کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|991x991px]]'''مسعود جامعی'''، (متولد سال ۱۳۵۶، اهواز) در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به اتهام ارتباط با [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او که پیش از بازداشت معلم و کارمند شرکت ملی نفت بود، در [[زندان شیبان اهواز]] تحت شکنجه‌های جسمی و روانی، از جمله ضرب و شتم و محرومیت از خواب، قرار گرفت. مسعود جامعی از بیماری‌های جدی مانند سرطان معده، کبد چرب و فشار خون بالا رنج می‌برد، اما از دسترسی به درمان پزشکی محروم بود، که این امر سلامت او را به شدت به خطر انداخت. او در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان و محرومیت از تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد و در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ به مکان نامعلومی منتقل شد.
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
| نام              = محمدولی خان تنکابنی
| تصویر            = محمدولی تنکابنی؛2.jpg
| شرح تصویر        = سپهدار اعظم، فاتح تهران در جنبش مشروطه
| نام کامل        = محمدولی خان خلعت‌بری تنکابنی
| معروف به        = سپهدار اعظم، سپهسالار اعظم، نصرالسلطنه
| نام مستعار      =
| زادروز          = ۱۲۶۴ قمری (حدود ۱۲۲۶ شمسی)
| شهر تولد        = منطقه دوهزار تنکابن
| کشور تولد        = ایران (دوران قاجار)
| تاریخ مرگ        = ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ شمسی (۲۵ شعبان ۱۳۴۵ قمری)
| شهر مرگ          = زرگنده، تهران
| کشور مرگ        = ایران (دوران پهلوی)
| نام همسر        =
| فرزندان          =امیر اسعد خلعتبری
| خویشاوندان سرشناس = حبیب‌الله خان ساعدالدوله (پدر)
| تحصیلات          =
| دین              = اسلام (شیعه)
| حزب سیاسی        = حزب اعتدالیون
| سمت              = نخست‌وزیر ایران (سه دوره)، وزیر جنگ، والی گیلان و آذربایجان
| پست‌های قبلی      = حاکم استرآباد، وزیر گمرک و خزانه، وزیر پست و تلگراف، فرمانده نیروهای شمال
| فعالیت‌ها        = رهبری نیروهای شمال در فتح تهران، مشارکت در جنبش مشروطه
| قبل از           =
| بعد از           =
| وب‌گاه رسمی      =
| امضا            =
| زیرنویس          =


در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبی‌مهر، مسعود جامعی به اتهامات «افساد فی‌الارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «تبلیغ علیه نظام» به دو بار اعدام و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. محاکمه او فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود و بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه انجام شد. درخواست تجدیدنظر او همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است. همسر و سه فرزند جامعی نیز به اتهام «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام» محاکمه شدند و خانواده با بی‌خبری طولانی‌مدت و فشارهای روانی مواجه بوده است. آن‌ها در مقابل [[زندان اوین]] تجمعات اعتراضی برگزار کردند تا به احکام اعدام و شرایط زندان اعتراض کنند.  
}}
'''محمدولی خان تنکابنی'''، (متولد ۱۲۶۴ هـ. ق، تنکابن - درگذشته ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ هش)ملقب به سپهدار اعظم، یکی از دولتمردان برجسته دوران قاجار بود که در سال ۱۲۶۴ قمری در منطقه دوهزار تنکابن زاده شد. پدرش حبیب‌الله خان ساعدالدوله، از نوادگان محمدولی خان سرتیپ تنکابنی، بود و محمدولی تحت تربیت مادرش بزرگ شد. وی در دوازده سالگی به تهران آمد و به خدمت نظام درآمد، جایی که به سرعت به درجه سرتیپی رسید و لقب نصرالسلطنه را از [[ناصرالدین شاه]] دریافت کرد. او در سرکوب شورش ترکمن‌ها نقش داشت و حکومت استرآباد، گیلان و آذربایجان را بر عهده گرفت. همچنین، اداره ضرابخانه، وزارت مسکوکات و تلگرافخانه را مدیریت کرد و خدمات آبادانی در گیلان انجام داد.


سازمان عفو بین‌الملل در دی‌ماه ۱۴۰۳ خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام شد و سازمان‌های حقوق بشری مانند کانون حقوق بشر ایران و سازمان حقوق بشر کارون این پرونده را مصداق نقض حق حیات و منع شکنجه دانستند. «کن بلکول»، سفیر پیشین آمریکا، نیز خواستار توجه جهانی به وضعیت مسعود جامعی شد. پرونده جامعی، همراه با دو هم‌پرونده‌ای دیگر، توجه جهانی را به [[نقض حقوق بشر در ایران]] جلب کرده و رسانه‌ها و فعالان حقوق بشر خواستار اقدام فوری برای نجات جان او شده‌اند.<ref name=":0">[https://bazdashtshodegan.com/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88/ معرفی زندانی سیاسی محکوم به اعدام مسعود جامعی - صدای بازداشت‌شدگان] 1</ref><ref name=":1">[https://humanrightsinir.org/politicalprisoners-674/ گزارشی از وضعیت مسعود جامعی، زندانی سیاسی - حقوق بشر در ایران] 2</ref><ref name=":2">[https://www.kampain.info/archive/94453.htm مسعود جامعی، زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز، نیازمند رسیدگی فوری پزشکی - کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی]</ref><ref name=":3">[https://www.sedayemardom.net/?p=148950 زندان شیبان اهواز؛ مسعود جامعی به مکان نامعلومی منتقل شد - صدای مردم]</ref><ref name=":4">[https://iranhrs.org/%D9%81%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%8C-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1/ صدور ۲بار حکم اعدام برای ۳زندانی سیاسی فرشاد اعتمادی فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی - کانون حقوق بشر ایران] 1</ref><ref name=":5">[https://iranwire.com/fa/features/143252-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%84-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D9%85%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%DB%8C%D8%AF-%D8%B5%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF/ بگویید از اسراییل پول می‌گرفتید؛ صدور حکم دوبار اعدام برای سه شهروند - ایران وایر]</ref><ref name=":6">[https://www.hra-news.org/2025/hranews/a-53804/ شهرستان باوی؛ پنج عضو یک خانواده محاکمه شدند - هرانا]</ref><ref name=":7">[https://iranhrs.org/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B9%D8%AA/ آخرین وضعیت مسعود جامعی، علیرضا مرداسی و فرشاد اعتمادی فر؛ سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام - کانون حقوق بشر ایران] 3</ref><ref name=":8">[https://www.iranntv.com/955720-%DA%A9%D9%86-%D8%A8%D9%84%DA%A9%D9%88%D9%84-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7--%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7 کن بلکول سفیر پیشین آمریکا: جهان نباید از موج جدید اعدام‌ها در ایران غافل شود - سیمای آزادی]</ref><ref name=":9">[https://khro.org/%d9%85%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85%db%8c%d8%aa-%db%8c%da%a9-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b9%d8%b1%d8%a8-%d9%85%d8%a8%d8%aa%d9%84%d8%a7-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d8%b1/ محکومیت یک زندانی سیاسی عرب مبتلا به سرطان به دو بار اعدام - سازمان حقوق بشر کارون]</ref><ref name=":10">[https://www.iranintl.com/202412150215 بلاتکلیفی پنج زندانی سیاسی پس از ۵۰۰ روز حبس در زندان شیبان اهواز - ایران اینترنشنال]</ref><ref name=":11">[https://iran-efshagari.com/%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%AA-%DB%B3-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85/ محکومیت سه زندانی سیاسی به دو بار اعدام و دو زندانی دیگر به ۲۷سال حبس به اتهام عضویت در مجاهدین - ایران افشاگر]</ref>
در دوران [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]]، ابتدا مخالف [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] بود و برای سرکوب مجاهدان تبریز اعزام شد، اما به دلیل اختلاف با [[عبدالمجید میرزا عین‌الدوله|عین‌الدوله]]، به مشروطه‌خواهان پیوست و رهبری نیروهای شمال را در فتح تهران بر عهده گرفت. در ۲۳ جمادی‌الآخره ۱۳۲۷ قمری، تهران فتح شد و محمدعلی شاه خلع گردید. سپهدار اعظم سپس ریاست وزرا و وزارت جنگ را عهده‌دار شد و در افتتاح مجلس دوم نقش داشت. او سه بار کابینه تشکیل داد و در ساماندهی امور مالی و نظامی کوشید، اما اختلافات داخلی منجر به استعفای وی گردید.


= زندگی، شغل و فعالیت‌های سیاسی =
پس از [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹]]، سپهدار اعظم زندانی شد و پس از آزادی، از سیاست کناره گرفت. مشکلات مالی ناشی از وام‌های بانکی و مالیات‌های جدید دولت [[رضاشاه پهلوی]]، املاک وسیع وی را تهدید کرد. او که بیش از هزار نوکر و سوار داشت، در نهایت نتوانست بدهی‌های خود را بپردازد و در ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ شمسی، در سن هشتاد سالگی، با شلیک به شقیقه خود در زرگنده تهران به زندگی‌اش پایان داد. وصیت‌نامه‌اش بر سادگی تدفین تأکید داشت.
مسعود جامعی، متولد ۱۳۵۶، شهروند عرب ایرانی ساکن روستای شاخکوپال (الشاخه و البنه) از توابع اهواز در استان خوزستان است. او ۴۸ ساله، متأهل و دارای چهار فرزند است. مسعود جامعی پیش از بازداشت، به عنوان معلم مشغول به کار بود و همچنین در شرکت ملی نفت کار می‌کرد.


مسعود جامعی به دلیل فعالیت‌های سیاسی و ارتباط با گروه‌های مخالف نظام، از جمله سازمان مجاهدین خلق، در سال‌های اخیر مورد توجه نیروهای امنیتی قرار گرفت. فعالیت‌های او شامل حمایت از گروه‌های مخالف و مشارکت در اقدامات اعتراضی بود که منجر به بازداشت و محاکمه او شد. این پیشینه سیاسی او را به یکی از اهداف سرکوب سیستماتیک رژیم تبدیل کرد.<ref name=":1" /><ref name=":9" /><ref name=":11" /><ref name=":12">[https://iranfreedom.net/%d8%b3%d9%87-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%87%d9%88%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d9%87%d8%af%db%8c%d9%86-%d8%ae%d9%84%d9%82-%d9%87%d8%b1%da%a9/ سه زندانی سیاسی هوادار مجاهدین خلق هرکدام به دو بار اعدام محکوم شدند! - ایران آزادی]</ref>
سپهدار اعظم نمادی از فئودالیسم مشروطه‌خواه بود که از مخالف استبداد به حامی مشروطه تبدیل شد، اما فرصت‌طلبی‌اش در حفظ منافع شخصی برجسته بود. نقش وی در فتح تهران و تشکیل دولت‌های اولیه مشروطه، او را به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش تبدیل کرد، هرچند دوران پایانی زندگی‌اش با فلاکت مالی همراه بود.<ref name=":0">[https://rch.ac.ir/article/Details/10536 تنکابنی محمدولی خان - دانشنامه جهان اسلام]</ref><ref name=":1">[https://javaherihosein.com/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7/ محمد ولی خان تنکابنی (سپهسالار اعظم) سیاستگزاران دوره ی قاجاریه - حسین جواهری]</ref><ref name=":2">[https://fararu.com/fa/news/666206/%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D8%A6%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87 شلیک در زرگنده؛ مرگ خودخواستۀ فئودالِ مشروطه‌خواه - فرارو]</ref><ref name=":3">[https://iranvarjavand.ir/%d9%81%d8%a7%d8%aa%d8%ad-%d8%aa%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d9%be%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%ae%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d9%be%d8%b3%d8%aa%da%86/ فاتح تهران ناتوان از پرداخت انعام پستچی - ایران ورجاوند]</ref><ref name=":4">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/384503/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98%DB%8C%DA%A9-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA%E2%80%8C%D8%B7%D9%84%D8%A8 محمدولی خان سپهسالار؛ پایان تراژیک یک انقلابی فرصت‌طلب! - رویداد۲۴]</ref><ref name=":5">[https://mazandaran.blogsky.com/98 سپهسالار محمد ولی خان تنکابنی - مازندران بام ایران]</ref>


= دستگیری، زندان و شکنجه =
== نسب خانوادگی و القاب ==
مسعود جامعی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در اهواز بازداشت شد. این دستگیری به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت‌های سیاسی علیه نظام صورت گرفت. او پس از بازداشت به زندان شیبان اهواز منتقل شد، جایی که تحت بازجویی‌های شدید قرار گرفت. در زندان شیبان، جامعی تحت شکنجه‌های جسمی و روانی شدید قرار گرفت. مأموران امنیتی با هدف اخذ اعترافات اجباری، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در شرایط غیرانسانی نگهداری کردند. این شکنجه‌ها شامل محرومیت از خواب، بازجویی‌های طولانی‌مدت و فشار روانی برای اعتراف به اتهامات بی‌اساس بود.<ref name=":1" /><ref name=":0" /><ref name=":13">[https://bazdashtshodegan.com/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/ گزارشی از وضعیت بسیار نگران کننده زندانی سیاسی مسعود جامعی - صدای بازداشت‌شدگان] 2
محمدولی خان از شاخه خلعت‌بری خاندان بزرگ تونی تنکابنی بود. جد اعلایش مرتضی‌قلی خان تونی (زنده در حدود ۱۲۰۰ قمری) از سرداران فتحعلی‌شاه بود و لقب «سپهدار» را اولین بار برای این خاندان به ارمغان آورد. پس از مرگ مرتضی‌قلی خان، پسرش محمدولی خان سرتیپ (جد مستقیم سپهدار اعظم) این لقب را به ارث برد و در جنگ هرات کشته شد. محمدولی خان تنکابنی در ابتدا در سال ۱۲۸۵ق، «نصرالسلطنه» خوانده شد، سپس در سال ۱۳۰۵ ق، «سپهدار»، بعد در سال ۱۳۱۵ق، «سپهدار اعظم»، در اواخر دوران قاجار در سال ۱۳۲۴ق، «سردار معظم» و سرانجام در سال ۱۳۲۷ق، «سپهسالار اعظم تنکابنی» نامیده شد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


</ref><ref name=":2" />
== زندگی اولیه و ورود به خدمت نظام ==
محمدولی خان تنکابنی در سال ۱۲۶۴ قمری در منطقه دوهزار، ییلاق خاندان خلعت‌بری در کوهستان تنکابن، چشم به جهان گشود. پدر وی، حبیب‌الله خان ملقب به ساعدالدوله و بعدها ترخان سردار، فرزند محمدولی خان سرتیپ تنکابنی بود که در محاصره هرات کشته شد. از آنجایی که پدرش اغلب در تهران و در خدمت دربار بود، محمدولی تحت مراقبت مادرش پرورش یافت. در سن دوازده سالگی به تهران آمد و به خدمت نظام پیوست. در زمان صدارت [[میرزا حسین خان سپهسالار]]، درجه سرتیپی دریافت کرد و به فرمانروایی رشت و تنکابن رسید.


مسعود جامعی در زندان شیبان اهواز تحت شکنجه‌های جسمی و روانی متعددی قرار گرفت. ضرب و شتم شدید با باتوم و کابل، محرومیت از خواب برای مدت طولانی، و بازجویی‌های مکرر در شرایط استرس‌زا از جمله روش‌هایی بود که برای اخذ اعترافات اجباری به کار گرفته شد. همچنین، او در سلول‌های انفرادی بدون نور و تهویه مناسب نگهداری شد که این شرایط به سلامت جسمی و روانی او آسیب جدی وارد کرد. این شکنجه‌ها با هدف تضعیف روحیه او و اجبار به پذیرش اتهامات بی‌اساس انجام شد. زندان شیبان اهواز به دلیل شرایط غیرانسانی، از جمله کمبود امکانات بهداشتی، غذای نامناسب و نبود تهویه کافی، شناخته شده است. مسعود جامعی در این زندان در سلول‌های تنگ و بدون امکانات اولیه نگهداری شد، که این شرایط سلامت جسمی و روانی او را به شدت تحت تأثیر قرار داد.<ref name=":13" /><ref name=":2" /><ref name=":14">[https://humanrightsinir.org/convicted-1437/ صدور احکام اعدام و حبس تعزیری بر علیه ۵ متهم سیاسی در دادگاه انقلاب اهواز - حقوق بشر در ایران] 1</ref>
در اواخر دهه ۱۲۹۰ قمری، هنگامی که ترکمن‌ها در شمال ایران آشوب به پا کردند، محمدولی خان مأمور برقراری امنیت شد و آنان را شکست داد. ناصرالدین شاه به پاس این خدمت، لقب نصرالسلطنه به وی اعطا کرد. سپس به درجه امیرتومانی رسید و حاکم استرآباد گردید. پس از مدتی به تهران بازگشت و اداره امور ضرابخانه و وزارت مسکوکات را بر عهده گرفت، اما به دلیل اتهام غش در سکه‌ها، از این منصب برکنار شد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


=== انتقال به مکان نامعلوم ===
== مناصب اداری در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه ==
در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، به دلیل اعتراض مسعود جامعی به محرومیت از تماس با خانواده و حمل پلاکاردهای اعتراضی در زندان، او به مکان نامعلومی منتقل شد. این انتقال به عنوان اقدامی تنبیهی انجام شد و نگرانی‌هایی درباره وضعیت سلامت و امنیت او ایجاد کرد.<ref name=":3" /><ref name=":7" />
در ذیقعده ۱۳۱۷ قمری، محمدولی خان حاکم گیلان شد و طی چهار سال، خدمات رفاهی و آبادانی گسترده‌ای انجام داد، از جمله ساخت جاده‌ها و بهبود زیرساخت‌ها. در صفر ۱۳۲۲ قمری، والی آذربایجان گردید و پس از یک سال به تهران بازگشت. امتیاز اداره تلگرافخانه به وی واگذار شد و همزمان فرماندهی نیروهای نظامی مازندران، گیلان و قزوین را بر عهده داشت. در این دوره، لقب سپهدار اعظم دریافت کرد. وی در زمینه‌های اقتصادی نیز فعال بود و امتیاز استخراج معادن و اجاره گمرک‌ها را به دست آورد.


= محرومیت از درمان و اعتصاب غذا =
در دوران مظفرالدین شاه، محمدولی خان وزیر گمرک و خزانه شد و این مناصب را تا سال ۱۳۱۵ قمری حفظ کرد. او همچنین در سفر سوم مظفرالدین شاه به اروپا، برای تأمین هزینه‌ها به قفقاز رفت و لقب سردار معظم گرفت. عین‌الدوله، صدراعظم وقت، وی را وزیر پست و تلگراف و فرمانده توپخانه و فوج‌های قزوین، گیلان و مازندران کرد.<ref name=":1" />
مسعود جامعی از بیماری‌های متعددی از جمله سرطان معده، کبد چرب، فشار خون بالا و عفونت‌های داخلی رنج می‌برد. با وجود نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی، مقامات زندان از اعزام او به بیمارستان یا ارائه درمان مناسب خودداری کردند. این محرومیت‌ها وضعیت سلامتی او را به شدت وخیم کرده و خطر مرگ را افزایش داده است. مسعود جامعی در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان، محرومیت از درمان و قطع تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد. او همچنین پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به وضعیت خود در زندان حمل کرد. این اقدامات منجر به انتقال تنبیهی او به مکان نامعلومی در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ شد. این اعتصاب نشان‌دهنده مقاومت او در برابر فشارهای زندان بود.<ref name=":2" /><ref name=":9" /><ref name=":3" /><ref name=":7" />  


محرومیت از درمان پزشکی نه‌تنها سلامت جسمی مسعود جامعی را به خطر انداخته، بلکه به عنوان ابزاری برای فشار روانی بر او استفاده شده است. عدم دسترسی به دارو و مراقبت‌های پزشکی تخصصی، به‌ویژه برای بیماری سرطان معده، وضعیت او را در زندان شیبان وخیم‌تر کرده است. این شرایط نقض آشکار حق دسترسی به درمان پزشکی مطابق با استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر است. بیماری‌های جدی مسعود جامعی، به‌ویژه سرطان معده و عفونت‌های داخلی، همراه با محرومیت از درمان، فشار روانی شدیدی بر او وارد کرده است. عدم دسترسی به مراقبت‌های پزشکی و نگرانی از وخامت وضعیت سلامتی، روحیه او را تضعیف کرده و اضطراب و افسردگی را تشدید کرده است. این شرایط، همراه با شکنجه‌های جسمی و روانی، به عنوان بخشی از فشارهای سیستماتیک برای درهم شکستن مقاومت او به کار گرفته شده است.<ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":9" />
=== زمین‌داری و ثروت عظیم فئودالی ===
سپهدار اعظم بزرگ‌ترین مالک شمال ایران به‌شمار می‌رفت و بیش از ۳۵۰ روستا و مزرعه در تنکابن، تالش، لنگرود، لاهیجان، رشت و استرآباد متعلق به او بود. جنگل‌های وسیع تنکابن، شیلات خزر، تجارت چای، برنج و ابریشم عمدتاً در دست وی و خاندانش بود. این املاک از طریق ارث پدری، خرید، غصب و امتیازات درباری گرد آمده بود و سالانه میلیون‌ها تومان درآمد داشت. همین ثروت عظیم بعدها باعث شد بانک‌های روس و سپس دولت ایران او را تحت فشار شدید مالی قرار دهند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />


== پروسه قضایی و اتهامات ==
== نقش در جنبش مشروطه و دوران محمدعلی شاه ==
مسعود جامعی پس از بازداشت در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به اتهامات متعددی تفهیم اتهام شد. این اتهامات شامل «افساد فی‌الارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق»، «تبلیغ علیه نظام» و «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام» بود. این اتهامات عمدتاً بر اساس فعالیت‌های سیاسی او و بدون ارائه مدارک معتبر مطرح شدند.  
[[پرونده:محمدولی تنکابنی؛1.jpg|جایگزین=محمدولی تنکابنی|بندانگشتی|260x260پیکسل|محمدولی تنکابنی]]
در آغاز جنبش مشروطه، سپهدار اعظم از هواداران دربار بود و در سرکوب متحصنین مسجد جامع تهران شرکت کرد، جایی که یک سید کشته شد. پس از ترور [[میرزا علی‌اصغر خان اتابک اعظم|اتابک]] در ۲۱ رجب ۱۳۲۵ قمری، وی به همراه ۶۱ تن دیگر از نخبگان درباری، نامه‌ای در حمایت از مشروطه به شاه و مجلس فرستاد. همزمان با شورش ترکمن‌ها، محمدعلی شاه وی را برای سرکوب آنان اعزام کرد و پس از ده ماه، آرامش را برقرار نمود.


جلسه دادگاه مسعود جامعی در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبی‌مهر برگزار شد. این دادگاه او را به دو بار اعدام به اتهام «افساد فی‌الارض» و «محاربه» و یک سال حبس تعزیری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم کرد. روند دادرسی فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود، زیرا جامعی از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود و اتهامات بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه مطرح شدند.<ref name=":14" /><ref name=":11" /><ref name=":5" />
پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، سپهدار اعظم برای کمک به عین‌الدوله به آذربایجان رفت، اما به دلیل اختلاف، از همکاری خودداری کرد و با ارسال تلگراف به شاه، وی را به پذیرش مشروطه دعوت نمود. مجاهدان تبریزی پیشنهاد کردند به تنکابن برود و پرچم آزادی‌خواهی برافرازد. وی به شمال رفت و به مشروطه‌خواهان رشت پیوست. تلگراف علمای نجف در ۲۲ صفر ۱۳۲۷ قمری، وی را به حمایت از تبریزیان فراخواند.


=== نقض حقوق و درخواست تجدیدنظر ===
محمدولی تنکابنی (سپهدار اعظم) به سمت قزوین حرکت کرد و بدون جنگ آن را تصرف نمود. دیپلمات‌های روسی و انگلیسی کوشیدند مانع شوند، اما وی بر اطاعت از علما تأکید کرد. پیشنهادهایی برای صلح به شاه داد، اما رد شد. سرانجام در ۲۳ جمادی‌الآخره ۱۳۲۷ قمری، نیروهای وی به همراه بختیاری‌ها تهران را فتح کردند.
محاکمه مسعود جامعی با نقض آشکار حقوق اولیه او همراه بود. او و هم‌پرونده‌ای‌هایش اتهامات مربوط به فعالیت‌های مسلحانه یا ارتباط با اسرائیل را رد کردند، اما دادگاه بدون توجه به دفاعیات و بدون ارائه شواهد معتبر، احکام سنگین صادر کرد. این روند نقض اصول دادرسی عادلانه، از جمله حق دسترسی به وکیل و محاکمه علنی، بود.  


پس از صدور حکم اعدام، درخواست تجدیدنظر برای پرونده جامعی ثبت شد. این درخواست همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است و نتیجه آن مشخص نیست. این وضعیت بلاتکلیفی قضایی، فشار روانی شدیدی بر جامعی و خانواده‌اش وارد کرده است.<ref name=":12" /><ref name=":7" /><ref name=":4" /><ref name=":10" />  
=== روابط پیچیده با روس و انگلیس ===
در مسیر فتح تهران، دولت روسیه ابتدا از سپهدار اعظم حمایت ضمنی کرد اما پس از فتح پایتخت، کنسول روسیه در رشت او را تهدید به قطع کمک کرد. انگلیس نیز ابتدا بی‌طرف بود ولی پس از قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم ایران، با نفوذ سپهدار در گیلان مخالفت کرد و در سال‌های ۱۹۱۱–۱۹۱۲ چندین بار از لندن و تهران به او اخطار داد که از سیاست کنار برود. این فشار دو قدرت خارجی نقش مهمی در انزوای سیاسی بعدی وی داشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":4" />


=== فشارهای قضایی بر هم‌پرونده‌ای‌ها ===
== نخست‌وزیری و فعالیت‌های پس از فتح تهران ==
مسعود جامعی به همراه دو زندانی سیاسی دیگر، فرشاد اعتمادی‌فر و علیرضا مرداسی، در پرونده‌ای مشترک محاکمه شدند. این سه نفر به اتهامات مشابهی، از جمله «افساد فی‌الارض» و «محاربه»، به دو بار اعدام محکوم شدند. فشارهای قضایی و اتهامات سنگین علیه این افراد نشان‌دهنده استفاده از سیستم قضایی به عنوان ابزاری برای سرکوب فعالان سیاسی است.<ref name=":4" /><ref name=":11" />
[[پرونده:تنکابنی در فتح تهران.jpg|جایگزین=نقاشی فتح تهران در کاخ‌موزه‌های سعدآباد، محمد ولی خان تنکابنی همراه با سردار اسعد بختیاری که سوار بر اسب هستند.|بندانگشتی|309x309پیکسل|نقاشی فتح تهران در کاخ‌موزه‌های سعدآباد، محمد ولی خان تنکابنی همراه با سردار اسعد بختیاری که سوار بر اسب هستند.]]
پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه، سپهدار اعظم ریاست وزرا و وزارت جنگ را بر عهده گرفت. مجلس دوم در اول ذیقعده ۱۳۲۷ قمری افتتاح شد و به وی رأی اعتماد داد. مجلس از [[ستارخان]]، [[باقر خان|باقرخان]]، سپهدار و [[سردار اسعد بختیاری|سردار اسعد]] تجلیل کرد. وی به حزب اعتدالیون پیوست که اکثریت کرسی‌ها را کسب کرد. (رهبر فکری این حزب [[سید محمد طباطبایی|سید محمد طباطبایی]] بود. [[سید عبدالله بهبهانی]]، علی‌محمد دولت‌آبادی، صدرالعلما، محمدعلیخان نصرت‌السلطان، مرتضی قلی‌خان نائینی، ذکاالملک، معتمدخاقان، محمدتقی بنکدار، محمدتقی رزاز از دیگر چهره‌های برجسته آن بودند) محمدولی خان تنکابنی س از یک سال استعفا داد، اما در ۹ ربیع‌الاول ۱۳۲۹ قمری دوباره نخست‌وزیر شد. هیئت مالی آمریکایی به ریاست مورگان شوستر برای ساماندهی اقتصاد آمد.


== بلاتکلیفی و تجمعات اعتراضی خانواده ==
در کابینه اول، سپهدار اعظم وزیر جنگ بود و برنامه‌هایی برای اصلاح ارتش و شهربانی ارائه داد. کابینه سه بار ترمیم شد. اختلاف با مجلس بر سر بودجه وزارت جنگ منجر به ترک تهران توسط وی گردید، اما بازگشت و ادامه داد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
خانواده مسعود جامعی از زمان بازداشت او در مرداد ۱۴۰۲ با بی‌خبری طولانی‌مدت مواجه بوده‌اند. تلاش‌های آن‌ها برای کسب اطلاعات از مراجع قضایی بی‌نتیجه مانده و مقامات از ارائه اطلاعات دقیق درباره وضعیت او خودداری کرده‌اند. این بی‌خبری فشار روانی شدیدی بر خانواده، به‌ویژه فرزندان او، وارد کرده است.  


جامعی و هم‌پرونده‌ای‌هایش پس از بیش از ۵۰۰ روز (تا ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ به‌مدت ۲ سال) حبس در زندان شیبان اهواز همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند. این بلاتکلیفی، همراه با عدم دسترسی به وکیل و محرومیت از حقوق اولیه، بخشی از استراتژی سرکوب سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی است. بی‌خبری مداوم و محاکمه اعضای خانواده جامعی فشارهای روانی و اجتماعی شدیدی بر آن‌ها وارد کرده است. فرزندان او با اضطراب و نگرانی دائمی درباره وضعیت پدرشان مواجه هستند. این فشارها، همراه با محدودیت‌های مالی ناشی از پیگیری‌های قضایی، زندگی روزمره خانواده را مختل کرده و آن‌ها را در انزوای اجتماعی قرار داده است.<ref name=":1" /><ref name=":10" /><ref name=":14" /><ref name=":6" />
سپهدار اعظم دشمن [[نهضت جنگل|جنبش جنگل]] بود و نیروهایی برای سرکوب آن فرستاد.<ref name=":5" />


خانواده‌های زندانیان سیاسی، از جمله خانواده جامعی، چندین بار در مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برگزار کردند. این تجمعات با هدف اعتراض به احکام اعدام، شرایط غیرانسانی زندان و بی‌خبری از وضعیت زندانیان برگزار شد. در این تجمعات اعتراضی، خانواده‌ها خواستار توقف اجرای احکام و آزادی فوری عزیزانشان شدند.<ref name=":7" />  
== کابینه سوم و اختلافات نهایی ==
سومین دوره نخست‌وزیری سپهدار اعظم از شعبان ۱۳۳۰ تا ذیقعده ۱۳۳۰ قمری (تقریباً چهار ماه) طول کشید. در این کابینه، [[میرزاحسن خان وثوق‌الدوله|وثوق‌الدوله]] وزیر خارجه و ناظم‌الدوله وزیر مالیه بودند. اختلاف شدید بر سر [[قرارداد ۱۹۱۹]] و نیز عزل مورگان شوستر باعث شد اکثریت مجلس به کابینه رأی عدم اعتماد دهد و سپهدار در ذیقعده ۱۳۳۰ قمری برای همیشه استعفا کند و از سیاست کنار برود.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


=== محاکمه اعضای خانواده ===
== دوران پهلوی و مشکلات مالی ==
همسر و سه فرزند مسعود جامعی به اتهام «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام» و «کمک به فعالیت‌های سیاسی او» محاکمه شدند. این محاکمات در دادگاه انقلاب اهواز برگزار شد و خانواده او نیز با اتهامات سنگینی مواجه شدند. این اقدام بخشی از استراتژی رژیم برای فشار بر زندانیان سیاسی از طریق هدف قرار دادن خانواده‌هایشان بود.<ref name=":6" /><ref>[https://iranhrs.org/%D9%85%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%DB%B4%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AE/ محاکمه مسعود جامعی به همراه ۴عضو دیگر خانواده‌اش - کانون حقوق بشر ایران] 2</ref>
پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شمسی، سپهدار اعظم به همراه دیگر رجال قاجاری زندانی شد و صد روز در حبس ماند. پس از آزادی، از سیاست کناره گرفت. املاک وی در رهن بانک استقراضی روس بود و پس از انتقال به وزارت مالیه ایران، ضبط شد. دولت پهلوی مالیات بر املاک وضع کرد و رضاشاه درخواست تجدیدنظر وی را رد کرد.


= واکنش‌های بین‌المللی و حقوق بشری =
سپهدار که بیش از هزار نوکر داشت، نتوانست بدهی‌ها را بپردازد و حتی انعام پستچی را نداد.<ref name=":2" /><ref name=":3" />


=== بیانیه عفو بین‌الملل ===
== جزئیات دقیق خودکشی، وصیت‌نامه و دفن ==
سازمان عفو بین‌الملل در دی‌ماه ۱۴۰۳ با صدور بیانیه‌ای فوری خواستار توقف اجرای احکام اعدام مسعود جامعی و دو زندانی سیاسی دیگر شد. این سازمان محاکمه را ناعادلانه و مبتنی بر اعترافات اجباری تحت شکنجه دانست و از جامعه جهانی خواست تا برای نجات جان این زندانیان اقدام کند.<ref name=":4" />  
سپهدار اعظم صبح روز چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ شمسی (مطابق با ۲۵ شعبان ۱۳۴۵ قمری) در عمارت زرگنده شمیران، با تپانچه شخصی به شقیقه راست خود شلیک کرد و بلافاصله درگذشت. در وصیت‌نامه دست‌نویسش خطاب به پسرش امیر اسعد نوشت بود: <blockquote>«امیر اسعد. فوری نعش مرا بفرستید امامزاده (امامزاده صالح شمیران) بشورند و پیش پسرم دفن کنند. البته همین الان اقدام بشود. دیگر برای بنده تشریفات و گریه پس از هشتاد و چند سال عمر لازم ندارد.» </blockquote>بیت معروفی که سپهدار اعظم مدام زمزمه می‌کرد این بود: <blockquote>«مرا عار باشد از این زندگی / که سالار باشم کنم بندگی».<ref name=":5" /> </blockquote>پیکر محمدولی خان تنکابنی سپهدار اعظم، همان روز در امامزاده صالح تجریش، در کنار قبر پسرش به خاک سپرده شد و از طرف دولت در مسجد شاه مجلس ترحیم بر گزار شد به خاک سپرده شد.<ref name=":0" />


=== مواضع سازمان‌های حقوق بشری ===
سپهدار اعظم نمادی از فرصت‌طلبی بود که از مخالف مشروطه به فاتح تهران تبدیل شد، اما پایان تراژیکی داشت.<ref name=":4" />
سازمان حقوق بشر کارون و کانون حقوق بشر ایران احکام اعدام مسعود جامعی را محکوم کردند و آن را نمونه‌ای از نقض حق حیات و استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر دانستند. این سازمان‌ها به شرایط غیرانسانی زندان شیبان، شکنجه و محرومیت از درمان اشاره کردند و خواستار فشار بین‌المللی برای توقف این احکام شدند.<ref name=":9" /><ref name=":14" />  


=== واکنش‌های بین‌المللی ===
== منابع ==
کن بلکول، سفیر پیشین آمریکا، در واکنش به موج جدید اعدام‌ها در ایران، خواستار توجه جهانی به وضعیت زندانیان سیاسی، از جمله مسعود جامعی، شد. او تأکید کرد که جهان نباید از این نقض حقوق بشر غافل شود و از جامعه جهانی خواست تا برای جلوگیری از اجرای احکام اعدام اقدام کنند.<ref name=":8" />
 
=== واکنش‌های داخلی ===
فعالان حقوق بشر در ایران، با وجود محدودیت‌های شدید، از طریق شبکه‌های اجتماعی به احکام اعدام مسعود جامعی و دیگر زندانیان سیاسی اعتراض کردند. این فعالان خواستار توقف اجرای احکام و رعایت حقوق بشر شدند. این واکنش‌ها، اگرچه محدود، نشان‌دهنده تلاش‌های داخلی برای جلب توجه به وضعیت زندانیان سیاسی بود.<ref name=":10" /><ref name=":7" />
 
=== اطلاعیه شورای ملی مقاومت ===
[[شورای ملی مقاومت ایران]] در تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴، با صدور اطلاعیه‌ای، حکم اعدام مسعود جامعی و دو زندانی سیاسی دیگر را محکوم کرد و از جامعه بین‌المللی خواست تا برای نجات جان این زندانیان اقدام فوری انجام دهد. در این اطلاعیه آمده است:<blockquote>«محکومیت سه زندانی سیاسی به دوبار اعدام و دو زندانی دیگر به ۲۷سال حبس به اتهام عضویت در مجاهدین
 
تلاش بیهوده [[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]] برای جلوگیری از قیام خلق، فراخوان به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی
 
قضاییه جلادان روز شنبه ۲۱ تیرماه ۳زندانی سیاسی، فرشاد اعتمادی‌فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی (حمیداوی) را پس از دو سال شکنجه و نگهداری در سلول انفرادی، هر کدام را به دو بار اعدام و یک سال زندان و دو زندانی سیاسی دیگر به‌نامهای سامان و داوود حرمت نژاد را به ۱۲ و ۱۵سال حبس محکوم نمود.
 
این احکام جنایتکارانه توسط شعبه یک بیدادگاه ضد انقلاب اهواز به ریاست دژخیم ادیبی‌مهر در یک پرونده مشترک به اتهام «محاربه»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «عضویت در سازمان مجاهدین» و «تبلیغ علیه نظام» صادر شده است.
 
فرشاد اعتمادی‌فر ۳۰ساله از اهالی باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در روستای پیچاب باشت به همراه سامان و داوود حرمت‌نژاد دستگیر شد. مسعود جامعی معلم ۴۷ساله و علیرضا مرداسی معلم ۵۲ساله از هموطنان عرب در مرداد ۱۴۰۲ در اهواز دستگیر شدند. فرشاد پیش از این نیز در سال ۹۷ در گچساران دستگیر و ۲۰ماه زندانی بود. مسعود از سرطان معده، ناراحتی کبد، فشار خون و عفونت شدید داخلی رنج می‌برد.
 
خامنه‌ای بیهوده تلاش می‌کند با احکام اعدام و زندان برای فرزندان رشید ایران‌زمین از انفجار خشم عمومی و قیام خلق و سرنگونی نظام منحوس [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]] جلوگیری کند. اعدامهای سبعانه و این احکام جنایتکارانه تنها عزم جوانان شورشگر را برای سرنگونی فاشیسم دینی جزم‌تر می‌کند.
 
مقاومت ایران شورای امنیت، کمیسرعالی، شورای حقوق‌بشر و نماینده ویژه ملل متحد در مورد وضعیت حقوق‌بشر در ایران و دیگر ارگانهای ذیربط ملل متحد و هم‌چنین اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان زیر اعدام و آزادی عموم زندانیان سیاسی فرامی‌خواند.
 
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
 
۲۴ تیر ۱۴۰۴ (۱۵ ژوئیه ۲۰۲۵)»<ref name=":11" /> </blockquote>
 
= بازتاب‌های احکام اعدام =
پرونده مسعود جامعی و احکام اعدام او توجه رسانه‌های بین‌المللی را جلب کرد. این رسانه‌ها با انتشار گزارش‌هایی درباره شرایط غیرانسانی زندان، شکنجه و محاکمه ناعادلانه، به آگاهی‌رسانی درباره وضعیت او کمک کردند. این پوشش رسانه‌ای فشار بر مقامات رژیم ایران را افزایش داده است.
 
مقاومت مسعود جامعی در زندان، از جمله اعتصاب غذا و حمل پلاکاردهای اعتراضی، الهام‌بخش دیگر زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر شد. گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری نشان می‌دهد که این اقدامات به برجسته شدن وضعیت زندانیان سیاسی در ایران کمک کرده و توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در این کشور جلب نموده است.<ref name=":10" /><ref name=":4" /><ref name=":13" /><ref name=":2" />
 
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۲۰

برای صفحه تمرین.jpg
محمدولی خان تنکابنی
محمدولی تنکابنی؛2.jpg
سپهدار اعظم، فاتح تهران در جنبش مشروطه
شناسنامه
نام کاملمحمدولی خان خلعت‌بری تنکابنی
معروف بهسپهدار اعظم، سپهسالار اعظم، نصرالسلطنه
زادروز۱۲۶۴ قمری (حدود ۱۲۲۶ شمسی)
زادگاهمنطقه دوهزار تنکابن، ایران (دوران قاجار)
تاریخ مرگ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ شمسی (۲۵ شعبان ۱۳۴۵ قمری)
محل مرگزرگنده، تهران، ایران (دوران پهلوی)
فرزندانامیر اسعد خلعتبری
خویشاوندان سرشناسحبیب‌الله خان ساعدالدوله (پدر)
دیناسلام (شیعه)
اطلاعات سیاسی
حزب سیاسیحزب اعتدالیون
سمتنخست‌وزیر ایران (سه دوره)، وزیر جنگ، والی گیلان و آذربایجان
سمت‌های پیشینحاکم استرآباد، وزیر گمرک و خزانه، وزیر پست و تلگراف، فرمانده نیروهای شمال
فعالیت‌هارهبری نیروهای شمال در فتح تهران، مشارکت در جنبش مشروطه

محمدولی خان تنکابنی، (متولد ۱۲۶۴ هـ. ق، تنکابن - درگذشته ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ هش)ملقب به سپهدار اعظم، یکی از دولتمردان برجسته دوران قاجار بود که در سال ۱۲۶۴ قمری در منطقه دوهزار تنکابن زاده شد. پدرش حبیب‌الله خان ساعدالدوله، از نوادگان محمدولی خان سرتیپ تنکابنی، بود و محمدولی تحت تربیت مادرش بزرگ شد. وی در دوازده سالگی به تهران آمد و به خدمت نظام درآمد، جایی که به سرعت به درجه سرتیپی رسید و لقب نصرالسلطنه را از ناصرالدین شاه دریافت کرد. او در سرکوب شورش ترکمن‌ها نقش داشت و حکومت استرآباد، گیلان و آذربایجان را بر عهده گرفت. همچنین، اداره ضرابخانه، وزارت مسکوکات و تلگرافخانه را مدیریت کرد و خدمات آبادانی در گیلان انجام داد.

در دوران محمدعلی شاه، ابتدا مخالف جنبش مشروطه بود و برای سرکوب مجاهدان تبریز اعزام شد، اما به دلیل اختلاف با عین‌الدوله، به مشروطه‌خواهان پیوست و رهبری نیروهای شمال را در فتح تهران بر عهده گرفت. در ۲۳ جمادی‌الآخره ۱۳۲۷ قمری، تهران فتح شد و محمدعلی شاه خلع گردید. سپهدار اعظم سپس ریاست وزرا و وزارت جنگ را عهده‌دار شد و در افتتاح مجلس دوم نقش داشت. او سه بار کابینه تشکیل داد و در ساماندهی امور مالی و نظامی کوشید، اما اختلافات داخلی منجر به استعفای وی گردید.

پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، سپهدار اعظم زندانی شد و پس از آزادی، از سیاست کناره گرفت. مشکلات مالی ناشی از وام‌های بانکی و مالیات‌های جدید دولت رضاشاه پهلوی، املاک وسیع وی را تهدید کرد. او که بیش از هزار نوکر و سوار داشت، در نهایت نتوانست بدهی‌های خود را بپردازد و در ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ شمسی، در سن هشتاد سالگی، با شلیک به شقیقه خود در زرگنده تهران به زندگی‌اش پایان داد. وصیت‌نامه‌اش بر سادگی تدفین تأکید داشت.

سپهدار اعظم نمادی از فئودالیسم مشروطه‌خواه بود که از مخالف استبداد به حامی مشروطه تبدیل شد، اما فرصت‌طلبی‌اش در حفظ منافع شخصی برجسته بود. نقش وی در فتح تهران و تشکیل دولت‌های اولیه مشروطه، او را به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش تبدیل کرد، هرچند دوران پایانی زندگی‌اش با فلاکت مالی همراه بود.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

نسب خانوادگی و القاب

محمدولی خان از شاخه خلعت‌بری خاندان بزرگ تونی تنکابنی بود. جد اعلایش مرتضی‌قلی خان تونی (زنده در حدود ۱۲۰۰ قمری) از سرداران فتحعلی‌شاه بود و لقب «سپهدار» را اولین بار برای این خاندان به ارمغان آورد. پس از مرگ مرتضی‌قلی خان، پسرش محمدولی خان سرتیپ (جد مستقیم سپهدار اعظم) این لقب را به ارث برد و در جنگ هرات کشته شد. محمدولی خان تنکابنی در ابتدا در سال ۱۲۸۵ق، «نصرالسلطنه» خوانده شد، سپس در سال ۱۳۰۵ ق، «سپهدار»، بعد در سال ۱۳۱۵ق، «سپهدار اعظم»، در اواخر دوران قاجار در سال ۱۳۲۴ق، «سردار معظم» و سرانجام در سال ۱۳۲۷ق، «سپهسالار اعظم تنکابنی» نامیده شد.[۱][۲]

زندگی اولیه و ورود به خدمت نظام

محمدولی خان تنکابنی در سال ۱۲۶۴ قمری در منطقه دوهزار، ییلاق خاندان خلعت‌بری در کوهستان تنکابن، چشم به جهان گشود. پدر وی، حبیب‌الله خان ملقب به ساعدالدوله و بعدها ترخان سردار، فرزند محمدولی خان سرتیپ تنکابنی بود که در محاصره هرات کشته شد. از آنجایی که پدرش اغلب در تهران و در خدمت دربار بود، محمدولی تحت مراقبت مادرش پرورش یافت. در سن دوازده سالگی به تهران آمد و به خدمت نظام پیوست. در زمان صدارت میرزا حسین خان سپهسالار، درجه سرتیپی دریافت کرد و به فرمانروایی رشت و تنکابن رسید.

در اواخر دهه ۱۲۹۰ قمری، هنگامی که ترکمن‌ها در شمال ایران آشوب به پا کردند، محمدولی خان مأمور برقراری امنیت شد و آنان را شکست داد. ناصرالدین شاه به پاس این خدمت، لقب نصرالسلطنه به وی اعطا کرد. سپس به درجه امیرتومانی رسید و حاکم استرآباد گردید. پس از مدتی به تهران بازگشت و اداره امور ضرابخانه و وزارت مسکوکات را بر عهده گرفت، اما به دلیل اتهام غش در سکه‌ها، از این منصب برکنار شد.[۱][۲]

مناصب اداری در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه

در ذیقعده ۱۳۱۷ قمری، محمدولی خان حاکم گیلان شد و طی چهار سال، خدمات رفاهی و آبادانی گسترده‌ای انجام داد، از جمله ساخت جاده‌ها و بهبود زیرساخت‌ها. در صفر ۱۳۲۲ قمری، والی آذربایجان گردید و پس از یک سال به تهران بازگشت. امتیاز اداره تلگرافخانه به وی واگذار شد و همزمان فرماندهی نیروهای نظامی مازندران، گیلان و قزوین را بر عهده داشت. در این دوره، لقب سپهدار اعظم دریافت کرد. وی در زمینه‌های اقتصادی نیز فعال بود و امتیاز استخراج معادن و اجاره گمرک‌ها را به دست آورد.

در دوران مظفرالدین شاه، محمدولی خان وزیر گمرک و خزانه شد و این مناصب را تا سال ۱۳۱۵ قمری حفظ کرد. او همچنین در سفر سوم مظفرالدین شاه به اروپا، برای تأمین هزینه‌ها به قفقاز رفت و لقب سردار معظم گرفت. عین‌الدوله، صدراعظم وقت، وی را وزیر پست و تلگراف و فرمانده توپخانه و فوج‌های قزوین، گیلان و مازندران کرد.[۲]

زمین‌داری و ثروت عظیم فئودالی

سپهدار اعظم بزرگ‌ترین مالک شمال ایران به‌شمار می‌رفت و بیش از ۳۵۰ روستا و مزرعه در تنکابن، تالش، لنگرود، لاهیجان، رشت و استرآباد متعلق به او بود. جنگل‌های وسیع تنکابن، شیلات خزر، تجارت چای، برنج و ابریشم عمدتاً در دست وی و خاندانش بود. این املاک از طریق ارث پدری، خرید، غصب و امتیازات درباری گرد آمده بود و سالانه میلیون‌ها تومان درآمد داشت. همین ثروت عظیم بعدها باعث شد بانک‌های روس و سپس دولت ایران او را تحت فشار شدید مالی قرار دهند.[۱][۳][۴]

نقش در جنبش مشروطه و دوران محمدعلی شاه

محمدولی تنکابنی
محمدولی تنکابنی

در آغاز جنبش مشروطه، سپهدار اعظم از هواداران دربار بود و در سرکوب متحصنین مسجد جامع تهران شرکت کرد، جایی که یک سید کشته شد. پس از ترور اتابک در ۲۱ رجب ۱۳۲۵ قمری، وی به همراه ۶۱ تن دیگر از نخبگان درباری، نامه‌ای در حمایت از مشروطه به شاه و مجلس فرستاد. همزمان با شورش ترکمن‌ها، محمدعلی شاه وی را برای سرکوب آنان اعزام کرد و پس از ده ماه، آرامش را برقرار نمود.

پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، سپهدار اعظم برای کمک به عین‌الدوله به آذربایجان رفت، اما به دلیل اختلاف، از همکاری خودداری کرد و با ارسال تلگراف به شاه، وی را به پذیرش مشروطه دعوت نمود. مجاهدان تبریزی پیشنهاد کردند به تنکابن برود و پرچم آزادی‌خواهی برافرازد. وی به شمال رفت و به مشروطه‌خواهان رشت پیوست. تلگراف علمای نجف در ۲۲ صفر ۱۳۲۷ قمری، وی را به حمایت از تبریزیان فراخواند.

محمدولی تنکابنی (سپهدار اعظم) به سمت قزوین حرکت کرد و بدون جنگ آن را تصرف نمود. دیپلمات‌های روسی و انگلیسی کوشیدند مانع شوند، اما وی بر اطاعت از علما تأکید کرد. پیشنهادهایی برای صلح به شاه داد، اما رد شد. سرانجام در ۲۳ جمادی‌الآخره ۱۳۲۷ قمری، نیروهای وی به همراه بختیاری‌ها تهران را فتح کردند.

روابط پیچیده با روس و انگلیس

در مسیر فتح تهران، دولت روسیه ابتدا از سپهدار اعظم حمایت ضمنی کرد اما پس از فتح پایتخت، کنسول روسیه در رشت او را تهدید به قطع کمک کرد. انگلیس نیز ابتدا بی‌طرف بود ولی پس از قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم ایران، با نفوذ سپهدار در گیلان مخالفت کرد و در سال‌های ۱۹۱۱–۱۹۱۲ چندین بار از لندن و تهران به او اخطار داد که از سیاست کنار برود. این فشار دو قدرت خارجی نقش مهمی در انزوای سیاسی بعدی وی داشت.[۱][۲][۵]

نخست‌وزیری و فعالیت‌های پس از فتح تهران

نقاشی فتح تهران در کاخ‌موزه‌های سعدآباد، محمد ولی خان تنکابنی همراه با سردار اسعد بختیاری که سوار بر اسب هستند.
نقاشی فتح تهران در کاخ‌موزه‌های سعدآباد، محمد ولی خان تنکابنی همراه با سردار اسعد بختیاری که سوار بر اسب هستند.

پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه، سپهدار اعظم ریاست وزرا و وزارت جنگ را بر عهده گرفت. مجلس دوم در اول ذیقعده ۱۳۲۷ قمری افتتاح شد و به وی رأی اعتماد داد. مجلس از ستارخان، باقرخان، سپهدار و سردار اسعد تجلیل کرد. وی به حزب اعتدالیون پیوست که اکثریت کرسی‌ها را کسب کرد. (رهبر فکری این حزب سید محمد طباطبایی بود. سید عبدالله بهبهانی، علی‌محمد دولت‌آبادی، صدرالعلما، محمدعلیخان نصرت‌السلطان، مرتضی قلی‌خان نائینی، ذکاالملک، معتمدخاقان، محمدتقی بنکدار، محمدتقی رزاز از دیگر چهره‌های برجسته آن بودند) محمدولی خان تنکابنی س از یک سال استعفا داد، اما در ۹ ربیع‌الاول ۱۳۲۹ قمری دوباره نخست‌وزیر شد. هیئت مالی آمریکایی به ریاست مورگان شوستر برای ساماندهی اقتصاد آمد.

در کابینه اول، سپهدار اعظم وزیر جنگ بود و برنامه‌هایی برای اصلاح ارتش و شهربانی ارائه داد. کابینه سه بار ترمیم شد. اختلاف با مجلس بر سر بودجه وزارت جنگ منجر به ترک تهران توسط وی گردید، اما بازگشت و ادامه داد.[۱][۲]

سپهدار اعظم دشمن جنبش جنگل بود و نیروهایی برای سرکوب آن فرستاد.[۶]

کابینه سوم و اختلافات نهایی

سومین دوره نخست‌وزیری سپهدار اعظم از شعبان ۱۳۳۰ تا ذیقعده ۱۳۳۰ قمری (تقریباً چهار ماه) طول کشید. در این کابینه، وثوق‌الدوله وزیر خارجه و ناظم‌الدوله وزیر مالیه بودند. اختلاف شدید بر سر قرارداد ۱۹۱۹ و نیز عزل مورگان شوستر باعث شد اکثریت مجلس به کابینه رأی عدم اعتماد دهد و سپهدار در ذیقعده ۱۳۳۰ قمری برای همیشه استعفا کند و از سیاست کنار برود.[۱][۲]

دوران پهلوی و مشکلات مالی

پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شمسی، سپهدار اعظم به همراه دیگر رجال قاجاری زندانی شد و صد روز در حبس ماند. پس از آزادی، از سیاست کناره گرفت. املاک وی در رهن بانک استقراضی روس بود و پس از انتقال به وزارت مالیه ایران، ضبط شد. دولت پهلوی مالیات بر املاک وضع کرد و رضاشاه درخواست تجدیدنظر وی را رد کرد.

سپهدار که بیش از هزار نوکر داشت، نتوانست بدهی‌ها را بپردازد و حتی انعام پستچی را نداد.[۳][۴]

جزئیات دقیق خودکشی، وصیت‌نامه و دفن

سپهدار اعظم صبح روز چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ شمسی (مطابق با ۲۵ شعبان ۱۳۴۵ قمری) در عمارت زرگنده شمیران، با تپانچه شخصی به شقیقه راست خود شلیک کرد و بلافاصله درگذشت. در وصیت‌نامه دست‌نویسش خطاب به پسرش امیر اسعد نوشت بود:

«امیر اسعد. فوری نعش مرا بفرستید امامزاده (امامزاده صالح شمیران) بشورند و پیش پسرم دفن کنند. البته همین الان اقدام بشود. دیگر برای بنده تشریفات و گریه پس از هشتاد و چند سال عمر لازم ندارد.»

بیت معروفی که سپهدار اعظم مدام زمزمه می‌کرد این بود:

«مرا عار باشد از این زندگی / که سالار باشم کنم بندگی».[۶]

پیکر محمدولی خان تنکابنی سپهدار اعظم، همان روز در امامزاده صالح تجریش، در کنار قبر پسرش به خاک سپرده شد و از طرف دولت در مسجد شاه مجلس ترحیم بر گزار شد به خاک سپرده شد.[۱]

سپهدار اعظم نمادی از فرصت‌طلبی بود که از مخالف مشروطه به فاتح تهران تبدیل شد، اما پایان تراژیکی داشت.[۵]

منابع