کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| (۴۰۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg| | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]] | ||
{{جعبه اطلاعات حزب سیاسی | |||
| نام = اخوانالمسلمین | |||
| نام بومی = الاخوان المسلمون | |||
| زبان ۱ = عربی | |||
| نام زبان ۱ = | |||
| آرم = [[پرونده:اخوانالمسلمین1.jpg|جایگزین=اخوانالمسلمین انگشتی|280x280پیکسل|آخوانالمسلمین]] | |||
| بنیانگذار = حسن البنا | |||
| رهبر ۱ عنوان = مرشد عام اول | |||
| رهبر ۱ نام = حسن البنا | |||
| رهبر ۲ عنوان =مرشد عام دوم | |||
| رهبر ۲ نام = حسن الهضیبی | |||
| آرمان = احیای خلافت اسلامی و حاکمیت شریعت | |||
| تأسیس = مارس ۱۹۲۸ | |||
| انحلال = غیرقانونی اعلام شده در مصر (۱۹۵۴ و مجدداً ۲۰۱۳) | |||
| انشعاب = التنظیم الخاص (دستگاه ویژه)، گروههای جهادی متأثر از سید قطب، حماس (شاخه فلسطین) | |||
| مرکز فرماندهی = قاهره، مصر (عملاً ممنوع) | |||
| روزنامه = | |||
| وابستگی ۱ عنوان = بازوی سیاسی سابق در مصر | |||
| وابستگی ۱ = حزب آزادی و عدالت (منحل شده) | |||
| ایدئولوژی = اسلامگرایی، اسلام سیاسی، سلفیگری اصلاحطلب | |||
| مذهب = اسلام سنی | |||
| کشور = مصر | |||
| پانوشت = بزرگترین و سازمانیافتهترین جنبش اسلامگرای اهل سنت در جهان عرب. | |||
|رهبر ۳ عنوان=مرشد عام سوم|رهبر ۳ نام=عمر التلمسانی}} | |||
'''اخوانالمسلمین'''، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلامگرا و بزرگترین و سازمانیافتهترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایهگذاری شد. اخوانالمسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزشهای اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاههای این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهههای متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولتهای عربی (بهویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخههای متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاستهای منطقهای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کردهاست.<ref name=":0">[https://www.britannica.com/topic/Muslim-Brotherhood اخوانالمسلمین - بریتانیکا]</ref><ref name=":1">[https://journals.shahed.ac.ir/article_3589_d1fd9fd893a72153aa08e8d933a55af0.pdf بررسی رویکردها و تحوالت اجتماعی و اندیشهای اخوانالمسلمین؛ از جنبش تا دولت - مجلات شاهد]</ref><ref name=":2">[https://eslahe.com/4110/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7 تاریخچه مبارزات اخوان المسلمین از آغاز تا بهار عربی - نوگرا]</ref> | |||
== | == مقدمه == | ||
اخوانالمسلمین که گاهی با نام سادهتر «اخوان» نیز شناخته میشود، جنبشی است که به دلیل گستردگی نفوذ، عمر طولانی و نقش محوری در تحولات سیاسی خاورمیانه، از اهمیت مطالعاتی بالایی برخوردار است. این جنبش در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایهگذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راهحلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوانالمسلمین به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> | |||
اخوانالمسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب میشد که در طول حیات خود از روشهای مختلفی شامل فعالیتهای پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونتآمیز استفاده کردهاست. بررسی تاریخ اخوانالمسلمین نیازمند درک تحولات داخلی، شکافهای فکری (بهویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبشهای اسلامگرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخههای بینالمللی آن است.<ref name=":3">[https://www.zeitoons.com/7990 بررسی تحولات آرای اخوانیها، از حسن البنا تا راشد الغنوشی - زیتون]</ref><ref name=":4">[https://www.cfr.org/backgrounder/does-muslim-brotherhood-have-ties-terrorism آیا اخوان المسلمین با تروریسم ارتباط دارد - CFR]</ref><ref name=":2" /> | |||
== | == زمینه پیدایش و دوران تأسیس == | ||
در | [[پرونده:حسن البنا.jpg|جایگزین=حسن البنا بنیانگذار اخوانالمسلمین|بندانگشتی|220x220پیکسل|حسن البنا بنیانگذار اخوانالمسلمین]] | ||
اخوانالمسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکلگیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیانگذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب میشد.<ref name=":0" /><ref name=":5">اخوان المسلمین: تاریخ، ایدئولوژی و مبارزات - نویسنده: ریچارد پی. میشل (Richard P. Mitchell)</ref> | |||
حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راهحل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود.<ref name=":1" /><ref name=":2" /> | |||
== | === ساختار سازمانی و گسترش سریع === | ||
اخوانالمسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش تودهای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکهای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستانها و کارخانههای کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند.<ref name=":0" /><ref name=":6">ظهور و سقوط اخوان المسلمین - نویسنده: حسن حبنکه المیدانی</ref> | |||
ساختار اخوانالمسلمین بر اساس نظمی دقیق و سلسلهمراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقههای کوچکتر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی میشدند تا آموزشهای عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده میشود که اخوانالمسلمین بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت.<ref name=":5" /><ref name=":1" /> | |||
== وضعیت | === دستگاه ویژه و آغاز خشونتها === | ||
یکی از بحثبرانگیزترین ابعاد اخوانالمسلمین در دوران اولیه، تأسیس شاخهای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند.<ref name=":2" /><ref name=":4" /> | |||
با این حال، فعالیتهای دستگاه ویژه به خشونتهای داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخستوزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوانالمسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را دربارهٔ عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دورهای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید.<ref name=":0" /><ref name=":5" /> | |||
== دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک == | |||
=== انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر === | |||
با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوانالمسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آنها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «[[جمال عبدالناصر]]»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلامگرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروهها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد.<ref name=":0" /><ref name=":5" /> | |||
این تنشها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان جمال عبدالناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوانالمسلمین نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانهای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوانالمسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد.<ref name=":6" /> | |||
=== ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن» === | |||
[[پرونده:سید قطب1.jpg|جایگزین=سید قطب|بندانگشتی|211x211پیکسل|سید قطب]] | |||
در دوران حبس و فشار شدید زندانهای عبدالناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوانالمسلمین رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریهپرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانههای راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکالتر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر میبرند و مسلمان واقعی نیستند.<ref name=":3" /><ref name=":7">بنیادگرایی اسلامی: ریشههای ایدئولوژیک و سیاسی اخوان المسلمین - نویسنده: کریستین تروال (Christine Trendel)</ref> | |||
سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانونگذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشهها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومتهای داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوانالمسلمین (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوتکنندگان نه قضاوتکنندگان) تلاش کرد از تندرویهای قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشههای قطب موجب انشعابهای فکری عمیق شد و الهامبخش بسیاری از گروههای جهادی رادیکال در دهههای بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد.<ref name=":0" /><ref name=":3" /><ref name=":7" /> | |||
=== دوره انور سادات و بازگشت به جامعه === | |||
پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپگراها و ناصریستها، سیاست مصالحه با اسلامگراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوانالمسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیتهای اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آنها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروههای تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمتآمیز خود باقی ماند.<ref name=":1" /><ref name=":4" /> | |||
=== از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت === | |||
در دوران سیساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوانالمسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت میکردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیههای صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاهها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوانالمسلمین توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> | |||
=== انقلاب سال ۲۰۱۱ و صعود به قدرت === | |||
با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوانالمسلمین ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوانالمسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسیها را به دست آورد. | |||
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوانالمسلمین، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخستوزیر سابق)، به عنوان اولین رئیسجمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوانالمسلمین پس از هشت دهه فعالیت بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /> | |||
[[پرونده:محمد مرسی1.jpg|جایگزین=محمد مرسی|بندانگشتی|213x213پیکسل|محمد مرسی]] | |||
=== دوران ریاستجمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳) === | |||
دوران ریاستجمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالشهای عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقیمانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بیاعتمادی سکولارها و لیبرالها مواجه شد. صدور بیانیهای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیسجمهور را فراتر از نظارت دادگاهها قرار میداد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانیسازی» دولت متهم کردند.<ref name=":0" /><ref name=":3" /> | |||
نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضربالاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدانهای «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوانالمسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، داراییهای آن را مصادره نمود و فعالیتهای آن را کاملاً ممنوع ساخت.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":8">[https://shouba.ir/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D8%9B-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2/ اخوانیهای سابق؛ روایتهای جدایی از اسلامگرایان اخوانی - شعوبنا]</ref> | |||
== وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری == | |||
=== سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی === | |||
پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوانالمسلمین در مصر وارد تاریکترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانیمدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمانهای خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوانالمسلمین عملاً فعالیتهای خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه میدهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکافهایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روشهای مبارزه اختلاف داشتند.<ref name=":4" /> | |||
=== اخوان فراملی و شاخههای منطقهای === | |||
اخوانالمسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبهها و جنبشهای همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخهها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزههای حسن البنا پایبند هستند. از مهمترین این شاخهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:<ref name=":6" /> | |||
* '''اردن و تونس:''' جنبش اخوانالمسلمین در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشهدار باقی ماندهاست. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهامگرفته از اخوانالمسلمین است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب میشود. | |||
* '''فلسطین (حماس):''' [[جنبش حماس]]، در [[غزه]] و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوانالمسلمین در فلسطین شناخته میشود و از ایدئولوژیهای اولیه اخوان تغذیه میکند. | |||
* '''سوریه و دیگر مناطق:''' اخوانالمسلمین سوریه یکی از اصلیترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت [[بشار اسد]] بود. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است.<ref name=":3" /><ref name=":0" /><ref name=":5" /> | |||
=== میراث فکری و تقسیمبندیهای ایدئولوژیک === | |||
تاریخ فکری اخوانالمسلمین را میتوان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند: | |||
* '''اصلاحیون (Reformists):''' این گروه بر فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی). | |||
* '''قطبیون (Qutbists):''' این شاخه متأثر از اندیشههای سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولتهای نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند. | |||
* '''میانهروها:''' این گروه تلاش میکنند تعادلی میان ایدئولوژیهای اسلامگرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس).<ref name=":3" /><ref name=":8" /> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۴۶
| اخوانالمسلمین الاخوان المسلمون | |
|---|---|
![]() | |
| بنیانگذار | حسن البنا |
| مرشد عام اول | حسن البنا |
| مرشد عام دوم | حسن الهضیبی |
| مرشد عام سوم | عمر التلمسانی |
| شعار | احیای خلافت اسلامی و حاکمیت شریعت |
| بنیانگذاری | مارس ۱۹۲۸ |
| انحلال و برچینش | غیرقانونی اعلام شده در مصر (۱۹۵۴ و مجدداً ۲۰۱۳) |
| انشعاب | التنظیم الخاص (دستگاه ویژه)، گروههای جهادی متأثر از سید قطب، حماس (شاخه فلسطین) |
| ستاد | قاهره، مصر (عملاً ممنوع) |
| مرام | اسلامگرایی، اسلام سیاسی، سلفیگری اصلاحطلب |
| بازوی سیاسی سابق در مصر | حزب آزادی و عدالت (منحل شده) |
| کشور | الگو:Country data مصر |
بزرگترین و سازمانیافتهترین جنبش اسلامگرای اهل سنت در جهان عرب. | |
اخوانالمسلمین، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلامگرا و بزرگترین و سازمانیافتهترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایهگذاری شد. اخوانالمسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزشهای اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاههای این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهههای متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولتهای عربی (بهویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخههای متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاستهای منطقهای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کردهاست.[۱][۲][۳]
مقدمه
اخوانالمسلمین که گاهی با نام سادهتر «اخوان» نیز شناخته میشود، جنبشی است که به دلیل گستردگی نفوذ، عمر طولانی و نقش محوری در تحولات سیاسی خاورمیانه، از اهمیت مطالعاتی بالایی برخوردار است. این جنبش در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایهگذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راهحلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوانالمسلمین به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید.[۱][۲]
اخوانالمسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب میشد که در طول حیات خود از روشهای مختلفی شامل فعالیتهای پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونتآمیز استفاده کردهاست. بررسی تاریخ اخوانالمسلمین نیازمند درک تحولات داخلی، شکافهای فکری (بهویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبشهای اسلامگرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخههای بینالمللی آن است.[۴][۵][۳]
زمینه پیدایش و دوران تأسیس
اخوانالمسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکلگیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیانگذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب میشد.[۱][۶]
حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راهحل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود.[۲][۳]
ساختار سازمانی و گسترش سریع
اخوانالمسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش تودهای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکهای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستانها و کارخانههای کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند.[۱][۷]
ساختار اخوانالمسلمین بر اساس نظمی دقیق و سلسلهمراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقههای کوچکتر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی میشدند تا آموزشهای عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده میشود که اخوانالمسلمین بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت.[۶][۲]
دستگاه ویژه و آغاز خشونتها
یکی از بحثبرانگیزترین ابعاد اخوانالمسلمین در دوران اولیه، تأسیس شاخهای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند.[۳][۵]
با این حال، فعالیتهای دستگاه ویژه به خشونتهای داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخستوزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوانالمسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را دربارهٔ عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دورهای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید.[۱][۶]
دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک
انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر
با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوانالمسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آنها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «جمال عبدالناصر»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلامگرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروهها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد.[۱][۶]
این تنشها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان جمال عبدالناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوانالمسلمین نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانهای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوانالمسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد.[۷]
ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن»
در دوران حبس و فشار شدید زندانهای عبدالناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوانالمسلمین رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریهپرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانههای راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکالتر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر میبرند و مسلمان واقعی نیستند.[۴][۸]
سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانونگذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشهها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومتهای داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوانالمسلمین (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوتکنندگان نه قضاوتکنندگان) تلاش کرد از تندرویهای قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشههای قطب موجب انشعابهای فکری عمیق شد و الهامبخش بسیاری از گروههای جهادی رادیکال در دهههای بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد.[۱][۴][۸]
دوره انور سادات و بازگشت به جامعه
پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپگراها و ناصریستها، سیاست مصالحه با اسلامگراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوانالمسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیتهای اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آنها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروههای تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمتآمیز خود باقی ماند.[۲][۵]
از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت
در دوران سیساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوانالمسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت میکردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیههای صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاهها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوانالمسلمین توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید.[۱][۲]
انقلاب سال ۲۰۱۱ و صعود به قدرت
با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوانالمسلمین ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوانالمسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسیها را به دست آورد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوانالمسلمین، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخستوزیر سابق)، به عنوان اولین رئیسجمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوانالمسلمین پس از هشت دهه فعالیت بود.[۱][۳][۴]
دوران ریاستجمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳)
دوران ریاستجمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالشهای عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقیمانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بیاعتمادی سکولارها و لیبرالها مواجه شد. صدور بیانیهای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیسجمهور را فراتر از نظارت دادگاهها قرار میداد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانیسازی» دولت متهم کردند.[۱][۴]
نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضربالاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدانهای «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوانالمسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، داراییهای آن را مصادره نمود و فعالیتهای آن را کاملاً ممنوع ساخت.[۱][۵][۹]
وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری
سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی
پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوانالمسلمین در مصر وارد تاریکترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانیمدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمانهای خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوانالمسلمین عملاً فعالیتهای خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه میدهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکافهایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روشهای مبارزه اختلاف داشتند.[۵]
اخوان فراملی و شاخههای منطقهای
اخوانالمسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبهها و جنبشهای همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخهها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزههای حسن البنا پایبند هستند. از مهمترین این شاخهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:[۷]
- اردن و تونس: جنبش اخوانالمسلمین در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشهدار باقی ماندهاست. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهامگرفته از اخوانالمسلمین است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب میشود.
- فلسطین (حماس): جنبش حماس، در غزه و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوانالمسلمین در فلسطین شناخته میشود و از ایدئولوژیهای اولیه اخوان تغذیه میکند.
- سوریه و دیگر مناطق: اخوانالمسلمین سوریه یکی از اصلیترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت بشار اسد بود. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است.[۴][۱][۶]
میراث فکری و تقسیمبندیهای ایدئولوژیک
تاریخ فکری اخوانالمسلمین را میتوان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند:
- اصلاحیون (Reformists): این گروه بر فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی).
- قطبیون (Qutbists): این شاخه متأثر از اندیشههای سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولتهای نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند.
- میانهروها: این گروه تلاش میکنند تعادلی میان ایدئولوژیهای اسلامگرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس).[۴][۹]
منابع
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ اخوانالمسلمین - بریتانیکا
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ بررسی رویکردها و تحوالت اجتماعی و اندیشهای اخوانالمسلمین؛ از جنبش تا دولت - مجلات شاهد
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ تاریخچه مبارزات اخوان المسلمین از آغاز تا بهار عربی - نوگرا
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ بررسی تحولات آرای اخوانیها، از حسن البنا تا راشد الغنوشی - زیتون
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ آیا اخوان المسلمین با تروریسم ارتباط دارد - CFR
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ اخوان المسلمین: تاریخ، ایدئولوژی و مبارزات - نویسنده: ریچارد پی. میشل (Richard P. Mitchell)
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ظهور و سقوط اخوان المسلمین - نویسنده: حسن حبنکه المیدانی
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ بنیادگرایی اسلامی: ریشههای ایدئولوژیک و سیاسی اخوان المسلمین - نویسنده: کریستین تروال (Christine Trendel)
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ اخوانیهای سابق؛ روایتهای جدایی از اسلامگرایان اخوانی - شعوبنا
