیل ابتلا به بیماری جنون و عده ای اعتقاد دارند به دلیل جلوگیری از جهالت مردم و پرستش گاو بودهاست زیرا بر اساس اعتقادات کامبیز که یکتاپرست و یزدانپرست بود، گاو موجود مقدسی محسوب نمیشد. | ||
زمانی که او در مصر بود یک مغ که برادرش بسیار به بردیا، برادر مقتول کامبیز شباهت داشت به توسط آن مغ به کاخ شاهی راه یافت. این فرد که گئوماته نام داشت خود را بردیا فرزند | زمانی که او در مصر بود یک مغ که برادرش بسیار به بردیا، برادر مقتول کامبیز شباهت داشت به توسط آن مغ به کاخ شاهی راه یافت. این فرد که گئوماته نام داشت خود را بردیا فرزند کوروش کبیر معرفی نمود و به تخت سلطنت نشست. زمانی که این خبر به کامبیز رسید از مصر به سوی ایران حرکت کرد اما در سوریه کنونی خودکشی نمود. | ||
پس از مرگ کامبیز پسر | پس از مرگ کامبیز پسر کوروش بزرگ و فاش شدن راز گئوماته یک گروه ۷ نفره از شاهزادگان هخامنشی در کاخ شاهی اقدام به قتل گئوماته و برادرش کردند و یکی از این ۷ نفر با نام داریوش کبیر بر تخت سلطنت نشست. داریوش که یکی از عمو زادگان کوروش کبیر محسوب میشد پس از رسیدن به قدرت به بسط کشور پارس اقدام نمود و در نبردی به نام ماراتن با ارتش یونان به جنگ پرداخت اما شکست خورد. اگرچه امروزه این مسئله که ارتش ایران در این جنگ شکست خورده باشد توسط تعدادی محل تردید قرار گرفتهاست. | ||
ارتش پارس در زمان داریوش تا شبه جزیره بالکان پیش روی کرد و پس از مرگ داریوش پسرش خشایار شاه به قدرت رسید. خشایار شاه با لشگری انبوه که تاریخ تا به آن روز نظیرش را ندیده بود به یونان حمله کرد و اگرچه در جنگ سالامین شکست خورد اما موفق شد آتن پایتخت یونان را به تصرف خود درآورد. در جریان این لشکرکشی آتن آتش گرفت و تا به امروزه این کشمکش که ایرانیان به عمد آن را آتش زدهاند و یا خیر ادامه دارد. | ارتش پارس در زمان داریوش تا شبه جزیره بالکان پیش روی کرد و پس از مرگ داریوش پسرش خشایار شاه به قدرت رسید. خشایار شاه با لشگری انبوه که تاریخ تا به آن روز نظیرش را ندیده بود به یونان حمله کرد و اگرچه در جنگ سالامین شکست خورد اما موفق شد آتن پایتخت یونان را به تصرف خود درآورد. در جریان این لشکرکشی آتن آتش گرفت و تا به امروزه این کشمکش که ایرانیان به عمد آن را آتش زدهاند و یا خیر ادامه دارد. | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۵۲: | ||
با بنا نمودن راهها تجارت بین شرق و غرب از طریق امپراطوری هخامنشی تسهیل گردید زیرا راه ابریشم که راهی بود که به واسطه آن کالاهائی مانند ابریشم از خاور دور و چین به اروپا (یونان و بعدها روم) صادر میشد، به دلیل ایجاد امنیت و ساخت راه بسیار افزایش یافت و ایران تبدیل به پل ارتباطی بین غرب و شرق گردید و موجب گسترش فرهنگ و تمدن بشری شد. همچنین داریوش اولین سیستم پستی دنیا را ایجاد کرد. | با بنا نمودن راهها تجارت بین شرق و غرب از طریق امپراطوری هخامنشی تسهیل گردید زیرا راه ابریشم که راهی بود که به واسطه آن کالاهائی مانند ابریشم از خاور دور و چین به اروپا (یونان و بعدها روم) صادر میشد، به دلیل ایجاد امنیت و ساخت راه بسیار افزایش یافت و ایران تبدیل به پل ارتباطی بین غرب و شرق گردید و موجب گسترش فرهنگ و تمدن بشری شد. همچنین داریوش اولین سیستم پستی دنیا را ایجاد کرد. | ||
او دستورداد تا در طول مسیر راهها چاپارخانههائی احداث شود و پیکهائی که حامل نامه بودند پس از طی مسافتی در این چاپارخانهها نامه را پیک دیگری که آماده خدمت بود میدادند. این پیک نیز پس از طی مسافتی مجدداً در چاپارخانه بعدی نامه را پیک بعدی میداد و به این ترتیب همیشه پیک و اسب خسته با یک پیک و اسب تازهنفس جابجا میشدند. این امر موجب میشد تا داریوش بسیار زودتر از دیگر حاکمان جهان از اخبار مطلع شود.<ref name=":0" />{{پانویس|۲}} | او دستورداد تا در طول مسیر راهها چاپارخانههائی احداث شود و پیکهائی که حامل نامه بودند پس از طی مسافتی در این چاپارخانهها نامه را پیک دیگری که آماده خدمت بود میدادند. این پیک نیز پس از طی مسافتی مجدداً در چاپارخانه بعدی نامه را پیک بعدی میداد و به این ترتیب همیشه پیک و اسب خسته با یک پیک و اسب تازهنفس جابجا میشدند. این امر موجب میشد تا داریوش بسیار زودتر از دیگر حاکمان جهان از اخبار مطلع شود.<ref name=":0" /> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۰
کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (۵۲۹ تا ۵۷۶ پیش از میلاد) همچنین معروف به کوروش دوم است. او نخستین بنیانگذار دودمان هخامنشی است. کوروش کبیر، به بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته میشود.
ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان کوروش را مسحشده توسط پروردگار بشمار آورده و بابلیان وی را مورد تأیید مردوک میدانستند.
او نخستین شاه هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. کوروش در منشور خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهی کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهی چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بودهاست» معرفی میکند.[۱]
خانواده کوروش بزرگ
بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشی بود. وی از اصالت ایرانی برخوردار بود. او همسر و همراه و همفکر همیشگی کوروش بود. کوروش بزرگ در طول زندگی خود فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت. کاساندان قبل از کوروش درگذشت و بعد از او کوروش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید.
کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر کوروش بزرگ، از تبار هخامنشی بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهی میکرده و قدرتمندترین زن دربار هخامنشیان بهشمار میآمدهاست. با این حال به نظر میرسد با توجه به نظام مردسالاری در ایران باستان او به عنوان یک زن درباری حق دخالت در امور سیاسی را نداشتهاست. او خواهر اوتاناس و دختر فرناسپ هخامنشی بود. حاصل ازدواج او و کوروش ۵ فرزند بود؛ کمبوجیه، بردیا، آتوسا، آرتیستون و دختری که نامش ذکر نشدهاست. به گفته داندامایف، دختر سومی احتمالاً رکسانا بود.
پسر بزرگ کاساندان و کوروش، کمبوجیه دوم، جهانگشایی کرد و مصر را به امپراتوری هخامنشیان افزود. بردیا نیز مدتی کوتاه بر تاج تخت نشست. اما آتوسا را بیشک باید با دیدی دگر نگریست. چرا که دختر کوروش بودن چنان جایگاه ویژهای به او بخشید که داریوش بزرگ او را به همسری خویش برگزید؛ و فرهیختگی و درایت آتوسا در تمام طول تاریخ زبانزد شد.
بی شک کاساندان مادری بزرگ بود که چنین فرزندان بزرگی پرورش داد که هر یک نامی نیک در تاریخ دارند. وی همچنین همسری نمونه بود چرا که در همه مراحل سخت دوشادوش کوروش کبیر حضور داشت و همراه همیشگی او بود.
کوروش کاساندان را بسیار دوست میداشت. هنگام مرگ کاساندان در بابل ۶ روز عزای عمومی اعلام شد. مقبره کاساندان در پاسارگاد، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ میباشد. پس از کوروش او نخستین شخصیت قدرتمند کشور بزرگ ایران بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیایی بود که کوروش بزرگ بر آنها پادشاهی میکردهاست.[۲]
کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.[۱]
گاهشمار دوران پادشاهی کوروش بزرگ
- ۵۵۸ ق.م: آغاز پادشاهی کوروش در انشان (فارس) و خوزستان. انتقال پایتخت هخامنشیان به شوش.
- ۵۵۰ ق.م: شکست ایشتوویگو شاه ماد از کوروش و پیرو آن فتح هگمتانه. اتحاد ماد و پارس.
- ۵۴۹ تا ۵۴۸ ق.م: تسخیر سرزمینهای پارت، جرجان و احتمالاً ارمنستان توسط کوروش.
- ۵۴۶ ق.م: فتح سارد پایتخت لیدی توسط کوروش و شکست کرزوس پادشاه لیدی.
- ۵۳۹ ق.م: فتح بابل ثروتمندترین شهر غرب آسیا توسط کوروش. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود دجله به وقوع پیوست.
- ۵۳۹ ق.م: کوروش به یهودیان آواره اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و در آنجا آزادانه برای خود کنیسه بسازند.
- ۵۲۹ ق.م: کوروش به قبایل سکاها در شمال شرق ایران حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد. کوروش را در پاسارگاد دفن کردند. پس از او کمبوجیه دوم فرزند کوروش به تاج و تخت رسید.[۱]
دوران قدرت کوروش بزرگ
کوروش بزرگ ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمکهایی که از درون سپاه ماد به کوروش شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و بهسوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و بهسوی پارت، زرنگ، هرات، خوارزم، باختر، سغد، گندار، ثهتَگوش و اَرَخواتیش لشکر کشید. جزئیات این جنگها در تاریخ ثبت نشدهاست و اطلاع کمی دربارهی جزئیات این نبردها وجود دارد.
با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید. اما به گفته هرودوت، کوروش به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش به این شیوه در سال ۵۴۶ ق.م پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.
کوروش پس از آن که ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالی که بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید.
اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزلایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژ سارد که آن را تسخیر ناپذیر میپنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیوارههای آن سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید.
نکته قابل توجه، رفتار کوروش پس ازشکست قارون است. کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردم سارد علیرغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش کبیر را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.
پس از لیدی کوروش کبیر نواحی شرقی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود درآورد.
هدف اصلی کوروش از لشکرکشی به شرق، تأمین امنیت و تحکیم موقعیت بود وگرنه در سمت شرق ایران آن روزگار، حکومتی که بتواند با کوروش به معارضه بپردازد وجود نداشت. کوروش با زیر فرمان آوردن نواحی شرق ایران، وسعت سرزمینهای تحت تابعیت خود را دو برابر کرد. پادشاه بابِل از خیانت خود به کوروش کبیر و عهدی در حق وی که در اوائل پیروزی او بر ماد انجام داده بود پشیمان شده بود.[۱]
ذوالقرنین
دربارهی شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
کوروش بزرگ سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی دربارهی آنها بررسیهایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش بزرگ است که موجهترین دلایل را برای احراز این لقب دارا میباشد. شماری از فقهای معاصر شیعه مثل علامه طباطبایی نیز کوروش بزرگ را ذوالقرنین میدانند.[۱]
منشور کوروش بزرگ
از کوروش بزرگ تنها سند نسبتاً مفصلی که برجای مانده، استوانهای به طول ۲۲٫۵ سانتیمتر و عرض ۱۱ سانتیمتر از جنس خاک رس با نوشتهای ۴۵ سطری بهزبان بابلی است که امروزه با شمارهی ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزهی بریتانیا نگهداری میشود.[۱]
استوانهی کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهی سند و شاهد تاریخی پرارزشی است.[۳]
تکهی اصلی استوانه کوروش بزرگ در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه منشور کوروش حاوی ۳۵ خط بود. تکهی دوم منشور کوروش کبیر که شامل خطهای ۳۶ تا ۴۵ میشود، در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به منشور اصلی پیوست گردید.
در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد منشور کوروش کبیر را به همهی زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهرنیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونهای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد.[۱]
متن منشور کوروش بزرگ
- کوروش شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانا، شاه بابل، شاه سومر و اکد.
- شاه نواحی جهان.
- چهار[ ...... ] من هستم [ ...... ] به جای بزرگی، ناتوانی برای پادشاهی کشورش معین شده بود.
- نبونید تندیسهای کهن خدایان را از میان برد [ ...... ] و شبیه آنان را به جای آنان گذاشت.
- شبیه تندیسی از (پرستشگاه) ازاگیلا ساخت [ ...... ] برای «اور» و دیگر شهرها.
- آیین پرستشی که بر آنان ناروا بود [ ...... ] هر روز ستیزهگری میجست. همچنین با خصمانهترین روش.
- قربانی روزانه را حذف کرد [ ...... ] او قوانین ناروایی در شهرها وضع کرد و ستایش مردوک، شاه خدایان را به کلی به فراموشی سپرد.
- او همواره به شهر وی بدی میکرد. هر روز به مردم خود آزار میرسانید. با اسارت، بدون ملایمت همه را به نیستی کشاند.
- بر اثر دادخواهی آنان «الیل» خدا (مردوک) خشمگین گشت و او مرزهایشان. خدایانی که در میانشان زندگی میکردند ماوایشان را راه کردند.
- او (مردوک) در خشم خویش، آنها را به بابل آورد، مردم به مردوک چنین گفتند: بشود که توجه وی به همهی مردم که خانههایشان ویران شده معطوف گردد.
- مردم سومر و اکد که شبیه مردگان شده بودند، او توجه خود را به آنان معطوف کرد. این موجب همدردی او شد، او به همهی سرزمینها نگریست.
- آنگاه وی جستجوکنان فرمانروای دادگری یافت، کسی که آرزو شده، کسی که وی دستش را گرفت. کوروش پادشاه شهر انشان. پس نام او را بر زبان آورد، نامش را به عنوان فرمانروای سراسر جهان ذکر کرد.
- سرزمین «گوتیان» سراسر اقوام «مانداء» را مردوک در پیش پای او به تعظیم واداشت. مردمان و سپاه سران را که وی به دست او (کوروش) داده بود.
- با عدل و داد پذیرفت. مردوک، سرور بزرگ، پشتیبان مردم خویش، کارهای پارسایانه و قلب شریف او را با شادی نگریست.
- به سوی بابل، شهر خویش، فرمان پیش روی داد و او را واداشت تا راه بابل در پیش گیرد. همچون یک دوست و یار در کنارش او را همراهی کرد.
- سپاه بی کرانش که شمار آن چون آب رود برشمردنی نبود با سلاحهای آماده در کنار هم پیش میرفتند.
- او (پروردگار) گذاشت تا بی جنگ و کشمکش وارد شهر بابل شود و شهر بابل را از هر نیازی برهاند. او نبونید شاه را که وی را ستایش نمیکرد به دست او (کوروش) تسلیم کرد.
- مردم بابل، همگی سراسر سرزمین سومر و اکد، فرمانروایان و حاکمان پیش وی سر تعظیم فرود آوردند و شادمان از پادشاهی وی با چهرههای درخشان به پایش بوسه زدند.
- خداوندگاری (مردوک) را که با یاریش مردگان به زندگی بازگشتند، که همگی را از نیاز و رنج به دور داشت به خوبی ستایش کردند و یادش را گرامی داشتند.
- من کوروش هستم، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سرزمین سومر و اکد، شاه چهار گوشهی جهان.
- پسر شاه بزرگ کمبوجیه، شاه شهر انشان، نوهی شاه بزرگ کوروش، شاه شهر انشان، نبیرهی شاه بزرگ چیش پیش، شاه انشان.
- از دودمانی که همیشه از شاهی برخوردار بودهاست که فرمانروائیش را «بعل» و «نبو» گرامی میدارند و پادشاهیش را برای خرسندی قلبیشان خواستارند. آنگاه که من با صلح به بابل درآمدم
- با خرسندی و شادمانی به کاخ فرمانروایان و تخت پادشاهی قدم گذاشتم. آنگاه مردوک سرور بزرگ، قلب بزرگوار مردم بابل را به من منعطف داشت و من هر روز به ستایش او کوشیدم.
- سپاهیان بی شمار من با صلح به بابل درآمدند. من نگذاشتم در سراسر سرزمین سومر و اکد تهدید کنندهی دیگری پیدا شود.
- من در بابل و همهی شهرهایش برای سعادت ساکنان بابل که خانههایشان مطابق خواست خدایان نبود کوشیدم [ ...... ] مانند یک یوغ که بر آنها روا نبود.
- من ویرانههایشان را ترمیم کردم و دشواریهای آنان را آسان کردم. مردوک خدای بزرگ از کردار پارسایانهی من خشنود گشت.
- بر من، کوروش شاه که او را ستایش کردم و بر کمبوجیه پسر تنی من و همچنین بر همهی سپاهیان من
- او عنایت و برکتش را ارزانی داشت، ما با شادمانی ستایش کردیم، مقام والای (الهی) او را. همهی پادشاهان بر تخت نشسته
- از سراسر گوشه و کنار جهان، از دریای زیرین تا دریای زبرین شهرهای مسکون و همهی پادشاهان «امورو» که در چادرها زندگی میکنند.
- باجهای گران برای من آوردند و به پاهایم در بابل بوسه زدند. از [ ...... ] نینوا، آشور و نیز شوش
- اکد، اشنونه، زمیان، مه تورنو، در، تا سرزمین گوتیوم شهرهای آن سوی دجله که پرستشگاههایشان از زمانهای قدیم ساخته شده بود.
- خدایانی که در آنها زندگی میکردند، من آنها را به جایگاههایشان بازگردانیدم و پرستشگاههای بزرگ برای ابدیت ساختم. من همهی مردمان را گرد آوردم و آنها را به موطنشان باز گردانیدم.
- همچنین خدایان سومر و اکد که نبونید آنها را به رغم خشم خدای خدایان (مردوک) به بابل آورده بود، فرمان دادم که برای خشنودی مردوک خدای بزرگ
- در جایشان در منزلگاهی که شادی در آن هست بر پای دارند. بشود که همهی خدایانی که من به شهرهایشان بازگردانده ام
- روزانه در پیشگاه «بعل» و «نبو» درازای زندگی مرا خواستار باشند، بشود که سخنان برکت آمیز برایم بیایند، بشود که آنان به مردوک سرور من بگویند: کوروش شاه ستایشگر توست و کمبوجیه پسرش
- بشود که روزهای [ ...... ] من همهی آنها را در جای با آرامش سکونت دادم.
- [ ...... ] برای قربانی، اردکان و فربه کبوتران.
- [ ...... ] محل سکونتشان را مستحکم گردانیدم.
- [ ...... ] و محل کارش را.
- [ ...... ] بابل.
- [ ...... ] ۴۲) [ ...... ] ۴۳) [ ...... ] ۴۴) [ ...... ] ۴۵) [ ...... ] تا ابدیت.[۱]
چند جملهی معروف از کوروش بزرگ
- ای پسر من نیکوکار باش نه بدکار زیرا زندگانی انسان جاودان نیست و هیچ چیز از کردار نیک لازمتر نمیباشد
- ای پسر من بشنو تو را میگویم که بهترین بخششها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مکنت زوال پذیرد و چهارپایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند
- دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مرد هوشیار و دانایی به عروسی ده زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیکی است که چون تخم در آن بکارند حاصل نیک و فراوان از آن به عمل آید
- با زن فرزانه و شرمگین عروسی کن و او را دوست بدار وخود برای خود زن انتخاب کن و زن دیگری را فریب مده تا روانت گناه کار نگردد
- مردی را به دامادی خود برگزین که نیکخو، درست و دانا باشد، اگر بسیار مسکین است بسیار عیب نیست مال و مکنت از یزدان برسد
- چون خوشی رسد بسیار خشنود و غره مشو و چون سختی رسد غمگین و افسرده مباش زیرا هر خوشی یک ناخوشی و هر نیکی یک بدی در پی دارد
- از پستفطرت و بداصل قرض مگیر و وام مده زیرا تنزیل زیاد باید داد و همواره بر در خانه تو بایستد و کسان بگمارد و این برای تو زیان بزرگی است
- به مال و مکنت کسی چشم مینداز زیرا مال و خوشی جهان مانند مرغی است که از این درخت به آن درخت نشیند و به هیچ شاخی نماند
- دست از دزدی و کاهلی و هوا و هوس نفسانی بدار زیرا هر کس که نیکی کند پاداش نیکی یابد و هر که بدکار گشت به سزای سخت خواهد رسید
- نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است که آسوده در بیشه غنوده و از هیچکس بیم ندارد[۴]
بناها و کاخهای کوروش بزرگ
عمدهی بناهایی که توسط کوروش کبیر ساختهشده، در محوطهی پاسارگاد قرار دارد. آرامگاه کوروش کبیر که ساختهی خود کوروش بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخهای دروازه، اختصاصی و بار نشان میدهد که مشخص میشود طراح همهی آنها، یک نفر بوده و آن کاخها هم نتیجهی سلیقهی کوروش کبیر بودهاند. کتیبههای سه زبانهی عیلامی، پارسی و اکدی بر روی جرزها و درگاههای آن سه کاخ، تأیید دیگریاست که این کاخها توسط کوروش ساخته شدهاند.
بدنهی اصلی کاخهای پادشاهی کوروش در پاسارگاد، از سالنهای ستوندار تشکیل شدهاست. تالار عمومی (کاخ S) حدوداً در سال ۵۳۹ پیش از میلاد ساخته شده بود. تالار ستوندار آن دو ردیف چهار ستونی دارد و کاخ مسکونی کوروش (کاخ P) بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۳۵ پیش از میلاد بنا شدهاست. سالن ستوندار این کاخ پنج ردیف ستون و در هر ردیف شش ستون دارد، و سرسرای آن در جنوب شرقی به ابعاد ۷۵٫۵×۹٫۳ متر است.
کاخ دروازه در حدود شرقی محوطهی اصلی قرار دارد و شامل یک تالار ستوندار با نقشهی چهار ضلعی و ابعاد ۲۵٫۵×۲۸٫۵ متر است و ۸ ردیف ستون دارد.
کوشکهای A و B که در شرق و جنوب باغ شاهی قرار دارند، احتمالاً دو ورودی به باغ سلطنتی بودهاند. از این دو، کوشک B بهتر حفظ شدهاست که این کوشک با ابعاد ۱۱٫۷×۱۰٫۱ متر از یک سکوی چهارضلعی از سنگهای آراسته تشکیل شدهاست.[۱]
دیوار نوشتهها
سه کتیبه کوچک از کوروش کبیر به زبانهای فارسی باستان، ایلامی و اکدی به دست آمدهاست که بخشهایی از آن آسیب دیده بود.
دو گونه کتیبههای ۳ زبانه کوروش کبیر (CMa,CMc) روی ۳ بنای جایگاه اصلی پاسارگاد (یا در نسخههای متعدد نوشته شده) به دست آمدهاست.
نخستین بنا (CMa) رواقی است مشرف به جایگاه که «درِ R» نام دارد. این رواق نقش برجستهای دارد که فرشتهای بالدار را نشان میدهد. این اثر تا اواخر قرن گذشته به عنوان نمونهای از کتیبههای CMa برپا بودهاست. اگر در نظر بگیریم که سازندگان پاسارگاد بر ایجاد تقارن در کارهای تزئینی و بویژه کتیبهها، ارجحیت قائل بودهاند، احتمال دارد که سابق بر این حداقل هشت نسخه از این کتیبه روی بنا وجود داشته باشد.
در قصر «S» که اغلب آن را «تالار بار» مینامند و «قصر P» که احتمالاً به عنوان محل سکونت کوروش کبیر استفاده میشد نیز نزدیک به بیست نسخه از CMa موجود بوده که تنها دو تای آنها تا روزگار ما، در هر قصری یک نسخه، حفظ شدهاست، دو تا نیز در «قصر S» تا قرن نوزدهم موجود بودهاست.[۱]
مرگ کوروش بزرگ
روایت هرودوت
هرودوت مورخ یونانی نوشته که کوروش پس از آنکه بابل را فتح کرد برای مطیع کردن ماساژتها که در شرق رود آراکس (سیحون) سکونت داشتند لشکرکشی کرد. وی ابتدا به فرمانروای ماساژتها تهمرییش (تُمیریس) که بیوهی پادشاه سابقشان بود پیشنهاد ازدواج داد اما او که دانست مقصود کوروش تسلط بر سرزمین اوست نپذیرفت و کوروش به قصد جنگ با او به سوی سیحون حرکت کرد. او در ابتدا با حیلهی جنگی توانست یکسوم سپاه ماساژتها را نابود کند اما ملکه تمیریس با جمعآوری تمام قوای خود به او حملهور شد و در جنگی سنگین به پیروزی رسید. بیشتر سپاه کوروش نابود شده و کوروش نیز کشته شد.
روایت کتزیاس
کتزیاس مورخ دیگر یونانی جنگ کوروش را با قومی به نام دِربیک به پادشاهی آمُرّایوس گزارش کردهاست. دربیکها توانستند با فیلهای جنگی خود سوارهنظام ایرانیان را محاصره کرده و کوروش بزرگ از اسب به زیر افتاده و یک جنگجوی هندی - که از متحدین دربیکها بودند- او را با زوبینی که به رانش میخورد، مجروح میکند. روز بعد «آمورگِس» پادشاه سکائی به کمک ایرانیان آمده و آنها فاتح شده و دربیکها مطیع میشوند اما کوروش چند روز بعد پس از وصیت به اطرافیان خود و تعیین کمبوجیه به عنوان جانشین خود میمیرد.
روایت برس کلدانی
از بروسوس مورخ کلدانی نقل قول شده که کوروش در نبرد با قوم داها کشته شد. دها از اقوام ساکن اطراف گرگان بودهاند.
روایت تروگ پمپهای
تروگ پمپهای مورخ رومی هم روایتی مشابه هرودوت را اتخاذ کرده با این تفاوت که مینویسد سپاه ۲۰۰ هزار نفرهی کوروش در گردنههای کوهستان به محاصرهی سپاه ملکه ماساژتها درآمده و تمامی آنها نابود شده، حتی یک نفر هم زنده نمیماند تا خبر این واقعه را ایرانیان برساند.
روایت گزنفون
کسنوفون مورخ یونانی مرگ کوروش را در کتاب کوروشنامه به شکل طبیعی و در پارس گزارش داده. به گفتهی او کوروش در خواب از مرگ خود مطلع میشود و پس از نیایش و وصیتهایی به نزدیکان و دوستان و بزرگان کشور از دنیا میرود. روایت کسنوفون در مورد مرگ کوروش به داستانهای اساطیری مربوط به مرگ کیخسرو پادشاه کیانی شباهت دارد.[۱]
آرامگاه کوروش بزرگ
آرامگاه کوروش بزرگ مهمترین اثر مجموعه پاسارگاد که در دوره ای به «مشهد مادر مقدس» شهرت داشت، از سال ۱۸۲۰ میلادی به بعد به عنوان آرامگاه کوروش شناسایی شد. فاصله مجموعه پاسارگاد از تخت جمشید حدوداً ۷۵ کیلومتر است. دشتی که آرامگاه کوروش و مجموعه پاسارگاد در آن قرار دارد، دشت مرغاب نام دارد.
در گذشته بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشت و از سنگهای عظیم که درازای بعضی از آنها به هفت متر میرسد، بنا شده بود. تخته سنگهای آرامگاه با بستهای فلزی به هم متصل شده بود. این بستها بعدها دزدیده شد، هر چند بیشتر این آسیبها بعدها ترمیم شد، اما جای خالی برخی از آنها به صورت حفرههایی در دل سنگ برجای ماندهاست.
آرامگاه کوروش در پاسارگاد، حدوداً در ۵۳۰ تا ۵۴۰ قبل از میلاد از سنگ آهکی به رنگ سفید ساخته شدهاست. بنای آرامگاه دو قسمت مشخص دارد، یکی سکویی ۶ پله ای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵متر مربع است و دیگری اتاقی کوچک به وسعت ۷٫۵ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۱٫۵متر میرسد.
پایه بنا (۱۳٫۳۵×۱۲٫۳۰ متر) از شش لایه پلکانی تشکیل شدهاست که از آنها اولی به بلندی ۱۷۰سانتیمتر، دومی و سومی ۱۰۴ سانتیمتر، و سه عدد آخری ۵۷٫۵ سانتیمتر هستند. ارتفاع کلی بنا در حدود ۱۱ متر است. در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتیمتر پهنای آن است. این درگاه کوتاه نیز دارای دو در سنگی بوده که از بین رفتهاست. خزانهی آرامگاه، در بالاترین نقطه، شکل یک خانهی شیروانی ساده با یک ورودی کوچک در غرب را دارد.
پس از کشته شدن کوروش بزرگ در جنگ با ساکاها یا ایرانیان شمالی، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای مهم سلطنتی و جنگی او را در کنار وی گذارده بودند. در حمله اسکندر مقدونی، یک شخص در این آرامگاه را شکسته و اشیای آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانده بود.
در شیب سقف آرامگاه دو حفرهی بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن سنگها و کم کردن از بار سقف ایجاد شدهاست و برخی به اشتباه، جای نگهداری کالبد کوروش و همسر وی دانستهاند.
تا حدود صد سال پیش باور بر این بود که این بنا آرامگاه مادر سلیمان باشد و در دورهی اتابکان در زمان آل بویه با استفاده از ستونهای باقی مانده از کاخهای باستانی مسجدی با نام «مسجد اتابکی» در گرد آن ساخته و یک محراب کوچک در خزانهی آرامگاه کندهکاری شد. در دههی ۱۹۷۰ بقایای مسجد پاکسازی شده و تکههای تاریخی به نزدیکی مکانهای اصلیشان بازگردانده شدند.
آرامگاه کوروش در همه دوره هخامنشی مقدس بهشمار میآمدهاست. این امر باعث گردیده که در دوران اسلامی هم این تقدس حفظ شود. اما تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبودهاست و از سوی دیگر مردم هم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری میدانستهاند و به حضرت سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشتهاست، نسبت میدادهاند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن حضرت میشمردند و آن را به مادر او نسبت میدادند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند.[۵]
جانشین کوروش بزرگ
کوروش از تنها همسر خود کاساندان، دو پسر به نامهای کمبوجیه و بردیا داشت که کمبوجیه را پیش از لشکرکشی به شرق، بهعنوان ولیعهد خود انتخاب کرد. کمبوجیه بهواسطهی انتصابش بهعنوان «شاه بابل»، عملاً بهعنوان جانشین تعیین شده بود و کوروش، امور این مملکت را به او واگذار کرد. احتمالاً کمبوجیه پس از مرگ پدرش، به مرزهای شمال شرقی سامان داد و در پاییز سال ۵۲۸ پیش از میلاد، حمله به مصر را آغاز کرد و توانست آنجا را فتح کند.[۱]
میراث کوروش بزرگ
پس از مرگ کوروش کبیر پسرش کمبوجیه دوم (کامبیز دوم) به پادشاهی برگزیده شد. کمبوجیه دوم قبل از عزیمت به مصر برای تصرف آن کشور، برادرش بردیا را کشت و سپس به مصر لشکر کشید. او پس از تصرف مصر بر تخت شاهی نشست و خود را فرزند خدایان معرفی کرد اما مدتی بعد گاو مقدس مصریان را کشت.
عده ای اعتقاد دارند این کار او به دلیل ابتلا به بیماری جنون و عده ای اعتقاد دارند به دلیل جلوگیری از جهالت مردم و پرستش گاو بودهاست زیرا بر اساس اعتقادات کامبیز که یکتاپرست و یزدانپرست بود، گاو موجود مقدسی محسوب نمیشد.
زمانی که او در مصر بود یک مغ که برادرش بسیار به بردیا، برادر مقتول کامبیز شباهت داشت به توسط آن مغ به کاخ شاهی راه یافت. این فرد که گئوماته نام داشت خود را بردیا فرزند کوروش کبیر معرفی نمود و به تخت سلطنت نشست. زمانی که این خبر به کامبیز رسید از مصر به سوی ایران حرکت کرد اما در سوریه کنونی خودکشی نمود.
پس از مرگ کامبیز پسر کوروش بزرگ و فاش شدن راز گئوماته یک گروه ۷ نفره از شاهزادگان هخامنشی در کاخ شاهی اقدام به قتل گئوماته و برادرش کردند و یکی از این ۷ نفر با نام داریوش کبیر بر تخت سلطنت نشست. داریوش که یکی از عمو زادگان کوروش کبیر محسوب میشد پس از رسیدن به قدرت به بسط کشور پارس اقدام نمود و در نبردی به نام ماراتن با ارتش یونان به جنگ پرداخت اما شکست خورد. اگرچه امروزه این مسئله که ارتش ایران در این جنگ شکست خورده باشد توسط تعدادی محل تردید قرار گرفتهاست.
ارتش پارس در زمان داریوش تا شبه جزیره بالکان پیش روی کرد و پس از مرگ داریوش پسرش خشایار شاه به قدرت رسید. خشایار شاه با لشگری انبوه که تاریخ تا به آن روز نظیرش را ندیده بود به یونان حمله کرد و اگرچه در جنگ سالامین شکست خورد اما موفق شد آتن پایتخت یونان را به تصرف خود درآورد. در جریان این لشکرکشی آتن آتش گرفت و تا به امروزه این کشمکش که ایرانیان به عمد آن را آتش زدهاند و یا خیر ادامه دارد.
امپراطوری هخامنشی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد با حمله اسکندر مقدونی سرنگون شد و داریوش سوم آخرین شاه آن بود. اگرچه باز هم عده ای اعتقاد دارند یورش اسکندر به ایران فاقد هرگونه حقیقت تاریخی است.
امپراطوری هخامنشی با تصرف مصر در آفریقا و تصرف مناطقی از بالکان عملاً تبدیل به تنها امپراطوری دنیا شد که در سه قاره جهان آن روز دارای قلمرو بودهاست و اگرچه بعدها رومیان نیز این امکان را به دست آوردند که در هر سه قاره جهان آن روز گسترش قلمرو دهند اما هخامنشیان اولین امپراطوری بودند که در هر سه قاره نفوذ کردند.
داریوش کبیر در زمان حیات خود دستور ساخت تختجمشید یا پرسپولیس را صادر کرد و با بنای کاخهای با شکوه آن را به عنوان پایتخت هخامنشیان برگزید و خود را شاهنشاه (شاه شاهان) نامید. شکوه این شهر آنچنان بود که سفرای خارجی و بازرگانان دیگر کشورها پس از ورود به آن دچار شگفتزدگی فراوان میشدند.
همچنین داریوش در کتیبه ای برای ایران دعای بسیار جالبی دارد که حتی امروزه نیز توسط ایرانیان بسیار به آن ارجاع داده میشود. او در این کتیبه برای ایران اینچنین دعا میکند: خداوند این کشور را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد. در زمان داریوش ساخت بنای پرسپولیس بنیان گذاشته شد که در آن قصرهای متعدد ساخته شد و سربازان گارد جاویدان به محافظت از آن قصرها گمارده شدند.
داریوش همچنین برای گسترش تجارت در زمان خود دستور ساخت راههای متعددی را صادر نمود که یکی از مشهورترین این راهها، راه شاهی است که از شوش به سارد کشیده شد. او برای محافظت از این راهها قلعه هائی در طول این جادهها بنا نمود و امنیت بازرگانی را افزایش داد.
با بنا نمودن راهها تجارت بین شرق و غرب از طریق امپراطوری هخامنشی تسهیل گردید زیرا راه ابریشم که راهی بود که به واسطه آن کالاهائی مانند ابریشم از خاور دور و چین به اروپا (یونان و بعدها روم) صادر میشد، به دلیل ایجاد امنیت و ساخت راه بسیار افزایش یافت و ایران تبدیل به پل ارتباطی بین غرب و شرق گردید و موجب گسترش فرهنگ و تمدن بشری شد. همچنین داریوش اولین سیستم پستی دنیا را ایجاد کرد.
او دستورداد تا در طول مسیر راهها چاپارخانههائی احداث شود و پیکهائی که حامل نامه بودند پس از طی مسافتی در این چاپارخانهها نامه را پیک دیگری که آماده خدمت بود میدادند. این پیک نیز پس از طی مسافتی مجدداً در چاپارخانه بعدی نامه را پیک بعدی میداد و به این ترتیب همیشه پیک و اسب خسته با یک پیک و اسب تازهنفس جابجا میشدند. این امر موجب میشد تا داریوش بسیار زودتر از دیگر حاکمان جهان از اخبار مطلع شود.[۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ سرپوش - زندگینامه کوروش کبیر از تولد تا مرگ + تصاویر
- ↑ بیتوته - همسر کوروش کبیر
- ↑ نمناک - زندگینامه ای از کوروش کبیر نماد قدرت وعدالت در جهان
- ↑ آسمونی - 100 سخن ناب از کوروش بزرگ
- ↑ مکان بین - آرامگاه کوروش – پاسارگاد