کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
NOINDEX
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
| نام              = میرزا حسن مستوفی‌الممالک
| تصویر            = مستوفی الممالک؛2.jpg
| شرح تصویر        = میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی
| نام کامل        =
| معروف به        = مستوفی‌الممالک
| نام مستعار      = آقا
| زادروز          = ۱۲۵۳ خورشیدی
| شهر تولد        = تهران
| کشور تولد        = ایران
| تاریخ مرگ        = ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی
| شهر مرگ          = تهران
| کشور مرگ        = ایران
| نام همسر        = عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین شاه قاجار)
| فرزندان          = فرزندان متعدد
| خویشاوندان سرشناس = میرزا یوسف مستوفی‌الممالک (پدر، صدراعظم ناصرالدین شاه)
| تحصیلات          = صرف و نحو عربی، ادبیات، شرعیات، زبان فرانسه
| دین              = اسلام (گرایش‌های صوفیانه)
| حزب سیاسی        =
| سمت              = نخست‌وزیر ایران (شش دوره: ۱۲۸۹–۱۳۰۶ خورشیدی)
وزیر مالیه
وزیر جنگ (چند دوره)
وزیر دربار احمد شاه
| پست‌های قبلی      = صدراعظم موقت، موسس و عضو مجمع انسانیت
| فعالیت‌ها        =
| قبل از          =
| بعد از          =
| وب‌گاه رسمی      =
| امضا            =
| زیرنویس          =
}}
'''میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی'''، (متولد سال ۱۲۵۳، تهران - درگذشته ۶ شهریور ۱۳۱۱، تهران) یکی از برجسته‌ترین رجال سیاسی و دولتمردان دوران قاجار و اوایل پهلوی، نمادی از وطن‌دوستی، پاک‌دستی و تلاش برای اصلاحات اداری و سیاسی ایران بود. او سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک، صدراعظم [[ناصرالدین شاه]]، در رمضان ۱۲۹۱ هجری قمری (۱۲۵۳ خورشیدی) در تهران به دنیا آمد. خاندان مستوفی بیش از یک قرن مقام مستوفی‌الممالک (وزیر دارایی) را در اختیار داشتند و میرزا حسن در ده‌سالگی این لقب را از پدر به ارث برد. تحصیلات مقدماتی او تحت نظر معلم سرخانه و محمودخان ملک‌الشعرا، شامل صرف و نحو عربی، ادبیات و شرعیات بود. او زبان فرانسه را به خوبی می‌دانست و گرایش‌های صوفیانه‌ای داشت که بر رفتار بزرگ‌منشانه‌اش تأثیر گذاشت. عموم مردم او را «آقا» خطاب می‌کردند که نشانه‌ای از احترام عمومی به شخصیت ملی‌اش بود.


'''سید احمد علم‌الهدی'''، (متولد ۱۳۲۳، مشهد) یکی از روحانیون برجسته و امام جمعه مشهد است که به دلیل مواضع و اقداماتش در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی، چهره‌ای جنجالی محسوب می‌شود. او تحصیلات حوزوی خود را در مشهد و قم گذراند و از سال ۱۳۸۴ به‌عنوان نماینده [[رژیم ولایت فقیه|ولی فقیه]] و امام جمعه مشهد منصوب شد. علم‌الهدی در [[آستان قدس رضوی]]، یکی از ثروتمندترین نهادهای مذهبی ایران، نقش داشته و در تصمیم‌گیری‌های آن مشارکت کرده است. او به دلیل اظهارات تند علیه زنان، معترضان، و آزادی‌های فرهنگی، از جمله مخالفت با کنسرت‌ها و حمایت از فیلترینگ اینترنت، مورد انتقاد قرار گرفته است. این مواضع شامل اظهاراتی علیه برگزاری رویدادهای فرهنگی و درخواست برای نظارت شدید بر فضای مجازی بوده که به تعطیلی فعالیت‌های هنری و افزایش تنش‌ها منجر شده است. اتهامات فساد مالی، به‌ویژه در ارتباط با واگذاری زمین‌های اوقافی و فعالیت‌های اقتصادی فرزندانش، او را به یکی از چهره‌های مناقشه‌برانگیز تبدیل کرده است. این اتهامات شامل تصاحب املاک و سرمایه‌گذاری‌های کلان توسط خانواده‌اش است که انتقادات گسترده‌ای را برانگیخته است. علم‌الهدی در سرکوب اعتراضات مردمی، به‌ویژه در [[اعتراضات دی‌‌ماه ۱۳۹۶|اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶]] و [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]، نقش داشته و از سیاست‌های سخت‌گیرانه علیه زنان حمایت کرده است، که شامل طرح‌های [[سرکوب زنان در ایران|سرکوب بدحجابی]] و افزایش [[گشت ارشاد|گشت‌های ارشاد]] می‌شود. این اقدامات به تشدید فشار بر زنان و افزایش آسیب‌های اجتماعی منجر شده است. در سال ۱۴۰۲، اتحادیه اروپا به دلیل محدودیت‌های او بر آزادی زنان، وی را تحریم کرد. این تحریم‌ها بخشی از واکنش‌های بین‌المللی به نقش او در سرکوب و اظهارات تهدیدآمیز علیه کشورهای منطقه بوده است. '''(نم‌نمک، ایران وایر، صدای آمریکا ۱، ایران اینترنشنال).'''
میرزا حسن مستوفی‌الممالک در جوانی، پس از تضعیف موقعیت خانوادگی در دربار [[مظفرالدین شاه]]، به اروپا سفر کرد و پنج تا هفت سال اقامت داشت. این دوره بر افکار او تأثیر عمیقی گذاشت و ثروت پدری را در زندگی اشرافی از دست داد. بازگشت او در سال ۱۳۲۵ ق به ایران، همزمان با [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] بود و به اصرار [[میرزا علی‌اصغر خان اتابک اعظم|اتابک]] اعظم، وارد سیاست شد. او مجمع انسانیت را تشکیل داد و با دکتر مصدق فعالیت کرد. او تا بمباران مجلس، وزیر جنگ بود و پس از فتح تهران، وزیر مالیه کابینه سپهدار و سپس وزیر دربار [[احمد شاه]] شد. مستوفی‌الممالک شش بار (از ۱۳۲۸ ق تا ۱۳۳۶ ق) نخست‌وزیر گردید و در دوره‌های مختلف، وزیر جنگ، داخله، مالیه و مشاور بود. دوره‌های نخست‌وزیری او با رویدادهای کلیدی همراه بود: ترور [[سید عبدالله بهبهانی]]، [[میرزا محمدعلی خان تربیت|محمدعلی تربیت]] و مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله؛ جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روس، انگلیس و عثمانی؛ تهدید پایتخت توسط روس‌ها؛ مهاجرت به کرمانشاه و اسلامبول؛ تعطیلی مجلس سوم؛ قحطی بزرگ ۱۲۹۷؛ ترور نافرجام [[سید حسن مدرس]]؛ خلع سلاح مجاهدین؛ استخدام مستشاران خارجی؛ پاسخ به اولتیماتوم انگلیس؛ اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول؛ رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل؛ تأسیس ذوب‌آهن و کتابخانه ملی؛ قانون نظام وظیفه؛ اصلاح حقوق مستخدمین و کسر حقوق کارمندان.


== زندگی اولیه و تحصیلات ==
میرزا حسن در دوره پنجم نخست‌وزیری (۵ بهمن ۱۳۰۱)، با مخالفت مدرس و سوسیالیست‌ها روبرو شد. مدرس او را «شمشیر مرصع» نامید و با [[احمد قوام|قوام‌السلطنه]] مقایسه کرد. مستوفی در نطق مشهور خود گفت: «نه آجیل می‌دهیم، نه آجیل می‌گیریم.» او پس از سه سال خانه‌نشینی، در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ششمین بار نخست‌وزیر شد، اما در سال ۱۳۰۶ به دلیل اعتراض کارمندان به کسر حقوق، استعفا داد. او گرایش روسوفیلی داشت، اما وابستگی به روسیه نداشت. در عرصه فرهنگی، نیمی از ثروت را وقف کرد: باغ‌های ونک برای مدرسه عالی دختران (دانشگاه الزهرا) و در قحطی ۱۲۹۷، املاکی فروخت تا ۱۶۰ هزار نفر را نجات دهد. او ایده [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|ملی شدن صنعت نفت ایران]] را مطرح کرد و کاپیتولاسیون را لغو نمود. مستوفی‌الممالک در ۶ شهریور ۱۳۱۱ (۲۵ ربیع‌الثانی ۱۳۵۱ ق) بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی‌اش در ونک دفن شد. کارنامه او ترکیبی از موفقیت‌ها (مانند بی‌طرفی در جنگ) و ناکامی‌ها (مانند سهل‌انگاری در برابر [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]]) است، اما وجاهت ملی‌اش او را به آخرین سیاستمدار سنتی ایران تبدیل کرد.<ref name=":0">[https://www.iichs.ir/fa/news/947/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9 میرزا حسن خان مستوفی‌الممالک - پژوهشکده تاریخ معاصر] 1</ref><ref name=":1">[https://www.iichs.ir/fa/news/8262/%D8%B4%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%AF شمشیر جواهرنشانی که برای روزهای سلام به‌کار می‌آمد - پژوهشکده تاریخ معاصر] 2</ref><ref name=":2">[https://www.edub.ir/education/view/19837:%D8%A7%D8%AB%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9+%D8%AF%D8%B1+%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1+%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C+%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1 اثرگذاری مستوفی‌الممالک در سپهر سیاسی قاجار - بانک مقالات ایران]</ref><ref name=":3">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/387533/%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C%7C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%86%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF مستوفی چگونه در دوران التهاب، کابینه نیم‌بند خود را تشکیل داد؟ - رویداد ۲۴]</ref><ref name=":4">[http://pajoohe.ir/%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9__a-39107.aspx حسن مستوفی (مستوفی الممالک) - پژوهه]</ref><ref name=":5">[https://www.ibna.ir/news/251479/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%88%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87 فراز و نشیب‌های زندگی مستوفی‌الممالک به روایت نوه ناصرالدین‌شاه - ایبنا]</ref>
سید احمد علم‌الهدی در سال ۱۳۲۳ در شهر مشهد متولد شد. پدرش، آیت‌الله سید فخرالدین علم‌الهدی، از روحانیون شناخته‌شده بود. او تحصیلات حوزوی خود را در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به قم رفت. در قم، از اساتیدی مانند آیت‌الله بروجردی، [[روح‌الله خمینی]]، و آیت‌الله میلانی بهره برد. پس از بازگشت به مشهد در سال ۱۳۵۷، به تدریس در حوزه علمیه و فعالیت‌های سیاسی پرداخت. این دوره، زمینه‌ساز ورود او به مناصب کلیدی در ساختار مذهبی و سیاسی ایران شد.


پس از بازگشت به مشهد در سال ۱۳۵۷، علم‌الهدی به تدریس در حوزه علمیه ادامه داد و به تدریج وارد فعالیت‌های سیاسی شد. او در این دوره با گروه‌های مذهبی و انقلابی مرتبط با خمینی همکاری کرد و نقش خود را در ساختارهای مذهبی تقویت کرد. تحصیلات او در قم شامل دروس فقه، اصول، و تفسیر بود که پایه‌ای برای مواضع تند بعدی او فراهم آورد. همچنین، ارتباط او با اساتید برجسته، مانند آیت‌الله میلانی، به او امکان داد تا شبکه‌ای از حامیان مذهبی را در مشهد ایجاد کند. این شبکه در سال‌های پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]، به‌ویژه در دهه ۱۳۶۰، به گسترش نفوذ او کمک کرد. او همچنین در این دوره به نوشتن مقالات و سخنرانی‌هایی پرداخت که دیدگاه‌هایش را درباره مسائل اجتماعی و سیاسی تثبیت کرد. '''(نم‌نمک، روز نو).'''
== خاندان و زندگی اولیه ==
[[پرونده:کودکی مستوفی‌الممالک.jpg|جایگزین=کودکی مستوفی‌الممالک|بندانگشتی|کودکی مستوفی‌الممالک]]
خاندان آشتیانی از خاندان‌های برجسته و اثرگذار در ساختار دیوانی عصر قاجار بود که منصب مستوفی‌الممالکی – به معنای وزارت مالیه و نظارت بر دخل‌وخرج دولت – را برای بیش از یک قرن در اختیار داشت. ریشه این خاندان به آشتیان در استان مرکزی بازمی‌گردد و اعضای آن به سبب مهارت در امور مالی و اداری، در دربار ناصرالدین شاه و جانشینانش جایگاه ویژه‌ای یافتند.


== مناصب و نقش‌های سیاسی ==
میرزا حسن‌خان آشتیانی، معروف به مستوفی‌الممالک، از نسل سوم این خاندان بود که لقب مستوفی‌الممالکی را به صورت موروثی دریافت کرد. این منصب، تنها نماد اقتدار اقتصادی نبود، بلکه پلی میان سنت‌های دیوانی قدیم و تحولات مشروطه محسوب می‌شد و خاندان آشتیانی را در زمره نخبگان اداری و سیاسی قرار می‌داد.
علم‌الهدی از سال ۱۳۸۴ به‌عنوان نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد منصوب شد و نفوذ قابل‌توجهی در امور مذهبی و سیاسی منطقه کسب کرد. او همچنین با آستان قدس رضوی، یکی از ثروتمندترین نهادهای مذهبی ایران که مدیریت حرم امام رضا را بر عهده دارد، ارتباط داشته است. بر اساس گزارش‌ها، او در تصمیم‌گیری‌های این نهاد نقش داشته، هرچند جزئیات دقیق این نقش مشخص نیست. او عضو [[مجلس خبرگان|مجلس خبرگان رهبری]] نیز بوده و در سیاست‌گذاری‌های کلان مذهبی و فرهنگی مشارکت داشته است. '''(فرارو، چهره جنایت).'''


علاوه بر امامت جمعه، علم‌الهدی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای مرتبط با نظارت بر آموزش عالی نیز حضور داشته است. این مناصب به او اجازه داد تا بر سیاست‌های آموزشی و فرهنگی در خراسان رضوی تأثیر بگذارد. او در آستان قدس رضوی، که سالانه درآمدهای هنگفتی از زائران و موقوفات دارد، به‌عنوان مشاور و حامی سیاست‌های اقتصادی عمل کرده است. او در انتصاب برخی مدیران ارشد این نهاد نقش داشته و تصمیمات مرتبط با سرمایه‌گذاری‌های کلان را تأیید کرده است. عضویت او در مجلس خبرگان نیز به او امکان داده تا در انتخاب رهبر و سیاست‌های کلان نظام مشارکت کند، که این موضوع نفوذ او را در سطح ملی افزایش داده است. '''(فرارو، چهره جنایت).'''
میرزا حسن مستوفی‌الممالک در سال ۱۲۵۴ خورشیدی (۱۲۹۲ قمری) در آشتیان – گرچه برخی منابع محل تولد او را تهران دانسته‌اند – به دنیا آمد و سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک آشتیانی، صدراعظم ناصرالدین شاه، بود. میرزا یوسف، از دولتمردان برجسته عصر ناصری، افزون بر مدیریت امور مالی، در سیاست‌های کلان دولت نیز نقش محوری داشت و مورد اعتماد شاه بود. درگذشت او در سال ۱۳۰۳ قمری، زمانی رخ داد که حسن حدود ۱۱–۱۲ سال داشت؛ رخدادی که علی‌رغم تلخی، سرآغاز ورود جدی او به عرصه قدرت شد.


== اظهارات و اقدامات جنجالی ==
در سال ۱۳۰۱ قمری، ناصرالدین شاه به پاس خدمات میرزا یوسف، لقب مستوفی‌الممالک را به حسن اعطا کرد و تمام مشاغل پدری را به او واگذار نمود. به دلیل سن کم، نیابت اداره امور به میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر (پدر دکتر مصدق) سپرده شد. هدایت‌الله، که پیش‌تر چند سال از کار برکنار بود، بار دیگر به صحنه بازگشت و موظف شد امور دیوانی را اداره کند و در جلسات رسمی، حسن نوجوان را همراهی و راهنمایی نماید. نقل کرده‌اند که گاه او را «مانند عروس» جلو می‌انداخت و خود عقب می‌ایستاد تا شأن ظاهری مستوفی‌الممالک حفظ شود. این دوره، هرچند دشوار، حسن را با ظرایف دستگاه دیوانی آشنا ساخت و به تثبیت لقب «آقا» در میان مردم انجامید. او علاقه‌مند به شطرنج، شکار، تعدد همسر و فرزند بود و در جوانی با دختر ناصرالدین‌شاه (عصمت‌الدوله) ازدواج کرد و صاحب فرزندان متعدد شد.
سید احمد علم‌الهدی به دلیل اظهارات تند در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی شناخته می‌شود. در سال ۱۳۹۵، او در خطبه‌های نماز جمعه اعلام کرد: «مشهد جای عیاشی نیست» و برگزاری کنسرت‌ها را در این شهر ممنوع دانست. '''(صدای آمریکا ۳).'''


این اظهارات منجر به لغو چندین کنسرت موسیقی شد و انتقادات گسترده‌ای از سوی هنرمندان و فعالان فرهنگی به دنبال داشت. او همچنین از حامیان فیلترینگ اینترنت است و در سال ۱۴۰۳، رفع فیلترینگ را به «ارتجاع» تشبیه کرد '''(نو اندیش).'''
تحصیلات و تربیت مستوفی‌الممالک در بستر همین محیط خانوادگی و دیوانی شکل گرفت. از حدود پنج‌سالگی، زیر نظر معلم سرخانه، به فراگیری صرف و نحو عربی، ادبیات فارسی و بخشی از علوم دینی روی آورد. نظارت بر تحصیل و تربیت او بر عهده محمودخان ملک‌الشعرا بود که نقشی فراتر از یک معلم صرف ایفا می‌کرد. در کنار این آموزش‌ها، او زبان فرانسه را نیز آموخت؛ مهارتی که بعدها در سفر اروپا و ارتباط با جهان جدید به کارش آمد.


این مواضع، او را در تضاد با جوانان و طرفداران آزادی بیان قرار داده است. علاوه بر مخالفت با کنسرت‌ها، علم‌الهدی در سال ۱۳۹۸ با راه‌اندازی مراکز تفریحی در مشهد مخالفت کرد و آن‌ها را تهدیدی برای هویت مذهبی شهر دانست. '''(مدارا).'''
تربیت خانوادگی، او را به درویش‌مسلکی، احترام به شعائر ملی و مذهبی و احساس غرور ملی سوق داد و همین خصلت‌ها، در کنار رفتار بزرگ‌منشانه‌اش، بعدها به او سیمایی «ملی» بخشید. این تربیت سنتی، در جوانی و در جریان سفر طولانی‌اش به اروپا – حدود هفت تا هشت سال اقامت در فرانسه و ایتالیا – با تجربه مستقیم تمدن غرب تکمیل شد و او را برای ایفای نقش در عرصه سیاست مشروطه آماده کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />


او همچنین در سخنرانی‌های خود، جوانان را به دلیل استفاده از شبکه‌های اجتماعی مورد انتقاد قرار داد و خواستار نظارت شدیدتر بر فضای مجازی شد. این مواضع با اعتراضات گسترده‌ای از سوی فعالان فرهنگی و ساکنان مشهد مواجه شد، به‌ویژه زمانی که او در سال ۱۴۰۱ اعلام کرد که هرگونه فعالیت غیرمذهبی در شهر باید متوقف شود. این اظهارات، که در خطبه‌های نماز جمعه مطرح شد، به تشدید تنش‌ها بین او و بخش‌هایی از جامعه منجر شد. '''(صدای آمریکا ۳).'''
== سفر به اروپا و بازگشت ==
در پی تضعیف موقعیت خانواده‌اش پس از جلوس مظفرالدین شاه و قدرت‌گیری اطرافیان آذربایجانی دربار، مستوفی در حدود ۲۶ سالگی، از مشاغل دولتی کناره گرفت و راهی اروپا شد. او حدود هفت تا هشت سال در کشورهایی چون فرانسه و ایتالیا اقامت داشت، با نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب آشنا شد و زبان فرانسه‌اش را تکمیل کرد. هرچند بخش مهمی از ثروت پدری را در زندگی اشرافی و تفریحات اروپایی از دست داد، این سفر تأثیری عمیق بر افکارش گذاشت و او را با اندیشه‌های مشروطه‌خواهانه و دموکراتیک آشنا کرد. او در پاریس با مظفرالدین شاه ملاقات کرد، اما تا پس از مرگ شاه بازنگشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />


همچنین در سال ۱۴۰۰، علم‌الهدی در خطبه‌ای اعلام کرد که هرگونه فعالیت فرهنگی که با «هویت مذهبی مشهد» در تضاد باشد، باید متوقف شود، که این موضوع به تعطیلی چندین نمایشگاه هنری منجر شد. '''(مدارا).'''
== دوران مشروطه و مناصب اولیه ==
[[پرونده:مستوفی‌الممالک؛1.jpg|جایگزین=مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست|بندانگشتی|231x231پیکسل|مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست]]
پس از صدور فرمان مشروطیت در ۱۲۸۵ ش، میرزا حسن به اصرار اتابک اعظم (امین‌السلطان) به ایران بازگشت. او جمعیتی به نام «مجمع انسانیت» تشکیل داد، همراه [[دکتر محمد مصدق]] به فعالیت سیاسی پرداخت و تا بمباران مجلس در ۱۲۸۷ خورشیدی، چند بار وزارت جنگ را بر عهده داشت. پس از فتح تهران و خلقع محمدعلی شاه نیز در کابینه‌های مختلف، از جمله کابینه سپهدار اعظم، به وزارت مالیه و سپس وزارت دربار احمد شاه منصوب شد. با اعمال قدرت دموکرات‌ها، پس از استعفای دولت سپهدار، مستوفی‌الممالک به نخست‌وزیری رسید.


او همچنین در سال ۱۳۹۷، در واکنش به گسترش استفاده از ماهواره، خواستار نصب دستگاه‌های جمینگ در سطح شهر شد تا سیگنال‌های آن‌ها قطع شود. '''(نو اندیش).'''
مستوفی‌الممالک نماینده مجلس از تهران در ادوار اول تا چهارم بود و از لیدرهای جریان دموکرات با گرایش‌های سوسیالیستی به‌شمار می‌رفت. در مجموع، هشت بار رئیس‌الوزرا، شش بار وزیر جنگ، چهار بار وزیر داخله، دو بار وزیر مشاور و یک بار وزیر مالیه شد. انتصاب او به وزارت جنگ بدون سابقه نظامی بود، اما مهارت در تیراندازی و شکار، در آن دوران کافی تلقی می‌شد. او در کابینه‌های مشیرالسلطنه و ناصرالملک نیز وزیر جنگ بود.


این اقدامات با اعتراضات گسترده‌ای از سوی ساکنان و فعالان حقوق بشر مواجه شد، که آن را نقض حریم خصوصی دانستند. او در سال ۱۴۰۱ نیز از ممنوعیت استفاده از شبکه‌های اجتماعی در اماکن عمومی حمایت کرد و آن را «ابزار نفوذ دشمن» خواند، که این سیاست باعث افزایش تنش‌ها در میان جوانان شد. '''(صدای آمریکا ۳).'''
=== تشکیل مجمع انسانیت و فعالیت‌های اولیه ===
پس از بازگشت از اروپا، میرزا حسن مستوفی‌الممالک به تشکیل انجمن‌های سیاسی و نظامی پرداخت. مجمع انسانیت یکی از نخستین سازمان‌های او بود که بر فعالیت‌های آزادی‌خواهانه تمرکز داشت. این فعالیت‌ها او را به سمت‌های کلیدی در دولت‌های مشروطه رساند و نقش واسطه بین دیوان‌سالاری قدیم و نظام جدید را ایفا کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />


== مواضع سیاسی و سرکوب اعتراضات ==
== دوره‌های نخست‌وزیری ==
علم‌الهدی در خطبه‌های خود از سرکوب اعتراضات مردمی حمایت کرده است. در سال ۱۳۸۸، او معترضان به نتایج انتخابات را «بزغاله و گوساله» خواند. '''(رادیو فردا ۲).'''
[[پرونده:میرزا حسن خان مستوفی الممالک.jpg|جایگزین=مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه|بندانگشتی|260x260پیکسل|مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه]]
میرزا حسن مستوفی‌الممالک شش بار نخست‌وزیر شد، که هر دوره با چالش‌های داخلی و خارجی همراه بود. دوره اول در ۱۷ اوت ۱۹۱۵ م (۱۳۲۸ ق / مرداد ۱۲۸۹ ش) پس از رد اولتیماتوم روسیه در مورد شوستر آغاز شد. کابینه او جوان و مشتاق بود و شامل قوام‌السلطنه و شهاب‌الدوله می‌شد. او برای نوسازی اداری، مستشار خارجی استخدام کرد، اما دخالت‌های داخلی و خارجی (مانند ترورها) کابینه را ظرف یک سال سرنگون کرد.


او همچنین خواستار سرکوب شدید معترضان شده تا «دیگر هوس اعتراض نکنند». '''(ایندیپندنت ۱).''' این اظهارات، به‌ویژه در جریان اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۴۰۱، او را به یکی از حامیان سیاست‌های سرکوبگرانه تبدیل کرده است. '''(ایران آزادی).'''
دوره دوم نخست‌وزیری او در ۲۵ رمضان ۱۳۳۲ ق (اواخر ۱۲۹۳ ش / اوت ۱۹۱۴ م) مصادف با جنگ جهانی اول بود. مستوفی‌الممالک بی‌طرفی ایران را اعلام کرد، اما اشغال توسط روس، انگلیس و عثمانی، مهاجرت به کرمانشاه و قحطی، او را پس از شش ماه وادار به استعفا کرد. او با برکناری رجال وابسته به بیگانگان تلاش کرد، اما ناکام ماند.


علم‌الهدی همچنین در سال ۱۳۹۶ پس از اعتراضات دی‌ماه، در خطبه‌ای خواستار حضور نیروهای امنیتی برای سرکوب معترضان شد و آن‌ها را «عوامل بیگانه» خواند. '''(ایندیپندنت ۱).'''
=== دوره سوم و چهارم: چالش‌های جنگ و قحطی ===
در سال ۱۲۹۳ ش (دوره سوم)، کابینه با پیشروی روس‌ها و شورش نظام‌السلطنه مافی سقوط کرد. دوره چهارم در ۱۲۹۶ ش سه ماه دوام آورد و با قحطی و مشکلات جنگ همراه بود. مستوفی از درآمد شخصی حقوق وزرا را پرداخت و موفق به تخلیه نیروهای متفقین و برکناری حکام جابر شد. قوام‌السلطنه را به خراسان فرستاد و مقدمات انتخابات مجلس چهارم را فراهم کرد.


در جریان اعتراضات ۱۴۰۱، او از نیروهای انتظامی حمایت کرد و اعلام کرد که هرگونه تجمع غیرمجاز باید با شدت تمام سرکوب شود. این مواضع با گزارش‌هایی از بازداشت گسترده معترضان در مشهد همراه بود، که بسیاری از آن‌ها به دلیل فقر و بیکاری به خیابان‌ها آمده بودند. او همچنین در سال ۱۴۰۰، در واکنش به انتقادات از سیاست‌های اقتصادی، معترضان را تهدید به اقدامات قهری کرد. علاوه بر این، در سال ۱۳۹۸، علم‌الهدی در واکنش به اعتراضات کارگری مشهد، از نیروهای امنیتی خواست تا با شدت بیشتری عمل کنند و معترضان را «عوامل بیگانه» خطاب کرد. '''(ایران آزادی).''' او در سال ۱۴۰۱، پس از سرکوب اعتراضات خیابانی، اعلام کرد که هرگونه تجمع بدون مجوز باید با «اقدامات قاطع» مواجه شود، که این موضوع به بازداشت بیش از ۲۰۰ نفر در مشهد منجر شد '''(ایندیپندنت ۱).''' علم‌الهدی در جلسات داخلی با مقامات امنیتی، بر ضرورت سرکوب شدید تأکید کرده و آن را «ضرورت حفظ نظام» خوانده است. '''(رادیو فردا ۲).'''
=== دوره پنجم: استیضاح مدرس و نطق مشهور ===
مستوفی‌الممالک در ۵ بهمن ۱۳۰۱ ش، پس از سقوط قوام، با حمایت سوسیالیست‌ها نخست‌وزیر شد. کابینه نیم‌بند او با مخالفت مدرس روبرو بود. مدرس در خرداد ۱۳۰۲ استیضاح کرد و مستوفی را «شمشیر مرصع» (برای روزهای بزم) و قوام را «شمشیر برنده» نامید. مستوفی در نطق پاسخ، گفت: «من نه آجیل می‌گیرم، نه آجیل می‌دهم» و استعفا داد. این دوره با مذاکرات تجاری با شوروی و اصلاح تعرفه‌ها همراه بود.


== سرکوب زنان و محدودیت‌های اجتماعی ==
=== دوره ششم: دوران پهلوی و استعفا ===
علم‌الهدی از حامیان سرسخت سیاست‌های سخت‌گیرانه علیه زنان است. او خواستار اجرای طرح‌های سرکوب به بهانه بدحجابی شده و در سال ۱۴۰۳ از رئیس‌جمهور [[مسعود پزشکیان]] خواست این سیاست‌ها را اجرا کند. '''(سازمان مجاهدین خلق ۱).''' او همچنین در سال ۱۳۹۹، «دختران مسیحی» را عامل فساد در جوامع اسلامی خواند. '''(محبت نیوز).''' این مواضع، به افزایش آسیب‌های اجتماعی برای زنان منجر شده و انتقادات گسترده‌ای را برانگیخته است. '''(کار آنلاین).'''
مستوفی‌الممالک در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ش، به اصرار [[عبدالحسین تیمورتاش]] و [[رضاشاه]]، ششمین بار نخست‌وزیر شد. او انتخابات مجلس ششم را آزاد برگزار کرد و شخصیت‌هایی چون مدرس، مصدق و بهار وارد مجلس شدند. کاپیتولاسیون را لغو کرد و مقدمات راه‌آهن سراسری را فراهم نمود. اما اختلاف با رضاشاه بر سر تمدید قرارداد میلسپو و اعتراض کارمندان به کسر حقوق، او را در سال ۱۳۰۶ به استعفا واداشت. او تا پایان عمر از سیاست کناره‌گیری کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" />


علاوه بر طرح سرکوب بدحجابی، علم‌الهدی در سال ۱۳۹۵ از گشت‌های ارشاد در مشهد حمایت کرد و خواستار افزایش نظارت بر پوشش زنان شد. '''(سازمان مجاهدین خلق ۱).''' او در سال ۱۳۹۸، در سخنرانی‌ای، زنان را به دلیل حضور در فضای عمومی بدون رعایت حجاب اسلامی مورد سرزنش قرار داد و آن‌ها را به «نقض ارزش‌های دینی» متهم کرد. '''(تیف)'''. این سیاست‌ها به افزایش فشار بر زنان کارگر و خانه‌دار منجر شده و گزارش‌ها از رشد آسیب‌های اجتماعی، از جمله افزایش طلاق و اعتیاد در میان زنان، حکایت دارند. '''(کار آنلاین).''' علم‌الهدی همچنین در سال ۱۴۰۲، در واکنش به اعتراضات زنان، خواستار تشدید قوانین سخت‌گیرانه‌تر شد. '''(محبت نیوز).'''
== روابط سیاسی و شخصیت ==
مستوفی‌الممالک محتاط و بدون موضع سیاسی ثابت بود. مخالفت با مدرس بر سر قرارداد تجاری با روسیه (ماده ترانزیت) و نفت شمال برجسته است. مدرس او را قاصر اما صالح می‌دانست. او با رضاخان همکاری کرد، اما سهل‌انگاری‌اش به دیکتاتوری رضاشاه کمک کرد. وجاهت ملی‌اش حتی در کودتای سال ۱۲۹۹ حفظ شد و از تعرض در امان ماند.


در سال ۱۴۰۱، علم‌الهدی از افزایش گشت‌های ارشاد در خیابان‌های مشهد حمایت کرد و خواستار جریمه‌های سنگین برای زنان بدحجاب شد. '''(سازمان مجاهدین خلق ۱).''' برخی از گزارشات حاکی از آن است که در آن سال، بیش از ۵۰۰ زن در مشهد به دلیل رعایت نکردن حجاب دستگیر شدند، که بسیاری از آن‌ها به دلیل ناتوانی در پرداخت جریمه‌ها به زندان افتادند. '''(کار آنلاین).''' او همچنین در سال ۱۳۹۶، در خطبه‌ای، زنان را به دلیل حضور در اماکن عمومی بدون چادر مورد انتقاد قرار داد و آن‌ها را «عامل نفوذ فرهنگی» خواند. '''(تیف).''' این سیاست‌ها به تشدید فشار بر زنان کارگر منجر شده، به‌طوری که گزارش‌ها از افزایش خودکشی و فرار از خانه در میان زنان جوان خبر می‌دهند. '''(کار آنلاین).''' علم‌الهدی همچنین در سال ۱۴۰۲ نیز از طرح‌های سخت‌گیرانه‌تر برای کنترل پوشش زنان در دانشگاه‌ها حمایت کرد. '''(محبت نیوز).'''
شخصیت او رئوف، مهربان و ثابت در دوستی بود. حلم و گذشتش رقیبان را شرمنده می‌کرد. او از فساد دوری و مناعت داشت، اما کم‌اراده خوانده می‌شد. اراده‌اش در بی‌طرفی جنگ جهانی اول برجسته بود.<ref>اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار - تألیف فریدون آدمیت</ref><ref name=":5" />


پیش از این، در سال ۱۴۰۰، علم‌الهدی از افزایش نظارت بر دانشگاه‌های مشهد برای کنترل پوشش دانشجویان زن حمایت کرد و خواستار اخراج دختران بدحجاب شد. '''(سازمان مجاهدین خلق ۱).''' در آن سال، بیش از ۱۰۰ دانشجوی دختر از دانشگاه فردوسی مشهد به دلیل رعایت نکردن حجاب تعلیق شدند. '''(صدای آمریکا ۲).''' او همچنین در سال ۱۳۹۷، در خطبه‌ای، زنان را به دلیل حضور در بازارهای محلی بدون چادر مورد سرزنش قرار داد و آن‌ها را «عامل فساد اجتماعی» خواند. '''(تیف).''' این سیاست‌ها به افزایش فشار روانی بر زنان خانه‌دار منجر شده و گزارش‌هایی از فرار دختران جوان از خانه به دلیل محدودیت‌ها منتشر شده است. '''(کار آنلاین).'''
== اقدامات و دستاوردها ==
[[پرونده:حسن مستوفی الممالک.jpg|جایگزین=میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک|بندانگشتی|200x200پیکسل|میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک]]
دستاوردها و اقدامات مستوفی‌الممالک عبارت بودند از: در سیاست خارجی، اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول، ایستادگی در برابر اولتیماتوم‌های روس و انگلیس، رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل و لغو کاپیتولاسیون که از نقاط برجسته کارنامه اوست. در سیاست داخلی، او در تصویب قانون نظام وظیفه، اصلاح حقوق مستخدمین، استفاده از کسر حقوق در دوره‌های بحرانی، حمایت از تأسیس صنایع زیربنایی (مانند ذوب‌آهن) و نهادهای فرهنگی (همچون کتابخانه ملی) نقش داشت و پیگیر استخدام مستشاران مالی برای سامان‌دادن به بودجه و مالیه کشور بود.


همچنین در سال ۱۳۹۸، علم‌الهدی از ممنوعیت ورود زنان به برخی پارک‌های عمومی مشهد بدون همراه مرد حمایت کرد و این سیاست را «حفظ ارزش‌های اسلامی» خواند. '''(تیف).''' در آن سال، بیش از ۳۰۰ زن به دلیل نقض این قانون جریمه شدند. '''(کار آنلاین).''' او همچنین در سال ۱۴۰۱، در واکنش به اعتراضات زنان علیه حجاب اجباری، خواستار افزایش گشت‌های شبانه ارشاد شد. '''(سازمان مجاهدین خلق ۱).''' این اقدامات به تشدید فشار بر زنان کارگر منجر شده، به‌طوری که گزارش‌هایی از کاهش مشارکت زنان در بازار کار به دلیل ترس از بازداشت منتشر شده است. '''(کار آنلاین).'''
در بحران قحطی بزرگ، بخش چشمگیری از ثروت شخصی خود را صرف خرید غله و نجات جان مردم کرد و جان ۱۶۰ هزار نفر را نجات داد. او همچنین، نیمی از املاک خود را وقف امور عمومی نمود؛ از جمله باغ‌های ونک را برای تأسیس «مدرسه عالی دختران» – که بعدها به دانشگاه الزهرا تبدیل شد – و بخشی از اراضی و موقوفات را در اختیار نهادهای آموزشی و مذهبی، از جمله جامعه ارمنیان، قرار داد. در برخی منابع، طرح اولیه «ملی شدن نفت» به او نسبت داده شده و او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که به پیوند دین، جمهوریت و حاکمیت قانون اندیشیده‌است.<ref>انقلاب مشروطه ایران- تألیف عباس میرزا معزالسلطنه</ref><ref>تاریخ بیداری ایرانیان - تألیف ناظم‌الاسلام کرمانی</ref>


== اتهامات فساد مالی ==
== درگذشت و میراث ==
اتهامات متعددی درباره فساد مالی علم‌الهدی و خانواده‌اش مطرح شده است. گزارش‌ها از واگذاری بیش از ۱۰۰۰ هکتار زمین اوقافی به او خبر می‌دهند. (اپک تایمز). فرزندش، سید مجتبی، به حیف‌ومیل ۱۶۰ میلیون تومان در دولت [[محمود احمدی‌نژاد]] متهم شده است. '''(ملّیون ایران).''' فرزندان دیگر او نیز به داشتن مشاغل متعدد و سوءاستفاده از نفوذ پدرشان متهم هستند. '''(ایران وایر، اطلاعات نت).''' علم‌الهدی این اتهامات را رد کرده و آن‌ها را توطئه دشمنان خوانده است. '''(ایران فردا).'''
مستوفی‌الممالک پس از استعفای سال ۱۳۰۶ و کنارگذاشتن کامل مشاغل حکومتی، در انزوای سیاسی و با حفظ احترام اجتماعی زیست. سرانجام در ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خاندان مستوفی در ونک تهران به خاک سپرده شد.


علاوه بر واگذاری زمین‌های اوقافی، گزارش‌ها از تصاحب املاک مسکونی در مناطق مرفه‌نشین مشهد توسط فرزندان علم‌الهدی خبر می‌دهند. '''(اپک تایمز).''' فرزندش، سید مجتبی، در سال ۱۳۸۸ به سوءاستفاده از بودجه‌های دولتی در پروژه‌های عمرانی متهم شد و این اتهام با اسناد رسمی تأیید شد. '''(ملّیون ایران).''' فرزند هفتم او نیز به داشتن چندین شغل دولتی و خصوصی متهم است که این موضوع به تعارض منافع اشاره دارد. '''(اطلاعات نت).''' علم‌الهدی در پاسخ به این اتهامات، آن‌ها را «شایعه‌پراکنی دشمنان» خوانده، اما مدارک ارائه‌شده از سوی فعالان نشان می‌دهد که بخشی از ثروت خانواده او از منابع عمومی تأمین شده است. '''(ایران وایر، ایران فردا).'''
میراث او، ترکیبی است از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها: از یک‌سو، حفظ نوعی تعادل در سال‌های بحرانی مشروطه و جنگ جهانی اول، مقاومت در برابر فشارهای خارجی، تلاش برای اصلاح ساختار اداری و خدمات عام‌المنفعه گسترده؛ و از سوی دیگر، ناتوانی در مهار روند تمرکز قدرت در دست رضاخان و جلوگیری از استقرار دیکتاتوری. با وجود ابهام‌آفرینی‌ها و روایت‌های گاه متناقض تاریخی، تصویر غالب از او، سیاستمداری رئوف، کم‌تکلف، ملی‌گرا و پایبند به استقلال کشور است که حلقه واسط میان دیوان‌سالاری قدیم و دولت مدرن ایران به‌شمار می‌رود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />


علاوه بر این موارد، در سال ۱۳۹۷، یکی از املاک مسکونی در منطقه وکیل‌آباد مشهد به نام یکی از بستگان نزدیک علم‌الهدی ثبت شده که ارزش آن بیش از چندین میلیارد تومان برآورد شده است. '''(اپک تایمز).''' همچنین، در سال ۱۳۹۹، اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد یکی از پروژه‌های ساختمانی در نزدیکی حرم امام رضا با سرمایه‌گذاری مستقیم فرزندان او انجام شده است. ('''ایران وایر).''' فرزند دیگر او، که نامش در اسناد رسمی ذکر نشده، به مدیریت چندین شرکت بازرگانی متهم شده که قراردادهای دولتی را بدون مناقصه دریافت کرده‌اند. '''(اطلاعات نت).'''
== منابع ==
 
این اتهامات با گزارش‌هایی از سوی فعالان حقوق بشر تأیید شده که ادعا می‌کنند بخشی از این ثروت از طریق رانت و سوءاستفاده از موقعیت علم‌الهدی در آستان قدس رضوی به دست آمده است. '''(ایران فردا).''' او در پاسخ به این اتهامات، در سال ۱۴۰۰ اعلام کرد که این ادعاها «جنگ روانی دشمنان» است، اما مدارک ارائه‌شده از سوی منابع مستقل همچنان مورد توجه قرار دارد. '''(ایران فردا).'''
 
علاوه بر این موارد، در سال ۱۴۰۱، اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد یکی از شرکت‌های وابسته به خانواده علم‌الهدی، قراردادهای ساخت‌وساز در مناطق زائرپذیر مشهد را بدون مناقصه دریافت کرده است. '''(ایران وایر).''' گزارش‌ها حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۶، یکی از املاک تجاری در نزدیکی حرم امام رضا به نام یکی از آقازاده‌های او ثبت شده که ارزش آن به بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان می‌رسد. '''(اپک تایمز).'''
 
همچنین، در سال ۱۳۹۸، فعالان مدنی اعلام کردند که بخشی از درآمدهای آستان قدس توسط نزدیکان او به پروژه‌های شخصی منتقل شده، که این موضوع به اعتراضات عمومی در مشهد منجر شد. '''(ایران فردا).''' علم‌الهدی در واکنش به این اتهامات، در سال ۱۴۰۲، آن‌ها را «دروغ‌پراکنی رسانه‌های معاند» خواند، اما اسناد ارائه‌شده همچنان مورد بحث است. '''(ملّیون ایران).'''
 
علاوه بر موارد فوق، در سال ۱۴۰۳، گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد یکی از شرکت‌های وابسته به خانواده علم‌الهدی، قراردادهای تأمین تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌های وابسته به آستان قدس را بدون نظارت عمومی دریافت کرده است. '''(ایران فردا).''' پیش از این نیز در سال ۱۳۹۵، اسنادی از واگذاری یک زمین کشاورزی بزرگ در اطراف مشهد به نام یکی از آقازاده‌های او به دست آمد که ارزش آن به بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده است. '''(بالاترین).''' همچنین، در سال ۱۳۹۹، فعالان مدنی اعلام کردند که بخشی از درآمدهای حاصل از زائران توسط نزدیکان او به حساب‌های شخصی منتقل شده، که این موضوع به اعتراضات خیابانی در مشهد منجر شد. '''(ملّیون ایران).''' علم‌الهدی در واکنش، این اتهامات را «توطئه خارجی» خواند، اما اسناد ارائه‌شده همچنان مورد بررسی قرار دارند. '''(ایران وایر).'''
 
== نقش در آستان قدس رضوی ==
علم‌الهدی به دلیل ارتباط با آستان قدس رضوی، در مدیریت منابع این نهاد نقش داشته است. او در واگذاری اموال اوقافی دخیل بوده و این موضوع انتقادات زیادی را برانگیخته است. '''(شب تاب).''' برخی منابع او را به چپاول بیت‌المال متهم کرده‌اند، که این اتهامات به جایگاه او در این نهاد آسیب زده است. '''(امروز و فردا).'''
 
علاوه بر واگذاری اموال، علم‌الهدی در مدیریت درآمدهای کلان آستان قدس رضوی، که سالانه از زائران و موقوفات جمع‌آوری می‌شود، نقش داشته است. '''(شب تاب).''' او در سال ۱۳۹۵، در پروژه‌های ساخت‌وساز مرتبط با حرم، تصمیمات اقتصادی کلیدی را هدایت کرده که به انتقادات درباره شفافیت مالی منجر شده است. برخی منابع مدعی‌اند که او از این درآمدها برای حمایت از پروژه‌های شخصی خانواده‌اش استفاده کرده، که این اتهامات با اسناد واگذاری املاک به نزدیکان او پشتیبانی شده است. '''(امروز و فردا).'''
 
همچنین در سال ۱۳۹۸، اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد علم‌الهدی در واگذاری بخشی از درآمدهای آستان قدس به پروژه‌های شخصی دخالت داشته است. '''(شب تاب).''' گزارش‌ها از سرمایه‌گذاری کلان این نهاد در ساخت‌وسازهای تجاری در اطراف حرم خبر می‌دهند که بدون نظارت عمومی انجام شده است. '''(امروز و فردا).''' در سال ۱۴۰۰، فعالان مدنی اعلام کردند که بخشی از املاک مسکونی اطراف حرم به نزدیکان او واگذار شده، که ارزش آن‌ها به میلیاردها تومان می‌رسد. '''(اپک تایمز).''' این اقدامات، انتقادات زیادی را درباره شفافیت مالی آستان قدس به دنبال داشته و برخی منابع، او را مسئول اصلی این نارسایی‌ها می‌دانند. '''(شب تاب).'''
 
بهره‌برداری علم‌الهدی از آستان قدس رضوی و اموال زائران انتقادات زیادی را از سوی زائران و فعالان مدنی به دنبال داشته، به‌ویژه زمانی که در سال ۱۴۰۲، گزارش‌هایی از کاهش کمک‌های خیریه آستان به نیازمندان منتشر شد. '''(اپک تایمز).'''
 
گزارش‌ها حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۷، بخشی از درآمدهای حاصل از فروش محصولات فرهنگی آستان به پروژه‌های شخصی منتقل شده، که این موضوع به انتقادات شدید زائران منجر شد. '''(امروز و فردا).''' همچنین، در سال ۱۴۰۰، فعالان مدنی اعلام کردند که او در انتصاب مدیران ارشد آستان دخالت کرده و این انتصابات به نفع منافع خانوادگی بوده است. '''(اپک تایمز).'''
 
== واکنش‌های بین‌المللی ==
در سال ۱۴۰۲، اتحادیه اروپا به دلیل نقش علم‌الهدی در محدودیت آزادی زنان، او را تحریم کرد. '''(ایران اینترنشنال).''' او همچنین در اظهاراتی تهدیدآمیز اعلام کرد که کشورهای منطقه با موشک‌های ایرانی ویران خواهند شد. اظهارات او درباره استفاده از موشک‌های ایرانی در سال ۱۴۰۱، که کشورهای منطقه را تهدید کرد، به افزایش تنش‌های دیپلماتیک منجر شده است. '''(سازمان مجاهدین خلق ۲).''' این مواضع، جایگاه او را در فهرست افراد تحت نظارت بین‌المللی قرار داده و فشارها بر دولت ایران را افزایش و نگرانی‌های جامعه جهانی را درباره نقش او در سیاست‌های سرکوبگرانه افزایش داده است.
 
علاوه بر تحریم اتحادیه اروپا، سازمان‌های حقوق بشری از جمله عفو بین‌الملل، به دلیل نقش علم‌الهدی در سرکوب اعتراضات و زنان، خواستار اقدامات بیشتری علیه او شده‌اند. در سال ۱۴۰۳، سازمان عفو بین‌الملل گزارشی منتشر کرد که نقش علم‌الهدی در سرکوب معترضان ۱۴۰۱ را محکوم کرد و خواستار تحریم‌های بیشتر علیه او شد.  '''(ایران اینترنشنال).'''
 
علاوه بر این، در سال ۱۳۹۷، علم‌الهدی در خطبه‌ای اعلام کرد که «سرزمین سوخته تحویلتان می‌دهیم» و از آمادگی نظامی ایران برای مقابله با دشمنان سخن گفت. این اظهارات، که به تهدید نظامی علیه کشورهای منطقه تفسیر شد، به واکنش‌های شدید دیپلماتیک از سوی کشورهای عربی منجر شد و آن‌ها را به‌عنوان تهدیدی مستقیم علیه امنیت منطقه‌ای تلقی کردند. در سال ۱۴۰۱، او بار دیگر در سخنرانی‌ای، از افزایش توان موشکی ایران حمایت کرد و آن را «ابزار دفاع از ارزش‌ها» خواند، که این موضوع به نگرانی‌های بین‌المللی درباره تنش‌های منطقه‌ای افزود. '''(بالاترین).''' این مواضع، همراه با تحریم‌های اتحادیه اروپا، جایگاه او را در فهرست افراد تحت نظارت حقوق بشری و نظامی تقویت کرده است.
 
== تأثیر بر آموزش عالی و اخراج اساتید ==
سید احمد علم‌الهدی در سال‌های اخیر، تأثیر قابل‌توجهی بر سیاست‌های آموزشی دانشگاه‌ها، به‌ویژه دانشگاه فردوسی مشهد، داشته است. او در سال ۱۴۰۱، از اخراج گسترده اساتید منتقد این دانشگاه حمایت کرد و خواستار جایگزینی آن‌ها با افراد همسو با ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی شد. در آن سال، بیش از ۵۰ استاد به دلیل انتقاد از سیاست‌های مذهبی و فرهنگی از کار برکنار شدند و جای آن‌ها با فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام صادق پر شد. این اقدامات به اعتراضات دانشجویی منجر شد، اما علم‌الهدی در خطبه‌ای اعلام کرد که «دانشگاه‌ها باید پایگاه ترویج ارزش‌های اسلامی باشند». او همچنین در سال ۱۳۹۸، از نظارت شدیدتر بر محتوای دروس دانشگاهی حمایت کرد و خواستار حذف دروس علوم انسانی که «با مبانی دینی ناسازگار» تلقی می‌شد، شد. این سیاست‌ها، به کاهش کیفیت آموزش و مهاجرت نخبگان از مشهد منجر شده است. '''(صدای آمریکا ۲).'''
 
== منابع: ==
* سید احمد علم‌الهدی (بالاترین) [invalid url, do not cite]
* احمد علم الهدی؛ هفت آقازاده یک کمیته‌چی (ایران وایر) [invalid url, do not cite]
* نماینده ضخیم الجثه ولی فقیه، چپاولگر بیت المال در خراسان رضوی است (شب تاب) [invalid url, do not cite]
* رجز خوانی علم الهدی مزدور خراسان (امروز و فردا) [invalid url, do not cite]
* کاظم نیکخواه: علم الهدی تظاهرات میکند! (حزب کمونیست کارگری ایران) [invalid url, do not cite]
* افشای «گوهرشاد گیت»؛ موقوفه واگذار شده در خراسان به علم‌الهدی (صدای آمریکا ۱) [invalid url, do not cite]
* اخراج گسترده اساتید منتقد از دانشگاه فردوسی مشهد و جایگزینی «امام صادقی‌ها» با دخالتهای علم‌الهدی (صدای آمریکا ۲) [invalid url, do not cite]
* احمد علم‌الهدی: مشهد جای "عیاشی" نیست (صدای آمریکا ۳) [invalid url, do not cite]
* سیداحمد علم‌الهدی کیست؟ (روز نو) [invalid url, do not cite]
* در مورد علم اله

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۲۵

برای صفحه تمرین.jpg
میرزا حسن مستوفی‌الممالک
مستوفی الممالک؛2.jpg
میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی
شناسنامه
معروف بهمستوفی‌الممالک
نام مستعارآقا
زادروز۱۲۵۳ خورشیدی
زادگاهتهران، ایران
تاریخ مرگ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی
محل مرگتهران، ایران
همسر(ان)عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین شاه قاجار)
فرزندانفرزندان متعدد
خویشاوندان سرشناسمیرزا یوسف مستوفی‌الممالک (پدر، صدراعظم ناصرالدین شاه)
تحصیلاتصرف و نحو عربی، ادبیات، شرعیات، زبان فرانسه
دیناسلام (گرایش‌های صوفیانه)
اطلاعات سیاسی
سمتنخست‌وزیر ایران (شش دوره: ۱۲۸۹–۱۳۰۶ خورشیدی)

وزیر مالیه وزیر جنگ (چند دوره)

وزیر دربار احمد شاه
سمت‌های پیشینصدراعظم موقت، موسس و عضو مجمع انسانیت

میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی، (متولد سال ۱۲۵۳، تهران - درگذشته ۶ شهریور ۱۳۱۱، تهران) یکی از برجسته‌ترین رجال سیاسی و دولتمردان دوران قاجار و اوایل پهلوی، نمادی از وطن‌دوستی، پاک‌دستی و تلاش برای اصلاحات اداری و سیاسی ایران بود. او سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک، صدراعظم ناصرالدین شاه، در رمضان ۱۲۹۱ هجری قمری (۱۲۵۳ خورشیدی) در تهران به دنیا آمد. خاندان مستوفی بیش از یک قرن مقام مستوفی‌الممالک (وزیر دارایی) را در اختیار داشتند و میرزا حسن در ده‌سالگی این لقب را از پدر به ارث برد. تحصیلات مقدماتی او تحت نظر معلم سرخانه و محمودخان ملک‌الشعرا، شامل صرف و نحو عربی، ادبیات و شرعیات بود. او زبان فرانسه را به خوبی می‌دانست و گرایش‌های صوفیانه‌ای داشت که بر رفتار بزرگ‌منشانه‌اش تأثیر گذاشت. عموم مردم او را «آقا» خطاب می‌کردند که نشانه‌ای از احترام عمومی به شخصیت ملی‌اش بود.

میرزا حسن مستوفی‌الممالک در جوانی، پس از تضعیف موقعیت خانوادگی در دربار مظفرالدین شاه، به اروپا سفر کرد و پنج تا هفت سال اقامت داشت. این دوره بر افکار او تأثیر عمیقی گذاشت و ثروت پدری را در زندگی اشرافی از دست داد. بازگشت او در سال ۱۳۲۵ ق به ایران، همزمان با جنبش مشروطه بود و به اصرار اتابک اعظم، وارد سیاست شد. او مجمع انسانیت را تشکیل داد و با دکتر مصدق فعالیت کرد. او تا بمباران مجلس، وزیر جنگ بود و پس از فتح تهران، وزیر مالیه کابینه سپهدار و سپس وزیر دربار احمد شاه شد. مستوفی‌الممالک شش بار (از ۱۳۲۸ ق تا ۱۳۳۶ ق) نخست‌وزیر گردید و در دوره‌های مختلف، وزیر جنگ، داخله، مالیه و مشاور بود. دوره‌های نخست‌وزیری او با رویدادهای کلیدی همراه بود: ترور سید عبدالله بهبهانی، محمدعلی تربیت و مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله؛ جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روس، انگلیس و عثمانی؛ تهدید پایتخت توسط روس‌ها؛ مهاجرت به کرمانشاه و اسلامبول؛ تعطیلی مجلس سوم؛ قحطی بزرگ ۱۲۹۷؛ ترور نافرجام سید حسن مدرس؛ خلع سلاح مجاهدین؛ استخدام مستشاران خارجی؛ پاسخ به اولتیماتوم انگلیس؛ اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول؛ رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل؛ تأسیس ذوب‌آهن و کتابخانه ملی؛ قانون نظام وظیفه؛ اصلاح حقوق مستخدمین و کسر حقوق کارمندان.

میرزا حسن در دوره پنجم نخست‌وزیری (۵ بهمن ۱۳۰۱)، با مخالفت مدرس و سوسیالیست‌ها روبرو شد. مدرس او را «شمشیر مرصع» نامید و با قوام‌السلطنه مقایسه کرد. مستوفی در نطق مشهور خود گفت: «نه آجیل می‌دهیم، نه آجیل می‌گیریم.» او پس از سه سال خانه‌نشینی، در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ششمین بار نخست‌وزیر شد، اما در سال ۱۳۰۶ به دلیل اعتراض کارمندان به کسر حقوق، استعفا داد. او گرایش روسوفیلی داشت، اما وابستگی به روسیه نداشت. در عرصه فرهنگی، نیمی از ثروت را وقف کرد: باغ‌های ونک برای مدرسه عالی دختران (دانشگاه الزهرا) و در قحطی ۱۲۹۷، املاکی فروخت تا ۱۶۰ هزار نفر را نجات دهد. او ایده ملی شدن صنعت نفت ایران را مطرح کرد و کاپیتولاسیون را لغو نمود. مستوفی‌الممالک در ۶ شهریور ۱۳۱۱ (۲۵ ربیع‌الثانی ۱۳۵۱ ق) بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی‌اش در ونک دفن شد. کارنامه او ترکیبی از موفقیت‌ها (مانند بی‌طرفی در جنگ) و ناکامی‌ها (مانند سهل‌انگاری در برابر رضاخان) است، اما وجاهت ملی‌اش او را به آخرین سیاستمدار سنتی ایران تبدیل کرد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

خاندان و زندگی اولیه

 
کودکی مستوفی‌الممالک

خاندان آشتیانی از خاندان‌های برجسته و اثرگذار در ساختار دیوانی عصر قاجار بود که منصب مستوفی‌الممالکی – به معنای وزارت مالیه و نظارت بر دخل‌وخرج دولت – را برای بیش از یک قرن در اختیار داشت. ریشه این خاندان به آشتیان در استان مرکزی بازمی‌گردد و اعضای آن به سبب مهارت در امور مالی و اداری، در دربار ناصرالدین شاه و جانشینانش جایگاه ویژه‌ای یافتند.

میرزا حسن‌خان آشتیانی، معروف به مستوفی‌الممالک، از نسل سوم این خاندان بود که لقب مستوفی‌الممالکی را به صورت موروثی دریافت کرد. این منصب، تنها نماد اقتدار اقتصادی نبود، بلکه پلی میان سنت‌های دیوانی قدیم و تحولات مشروطه محسوب می‌شد و خاندان آشتیانی را در زمره نخبگان اداری و سیاسی قرار می‌داد.

میرزا حسن مستوفی‌الممالک در سال ۱۲۵۴ خورشیدی (۱۲۹۲ قمری) در آشتیان – گرچه برخی منابع محل تولد او را تهران دانسته‌اند – به دنیا آمد و سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک آشتیانی، صدراعظم ناصرالدین شاه، بود. میرزا یوسف، از دولتمردان برجسته عصر ناصری، افزون بر مدیریت امور مالی، در سیاست‌های کلان دولت نیز نقش محوری داشت و مورد اعتماد شاه بود. درگذشت او در سال ۱۳۰۳ قمری، زمانی رخ داد که حسن حدود ۱۱–۱۲ سال داشت؛ رخدادی که علی‌رغم تلخی، سرآغاز ورود جدی او به عرصه قدرت شد.

در سال ۱۳۰۱ قمری، ناصرالدین شاه به پاس خدمات میرزا یوسف، لقب مستوفی‌الممالک را به حسن اعطا کرد و تمام مشاغل پدری را به او واگذار نمود. به دلیل سن کم، نیابت اداره امور به میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر (پدر دکتر مصدق) سپرده شد. هدایت‌الله، که پیش‌تر چند سال از کار برکنار بود، بار دیگر به صحنه بازگشت و موظف شد امور دیوانی را اداره کند و در جلسات رسمی، حسن نوجوان را همراهی و راهنمایی نماید. نقل کرده‌اند که گاه او را «مانند عروس» جلو می‌انداخت و خود عقب می‌ایستاد تا شأن ظاهری مستوفی‌الممالک حفظ شود. این دوره، هرچند دشوار، حسن را با ظرایف دستگاه دیوانی آشنا ساخت و به تثبیت لقب «آقا» در میان مردم انجامید. او علاقه‌مند به شطرنج، شکار، تعدد همسر و فرزند بود و در جوانی با دختر ناصرالدین‌شاه (عصمت‌الدوله) ازدواج کرد و صاحب فرزندان متعدد شد.

تحصیلات و تربیت مستوفی‌الممالک در بستر همین محیط خانوادگی و دیوانی شکل گرفت. از حدود پنج‌سالگی، زیر نظر معلم سرخانه، به فراگیری صرف و نحو عربی، ادبیات فارسی و بخشی از علوم دینی روی آورد. نظارت بر تحصیل و تربیت او بر عهده محمودخان ملک‌الشعرا بود که نقشی فراتر از یک معلم صرف ایفا می‌کرد. در کنار این آموزش‌ها، او زبان فرانسه را نیز آموخت؛ مهارتی که بعدها در سفر اروپا و ارتباط با جهان جدید به کارش آمد.

تربیت خانوادگی، او را به درویش‌مسلکی، احترام به شعائر ملی و مذهبی و احساس غرور ملی سوق داد و همین خصلت‌ها، در کنار رفتار بزرگ‌منشانه‌اش، بعدها به او سیمایی «ملی» بخشید. این تربیت سنتی، در جوانی و در جریان سفر طولانی‌اش به اروپا – حدود هفت تا هشت سال اقامت در فرانسه و ایتالیا – با تجربه مستقیم تمدن غرب تکمیل شد و او را برای ایفای نقش در عرصه سیاست مشروطه آماده کرد.[۱][۲][۳][۴]

سفر به اروپا و بازگشت

در پی تضعیف موقعیت خانواده‌اش پس از جلوس مظفرالدین شاه و قدرت‌گیری اطرافیان آذربایجانی دربار، مستوفی در حدود ۲۶ سالگی، از مشاغل دولتی کناره گرفت و راهی اروپا شد. او حدود هفت تا هشت سال در کشورهایی چون فرانسه و ایتالیا اقامت داشت، با نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب آشنا شد و زبان فرانسه‌اش را تکمیل کرد. هرچند بخش مهمی از ثروت پدری را در زندگی اشرافی و تفریحات اروپایی از دست داد، این سفر تأثیری عمیق بر افکارش گذاشت و او را با اندیشه‌های مشروطه‌خواهانه و دموکراتیک آشنا کرد. او در پاریس با مظفرالدین شاه ملاقات کرد، اما تا پس از مرگ شاه بازنگشت.[۱][۲][۳]

دوران مشروطه و مناصب اولیه

 
مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست

پس از صدور فرمان مشروطیت در ۱۲۸۵ ش، میرزا حسن به اصرار اتابک اعظم (امین‌السلطان) به ایران بازگشت. او جمعیتی به نام «مجمع انسانیت» تشکیل داد، همراه دکتر محمد مصدق به فعالیت سیاسی پرداخت و تا بمباران مجلس در ۱۲۸۷ خورشیدی، چند بار وزارت جنگ را بر عهده داشت. پس از فتح تهران و خلقع محمدعلی شاه نیز در کابینه‌های مختلف، از جمله کابینه سپهدار اعظم، به وزارت مالیه و سپس وزارت دربار احمد شاه منصوب شد. با اعمال قدرت دموکرات‌ها، پس از استعفای دولت سپهدار، مستوفی‌الممالک به نخست‌وزیری رسید.

مستوفی‌الممالک نماینده مجلس از تهران در ادوار اول تا چهارم بود و از لیدرهای جریان دموکرات با گرایش‌های سوسیالیستی به‌شمار می‌رفت. در مجموع، هشت بار رئیس‌الوزرا، شش بار وزیر جنگ، چهار بار وزیر داخله، دو بار وزیر مشاور و یک بار وزیر مالیه شد. انتصاب او به وزارت جنگ بدون سابقه نظامی بود، اما مهارت در تیراندازی و شکار، در آن دوران کافی تلقی می‌شد. او در کابینه‌های مشیرالسلطنه و ناصرالملک نیز وزیر جنگ بود.

تشکیل مجمع انسانیت و فعالیت‌های اولیه

پس از بازگشت از اروپا، میرزا حسن مستوفی‌الممالک به تشکیل انجمن‌های سیاسی و نظامی پرداخت. مجمع انسانیت یکی از نخستین سازمان‌های او بود که بر فعالیت‌های آزادی‌خواهانه تمرکز داشت. این فعالیت‌ها او را به سمت‌های کلیدی در دولت‌های مشروطه رساند و نقش واسطه بین دیوان‌سالاری قدیم و نظام جدید را ایفا کرد.[۱][۲][۳][۴]

دوره‌های نخست‌وزیری

 
مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه

میرزا حسن مستوفی‌الممالک شش بار نخست‌وزیر شد، که هر دوره با چالش‌های داخلی و خارجی همراه بود. دوره اول در ۱۷ اوت ۱۹۱۵ م (۱۳۲۸ ق / مرداد ۱۲۸۹ ش) پس از رد اولتیماتوم روسیه در مورد شوستر آغاز شد. کابینه او جوان و مشتاق بود و شامل قوام‌السلطنه و شهاب‌الدوله می‌شد. او برای نوسازی اداری، مستشار خارجی استخدام کرد، اما دخالت‌های داخلی و خارجی (مانند ترورها) کابینه را ظرف یک سال سرنگون کرد.

دوره دوم نخست‌وزیری او در ۲۵ رمضان ۱۳۳۲ ق (اواخر ۱۲۹۳ ش / اوت ۱۹۱۴ م) مصادف با جنگ جهانی اول بود. مستوفی‌الممالک بی‌طرفی ایران را اعلام کرد، اما اشغال توسط روس، انگلیس و عثمانی، مهاجرت به کرمانشاه و قحطی، او را پس از شش ماه وادار به استعفا کرد. او با برکناری رجال وابسته به بیگانگان تلاش کرد، اما ناکام ماند.

دوره سوم و چهارم: چالش‌های جنگ و قحطی

در سال ۱۲۹۳ ش (دوره سوم)، کابینه با پیشروی روس‌ها و شورش نظام‌السلطنه مافی سقوط کرد. دوره چهارم در ۱۲۹۶ ش سه ماه دوام آورد و با قحطی و مشکلات جنگ همراه بود. مستوفی از درآمد شخصی حقوق وزرا را پرداخت و موفق به تخلیه نیروهای متفقین و برکناری حکام جابر شد. قوام‌السلطنه را به خراسان فرستاد و مقدمات انتخابات مجلس چهارم را فراهم کرد.

دوره پنجم: استیضاح مدرس و نطق مشهور

مستوفی‌الممالک در ۵ بهمن ۱۳۰۱ ش، پس از سقوط قوام، با حمایت سوسیالیست‌ها نخست‌وزیر شد. کابینه نیم‌بند او با مخالفت مدرس روبرو بود. مدرس در خرداد ۱۳۰۲ استیضاح کرد و مستوفی را «شمشیر مرصع» (برای روزهای بزم) و قوام را «شمشیر برنده» نامید. مستوفی در نطق پاسخ، گفت: «من نه آجیل می‌گیرم، نه آجیل می‌دهم» و استعفا داد. این دوره با مذاکرات تجاری با شوروی و اصلاح تعرفه‌ها همراه بود.

دوره ششم: دوران پهلوی و استعفا

مستوفی‌الممالک در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ش، به اصرار عبدالحسین تیمورتاش و رضاشاه، ششمین بار نخست‌وزیر شد. او انتخابات مجلس ششم را آزاد برگزار کرد و شخصیت‌هایی چون مدرس، مصدق و بهار وارد مجلس شدند. کاپیتولاسیون را لغو کرد و مقدمات راه‌آهن سراسری را فراهم نمود. اما اختلاف با رضاشاه بر سر تمدید قرارداد میلسپو و اعتراض کارمندان به کسر حقوق، او را در سال ۱۳۰۶ به استعفا واداشت. او تا پایان عمر از سیاست کناره‌گیری کرد.[۱][۲][۳][۴][۵]

روابط سیاسی و شخصیت

مستوفی‌الممالک محتاط و بدون موضع سیاسی ثابت بود. مخالفت با مدرس بر سر قرارداد تجاری با روسیه (ماده ترانزیت) و نفت شمال برجسته است. مدرس او را قاصر اما صالح می‌دانست. او با رضاخان همکاری کرد، اما سهل‌انگاری‌اش به دیکتاتوری رضاشاه کمک کرد. وجاهت ملی‌اش حتی در کودتای سال ۱۲۹۹ حفظ شد و از تعرض در امان ماند.

شخصیت او رئوف، مهربان و ثابت در دوستی بود. حلم و گذشتش رقیبان را شرمنده می‌کرد. او از فساد دوری و مناعت داشت، اما کم‌اراده خوانده می‌شد. اراده‌اش در بی‌طرفی جنگ جهانی اول برجسته بود.[۷][۶]

اقدامات و دستاوردها

 
میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک

دستاوردها و اقدامات مستوفی‌الممالک عبارت بودند از: در سیاست خارجی، اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول، ایستادگی در برابر اولتیماتوم‌های روس و انگلیس، رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل و لغو کاپیتولاسیون که از نقاط برجسته کارنامه اوست. در سیاست داخلی، او در تصویب قانون نظام وظیفه، اصلاح حقوق مستخدمین، استفاده از کسر حقوق در دوره‌های بحرانی، حمایت از تأسیس صنایع زیربنایی (مانند ذوب‌آهن) و نهادهای فرهنگی (همچون کتابخانه ملی) نقش داشت و پیگیر استخدام مستشاران مالی برای سامان‌دادن به بودجه و مالیه کشور بود.

در بحران قحطی بزرگ، بخش چشمگیری از ثروت شخصی خود را صرف خرید غله و نجات جان مردم کرد و جان ۱۶۰ هزار نفر را نجات داد. او همچنین، نیمی از املاک خود را وقف امور عمومی نمود؛ از جمله باغ‌های ونک را برای تأسیس «مدرسه عالی دختران» – که بعدها به دانشگاه الزهرا تبدیل شد – و بخشی از اراضی و موقوفات را در اختیار نهادهای آموزشی و مذهبی، از جمله جامعه ارمنیان، قرار داد. در برخی منابع، طرح اولیه «ملی شدن نفت» به او نسبت داده شده و او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که به پیوند دین، جمهوریت و حاکمیت قانون اندیشیده‌است.[۸][۹]

درگذشت و میراث

مستوفی‌الممالک پس از استعفای سال ۱۳۰۶ و کنارگذاشتن کامل مشاغل حکومتی، در انزوای سیاسی و با حفظ احترام اجتماعی زیست. سرانجام در ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خاندان مستوفی در ونک تهران به خاک سپرده شد.

میراث او، ترکیبی است از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها: از یک‌سو، حفظ نوعی تعادل در سال‌های بحرانی مشروطه و جنگ جهانی اول، مقاومت در برابر فشارهای خارجی، تلاش برای اصلاح ساختار اداری و خدمات عام‌المنفعه گسترده؛ و از سوی دیگر، ناتوانی در مهار روند تمرکز قدرت در دست رضاخان و جلوگیری از استقرار دیکتاتوری. با وجود ابهام‌آفرینی‌ها و روایت‌های گاه متناقض تاریخی، تصویر غالب از او، سیاستمداری رئوف، کم‌تکلف، ملی‌گرا و پایبند به استقلال کشور است که حلقه واسط میان دیوان‌سالاری قدیم و دولت مدرن ایران به‌شمار می‌رود.[۱][۲][۳]

منابع